موج مخالفت مسلمانان با لایحهای در ایالت آسام هند برای ثبت ازدواج و طلاق



بنا بر برخی تخمینها حدود ۶۰۰ هزار تا ۱.۵ میلیون ایرانی در آمریکا زندگی می کنند که اغلب آنها میتوانند رای بدهند.
اگر همان رقم ۶۰۰ هزار نفر را که به عدد سرشماری سال ۲۰۲۰ آمریکا نزدیکتر است در نظر بگیریم، باز هم رای ایرانیان در شش ایالت چرخشی در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری میتوانند تاثیرگذار باشد. با توجه به تقدم نظام الکترال کالج بر تعداد آرای عمومی در کل کشور، در انتخابات ۲۰۲۰ در نهایت جو بایدن با حدود ۴۰ هزار رای بیشتر در ایالات چرخشی پیروز شد.
اما اولویتهای ایرانی-آمریکاییها هنگام رای دادن چیست؟ چه جمهوریخواه، چه دمکرات و چه مستقل، مشخص و الزاما قطعی نیست که اولویت اول ایرانیان سیاست خارجی آمریکا در برابر جمهوری اسلامی باشد. شهروندان آمریکایی معمولا به مسائل اقتصادی مثل هزینه انرژی، تورم، وضعیت بازار سهام و مسائل اجتماعی مثل امنیت و تامین اجتماعی اولویت میدهند.
میتوان فرض کرد که سیاست خارجی نامزدهای انتخابات در برابر جمهوری اسلامی در میان سه اولویت اول ایرانی-آمریکاییهای نسل اول قرار داشته باشد، که فرض دور از ذهنی نیست. در این صورت، سیاست دولت آمریکا نسبت به ایران نقشی تعیینکننده پیدا میکند. در این حالت، آنها باید سیاست نامزدها را در برابر موضعی که نسبت به جمهوری اسلامی دارند قرار دهند و یک طرف را برگزینند.
در این یادداشت، سیاست و دستاورد دونالد ترامپ در برابر تیم جو بایدن- هریس مورد بررسی قرار میگیرد که میتواند نشاندهنده این باشد که چطور بر سرنوشت ایرانیان آمریکا تاثیر میگذارد. به علت آن که هریس معاون دولت بایدن بوده، همان سیاست دولت بایدن را به او هم میتوان نسبت داد، مگر آنکه خلافش را گفته باشد یا در چند ماه مانده به انتخابات پیش رو در ماه میلادی نوامبر اینطور بگوید.
ترامپ و فشار حداکثری
سیاست ترامپ در برابر جمهوری اسلامی «فشار حداکثری» نام داشت و شش محور در آن مورد عمل قرار گرفت.
۱. خروج از برجام که به نظر ترامپ معامله بدی بود، نه برنامه هستهای جمهوری اسلامی را متوقف میساخت و نه سودی برای آمریکا داشت. بهرغم برداشتن پنج گام از سوی جمهوری اسلامی در دوره پس از خروج ترامپ از برجام، تا پایان دولت او میزان غنیسازی برنامه اتمی ایران در حد پنج درصد بود. همچنین، گازدهی در فردو و توقف فروش ذخایر اورانیوم غنیشده و ذخایر آب سنگین گامهایی جدی در جهت نظامیسازی برنامهی هستهای نبودند؛
۲. اعمال تحریمهای بانکی و نفتی تا حد فلج کردن اقتصاد ایران. در دوران ترامپ، فروش نفت ایران تا حد ۳۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت و نرخ دلار در ایران حدودا ۱۰ برابر افزایش یافت.
۳. پرهیز از پرداختن پول در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی و ایرانی-آمریکایی.
۴. ایجاد ساز و کاری برای بازدارندگی جمهوری اسلامی از حمله به سفارتخانهها و تاسیسات آمریکا در منطقه با حذف قاسم سلیمانی و تهدیدهای نظامی. پس از حذف سلیمانی و همراهانش، حملات موشکی نیروهای نیابتی حکومت ایران به پایگاههای آمریکا در عراق و حملات نمایشی به پایگاه عینالاسد به حداقل رسید، زیرا مقامهای آمریکایی بلافاصله به این حملات پاسخ میدادند. از سویی، نمایش قایقهای تندروی جمهوری اسلامی در خلیج فارس و دریای عمان در حوالی ناوهای آمریکایی بعد از اخطار ترامپ مبنی بر حمله به آنها برای دورهای نسبتا طولانی متوقف شد. همچنین، ربودن کشتیهای نفتکش نیز در سال آخر دولت ترامپ متوقف شد؛
۵. افشاسازی در مواردی از جمله ساقط شدن هواپیمای اوکراینی از سوی سپاه پاسداران، که تا سه روز بوقهای تبلیغاتی، مقامها و مشاطهگران آنها در آمریکا در موردش دروغ میگفتند. نهادهای اطلاعاتی آمریکا نقشی تعیینکننده در افشای چنین تبلیغات و دروغهایی داشتند.
۶. منع ورود مسلمانان از کشورهای «صادرکننده تروریسم» که ایران نیز در فهرست آنها گنجانده شد. بهرغم ارجاع موضوع به دیوان عالی از سوی دمکراتها، در نهایت دیوان این منع را در مورد ایران و چند کشور دیگر تایید کرد.

بایدن-هریس؛ خشنودسازی برای سر عقل آوردن
سیاست آمریکا در دوره بایدن-هریس و دستاوردهای آن، که این دولت نامی بر آن ننهاده، اما بهترین عنوان برای آن میتواند «خشنودسازی برای بر سر عقل آوردن» باشد، شامل محورهای کاملا متفاوتی با راهبرد ترامپ بوده است.
۱. تلاش بیوقفه به مدت دو سال با هدف بازگشت به برجام، که البته قانون اقدام راهبردی مجلس در ایران مانع از آن شد. به موازات این تلاشها، در سوی دیگر، غنیسازی در برنامه اتمی جمهوری اسلامی نخست به ۲۰ درصد در ژانویه ۲۰۲۱ و سپس به ۶۰ درصد در آوریل ۲۰۲۱ رسید. علاوه بر آن، از زمان اجرای قانون مجلس، همکاری جمهوری اسلامی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاهش یافت و در مرحله بعد قصد تولید اورانیوم فلزی با غنای ۲۰ درصدی در ژوئیه ۲۰۲۱ اعلام شد؛
۲. خودداری از اعمال تحریمهای نفتی، تا حدی که فروش نفت ایران در ماههای پایانی دولت بایدن به دو میلیون بشکه در روز رسید. به علاوه، برای معاملات بانکی دولت جمهوری اسلامی در برخی محدودهها با پولهای بلوکهای که آزاد شد، تمهیداتی در نظر گرفته شد. دولت بایدن پول بلوکهشدهای برای جمهوری اسلامی باقی نگذاشت؛
۳. پرداخت شش میلیارد دلار پول بلوکهشده در کره جنوبی برای آزادی پنج گروگان آمریکایی و ایرانی-آمریکایی؛
۴. استخدام افراد نزدیک به لابی جمهوری اسلامی در وزارتخانههای دفاع و خارجه آمریکا که در نهایت به تعلیق نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران- به دلایلی که هنوز دقیقا اعلام نشده- منجر شد. آنچه در این زمینه میدانیم، انتشار اسناد محرمانه وزارت خارجه در روزنامه تهرانتایمز است. این روزنامه ابزار تبلیغاتی حکومت ایران به زبان انگلیسی است که تحت مالکیت سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود؛
۵. افزایش حملات نیروهای سپاه قدس به تاسیسات نظامی آمریکا در منطقه: بنا به گزارش رسانههای آمریکا و اذعان مقامهای دولت، این حملات از زمان روی کار آمدن بایدن بیوقفه ادامه داشته است؛
۶. تحریم افراد درجه دو و سه در نهادهای قضایی و نظامی، تحت عنوان «تحریمهای هوشمند»، که در اعمال فشار به جمهوری اسلامی یا بازداشتن آن از نقض حقوق بشر و گسترشطلبی کاملا بیحاصل بودهاند. در یک دوره، دولت بایدن در مسیر برداشتن سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی دولت آمریکا قدم برداشت، اما با موانع جدی حقوقی و سیاسی مواجه شد.
در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ و در دولت معاون اولی هریس، تفاوت چندانی از آنچه که اشاره شد مشاهده نمیشود، چون هیچیک از دو کارزار این نامزدها سخنی درمورد تغییر سیاست خارجی آمریکا در منطقه و نسبت به جمهوری اسلامی مطرح نکردهاند.
هریس و مشاورانش اصولا از سخن گفتن با رسانهها و برگزاری کنفرانس مطبوعاتی پرهیز میکنند، زیرا موفقیت بایدن را در سال ۲۰۲۰ بدون بیان سیاستها و صرفا با حمله به ترامپ و شیطانسازی از او دیدهاند.
ایرانی-آمریکاییها تنها با مراجعه و بررسی محورهای کارنامه دولتهای ترامپ و بایدن-هریس میتوانند تصویری جامع از دو سیاست فشار حداکثری و سیاست خشنود سازی پیدا کنند، چرا که راهبرد کارزار هریس فعلا سکوت در این زمینه است.

وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان اعلام کرد که بیش از ۲۸۰ نفر از اعضای نیروهای امنیتی افغانستان را به دلیل رعایت نکردن قانون اجباری گذاشتن ریش اخراج کرده است. این نهاد همچنین در سال گذشته بیش از ۱۳ هزارنفر را در افغانستان با اتهام «اعمال غیراخلاقی» بازداشت کرد.

آلمان روز پنجشنبه، اول شهریور، فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسولاف، کارگردان برجسته منتقد جمهوری اسلامی، را به عنوان نماینده این کشور در بخش «بهترین فیلم بلند بینالمللی» در نود و هفتمین دوره جوایز سینمایی اسکار برگزید.
این تصمیم از سوی کمیتهای مستقل از کارشناسان و پس از بررسی ۱۳ گزینه اتخاذ شد.
این کمیته در بیانیهای «دانه انجیر معابد» را فیلمی «فوقالعاده» و رسولاف را «یکی از کارگردانان بزرگ سینمای جهان» توصیف کرد و افزود: «ما خرسندیم که او نماینده آلمان در اسکار ۲۰۲۵ خواهد بود.»
رسولاف روز ۲۴ اردیبهشت از خروج خود از ایران به دلیل فشارهای امنیتی خبر داد و گفت بین زندان و ترک کشور، مجبور به انتخاب دومی شده است.
رسولاف با انتقاد از مقامهای جمهوری اسلامی افزود: «اگر ایران جغرافیایی زیر چکمههای استبداد دینی شما رنج میکشد، ایران فرهنگی در ذهن مشترک میلیونها ایرانی که از ظلم و توحش شما ناچار به ترک ایران شدند، زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند اراده خود را به آن تحمیل کند.»
این کارگردان سرشناس از آن زمان در آلمان زندگی میکند.
کمیته مستقل انتخاب فیلمهای آلمان برای اسکار در ادامه بیانیه خود نوشت: «از اینکه رسولاف در کشور ما در امنیت به سر میبرد، بسیار خوشحالیم.»
به گفته این کمیته، رسولاف برای مصون ماندن از «استبداد حکومت» در ایران، به آلمان پناه آورده است.
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری روز ۱۹ اردیبهشت خبر داد شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی رسولاف را به هشت سال زندان محکوم کرد و دادگاه تجدید نظر نیز عینا این حکم را مورد تایید قرار داد. این کارگردان همچنین به شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شد.
پاکنیا گفت: «دلیل اصلی صدور این حکم، امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند است که از نظر دادگاه، این اقدامات مصداق اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور محسوب میشود.»
وبسایت دِدلاین که اخبار جهان سینما را پوشش میدهد، روز پنجشنبه نوشت «دانه انجیر معابد» با الهام از جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی به دست گشت ارشاد ساخته شده است.
ددلاین افزود این تریلر سیاسی، تخیلات را با تصاویری واقعی از تظاهرات مردم در هم میآمیزد.
شخصیت اول این فیلم مردی مذهبی به نام ایمان است که بهتازگی به سمت قاضی تحقیق در دادگاه انقلاب ترفیع پیدا کرده، آنهم زمانی که یک جنبش گسترده در اعتراض به مرگ زنی جوان کشور را فرا گرفته است.
پیشتر و در روز ۱۰ اردیبهشت پیرنیا اعلام کرد رسولاف از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته تا «دانه انجیر معابد» را از جشنواره فیلم کن خارج کند.
به گفته پیرنیا، برخی از عوامل این فیلم از سوی ضابطین احضار و بازجویی و حتی تعدادی از آنها ممنوعالخروج شدند.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت ابراهیم رئیسی روز ۲۳ اردیبهشت گفت اقدام رسولاف در ساخت فیلم «دانه انجیر معابد» بدون اخذ مجوز از این وزارتخانه یک «تخلف محرز» است و با آن «طبق قانون» برخورد خواهد شد.
رسولاف در سالهای اخیر از منتقدان جدی و سرسخت جمهوری اسلامی بوده و به طور مداوم از سوی دستگاههای قضایی و امنیتی حکومت ایران تحت پیگرد قرار گرفته است.
او روز ۲۸ اردیبهشت در اولین مصاحبه خود پس از خروج از ایران گفت: «ماموریت من این است که بتوانم روایتهای آنچه را در ایران میگذرد و وضعیتی را که ما ایرانیها در آن گرفتار شدهایم، بازگویم.»
رسولاف در چندین فیلم خود، مانند «به امید دیدار»، «دستنوشتهها نمیسوزند»، «شیطان وجود ندارد» و «لِرد» ساختار آلوده به فساد حاکمیت در جمهوری اسلامی را به نمایش گذشته و از آن انتقاد کرده است.
او همچنین چندین جایزه معتبر بینالمللی را از جشنوارههای مطرحی مانند کن و برلین از آن خود کرده است.

بوتسوانا، در جنوب آفریقا، از کشف بزرگترین الماس کشفشده در این کشور و دومین الماس بزرگ استخراجشده در جهان خبر داد و اعلام کرد آن را به نمایش خواهد گذاشت. دولت بوتسوانا افزود این سنگ بزرگ الماس ۲۴۹۲ قیراطی است و شرکت استخراجکننده کیفیت آن را بالا و وضعیت آن را سالم توصیف کرد

با شدت گرفتن تظاهرات در اندونزی، نیروهای امنیتی با استفاده از شلیک گاز اشکآور و ماشینهای آبپاش، معترضان را از مقابل پارلمان کشور متفرق کردند. نایب رییس مجلس اندونزی روز پنجشنبه، اول شهریور، گفت که در چنین شرایطی، مجلس در دوره دولت کنونی قانون تغییر انتخابات را تصویب نمیکند.
سوفمی داسکو احمد به خبرگزاری رویترز گفت که بررسی طرح تغییر قانون انتخابات اندونزی، به نشست بعدی پارلمان موکول میشود.
به این ترتیب،این تغییرات در انتخابات پیشِ روی این کشور یا در دوره زمامداری جوکو ویدودو، که در مهر ماه امسال از ریاست دولت کنار میرود، نخواهد شد.
این تصمیم در شرایطی اعلام شد که برنامههایی برای برگزاری تظاهرات گسترده در سراسر اندونزی در اعتراض به تغییرهای پیشنهادی در قانون انتخابات در جریان بود.

تصاویر منتشر شده از اندونزی در رسانههای اجتماعی، حاکی از آن است که معترضان بخشی از دروازههای پارلمان را شکستند و به آتش کشیدند و نیروهای امنیتی با گاز اشکآور و آبپاش به سوی آنان حمله کردند.
متحدان ویدودو در مجلس، قصد داشتند تا حکم دادگاه را درباره این قانون لغو کنند. در صورت موفقیت، آنها میتوانستند مانع از نامزدی یکی از منتقدان سرسخت دولت کنونی برای سمت مهم فرمانداری جاکارتا شوند.
این اقدام همچنین راه را برای پسر کوچکتر ویدودو هموار میکرد تا در انتخابات ماه نوامبر در جاوه مرکزی شرکت کند.
هزاران نفر با در دست داشتن پلاکاردهایی اعتراضی در مقابل پارلمان اندونزی تجمع کردند که جوکو ویدودو را به نابود ساختن دموکراسی متهم میکرد.
برخی دیگر نیز یک گیوتین ساختگی را با تصویر او نمایش دادند.
آغاز اعتراضات کنونی در اندونزی به دلیل اختلاف بر سر این مساله بود که کدام نهاد دولتی، صلاحیت تعیین قوانین انتخاباتی را دارد.

پارلمان قصد داشت روز پنجشنبه یک شهریور تغییراتی را در قانون تصویب کند که باعث لغو تصمیم اخیر دادگاه قانون اساسی میشد.
مجلس ابتدا به دلیل اعتراضات گسترده، برنامه خود را برای تغییر قانون به تعویق انداخت و اعلام کرد که جلسه علنی آن به حد نصاب نرسیده است. سپس روز پنجشنبه به طور رسمی این طرح را کنار گذاشت.
جنگ قدرت بین مجلس و دادگاه، خشم عمومی را در سومین دموکراسی بزرگ جهان برانگیخته است.
رییسجمهوری کنونی اندونزی به دلیل اقداماتی که تحلیلگران از آن با عنوان «تلاش برای تحکیم قدرت و نفوذ خود» پیش از پایان دوران ریاستجمهوریاش یاد میکنند، با انتقادات فزایندهای مواجه شده است.
جوکو ویدودو که برای دو دوره پیاپی رییسجمهوری اندونزی بوده، طبق قانون دیگر نمیتواند در انتخابات شرکت کند و باید روز ۲۹ مهر، جای خود را به پرابوو سوبیانتو، رییسجمهوری منتخب و جبران راکابومینگ راکا، معاون او و پسر ارشد خود بدهد.