معاون محیط زیست البرز: تالاب صالحیه خشک و به یکی از کانونهای ریزگرد تبدیل شده است



احمدرضا جلالی، زندانی دو تابعیتی ایرانی- سوئدی که جمهوری اسلامی او را به اعدام محکوم کرده است، در پیامی صوتی از زندان اوین، دولت سوئد را به بیتوجهی به وضعیت خود متهم کرد و گفت بهنظر میرسد بهدلیل تابعیت دوگانهاش، بهعنوان شهروندی درجه دوم محسوب میشود.
احمد رضا جلالی که این پیام صوتی را برای همسرش ویدا مهراننیا ارسال کرده و ایراناینترنشنال آن را شنیده است، گفت:«مقامات سوئدی از وضعیت من مطلع هستند، اما هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت من انجام نشده است. به نظر میرسد که آنچه ممکن است بهعنوان یک شهروند سوئدی برای من رخ دهد، اولویتی برای مقامات سوئدی ندارد. من در خطر مرگ، چه از طریق اعدام و چه بهدلیل وضعیت وخیم سلامتی هستم. تصمیمی که ۷ ماه پیش توسط مقامات گرفته شد، این فرضیه را تایید میکند. من در میان این شرایط وحشتناک و با خطر قریبالوقوع اعدام رها شدهام. به نظر میرسد که به دلیل تابعیت دوگانهام، بهعنوان یک شهروند درجه دوم در نظر گرفته میشوم.»
جلالی در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ پس از اینکه به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز به ایران سفر کرد، بازداشت و به «جاسوسی» متهم شد.
ابوالقاسم صلواتی، قاضی دادگاه انقلاب برای او حکم اعدام صادر کرد و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.
جلالی بارها اتهام جاسوسی را رد کرده و گفته است پروندهسازی برای او و صدور این حکم به دلیل «نپذیرفتن درخواست همکاری با سپاه پاسداران و جاسوسی از کشورهای غربی» بوده است.
همسر جلالی با اشاره به مبادله حمید نوری در ازای دو شهروند سوئدی گفت که دولت سوئد در نجات جان دیگر زندانیان دوتابعیتی «کوتاهی کرده» است.
روز ۲۵ خرداد، حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت که در کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران مشارکت داشته است با یوهان فلودروس و سعید عزیزی، دو شهروند سوئدی مبادله شد.
با گذشت کمتر از یک هفته از این مبادله، جلالی در فایلی صوتی از زندان اوین از اولف کریسترسون، نخستوزیر سوئد انتقاد کرد و گفت دولت این کشور او را «بیپناه» به حال خود رها کرده است.
او در این نامه به شرایط بغرنج خود در زندان اوین اشاره کرده و گفته بود حدود سه هزار روز را در «غاری وحشتناک» گذرانده است.
کمپین آزادی احمدرضا جلالی، دوم آذرماه امسال، ضمن به اشتراکگذاری فراخوانی اعلام کرد که سه هزار و ۱۱۳ روز از گروگانگیری این پژوهشگر ایرانی-سوئدی میگذرد و او در معرض خطر قریبالوقوع اعدام است.
احمدرضا جلالی روز ۱۴ تیر و پس از حدود ۱۰ روز، اعتصاب غذای خود را به دلیل وخامت حالش در زندان شکست.
ایراناینترنشنال، روز ۲۰ تیرماه امسال به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد احمدرضا جلالی، پس از پایان اعتصاب غذا در شرایط جسمی نامناسبی به سر میبرد و به شدت ضعیف و لاغر شده است.
پیش از آن نیز سازمان عفو بینالملل درباره خطر فزاینده اعدام جلالی هشدار داده و اعلام کرده بود این پژوهشگر زندانی، دچار آریتمی قلبی، کمخونی و فشار خون شده اما از دسترسی به موقع و کافی به مراقبتهای بهداشتی محروم مانده است.
احمدرضا جلالی در ابتدای پیام صوتی خود گفت: «امروز ۲۵ دیماه ۱۴۰۳، ۵۳ سالگی من است. هشت سال و ۹ ماه است که در زندان اوین ایران بازداشت شدهام، سه هزار و ۱۸۵ روز را بدون هیچ مرخصی در سلولی وحشتناک گذراندهام. اخیرا خانوادهام نهمین کریسمس و آغاز سال جدید را بدون من سپری کردند. پسرم تنها چهار سال داشت که بازداشت شدم و اکنون ۱۳ ساله است. بعد از تقریباً ۹ سال وحشتناک، به بیماریهای متعددی مبتلا شدهام، از جمله آرتریت، درماتیت، سنگ کیسه صفرا، نوروپاتی و ضربان قلب پایین که برادیکاردی نامیده میشود و زندگیام را به خطر انداخته و مرا در معرض ایست قلبی ناگهانی قرار داده است. نگاهی به تصویر من وضعیت مرا در زندان توضیح میدهد.»
احمدرضا جلالی در ادامه پیام صوتی خود از زندان اوین افزود: «در ۹ سال گذشته، مقامات سوئدی تمام قطعنامهها، گزارشها و بیانیههای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و کارشناسان، عفو بینالملل، پارلمان اروپا، دانشگاهیان و همچنین دادخواستهایی که توسط ۱۰۰ هزار نفر در سراسر جهان امضا شدهاند را نادیده گرفتهاند. با توجه به شرایط ناعادلانه و شکنجهآمیزی که تجربه کردهام، مقامات به همه این درخواستهای قانونی برای آزادی من توجهی نکردهاند. همچنین، هیچ یک از مقامات سوئدی تاکنون از همسرم درباره مدارک بیگناهی من که تمام اتهامات ساختگی علیه من را رد میکنند، سوال نکردهاند.»
او گفت: «در طول ۷ ماه گذشته، پس از معامله مبادله، رویکردها مشابه گذشته به نظر میرسد. ما همچنان همان سخنان مقامات سوئدی را میشنویم که میگویند پرونده مرا پیگیری میکنند. اما در عمل، هیچ بهبودی حاصل نشده و هیچ اقدام واقعی برای بازگرداندن من به خانه انجام نشده است. من همچنان در شرایطی رها شدهام که هر روز امکان بدترین اتفاق، شاید اعدام، وجود دارد. از مقامات سوئدی درخواست میکنم که اقدامات خود را برای بازگرداندن من به خانه پس از سه هزار و ۱۸۵ روز تقویت کنند.

بیش از ۶۰۰ تن از معلمان، نویسندگان، هنرمندان و فعالان سیاسی و مدنی در داخل و خارج از ایران با امضای بیانیهای ضمن اعتراض به حکم زندان و محرومیت از تدریس احمد درخشان، معلم و نویسنده، این حکم را نشاندهنده ادامه سیاست سرکوب نخبگان فرهنگی دانستند و خواستار لغو آن شدند.
شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی کرج احمد درخشان را به یک سال زندان، دو سال محرومیت از شغل معلمی، ممنوعیت خروج از کشور و انفصال از مشاغل دولتی محکوم کرده است.
در بیانیه معلمان، نویسندگان و فعالان سیاسی و مدنی گفته شده است:«در ماههای اخیر و پس از انتخابات ریاستجمهوری، شاهد افزایش سرکوب روشنفکران و فعالان اجتماعی بودهایم. علیرغم وعده حاکمیت برای «وفاق ملی»، هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری همچنان به برخوردهای امنیتی با معلمان پیشرو ادامه میدهند و قوه قضاییه نیز با تکرار روشهای قبلی، احکام ناعادلانهای را صادر و اجرا میکند.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ششم دی ماه خبر داده بود که با ادامه سرکوب معلمان، احمد درخشان به یک سال زندان و محرومیت از تدریس محکوم شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با محکوم کردن حکم صادرشده علیه احمد درخشان، این حکم را نشانگر ادامه فشارهای سیستماتیک بر معلمان و فعالان اجتماعی دانسته بود.
احمد درخشان پیشتر نیز در ۱۵ مهر ماه امسال به اتهام تبلیغ علیه نظام مورد بازجویی و پیگرد قرار گرفته بود.
به گفته امضاکنندگان این بیانیه، «این حکم ناعادلانه علیه یک معلم محبوب و نویسنده آثاری چون رمانهای «پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا» و «مه مانی»، نشاندهنده پافشاری حکومت بر ادامه سیاست سرکوب نخبگان فرهنگی است.»
در این بیانیه گفته شده است که «نتیجه این رویکرد خطرناک سرخوردگی اندیشمندان دلسوز در ایران و تشدید بحرانهایی است که زندگی سیاسی و اجتماعی ما را مختل کرده است.»
امضاکنندگان این بیانیه، ضمن اعتراض به این حکم، تاکید کردند: از دادگاه تجدید نظر انتظار داریم که با لغو این حکم ناعادلانه، از پایمال شدن حقوق احمد درخشان و افزایش ناامیدی نخبگان و مردم نسبت به صدور چنین احکامی جلوگیری کند.
تقی اسدیان، مریم افراز، علی افشاری، شهرام اقبال زاده، امید اقدمی، ساناز الهیاری، هوشیار انصاریفر، هانیه بختیار، حجت بداغی، کوکب بداغی، امین بزرگیان، آزاده بلاش، یدالله بلدی، محمود بهشتی لنگرودی، علیرضا بهنام، محمد پروین، میلاد پورعیسی، هیراد پیربداقی، سپیده جدیری، امیر چمنی، آتفه چهارمحالیان، مهرداد حجتی، سیاوش رازانی، عاطفه رنگریز، ژاله روحزادُنسیم سلطان بیگی، فاطمه شمس، رضا شهابی، خسرو صادقی بروجنی، راحله طارانی، احسان عابدی، صدرا عبداللهی، اسماعیل عبدی، عزیز قاسم زاده، میلاد فدایی اصل، مسعود فرهیخته، فرنگیس قشقایی، جواد مجابی، شوکت محمدی، نفیسه مرادی، داریوش معمار، خدیجه مقدم، رضوان مقدم، سعیده منتظری، مهشید ناظمی، علی نجاتی، رضا نجفی، اکرم نصیریان، شیوا نظرآهاری، صالح نیکبخت و هنگامه هویدا از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.

شبکه تلویزیونی انبیسی نیوز آمریکا در گزارشی که در وبسایت خود منتشر کرده، گزارش داده که مسعود پزشکیان، رییس دولت در جمهوری اسلامی در مصاحبهای اختصاصی با این شبکه گفته است که تهران هرگز قصد ترور دونالد ترامپ را نداشته و در آینده نیز چنین کاری نخواهد کرد.
قرار است نسخه کامل این مصاحبه که در تهران انجام گرفته، چهارشنبه ۲۶ دی ماه پخش شود.
به نوشته وبسایت انبیسی نیوز، زمانی که خبرنگار این شبکه از مسعود پزشکیان درباره سخنان مقامات آمریکایی مبنی بر قصد جمهوری اسلامی برای ترور ترامپ سوال شد، پزشکیان در پاسخ گفت: «این یکی دیگر از همان نقشههایی است که اسرائیل و دیگر کشورها برای ترویج ایرانهراسی طراحی کردهاند. ایران هرگز تلاش نکرده و قصد ندارد کسی را ترور کند. حداقل تا جایی که من میدانم.»
او در پاسخ به پرسش دوباره لستر هولت، مجری و خبرنگار شبکه انبیسی نیوز که پرسید: «شما میگویید هرگز طرحی ایرانی برای کشتن دونالد ترامپ وجود نداشته است؟» پاسخ داد:«به هیچوجه.»
پزشکیان گفت: «ما هرگز برای چنین کاری اقدام نکردهایم و هرگز هم چنین کاری نخواهیم کرد.»
شبکه انبیسی نیوز توضیح داده است:«این اولین مصاحبه پزشکیان با رسانههای خارجی از زمان انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده است. مصاحبه با حضور یک مترجم دولتی انجام شد که بهصورت همزمان ترجمه میکرد. شبکه نیز این ترجمه را بهطور مستقل بازبینی کرده و در صورت وجود اختلافات، این گزارش به ترجمه مستقل استناد میکند.»
در ماه نوامبر، وزارت دادگستری ایالات متحده جمهوری اسلامی را به تلاش برای ترور دونالد ترامپ در زمان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متهم کرد.
وزارت دادگستری ایالات متحده، جمعه ۱۸ آبان با انتشار بیانیهای اعلام کرد که یک مقام ناشناس در سپاه پاسداران در سپتامبر گذشته به یک رابط، به نام فرهاد شاکری، دستور داده است تا طرحی را برای نظارت و در نهایت کشتن دونالد ترامپ تهیه کند.
پیشتر نیز دولت آمریکا تایید کرده بود که جمهوری اسلامی برای انتقامگیری از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، در پی کشتن دونالد ترامپ و شماری از مقامات دولت اول او از جمله مایک پمپئو، برایان هوک و جان بولتون هستند.
شبکه انبیسی نیوز پیش از این نیز به نقل از مقامات آمریکا گزارش داده بود که جمهوری اسلامی در اواسط اکتبر سال گذشته از طریق دیپلماتهای سوئیسی در پیامی کتبی به واشینگتن اعلام کرده که قصد کشتن ترامپ را ندارد.
تنشهای گذشته با ترامپ
در دور اول ریاستجمهوری ترامپ، تنشها بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی افزایش یافت. در سال ۲۰۱۸، ترامپ ایالات متحده را از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی، موسوم به برجام خارج ساخت، تحریمها را بازگرداند و اقدامات تنبیهی بیشتری علیه تهران اعمال کرد.
دولت بایدن سپس مذاکرات غیرمستقیمی را با جمهوری اسلامی برای احیای برجام انجام داد، اما این مذاکرات به نتیجهای نرسید.
پزشکیان در گفتوگو با انبیسی نیوز گفت که جمهوری اسلامی اصولا برای گفتوگو با دولت دوم ترامپ آمادگی دارد، اما ایالات متحده در گذشته به تعهدات خود پایبند نبوده و در صدد سرنگونی جمهوری اسلامی بوده است.
او افزود: «مشکل ما در گفتوگو نیست. مشکل ما در تعهداتی است که از گفتوگو و مذاکره ناشی میشود و باید به آنها عمل کنیم.»
از زمان خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، جمهوری اسلامی هم تعهدات خود را نادیده گرفته، برخی از بازرسیهای سازمان ملل را مسدود کرده و در کارهای غنیسازی اورانیوم پیشرفتهایی داشته است. مقامات آمریکایی میگویند که جمهوری اسلامی بهطور چشمگیری ذخایر اورانیوم غنیشده خود را افزایش داده و احتمالا مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت بیش از ۱۲ سلاح هستهای دارد.
پزشکیان در مورد احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران گفت که جمهوری اسلامی بهدنبال جنگ نیست اما در صورت حمله به تاسیسات هستهای، آماده دفاع از خود است.
او افزود: «طبیعتا به هر اقدامی واکنش نشان خواهیم داد. ما از جنگ نمیترسیم، اما به دنبال آن هم نیستیم. من بهطور جدی امیدوارم که این اتفاق نیفتد، زیرا به ضرر همه بازیگران و نه فقط ما خواهد بود.»
شکستهای اخیر تهران
از زمان انتخاب پزشکیان در تابستان گذشته، جمهوری اسلامی با مجموعهای از شکستهای شدید در شبکه نیابتی خود در منطقه مواجه شده است. نیروهای اسرائیلی خسارات سنگینی به حزبالله در لبنان و نیروهای حماس در غزه وارد کردهاند. همچنین، حکومت بشار اسد در سوریه، که متحد نزدیک تهران محسوب میشد، ماه گذشته سقوط کرد. علاوه بر این، اسرائیل اهدافی را در داخل ایران مورد حمله قرار داده است.
با این همه و به نوشته وبسایت انبیسی نیوز، پزشکیان در مصاحبه خود با این شبکه ضعف موقعیت جمهوری اسلامی را انکار کرده است.
او گفت: «در مقایسه با سال گذشته، ما در داخل کشور منسجمتر و قدرتمندتر و با مشارکت هستیم. امنیت کشور ما مستحکمتر است.»
به نوشته انبیسی نیوز این مصاحبه در بحبوحه مذاکرات دیپلماتیک فشرده برای دستیابی به توافق آتشبس بین اسرائیل و حماس در غزه انجام شده است.

بیش از ۶۰۰ تن از نویسندگان، معلمان، هنرمندان و کنشگران سیاسی و مدنی در داخل و خارج از ایران با امضای یک بیانیه با اعتراض به حکم دادگاه علیه احمد درخشان، معلم و نویسنده، آن را نشاندهنده پافشاری حکومت بر ادامه سیاست سرکوب نخبگان فرهنگی دانستند.
این نویسنده و معلم از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب کرج، به یک سال زندان، دو سال محرومیت از شغل معلمی، ممنوعیت خروج از کشور و انفصال از مشاغل دولتی محکوم شده است.
در این بیانیه آمده: «نتیجهی این رویکرد خطرناک، سرخوردگی اندیشمندان دلسوز کشور و تشدید بحرانهایی است که زندگی سیاسی و اجتماعی ما را مختل کرده است.»
امضاکنندگان این بیانیه خواهان لغو این حکم ناعادلانه از سوی دادگاه تجدید نظر شدند.

اکونومیست در گزارشی تحلیلی، پیامدهای تحریمهای جدید آمریکا علیه صادرات نفت ایران را بررسی کرده و با اشاره به سیاستهای احتمالا سختگیرانهتر دونالد ترامپ، پیشبینی کرده است که واردات چین که تقریبا تمامی نفت صادراتی ایران را میخرد، یک میلیون بشکه در روز کاهش مییابد.
صادرات نفت جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی در مقایسه با سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۲ برابر شده و به یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود. اما اکنون، حتی قبل از بازگشت ترامپ به کاخ سفید وضعیت تغییر کرده و انتظار میرود که این روند تشدید شود.
۲۰ میلیون بشکه نفت سرگردان ایران در دریاها
به نوشته اکونومیست، در تاریخ ۲۵ نوامبر، نفتکش «الوا» (Elva)، که با پرچم سائوتومه و پرینسیپ ثبت شده است، بهطور مخفیانه دو میلیون بشکه نفت خام ایران را در سواحل مالزی بارگیری کرد. معمولاً سفر از این نقطه به شمال شرقی چین، مقصد احتمالی این نفتکش، کمتر از دو هفته طول میکشد، اما این بار نه.
اکونومیست در گزارش خود نوشته است ایالات متحده در سوم دسامبر این نفتکش را به اتهام نقض تحریمها در فهرست سیاه قرار داد و هرگونه معامله با آن را مشمول مجازات کرد. اکنون، شش هفته گذشته و این نفتکش همچنان کمتر از ۲۰ کیلومتر دورتر از محلی که بار خود را دریافت کرده بود، سرگردان است.
به نوشته اکونومیست الوا تنها نفتکشی نیست که در این وضعیت بهسر میبرد. از ماه اکتبر، زمانی که دولت بایدن برخورد با نفتکشهای مرتبط با جمهوری اسلامی را تشدید کرد، صادرات نفت خام ایران به چین – که تقریباً تمامی نفت ایران را خریداری میکند – یکچهارم کاهش یافت و به ۱.۳ میلیون بشکه در روز رسید.
همزمان، بارگیری نفت از ایران به امید تغییر شرایط ادامه یافته است. اما نتیجه این شده است که اکنون نفت ایران چهار برابر بیشتر از گذشته، در دریا سرگردان مانده است.
اکونومیست میزان این نفت سرگردان را حدود ۲۰ میلیون بشکه تخمین زده و نوشته است که بیشتر این نفت در سواحل مالزی و سنگاپور معطل مانده است.
اکونومیست در ادامه گزارش خود به تشدید فشارهای دولت بایدن در روزهای پایانی خود بر روسیه نیز اشاره کرده و نوشته است که در ۱۰ ژانویه، مقامات آمریکایی تحریمهای جدیدی علیه ۱۴۳ نفتکش اعمال کردند که ۴۲ درصد صادرات نفت دریایی روسیه در سال گذشته را دربرمیگیرد. این تحریمها همچنین شامل صادرکنندگان و بیمهگران بزرگ نیز میشود.
به نوشته اکونومیست این اقدام در کوتاهمدت برای ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، مشکلاتی ایجاد خواهد کرد و یکی از دلایلی است که باعث شده قیمت نفت برنت، شاخص جهانی قیمت نفت، در ۱۳ ژانویه به ۸۱ دلار در هر بشکه برسد که بالاترین قیمت نفت در پنج ماه گذشته محسوب میشود.
اکونومیست سپس با مقایسه روسیه و ایران تاکید میکند که جمهوری اسلامی با تهدید بزرگتری روبهروست. دونالد ترامپ در مورد محاصره روسیه همچنان تصمیمی نگرفته اما مصمم است که منابع مالی جمهوری اسلامی را بخشکاند.
اکونومیست احتمال داده که موفقیت ترامپ در چنین اقدامی میتواند بازارهای جهانی انرژی را مختل کند.
شکست رویکرد ملایم بایدن در قبال جمهوری اسلامی
جو بایدن در بخش عمدهای از دوران ریاست جمهوری خود بر رشد تجارت نفت ایران چشم بست. بین سال ۲۰۱۸، زمانی که اولین دولت ترامپ تحریمهای سختی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد، و سال ۲۰۲۴، صادرات نفت خام ایران ۱۲ برابر شد و به ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید. سپس، در ماه اکتبر، بایدن تغییر رویکرد داد. در ماههای بعد، وزارت خزانهداری آمریکا ۵۵ نفتکش را به فهرست سیاه خود اضافه کرد که معادل یکسوم ناوگان «اشباح» است که وظیفه حمل نفت خام ایران را بر عهده دارد.
به نوشته اکونومیست، برخی از افراد آشنا با دولت بایدن میگویند مقامات متوجه شدهاند که رویکرد ملایم آنها نسبت به جمهوری اسلامی شکست خورده است. جمهوری اسلامی نه بهخاطر تحریمها بلکه بهخاطر پیروزیهای اسرائیل بر حماس و حزبالله و همچنین سقوط بشار اسد در سوریه تضعیف شده است. در عین حال، تهران به دستیابی به سلاح هستهای نزدیکتر شده است. از سوی دیگر، عرضه جهانی نفت فراوان و تقاضا کمتر است و این امر، این احتمال را کاهش میدهد که اجرای تحریمهای شدید علیه جمهوری اسلامی به مصرفکنندگان آمریکایی آسیب برساند. در هر صورت، بنزین گرانتر از این پس مشکل ترامپ خواهد بود.
اکونومیست در گزارش خود نوشته است که دولت بایدن بهطور هوشمندانه از تحریمها استفاده میکند. بیشتر نفت ایران را پالایشگاههای کوچکی در شمال شرقی چین میخرند که به «قوریها» معروف هستند. این پالایشگاهها برای سودآوری به نفت ارزان متکی هستند و محصولات خود را در داخل کشور به ارز محلی میفروشند، که آنها را در برابر تحریمهای ثانویه، که شرکتهای آمریکایی را از معامله با هر شرکتی که بهطور آگاهانه نفت ایران را بخرد منع میکند، ایمن میکند. اما این پالایشگاهها در عین حال نیازمند نفتکشهایی هستند که در بندرهای چینی پهلو بگیرند و نفت ارزان ایران را به دست آنها برسانند. بسیاری از این کشتیها از راه حمل کالا به آمریکا نیز درآمد کسب میکنند.
بهنوشته اکونومیست، طراحان تحریمها با آگاهی از این موضوع، نفتکشهایی را هدف قرار دادهاند که مسئول آخرین مرحله از سفر نفت ایران، معمولاً از مالزی به چین، هستند. اکنون بنادر چینی از ترس مجازات شروع به رد درخواست این نفتکشها برای پهلو گرفتن کردهاند.
در ششم ژانویه، گروه بندری شاندونگ، که بنادر مختلفی از جمله چینگدائو، ریژائو و یانتای را مدیریت میکند، پهلوگیری نفتکشهای موجود در فهرست سیاه آمریکا را ممنوع اعلام کرد. با کاهش عرضه، نفت خام ایران اکنون تنها با تخفیف ۱.۵۰ دلار در بشکه نسبت به قیمت نفت برنت، شاخص جهانی، معامله میشود، درحالی که این تخفیف سه ماه پیش شش و نیم دلار برای هر بشکه بود. این افزایش قیمت باعث شده است برخی از پالایشگاههای کوچک از بازار خارج شوند و در نتیجه تقاضا برای نفت ایران کاهش یابد.
بهنوشته اکونومیست، جمهوری اسلامی سخت در تلاش است تا نفتکشهای موجود در فهرست سیاه را با نفتکشهای «پاک» جایگزین کند، کاری که سابقه انجام آن را دارد. اما ناوگان جهانی اشباح که اکنون بیشتر نفت صادراتی روسیه را جذب میکند، آنقدر بزرگ شده که ممکن است دیگر کشتی کافی برای استخدام وجود نداشته باشد، بهویژه آنکه روسیه نیز به کشتیهای جدیدی نیاز دارد تا آنها را جایگزین کشتیهایی کند که آمریکا هفته گذشته در فهرست سیاه خود قرار داد.
از سوی دیگر، پالایشگاههای کوچک چینی با تنگناهای دیگری مواجه هستند. انبوه هپالایشگاههای بزرگتر و جدیدتری که در چین ساخته شدهاند حاشیه سود این پالایشگاهها را کاهش دادهاند. همچنین دولت چین سهمیه اندکی برای واردات نفت از سوی این پالایشگاهها اختصاص داده که از آلایندگی بالایی برخوردارند.
بازگشت ترامپ
بهنوشته اکونومیست، ترامپ در چنین وضعیتی وارد عمل میشود و بهعنوان اولین اقدام، دولت او میتواند نفتکشها و بازرگانان بیشتری را به فهرست سیاه خزانهداری اضافه کند. اقدام بزرگتر، که به گفته برخی از افراد آگاه، تیم ترامپ در حال بررسی آن است، این خواهد بود که به چین اطلاع دهد آمریکا بنادر دریافتکننده نفت ایران را تحریم خواهد کرد. تهاجمیترین گزینه میتواند اعمال تعرفههای سنگین بر چین باشد تا زمانی که دولت چین توافق کند واردات نفت ایران را ممنوع کند و سایر شرایط را بپذیرد.
استفاده از چنین تاکتیکهایی میتواند صادرات نفت خام ایران را تا تابستان بیش از یک میلیون بشکه در روز کاهش دهد. بهنوشته اکونومیست، چنین امری اگرچه میتواند قیمت نفت در هر بشکه را بین پنج تا ۱۰ دلار افزایش دهد، اما چنین افزایش قیمتی برای مصرفکنندگان آمریکایی قابل قبول خواهد بود و در عین حال باعث کمک به تولیدکنندگان نفت در ایالات متحده خواهد شد.
اکونومیست در پایان گزارش خود به یک سناریو کمتر خوشبینانه نیز پرداخته و نوشته است که ممکن است جمهوری اسلامی با حمله به سایر کشورهای خلیج فارس یا بدتر از آن، بستن تنگه هرمز – آبراهی که ۳۰ درصد نفت خام و ۲۰ درصد گاز طبیعی مایع جهان از آن عبور میکند – به تحریمها علیه خود پاسخ دهد. در این صورت، آمریکا ممکن است با اعزام نیروی دریایی خود واکنش نشان دهد. رهبران جمهوری اسلامی بارها گفتهاند که اگر آنها نتوانند صادرات داشته باشند، هیچکس دیگر هم چنین امکانی را نخواهد داشت. آنها وقتی تحت فشار قرار گیرند، ممکن است به اقدامات ناامیدانه متوسل شوند. بنابراین، اگرچه اکنون بهترین زمان برای یک حمله اقتصادی به جمهوری اسلامی است، اما این اقدام گزینهای کاملا امن نخواهد بود.