وریشه مرادی از زندان: حکم اعدام شریفه محمدی گواه زنستیزی جمهوری اسلامی است
در ادامه واکنشها به صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، وریشه مرادی، زندانی سیاسی، در نامهای از زندان اوین این حکم را ناعادلانه، گواهی روشن بر زنستیزی جمهوری اسلامی و پیام تهدید به کل جامعه به ویژه زنان معترض در خیزش «زن، زندگی، آزادی» دانست.
احمد آبیار، مدیرکل بازرسی کرمان، گفت: طی یکسال اخیر برای ۹۸ نفر از کارکنان و مدیران اجرایی بهعلت فساد اداری، و افرادی که فرار مالیاتی و پولشویی داشتهاند، پرونده تشکیل شده است
او افزود: «میزان وجوه شناسایی شده یا برگشت شده به خزانه بیش از شش هزار میلیارد ریال بوده است.»
مصطفی معین، وزیر علوم در دولت محمد خاتمی، به مناسبت سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران در تیر ماه ۱۳۷۸ گفت که این حمله «یک حمله مغولوار» بود. او تایید کرد شبانه به دانشجویان، حتی دانشجویان خارجی ساکن کوی حمله کردند، دست و پای آنها را شکسته و حتی از بام به پایین پرتاب کردند.
معین که در دولتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و خاتمی وزیر علوم بود، در گفتوگویی با خبرآنلاین که در آستانه سالگرد این حمله منتشر شد، گفت که دانشجویان «قربانی» شدند.
وزیر پیشین علوم تاکید کرد: «حوادث کوی دانشگاه میتوانست اتفاق نیفتد چرا که دلیلی برای آن وجود نداشت.»
او افزود: «گناه دانشگاه و دانشجو چه بود؟ این بود که در صحنه بودند و در دوم خرداد آن حماسه را خلق کردند و برای آن که تحول رخ بدهد، پیشتاز بودند.»
حمله به کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامیها و درگیریهایی انجامید که طی روزهای ۱۸ تا ۲۳ تیر ۱۳۷۸ و به دنبال توقیف روزنامه سلام میان دانشجویان و نیروهای انتظامی و بسیجیهای موسوم به لباس شخصیها شکل گرفت.
۱۵ تیر ۷۸، روزنامه سلام یک نامه محرمانه از سعید امامی، مقام ارشد وزارت اطلاعات و متهم در قتلهای زنجیرهای را که به قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر وقت اطلاعات نوشته بود، منتشر کرد.
امامی در این نامه خواستار اعمال محدودیتهایی علیه مطبوعات شده بود.
چاپ این نامه باعث شد دادگاه ویژه روحانیت این روزنامه را توقیف کند.
در جریان حمله به کوی دانشگاه، چند نفر کشته و بسیاری از دانشجویان نیز زخمی و بازداشت شدند.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پس از حادثه ۱۸ تیر تعداد کشتهشدگان حمله به کوی دانشگاه را هفت نفر اعلام کردند که تنها هویت دو نفر مشخص شد.
تلاش برای دادخواهی و سوال خانوادههای قربانیان و دانشجویانی همچون سعید زینالی که سرنوشتشان هنوز مشخص نیست، پرونده این سرکوب جریان دانشجویی در دهه ۷۰ را همچنان باز نگه داشته است.
رضا حاجیحسینی، روزنامهنگار، به بهانه اشارات مصطفی معین به وقایع کوی دانشگاه به ایراناینترنشنال گفت که با این ماجرا، فصل جدیدی از اعتراضات در ایران و همچنین فصل جدیدی از سرکوب اعتراضات در ایران آغاز شد.
او تاکید کرد «شکل عریان سرکوب در خیابانها» در جریان این اعتراضات همچنان در خاطرهها باقی مانده است.
شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه نوشت: «دانشجویان و مردم نقطه عطفی تاریخی را در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی رقم زدند.»
او افزود: «آمران و عاملان این جنایت بدانند که پرونده آن هنوز باز است و روزی در یک دادگاه ملی به آن رسیدگی خواهد شد.»
معین در ادامه گفتوگوی خود با خبرآنلاین درباره وقایع کوی دانشگاه گفت: «انگار رفتار دانشجوها گناه بزرگی بود چرا که سبب شد خیلی از معادلهها به هم بریزد. به همین دلیل از همان اول دولت اصلاحات برخوردها و بحرانهای هر ۹ روز یک بار شروع شد و بعد کار به کوی دانشگاه رسید که باید زهر چشم گرفته میشد.»
وزیر وقت علوم در زمان حمله به کوی دانشگاه، افزود: «این رفتار اشتباه بود. میشود گفت یک حمله مغولوار بود که صورت گرفت و خسارت داد. جنبش دانشجویی دچار رکود شد و دانشگاه به انفعال افتاد. خسارتهای روانی و اجتماعی معمولا بلند مدت است. اینطور نیست که در کوتاه مدت تمام شود.»
معین تاکید کرد اعتراضات دانشجویی پس از مدتی فروکش میکند و هیچ دلیلی نداشت که یک اعتراض دانشجویی تبدیل به بحران ملی شود: «این بحران به آموزش عالی و جنبش دانشجویی تحمیل شد.»
این مقام مسوول در جمهوری اسلامی که در انتخابات سال ۱۳۸۴ پس از رد صلاحیت، با حکم حکومتی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد و شکست خورد، به تازگی اعلام کرد که در انتخابات اخیر شرکت نکرده است.
او در کانال تلگرام خود نوشت: «من در اعتراض به ساختار استصوابی انتخابات که آن را ناعادلانه و غیرآزاد میدانستم و تحلیلی که نسبت به چشمانداز آینده داشتهام، نه در مرحله اول و نه در مرحله دوم این انتخابات شرکت نکردم.»
او همزمان چندین خواسته از مسعود پزشکیان به عنوان برنده انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری ۱۴۰۳ مطرح کرد؛ از جمله، «پیگیری جدی لغو حصر خانگی» میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، «آزادی زندانیان سیاسی و رفع موانع بوروکراتیک و غیرقانونی فعالیت سازمانهای جامعه مدنی بر پایه اصول قانون اساسی» و «پیگیری لغو گشت ارشاد و پایان خشونت و اهانت به زنان و دختران و جوانان ایرانی».
محمدباقر زارعی، رییس پلیس فتای همدان، از کلاهبرداری با موضوع نتیجه انتخابات خبر داد و افزود پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، کلاهبرداران به ارسال پیام هایی نظیر «هدیه پیروزی رییس جمهور» به کاربران کرده تا با فریب دادن آنها، اقدام به تخلیه حسابهای بانکی کردند.
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در خصوص انتخابات ریاست جمهوری گفت: «سیاست کلی نظام از نتیجه مطلوب در انتخابات مجددا به راهبرد افزایش مشارکت تغییر کرده است.»
او افزود: «پزشکیان باید اعتماد خامنهای را جلب کند و قدرت او را پشت سر دولت بیاورد.»
روزنامه اعتماد در گزارشی درباره مسمومیت ۴۰۰ نفر در رضوانشهر استان گیلان در روز هشتم تیر ماه نوشت که «ادغام آب فاضلاب با آب شرب» علت این مسمومیت بوده اما برخی مسئولان سعی در پنهان کردن آن دارند.
روزنامه اعتماد در گزارش خود با بیان اینکه روز هشتم تیر و همزمان با برگزاری دور اول انتخابات ریاستجمهوری، خبر مسمومیت برخی اهالی رضوانشهر رسانهای شد، نوشت که برخی منابع و اهالی مدعی هستند مسمومیت این افراد در رضوانشهر از دو هفته پیش از انتشار خبر آغاز شده اما بنا به دلایلی مساله در رسانهها بازتاب پیدا نکرده است.
این گزارش با اشاره به اینکه جمعه هشتم تیر، برخی اهالی رضوانشهر با علائمی همچون حالت تهوع، سردرد، دل پیچه و ... به بیمارستان و دیگر مراکز درمانی این شهر مراجعه کردند، نوشت شب اول تعداد مراجعهکنندگان به بیمارستان ۱۳۰ نفر اعلام شد اما دو روز بعد به ۴۰۰ نفر رسید.
پیشتر رییس دانشگاه پزشکی گیلان دلیل مسمومیتها در رضوانشهر را آلودگی آب عنوان کرد.
اداره آب و فاضلاب گیلان صحبتهای مقامهای شبکه بهداشت مبنی بر آلوده بودن آب رضوانشهر را رد و تاکید کرد «هیچگونه ارتباطی بین مسموم شدن برخی افراد و مصرف آب شرب شبکه توزیع وجود نداشته» است.
محمدتقی آشوبی، رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان، روز ۱۰ تیر اعلام کرد که طی یک روز قبل از آن، ۲۶۰ نفر در رضوانشهر به دلیل مسمومیت به مراکز درمانی مراجعه کردند.
او گفت شبکه بهداشت و درمان رضوانشهر در حالت آمادهباش قرار گرفته و بررسیها برای یافتن علت این مسمویتها، از جمله از طریق سنجش آب شرب این شهر ادامه دارد.
یکی از اهالی رضوانشهر که به دلیل مسمومیت به بیمارستان مراجعه کرده، به اعتماد گفت: «من و خانوادهام دو بار با علائم شکمدرد، اسهال و دلپیچه، بیحالی و بیاشتهایی به بیمارستان مراجعه کردیم. علت مسمومیت هم آب آشامیدنی است اما نمیدانیم چرا علت اصلی را اعلان نمیکنند.»
یکی دیگر از اهالی نیز گفت: «دو سه هفته است که آب شرب رضوانشهر آلوده است و چند نفر از اعضای خانواده ما به بیمارستان مراجعه کردند اما این خبر دیر رسانهای شد.»
مسمومیت شهروندان به دلیل مصرف آب آلوده پیش از این و در سالهای گذشته سابقه داشته است.
اریبهشت ماه ۱۴۰۲، رییس دانشگاه علوم پزشکی ایلام از مسمومیت ۳۳۳ نفر در شهر بدره به دلیل مصرف آب لولهکشی مسموم خبر داد و علت این بیماری را «ویروسی» خواند.
در شهریور ۱۴۰۰ نیز ورود فاضلاب به مخزن آب آشامیدنی در روستای دشه در شهرستان پاوه با دو هزار نفر جمعیت، بیشتر اهالی این روستا را مسموم کرد.
در سالهای گذشته موضوع بحران کمبود آب در ایران به چالشی بزرگ برای شهروندان تبدیل شده است.
فیروز قاسمزاده، سخنگوی صنعت آب، خرداد ماه امسال با بیان اینکه «خشکسالی هیدرولوژیکی» همچنان در کشور برقرار است، گفت که هماکنون شش استان کشور شامل تهران، بوشهر، قزوین، فارس، سمنان و چهارمحال و بختیاری با تنش آبی روبهرو هستند.
مرداد ماه ۱۴۰۲ و به دنبال تشدید بحران آب در شهرها و روستاهای ایران، مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران گفت از پساب با کیفیت شرب استفاده میکنیم.
این زندانی سیاسی که خود نیز با اتهام «بغی» مواجه است و ممکن است او هم محکوم به اعدام شود، در بخشی از نامهاش خطاب به محمدی نوشت: «هر دو نیک میدانیم دار اعدام هیچگاه ضمانتی برای تداوم نظامهای استبدادی نبوده است. تو نه اولین و نه آخرین زنی هستی که با شکنجه، فشار برای اعتراف اجباری، پروندهسازی و ادعاهای بی پایه و اساس مواجه شدهای.»
مرادی در نامه خود با بیان اینکه دیوارهای زندان نمیتواند مانعی برای همدلی باشد، نوشت: «همزخمان را جز پناه یکدیگر بودن التیامی نیست.»
ریحانه انصارینژاد، کارگر زندانی نیز روز یکشنبه ۱۷ تیر در نامهای از زندان اوین نوشت صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری پیامی روشن در مورد سرکوب کارگران و همه مردم دارد.
او صدور این حکم را «سناریویی مسخره» نامید و تاکید کرد جرم محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است.
انصارینژاد در نامه خود با اشاره به اینکه مهم نیست جمهوری اسلامی نام چه فردی را به عنوان رییسجمهوری از صندوقش بیرون کشیده است، تاکید کرد: «رویه جمهوری اسلامی همان رویه ۴۶ ساله در دفاع از منافع سرمایهداران و سرکوب بیامان کارگران است.»
این فعال کارگری در ادامه نامه خود با بیان اینکه «یک ماه است نمایشی به نام انتخابات راه انداخته و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و ... میزنند»، نوشت: «صدور این حکم در آستانه انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان میدهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات باید حرفهای قشنگ زد اما در عمل باید کارگران، زنان و دیگر بخشهای مطالبهگر جامعه سرکوب شوند.»
شریفه محمدی با حکم احمد درویشگفتار، قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
قاضی برای انتساب این اتهام به محمدی، به مخالفتهای او با اعدام در جمهوری اسلامی و گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر عضویت او در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» استناد کرد که از سوی ماموران امنیتی به عنوان «گروهی وابسته به حزب کومله» معرفی شده است.
انصارینژاد در بخشی از نامه خود با اشاره به اینکه محمدی زمانی عضو این کمیته بود و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (ILO) تلاش کرده، نوشت: «حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیته هماهنگی وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بود به اعدام محکوم کرده است.»
او با تاکید بر اینکه این کمیته هیچ ارتباطی با کومله ندارد و این اتهام به اعضای این تشکل کارگری تلاشی برای سرکوب کارگران عضو آن است، تاکید کرد: «اگر عضویت در کمیته هماهنگی بغی است پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته این حکم رواست.»
صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی با واکنش گسترده فعالان کارگری، مدنی و سیاسی و شماری از تشکلهای مستقل صنفی مواجه شد.
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و کارگران بازنشسته خوزستان، در بیانیهای مشترک، حکم صادر شده برای محمدی را یک جنایت در پوشش دفاع از امنیت خواندند و اتهامهای منتسب به او را نادرست و دروغین توصیف کردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد تهران صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری را محکوم کرد و افزود: «سناریوسازی علیه فعالان کارگری و مدنی توسط عوامل امنیتی و وابستگی کامل قضات و قوه قضاییه به نهادهای امنیتی از هر گونه حد و مرز و اصول و مبانی انسانی گذشته است.»
همچنین شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با اشاره به «ماهها حبس ناعادلانه و اعمال انواع شکنجه»، انتساب اتهام بغی و صدور حکم اعدام برای محمدی را محکوم کرد و افزود که هدف از صدور «این حکم غیرانسانی، منکوب کردن فعالان صنفی، مدنی و سیاسی است.»
فرهاد میثمی، فعال مدنی هم در واکنش به صدور حکم اعدام برای محمدی، نوشت اگر این حکم لغو نشود مقابل دادگاه انقلاب رشت اعتصاب غذا خواهد کرد.
او افزود: «اگر خواستید محمدی را اعدام کنید، دو تا قبر بکنید.»
انصارینژاد در بخش دیگری از نامهاش شریفه محمدی را کارگری مطالبهگر توصیف کرد که به دلیل زن بودن و پیشینه کارگری خانوادهاش و دیدن رنج کارگران و زنانی مانند خودش، همیشه دغدغه عدالتخواهی داشته و خواستار آزادی بیقید و شرط او شد.
انصارینژاد روز ۱۱ تیر نیز به همراه هشت زن زندانی سیاسی چپ در اوین، با نوشتن نامهای اعلام کردند: «رهایی، نه از صندوق رای، بلکه به دستان خودمان و از راه مبارزه آگاهانه میسر است.»
شریفه محمدی روز ۱۴ آذر ۱۴۰۲ با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و سپس با اتهام «بغی» مواجه شد.
بیش از یک ماه پس از بازداشت او، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در روز ۲۳ دی ۱۴۰۲ خبر داد محمدی به دست بازجوهای وزارت اطلاعات برای اعتراف اجباری علیه خود هدف ضرب و جرح قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن همواره فعالان مدنی، کارگری و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است.
از آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون، سرکوب فعالان مدنی و سیاسی و معترضان، از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.