محسن حاجیمیرزایی، وزیر پیشین آموزش و پرورش، رییس دفتر مسعود پزشکیان شد



امیر موسیخانی، وکیل متهم ردیف اول پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش، وحیده محمدیفر با بیان اینکه هیچ انگیزه قویای در این قتلها وجود ندارد، گفت این پرونده پیچیده است و شاید هیچوقت ابهامات آن حل نشود. او تاکید کرد که موکلش منکر قتل شده و گفته تحت فشار وادار به اعتراف شده است.
موسیخانی در گفتوگو با اعتمادآنلاین ایرادات مطرحشده در این پرونده را منطقی دانست و گفت: «مهمترین مسئلهای که من به آن اشاره کردم بحث مترجم بود و دیگری ارائه صوت بازجوییهای انجامشده و اعترافات کریم در مرحله بازجویی که هیچیک مورد توجه قرار نگرفت.»
این وکیل دادگستری با بیان اینکه هر چهار متهم به لحاظ گفتاری و شنیداری فارسی را خوب بلد نبودند و این نقص در فهم معنای کلمات و معنای جملات به خوبی در جلسات مشهود بود، گفت معنای بعضی کلمات افغانستانی و محلی در این پرونده با معنای کلمات فارسی ایرانی تفاوت داشت و به نظرم قانونا باید مترجم در کنار آنها میبود.
او از «انگیزه قتل» به عنوان سومین ایراد موجود در این پرونده نام برد و گفت: «من به عنوان وکیل آگاه هستم انگیزه دلیل قتل نیست، اما محرک اقدام به قتل میتواند باشد. کریم انگیزه قوی برای قتل نداشته است.»
در گزارش آمده بود که پرونده برای رفع نقص به دادسرای فردیس ارجاع شده و وکیل اولیای دم مهرجویی و همسرش گفته دادگاه برای صدور رای «بسیار شتابزده عمل کرده» است.
موسیخانی در گفتوگو با اعتمادآنلاین در این باره گفته دیوان عالی کشور در خصوص جزئیات قتل مهرجویی و محمدیفر ایراد گرفته است.
این وکیل دادگستری از موضوعاتی چون «در آمریت قتل کسان دیگری هم دخالت داشتهاند یا نه»، «قرار منع تعقیب ابلاغ شده است یا نه»، به عنوان برخی ایرادات مطرحشده از سوی دیوان در خصوص این پرونده نام برد و گفت: «اعلام نظر دیوان برای رفع ابهامات موجود و ایراد مطروحه از سوی وکلای مقتولان بوده است، یعنی هر آنچه مورد نظر ایشان است مجدد بررسی شود، وجود آمر و عامل و...»
مهرجویی و همسرش شامگاه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ در ویلای شخصی خود در زیبادشت فردیس استان البرز با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان این پرونده در روزهای ۲۷ و ۲۸ دی ماه، در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان البرز برگزار شد.
پس از برگزاری جلسه نخست این دادگاه، روزنامه شرق در گزارشی نوشت متهم ردیف اول اتهام قتل را رد کرده و گفته به زور اعتراف کرده است.
او در نهایت به اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام)، به اتهام سرقت به ۲۰ سال حبس، شلاق و دیه و به اتهام ورود به منزل بهصورت غیرقانونی و تهدید با چاقو، به هشت سال حبس و شلاق محکوم شد.
متهمان ردیف دوم و سوم نیز به اتهام شروع به قتل و سرقت هر یک به ۳۶ سال حبس، شلاق و دیه و متهم ردیف چهارم با اتهام معاونت در شروع به قتل و سرقت، به هشت سال حبس محکوم شد.
این احکام در حالی برای این افراد صادر شد که بسیاری بر این باورند متهمان اصلی پرونده از سوی فرد یا افراد دیگری اجیر شدهاند.
جمعی از دستاندرکاران هنر و فرهنگ ایران نیز تصمیم دادگاه را «نمایشی، لاپوشانی نظاممند و پیاده کردن سناریوهای ساختگی» خواندند و افزودند: «سکوت، بیتفاوتی و لاپوشانی تنها به سرخوردگی و انزوا میانجامد و به استمرار سرکوب و ستم دامن میزند.»
بسیاری نیز ماجرا را شبیه پرونده قتلهای زنجیرهای در دهه ۷۰ دانسته و گفتند حکومت میخواست با این سلاخی به تمامی جامعه حس ناامنی و ترس تزریق کند.
این مقایسه، همان زمان قوه قضاییه را برآشفت و سخنگویش آن را «شایعهسازی مغرضانه» با اهداف سیاسی و امنیتی دانست.
یکی از نخستین رسانههایی که از این شباهت صحبت کرد، روزنامه کیهان بود که مدیرمسئولش را علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی تعیین میکند.
در جریان قتلهای زنجیرهای از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۷، داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، احمد تفضلی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش کارون، علیاکبر سعیدی سیرجانی، احمد میرعلایی و شماری دیگر به شکلی فجیع کشته شدند.
داریوش مهرجویی، متولد آذر ۱۳۱۸ و از برجستهترین فیلمسازان و نویسندگان سینمای ایران بود و به عنوان یکی از چهرههای جریان موسوم به موج نو از او یاد میشود.
این کارگردان سینما در سال ۱۳۹۳ جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را از سفیر این کشور در ایران دریافت کرد.
از مهمترین آثار او فیلمهای «گاو»، «آقای هالو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «سنتوری»، «هامون»، «لیلا» و «پری» هستند.

دانشگاه علوم پزشکی اهواز گزارشها درباره کشف واکسنهای تاریخ مصرف گذشته در اهواز در فضای مجازی را «نشر اکاذیب» خواند و اعلام کرد که تعدادی واکسنهای کرونا از چرخه مصرف جمعآوری شده و امحای آن تابع فرآیند خاص است.

محمدرضا عارف، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، با حکم مسعود پزشکیان به عنوان معاون اول رییس جمهوری منصوب شد. عارف در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی هم معاون اول رییس جمهوری بود.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، روز یکشنبه هفتم مرداد و ساعاتی پس از برگزاری مراسم تنفیذ، حکم انتصاب عارف از سوی پزشکیان را منتشر کرد.
پزشکیان در این حکم، بار دیگر بر اجرای «چشمانداز، سیاستهای کلی، و برنامه هفتم» تاکید کرده است.
پزشکیان همچنین در حکمی جداگانه، محسن حاجیمیرزایی، وزیر پیشین آموزش و پرورش را به عنوان رییس دفتر رییس جمهوری منصوب کرد.
حاجیمیرزایی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ بهعنوان دبیر هیات دولت و از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در دولت حسن روحانی، وزیر آموزش و پرورش بود.
معاون اول رییس جمهوری ایران دومین مقام عالیرتبه در هیات دولت جمهوری اسلامی ایران پس از رییس جمهوری است.
او وظیفه اداره هیات وزیران در غیاب رییس جمهوری و مسئولیت هماهنگی سایر معاونان رییس جمهوری را بر عهده دارد.
عارف پیش از آن که معاون اول محمد خاتمی شود، سابقه وزارت و ریاست بر دانشگاه تهران را داشت.
او پس از دوران ریاست جمهوری خاتمی نیز در مجلس دهم، ریاست فراکسیون امید مجلس را بر عهده داشت.
پیشتر علی مطهری در مصاحبه با یک ویژهنامه روزنامه سازندگی گفته بود علی لاریجانی و محمدرضا عارف در مجلس دهم «همیشه گوشبهزنگ بیت [رهبری] بودند.»
او در جریان انتخابات اخیر که با تحریم گسترده از سوی مردم مواجه شد، گفت: «خدا را شاکریم که دشمنان ما از احمقها هستند.»
همچنین چند سال پیش، اظهارات حمیدرضا عارف، پسر عارف درباره «ژن خوب» جنجالی شده بود. او گفته بود که دلیل پیشرفتش در گرفتن مناصب دولتی «ژن خوب» است.
فرزند عارف در زمان ریاست پدرش در فراکسیون امید مجلس، به عنوان عضو شورای مشورتی در سازمان منطقه آزاد کیش منصوب شد.
خبرگزاری فارس و برخی رسانهها این خبر را با عنوان «ژن خوب پست گرفت» منتشر کردند.
عارف همچنین درباره رسانههای فارسیزبان خارج از کشور گفته است که این رسانهها «در چند سال اخیر یک هدف را دنبال کردهاند و آن هم تخریب هدفمند اصلاحطلبان بوده است، چرا که میدانند بقای نظام به حضور اصلاحطلبان پیوند خورده است.»

محمدجواد تاجیک، مدیرعامل سازمان بهشت زهرا، ضمن تکذیب خبر قیمت ۱۸ میلیارد تومانی مقبرههای خانوادگی گفت: «در آرمگاههای خانوادگی معمولا از ۱۵ قبر تا ۳۰ قبر وجود دارد و هیچ آرامگاه خانوادگی بیش از ۳ میلیارد و خردهای نداریم.»

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی گمانهزنیها درباره ساخت حدود ۴۰ فیلم بدون مجوز و پروانه ساخت را اغراق خواند و آن را امری در راستای ایجاد وحشت برای تصمیمگیران دانست. او تاکید کرد فیلمی که بازیگر آن «کشف حجاب» کرده باشد مجوز نمایش نمیگیرد.
اسماعیلی با بیان اینکه تنها دو یا سه فیلم بدون رعایت حجاب اجباری بازیگران آن ساخته شد، گفت طبق قوانین جمهوری اسلامی فیلمی که بازیگر آن کشف حجاب کرده باشد، مجوز ساخت نمیگیرد و اگر هم غیرقانونی ساخته شود، مجوز نمایش نخواهد گرفت.
وزیر ارشاد جمهوری اسلامی با بیان اینکه فیلمی اخیرا به همین منوال عمل کرده و قسمتهایی فیلمبرداری شده بود که آن را به خارج از کشور فرستادند، اضافه کرد: «در چند فیلم در خارج از کشور ممکن است بازیگر ایرانی باشد و حتی عوامل تهیه آنها ایرانی باشند اما اساسا در داخل کشور امکان ساخت ندارند. مگر اینکه زیرزمینی ساخته شود که در حد محدود و کمتر از انگشتان یک دست است.»
ضیاء هاشمی، تهیهکننده سینما، روز ۲۸ تیرماه امسال با بیان اینکه فیلمسازی الان قابل کنترل نیست و میشود فیلم ساخت و کسی متوجهاش نباشد، گفت: «۳۴ فیلم بدون حجاب و بدون مجوز در ایران ساخته شده که به جشنوارههای برلین و کن رفتهاند.»
او با تاکید بر اینکه نمیشود هفت نفر به عنوان اعضای شورای پروانه ساخت برای کل سینما تصمیم بگیرند، گفت: «من خودم چهار دوره عضو شورای پروانه ساخت بودم. چطور این صلاحیت ایجاد میشود و هفت نفر با سلیقه مختلف این موضوعات را تعیین میکنند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی در گفتوگو با ایرنا از دیدار خود با مسعود پزشکیان خبر داد و گفت: «مگر میتوانیم به قانون جمهوری اسلامی، بیاعتنایی و بیاحترامی کنیم؟ فیلمی که بازیگر آن کشف حجاب کرده باشد، مجوز نمایش نخواهد گرفت.»
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران، جمهوری اسلامی سینماگران را مجبور کرد که حجاب اسلامی را در فیلمهای خود رعایت کنند و شخصیتهای زن را حتی در خصوصیترین مکانها با حجاب اسلامی نظیر چادر یا روسری نشان دهند.
به باور برخی سینماگران، تولد سینمای نوین یا موج دوم سینمای ایران و یا سینمای زیرزمینی پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» با فیلمهای بدون مجوز و بدون حجاب رسما آغاز شد.
بنا بر برخی منابع بیش از ۷۱ فیلم زیرزمینی ایرانی به آخرین دوره جشنواره کن ارسال شد.
«منطقه بحرانی» یکی از نخستین فیلمهای زیرزمینی ایران پس از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به حساب میآید.
این فیلم محصول مشترک ایران و آلمان و به کارگردانی علی احمدزاده، در هفتادوششمین دوره جشنواره فیلم لوکارنو برنده یوزپلنگ طلایی شد.
«دانه انجیر معابد»، ساخته محمد رسولاف هم یکی از فیلمهایی است که بدون مجوز ارشاد و به صورت پنهانی ساخته شد و بازیگران زن در آن بدون حجاب اجباری حضور دارند.
رسولاف به خاطر ساخت این فیلم به زندان و شلاق محکوم شد و مجبور شد پنهانی از ایران خارج شود.
این فیلم، برنده جایزه بهترین فیلم داستانی در بخش بینالملل هفتادویکمین دوره جشنواره سیدنی از نگاه تماشاگران و برنده جایزه ویژه هیات داوران در بخش مسابقه هفتادوهفتمین دوره جشنواره فیلم کن شد.
«کیک محبوب من»، ساخته بهتاش صناعیها و مریم مقدم هم فیلم دیگری است که بدون حجاب اجباری ساخته شد و زندگی عادی یک زن میانسال را دنبال میکند. این فیلم به بخش مسابقه جشنواره برلین راه یافت.
بیشتر خوانید: موج دوم سینمای ایران؛ ایستادگی در برابر خفگی حجاب اجباری
از زمان آغاز خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، شماری از هنرمندان در همراهی با اعتراضات مردم تصاویر بدون حجاب اجباری از خود منتشر کردند.
تعدادی از این هنرمندان به دلیل این مخالفت تحت تعقیب قرار گرفته، بازداشت، احضار یا زندانی شدند.
اوایل آبان سال ۱۴۰۲ انتشار فهرستی از ۲۰ بازیگر زن که به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری اجازه فعالیت ندارند، بحث ممنوع از کار شدن هنرمندان مخالف حجاب اجباری را دوباره داغ کرد.
در این فهرست علاوه بر باران کوثری، نام بازیگرانی مانند کتایون ریاحی، هنگامه قاضیانی، ترانه علیدوستی، سهیلا گلستانی، گلاب آدینه، شقایق دهقان، ویشکا آسایش، پانتهآ بهرام، پگاه آهنگرانی، مریم بوبانی، فاطمه معتمدآریا و افسانه بایگان به چشم میخورد.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ابراهیم رئیسی همان زمان اعلام کرد امکان فعالیت برای بازیگران زنی که در انظار عمومی حجاب اجباری را کنار گذاشتند و به قول او «کشف حجاب» کردند، فراهم نیست.
مدتی بعد محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی نیز رفع شدن ممنوعیت کار بازیگران زن مخالف حجاب اجباری را به ابراز پشیمانی و عذرخواهی مشروط کرد.
شماری از بازیگرانی که نامشان در این فهرست آمده است اعلام کردند خودشان پیش از این با دنیای بازیگری زیر سایه قوانین جمهوری اسلامی خداحافظی کردهاند.
بیشتر بخوانید: پانتهآ بهرام، بازیگر سینما و تئاتر از برگزاری یک دوره آموزشی برای کودکان منع شد