بایدن: فقط خدا میتواند مرا قانع کند از رقابتها کنار بکشم
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در نخستین گفتگویی تلویزیونی خود بعد از مناظرهاش با ترامپ با رد هرگونه ناتوانی گفت که از رقابتهای انتخاباتی کنارهگیری نمیکند. او گفت فقط خدا است که میتواند او را متقاعد کند از رقابتها کنار بکشد.
بایدن به ایبیسی نیوز گفت هنگام مناظره با ترامپ بیمار بود و حتی ناچار شده بود آزمایش کرونا بدهد.
او گفت: «اگر خداوند بزرگ پایین بیاید و بگوید کنارهگیری کنم، از رقابتها کنار میروم، اما خدا پایین نیامده است.»
جو بایدن در پاسخ به پرسشی در خصوص سلامتش تاکید کرد که دارای انرژی و توانایی لازم برای ریاستجمهوری و شکست دادن رئیسجمهوری پیشین، دونالد ترامپ، است.
رئیسجمهوری آمریکا با رد نتایج نظرسنجیهایی که حاکی از پیشتازی رقیب او یعنی دونالد ترامپ است، گفت که میتواند در انتخابات نوامبر بر رقیبش پیروز شود.
بایدن با بیان اینکه این نتایج مثل شانس انداختن سکه، ۵۰/۵۰ است گفت که مدت زمان زیادی از کارزار انتخاباتی باقی ماندهاست.
بایدن با لحنی انتقادی در خصوص سوال مصاحبهگر مبنی بر انجام آزمون شناختی گفت که او نه تنها در حال انجام کارزار انتخاباتی است، بلکه جهان را نیز اداره میکند.
او همچنین با دفاع از عملکرد خود در زمینه اقتصاد و حوزه بینالملل، گسترش ناتو را از دستاوردهای خود برشمرد و رشد اقتصادی آمریکا را حاصل فعالیتهای خود عنوان کرد.
چهلوچهارمین رئیسجمهوری آمریکا بار دیگر با اشاره به بیماری به عنوان عامل عملکرد ضعیفش در شب مناظره تصریح کرد که از حامیان متعددی در حزب برخوردار است که از ماندن او در رقابتها تاکید دارند و پشتیبان او هستند.
بایدن به ایبیسی نیوز گفت در این مقطع تاریخی، ترامپ «خطری شدید» برای جهان است. او تاکید کرد که برای جلوگیری از فروپاشی جهانی، خود را فرد مناسبی میداند. بایدن گفت: «اگر خداوند متعال پایین بیاید و بگوید کنارهگیری کنم، از رقابتها کنار میروم، اما خدا پایین نیامده است.»
بایدن گفت هنگام مناظره با ترامپ به شدت بیمار بود و حتی ناچار شده بود آزمایش کرونا بدهد.
بایدن در واکنش به گزارش واشینگتن پست درباره تلاش مارک وارنر، سناتور دموکرات، برای جلب نظر گروهی از دموکراتها برای درخواست کنارهگیریاش از رقابتها گفت: برای وارنر احترام قائلم، اما دیدگاههای ما متفاوت است.
روزنامه تایمز اسرائیل در مقالهای با توجه به تحولات اخیر از جمله شرکت دیوید بارنیا، رئيس موساد در مذاکرات دوحه و دیدار رهبران حماس و حزبالله، نتیجه گرفت که روند مذاکرات آتشبس و آزادی گروگانها در مسیر خوبی قرار دارد.
تایمز اسرائيل در این مقاله تحلیلی برآورد کرده که تحولات روز جمعه میتواند سرمنشاء تحولاتی در خصوص آزادی گروگانها و مذاکرات آتشبس باشد.
در این مطلب با اشاره به سفر یک روزه دیوید بارنیا به دوحه و پذیرش ارسال هیات اسرائيلی برای مذاکراتی درباره آتشبس در قطر از سوی نتانیاهو، به گزارش رویترز از دو منبع مطلع اشاره شده است که در آن گفته شده رهبر حزبالله لبنان در دیداری با رهبران حماس به آنها چراغ سبز نشان داده است.
اگرچه متحدان دستراستی نتانیاهو از این تصمیم بهشدت آزردهاند، اما میانجیگران قطری، مصری و آمریکایی امیدوارند تا بتوانند در پی این گفتگوها زمینههای آزادی بقیه گروگانهای باقیمانده در دست حماس را مهیا کنند.
واشینگتن نیز از تصمیم روز جمعه نتانیاهو برای فرستادن هیات مذاکرهکننده استقبال کرده است.
در این گزارش آمده که گانتز که به تازگی کابینه نتانیاهو را ترک کرده، از این تصمیم پشتیبانی کرده است.
والا نیوز اسرائیل نیز در گزارشی گفته که این تصمیم بعد از تماس تلفنی روز پنجشنبه بایدن با نتانیاهو رخ داده که در آن بایدن به نتانیاهو گفته که «الان فرصت خوبی مهیا شده که گروگانها را به خانه برگرداند.»
تلویزیون کانال ۱۲ اسرائیل روز جمعه نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد که بر اساس آن ۵۴ درصد پاسخدهندگان دلیل کشآمدن جنگ غزه را ملاحظات سیاسی نتانیاهو عنوان کردهاند در حالی که تنها ۳۴درصد باور دارند که الزاماتی ضروری باعث ادامه جنگ شده است.
یک مقام ارشد آمریکایی که در این گزارش به گفتههای او استناد شده، گفته است که رویکرد طرفین به مذاکرات مثبت است و انتظار گشایشی در آن میرود.
این مقام آمریکایی اذعان کرده که هر دو طرف در این زمینه جدیت دارند.
با اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بارها گفته که جز نابودی کامل حماس برنامهای را نمیپذیرد و حماس هم بارها اعلام کرده که در صورتی آتشبس را میپذیرد که جنگ در باریکه غزه خاتمه یابد و نیروهای اسرائیلی از آنجا عقب بنشینند، اما به نظر میرسد که عقبنشینیهایی از هر دو سو صورت گرفته باشد.
جنگ غزه که اینک به ماه نهم خود رسیده، از هفتم اکتبر سال گذشته با حمله گروه حماس مورد حمایت جمهوری اسلامی به جنوب اسرائیل آغاز شد و بیش از ۱۲۰۰ نفر را به کام مرگ کشید. حماس همچنین بیش از ۲۵۰ نفر را به گروگان گرفت و آنها را با خود به غزه برد.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه روز جمعه ۱۵ تیر، در دیدار با ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان با تکرار ادعای مالکیت روسیه بر چهار منطقه اوکراین، تنها راه تحقق صلح را واگذاری این مناطق از سوی اوکراین عنوان کرد.
پوتین در حالی در دیدار با نخستوزیر مجارستان بر این ادعای خود تاکید کرد که پیشتر و در سپتامبر سال ۲۰۲۲ به طور رسمی سند انضمام دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپروژیا به خاک روسیه را امضا کرده است.
دیدار نخستوزیر مجارستان با رئیسجمهوری روسیه که روز جمعه در کاخ کرملین انجام شد در حالی صورت میگیرد که مجارستان در حال حاضر ریاست دورهای اتحادیه اروپا را برعهده دارد.
ولادیمیر پوتین در دیدار روز جمعه خود اعلام آمادگی کرد که درباره جزییات «پیشنهاد صلح» برای پایان دادن به جنگ در اوکراین گفتگو کند.
این اظهارات پوتین و دیدار ویکتور اوربان پیش از برگزاری نشست ناتو و تنها چند روز بعد از تصدی مجارستان بر کرسی ریاست دورهای اتحادیه اروپا با واکنش تند و جدی بسیاری از رهبران اروپایی و اوکراین روبرو شد. او متهم شده است که پیشتر در این خصوص با آنها رایزنی نکرده است.
ویکتور اوربان روابط گرمی با پوتین دارد و در قبال حمله روسیه به اوکراین همواره مواضعی دوپهلو و در مواردی متمایل به مسکو داشته است.
سفر اوربان به روسیه آنطور که خود آن را «ماموریت صلح» در آغاز ریاست دورهای مجارستان بر اتحادیه اروپا خوانده، به نگرانیهایی در مورد ریاست دورهای مجارستان بر اتحادیه اروپا دامن زده است.
یک دیپلمات اروپایی که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفته است: «این اقدام بهروشنی نشان داد که چرا بسیاری از کشورهای اروپایی نسبت به انتخاب مجارستان بدبین بودند.»
رئیسجمهوری لیتوانی و نخستوزیر استونی هردو با انتقاد شدید از ویکتور اوربان مدعی شدهاند که این اقدام او اهمیت و اعتبار ریاست دورهای اتحادیه اروپا را زیر سوال برده است.
وزیر امور خارجه مجارستان، پیتر زیهارتو اما با رد این انتقادها با اشاره به وجود بنبست در حل مناقشه اوکراین گفت که مجارستان از این فرصت برای گفتگو استفاده کرده و به دنبال راهحلی برای گشایش این انسداد است.
ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه دیدار کرد تا درباره برقراری صلح در اوکراین گفتوگو کند. این دیدار با انتقاد سایر رهبران اتحادیه اروپا مواجه شده که نسبت به مماشات با مسکو هشدار داده بودند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، این دیدار که جمعه ۱۵ تیر انجام شد، چند روز پس از آن صورت گرفت که مجارستان ریاست دورهای ششماهه خود در اتحادیه اروپا را آغاز کرد.
این دیدار پس از ملاقات اوربان با ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین در کییف صورت گرفته است.
نخستوزیر مجارستان اعلام کرده که هدف اصلیاش از سفر به مسکو «ماموریت برقراری صلح در اوکراین» است.
این سفر در شرایطی انجام شده که قرار است تا چند روز دیگر نشست سران ناتو برگزار شود و درباره کمکهای نظامی بیشتر به اوکراین تصمیمگیری شود.
پیشتر مجارستان با مخالفتش با ارائه یک بسته کمکی از طرف اتحادیه اروپا به اوکراین موجب تاخیر در ارسال این کمک شده بود.
با گذشت بیش از دو سال از جنگ اوکراین که غرب آن را «جنگ تجاوزکارانه» روسیه میخواند، هنوز چشماندازی برای برقراری صلح در این کشور وجود ندارد.
اورسولا فون در لاین، رییس کمیسیون اروپا همزمان با سفر اوربان به مسکو گفت که تنها اتحاد و عزم راسخ در ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا راه را برای صلح عادلانه و پایدار در اوکراین هموار میکند.
او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مماشات، پوتین را متوقف نخواهد کرد.»
پوتین که از اوربان در کرملین پذیرایی کرد، به او گفت که آماده است درباره «جزئیات» پیشنهادهای صلح برای پایان دادن به جنگ اوکراین گفتوگو کند.
روسیه جنگ اوکراین را یک عملیات نظامی ویژه برای حفاظت از امنیت خود میخواند.
پوتین ماه گذشته گفته بود تنها در صورتی به این جنگ پایان میدهد کییف موافقت کند موضوع پیوستن خود به ناتو را کنار بگذارد و کل چهار استان تحت تصرف روسیه را به این کشور واگذار کند، شروطی که بلافاصله از سوی کییف رد شد.
اوکراین طرح صلح ۱۰ مادهای خود را تنها راه واقعبینانه برای برقراری صلح میداند و گفته که سفر اوربان به مسکو با کییف هماهنگ نشده است.
وزارت خارجه اوکراین در بیانیهای اعلام کرد: «به شما یادآوری میکنیم که برای کشور ما، اصل عدم توافق در مورد اوکراین بدون اوکراین» تزلزلناپذیر است و از همه کشورها میخواهیم آن را به شدت رعایت کنند».
اوربان گرمترین روابط با پوتین در میان رهبران غربی را دارد و منتقد کمکهای نظامی غرب به اوکراین است.
او گفت که میداند هیچ ماموریتی از سوی اتحادیه اروپا در این سفر ندارد، اما صلح نمیتواند «از روی صندلی راحتی در بروکسل» برقرار شود.
او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما نمیتوانیم بنشینیم و منتظر بمانیم تا جنگ به طور معجزهآسایی پایان یابد.»
یک دیپلمات اتحادیه اروپا که نخواست نامش فاش شود، گفت: سفر اوربان به مسکو به این معناست که بدبینی در اتحادیه در مورد ریاست جمهوری مجارستان «متاسفانه موجه است. همه اینها در راستای ارتقای منافع بوداپست است.»
همچنین گیتاناس ناوسدا، رییسجمهور لیتوانی، اوربان را به تضعیف ریاست اتحادیه اروپا متهم کرد.
او در شبکه اجتماعی نوشت: «اگر واقعا به دنبال صلح هستید، با یک دیکتاتور خونین دست نمیدهید، تمام تلاش خود را برای حمایت از اوکراین به کار میگیرید.»
در نگاه اول به نظر میآید نتیجه انتخابات سراسری سال ۲۰۲۴، بریتانیا را در یک مسیر متفاوت سیاسی قرار خواهد داد: دولتی محافظهکار که به شکلی سنتی در مختصات سیاسی راستمیانه ایستاده بود، جای خود را به یک دولت کارگر، درست در نقطه مخالف مختصات سیاسی خود و در چپ میانه، داده است.
اما این تفاوت چقدر است و تغییر چقدر و چه وقت در داخل و خارج از بریتانیا احساس خواهد شد؟
کییر استارمر، رهبر حزب حالا حاکم بر بریتانیا، حزب کارگر و نخستوزیر تازه بر سر کار آمده، پیش از اینکه وارد محل کار و اقامتش در خانه شماره ۱۰ خیابان داونینگ لندن بشود، گفت کشورش قاطعانه برای «تغییر» رای داده است و رای دهندگان برای رقم زدن این تغییر، اختیار را به او و حزبش تفویض کردهاند.
او که در کارزارهای انتخاباتی بر شعار «تغییر» اصرار داشت، در سخنرانی پیروزیاش مقابل در ورودی خانه شماره ۱۰ نه فقط بر ضرورت و فوریت تلاش برای دگرگونی وضع موجود پای فشرد که پای دیگر را فراتر گذاشت و گفت «رسالت دولتش بازسازی کشور» است.
نخستوزیر گفت برای این طرح «نوسازی ملی» که در سر دارد، از همان روز اول کار جدی را شروع میکند.
بازسازی بریتانیا
نوسازی بریتانیا که استارمر از آن میگوید، چه خواهد بود؟
در سخنرانی پیروزی مقابل خانه شماره ۱۰، استارمر در ارائه برنامههای دولتش بر باورهای اصلی حزب کارگر تاکید کرد و از جمله گفت از حقوق کارگران (بنا، پرستار، راننده و دیگران) دفاع، از مالکیت عمومی چون تقویت نظام سلامت همگانی حمایت و برای تحقق عدالت اجتماعی و حفظ کرامت تکتک بریتانیاییها، تلاش میکند.
اما آیا با استناد به این حرفها، طرح نوسازی استارمر تلاش به منظور تحقق رویاهای یک سیاستمدار چپگرا برای وفاداران خود در حزب کارگر است؟
اگر بخشی از پیشینه او را مرور کنیم، شاید تصور کنیم که احتمالا بله، همینطور است.
این بخشی از پیشینه اوست:
کییر استارمر ۶۱ ساله، فرزند یک کارگر ابزارساز و یک پرستار است. مادر و پدرش او را به یاد کییر هاردی، بنیانگذار حزب کارگر، نام گذاشتهاند. او در ثروت بزرگ نشده است.
استارمر در دوران دانشآموزی به یک جنبش جوانان حزب کارگر، به جنبش سوسیالیستهای جوان پیوست و اولین در خانوادهاش بود که توانست به دانشگاه راه پیدا کند.
او بعد از سالها وکالت در حوزه حقوق بشر و شش سال ریاست بر دادستانی کیفری انگلستان و ولز، در سال ۲۰۱۵ و در ۵۲ سالگی وارد عرصه سیاسیشد و به پارلمان راه پیدا کرد.
او زمانی در کابینه «دولت در سایه» جرمی کوربین، رهبر چپگرای وقت حزب کارگر حضور داشت.
پس از استعفای کوربین، استارمر در سال ۲۰۲۰ با برنامههای چپگرایانه به عنوان رهبر حزب انتخاب شد.
کییر استارمر
برای اینکه بفمیم استارمر چه در سر دارد نمیشود صرفا به این بخش از پیشینه او استناد کرد و باید به بخشهای دیگر سخنرانی پیروزیاش نیز توجه داشت.
او بر این نکته پای فشرد که دولتش دولتی خدمتگزار برای همه بریتانیاییها خواهد بود.
استارمر تاکید کرد که به خصوص به کسانی توجه خواهد کرد که به او رای ندادهاند.
رهبر حزب کارگر گفت دولتش خود را مقید به «دکترین»های سیاسی نخواهد کرد و برای او کشور در اولویت است نه حزبش.
شروع دوباره
استارمر گفت تغییری که او از آن میگوید یک «شروع دوباره» برای همه بریتانیاییها است.
بسیاری انتظار داشتند که او به محض رسیدن به قدرت، در اولین سخنرانیاش اینگونه برای جلب حمایت گستردهتر شهروندان بریتانیا، شهروندانی فراتر از دایره رایدهندگان حزب کارگر، تلاش کند.
به هر حال او پس از اینکه به جای کوربین به عنوان رهبر حزب انتخاب شد، در واکنش به شکست سنگینی که حزب در انتخابات سراسری ۲۰۱۹ با رهبری کوربین متحمل شده بود، تلاش کرد حزب کارگر را متحول کند و با هدف رسیدن به مقبولیت بیشتر مردمی، آن را به میانه نزدیک کند.
اما شاید این اصرار استارمر برای دعوت بریتانیاییها به همگرایی بیشتر، به علاوه تلاش برای کسب مقبولیت بیشتر، متاثر از نتیجه انتخابات بر مبنای آرای مردمی باشد.
با این یادآوری که بنا به شکل انتخابات پارلمانی بریتانیا کرسیهای کسب شده احزاب متناسب با جمع آرای مردمی نیست، باید گفت پیروزی در انتخابات سال ۲۰۲۴ برای حزب کارگر از منظر کرسیهای کسب شده بسیار خیرهکننده است اما از نظر آرای مردمی خیلی دلگرمکننده نیست.
حزب کارگر ۴۱۲ کرسی به دست آورده است که این چیزی بیش از ۶۳ درصد کل کرسیهای مجلس عوام است.
این موفقیت را میشود با پیروزی تاریخی حزب کارگر به رهبری تونی بلر در سال ۱۹۹۷ مقایسه کرد که ۴۱۹ کرسی از ۶۵۹ کرسی را کسب کرده بود اما آرای مردمی کسب شده حزب کارگر در سال ۲۰۲۴ به ۳۴ درصد نمیرسد، در حالی که در سال ۱۹۹۷، حزب بیش از ۴۳ درصد آرای مردمی را کسب کرده بود.
درصد آرای مردمی کسب شده حزب به رهبری استارمر در این دور از انتخابات تنها ۱/۶ درصد بیشتر از دستاورد حزب به رهبری کوربین در انتخابات پیشین در سال ۲۰۱۹ است که آن رای مردمی، کمترین کرسی را پس از جنگ جهانی دوم نصیب حزب کارگر کرد.
به علاوه، این پایینترین درصد آرای مردمی کسب شده از سوی حزب پیروز در انتخابات بریتانیا است که دولت حداکثری را شکل میدهد.
برای همین پذیرفتن اینکه بیش از دو-سوم رای دهندگان بریتانیایی به حزب کارگر رای ندادهاند، آن هم در انتخاباتی که یکی از کمترین مشارکتها در تاریخ بریتانیا را ثبت کرده، از سوی استارمر صرفا از سر خضوع و خشوع سیاسی نمیتواند باشد بلکه یادآوری واقعیات موجود سیاسی بریتانیا است.
ناپایداریهای سیاسی و اقتصادی خشم و نارضایتی همگانی را رقم زده و تحمل رای دهنده بریتانیایی را پایین آورده است و این به وضوح لابهلای اعداد و ارقام آرای شمرده شده این دوره و مقایسهاش با دور قبل مشهود است.
برای همین استارمر نه فقط در سخنرانی اولش در قامت نخستوزیر از همگرایی صحبت کرد که از شهروندان بریتانیایی خواست برای تحقق وعدهاش صبور باشند.
او گفت ایجاد دگرگونی در وضع موجود مثل زدن یک کلید و روشن کردن یک چراغ نیست.
به علاوه نخستوزیر در اولین سخنرانیاش به این اعتراف کرد که شکاف بین طبقه حاکم و مردم باعث ایجاد زخمی عمیق در جامعه شده و وعده داد برای بازگرداندن اعتماد مردم به طبقه حاکم تلاش کند تا سیاست، تبدیل به ابزاری برای خدمت به مردم شود و سیاستمدار تبدیل به خدمتگزار مردم.
البته استارمر صرفا خطاب به شهروندانی فراتر از رایدهندگان به او و حزب کارگر حرف نزد. او حرفهایی برای مخاطبان خاص هم داشت. مخاطبانی از جنس سایر سیاستمداران که این هم واکنشی به واقعیت موجود سیاسی بریتانیا و فراتر از این کشور است.
نوسازی و دیگر سیاستمداران
نخستوزیر جدید گفت این «شروع دوباره»، این «نوسازی ملی» به دیگر سیاستمداران بستگی دارد. این میتواند پذیرفتن این واقعیت از سوی استارمر باشد که در انتخابات اخیر، احزاب کوچکتر موفقیتی قابل توجه کسب کردند و در آینده بریتانیا نیروی سیاسی موثری خواهند بود.
در انتخابات سراسری ۲۰۲۴، مجموع آرای مردمی کسب شده احزاب محافظهکار و کارگر، تنها دو حزبی که طی یک قرن اخیر بر عرصه سیاسی بریتانیا سلطه داشتهاند، به کمترین مقدار خود طی تاریخ، یعنی به ۵۷ درصد رسید.
پیش از این کمترین مقدار رای دو حزب در مجموع ۶۵ درصد بود که در انتخابات ۲۰۱۰ رقم خورد.
با این وجود این به نظر نمیرسد استارمر از همه احزاب کوچک موفق دعوت کرده باشد.
او گفت این تغییر به سیاستمداران دیگری که به مانند خودش «میانهرو و طرفدار ثبات» هستند بستگی دارد.
به این ترتیب احتمالا در جمع احزاب موفق کوچک حزب اصلاح بریتانیا، یک حزب راستگرا و عوامگرا، مورد نظر رهبر حزب کارگر نیست.
حزب اصلاح بریتانیا بیش از چهار میلیون رای، ۱۴ درصد آرای مردمی را به خود اختصاص داد، پنج کرسی پارلمان را کسب کرد و رهبر پرآوازهاش، نایجل فاراژ را بعد از هشت بار تلاش برای راهیابی به پارلمان، برای بار اول به مجلس عوام فرستاد.
این حزب نوپا که سر ناسازگاری با پدیده مهاجرت دارد و از دل ضدیت با اتحادیه اروپا شکل گرفته است از سوی رهبرش، جنبش تازه مخالف با طبقه حاکم توصیف شده است.
اما خارج از دایره هوادارانش، حزب اصلاح به عنوان یک عامل بر هم زننده ثبات سیاسی شناخته میشود.
همچنین اصرار استارمر بر دعوت از سیاستمداران وفادار به میانهروی و ثبات، شاید ناشی از هراس از اقبال به افراطیون سیاسی در کشورهای همجوار باشد یا شاید هم او در همین اعداد و ارقام و ظهور حزب اصلاح بریتانیا با آنچه در فرانسه و آلمان میگذرد، شباهتهایی دیده است.
با این حال دعوت استارمر برای این همگرایی به منظور حل مشکلات بریتانیا و شهروندانش میتواند مورد استقبال احزاب کوچکتر و همسوتر قرار بگیرد. از جمله لیبرال دموکراتها، یک حزب میانهرو که باورمند به آزادیهای اجتماعی است و حزب سبز که مدافع عدالت اقلیمی و اجتماعی توامان است.
لیبرال دموکراتها پس از یک مرحله افول در سه دور انتخاباتی، دوباره تبدیل به حزب سوم پارلمان شدهاند.
آنها به یک پیروزی تاریخی رسیدهاند و تعداد کرسیهای خود را از هشت به ۷۱ رساندهاند که این بزرگترین موفقیت حزب در یکصد سال اخیر است.
حزب سبز پس از موفقیت در انتخابات محلی و منطقهای توانسته است تعداد آرای مردمی خود را از حدود ۲/۵ به نزدیک هفت درصد برساند و تعداد کرسیهای خود را از یک به چهار که همگی برای حزبی در این مقیاس، بسیار قابل توجهاست.
هر دو این احزاب امیدوارند با اختیاراتی که اینگونه بیشتر از قبل به آنها تفویض شده است، نقشی سازنده بر سیاستهای حزب حالا حاکم کارگر بگذارند و حتما از دعوت اینچنینی استارمر استقبال میکنند.
نقش جنگ غزه در انتخابات بریتانیا
نخستوزیر جدید البته نمیتواند یک نیروی مستقل سیاسی دیگر را فراموش کند. نیرویی که در اعتراض به سیاستهای خارجی حزب کارگر به خصوص در قبال رویدادهای اخیر غرب آسیا و غزه شکل گرفته است.
شخصیتهای ارشد حزب کارگر اعتراف کردند موضع این حزب در قبال غزه به قیمت از دست رفتن غیرمنتظره دستکم چهار کرسی این حزب در انتخابات اخیر بوده است.
در چهار حوزه انتخاباتی که رای دهندگان مسلمان قابل ملاحظهای دارند، نامزدهای مستقل، نمایندگان حزب کارگر را شکست دادند. یکی از آنها جاناتان اشورث از وزنههای حزب کارگر بود که استارمر امید داشت او را در کابینه دولت خود بگمارد.
همچنین وز استریتینگ که حالا وزیر بهداشت شده است، تنها با ۵۰۰ رای اختلاف به نسبت رقیبش، یک نامزد مستقل طرفدار فلسطین، توانست پیروز شود.
آیا استارمر برای همگرایی و رسیدن به نقطه مشترک با این نامزدهای مستقل که منتقد سیاستهای خارجی او بودهاند، برنامهای دارد؟
پنج سال پیش، از جانسون تا استارمر
پنج سال پیش، فردای رایگیری در انتخابات سراسری ۲۰۱۹ بریتانیا، کسانی که به سخنرانی پیروزمندانه بوریس جانسون، رهبر وقت حزب محافظهکار گوش میدانند، تصور میکردند در باد آن پیروزی خیره کننده، خیلی سخت است که پنج سال بعد جلوی خانه شماره ۱۰ خیابان داونینگ، جانسون باز هم در قامت نخستوزیر ظاهر نشود.
آنان در آن رویارویی انتخاباتی، حزب کارگر را در هم کوبیدند.
آن زمان تصور اینکه حزب کارگر در یک دور انتخابات دیگر بتواند برخیزد و برای یک مبارزه دوباره توانی داشته باشد، غیرممکن بود.
آن روز کسی از کووید-۱۹ چیزی نشنیده بود. روسیه به اوکراین حمله نکرده بود و چارلز سوم به سلطنت نرسیده بود.
از آن زمان خیلی چیزها تغییر کرده است.
تا پیش از انتخابات سال ۲۰۲۴، مردم بریتانیا رسواییهای بسیار سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم را تحمل کردند و روی کار آمدن سه نخستوزیر از جمله اولین نخستوزیر رنگینپوست را تجربه کردند.
از آن زمان خیلی چیزها تغییر کرده است و حزب کارگر از یک شکستخورده ناامید به یک پیروز مصمم مبدل شده است.
استارمر که توانسته حزبش را در مسیری متفاوت قرار دهد، حتما میتواند مسیر سیاسی کشور را هم تغییر بدهد اما همانطور که خودش گفته است، این بستگی به همدلی مردم و همراهی سیاستمداران بریتانیا دارد.
البته نخستوزیر جدید احتمالا در دل پذیرفته است که به مقدار زیادی بخت و اقبال هم نیاز دارد.