گفتوگوی حامد اسماعیلیون با جاوید رحمان درباره شریفه محمدی و فعالان حقوق زنان گیلان



حسین سلامی، فرمانده کل سپاه، در پیامی ضمن تبریک به پزشکیان اعلام کرد اطمینان دارد او با بسیج ظرفیتها و فرصتها برای پیروزی نظام در «جنگ اقتصادی» و «صیانت از اقتدار نظام در آوردگاههای بینالمللی» اقدام میکند و افزود سپاه برای همکاری با او در اجرای سیاستهای خامنهای آماده است.

انتخاب جانشین ابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری به پایان رسید اما راه سخت و طولانی آزادی، به تعبیر نلسون ماندلا، ادامه دارد. توپ تغییر همچنان در زمین جامعه مدنی است و این که چگونه نارضایتی فراگیر و مخالفت گسترده به گذار از رژیم اقتدارگرای مستقر در ایران منتهی شود.
این یادداشت هفت نکته مهم را درباره انتخابات دو مرحلهای و پیروزی مسعود پزشکیان مورد بررسی قرار میدهد.
نخست؛ هر سخنی درباره این انتخابات بدون اشاره به کاهش معنادار میزان شرکت شهروندان و افت تاریخی نرخ مشارکت، ناقص و بلکه نادقیق است.
شرکت نکردن دستکم ۶۰ درصد شهروندان در دور نخست و پرهیز بیش از ۵۰ درصد ایرانیان از مشارکت در دور دوم، ابعاد نارضایتی از رژیم سیاسی و نظام حکمرانی را بهگونهای بیسابقه عریان کرد.
دوم؛ مشارکت نکردن بسیاری از چهرههای اجتماعی و سیاسی، از هنرمندان مشهور و ورزشکاران سرشناس تا رهبران «جنبش سبز» و زندانیان سیاسی، و نیز گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی، از جبهه ملی ایران تا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و از اتحادیههای مستقل کارگری تا انجمنهای دانشجویی، تداوم خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سطح و مداری جدید بود. جنبشی اعتراضی که درونمایه آن «نه»گویی به نمایش انتخاباتی بود.
سوم؛ پرهیز از شرکت در انتخابات، تنها با رویکردی سلبی، یعنی خودداری از همراهی با حاکمیت زورگو و تزویرگر، انجام نشد، بلکه وجهی اثباتی و ایجابی داشت: تقویت جنبش مقاومت مدنی و تجمیع قدرت بیقدرتان با سمتوسوی تغییرات ساختاری و گذار به دموکراسی.
مخالفان مشارکت بهدنبال مشهود کردن بحران مشروعیت نظام نبودند، بلکه بسط و تقویت نیروی مقاومت مدنی برای گذار به دموکراسی را تعقیب میکردند.

چهارم؛ بیگمان، شهروندان ناراضی و تغییرخواه را نباید به تحریمکنندگان انتخابات تقلیل داد. بخش مهمی از حامیان پزشکیان و افرادی که به او رای دادند، شهروندان تغییرخواهی هستند که اعتراض به وضع مستقر و تحول را در شرایط کنونی با همراهی با نامزد اصلاحطلب پیگیری کردند. بهویژه در دوم که نامزد رقیب، باند تمامیتخواه و فرقهای ایدئولوژیک را نمایندگی میکرد.
پنجم؛ پزشکیان در حالی رییسجمهور شده که رقیب او حدود ۴۴ درصد آرای شرکتکنندگان در انتخابات را از آن خود کرده است. این به معنای وجود جبههای پرتوان از منتقدان دولت مستقر، افزون بر شهروندان مخالف تمامیت نظام سیاسی و ناراضی از حاکمیت است.
از این زاویه، پزشکیان نهتنها از فردای ریاستجمهوری باید به وعدههایش عمل کند و به مطالبات شهروندان معترض و ناراضی پاسخ گوید، بلکه ناگزیر است منتقدان اصولگرا و رقبای سیاسی حاشیهساز در ساختار قدرت را هم لحاظ کند.
ششم؛ هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی با محوریت خامنهای، کوشید با تایید صلاحیت پزشکیان، به نظام بیش از پیش بیاعتبارشده پس از اعتراضهای آبان ۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی»، روکشی از مشروعیت بپوشاند. پروژهای نه چندان کامیاب و ایبسا ناکام با توجه به تحریم فراگیر.
افزون بر این، با توجه به تغییرات اجتنابناپذیر و قابل حدس در نظام اداری و قوه مجریه، حواشی و عوارض و پیامدهای ریاست جمهوری پزشکیان مشخص نیست.
با تمام اینها، یک واقعیت مهم آن است که پزشکیان و حامیان اصلاحطلبش، ضربهگیر ولایت فقیه شدهاند و از این پس تا اطلاع ثانوی، متولی اصلی پاسخگویی به معترضان و ناراضیان.
آخر؛ نه جمهوری اسلامی با انتخاب پزشکیان به استقراری ویژه رسیده و نه روند گذار به دموکراسی با این انتخابات دچار دگرگونی شده است.
به تعبیر نلسون ماندلا، «راه سخت و طولانی آزادی» ادامه دارد. توپ همچنان در زمین جامعه مدنی است. اینکه حامیان گذار به دموکراسی چگونه از پتانسیل و توان بسیار ارزشمند نارضایتی و مخالفت و اعتراض آشکار و پنهان در جامعه، برای گذار از نظام اقتدارگرا بهره گیرند.
بهویژه آنکه سیاستورزی در بزنگاه عبور از جمهوری اسلامی در نهایت از «خیابان» و با تکیه بر جنبشهای اجتماعی حامی گذار به دموکراسی میگذرد.

مسعود پزشکیان با حمایت اصلاحطلبان نهمین رییسجمهوری ایران شد. حالا او مانده و میراث ابراهیم رئیسی: بنزینی که ناچار است گران کند و سایه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید. البته این بار دیگر وزیر امور خارجه بعدی جمهوری اسلامی نمیتواند با کارت مشارکت بالای ۷۰ درصدی مردم بازی کند.
این تازه شروع باختهای اصلاحطلبان است.
باخت اول: سوختن کارت نرخ مشارکت ۷۰ درصدی
در دوران حکومت علی خامنهای تا به امروز ۱۰ انتخابات ریاستجمهوری برگزار شده است. از این ۱۰ انتخابات، شش رییسجمهوری بیرون آمدند.
از بین این شش رییسجمهوری، دو نفرشان مورد حمایت اصلاحطلبان بودند: محمد خاتمی و حسن روحانی.
خاتمی در دور اول و دوم ریاستجمهوری خود به ترتیب برنده انتخاباتی با مشارکت ۷۹/۹ و ۶۶/۷ درصد و حسن روحانی در دو دور ریاستجمهوری خود، برنده انتخاباتی با نرخ مشارکت ۷۲/۹ و ۷۳/۳ درصدی بودند.
حالا پزشکیان، سومین رییسجمهوری مورد حمایت اصلاحطلبان، برنده انتخاباتی شده که حتی اگر آمار رسمی وزارت کشور را بدون توجه به تردیدهای جدی درباره صحت آن بپذیریم، نه تنها در بین روسای جمهوری اصلاحطلب و نه تنها در بین انتخابات دوران خامنهای، بلکه در تمام طول تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، کمرونقترین بوده است. انتخاباتی با مشارکت ۴۹/۸ درصد.
این تنها رکورد پزشکیان نیست. در واقع او با وجود رفتن انتخابات به دور دوم، تنها صاحب رای ۲۶/۷ درصد از کل واجدین شرایط شرکت در انتخابات است که این عدد هم در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است.
رئیسی با اینکه در دور اول انتخابات خرداد ۱۴۰۰ انتخاب شد، طبق آمار رسمی صاحب رای ۳۰/۴ درصد مجموع واجدین شرایط بود.
محمدجواد ظریف، مرداد سال ۱۳۹۸ در سوئد، در یک جلسه وقتی یکی از حضار از او درباره سرکوب و قتل معترضان در ایران پرسید، استدلال کرد که اگر جمهوری اسلامی مردمش را سرکوب کند، بیش از ۷۰ درصد از آنها در انتخابات مشارکت نمیکنند.
اصلاحطلبان در این دوره به شکل واضحی کارت نرخ مشارکت را از دست دادند.
باخت دوم: بنزین و سایر بحرانها
تمام آن مواردی که پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود به آنها انتقاد میکرد سر جای خود هستند.
مجلس شورای اسلامی وقتی هنوز مثل این مجلس یکپارچه در اختیار تندروترین اصولگرایان نبود، سال ۱۳۹۹ قانون اقدام راهبردی را تصویب کرد. قانونی که به گفته ظریف، روحانی، پزشکیان و مصطفی پورمحمدی، اصلیترین مانع احیای برجام بود.
دو شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، همان کسانی که به گفته اصلاحطلبان در دولت روحانی مانع خروج جمهوری اسلامی از لیست سیاه افایتیاف بودند، هنوز هم سر کار هستند.
به این موارد، مسائل جدیدی هم اضافه شده است. بحران صندوقهای بازنشستگی که آژیر خطر آن از سال ۱۴۰۰ زده شد به مراتب در سه سال ریاست جمهوری رئیسی بغرنج تر شده است؛ به طوری که در سال ۱۴۰۲، در نقاط مختلف کشور ۵۶۰ تجمع بازنشستگی برگزار شد.
علی عبدالعلیزاده، رییس ستاد انتخاباتی پزشکیان، پیش از ریاستجمهوری او وعده افزایش قیمت بنزین را داد و رقم آن را هم حول و حوش ۵۰ هزار تومان اعلام کرد.
اگر پزشکیان نتواند وضعیت فروش نفت را بهبود بخشد، اخذ مالیات از منابع اصلی تامین منابع بودجه خواهد بود. هر چند او وعده افزایش سقف معافیت مالیاتی را داده اما به نظر نمیرسد این وعده بدون افزایش فروش نفت بتواند عملیاتی شود.
در موضوع گشتهای ارشاد و طرح نور، پزشکیان و اعضای ستادش بهتر از هر کسی میدانند اختیار تصمیم درباره آن در حوزه اختیارات رییسجمهوری نیست.
اگر او نتواند رضایت جناح رقیب را کسب کند، آنها با تشدید گشتهای ارشاد یا اقدامات ایذایی مثل اسیدپاشیهای زنجیرهای زمان ریاست جمهوری روحانی، به دولت او فشار خواهند آورد.
باخت سوم: سوختن کارت براندازی
بخشی از اصلاحطلبان در دولت رئیسی، با «شکستن کاسه و کوزهها» بر سر او، کنار گود ایستاده بودند و هر از چندی زلفی با براندازان گره میزدند. بخش بزرگی از آنها که با شعار «زن، زندگی، آزادی» از سال ۱۴۰۱ با براندازان همراه شده بودند، حالا به پزشکیان رای دادهاند و در اتفاقات پیش رو سهیم هستند.
آنها بعد از فاجعه آبان ۹۸، کمی از همدستی با جمهوری اسلامی فاصله گرفته بودند اما دوباره به آن پیوستند.
منتقدان سیاستهای خامنهای حالا منجی او شدند تا مشارکت زیر ۴۰ درصدی دور اول را به نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم برسانند.
تحریم کنندگان انتخابات ۱۴۰۳، احتمالا به راحتی نقش کمپین آنها را فراموش نخواهند کرد.
مسئولیت اقدامات پزشکیان هم بر گرده آنهاست. نامزدی که پیش از تعیین شدن به عنوان رییسجمهور نهم، صراحتا اعلام کرد «ذوب در ولایت» است، باز هم لباس سپاهی خواهد پوشید و از این نیروی نظامی حمایت خواهد کرد.
اگر امروز ستاد انتخابات وزارت کشور به جای پزشکیان، نام سعید جلیلی را به عنوان پیروز انتخابات اعلام میکرد، اصلاحطلبان چهار سال وقت داشتند تا با هر فشاری، تحریمیها را شماتت کنند و همه چیز را به گردن رایهای خاکستری بیندازند که در انتخابات شرکت نکردند.
با حمایت مهدی کروبی و خاتمی، بخش بزرگی از اصلاحطلبان دیگر نمیتوانند خود را بین صفوف براندازان جا کنند. آنان هر چند ممکن است به غنائم کوتاهمدتی مثل پستها و صندلیهای هیات مدیره شرکتهای زیرمجموعه شستا - مثل دوره ریاستجمهوری روحانی - برسند اما در میان مدت، باختهای سنگینی را متحمل شدهاند.

علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در پیام تبریک به مسعود پزشکیان، ضمن بیان اینکه «در دو مرحله انتخابات بیش از ۵۵ میلیون رای ثبت شده»، گفت: «این حرکت بزرگ در رویارویی با غوغای دستساز تحریم انتخابات، کاری درخشان است و همه نامزدها در افتخار و ثواب آن شریکاند.»

علی خامنهای در پیامش در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری که آن را «صحنهای گرم و پرشور» خوانده است، تعداد آرای اعلامی ستاد انتخابات وزارت کشور در دو مرحله را با یکدیگر جمع بست و به عدد «بیش از ۵۵ میلیون رای» اشاره کرد. این در حالیست که بسیاری از آرا در دو مرحله مشترک هستند.