مادر نیکا شاکرمی: دستان اهریمن نیکا را در روز تولدش از من ربودند و به خاک سپردند



رضا فلاح، مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان کرمان، روز سهشنبه ۱۰ مهر گفت پیکر سه نفر دیگر از مفقودیهای حادثه طغیان رودخانه هلیل در جیرفت از آب بیرون کشیده شد و آمار جانباختگان به ۱۵ نفر رسید. به گفته مقامهای محلی، قربانیان به جز یک ایرانی، همگی افغان بودند.
فلاح در ادامه گفت: «عملیات جستوجو و امدادرسانی به پایان رسیده است.»
عملیات جستوجو برای یافتن قربانیان این سیل از ساعت ۱۶ روز گذشته آغاز شد و با وقفهای در ساعات تاریکی، از صبح امروز ادامه یافت و با یافتن آخرین مفقود شده (یک زن ۱۷-۱۸ ساله) به پایان رسید.
جانباختگان این حادثه شامل هفت زن، هفت کودک و یک مرد هستند.
به گفته احمد بلندنظر، فرماندار جیرفت، کوچکترین فوتی این حادثه دو ماهه بوده است و نجاتیافتگان در رده سنی هفت یا هشت سال هستند.
بلندنظر پیشبینی کرده بود با احتمال طغیان مجدد رودخانه هلیل در صورت بارندگی و به دلیل گل و لای انباشته در آن، ممکن است عملیات نجات دو تا سه روز ادامه پیدا کند.
به گفته او، عصر روز دوشنبه ۹ مهر، تعدادی کودک مشغول آبتنی در این رودخانه بودند که بر اثر بارندگی و طغیان رودخانه، دچار حادثه میشوند و با ورود اطرافیان برای نجات حادثهدیدگان، ۱۷ نفر گرفتار سیل میشوند و تنها دو نفر نجات پیدا میکنند.
او با اشاره به اینکه هواشناسی هشداری برای این حادثه در جیرفت صادر نکرده بود تاکید کرد بارندگی در ۳۰ کیلومتر بالاتر رخ داده است.
به گفته فلاح، ۶۴ نیروی امدادی در قالب ١۶ تیم هلالاحمر از شهرستانهای عنبرآباد، کهنوج، جیرفت، ساردوئیه، بم و مرکز استان (کرمان)، در محل حادثه و در عملیات جستوجوی مفقودشدگان شرکت کردند.
هلیل رود کجاست؟
هلیل رود با طول ۳۹۰ کیلومتر یکی از رودخانههای مهم در جنوب استان کرمان و جنوب شرقی ایران است که از ارتفاعات بافت، رابر و ساردوئیه آغاز شده و جریان آن به تالاب جازموریان میریزد.
بر روی شاخههای اصلی این رودخانه سدهای جیرفت، بافت و رابر ساخته شدهاند.
این رودخانه در سالهای گذشته بارها درگیر طغیانهای فصلی بوده و خسارتهای بسیاری به ساکنان منطقه وارد کرده است
به گفته کارشناسان، به واسطه نیروی کوریولیس زمین در نیمکره شمالی، رودخانهها به سمت چپ منحرف می شوند و این اتفاق برای رودخانه هلیل نیز افتاده و در آینده، شیب این سیلابها به طرف شهر جیرفت منحرف میشود.

غلامرضا حسنپور، رییس سازمان بسیج اصناف، بازاریان و فعالان اقتصادی کشور گفت: «سازمان بسیج سازوکاری فراهم کرده تا کمکها و وجوهات نقدی از طریق هلالاحمر به دست پایگاههای مقاومت برسد.» او افزود: «اکثر بازار با جریان مقاومت همراه هستند.»

مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، روز سهشنبه در جلسه این شورا گفت: «برخی افراد نه تنها از وضعیت و شرایط پیش آمده برای لبنان و حزب الله ناراضی نیستند بلکه خوشحال و راضی نیز هستند، این افراد را باید مانند فرعون در دریا غرق کرد تا متوجه شوند که خداوند متعال انتقام خواهد گرفت.»

بر اساس برخی گزارشها، خودرو و آپارتمانی مسکونی در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی در منطقه المزه، در حملهای از سوی اسرائیل هدف قرار گرفتهاند. همزمان، تلویزیون دولتی سوریه از کشته شدن دست کم یک غیرنظامی در حمله اسرائیل به دمشق خبر داد.

این روزها، در ایران، کشته شدن حسن نصرالله باعث شادی بسیاری از مردم شده است. مردم میگویند بالاخره کسی پیدا شد که توانست جمهوری اسلامی را تحقیر کند و ضربهای جدی به آن بزند.
حتی بر خلاف موارد قبلی که رهبران جمهور ی اسلامی همواره صحبت از «انتقام سخت» میکردند، این بار سکوت اختیار کردهاند. نه خود خامنهای و نه فرماندهان سپاه حتی یک کلمه از انتقام به زبان نیاوردهاند.
اما حالا که مردم خوشحال هستند، برخی خود را در جایگاه خودخوانده معلم اخلاق قرار دادهاند و از مردم انتقاد میکنند که نباید از مرگ کسی خوشحال شد و باید اخلاقی رفتار کرد.
آنها میگویند درست است که مردم با جمهوری اسلامی مبارزه میکنند، اما نباید مانند جمهوری اسلامی عمل کرد و از مرگ دیگران شادی کنند.
حتی برخی از منتقدان جمهوری اسلامی، کسانی که سالها در زندان این نظام بوده و شکنجه شدهاند نیز از کشته شدن نصرالله و رهبران حزبالله ناراحت شدهاند و این روزها را روزهای تلخی توصیف میکنند.
سؤال این است که چرا برخی از افرادی که خود را نخبه و روشنفکر میدانند، چنین مواضعی اتخاذ میکنند؟ چرا به جای آنکه به این بیندیشند که چرا مردم از کشته شدن نصرالله خوشحال هستند، مردم را بهخاطر این احساسات سرزنش میکنند؟
این افراد به این فکر نمیکنند که مردم ایران نیز انسان هستند و ازخشونت و خونریزی بیزارند، اما وقتی امروز از مرگ نصرالله خوشحالند، در واقع دارند بغض سالیان دراز خود را فریاد میزنند.
جوکهایی که برای مرگ نصرالله ساختهاند و شیرینیهایی که پخش کردهاند، واکنشی به غمهای نادیدهشان است؛ خندههایی که سوی دیگر اشکهایشان است برای مهسا، نیکا، سارینا، پویا، کیان پیرفلک و هزاران جانباخته دیگر.
این شادی مردم برای مرگ نصرالله، بازتاب خشم فروخورده آنان است؛ همان خشمی که وقتی عزیزانشان با گلولههای حکومت کشته شدند، در سینهها ماند و اکنون بامرگ نصرالله سر باز کرده است.
این مردم، همانهایی هستندکه شما میخواهید به آنها درس اخلاق بدهید که نباید از مرگ نصرالله خوشحال باشند.
این مردم سالها به جمهوری اسلامی گفتهاند که سرنوشت آنها را به لبنان و فلسطین گره نزند، اما حکومت گوش نداد. حالا مردم حق دارند از کشته شدن نصرالله خوشحال باشند.
این مردم باشادی خود میگویند: شما که اعتراضات ما را نادیده گرفتید و در مرگ عزیزانمان خوشحالی کردید، حالا صدای خوشحالی ما را بشنوید؛ صدای شادیای که از عزای شما به گوش میرسد.
روشنفکران هم حق دارندنظراتشان را بیان کنند و بگویند که نباید از مرگ دیگران خوشحال شد.روشنفکران نباید حتما باب میل مردم صحبت کنند، اما نباید از مردم هم انتظار داشته باشد که باب میل آنها رفتارکنند.
وقتی یک روشنفکر احساسات مردم را درک نمیکند، نمیتواند از آنها هم انتظار داشته باشد که او و حرفهایش را درک کنند.
.........................................................................................................
مراد ویسی در برنامه روزانهاش در ایران اینترنشنال، خبرهای مهمی را که در لابهلای اخبار دیده، همراه با نکات تحلیلی و سوابقی که هر خبر ممکن است داشته باشد، گردآوری میکند تا اگر کسی فرصت پیگیری اخبار را نداشته باشد، بتواند با دیدن این برنامه از مهمترین اخبار روز مطلع شود
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد.