نماینده خامنهای در خوزستان: آمریکا بداند ما به ناچار با او و قدرتها شاخ به شاخ خواهیم شد



روحالله آشوری، فرمانده پلیس راه استان مرکزی، روز جمعه ۲۷ مهرماه، خبر داد که در پی تصادف زنجیرهای چند خودرو از جمله سمند، تیبا و پراید در آزادراه ساوه-همدان، ۱۱ نفر کشته و ۷ نفر مصدوم شدند. او علت این سانحه را انحراف یک خودروی سمند به لاین مخالف اعلام کرد.

علی بیتاللهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، هشدار داد فرونشست زمین به استثنای استان گیلان، در تمامی استانهای کشور پدید آمده است. او با بیان اینکه نرخ فرونشست هر روز در حال گسترش است، گفت سیاستگذاران با وجود شواهد آشکار هنوز به عمق فاجعه پی نبردهاند.
بیتاللهی به شهرهایی که بیشترین میزان فرونشست را در ایران دارند، پرداخت و افزود: «در مناطقی با تراکم جمعیتی بالا، نرخ فرونشست بسیار زیاد است؛ از جمله میتوان به مشهد، تهران، اصفهان، شیراز، کرمان و سایر کلانشهرها اشاره کرد.»
او با تاکید بر اینکه فرونشستها بهویژه در آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور نمود بیشتری دارد، هشدار داد چنین پدیدهای در شهرهای تاریخی یزد و اصفهان مشاهده شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه وسعت زونهای فرونشستی روز به روز بیشتر میشود، افزود: «برای مثال، در جنوب و جنوب غربی تهران زونی به طول ۶۰ کیلومتر و عرض ۳۰ کیلومتر وجود دارد و در جنوب استان البرز نرخ فرونشست سالانه ۳۷ سانتیمتر است.»
او اضافه کرد تمام شهر اصفهان در پهنه فرونشست قرار دارد و این پدیده هر روز گستردهتر میشود.
وضعیت فرونشست در آثار تاریخی
بیتاللهی با اشاره به فرونشست در میدان نقش جهان اصفهان، مساجد قدیمی این شهر، تخت جمشید و محوطه نقش رستم گفت: «تصاویر منتشر شده از فرونشست در نقش رستم دقیق نیستند، اما بازدیدهای ما نشان میدهند که شکافهای فرونشستی در این مکان وجود دارد.»
او با ابراز تاسف از اینکه هیچ نهادی مسئولیت فرونشستها را به عهده نمیگیرد، افزود آثار تاریخی و ساختمانهای مهم در مناطق کلانشهرها و زونهای فرونشستی به تعمیرات ویژه نیاز دارند اما در برنامه هفتم توسعه کشور، برنامههای پیشگیرانه برای کاهش خطرات این پدیده لحاظ نشده است.
این زمینشناس با اشاره به اینکه برای مقابله با فرونشست زمین به وجود مقرراتی لازمالاجرا نیاز است، خاطرنشان کرد تا به امروز چنین قانونی ابلاغ نشده است.
به گفته بیتاللهی، به دلیل توجه نکردن جدی به مساله فرونشست، تنها زمانی که آسیبها در آثار تاریخی ظاهر و رسانهای میشود، این موضوع در کانون توجه قرار میگیرد.
در ایران تختجمشید و دیگر بناهای باستانی اطراف آن مثل نقش رستم سالهاست با پدیده فرونشست زمین مواجه هستند.
مریم دهقانی، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز، روز ۲۶ مهر گفت فرونشستها به فاصله ۳۰۰ یا ۵۰۰ متر از تخت جمشید و ۱۰ متر از نقشرستم در حال رخ دادن هستند و شکافهای عظیمی که در این مناطق به دلیل فرونشست رخ داده، کاملا قابل مشاهدهاند.
فرونشست در ایران
نرخ فرونشست در ایران در میان بالاترین رتبههای جهان قرار دارد و ممکن است در برخی مناطق که سفرههای زیرزمینی بهطور کامل ریزش کردهاند، غیرقابل برگشت باشد.
یکی از دلایل اصلی نرخ بالای فرونشست در ایران، برداشت بیش از حد از آبهای زیر زمینی است. کارشناسان میگویند ذخیره هزار ساله آبهای زیرزمینی ایران در سه دهه اخیر مصرف شده است.
فرونشست زمین بر زیرساختهایی مانند فرودگاهها، جادهها و راهآهن نیز تاثیر میگذارد.
به گفته محققان، استخراج ناپایدار آبهای زیرزمینی تقریبا ۹۰ میلیون نفر را در کشور به بحران آب خواهد کشاند.
روزنامه گاردین اوایل مهرماه از رسیدن ایران به نقطه بحرانی بر اثر کاهش آبهای زیرزمینی خبر داد و نوشت طبق تصاویر ماهوارهای، شکافها و فروچالههای وسیعی در ایران ظاهر شده و مناطق گستردهای با سرعت بیش از ۱۰ سانتیمتر در سال فرونشست میکنند.
روزنامه دنیای اقتصاد نیز شهریورماه در جدولی، وضعیت ۱۴ استان کشور را که نرخ فرونشست آنها بالای ۱۰ سانتیمتر در سال است، بررسی کرد و نوشت استانهای کرمان، البرز و مرکزی، به ترتیب بالاترین نرخ فرونشست را به خود اختصاص دادهاند.
فرونشست بالای چهار میلیمتر در سال، به معنای رسیدن شرایط به نقطه بحرانی است، اما در ایران دیگر نرخ فرونشست را به جای میلیمتر بر حسب سانتیمتر اعلام میکنند.
در ماههای اخیر، تعداد زیادی سوانح مرتبط با فرونشست در ایران گزارش شدهاند. محمد حسن نامی، رییس سازمان مدیریت بحران کشور، این شرایط را به «زلزله خاموش» در تهران تشبیه کرد.

حسن عاملی، امام جمعه اردبیل با اشاره به کشته شدن یحیی سنوار در غزه گفت: «اسرائیل اگر صدها بار دیگر یحیی سنوار را شهید کند باز به انتقام خود نمیرسد.» او افزود: «چون سنوار با طراحی طوفانالاقصی چنان ضربهای به اسرائیل زد که هیچ وقت از این زخم کاری بهبود نخواهد یافت.»

محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده پیشین سپاه پاسداران، در خصوص کشته شدن یحیی سنوار در شبکه ایکس نوشت: کشته شدن سنوار مرگ اسرائیل را قطعی میسازد و انتقام خون او گرفته خواهد شد

نقش جمهوری اسلامی در خاورمیانه در آستانه تغییری چشمگیر قرار دارد. این تحول، فارغ از مسیری که حکومت ایران انتخاب کند، میتواند تاثیری مثبت بر منطقه داشته باشد.
کشته شدن یحیی سنوار، رهبر حماس، به دست نیروهای اسرائیلی در نوار غزه، موجی از واکنشها را در سطح منطقه و جهان برانگیخته است.
این رویداد که در جریان عملیات نظامی روز چهارشنبه ۲۵ مهر ارتش اسرائیل در رفح رخ داد، میخ دیگری بر تابوت گروه حماس و نقطه عطفی در کاهش ظرفیت جمهوری اسلامی برای ایجاد ویرانگری در منطقه از طریق شبکه نیابتی خود است.
به گزارش روزنامه فایننشال رِوییو، سنوار که از او به عنوان معمار حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل یاد میشود، نقشی کلیدی در هدایت عملیاتهای این گروه و ارتباط آن با حامیان منطقهای، بهویژه تهران داشت.
مرگ سنوار که به گفته بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، هنگام تلاش برای فرار رخ داد، بار دیگر نشان میدهد که حماس به نیرویی فرسوده و ناکارآمد تبدیل شده است.
اکنون مساله اصلی شکست حماس نیست، بلکه افزایش فشارهای بینالمللی برای آتشبس و حل و فصل مناقشه است.
تضعیف «محور مقاومت»
مرگ سنوار فراتر از تنها یک ضربه به حماس بود و این رخداد را میتوان تضعیف جدی «محور مقاومت» به رهبری جمهوری اسلامی دانست.
این محور که شامل گروههایی چون حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و گروههای مسلح در عراق و سوریه میشود، نقشی کلیدی در راهبرد منطقهای حکومت ایران ایفا میکند.
از دست دادن یکی از مهرههای اصلی این شبکه، توانایی جمهوری اسلامی را برای مانور و اعمال نفوذ در منطقه بهشدت محدود میکند.
این مساله زمانی اهمیت بیشتری مییابد که در نظر بگیریم حزبالله نیز در ماههای اخیر با چالشهای جدی روبهرو بوده است و حوثیها تحت فشار فزاینده نظامی قرار گرفتهاند.
جمهوری اسلامی و مشکلات داخلی
جمهوری اسلامی همزمان با این چالشهای خارجی، در داخل ایران نیز با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند.
تداوم نارضایتیهای اجتماعی دو سال پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و سرکوب جنبش «زن، زندگی، آزادی»، بحران اقتصادی و فشارهای بینالمللی به دلیل برنامه هستهای جمهوری اسلامی، همگی بر پیچیدگی شرایط حکومت افزودهاند.
در این میان، جمهوری اسلامی، پس از حمله هفتم اکتبر، شاهد نابودی نظاممند حماس و از میان رفتن ردههای بالا و میانی این گروه، که یکی از مهمترین متحدان منطقهای تهران به شمار میرود، بوده است.
حکومت ایران همچنین در انتظار واکنش اسرائیل به اقدام تلافیجویانهای است که حدود سه هفته پیش در پی کشتهشدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، با پرتاب حدود ۲۰۰ موشک به سوی اسرائیل انجام داد.
علیرغم هشدارهای جدی جمهوری اسلامی به اسرائیل درباره حمله به زیرساختهای حیاتی در ایران، از جمله پایانه نفتی استراتژیک خارک در خلیج فارس و تاسیسات هستهای اصفهان و نطنز، واقعیت این است که اسرائیل همچنان از آزادی عمل قابل توجهی برخوردار است.
این موقعیت به تلآویو امکان میدهد تا با دقت و ظرافت بیشتری زمان، مکان و شیوه هرگونه اقدام احتمالی را تعیین کند.
واکنشهای منطقهای و بینالمللی به مرگ سنوار
واکنشها به مرگ سنوار و تحولات اخیر در غزه، نشاندهنده تغییر موازنه قدرت در منطقه است.
ایالات متحده با اقدامات اخیر خود پیام قاطعی به تهران مخابره کرده است. این پیام نه تنها از حمایت همهجانبه از اسرائیل در صورت درگیری با حکومت ایران حکایت دارد، بلکه نشان میدهد آمریکا آماده است پیشرفتهترین تسلیحات خود را در این راستا به کار گیرد.
در این راستا، استقرار سامانه دفاع موشکی تاد به همراه کارشناسان آمریکایی در اسرائیل، توان دفاعی این کشور را در برابر حملات احتمالی موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی بهطور چشمگیری افزایش داده است.
همزمان، حملات هوایی آمریکا با استفاده از بمبافکنهای فوقپیشرفته بی-۲ علیه مواضع حوثیها در یمن، نشاندهنده عزم جدی واشنگتن در مقابله با متحدان منطقهای تهران است.
علاوه بر این چالشها، احتمال بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، معادلات را برای رهبران جمهوری اسلامی پیچیدهتر میکند. این تحول میتواند پایانی بر رویکرد تعاملی دولتهای اوباما و بایدن باشد و تهران را با شرایط دیپلماتیک دشوارتری مواجه سازد.
از سوی دیگر، گزارشهایی مبنی بر مذاکرات پشت پرده میان عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و آمریکا درباره آینده غزه و احتمال عادیسازی روابط با اسرائیل، نشان از شکلگیری یک ائتلاف جدید منطقهای دارد که میتواند جمهوری اسلامی را بیش از پیش منزوی کند.
تشدید تحریمها علیه تهران
در صورت تغییر سیاستهای واشینگتن، تهران با تحریمهای اقتصادی شدیدتری مواجه خواهد شد. این تحریمها نه تنها ایران، بلکه تمام شرکتهای همکار با این کشور را نیز هدف قرار میدهد.
این اقدام بهطور مستقیم بر روابط تجاری جمهوری اسلامی با چین، بهعنوان یکی از اصلیترین سرمایهگذاران خارجی در این کشور، تاثیر خواهد گذاشت.
پیامدهای این تحریمها میتواند عمیق و گسترده باشد. صادرات نفت ایران، که منبع اصلی درآمد این کشور است، بهشدت کاهش خواهد یافت.
برای مثال، در سال ۲۰۲۰ و در اوج تحریمهای دولت ترامپ، صادرات نفت ایران به حدود ۴۴۴ هزار بشکه در روز رسید که این رقم در مقایسه با ۱.۸۵ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۷، کاهش چشمگیری را نشان میدهد.
بخش عمدهای از این صادرات به چین اختصاص دارد. تحریمهای احتمالی جدید میتواند حکومت ایران را مجبور به فروش نفت با قیمت پایینتر کند. این امر، همراه با نرخ رسمی تورم در ایران که حدود ۵۰ درصد اعلام شده، میتواند وضعیت اقتصادی کشور را بهشدت تضعیف کند؛ هرچند تخمین زده میشود که نرخ واقعی تورم بسیار بالاتر از این باشد.
سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی
در مواجهه با چالشهای کنونی، حکومت ایران در عمل با چهار گزینه راهبردی روبهرو است.
تداوم سیاست بیثباتسازی منطقهای؛ رویکردی که به احتمال فراوان به شکست خواهد انجامید و نتایج مطلوبی برای تهران به همراه نخواهد داشت.
گسترش دامنه بیثباتسازی از طریق مشارکت بیشتر در جنگ روسیه علیه اوکراین؛ این اقدام صرفا موجب تقویت اراده غرب در مقابله با جمهوری اسلامی خواهد شد.
تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای؛ این گزینه واکنشهای شدیدی را در پی خواهد داشت که هیچ طرفی، بهویژه خود حکومت ایران، خواهان آن نیست.
تلاش برای دستیابی به توافقی با آمریکا و به تبع آن با اسرائیل؛ این مسیر مستلزم چشمپوشی از برنامه هستهای که آخرین برگ برنده تهران محسوب میشود، خواهد بود. چنین تصمیمی یادآور پذیرش آتشبس در جنگ ایران و عراق از سوی روحالله خمینی در سال ۱۳۶۷ است.
آنچه مسلم است مرگ سنوار و تحولات اخیر در غزه، نقطه عطفی در معادلات قدرت خاورمیانه محسوب میشود. این رویدادها، جمهوری اسلامی را با چالشهای جدی در حفظ نفوذ منطقهای خود مواجه کرده است.
نحوه واکنش و راهبرد تهران نقشی تعیینکننده در شکلگیری آینده خاورمیانه خواهد داشت. خاورمیانه وارد دورهای جدید از تحولات ژئوپلیتیک شده که میتواند منجر به تغییرات اساسی در روابط قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای شود.