رییس ستاد کل نیروهای مسلح: نیروی انتظامی با حداقل حواشی طرح نور را اجرا کرد



حسین راغفر، اقتصاددان با بیان اینکه «ما اکنون شاهد اقتصاد رفاقتی غارتی هستیم»، گفت: «مردم هر روز چپاول میشوند، هیچکس نیست که بگوید چرا روزانه شاهد افزایش قیمتها هستیم، آن هم در کالاهایی که یارانه ارزی دریافت می کنند.» او افزود: «این مسائل به اعتراضات دامن میزند.»

یک رسانه داخلی از افزایش تاسیس مدارس غیردولتی در ایران به وسیله مقامات وزارت آموزش و پرورش خبر داد و تاکید کرد کیفیت آموزشی در مدرسههای دولتی کاهش یافته است.
خبرگزاری تسنیم در گزارشی که روز پنجشنبه ۲۴ خرداد منتشر شد، درباره «تعارض منافع مسئولان آموزش و پرورش» از طریق تاسیس مدارس غیردولتی، نوشت که ممنوعیت مدرسهداری مسئولان آموزش و پرورش صرفا در محدوده جغرافیایی تحت مدیریت آنهاست.
این قانون جمهوری اسلامی به این معنی است که مقامات وزارت آموزش و پرورش میتوانند در محدوده جغرافیایی خارج از مدیریت خود، مدارس غیردولتی تاسیس کنند.
تسنیم نوشت چنین امری «نه تنها تعارض منافع موجود در آموزش و پرورش را حل نکرده» بلکه در نوع خود به این تعارض منافع دامن هم زده است.
این خبرگزاری افزود مدارس غیردولتی در وزارت آموزش و پرورش «دامنه نفوذ بسیار نیرومندی دارند» و برخی حامیان آنها، افراد سرشناسی هستند و در شوراهای رسمی و مراجع تصمیمگیری این وزارتخانه حضور دارند.
بر اساس این گزارش، مدیران مدارس غیردولتی برخی مواقع حتی اجازه ورود بازرسان را به مدارس خود نمیدهند.
سال گذشته، روزنامه شرق در گزارشی درباره تعیین سقف ۴۸ میلیون تومان برای شهریه مدارس غیردولتی به نقل از یک کارشناس حوزه آموزش نوشت سقف شهریه در واقع با در نظر گرفتن فوقبرنامه بیش از ۶۵ میلیون تومان است.
سال ۱۳۹۸، قدرتالله علیزاده، عضو وقت شورای سیاستگذاری و نظارت بر مدارس غیردولتی، اعلام کرد بیشتر این مدارس در «شمال شهر تهران» و در محل سکونت مسئولان مستقر شدهاند.
تسنیم نوشت ۸۰ درصد جمعیت ۱۶ میلیونی دانشآموزان ایران در مدارس دولتی عادی تحصیل میکنند و تمرکز امکانات خاص و معلمان توانمند در مدارس غیردولتی، موجب شده کیفیت مدارس دولتی افت کند.
این خبرگزاری دولت را به عدم حمایت از دانشآموزان در مدارس دولتی متهم کرده است.
«رفتار نامناسب با والدین و دانشآموزان در مدارس دولتی»، «دشوارتر شدن ورود به دانشگاهها پس از تحصیل در مدارس دولتی» و «سرمایهگذاری آموزش و پرورش در مدارس خاص» از دیگر مواردی هستند که این گزارش بر آنها تاکید کرده است.
گزارش تسنیم پس از آن منتشر میشود که رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش، در اردیبهشت ماه وعده داد لایحه تقویت مدارس دولتی را به مجلس بفرستد.
موضوع مالکیت بعضی مقامهای جمهوری اسلامی بر این مدارس نیز پیشتر از سوی رسانهها و همچنین برخی مقامهای رسمی مطرح و تایید شده است.
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش، تیر ماه سال ۱۳۹۷ برخی از این مدارس را متعلق به «وزرای آموزش و پرورش، معاونان وزرا و شخصیتهای سیاسی حاضر در مجمع تشخیص مصلحت نظام» عنوان کرد.
او گفت برخی از آنها نیز برای «رد گم کنی» این مدارس را به نام همسرانشان ثبت کردهاند.
در آن زمان، اظهارات طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حداد عادل، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، در یک برنامه تلویزیونی، با واکنش گسترده کاربران در رسانههای اجتماعی مواجه شد.
دبیرستان پسرانه فرهنگ در منطقه سه تهران، اولین واحد از مجموعه مدارس موسسه مهرفرهنگ بود که سال ۱۳۷۱ به وسیله حداد عادل تاسیس شد.
او چند سال بعد واحد دخترانه این مدرسه را نیز راهاندازی کرد.
ماهروزاده که عضو شورای عالی آموزش و پرورش ایران است ضمن حمایت از ایده تاسیس مدارس غیرانتفاعی در حوزه علوم انسانی، انگیزه شخصی از تاسیس آن از سوی خانواده خود را «نبود مدارس باکیفیت برای ثبتنام فرزندش» عنوان کرد.
این استاد دانشگاه الزهرا گفت که تاسیس مدارس غیرانتفاعی متعلق به او و همسرش که در رسانهها از آن به عنوان «لاکچری» یاد شده است و اکنون نزدیک به ۱۰۰ شعبه در سراسر کشور دارد، با توصیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و دستور او برای اختصاص اعتبار از سوی دولت صورت گرفته است.
در زمینه وابستگی این مدارس به شخصیتهای سیاسی جمهوری اسلامی، روزنامه فرهیختگان مهر ماه سال ۱۳۹۷ در گزارشی به نامهایی از جمله محمد امامی کاشانی، محمدرضا مهدوی کنی، محمد خاتمی، محسن هاشمی رفسنجانی، غلامعلی حداد عادل، سعید حجاریان، محمدباقر قالیباف و یحیی آلاسحاق به عنوان برخی صاحبان مدرسههای غیرانتفاعی اشاره کرد.
فرهیختگان برخی از این مدارس را منتسب به گروهها و جناحهای سیاسی از جمله «انجمن حجتیه»، «نهضت آزادی» و «راست سنتی» دانست.

حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، با بیان اینکه «بیگانگان با ترویج اعتیاد و ابتذال و دور نگهداشتن از حقیقت زندگی سعی میکنند یک فروپاشی را در شخصیت جوانان ایجاد کنند»، گفت: «اعتیاد یک خطر خانمانسوز جهانی ناشی از سیاستهای ظالمانه بیگانگان است.»

وحید شریعت، رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران، با بیان اینکه «در سالهای اخیر کمبودهای دارویی برای اختلال ایدیاچدی به صورت متناوب وجود داشته»، گفت: «این موضوع بیماران را با چالشهای جدی روبرو کرده و در حال حاضر هم مساله کمبود این داروها وجود دارد.»

محمدباقر قالیباف یکی از محورهای اصلی شعارهای انتخاباتی خود را بر جلوگیری از ورود پناهجویان افغانستانی به ایران و اخراج مهاجران غیرقانونی قرار داده است. هممیهن روز پنجشنبه ۲۴ خرداد از این رویکرد با عنوان برخورد «گازانبری» و مهاجرستیزی «به سبک احزاب راست افراطی اروپا» یاد کرد.
گازانبری اصطلاحی بود که حسن روحانی، رییسجمهوری سابق، در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ در توضیح مواجهه قالیباف با واقعه کوی دانشگاه در تیر سال ۷۸ و دستگیر کردن دانشجویان معترض به کار برد.
قالیباف در آن زمان فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران بود و روحانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی.
رییس فعلی مجلس شورای اسلامی که کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۳ شده است، اخیرا در بخشی از تبلیغات انتخاباتیاش از موارد پیشبینی شده در برنامه هفتم توسعه برای اختصاص بودجه به مرزهای شرقی و «انسداد کامل» در این زمینه گفت.
قالیباف وعده داد اتباع «غیرمجاز» ساکن ایران را بر اساس این برنامه «بهطور کامل طرد کند».
او «چارهجویی قاطعانه برای حل مساله چند بعدی اتباع بیگانه غیرمجاز» و توجه به ابعاد امنیتی، اقتصادی و اجتماعی آن را از دغدغههای مهم مردم خواند.
بر اساس آمار وزارت کشور و برآورد کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، بین چهار و نیم تا پنج میلیون افغانستانی در ایران زندگی میکنند که به گفته مقامهای جمهوری اسلامی حضور حدود چهار میلیون نفر از آنان قانونی است.
به عبارت دیگر، برآوردهای وزارت کشور نشان میدهد که بین ۱۱ تا ۲۵ درصد مهاجران ساکن ایران اتباع غیرقانونی هستند.
آرش نصراصفهانی، پژوهشگر اجتماعی، در همین زمینه به هممیهن گفت که گروههایی همیشه سعی داشتهاند افغانستانیهای ساکن ایران را به شکل «یک مساله» جلوه دهند اما از سال گذشته این موضوع شدت گرفته و طیفی از هراس جمعی در جامعه ایجاد شده است.
به گفته او، این هراس بر این پایه شکل گرفته که بخش عظیمی از جمعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران «غیرقانونی» هستند و تهدیدی برای اقتصاد، امنیت و فرهنگ کشور به شمار میروند.
نصراصفهانی اظهارنظر قالیباف در این زمینه را نوعی «فرصتطلبی سیاسی» با استفاده از فضای نارضایتی و ترسی خواند که بر اساس اطلاعات اشتباه در ایران شکل گرفته است.
وزارت مهاجرین طالبان خبر داد که روز سهشنبه ۲۲ خرداد سه هزار و ۴۳۷ مهاجر افغان «به طور اجباری و اختیاری از ایران» به افغانستان بازگشتند.
اوایل مهر سال گذشته برخی رسانهها در ایران درباره «شدت گرفتن کارزار افغانستیزی» هشدار دادند. این هشدار پس از اعتراض جمعی از شهروندان ایرانی به حضور مهاجران افغان در خیابانهای شهر اقبالیه در استان قزوین و حمله به خانههای آنان منتشر شد.
برخی رسانهها این موج افغانستیزی را «پروژه امنیتی» و منشا آن را چهرههای وابسته به جمهوری اسلامی و در راستای سفیدشویی و رفع مسئولیت از دولت در مورد مشکلات مختلف مانند فقر، گرانی و تورم خواندند.

هممیهن در گزارش خود «سودای نشستن بر کرسی ریاستجمهوری» را چراغ راه سالهای اخیر قالیباف خواند و گفت او بار دیگر ترجیح داده برای رسیدن به این هدف به «برخوردهای گازانبری» روی بیاورد؛ رویکردی که ویژگی آن «بهره نبردن از مشورت متخصصان و پیش کشیدن موضوعی بدون پیوستهای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی» است.
هممیهن در ادامه گزارش یادآوری کرد که قالیباف در چهار سال گذشته در مجلس «فرصت قانونگذاری درباره اتباع غیرمجاز» را داشت و این پرسش را مطرح کرد که: «اگر برنامهای وجود دارد، چرا تاکنون استفاده و به اجرا گذاشته نشده است؟»
این گزارش تبلیغ قالیباف را در این زمینه از نوع «مهاجرستیزی یا نفرتپراکنی شیوه راست افراطی در اروپا» توصیف کرد و گفت او در عین حال اصرار دارد خود را از جریانات راست افراطی متمایز نشان دهد و پس از اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ گفته بود به «حکمرانی نو» نیاز داریم.
پیش از این بیش از ۵۴۰ هنرمند، وکیل، پزشک، روزنامهنگار و فعال مدنی و اجتماعی خواستار توقف آزار مهاجران افغانستانی در ایران شدند.
آنها شکلگیری و هدایت جریانهایی را که برای حل مساله مهاجران و پناهندگان بر طبل خشونت، نفرتپراکنی و تبعیض میکوبند، «عقبگرد فاجعهبار جامعه ایران» خواندند.
موجی از جریان ضدمهاجر علیه افغانهای ساکن ایران از روزهای پایانی شهریور سال گذشته آغاز شد که تا امروز کم و بیش ادامه دارد.
تلاش قالیبافیها برای کنارهگیری جلیلی
تبلیغات قالیباف و تیمش برای موفقیت او در انتخابات ریاستجمهوری در جبهههای دیگر ادامه دارد. از جمله آنها، حمایت پروفسور مجید سمیعی را جلب کردهاند.
سمیعی، قالیباف را «فردی واقعا سازنده» خوانده که حتی در روزهای جمعه در ساعت شش صبح، از پروژه بازدید میکند.
این جراح مغز و اعصاب گفت: «در ارثیه ماندگاری که از خود برای مردم ایران به یادگار میگذارم، قالیباف سهم و نقش داشته است.»
نام مجید سمیعی در پرونده فساد خانوادگی قالیباف مطرح شده و در سالهای گذشته نیز درمان چند تن از مقامهای حکومتی در کلینیک او در آلمان جنجالهایی به دنبال داشته است.
پیشتر جمعی از پزشکان، فعالان مدنی و سیاسی در اعتراض به سفر حسینعلی نیری، عضو کمیته اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ (هیات مرگ) به آلمان و معالجه او در کلینیک سمیعی، تجمع اعتراضی برگزار کردند.
فشار حامیان قالیباف به جلیلی برای کنارهگیری از انتخابات ریاستجمهوری از دیگر خبرهای مرتبط در این زمینه است.
روزنامه سازندگی در گزارش صفحه اول خود نوشت که «قالیبافیها از جلیلی خواستهاند در انتخابات بهنفع قالیباف کنارهگیری کند» اما جلیلیها پاسخ دادهاند: «شما رییس یک قوه هستید، پس شما به نفع جلیلی کنارهگیری کنید.»
محمدباقر قالیباف در انتخابات سال ۱۳۸۴ در میان هفت نفر، چهارم و در سال ۱۳۹۲ پس از روحانی، دوم شد.
او در سال ۱۳۹۶ نیز نامزد ریاستجمهوری بود اما در نهایت به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید.
انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم برای انتخاب رییس دولت نهم، در تاریخ هشتم تیر ماه امسال برگزار میشود.