فرزین ندیمی، تحلیلگر امور دفاعی و امنیتی در موسسه واشینگتن در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت احتمال دارد جمهوری اسلامی بر خلاف حمله فروردینماه خود، این بار به دنبال غافلگیر کردن اسرائیل باشد.
او افزود لبنان با توجه به فاصله کمتر خود با اسرائیل میتواند نقشی مهم در عملیات نظامی مورد نظر حکومت ایران ایفا کند.
ندیمی تاکید کرد جمهوری اسلامی به دنبال احیای قدرت بازدارندگی خود است و این احتمال وجود دارد که این بار مراکز اطلاعاتی، امنیتی و نظامی اسرائیل را هدف قرار دهد.
محمد قائدی، مدرس روابط بینالملل در دانشگاه جورج واشینگتن در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت مسکو بیشترین منفعت را از افزایش تنشها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل خواهد برد.
قائدی افزود روسیه با استفاده از شرایط کنونی عملیات نظامی خود را در اوکراین شدت بخشیده است.
به گفته او، وقوع درگیری در خاورمیانه در راستای منافع چین نیست و پکن میتواند نقشی کلیدی برای کاستن از تنشها در منطقه ایفا کند.
این تحلیلگر با اشاره به اقدام حکومت ایران در تسلیح حزبالله طی سالهای اخیر تاکید کرد لبنان بزرگترین قربانی تحولات اخیر خواهد بود.
بن سبطی، تحلیلگر مسائل ایران و اسرائیل به ایران اینترنشنال گفت: «تاکنون حملات اسرائیل، حملات توأم با دفاع بودهاند.»
او افزود: «اما با توجه به اظهارات اخیر مقامات ارتش در تلویزیون اسرائیل، به نظر میرسد استراتژی اسرائیل ممکن است به حملات پیشدستانه با هدفگیری نقاط خاص در ایران و یا لبنان تغییر کند.»

مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که قصدشان برای تلافی کشتهشدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس در قطر، قطعی است و احتمالا به شکلی گستردهتر از حمله قبلی با همراهی گروههای نیابتی انجام میشود.
نیروهای نظامی جمهوری اسلامی یکبار نیز در ۲۵ فروردینماه، بهطور مستقیم از خاک ایران به اسرائیل حمله کردند. اقدامی که در آن زمان رویدادی بیسابقه در چند دهه تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی به حساب میآمد. اینبار، تنها نقطه تمایز ممکن است همزمانی حمله از سوی حوثیهای یمن، حزبالله لبنان و گروههای عراقی و فلسطینی، و البته هشدار دیرهنگام و گستردهتر بودن سطح عملیات باشد.
اسرائیل تا این مقطع از جنگ قادر بوده توان عملیاتی حزبالله را در لبنان و سوریه و همچنین امکان تحرک گروههای مسلح فلسطینی را در غزه بسیار محدود و حتی سلب کند. تحرکات گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در یمن و عراق هم نسبتا تا حد بالایی در کنترل آمریکا است و این کشور، یا با همراهی متحدان اروپایی یا به تنهایی، تاکنون ضربات تاثیرگذاری به مقر حوثیها یا مقاومت اسلامی در عراق زده است.
حزبالله در افول
در حال حاضر، حزبالله از نظر توان و نیروی حمله به اسرائیل، مهمترین نیروی خارجی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به حساب میآید. این گروه توان موشکی قابل ملاحظهای دارد، اما دست آن بسیار بسته است چون در لبنان مقبولیت کافی ندارد و به عنوان یک گروه مزدور مورد نفرت بخشی از جامعه لبنان است.
روزنامه گاردین در همین زمینه اخیرا طی گزارشی نوشت که محبوبیت حزبالله در سالهای اخیر به خصوص به دلیل مداخله در جنگ داخلی سوریه برای حمایت از سرکوب بشار اسد علیه مردم معترض افول کرد.
در حال حاضر نیز لبنان سالگرد انفجار مرگبار در بیروت را پشت سر میگذارد که لبنانیها حزبالله را مسئول آن میدانند.
با این شرایط، تهران به خوبی میداند حزبالله نیز چندان توان و مشروعیتی برای انجام یک عملیات فراتر از پرتاب راکت و موشک به اسرائیل را ندارد و با این حساب، یک جنگ طولانی برای لبنان بسیار مخرب و نفسگیر خواهد بود.

رهبران کشورهای عرب در نگرانی
نباید فراموش کرد که اینبار همکاری کشورهای عرب منطقه همچون امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اردن با اسرائیل ممکن است جدیتر و علنیتر از حمله جمهوری اسلامی در فروردینماه باشد.
این همراهی از آن جهت است که نگرانی بینالمللی بیشتری درباره در گرفتن یک جنگ گسترده در منطقه وجود دارد و رهبران این کشورها در رایزنی با غرب هر تلاشی برای جلوگیری از این جنگ میکنند. با همین منطق است که اردن نیز همزمان با مشورت پادشاه آن با فرانسه، فارغ از اختلافاتش با تهران، وزیر امور خارجه خود را به تهران فرستاد تا درباره امنیت منطقه رایزنی کند.
از سوی دیگر نیز دلیل این تلاش منطقهای، رضایت پنهان رهبران این کشورها از حذف رهبران اخوانی حماس مثل اسماعیل هنیه و نگرانی از گسترش جنگ است.
اکراه سوریه، احتیاط روسیه
حتی سوریه بشار اسد هم پس از یک دهه جنگ داخلی و کشتار و تخریب زیرساختهای کشور، هرگز تمایلی به تبدیل شدن به زمین جنگ ایران و اسرائیل ندارد. فراتر از همراه نشدن با جنگ ایران، ممکن است حتی عوامل اسرائیل در ساختار دولتی سوریه، در زمان لازم گراهای مورد نیاز را هم به اسرائیل بدهند، مانند آنچه در سالهای اخیر گزارشهایی از آن مطرح شد. در آخرین مورد نیز پس از حمله به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی، بحث احتمال دادن آمار دقیق اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری در دمشق مطرح شد.
در رابطه با سوریه، از روسیه و اختیار حریم هوایی سوریه هم نباید غافل شد. روسیه با وجود همراهیهای منطقهای با تهران، هرگز به ایران اجازه استفاده از حریم هوایی سوریه برای حمله به اسرائیل را نخواهد داد.
با این شرایط، گزینهای که برای ایران میماند، خیلی محدود به نظر میرسد؛ شاید تکرار حملهای در سطح حمله فروردین با چندین راکت و موشک گروههای نیابتی و یا کمی بیشتر از آن و یا شاید همزمان حمله و بمبگذاری در سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای آمریکای لاتین و چند کشور دیگر.
مساله دردناک برای تهران
مساله این است که ایران نه به لحاظ تسلیحات متعارف و نه تسلیحات غیرمتعارف، هرگز در حد بازدارندگی با اسرائیل قرار نخواهد گرفت.
در محاسبات اسرائیل، جمهوری اسلامی قادر به پاسخی فراتر از موشکپرانی و چند نیروی نیابتی خود نیست که اسرائیل را مجاب کرده که میتواند دست به چنین عملیات پیچیدهای در قلب محافظتشدهترین نقطه پایتخت ایران بزند.
آنچه در ۲۵ فروردین و حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل رخ داد، توپ پر حکومت ایران بود.
ممکن است ایران با اتکا به نیروی انسانی جنگدیده (جنگ عراق و ایران) و آنطور که مقامهایش میگویند «قدرت ایمان» نیروهای نظامی خود دست به یک اقدام غیرقابل پیشبینی بزند، اما در حوزه نیروی انسانی هم، توان نیروی انسانی جنگدیده اسرائیل اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
مساله دردناک برای تهران اما چیز دیگری است، اینکه اسرائیل به سطحی از توانمندی نرمافزاری-اطلاعاتی و عملیاتی-جستیکی در خاک ایران رسیده که برای رهبرانش، مساله تنها انتخاب زمان و نحوه و هدف عملیات است. امری که مقابله با آن نه یک اقدام ساده و کوتاهمدت بلکه نیازمند اقدامات انقلابی و ساختاری در دستگاههای موازی و تودرتوی اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی است.
بنا بر این چه تهران تصمیم حمله گسترده به اسرائیل را اجرایی کند چه نکند، فردای حمله نیز باید با همین نفوذ و ناکارآمدی اطلاعاتی و نظامی خود دست و پنجه نرم کند که جا را برای عملیاتهای بعدی اسرائیل باز خواهد گذاشت.
کامران متین، استاد روابط بینالملل در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت پس از کشته شدن فواد شکر و اسماعیل هنیه، جمهوری اسلامی و حزبالله بر این اعتقادند که موازنه قدرت در برابر اسرائیل به شدت به ضرر آنها تغییر پیدا کرده است و آنها باید به شکلی این موازنه را احیا کنند.
متین افزود جمهوری اسلامی چارهای جز دادن پاسخ نظامی به اسرائیل ندارد و به همین دلیل مقامهای حکومت ایران بر «تلافی مستقیم» تاکید دارند.
او افزود پاسخ اسرائیل به حمله احتمالی جمهوری اسلامی، به عوامل مختلفی از جمله ابعاد این عملیات و میزان خسارات وارده به اسرائیل بستگی دارد.
شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت آمریکا در کوتاهمدت علاقهای به درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ندارد.
او با اشاره به در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده افزود نامزدهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه از وقوع جنگ در خاورمیانه استقبال نمیکنند زیرا باید به آن واکنش نشان دهند و این موضوع میتواند معادلات انتخاباتی را دستخوش تغییر کند.
به گفته این تحلیلگر، «هرچند حیثیت جمهوری اسلامی در صحنه بینالمللی از بین رفته، اما حکومت ایران توان درگیری نظامی در منطقه را ندارد.»
سمیعی پیشبینی کرد پاسخ تهران در مقطع کنونی همانند حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل در فروردینماه باشد و به «موشکپراکنی بیهدف برای مصرف داخلی» خلاصه شود.