العربیه: هاشم صفیالدین ۳ روز در تونل زیرزمینی محبوس بود و بر اثر خفگی کشته شد
العربیه در گزارشی خبر داد هاشم صفیالدین، گزینه بالقوه جانشینی حسن نصرالله، دبیرکل کشته شده حزبالله لبنان، به شکل مستقیم با حملات هوایی اسرائیل کشته نشد بلکه به دلیل محبوس ماندن در پناهگاهی زیرزمینی و بر اثر خفگی جان باخت.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، گفت نبردهایی که در غزه آغاز شد اکنون به لبنان کشیده شده و میزان تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی نیز به شدت افزایش یافته است. او افزود: «این وضعیت به واکنش زنجیرهای شباهت دارد و کل خاورمیانه را در آستانه یک جنگ تمامعیار قرار داده است.»
۲۲ تن از زنان زندانی همبند نرگس محمدی در نامهای از زندان اوین ضمن ابراز نگرانی از وضعیت سلامتی این برنده جایزه نوبل صلح، به تعلل و خودداری مسئولان زندان از اعزام او به بیمارستان اعتراض کردند. آنها خواستار رسیدگی پزشکی اضطراری و اعزام فوری این زندانی سیاسی به بیمارستان شدند.
امضاکنندگان این نامه با اشاره به درد شدید سینه محمدی، وجود یک توده در سینه او و نیز ابتلای این زندانی به درد شدید کمر، خاطرنشان کردند با وجودی که مدتهاست محمدی طبق توصیه پزشکان متخصص، پزشک معتمد زندان و رییس بهداری اوین باید به صورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شود، زندان از اعزام او به بیمارستان جلوگیری کرده و دلیل آن را «دستور نهادهای بالادستی» عنوان میکند.
این نامه با هشدار درباره این که بسیاری دیگر از زنان زندانی اوین نیز دچار بیماریهای سخت و لاعلاج یا کهولت سنی هستند و ادامه حبس، جانشان را به خطر انداخته، تاکید کرد که اگر این زنان «برچسب زندانی امنیتی» نداشتند، قطعا عدم تحمل حبس برای آنها صادر میشد.
خانواده محمدی روز ۱۲ مهر با صدور اطلاعیهای اعلام کرد نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی در روزهای ۲۰ و ۲۷ شهریور و ۱۰ مهر امسال، از خروج محمدی از زندان و اعزام او به بیمارستان برای انجام آنژیوگرافی ممانعت کردند.
پیش از آن و در روز ۳۱ مرداد نیز کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل در نامهای نسبت به ادامه عدم دسترسی محمدی و سایر زندانیان در ایران به مراقبتهای پزشکی بهموقع و مناسب، با وجود درخواستهای مکرر، ابراز نگرانی کردند.
اکنون زنان همبند محمدی در اوین با بیان این که زندان با وجود اورژانسی بودن شرایط و اعتراضهای متعدد همبندیان و زنان زندانی همچنان از اعزام او به بیمارستان سر باز زده است، اعلام کردند: «ما تنها خواهان رسیدگی پزشکی و اعزام همبندی خود برای درمان هستیم.»
آنها با بیان این که زندانی بودن خود به معنای زندگی در اضطراب و دشواری بسیار است و بند زنان در حال حاضر پرجمعیتترین دوران خود را در سالهای اخیر سپری میکند، خاطرنشان کردند: «زندان در چنین شرایطی به جای رسیدگی بیشتر، از ابتداییترین وظایف قانونی خود چون اعزام زندانی به بیمارستان سر باز زده و بر اضطراب و دشواری حبس زندانیان در این دوران میافزاید.»
کمیته راهبردی ائتلاف بینالمللی «آزادی نرگس» مرداد ماه امسال با انتشار بیانیهای ضمن ابراز نگرانی شدید و هشدار درباره وخامت وضعیت سلامت محمدی، خواستار آزادی فوری و دسترسی کامل و مستقل او به خدمات درمانی شد.
نرگس محمدی در سالهای گذشته بارها با عناوین اتهامی مختلف به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش بازداشت، محاکمه و حدود شش سال زندانی شد.
این فعال حقوق بشر آخرین بار در آبان ۱۴۰۰ بازداشت و از آن زمان تاکنون در پروندههای مختلف مجموعا به ۱۳ سال و ۹ ماه زندان محکوم شد و چند پرونده باز دیگر نیز دارد.
۱۵۴ ضربه شلاق، چهار ماه رفتگری و نظافت خیابانها، دو سال ممنوعالخروجی، دو سال منع استفاده از تلفن هوشمند، دو فقره جزای نقدی و محرومیتهای اجتماعی و سیاسی و تبعید، دیگر مجازاتهای تعیین شده برای او هستند.
در سالهای گذشته گزارشهای متعددی درباره عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی و زیر پا گذاشتن حق دسترسی آنان به درمان مناسب از سوی مسئولان زندانها در ایران منتشر شده است.
در این سالها افرادی از جمله ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی، بکتاش آبتین و جواد روحی، جان خود را در زندان از دست دادند.
جمهوری اسلامی هیچ مسئولیتی در قبال مرگ این افراد که به دلیل اعمال فشار، شکنجه و ارائه ندادن خدمات پزشکی بوده، نپذیرفته است.
حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، با اشاره به استقرار سامانه پدافند هوایی آمریکایی «تاد» در اسرائیل گفت: «به لولههای تاد اعتماد نکنید. اینها محدود هستند و شما به قدرت محدود تکیه کردهاید.» او افزود: «شما نمیتوانید در این داستان پیروز شوید و ما شما را شکست خواهیم داد.»
ایران عزیز ما در آستانهی جنگی قرار گرفته که جنگِ ما ایرانیان نیست. با تصمیمات اشتباه و توهمات خطرناک، رهبر جمهوری اسلامی و سرداران سپاه، که گماشتگان او هستند، ایران را به جنگ میکشانند. دیگر نهادها مانند دولت و مجلس هم هیچ نقش موثری در این روند ندارند.
جنگی که ایران را تهدید میکند، جنگ برای ایران و مردم آن نیست. این حکومت به جای آنکه به فکر ایران و منافع مردمش باشد، اولویتهای خود را به حماس و حزبالله گره زده است.
سرنوشت ما را بدون پرسش از مردم، با سرنوشت لبنان و غزه پیوند دادهاند. برای آنها نه ایران مهم است و نه ایرانی؛ بلکه امت اسلامی اولویت دارد؛در حالی که ۵۷ کشور اسلامی و ۲۲ کشور عرب خود و مردم خود را از این جنگها دور نگه داشتهاند.
سیاستهای جمهوری اسلامی ایرانسوز است؛ با این سیاستها چیزی از ایران باقی نخواهد ماند. در حالی که شعار «برای ایران» سر میدهند، کشور را به مسیری میبرند که تنها لبنان و غزه در آن مطرح است، نه ایران.
آنهایی که امروز در خیال نابودی اسرائیل هستند، همانهاییاند که با توهم سرنگونی صدام، هشت سال جنگ را بعد از آزادی خرمشهر ادامه دادند و زیرساخت های کشور را به نابودی کشاندند. نتیجهی آن توهمات، شکستهای فاجعهبار پایان جنگ بود.
آیا واقعا بعد از آزادسازی خرمشهر، جنگ نباید تمام میشد؟ چرا آن را شش سال دیگر ادامه دادند؟ با توهم فتح بغداد و رسیدن از راه کربلا به قدس. نتیجه چه شد؟ ایرانی ویران و دستکم ۲۰۰ هزار نفر که هرگز به خانه بازنگشتند. فاجعه کربلای ۴ و غواصهای دستبسته در لب اروند رود هم ثمرهی همین توهمات بود؛ زمانی که حتی با وجود اطلاع از لو رفتن عملیات، دستور دادند تا اجرا شود.
حالا همان تفکرات باز تکرار شده است. متوهمانه از نابودی اسرائیل سخن میگویند و کشور را به جنگی میبرند که پایانش جز ویرانی ایران نخواهد بود. همانطور که غرامت ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران را از عراق نگرفتند و آن را به حشد شعبی و نوری مالکی بخشیدند، امروز هم برای کشور و مردم تصمیم میگیرند در حالی که تنها لبنان و غزه برایشان مهم است.
این سیاستها فقط ایران را به سمت جنگ نمیبرند، بلکه باعث انزوای کامل ایران در دنیا هم شدهاند. در جنگ با عراق به دلیل سیاست های اشتباه جمهوری اسلامی، ۳۰ کشور و دو ابرقدرت علیه ایران متحد شدند، به جای عبرت گرفتن، امروز هم به رویارویی با دنیا افتخار میکنند. در حالی که ملت ایران خواهان جنگ و دشمنی نیست؛ بلکه خواستار زندگی عادی و بدون ترس است.
چرا ۴۶ سال است که خبرهای ایران با جنگ، ترور، سرکوب و اعدام در صدر رسانههای دنیا است؟ چرا نام ایران به جای تمدن و فرهنگ، امروز با تروریسم و جنگطلبی گره خورده است؟
حاکمان امروز حتی در برابر روسیه و چین، که علیه تمامیت ارضی ایران موضعگیری کردهاند، سکوت میکنند. در حالی که اتحادیه اروپا جزایر سهگانه ایران را اشغالی میخواند، سیاستهای منزوی کننده ایران در تهران ادامه دارد.
با تفکرات آخرالزمانی، ایران را به جنگی میبرند که در پایان آن ویرانی نصیب کشور میشود. اینها همانهایی هستند که به جای پاسارگاد و تخت جمشید، به چاه جمکران دل بستهاند و از آنجا برای سرنوشت ملت تصمیم میگیرند.
این حاکمان که میگویند نصف جهان را برای باورهای خود فدا میکنند، از نابودی میلیونها ایرانی هم ابایی ندارند. در حالی که ذهن و فکرشان فقط درگیر شهادت و بهشت است، کشور و مردم را به سمت جهنم جنگ میبرند.
این ملت دنبال شهادت نیست؛ این ملت زندگی میخواهد. ۴۶ سال است که زندگی عادی را از این مردم گرفتهاند و حالا با بردن کشور به جنگ، ممکن است ۵۰ سال دیگر هم این سرزمین را عقبتر ببرند.
ایران فقیر نبود، شما فقیرش کردید. این ملت در دنیا احترام داشت؛ شما آن را گرفتید. ایران را در جهان با تمدن ۲۵۰۰ سالهاش میشناختند؛ اما حالا با تروریسم و جنگطلبی شناخته میشود.
شما با حمایت از بشار اسد و کشتن صدها هزار نفر برای حفظ او، محبوبیت ایران را در منطقه از بین بردید. با تحریک و تجهیز حماس برای کشتار هفتم اکتبر، نهتنها خون بیگناهان اسرائیلی، بلکه خون فلسطینیهای بی پناه نیز بر زمین ریخت.
این ملت زندگی عادی میخواهد، نه کشوری که هر روز با خبرهای جنگ و خونریزی در صدر رسانههای جهان باشد. چرا به صدای این مردم گوش نمیکنید؟ چرا ایران را به جنگ میبرید؛جنگی که جنگ ما ایرانیان نیست؟
به گزارش وبسایت اسرائیل هایوم، تشدید نگرانی دستگاههای امنیتی جمهوریاسلامی از نفوذ اسرائیل در ایران موجب شده پس از حمله به ساختمان وابسته به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، خدمه پروازهای بینالمللی ماهان ایر، تحت بازجویی و بازپرسی اطلاعات سپاه قرار گیرند.
بر اساس این گزارش، دستور این بازرسیها پس از شناسایی محل حضور و کشتهشدن شماری از فرماندهها و افسران نیروی قدس سپاه و اعضای حزبالله در سوریه و لبنان صادر شده است.
به گفته یکی از مهمانداران ماهان ایر، زمانی که پرواز آنها از بانکوک بازگشت، ماموران امنیتی فرودگاه و حراست ماهان، «چمدانهای ما را گرفتند، باز کردند و تکتک وسایل را بازرسی کردند. سپس از ما خواستند لباسهایمان را درآوریم و حتی لباسهای زیرمان را بازرسی کردند.»
اسرائیل هایوم نوشته هدف گرفته شدن نیروهای سپاه پاسداران و حزبالله در سوریه و لبنان در سال جاری نگرانی زیادی در ایران ایجاد کرده و به نظر میرسد این نگرانی به حالتی از پارانویا تبدیل شده است.
تشدید بازپرسیها پس از حمله دمشق
بر اساس این گزارش، بهویژه پس از حمله به ساختمان وابسته به کنسولگری حمهوری اسلامی در دمشق، سرهنگ غلامرضا شمس نورایی، مدیر حراست «ماهان ایر» دستور شروع بازرسیهایی از خدمه پروازی که در خطوط بینالمللی فعالیت میکنند را صادر کرد.
به دستور نورایی، در جریان شروع تحقیقات صدها مهماندار و خدمه پروازی مرد و زن مورد بازرسی قرار گرفتند و تحقیقات و بازجویی اطلاعات سپاه از ۶۰ نفر از آنها هنوز ادامه دارد.
بنا بر این گزارش، چند روز پیش از کشتهشدن اسماعیل هنیه در تهران، ماموران اطلاعات سپاه، مهمانداران پروازهای ماهان ایر را که از تایلند و چین بازمیگشتند هنگام ورود به فرودگاه در تهران، مورد بازرسی بدنی قرار دادند و چمدانهای آنها را بازرسی کردند.
بر اساس همین گزارش، یکی از مهمانداران که از بانکوک بازگشته بود، گفت: «آنها برای این کار دو اتوبوس آوردند، یکی برای مهمانداران زن و دیگری برای میهمانداران و خدمه مرد. ما را مجبور کردند وارد اتوبوسها شویم. چمدانهایمان را هم آوردند، باز کردند و تکتک وسایل را بررسی کردند. سپس از ما خواستند که لباسهایمان را درآوریم و لباسها، حتی لباسهای زیرمان، را بازرسی کردند. کل این فرآیند ثبت شد.»
به گفته این مهماندار، خدمه پرواز به این کار اعتراض کردند «وقتی پرسیدیم این کارها به چه دلیل انجام میشود، به ما گفتند که هدف جلوگیری از ورود تلفنهای همراه غیرمجاز به ایران است. اما در طول این بازرسیها، هر وسیله الکترونیکی که داشتیم را توقیف کردند، حتی هدفونهایی که در فرودگاه خریده بودم. سپس ما را ظاهرا به دلیل خرید وسایل الکترونیکی از خارج از ایران زمینگیر کردند.»
گسترش بازپرسیها به خدمه تمام پروازهای خارجی ماهان
اسرائیل هایم همچنین به نقل از یک مهندس تعمیر و نگهداری ایرباس ای۳۴۰ ماهان گزارش داده که از ماه اکتبر به بعد، هواپیماهای بازگشتی از استانبول نیز هدف بازرسیهای اطلاعات سپاه قرار گرفتهاند «آنها اتوبوسهایی آوردند تا بازرسیها را انجام دهند. برای آرام کردن خدمه پرواز، حراست ماهان ایر به آنها گفته هدف جلوگیری از قاچاق دستگاههای الکترونیکی است. اما این توجیه پذیرفته نشد، چون این بازرسیها همیشه در دستگاههای اشعه ایکس فرودگاه انجام میشود و این کار بخش حراست ماهان ایر نیست.»
بر اساس این گزارش، موضوع برای خدمه پروزای ماهان ایر هفته گذشته روشن شد. در یک جلسه توجیهی امنیتی برای خدمه پرواز، نمایندگان حراست این شرکت توضیح دادند که مهمانداران زمینگیر شده، یعنی کسانی که فعلا حق پرواز ندارند، ممکن است با سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دشمن، از جمله اسرائیل، همکاری کرده باشند، چرا که وسایل الکترونیکی در اختیار داشتند که میتوانست برای جاسوسی استفاده شود.
«ماهان ایر» از سال ۲۰۱۱ به دلیل انتقال سلاح و ماموران نیروی قدس سپاه تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد. بیشتر سهام این شرکت متعلق به بنیادی است که تحت کنترل سپاه پاسداران است.
ماهان ایر ناوگانی از حدود ۸۰ هواپیمای مسافربری دارد و پیشتر گزارش شده بود که برخی از پروازهای این شرکت به فرودگاه بیروت برای انتقال تسلیحات استفاده میشوند.
بر اساس این گزارش، به نظر میرسد نحوه مرگ صفیالدین بهنوعی تکرار سناریوی کشته شدن نصرالله است.
العربیه روز پنجشنبه سوم آبان در گزارشی به نقل از منابع خود و همچنین بر اساس اطلاعات الحدث، رسانه عربستان سعودی فاش کرد که صفیالدین بهطور مستقیم بر اثر حملات هوایی کشته نشده است.
این منابع گفتند صفیالدین در یکی از پناهگاههای زیرزمینی در المریجه پنهان و حبس شده و بین یک تا سه روز به همراه هفت عضو دیگر حزبالله مقاومت کرده اما در نهایت بر اثر خفگی جان باخته است.
به گفته این منابع آگاه، تمامی پناهگاههای زیرزمینی حزبالله که بهطور ویژه مقاومسازی شدهاند، دارای ذخایر اکسیژن هستند.
همین مساله احتمالا توضیح میدهد که چرا اسرائیل تا چند روز پس از حمله اولیه، با ادامه دادن به حملات خود، مانع نزدیک شدن تیمهای امدادی به محل هدف شد.
روایتهای منتشر شده در زمان انتشار خبر کشته شدن دبیرکل حزبالله و گفتههای یکی از امدادگرانی که جسد نصرالله را پیدا کرد نیز نشان میداد که او هم بر اثر خفگی جان باخته و بدنش هیچ آسیب و جراحتی ندیده بود.
با ادامه درگیریها میان حزبالله و اسرائیل و تشدید این تنش طی بیش از یک ماه گذشته، حزبالله با خسارتهای سنگینی مواجه شده است.
اسرائیل تاکنون دهها تن از فرماندهان ارشد حزبالله را کشته و حسن نصرالله، دبیرکل این گروه نیز در روز هفتم مهر در حمله اسرائیل به جنوب بیروت از بین رفت.
روز ۱۹ مهر نیز اسرائیل حملاتی بیسابقه به منطقه المَریجه لبنان انجام داد؛ جایی که هاشم صفیالدین، رییس شورای اجرایی حزبالله و جانشین احتمالی نصرالله در آن حضور داشت.
از اوایل مهر امسال، اسرائیل حملات هوایی شدید خود را به نقاط مختلف لبنان بهویژه در ضاحیه بیروت که مقر اصلی حزبالله محسوب میشود و نیز جنوب و شرق این کشور، افزایش داده است.
اسرائیل در این مدت چندین «ترور هدفمند» دیگر نیز علاوه بر ترور نصرالله و صفیالدین انجام داده که مرگ علی کرکی، فرمانده جبهه جنوب حزبالله در حمله روز دوم مهر یکی از آنها بود.
پیش از آن و در نهم مرداد، فواد شکر، یکی از بنیانگذاران حزبالله و از فرماندهان برجسته نظامی آن، در ضاحیه کشته شد.
۳۰ شهریور، ابراهیم عقیل، فرمانده یگان رضوان و نفر دوم نظامی حزبالله بعد از فواد شکر، همراه با ۱۶ عضو دیگر این یگان کشته شد.
کمتر از یک هفته بعد و در روزهای چهارم، پنجم و هفتم مهر، اسرائیل به ترتیب ابراهیم قبیسی، فرمانده یگان موشکی، محمد سرور، فرمانده یگان هوایی و نبیل قاووق، عضو شورای مرکزی و مسئول امنیت حزبالله را در حملاتی کشت.
اسرائیل اعلام کرده که صفا را در حملاتی به منطقه النویری در بیروت هدف قرار داده اما هنوز خبری رسمی درباره وضعیت او منتشر نشده است.
با وجود این شرایط پیش آمده برای کادر رهبری حزبالله، ارتش اسرائیل اعلام کرد که این گروه در طول روز چهارشنبه دوم آبان و تا ساعت ۱۱ شب به وقت محلی، حدود ۱۳۵ موشک به سوی اسرائیل شلیک کرده است.