مراکز داده، منابعی برای گرمایش سبز شهرهای اروپایی

در حالی که اروپا با چالشهای انرژی و تغییرات اقلیمی روبروست، مدیرعامل یکی از شرکتهای پیشتاز انرژی در اروپا با طرح ایدهای نوآورانه، افق جدیدی را پیش روی شهرهای این قاره گشوده است.

در حالی که اروپا با چالشهای انرژی و تغییرات اقلیمی روبروست، مدیرعامل یکی از شرکتهای پیشتاز انرژی در اروپا با طرح ایدهای نوآورانه، افق جدیدی را پیش روی شهرهای این قاره گشوده است.
به گفته مدیرعامل شرکت دانفوس، مراکز داده که همواره به دلیل مصرف بالای انرژی مورد انتقاد هستند، میتوانند به منبع مهمی برای تامین گرمای شهرها تبدیل شوند.
بر اساس گزارش فایننشال تایمز کیم فاوسینگ، پیش از نشست انرژی دانمارک، با اشاره به پتانسیلهای مراکز داده، این اماکن پرمصرف را به عنوان منابع گرمایش شهری معرفی کرد. دیدگاهی که با مثال شهر فرانکفورت و امکان تامین کل نیاز گرمایشی آن تا پایان این دهه، از یک ایده به راهکاری عملی تبدیل شدهاست.
کیم فاوسینگ، مدیرعامل شرکت دانمارکی دانفوس که در زمینه تولید پمپهای حرارتی و سیستمهای خنککننده مراکز داده فعالیت میکند، معتقد است مراکز داده که همواره بهدلیل مصرف بالای انرژی مورد انتقاد بودهاند، در صورت قرارگیری در مکانهای مناسب میتوانند به منبعی ارزشمند برای گرمایش شهرهای اروپایی تبدیل شوند.
مدیرعامل دانفوس در گفتگو با فایننشال تایمز گفت: «انتقادهای زیادی درباره میزان برق مصرفی مراکز داده وجود دارد. با این حال، اگر این مراکز در مکانهای مناسبی مستقر شوند، میتوانند به حل مشکلات گرمایشی شهرها کمک کنند.»
به گفته فاوسینگ، شهر فرانکفورت که میزبان بیش از ۶۰ مرکز داده و یکی از بزرگترین مراکز تبادل اینترنتی جهان است، میتواند تا پایان این دهه تمام نیازهای گرمایشی خود را از گرمای اضافی تولیدشده در این مراکز تامین کند.
او در گفتگو با فایننشال تایمز تاکید کرد که با وجود نگرانیهای موجود درباره مصرف برق مراکز داده، قرارگیری آنها در مکانهای مناسب میتواند به حل مشکل گرمایش شهری کمک شایانی کند.
این اظهارات در آستانه نشست مهم انرژی که با حضور پادشاه دانمارک، نمایندگان شرکتهای پیشرو نوردیک و شرکتهای جهانی مانند گوگل، ایدیاِف و زیمنس برگزار شد، مطرح شد.
فاوسینگ تاکید کرد که رهبران تجاری مصمم هستند نشان دهند کربنزدایی میتواند محرک رشد اقتصادی اروپا باشد، دیدگاهی که با یافتههای گزارش ماریو دراگی، نخستوزیر پیشین ایتالیا، همخوانی دارد.
با رشد سریع هوش مصنوعی، تقاضا برای ایجاد مراکز داده نیز افزایش چشمگیری یافتهاست، اگرچه مصرف بالای برق این مراکز همچنان موضوعی بحثبرانگیز به شمار میرود.
بر اساس پیشبینی شرکت تحقیقات بازار اینداستری اِیآرسی، ارزش بازار مراکز داده میتواند از ۲۲۰ میلیارد دلار در پایان سال ۲۰۲۲ به ۴۱۸ میلیارد دلار تا پایان این دهه برسد.
این رشد چشمگیر، فرصتی برای بهرهبرداری بهینه از گرمای تولیدی این مراکز فراهم میکند.
برخلاف کشورهای اروپای شمالی که مراکز داده را در مناطق دورافتاده و نزدیک به منابع برق یا آب سرد مستقر میکنند، موقعیت مراکز داده در فرانکفورت و نزدیکی آنها به مناطق مسکونی و تجاری، امکان استفاده از گرمای تولیدی آنها را برای گرمایش سبز شهر تا سال ۲۰۳۰ فراهم میکند.
با این حال، صنعتگران اروپایی نگران کُند شدن روند انتقال به انرژی سبز هستند.
کاهش فروش خودروهای برقی و پمپهای حرارتی، لغو پروژههای هیدروژن و سوخت سبز و مشکلات شرکت نورثولت سوئد، آسیبپذیری تلاشهای اروپا در رقابت با چین را نشان میدهد.

دانشمندان بریتانیایی قصد دارند بهزودی نخستین آزمایش بالینی تراشهای کاشتنی از جنس گرافن را انجام دهند که توانایی تشخیص سلولهای سرطانی را دارد. این دستاورد مهم پزشکی میتواند انقلابی در جراحی تومورهای مغزی ایجاد کند.
گاردین روز یکشنبه ۱۳ آبان در گزارشی نوشت این تراشه مغزی میتواند از طریق تفاوت در امواج الکتریکی میان سلولهای سرطانی و بافتهای سالم عصبی، سلولهای سرطانی را شناسایی کند.
نخستین آزمایش روی یک دستگاه پزشکی مبتنی بر گرافن
این دستگاه به اندازه یک تمبر پستی است و از گرافن (Graphene) ساخته شده است.
گرافن نوعی ماده دوبعدی، با قدرتی ۲۰۰ برابر بیش از فولاد و تنها به ضخامت یک اتم است که به خاطر ویژگیهای منحصر به فردش، از جمله رسانایی بالا و استحکام زیاد، در فناوریهای نوین کاربرد دارد.
حدود ۲۰ سال پیش آندره گایم و کنستانتین نووسلف، دانشمندان دانشگاه منچستر، موفق به ساخت این ماده شدند و در سال ۲۰۱۰ جایزه نوبل فیزیک را برای تحقیقاتشان دریافت کردند.
از آن زمان، دانشمندان برای بهرهبرداری از ویژگیهای رسانایی شگفتانگیز گرافن بهمنظور توسعه حسگرهای الکتریکی و مغناطیسی جدید و سایر دستگاهها تلاش کردهاند.
این تراشه مغزی انعطافپذیر که اکنون در بیمارستان سالفورد رویال بریتانیا در حال آزمایش است، بهعنوان نخستین دستاورد پزشکی از این نوع شناخته میشود.
کوستاس کوستارلوس، استاد نانوفناوری پزشکی در منچستر و یکی از مدیران این پروژه، به گاردین گفت: «این اولین آزمایش بالینی است که تاکنون در جهان با استفاده از یک دستگاه پزشکی مبتنی بر گرافن انجام میشود.»
کاربرد دستگاه رابط مغز و کامپیوتر
دستگاه رابط مغز و کامپیوتر (BCI) به دست تیمی بینالمللی از دانشمندان، طراحی و ساخته شده تا امکان نظارت بر امواج الکتریکی سلولهای مغز را با استفاده از فرکانسهایی فراهم کند که پیشتر قابل شناسایی نبودند.
کوستارلوس گفت: «کاربرد نخست آن، تشخیص سلولهای سرطانی از سلولهای سالم است تا مطمئن شویم جراحی تومورهای مغزی با دقت بسیار بالایی انجام میگیرد.»
پزشکان تاکید دارند که چنین هدفی، اهمیتی حیاتی دارد.
سالانه بیش از ۱۲ هزار و ۷۰۰ مبتلا به تومور مغزی در بریتانیا شناسایی میشوند و هر سال بیش از پنج هزار مورد مرگ به این بیماری نسبت داده میشود.
کوستارلوس افزود: «هر کاری که بتوانیم برای بهبود این آمار انجام دهیم، یک دستاورد بزرگ خواهد بود.»
تیم سازنده BCI همچنین معتقد است که این دستگاه به دانشمندان کمک میکند تا بسیاری از بیماریهای دیگر مانند سکته مغزی و صرع را بهتر مطالعه کنند، چرا که درک عمیقتری از نحوه انتقال سیگنالهای الکتریکی توسط سلولهای سالم در مقایسه با سلولهای آسیبدیده فراهم میکند.
کارولینا آگویلار، یکی از بنیانگذاران اینبرین نوروالکترونیکس (Inbrain Neuroelectronics) است که شرکتی جهانی برای بهرهبرداری از گرافن در پژوهشها و درمانهای مغزی به شمار میرود.
او به گاردین گفت: «این یک نقطه عطف بالینی است که راه را برای پیشرفت در رمزگشایی سیگنالهای عصبی و کاربرد آن بهعنوان یک روش درمانی هموار میکند.»
سلولهای مغز از طریق تبادل امواج الکتریکی با یکدیگر تعامل میکنند؛ فرایندی که پایه و اساس افکار، رفتارها و ادراک ما از جهان است. با این حال، نظارت دقیق بر نحوه ارتباط این سلولها همواره چالشی بزرگ برای دانشمندان بوده است.
کوستارلوس گفت: «ما میتوانیم برخی از سیگنالهای الکتریکی منتشر شده از سلولهای مغز را مطالعه کنیم، اما شناسایی سیگنالهایی با فرکانس بسیار پایین یا بسیار بالا در مغز زنده، بسیار دشوار است.»
این پژوهشگر افزود: «در حال حاضر فقط سیگنالهای با فرکانس متوسط قابل نظارت هستند.»
به گفته او، نکته کلیدی این است که تراشه BCI میتواند طیف وسیعی از سیگنالهای الکتریکی با فرکانسهای بسیار بالا یا پایین را در مغز شناسایی کند.
دستگاه BCI چگونه کار میکند؟
برای استفاده از این دستگاه، بخشی از جمجمه بیمار برداشته میشود و تراشه بسیار نازکی که هزاران اتصال الکتریکی دارد، روی سطح مغز او قرار میگیرد.
سپس فرستندهها، سیگنالهای الکتریکی را برای تحریک سلولهای مغزی ارسال میکنند و گیرندههای کوچک، پاسخ آنها را میگیرند.
کوستارلوس گفت: «سلولهای سرطانی بر خلاف سلولهای عصبی سالم، به تحریکات الکتریکی ایجاد شده از سوی تراشه واکنش نشان نمیدهند.»
او افزود: «این ویژگی به تیم جراحی اجازه میدهد تا سلولهای عصبی نزدیک به تومور را شناسایی کنند و این، موضوعی بسیار مهم است.»
به گفته این پژوهشگر، اگر تومور در بخشهایی از مغز باشد که با عملکردهایی مانند گفتار در ارتباط است، تیم باید با دقت بیشتری عمل کند.
کوستارلوس تاکید کرد که با راهنمایی سیگنالهای تراشه گرافنی، آنها میتوانند سلولهای بیمار را با دقت و اطمینان بیشتری بردارند.
قابلیت تراشه BCI در تشخیص سیگنالهای با فرکانس بسیار بالا و بسیار پایین از سلولهای مغزی از جهات دیگر نیز اهمیت دارد.
مشخص شده است که در سکتههای مغزی و حملات صرع، سلولهای ناحیه آسیبدیده مغز سیگنالهایی با فرکانس بسیار پایین ارسال میکنند.
این فناوری، امکان جدیدی برای بررسی تحولاتی فراهم میکند که بلافاصله پس از وقوع این حوادث رخ میدهند.
کوستارلوس گفت این فناوری که به خواص شگفتانگیز گرافن متکی است، نه تنها به افزایش دقت جراحیهای مغز کمک میکند، بلکه درک بنیادین و جدیدی نیز از چگونگی عملکرد و تعامل سلولهای مغزی در شرایط بیماری ارائه میدهد.

ناسا به موفقیت چشمگیری در زمینه ارتباطات فضایی دست یافتهاست. این سازمان برای نخستین بار توانست یک پیام لیزری را در فاصلهای معادل حدود ۴۹۹ میلیون کیلومتر ارسال کند که دستاوردی بزرگ در عرصه ارتباطات فضایی به شمار میرود.
این پیشرفت فنآورانه میتواند تحولی شگرف در نحوه ارتباط سفینههای فضایی با زمین ایجاد کند و مسیر را برای تبادل سریعتر و بهتر اطلاعات در کاوشهای میانسیارهای آینده هموار سازد.
بر اساس گزارش دیلی گلکسی این آزمایش موفقیتآمیز نشاندهنده نقطه عطفی در فنآوری فضایی است.
تا پیش از این، ماموریتهای فضایی برای برقراری ارتباط تنها از امواج رادیویی استفاده میکردند. اما سامانههای لیزری جدید میتوانند حجم انتقال دادهها را تا ۱۰۰ برابر بیشتر از روشهای معمول افزایش دهند.
مزایای فنآوری لیزری
این دستاورد فراتر از افزایش سرعت ارتباطات است و در واقع گامی بزرگ در گسترش توانمندیهای انسان در کاوشهای فضایی به شمار میرود.
با افزایش سرعت انتقال دادهها، ماموریتهای آینده قادر به افزایش ظرفیت انتقال داده تا ۱۰۰ برابر نسبت به سیستمهای رادیویی سنتی خواهند بود و میتوانند تصاویر و ویدیوهای باکیفیت را سریعتر به زمین بفرستند.
با این دستاورد، ارتباط بیدرنگ با فضاپیماها و کاوشگرهای مریخ برقرار میشود، آزمایشهای علمی پیچیدهتری را میتوان در اعماق فضا انجام داد و از ماموریتهای سرنشیندار به مریخ و فراسوی آن پشتیبانی کرد.
تاثیرات این پیشرفت بسیار فراگیر است و میتواند شناخت ما از جهان هستی را دگرگون سازد. همانگونه که تلسکوپ فضایی هابل تصاویر شگفتانگیزی از کهکشانهای دوردست را ثبت کرد، تلسکوپهای فضایی آینده نیز با بهرهگیری از ارتباطات لیزری میتوانند مشاهدات دقیقتری را به زمین مخابره کنند و دانش ما را از کیهان گسترش دهند.
ماموریت سایکی (Psyche)
در کانون این موفقیت، فضاپیمای سایکی (Psyche) ناسا قرار دارد که به یک سامانه پیشرفته فرستنده و گیرنده لیزری برای برقراری ارتباطات راه دور مجهز شده است.
این ماموریت که در اصل برای بررسی یک سیارک سرشار از فلز طراحی شدهبود، اکنون به آزمایشگاهی برای این فنآوری نوین تبدیل شدهاست.
در این آزمایش موفقیتآمیز، ارتباط لیزری با همکاری دو ایستگاه زمینی محقق شد. یکی از این دو ایستگاه، رصدخانه پالومار است که در نقش ایستگاه دریافتکننده سیگنالهای لیزری فعالیت میکند به سیستمهای پیشرفته دریافت و پردازش سیگنالهای نوری مجهز است و توانایی تشخیص و پردازش سیگنالهای بسیار ضعیف از فواصل دور را دارد.
تاسیسات تیبل مانتین (Table Mountain) هم که وظیفه ارسال سیگنالهای لیزری به فضاپیما را بر عهده دارد با بهرهگیری از لیزرهای قدرتمند هفت کیلوواتی، قادر به ارسال سیگنالهای دقیق و متمرکز به فضاپیما است.
تاثیر بر ماموریتهای فضایی جاری
فضاپیمای سایکی با دستاوردهای پیاپی خود، مرزهای امکانات در ارتباطات فضایی را به طور مستمر گسترش داده است.
در زمینه بهبود ارتباطات با مریخنوردها، این فنآوری امکان دریافت تصاویر با کیفیتتر و حجم بیشتر را فراهم کرده، به کنترل دقیقتر عملیات از راه دور کمک نموده و تاخیر در ارتباطات را به طور چشمگیری کاهش دادهاست.
همچنین در بخش ارتقای قابلیتهای ماموریتهای علمی، این پیشرفت راه را برای انجام آزمایشهای پیچیدهتر هموار ساخته، امکان جمعآوری دادههای دقیقتر را میسر کرده و سرعت انتقال نتایج به زمین را به طور قابل توجهی افزایش دادهاست.
پیامدهای این موفقیت برای کاوشهای میانسیارهای آینده
آزمایش موفقیتآمیز ارتباط لیزری، افقهای تازهای را در کاوشهای فضایی گشودهاست.
این دستاورد بیسابقه در انتقال دادهها در گسترههای پهناور کیهانی میتواند توانایی ما را در انجام ماموریتهای علمی پیچیده در منظومه خورشیدی و فراتر از آن به شکل چشمگیری افزایش دهد.
با بهرهگیری از این فنآوری، ماموریتهای آینده به مریخ از مزایایی همچون برقراری ارتباط بیدرنگ با مریخنوردها و کاوشگران احتمالی، انتقال سریعتر حجم انبوه دادهها شامل تصاویر باکیفیت و اندازهگیریهای علمی و بهبود هماهنگی میان فضاپیماهای مختلف و مرکز کنترل زمینی بهرهمند خواهند شد.
این پیشرفت همچنین میتواند راه را برای ماموریتهای بلندپروازانهتر به سیارات بیرونی و قمرهای آنها هموار سازد. تصور کنید که بتوانیم تصاویری دقیق از اقیانوسهای زیر سطح قمر اروپا یا با سرعت بالا دادههایی از کاوشگری که در حلقههای زحل به کاوش میپردازد، دریافت کنیم.
عصر نوینی از کاوشهای فضایی در حال شکلگیری است
موفقیت در برقراری ارتباط لیزری از فاصله نیم میلیارد کیلومتری، نقطه عطفی در تاریخ اکتشافات فضایی است.
این دستاورد نه تنها تواناییهای فنی بشر را به نمایش میگذارد، بلکه راه را برای نسل جدیدی از اکتشافات فضایی هموار میکند.
این دستاورد فراتر از یک موفقیت فنی، دریچهای به سوی شناخت ژرفتر منظومه خورشیدی و جهان پهناور ورای آن است.
با گسترش مرزهای ممکن در کاوشهای فضایی، به کشف رازهای کیهان و شاید یافتن پاسخ برخی از ژرفترین پرسشهای بشریت نزدیکتر میشویم.
با هر آزمایش و ماموریت موفق، ما نه تنها به اعماق فضا دست مییابیم، بلکه مرزهای دانش و تواناییهای بشر را نیز گسترش میدهیم.
آینده کاوشهای فضایی روشنتر از همیشه به نظر میرسد، آیندهای که با پرتوهای دقیق ارتباطات لیزری در پهنه گسترده منظومه خورشیدی ما درخشانتر میشود.

در حالی که شمار مبتلایان به زوال عقل در جهان به سرعت رو به افزایش است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به ۱۳۹ میلیون نفر برسد، فنآوری هوش مصنوعی میتواند به عنوان ابزاری کارآمد در مراقبت و کمک به این بیماران نقشآفرینی کند.
در هر سه ثانیه، یک نفر در جهان به زوال عقل مبتلا میشود و شمار مبتلایان از ۵۵ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ گذشته است.
بر اساس گزارش انجمن جهانی آلزایمر، این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۱۳۹ میلیون نفر خواهد رسید که ۷۱ درصد آنها در کشورهای با درآمد کم و متوسط زندگی میکنند.
در چنین شرایطی که نظامهای بهداشتی جهان با چالش مراقبت از این بیماران روبرو هستند، فنآوری هوش مصنوعی میتواند تاثیرگذار باشد.
بر اساس گزارش بیبیسی، پروژه فلورانس در دانشگاه کوئینزلند استرالیا و اپلیکیشن سایمون، از جمله پیشگامان این حوزه هستند که با استفاده از فنآوریهای نوین، سیستمهای یادآوری هوشمند را برای کمک به افراد مبتلا به زوال عقل عرضه کردهاند.
برنامهنویسی که با زوال عقل زندگی میکند
پیت میدلتون، از داوطلبان انجمن آلزایمر که خود به این بیماری مبتلاست، در گفتگو با بیبیسی میگوید این فنآوریها میتوانند استقلال بیماران را حفظ کنند و از فشار بر سیستم بهداشتی و خانههای سالمندان بکاهند.
پیت میدلتون، ساکن نورث همپتون شایر بریتانیا، همواره پیشگام در پذیرش فنآوریهای جدید بوده است.
علاقه او به محاسبات از دهه ۱۹۸۰، زمانی که در نیروی هوایی سلطنتی خدمت میکرد، آغاز شد و در طول زمان چندین زبان برنامهنویسی را فرا گرفت. او در سالهای اخیر مشتاقانه از هوش مصنوعی برای ویرایش عکس، ترجمه متون و تحقیقات استفاده میکند.
میدلتون دوران بازنشستگی پرمشغلهای دارد. او علاوه بر پیگیری سرگرمیهایش و نگارش وبلاگی درباره زوال عقل، به عنوان مشاور، عضو کمیته و داوطلب باتجربه با انجمن آلزایمر همکاری میکند.
پنج سال پیش، در ۶۵ سالگی، زوال عقل در او تشخیص دادهشد و از آن زمان متوجه تغییراتی در حافظه کوتاهمدت خود شده است.
او به بیبیسی میگوید: «هنوز میتوانم برای تلفن همراه برنامهنویسی کنم، اما نمیتوانم به یاد بیاورم تلفنم را کجا گذاشتهام».
میدلتون معتقد است هوش مصنوعی میتواند به پر کردن این شکاف کمک کند. او میگوید: «اگر مردم مزایای هوش مصنوعی را در زندگی خود بپذیرند، این امر به حفظ عزت نفس و استقلال طولانیمدت آنها کمک خواهدکرد. این کار همچنین میتواند فشار بر سیستم بهداشت ملی (NHS) و خانههای سالمندان را کاهش دهد.»
راهکارهای هوشمند
در حال حاضر ابزارهای متعددی مبتنی بر هوش مصنوعی برای کمک به زندگی روزمره افراد مبتلا به زوال عقل توسعه یافتهاند.
یکی از این ابزارها، اپلیکیشنی به نام «سایمون» است که با استفاده از ردیابی جغرافیایی و یادگیری ماشینی، نیازهای خاص کاربر را شناسایی کرده و یادآوریهای مفید ارائه میدهد.
فیونا کاراگر از انجمن آلزایمر توضیح میدهد که این اپلیکیشن میتواند، با تشخیص حضور کاربر در بانک، رمز عابر بانک را به او یادآوری کند. این برنامه در حال حاضر در مرحله آزمایشی است.
پروژه فلورانس
یکی دیگر از پروژههای مهم در این زمینه، «پروژه فلورانس» است که هدف آن توسعه فنآوریهای ارتباطی مفید برای افراد مبتلا به زوال عقل است.
پروفسور جنت وایلز از دانشگاه کوئینزلند استرالیا، که خود تجربه نگهداری از مادر مبتلا به زوال عقل را دارد، تاکید میکند که این پروژه نه برای جایگزینی، بلکه برای تقویت روابط میان بیماران با خانوادهها و پرستاران طراحی شدهاست.
پروژه فلورانس با بهرهگیری از تجربیات یک گروه مشورتی، سه دستگاه کاربردی شامل دفترچه یادداشت روزانه، پخشکننده موسیقی و قاب عکس دیجیتال طراحی کردهاست.
این دستگاهها به گونهای ساده و تکمنظوره طراحی شدهاند و با دکمهها و پیچهای فیزیکی کنترل میشوند تا استفاده از آنها برای بیماران آسان باشد.
خانواده بیمار میتوانند با کسب اجازه از او، محتوای دستگاهها را حتی از شهری دیگر به روز کنند.
همچنین هوش مصنوعی با ساخت یک بانک اطلاعاتی از گفتگوها و ترجیحات هر بیمار، این ابزارها را شخصیسازی میکند.
برای نمونه، دفترچه یادداشت میتواند عکس و زمان حضور مراقب جدید را به شکلی ساده و قابل فهم نمایش دهد.
پروفسور وایلز در این خصوص هشدار میدهد که «اشتباهات فنآوری برای افراد مبتلا به زوال عقل اغلب پیامدهای جدیتری نسبت به سایر افراد دارد.» او همچنین بر اهمیت حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها برای افراد مبتلا به زوال عقل تاکید میکند.
رباتهای درمانی
در زمینه رباتیک نیز پیشرفتهایی صورت گرفتهاست. «هیرو چان»، یک ربات نرم درمانی بدون چهره و شبیه به یک عروسک است که برای در آغوش گرفتن طراحی شدهاست.
محققان معتقدند این ربات میتواند استرس افراد مبتلا به زوال عقل را کاهش دهد. آنها در تلاشاند تا با ادغام فنآوری چتجیپیتی در این رباتها، تعامل عاطفی آنها را افزایش دهند.
پروفسور هیدنوبو سومیوکا از موسسه تحقیقاتی ارتباطات پیشرفته بینالمللی در کیوتو میگوید که در آزمایشهای اولیه با ساکنان خانههای سالمندان، متوجه شدند که گفتگوهای سادهتر از آنچه انتظار داشتند، برای تعداد بیشتری از افراد جذابتر بودهاست.
وزن کل این ربات کمتر از ۸۰۰ گرم است و قرار است به بلندگو و میکروفون مجهز شود.
با این حال، متخصصان تاکید میکنند که هوش مصنوعی نباید جایگزین تماس انسانی شود.
دنیس فراست، یکی از متخصصان این حوزه، میپرسد: «آیا یک هوش مصنوعی واقعا میتواند به زنده بودن یا نبودن من اهمیت دهد؟»
میدلتون، در پایان تاکید میکند که هر فنآوری برای افراد مبتلا به زوال عقل باید قابل تنظیم برای افراد مختلف باشد، زیرا «هیچ دو نفر مبتلا به زوال عقل شرایط یکسانی ندارند.»
او معتقد است توسعهدهندگان باید محصولات خود را نه تنها برای جامعه زوال عقل به طور کلی، بلکه برای مراحل مختلف بیماری و تواناییهای متفاوت افراد طراحی کنند.
کاراگر تاکید میکند که هوش مصنوعی باید به عنوان ابزاری برای تقویت مراقبت استفاده شود، نه جایگزینی برای تماس انسانی که در مراقبت از افراد مبتلا به زوال عقل بسیار حیاتی است.

میلیونها نفر در جهان در فصول پاییز و زمستان با چالشهای روحی روبهرو میشوند و حفظ روحیه مثبت در ماههای تاریک سال برایشان دشوار است. با این حال راهکارهایی وجود دارند که میتوانند به انسان در سازگاری با شبهای طولانی کمک کنند.
بر اساس گزارش ایندیپندنت، از هر ۲۰ نفر بریتانیایی، یک نفر با کوتاه شدن روزها «اختلال خلقی فصلی» یا اسایدی را تجربه میکند.
این اختلال با کاهش نور خورشید در فصل زمستان بروز میکند و علائمی چون خستگی، کاهش بهرهوری، مشکل در تمرکز و احساس تنهایی و غم را به همراه دارد.
طبق گزارشها، علائم این اختلال حتی پیش از تغییر ساعت رسمی آغاز میشود و میتواند زندگی روزمره افراد را مختل کند.
کتاب «مراقبت از خود در زمستان» نوشته سوزی ریدینگ، روانشناس، نگاهی تازه به فصل سرما دارد و راهکارهایی موثر برای کسانی ارائه میدهد که از ماههای سرد سال میهراسند.
پذیرش واقعیت، گام نخست در سازگاری با زمستان
نخستین گام در تغییر نگاه به زمستان، پذیرش این واقعیت است که فصلها دورههای کاملا متمایزی هستند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را از نظر آب و هوا، دما و نور دارند.
طبیعی است که هر فصل حس متفاوتی به ما بدهد و ما نیز باید واکنشی متناسب با آن داشته باشیم. زندگی مدرن به ما اجازه نمیدهد که به این تغییرات گوش فرا دهیم و با آهنگی ملایمتر پیش برویم: «به دنیای گیاهان و جانوران نگاه کنید! آنها چگونه به تغییرات محیطی واکنش نشان میدهند و در زمستان آهنگ زندگیشان را کند میکنند. چرا ما انسانها انتظار داریم که از این تغییرات تاثیر نپذیریم؟ پس نخست باید با خود مهربان باشیم و درک کنیم که از نظر زیستی، قرار نیست در زمستان همان احساس و رفتار تابستان را داشته باشیم.»
تمرین «نقطه درخشان»
کتاب «مراقبت از خود در زمستان» از اهمیت کنجکاوی سخن میگوید و توضیح میدهد که باید در زمستان، ذهن خود را به روی تجربههای تازه و شیوههای نو اندیشیدن، باز نگه داشت: «ما باید فعالانه توانایی خود را در دیدن زیباییهای طبیعی زمستان و شناخت نیازهای انسانی خود تقویت کنیم.»
در کتاب از تمرین روزانه «نقطههای درخشان» سخن گفته شده است. این نقطهها همان لحظههای کوچک و شیرین روزمره هستند که باعث میشوند احساس شادی و سلامتی کنیم: «در این چالش در پایان هر روز به چیزهای دوستداشتنی که دیده یا تجربه کردهاید میاندیشید. این تمرین ساده به مغز شما آموزش میدهد قدردان باشد و بر لحظات شادیبخش تمرکز کند.»
تحرک
تحرک، ابزاری ضروری در جعبه ابزار مراقبت زمستانی است. بهتر است روزانه ۲۰ دقیقه، در هر شرایط آب و هوایی، بیرون بروید و این کار را پیش از ظهر انجام دهید تا نور روز به شبکیه چشمتان برسد و ریتم شبانهروزی بدنتان را تنظیم کند.
اگر هوا خیلی نامساعد است و نمیتوانید بیرون بروید، دستکم در خانه کمی نرمش کنید. مهم نیست چه نوع تحرکی را انتخاب میکنید، فقط حرکت کنید! این یک ضرورت است.
تغییرات به ظاهر ساده
افزایش نور و رنگ در محیط زندگی میتواند خلق و خوی انسان را در زمستان بهبود بخشد.
از آنجا که در زمستان کمتر با طبیعت در ارتباطیم، میتوانیم با روشن کردن چراغهای متنوع، پوشیدن لباسهای روشنتر و رنگآمیزی فضای خانه و محل کار، روحیهمان را تقویت کنیم.
پژوهشها نیز اثربخشی این روشها را تایید کردهاند.
کارهایی به ظاهر ساده مانند حمام طولانی، تماشای فیلم با نوشیدنی گرم، ماساژ، پخت غذاهای مقوی و لذت بردن از عطرهای فصلی، ابزارهایی نیرومند برای آرامش روح و جسم هستند.
این فعالیتها به جای مقابله با زمستان، ما را با آهنگ آرام این فصل هماهنگ میکنند و علاوه بر ایجاد فضایی دلپذیر، از بیماریهای شایع نیز پیشگیری میکنند.
ارتباطات اجتماعی، گرمابخش روزهای سرد
حفظ ارتباط با دیگران در زمستان اهمیت ویژهای دارد. در این فصل، بسیاری از ما کمتر با دوستان و خانواده دیدار میکنیم؛ گاه به دلیل میل طبیعی به تنهایی و گاه به خاطر دورکاری بیشتر.
اما نیاز به ارتباط و احساس تعلق در هر فصلی ضروری است. پس اگر امکان دیدار رو در رو ندارید، دستکم تماسی تلفنی بگیرید و گپی دوستانه بزنید. فراموش نکنید همیشه جمعهایی هستند که میتوانید به آنها بپیوندید.
زمستان با تمام چالشهایش، فرصتی ارزشمند برای رشد شخصی است. با پذیرش طبیعت این فصل و به کارگیری راهکارهای عملی، میتوان به تقویت ذهن و جسم خود کمک کرد.
زمستان امسال میتواند فصل درخشش و شکوفایی ما باشد.

ارگاسم یکی از شگفتانگیزترین لذتهای زندگی است که فارغ از تجربه قبلی، میتواند هر کسی را به وجد آورد. با این حال، یک فرد به احتمال زیاد کمتر به این موضوع فکر کرده است که این تجربه چه در تنهایی و چه در همراهی با دیگری، چه تاثیری بر جسم و روانش میگذارد.
بر اساس گزارش رِد آنلاین، ارگاسم به عنوان یکی از پیچیدهترین واکنشهای فیزیولوژیک بدن انسان، همواره موضوع مطالعات گسترده پزشکی بوده است.
فایدههای ارگاسم
از دیدگاه تکاملی، هدف ارگاسم در مردان روشن است: انزال و انتقال اسپرم به واژن که میتواند به باروری منجر شود. اما در مورد زنان، ارگاسم برای تخمکگذاری یا باروری ضروری نیست. این موضوع به پرسشی در میان دانشمندان جهان تبدیل شده و آنها همچنان در تلاشاند تا دلیل تکاملی این پدیده را کشف کنند.
جولیا گرینی، داروساز ارشد داروخانه دیجیتال مدینو، در گفتوگو با رِد آنلاین گفت: «پژوهشی در سال ۲۰۱۶ این فرضیه را که زنان برای ترشح هورمونهای ضروری تخمکگذاری به ارگاسم نیاز دارند، رد کرده است.»
پژوهشها نشان دادهاند ارگاسم علاوه بر لذتبخش بودن، منافع متعددی دارد. این لذت شگرف، از جنبه اجتماعی به تحکیم روابط عاطفی میان شریکهای زندگی کمک میکند. همچنین با ترشح هورمونهای نشاطآور، موجب بهبود خلق و خو، تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش استرس میشود.
لرزش پاها در هنگام ارگاسم
واکنش بدن هر فرد به تحریک جنسی منحصر به خود اوست. برای برخی افراد، رسیدن به اوج لذت جنسی با لرزش پاها همراه میشود. این واکنش ارتباطی به نوع فعالیت جنسی ندارد و به دلیل افزایش سطح آدرنالین در زمان ارگاسم روی میدهد.
در جریان رابطه جنسی، ماهیچههای بدن به تدریج دچار تنش میشوند و منقبض میگردند. به گفته گرینی، ماهیچههای پا به دلیل نزدیکی به اندام تناسلی و سهولت انقباض، بیشترین میزان تنش را در طول رابطه جنسی تجربه میکنند.
پس از رسیدن به اوج لذت، تمام این تنش عضلانی رها میشود و شل شدن ناگهانی ماهیچهها میتواند موجب لرزش پاها شود. این لرزش طبیعی است و نباید موجب نگرانی شود.
تغییرات هورمونی در زمان ارگاسم
در هنگام ارگاسم، تغییرات هورمونی چشمگیری در بدن رخ میدهد.
به گفته گرینی، ترشح اکسیتوسین در طول رابطه جنسی، باعث انقباضهای موزون ماهیچهها و انزال میشود.
این هورمون پیوند عاطفی را نیز تقویت میکند و اگر پیش از ارگاسم به میزان زیادی ترشح شود، میتواند تجربه جنسی را شدیدتر کند.
پس از رسیدن به اوج لذت، مغز دوپامین آزاد میکند؛ یک انتقالدهنده عصبی که حس لذت و رضایت را به ارمغان میآورد.
البته نقش این هورمونها تنها به این موارد محدود نمیشود. برای نمونه، اکسیتوسین در ایجاد پیوند عاطفی، نعوظ و انزال نیز نقش مهمی دارد.
پژوهشها نشان دادهاند که دوپامین نه تنها «تسریعکننده ارگاسم» است بلکه یک انتقالدهنده عصبی کلیدی در برانگیختن ارگاسم نیز به شمار میرود.
سردردهای پس از ارگاسم
یکی از عوارض ناخوشایند ارگاسم میتواند سردرد باشد. این نوع سردرد در افراد مبتلا به میگرن شیوع بیشتری دارد. گرچه این نوع سردرد ممکن است شبیه سردردهای معمولی به نظر برسد اما سازوکار پیچیدهتری دارد.
جنیفر سورچ، بنیانگذار آکادمی تانترای مدرن، گفت: «گرچه به این حالت سردرد میگوییم اما در واقع دردی است که از انقباض ماهیچههای سر و گردن ناشی میشود. این انقباض باعث گشاد شدن رگهای خونی و ایجاد دردی مبهم است.»
عطسه پس از ارگاسم
گرچه عطسه کردن پس از ارگاسم چندان جذاب نیست اما پدیدهای طبیعی است. سورچ توضیح داد که این واکنش به دلیل تحریک بافتهای درون بینی رخ میدهد.
جالب اینجاست که ارگاسم میتواند به باز شدن مجاری بینی نیز کمک کند.
به گفته سورچ، این اتفاق به دلیل فعال شدن سیستم «جنگ یا گریز» و ترشح آدرنالین است که باعث کاهش التهاب و باز شدن مجاری تنفسی میشود. پس اگر دچار گرفتگی بینی هستید، رابطه جنسی نه تنها مشکل را بدتر نمیکند بلکه میتواند به بهبود آن کمک کند.
فعالیت مغز در هنگام ارگاسم
مغز پیش و پس از ارگاسم دستخوش تغییرات چشمگیری میشود، هر چند ما به طور آگاهانه متوجه این تغییرات نیستیم. در این هنگام، بخش مسئول استدلال و تصمیمگیری کمتر فعال میشود و به همین دلیل است که برخی افراد در طول رابطه جنسی جسورتر عمل میکنند.
از آنجا که رابطه جنسی تجربهای سرشار از حسهای گوناگون است، بخشهای مختلفی از مغز در آن درگیر میشوند. جالب اینجاست که پژوهشها نشان دادهاند مغز میتواند مسیرهای جدیدی برای لذت ایجاد کند که لزوما به اندامهای جنسی وابسته نیستند.
این یافته بهویژه برای افرادی که به دنبال روشهای متفاوت تحریک هستند یا آسیبدیدگی در اندامهای جنسی دارند، امیدبخش است.
بر اساس مطالعهای که در ژورنال آو سکشوال مدیسن منتشر شده، میانگین زمان رسیدن به اوج لذت جنسی در زنان حدود ۱۳/۴۶ دقیقه است. این یافته که از مطالعهای روی ۶۴۵ زن دگرجنسگرا به دست آمده نشان میدهد این زمان میتواند بین ۱۲/۷۶ تا ۱۴/۰۶ دقیقه متغیر باشد.
نکته جالب این که حدود یکپنجم از شرکتکنندگان گفتهاند به اوج لذت نمیرسند و فقط ۳۱/۴ درصد در هنگام آمیزش همراه با دخول به این نقطه میرسند.
این پژوهش نشان میدهد سایر فعالیتهای جنسی نیز به اندازه آمیزش در رسیدن به تجربه ارگاسم موثر هستند.
چالشهای رسیدن به ارگاسم
مطالعات نشان میدهند ۱۹ درصد افراد دارای واژن (زنان) با مشکلات مداوم در رسیدن به ارگاسم مواجه هستند، در حالی که تنها هشت درصد تجربه ارگاسم چندگانه را آسان میدانند.
دلایل متعددی از جمله کمبود لذت جنسی، آسیبهای گذشته، شرایط سلامت روان مانند افسردگی و عوارض جانبی داروها میتواند در این مساله نقش داشته باشد.
راهکارهای درمانی
متخصصان برای افرادی که در رسیدن به ارگاسم مشکل دارند، راهکارهایی مانند ماساژ یونی تانتریک را پیشنهاد میکنند. این روش ترکیبی از ماساژ لمسی آگاهانه، تکنیکهای تنفسی و مراقبه است که به آرامش ذهن و حضور بیشتر در بدن، همچنین برقراری ارتباط موثر با شریک جنسی کمک میکند.
در صورت تداوم مشکل، مشورت با متخصصان توصیه میشود.