رضا علیجانی، تحلیلگر سیاسی، درباره انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران به ایران اینترنشنال گفت نامزدهای موجود تصمیمگیرنده در موارد مختلف نیستند.
او ادامه داد: «انتخابات زمین بازی نیروهای سیاسی نیست و هر شخص یا گروهی که وارد این عرصه میشود، باید بتواند از تصمیم خود دفاع کند.»
به عقیده این فعال سیاسی، عاملیت نهادها و مقامهای انتخابی در جمهوری اسلامی به قدری کم شده که عملا به کارگزار رهبر نظام تبدیل شدهاند و به همین دلیل همه وعدههایی که نامزدها در عرصه اقتصادی، سیاسی، بینالمللی و فرهنگی میدهند، موضوعیتی ندارد، چرا که آنها تصمیمگیر نیستند.
علیحسین قاضیزاده، عضو تحریریه ایران اینترنشنال، درباره انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران گفت: «جمهوری اسلامی مسیرش را کاملا مشخص کرده است، یعنی تکیه بر اقلیت جامعه و تامین تمام منافع آنها به منظور اینکه تا پای جان برای حفظ نظام تلاش کنند.»
او افزود: «برخی برای تامین منافعشان جمهوری اسلامی برایشان بسیار اهمیت دارد و برخی به لحاظ ایديولوژیک.»
در حالی که رسانههای حکومتی از بازگشت قهرکردهها در این انتخابات صحبت می کنند، فروغ کنعانی، پژوهشگر جامعهشناسی، به ایران اینترنشنال گفت که انتخابات در سیستم دیکتاتوری، چیزی نیست که حکومت آن را مطرح میکند.
او گفت آنچه ما اکنون در ایران میبینیم یک نه بزرگ به بازی انتخاباتی است.
کنعانی در ادامه تاکید کرد در سالهای گذشته جمهوری اسلامی تغییر گفتمانی مهمی داشته و به تعبیری دورویی را کنار گذاشته و دیگر هیچ تلاشی برای افزایش مشروعیت خود در بین مردم نمیکند و به جای آن از زور، خففان و سرکوب استفاده میکند.
رسانههای حکومتی از بازگشت قهرکردهها در این انتخابات صحبت می کنند.
فروغ کنعانی، پژوهشگر جامعهشناسی به ایران اینترنشنال گفت: «انتخابات در چنین سیستم دیکتاتوری، چیزی نیست که حکومت آن را مطرح میکند. بلکه حکومت با این کار تیتری به آن می دهد در فضای دموکراتیک که اصلا در ایران وجود ندارد.»

تحریم احتمالی انتخابات پیشرو در ایران، از سوی مصطفی تاجزاده و میرحسین موسوی دو مخالف سرسخت علی خامنهای، میتواند چالشی بزرگ برای اصلاحطلبان و پزشکیان نامزد مورد حمایت آنها ایجاد کند و کارزار انتخاباتی او را پیش از شروع رایگیری و رایریزی در هشتم تیر با خطر شکست روبرو کند.
تاجزاده و موسوی به احتمال بسیار از سوی جبهه اصلاحات که شامل ۳۱حزب اصلاحطلب و حدود ۱۵ شخصیت حقیقی اصلاحطلب است، تحت فشارند که از نامزدی مسعود پزشکیان حمایت کنند. چنین حمایتی از جانب موسوی و تاجزاده با توجه به مواضع گذشته این دو ساده نخواهد بود.
تاجزاده نماد تفکر اصلاحات ساختاری در ایران کنونی است. او که هم اکنون در حال گذراندن دوران پنج ساله زندان خود در اوین است اصلاحات سنتی را شکست خورده میداند و گفته که از این نوع اصلاحات عبور کرده است و در انتخاباتی که فقط رقابتی باشد و نه آزاد شرکت نمیکند.
تاجزاده اصلاحات ساختاری را به طور خلاصه در مصادیقی مانند پاسخگو کردن رهبر، متحول کردن مجلس خبرگان به گونهای که فقط شامل روحانیون نباشد و انتخابات آزاد به جای انتخابات رقابتی و نیز اصلاح قانون اساسی از طریق همهپرسی تعریف کرده است.
میرحسین موسوی نیز که بیش از ۱۳ سال است در حصر خانگی است، در آخرین نامه خود به طور تلویحی خواهان عبور از جمهوری اسلامی و تشکیل یک نظام سیاسی جدید شده است. او خواستار همهپرسی و تشکیل مجلس موسسان برای نجات ایران شده و گفته برخلاف اینکه در گذشته طرفدار اجرای بدون تنازل قانون اساسی بوده دیگر این شعار را کارساز نمیداند و خواهان تدوین یک قانون اساسی جدید است.
موسوی در حصری خانگی است که دلیل اصلی بقای آن مخالفت خامنهای با رفع حصر است. تاجزاده نیز در حبسی است که دلیل اصلی آن انتقاداتش از رهبر است، در حالی که پزشکیان تنها نامزد انتخابات در ۱۹ سال اخیر است که با دستور مستقیم رهبر از رد صلاحیت به تایید صلاحیت در انتخابات مجلس برگشته و در انتخابات ریاست جمهوری هم از رد صلاحیت در سال ۱۴۰۰ به تایید صلاحیت در سال ۱۴۰۳ دست یافته است. پزشکیان میگوید ذوب در ولایت است و سیاستهای او را اجرا میکند در حالی که تاجزاده و موسوی سینه به سینه رهبرایستادهاند و او را به خودکامگی متهم میکنند.
با چنین دیدگاه هایی، حمایت تاجزاده از پزشکیان به معنای عقب نشینی او از اصلاحات ساختاری و مایوس کردن طرفدارانش و از دست دادن آنها خواهد بود. طرفدارانی که ناامید از اصلاحطلبان سنتی برای تغییر به او امید بسته بودند. حمایت موسوی از پزشکیان هم عدول از مطالبات پیشین او برای تشکیل مجلس موسسان خواهد بود و در سطح افکارعمومی سرنوشتی مشابه را برایش رقم خواهد زد.
بنابراین جلب حمایت تاجزاده و موسوی از پزشکیان برای ستاد انتخاباتی پزشکیان و جبهه اصلاحات بسیار دشوار است. با این وجود هم ستاد پزشکیان و هم اصلاحطلبان امیدوارند اگر موسوی و تاجزاده از نامزدی او حمایت نمیکنند دست کم سکوت کنند و انتخابات را تحریم نکنند. دلیل این نگرانی نفوذ جدی تاجزاده و موسوی در بین بدنه اصلاحطلبان و طرفداران جنبش سبز است.
واقعیت این است که اگر نگوییم تاجزاده به تنهایی از تمامی ۳۱ حزب جبهه اصلاحات در بین جوانان اصلاحطلب نفوذ بیشتری دارد، دست کم این نفوذ بسیار جدی است و اگر او انتخابات ریاست جمهوری را همانند انتخابات زمستان گذشته مجلس تحریم کند، ضربهای جدی به کارزار انتخاباتی پزشکیان خواهد خورد. تاثیر مشابهی میتوان برای تحریم احتمالی انتخابات از سوی میرحسین موسوی قائل بود.
تاجزاده و موسوی میدانند که سکوت در قبال انتخابات نیز میتواند از نگاه افکار عمومی به نوعی مصلحتسنجی تفسیر شود و به موقعیت سیاسی و اجتماعی آنها آسیب بزند. بنابراین آنها نیز درموقعیتی نیستند که سکوت کنند. به احتمال بسیار دیر یا زود این دو مجبور خواهند شد در روزهای آینده موضع خود را در قبال انتخابات تعیین کنند. حمایت آنها میتواند جانی به کارزار انتخاباتی بیرمق پزشکیان بدهد اما تحریم انتخابات از سوی آنها میتواند همین جان بیرمق کارزار پزشکیان را هم بگیرد.
فروغ کنعانی، پژوهشگر جامعهشناسی در مصاحبه با ایراناینترنشنال، آگاهی مردم ایران و تصمیم آنها برای تحریم انتخابات را ستود و گفت با توجه به کشتار معترضان، تدارکاتچی بودن دولت در نظام جمهوری اسلامی و فساد فراگیر نامزدها، نمیتوان انتظار داشت مردم در انتخابات شرکت کنند.
او به فساد نظاممند در ساختار حکومت و اتهامزنی نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان علیه یکدیگر پرداخت و افزود این افراد «نمیتوانند به راحتی از سفره نعمت انقلاب دست بردارند» و به همین دلیل، از توان و اراده تغییر اوضاع برخوردار نیستند.