تنهایی طولانیمدت خطر سکته سالمندان را تا ۵۶ درصد افزایش میدهد

نتایج یافتههای یک تحقیق دانشگاهی نشان میدهد که ارتباط مستقیمی میان خطر بروز سکته و تنهایی طولانیمدت در میان افراد بالای ۵۰ سال وجود دارد.

نتایج یافتههای یک تحقیق دانشگاهی نشان میدهد که ارتباط مستقیمی میان خطر بروز سکته و تنهایی طولانیمدت در میان افراد بالای ۵۰ سال وجود دارد.
بر اساس این تحقیقات که از سوی دانشکده بهداشت عمومی Harvard T.H. Chan انجام شده، افرادی که زیست منزوی را به صورت شیوهای از زندگی دنبال میکنند، در معرض خطر بسیار بالاتری برای ابتلا به سکته در مقایسه با افراد معاشرتی قرار دارند.
یینی سو، سرپرست نویسنده این تحقیق و محقق ارشد دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری، با تاکید بر اهمیت این یافتهها، تصریح میکند که زیست منزوی به طور فزایندهای به مساله بهداشت عمومی تبدیل شده است.
او میافزاید: «نتایج این مطالعات حاکی از آن است که انزوا، بهخصوص زمانی که مشمول مرور زمان شود و مزمن شود، میتواند باعث سکته (مغزی) شود. این عارضه یکی از عوامل اصلی معلولیتهای دائمی و مرگومیر در سراسر جهان است.»
نتایج این تحقیق که در ژورنال پزشکی eClinicalMedicine منتشر شده، مبتنی بر ارزیابی از دادههای جمعآوری شده در بازه زمانی ۱۲ ساله، میان سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ است. محققان در این بررسی، نمرات تنهایی بیش از ۱۲ هزارشرکتکننده بالای ۵۰ سال را بررسی کردهاند که فاقد سابقه عارضه مغزی بودهاند.
نمره تنهایی، روشی بالینی برای ارزیابی میزان تنهایی و انزوای افراد در جامعه و شاخصی برای نشان دادن میزان گرایش افراد به مشارکت اجتماعی است .
محققان در این مطالعه، شرکتکنندگان را بر اساس نمرات تنهایی خود در طول زمان به چهار گروه مختلف تقسیم کردند. نتایج تکاندهنده این تحقیق حاکی از آن بود که افراد جانمایی شده در گروه منزویها با کمترین میزان مراوده، ۵۶ درصد بیش از دیگران با خطر سکته مغزی مواجه شدند.
اگرچه این تحقیق شواهدی قاطع از ارتباط میان انزوای مزمن و خطر سکته ارائه میدهد، اما نویسندگان این مقاله به برخی محدودیتها اشاره کردند و معتقدند این یافتهها اگرچه در مورد افراد میانسال و مسن درست است، اما ممکن است به جمعیتهای جوانتر قابل تعمیم نباشد.

نتایج پژوهشی جدید، جزییات بیسابقهای از فرآیند باروری گیاهان را آشکار کرده است. کشف جدید دانشمندان در این زمینه، میتواند درک انسان از مکانیسمهای تولیدمثل گیاهی را به طور قابل توجهی ارتقا دهد.
والدین آگاه، هنگام گفتوگو با فرزندانشان درباره «پرندگان و زنبورها»، درمییابند که در حقیقت در حال اشاره به نقش حیاتی گلها در چرخه حیاتند.
زنبورها با گردهافشانی، نقش کلیدی در باروری گیاهان ایفا میکنند، در حالیکه پرندگان با پراکندن دانهها، به گسترش گونههای گیاهی کمک میرسانند.
با این وجود، اهمیت و پیچیدگی نقش خود گلها در این فرآیند شگفتانگیز زیستی، تا به امروز به طور کامل درک نشده است اما این موضوع، افقهای جدیدی را برای پژوهشهای علمی در زمینه ارتباط متقابل گیاهان و جانوران میگشاید.
مجله اکونومیست به پژوهش انجام شده از سوی دکتر میزوتا یوکو و همکارانش از دانشگاه ناگویا اشاره کرد که اخیرا در اِمبو ریپورتز (EMBO Reports) منتشر شده است.
یکی از مهمترین یافتههای این تحقیق ۱۳ ساله، میزان کنترلی است که اندامهای جنسی گلها بر فرآیند لقاح دارند.
این اندامها نه تنها قادرند سلولهای جنسی نر را جذب کنند، بلکه میتوانند پس از آغاز لقاح، آنها را دفع نیز بکنند.
این تحقیق پیشرفته نتیجه سالها تلاش و پشتکار است.
تیم دکتر میزوتا سه سال را صرف توسعه تکنیک میکروسکوپی خود کردند.
آنها برای دستیابی به تصاویر با کیفیت، دهها بار آزمایش را تکرار کردند و نتایج حاصل، ارزش این صبر و تلاش را داشت.
در دنیای گیاهان برخلاف جانوران، سلولهای جنسی نر قادر به حرکت نیستند و در دانههای میکروسکوپی گرده بستهبندی میشوند.
این دانههای گرده به دست باد یا حشرات، به مادگی گل دیگری منتقل میشوند. مادگی، ساختار میلهمانندی است که معمولا در مرکز گل قرار دارد و حاوی تخمکهاست.
برای رسیدن به تخمک، دانه گرده باید یک لوله گرده ایجاد کند که مانند نهالی از دانه رشد میکند. اما اگر چندین لوله گرده به یک تخمک برسند پدیدهای به نام پلیتیوبی (polytubey) تشکیل میشود که ممکن است به تولید بذرهای غیرزنده منجر شود.
دکتر میزوتا و گروه پژوهشیاش با بهرهگیری از یک روش پیشرفته میکروسکوپی، به دستاوردی چشمگیر در زمینه مطالعات گیاهی دست یافتند.
آنها موفق شدند برای نخستین بار، فرآیند بارور شدن گیاه آرابیدوپسیس تالیانا معروف به گوشموشی، را به صورت زنده و در لحظه مشاهده کنند.
این پیشرفت علمی امکان رصد دقیق حرکت لولههای گرده منفرد را درون مادگی گیاه فراهم کرد، پدیدهای که تا پیش از این هرگز به تصویر کشیده نشده بود.
این کشف میتواند درک ما از مکانیسمهای تولید مثل گیاهی را به طور قابل توجهی ارتقا دهد.
در مطالعات قبلی، محققان نشان دادهبودند که تخمکها سیگنالهای شیمیایی برای جذب لولههای گرده ارسال میکنند.
نتایج این پژوهش نشان داد که تخمکها پس از بارور شدن، سیگنالهای جاذب شیمیایی خود را متوقف میکنند. همچنین مشخص شد که لقاح در مادگی به صورت تصادفی رخ میدهد.
مهمتر از همه، محققان متوجه شدند که برخی لولههای گرده پس از تلاش برای ورود به تخمک، به طور ناگهانی دور میشوند.
در واقع تخمکها قادرند لولههای گرده ناخواسته را پس از شروع لقاح دفع کنند.
محققان حدس میزنند این دفع از طریق تعامل پروتئینهای تخمک با گیرندههای لوله گرده صورت میگیرد.
مارک جانسون، زیستشناس سلولی در دانشگاه براون که در این تحقیق شرکت نداشت، گفت از آنجایی که محصولات مهمی مانند برنج، گندم و ذرت همگی به روشی مشابه تولید مثل میکنند، درک بهتر مکانیسمهای درگیر میتواند به کشاورزان کمک کند.
این پژوهش نه تنها دانش ما را درباره تولیدمثل گیاهان گسترش میدهد، بلکه بار دیگر نشان میدهد که طبیعت همچنان اسرار شگفتانگیزی برای کشف دارد.
این تحقیق همچنین سوالات جدیدی را مطرح میکند. برای مثال، مکانیسم دقیق دفع لولههای گرده توسط تخمک چیست؟ آیا این فرآیند در تمام گونههای گیاهی یکسان است؟ چگونه میتوان از این دانش برای بهبود محصولات کشاورزی استفاده کرد؟
دکتر میزوتا و تیمش امیدوارند با ادامه تحقیقات خود، به این پرسشها و پرسشهای دیگر پاسخ دهند.
این پژوهش نه تنها درک ما از تولیدمثل گیاهان را عمیقتر میکند، بلکه میتواند کاربردهای عملی مهمی در کشاورزی و تولید مواد غذایی به همراه داشته باشد.

زیر سایه پادشاهی محافظهکار عربستان سعودی، زنان در تحولی بیسابقه در تاریخ این کشور به سرعت در حال تثبیت جایگاهشان به عنوان نیروی کار هستند. امروز ۳۱ درصد از جمعیت زنان این کشور شاغلاند و سهم آنان در بخش خصوصی هشت برابر بیشتر از دهه قبل است.
فارین اِفِرز در گزارشی نوشت که اردیبهشت سال ۱۴۰۲، ریانه برناوی، اولین زن فضانورد عرب به ایستگاه فضایی بینالمللی پیوست و مرزهای جدیدی را برای زنان کشورش گشود.
این اتفاق تاریخی نمونهای از پیشرفت چشمگیر زنان عربستان سعودی در بازار کار و افزایش نقش آنان در عرصههای عمومی است.
تا سال ۲۰۱۱، تنها ۱۰ درصد از زنان عربستان سعودی شاغل بودند.
پس از اعتراضات بهار عربی، دولت پادشاهی این کشور به این واقعیت پی برد که برای مقابله با بیکاری جوانان و کاهش وابستگی به نیروی کار خارجی، باید فرصتهای شغلی بیشتری را در اختیار زنان قرار دهد.
سیاستهای اصلاحی دولت، از جمله اعمال سهمیه استخدام و ارائه مزایای بیکاری، باعث شد تا صدها هزار زن برای نخستین بار در عربستان سعودی به بازار کار ملحق شوند.
در سال ۲۰۱۱ تنها ۱۴ درصد از شرکتهای خصوصی زنان را استخدام میکردند، این رقم تا سال ۲۰۱۵ به نزدیک دو سوم افزایش یافت و امروز ۳۱ درصد از جمعیت زنان این کشور شاغلاند.
این پیشرفت بزرگ در راستای تحقق اهداف برنامه «چشمانداز ۲۰۳۰» محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی عربستان سعودی برای کاهش وابستگی کشور به نفت و ایجاد یک اقتصاد متنوعتر انجام گرفت.
یکی از ستونهای کلیدی این برنامه، افزایش ۳۰ درصدی مشارکت زنان بهعنوان نیروی کار تا سال ۲۰۳۰ است؛ هرچند به نظر میرسد این هدف بلندپروازانه تا آن زمان بسیار فراتر از پیشبینیها تحقق یابد.

ورود گسترده زنان به بازار کار باعث تحول اقتصادی و اجتماعی در عربستان سعودی شده است.
علاوه بر افزایش تولید ناخالص داخلی، مشارکت اقتصادی بیشتر زنان به خانوادهها کمک کرده است تا از نظر مالی مقاومتر شوند و شرکتها توانستهاند به استعدادهای بیشتری دسترسی پیدا کنند.
این تغییرات بدون چالش نبوده است، چرا که بسیاری از شرکتها در ابتدا نگران هزینهها و خطرات ناشی از استخدام زنان بودند و برخی از کارفرمایان در مورد چگونگی رعایت قوانین جدید و سازگاری با ترجیحات کارمندان زن ابهام داشتند.
با این حال، بسیاری معتقدند که دولت باید از طریق ارائه کمکهای مالی، آموزش و راهنمایی، از شرکتها در فرایند جذب و حفظ نیروی کار زن حمایت کند.
گسترش امکانات مراقبت از کودک نیز میتواند به مادران شاغل کمک کند تا در بازار کار باقی بمانند.
شاخص زنان، تجارت و قانون بانک جهانی که برابری جنسیتی کشورها را در قوانین کار اندازهگیری میکند، امتیاز عربستان سعودی را از ۲۹ از ۱۰۰ در سال ۲۰۱۱ به ۷۱ در سال ۲۰۲۳ افزایش داد.
این تغییر، یکی از بزرگترین دستاوردها برای هر کشوری در نیم قرن اخیر است.
۱۲ سال زمان کوتاهی برای یک اقتصاد و جامعه است تا به این سرعت تغییر کند. در ایالات متحده و بریتانیا، افزایش مشابه در زمینه اشتغال زنان در یک دوره ۵۰ ساله رخ داد.
تغییرات اخیر نه تنها اقتصاد عربستان سعودی را متحول کرده، بلکه موجب گسترش حضور و قدرت زنان در تمام عرصههای زندگی عمومی شده است. این تحولات میتواند مسیر آینده کشور و حتی کل منطقه را دگرگون کند.
با چنین اهمیتی، تمام چشمها این روزها به سمت زنان عربستان سعودی و نقش روزافزون آنان در شکل دادن به آینده پادشاهی دوخته شده است.
اگرچه پیشرفت اخیر زنان عربستان سعودی قابل توجه بوده است، اما برای تثبیت و نهادینهسازی کامل این اصلاحات، هنوز چالشهایی وجود دارد و بسیاری از نگرشهای فرهنگی و تعصبات باقیمانده باید برطرف شوند.
نتایج نظرسنجی سال ۲۰۲۰ اقتصاددانانی چون لئوناردو برشتین، الساندرا ال گونزالس و دیوید یاناگیزاوا-دروت نشان داد که بیش از ۸۰ درصد از مردان عربستان سعودی از اشتغال زنان در خارج از خانه حمایت میکنند.
این گذار سریع به آسانی به دست نیامده است.
یک دهه پیش، اکثر شرکتها هیچ کارمند زنی در استخدام نداشتند. ادغام زنان در محیطهای کاری سنتی مردانه، نیازمند تطبیق از هر دو طرف بود.
راهنماییهای واضح دولت، حمایت مالی برای تغییرات محل کار و تغییر نگرشهای اجتماعی اهرمهای اصلی برای هدایت بخش خصوصی به این سمت بودهاند.
برخی شرکتها، با نگرانی از هزینهها یا مطمئن نبودن از چگونگی تامین امکانات مناسب، در ابتدا از استخدام زنان خودداری کردند وحالا هم حدود یکسوم از شرکتهای عربستان سعودی ترجیح دادهاند که کاملا مردانه باقی بمانند.
استخدام زنان بهعنوان نیروی کار، چالشهایی فراتر از کشف نحوه ایجاد و مدیریت فضاهای کاری با جنسیت مختلط ایجاد کرده است.
کارفرمایان گزارش کردند که باید استراتژیهای استخدام خود را گسترش دهند، سیاستهای منابع انسانی خود را بهبود بخشند، ساختارهای سازمانی خود را تطبیق دهند و حتی فرهنگهای شرکتی خود را دستخوش تغییر کنند.
یکی دیگر از چالشهای کلیدی، فقدان زیرساختهای پشتیبان مانند گزینههای مراقبت از کودک برای مادران شاغل بوده است.
بسیاری از مادران در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸، نبود مراقبت از کودک را دلیلی برای خودداری از جستجوی شغل عنوان کرده بودند.
دولت برنامهریزی کرده است تا دسترسی به مهدکودکها و مدارس پیشدبستانی را تا سال ۲۰۳۰ به ۴۰ درصد برساند تا این گذار را تسهیل کند.
باوجود موانع، تاثیر این تغییرات دگرگون کننده بوده است.
ارزیابیها حاکی از آن است که مشارکت اقتصادی کاملتر زنان، تولید ناخالص داخلی عربستان را طی دهه گذشته بیش از پنج درصد افزایش داده است.
این تغییرات به زنان عربستان سعودی قدرت بخشیده و نقش آنان را در جامعه برجسته کرده است.
در این میان، ماموریت فضایی ریانه برناوی تبدیل به نقطه عطف نمادین قدرتمندی برای دختران این کشور شد تا برای رسیدن به رویاهای و آرزوهایی که روزگاری غیرقابل تصور بود، تلاش کنند.
روند اصلاحات در عربستان سعودی همچنان ادامه دارد و سیاستها برای گسترش حقوق و حمایتهای محیط کاری زنان به طور مستمر به روز میشوند.
گذار زنان عربستان سعودی از یکی از محدودترین نیروهای کار جهان به یک قدرت اقتصادی نوظهور و ورود گسترده آنان به نیروی کار، انقلابی است که این روزها به وضوح دیده میشود؛ انقلابی که تبعات عمیقی برای اقتصاد، جامعه و مسیر آینده پادشاهی عربستان سعودی خواهد داشت.
عربستان سعودی با اشتیاق به سمت آیندهای نوآور و مدرن پیش میرود و نقش اساسی زنان توانمند این کشور به عنوان محرک این تحول، انکارناپذیر است.

ستارهشناسان بیدار شدن ناگهانی یک سیاهچاله عظیم با جرم یک میلیون برابر خورشید را در قلب یک کهکشان دور تشخیص دادهاند. گمان میرود این درخشش اسرارآمیز که از کهکشانی در فاصله ۳۰۰ میلیون سال نوری از زمین مشاهده شد، ناشی از سقوط مواد در سیاهچالهای عظیم باشد.
رصدهای مداوم در طول دههها هیچ نکته قابل توجهی در مورد یکی از کهکشانهای صورت فلکی سنبله به همراه نداشت تا اینکه ستارهشناسان در آذر ۱۳۹۸ با افزایش ناگهانی و چشمگیر درخشندگی این کهکشان مواجه شدند.
محققان رصدخانه زد.تی.اف (ZTF) در کالیفرنیا این درخشش را که تا امروز ادامه دارد بررسی کردند. تحقیقات آنها نشان میدهد سیاهچالهای در قلب این کهکشان فعال شده است.
این اولین بار است که دانشمندان چنین درخششی را در زمان وقوع آن در کهکشانی دیگر ثبت میکنند.
بررسیهای جدید و تجزیه و تحلیل دادههای بایگانیشده از تلسکوپهای زمینی و فضایی اروپا نشان میدهد درخشندگی این کهکشان در بهمن ۱۴۰۲ در طول موجهای مادون قرمز میانی، دو برابر، در اشعه ماوراء بنفش، چهار برابر و در محدوده اشعه ایکس، حداقل ۱۰ برابر روشنتر شده است.
محتملترین توضیح برای این پدیده، ایجاد یک «هسته کهکشانی فعال» است که انرژی خود را از سیاهچالههای بسیار پرجرم در مرکز کهکشان یا از چرخش سیاهچاله میگیرد.
در این حالت، سیاهچاله عظیمی در مرکز کهکشان شروع به مصرف فعال مواد اطراف خود میکند که دلیل درخشش گازهای اطراف و تولید نور در طیف گستردهای از امواج است.
محققان هنوز در حال بررسی این پدیده هستند و احتمالهای دیگری هم در نظر گرفتهاند. یکی از این احتمالات، رویداد «کشند کهکشانی» یا همان اختلال جزر و مدی است.
در این حالت، یک ستاره پس از انحراف بیش از حد، به یک سیاهچاله نزدیک شده و از هم میپاشد. این رویدادها معمولا کوتاهمدتاند و یک کهکشان را بیش از چند صد روز روشن نگه نمیدارند.
اکنون تشخیص اینکه کدام یک از این سناریوها واقعی است غیرممکن است و برای رسیدن به پاسخ دقیق، به مشاهدات بیشتر نیاز است.
این کشف نشاندهنده تحولی بزرگ در فهم ما از فعالیتهای کهکشانی و بیداری سیاهچالههاست و نشان میدهد حتی در کهکشانهای دوردست نیز میتوان به اطلاعاتی ارزشمند دست یافت.

نارضایتی زنان از ازدواج امری تازه نیست، اما با دسترسی گستردهتر به روشهای پیشگیری یا امکان قانونی پایان خودخواسته بارداری، این نارضایتی آشکارتر شده است. این تحولات برای کسانی که از تضعیف سلسله مراتب سنتی و تغییر نظم اجتماعی پیشین واهمه دارند، هراسآور است.
ازدواج از دیرباز یکی از پایههای اصلی نهاد خانواده و جامعه بشری بوده است. این پیوند نه تنها زمینهساز تولید نسل و تداوم حیات انسانی بوده، بلکه پناهگاهی امن و آرامشبخش برای زوجها محسوب میشده است.
با این حال، در دهههای اخیر شاهد تغییرات عمیق در نگرش به ازدواج و الگوهای آن در جوامع مختلف بودهایم.
«کاهش ازدواج، کاهش روابط جنسی، کاهش توافق» نام کتابی از نیکولاس کریستوف است که به بررسی این تحولات و چالشهای پیش روی نهاد سنتی خانواده میپردازد.
نیویورک تایمز در گزارشی نوشت شمار فزایندهای از زنان ترجیح میدهند مجرد بمانند یا پس از جدایی، دیگر ازدواج نکنند و کریستوف در این اثر، چالشهای پیش روی نهاد خانواده سنتی و ارزشهای متعارف ازدواج را به تصویر میکشد.
این روند تا حدی پیش رفته که برای کسانی که از تضعیف سلسله مراتب سنتی و تغییر نظم اجتماعی پیشین واهمه دارند، هراسآور و نگرانکننده است.
بنابراین شگفتانگیز نیست که یکی از اهداف جنبش «دوباره آمریکا را عظیم خواهیم ساخت»، تلاش برای سرکوب و ارعاب زنان و محدود کردن استقلال آنان است.
گماردن قضات محافظهکار در دیوان عالی کشور از جمله اقدامات این جنبش است تا دسترسی زنان را به امکان قانونی پایان خودخواسته بارداری سلب و احتمالا امکان پیشگیری از بارداری را نیز محدود کنند.
این اقدامات سرکوبگرانه البته با پوشش مذهبی و ادعاهای دینی توجیه میشوند، اما حقیقت آشکار آن است که آزادی مذهب باید شامل آزادی از تحمیل و اجبار باورهای مذهبی دیگران نیز باشد.
تنها راه داشتن ازدواجی شادکامانه و رضایتبخش آن است که هر دو طرف، از صمیم قلب خواهان آن باشند.
کریستوف در کتاب خود به درستی تاکید میکند که تغییر نگرش در میان مردان و تحول در خود نهاد ازدواج ضرورت دارد، نه آنکه زنان را از توانایی انتخاب نوع زندگی مطلوب خویش محروم سازیم.
الیویا ساندروف، درمانگر ازدواج و خانواده و از نویسندگان کتاب «پرواز انفرادی: زنان تنها در میانسالی»، خود را در تاسف و نگرانی کریستوف از بدبینی فزاینده جامعه نسبت به عشق و ازدواج شریک میداند.
ساندروف گفت: «از اینکه بسیاری از زنان معتقدند مردان به سادگی قادر به مشارکت در یک رابطه شادکامانه و برابر نیستند، ناامید میشوم. آیا واقعا یافتن همسر ایدهآل تا این اندازه نادر و کمیاب است؟»
ساندروف ادامه داد: «در طول ۱۵ سال تاهل، هرگز ارزش تعهد و پایبندی متقابلمان را زیر سوال نبردهام. همسرم همدم، محرم اسرار و مشوق من است. ما خانواده را همچون یک تیم واحد مدیریت و وظایف را میان خود تقسیم میکنیم. ما تصمیمات مشترکی در خصوص نگهداری از فرزندمان میگیریم و درباره هر موضوعی به گفتوگو مینشینیم. هنگام صرف شام، نعمتهایی را که برایشان سپاسگزاریم، برمیشماریم.»
درست است که برخی از مردان بیتفاوت و غیرمسئولاند و برخی دیگر خشن و ستمگر. زنان، مستحق بهتر از اینها هستند. اما مردان نمونه و شایسته نیز بسیارند؛ مردانی که آمادهاند ظرفها را بشویند، فرزندان را در آغوش بکشند و به همسرانشان عشق بورزند.
ساندروف گفت: «امیدوارم نسلهای آینده آنچنان خسته و ناامید نباشند که وجود زوجهای روحی را با هر گرایش جنسیتی نادیده بگیرند. امیدوارم روزی به پسرم این امکان داده شود تا نشان دهد که همانند پدرش، مهربان، صمیمی و حامی است.»
او در ادامه گفت: «به باور من، به جای تکرار مکرر و بیفایده ازدواج سنتی و ستایش تکهمسری و نالههای پایانناپذیر از جامعه مدرن برای دور شدن از این نهادها، نیازمند اسطورهها، الگوها و نهادهای نوینی هستیم که از مردان و زنان نوگرا، شجاع و پیشگام که زندگی پربار و لذتبخشی بدون شریک زندگی دائمی برگزیدهاند، حمایت و آنان را ستایش کنند.»

نتایج پژوهشی جدید، یافتههای پیشین را درباره نقش اختلالات سلامت روان بر سلامت جسمانی زنان تایید کرد. بر اساس این پژوهشها، افسردگی و اضطراب باعث تسریع ایجاد عوامل خطر نوعی بیماری قلبی-عروقی میشوند.
دایان تراویس تیگ در گفتوگو با واشینگتن پست به یاد آورد که چگونه وقتی در پارکینگ شلوغ بیمارستان رانندگی میکرد، ناگهان درد شدیدی قفسه سینهاش را فرا گرفت.
در بخش اورژانس، پزشکان به سرعت متوجه شدند که او دچار حمله قلبی شده است. در حالیکه پزشکان کلینیک زادگاهش سانتا باربارا، درد قفسه سینه او را ناشی از اضطراب یا سوءهاضمه تشخیص داده بودند.
آن روز عمل جراحی، جان دایان را نجات داد، اما تا چهار ماه بعد، درد او همچنان ادامه داشت.
دایان که دوبار با سرطان سینه مبارزه کرده و نجات یافته است به واشینگتن پست گفت: «پس از گذاشتن استنت، احساس بدتری نسبت به قبل داشتم. من رنج میبردم و خانوادهام هم همراه من رنج میکشیدند.»
یافتههای اخیر ارائه شده در نشست علمی سالانه کالج قلب و عروق آمریکا نشان میدهد که افسردگی و اضطراب باعث تسریع ایجاد عوامل خطر نوعی بیماری قلبی-عروقی، به ویژه در میان زنان جوان و میانسال میشود.
محققان بیش از ۷۱ هزار نفر را برای مدت ۱۰ سال مورد مطالعه قرار دادند.
نتایج نشان داد افرادی که قبل از شروع مطالعه، سابقه اضطراب یا افسردگی داشتند، ۵۵ درصد بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به فشار خون بالا، کلسترول بالا یا دیابت قرار داشتند. این خطر در زنان زیر ۵۰ سال مبتلا به این اختلالات، تقریبا دو برابر بیشتر بود.
پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که میزان استرس و سطح سلامت روانی و عاطفی میتواند تاثیر بهسزایی بر سلامت قلب و عروق در زنان به همراه داشته باشد.
مطالعهای روی بیش از سه هزار و ۶۰۰ نفر از مردان و زنان متاهل ساکن شهر فرامینگهام در ایالت ماساچوست انجام شد.
این تحقیق، زوجهایی را مورد بررسی قرار داد که معمولا در طول اختلافات و مشاجرات خانوادگی، احساسات و عواطف واقعی خود را کنترل و سرکوب میکردند.
یافتههای این پژوهش حاکی از آن بود زنانی که در جریان اختلافات زناشویی احساسات خود را «سرکوب» میکردند، چهار برابر بیشتر از زنانی که به راحتی نظرات خود را ابراز میکردند، در معرض خطر مرگ زودرس قرار داشتند. این رابطه در مورد مردان مشاهده نشد.
دادهها حاکی از آن بودند که سطح رضایتمندی زنان از ازدواج خود، تاثیری بر افزایش این خطر نداشت.
یک مطالعه ۱۸ ساله روی زنان استرالیایی نشان داد که افسردگی یک عامل خطرناک در بروز بیماری عروق کرونری در زنان است.
دکتر روی زیگلشتاین، متخصص بیماریهای قلبی از دانشگاه جانز هاپکینز به وضعیتی اشاره کرد که «کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو» یا همان «سندروم قلب شکسته» نامیده میشود و در میان زنان شیوع بیشتری دارد.
او به واشینگتن پست گفت: «حدود ۹۰ درصد موارد ابتلا به این سندروم در زنان ۵۸ تا ۷۵ ساله رخ میدهد. اگرچه اکثر افراد مبتلا، بهبود مییابند، اما این وضعیت میتواند تهدیدکننده حیات باشد.»
به گفته زیگلشتاین، علت اصلی بروز آن، استرسهای شدید جسمی یا روانی است که فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
هنوز توضیح روشنی برای چرایی این ارتباط قوی در شبکه پیچیده سلامت روان و سلامت قلبی عروقی زنان وجود ندارد.
برخی محققان معتقدند ممکن است این ارتباط به دلیل قطر و قوام کوچکتر رگهای خونی در زنان باشد که باعث میشود آنها دچار انسدادهای پراکنده شوند که بسیار خطرناک است زیرا تشخیص و درمان آنها دشوارتر است.
علاوه بر این، استرس در زنان تعادل چربی را مختل میکند، تجمع پلاکتها را افزایش میدهد و تنظیم قندخون را دچار اختلال میکند.
همچنین پاسخ التهابی شدیدتر ناشی از استرس مزمن در زنان، خطر حوادث قلبی-عروقی را افزایش میدهد.
پس از یک حمله قلبی، زنان در پنج سال نخست با خطر بالاتر مرگ مواجه هستند که میتواند ناشی از واکنشهای روانی منفی به استرس ناشی از این حادثه باشد.
تحقیقات نشان میدهند که در مقایسه با مردان، تعداد کمتری از زنان برای شرکت در برنامههای توانبخشی قلبی ارجاع داده میشوند.
این برنامهها میتوانند با کاهش استرسهای روانشناختی مرتبط با بیماریهای قلبی، کاهش خطر مرگومیر ناشی از آن و بهبود عملکرد سیستم قلبی-عروقی، به ارتقای کیفیت زندگی بیماران کمک شایانی کنند.
برای زنان کمتر از مردان داروهای محافظتی همچون استاتینهای کاهنده کلسترول یا مسدودکنندههای بتا به منظور جلوگیری از بروز حوادث قلبی-عروقی تجویز میشود.
کارشناسان بر اهمیت اتخاذ شیوه زندگی سالم از جمله ورزش منظم، تغذیه مناسب، الگوی خواب مطلوب و تکنیکهای مدیریت استرس همچون مراقبه و تنفس عمیق تاکید میکنند.
به نظر میرسد حمایت اجتماعی نیز برای زنان در مقایسه با مردان، فواید قلبی-عروقی بیشتری به همراه دارد. حضور اعضای خانواده یا دوستانی که زنان بتوانند با آنها ارتباط مرتب داشته باشند، به شدت سلامت قلبی-عروقی آنان را بهبود میبخشد.
بنابراین، شناسایی زودهنگام زنان در معرض خطر و ارائه مداخلات مناسب برای کنترل استرس و ارتقای سلامت روانی آنان امری ضروری است.
تراویس تیگ نیز همچنان با پزشکان خود برای مدیریت استرس همکاری میکند.
توصیه او به زنانی که با چالشهای مشابه روبهرو هستند این است که به پیامهای بدن خود گوش دهید، از خودتان مراقبت کنید و از پرسیدن سوال و یافتن محیطی که در آن به درستی از شما مراقبت شود، نترسید.