از یک سو، رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، بارها تاکید کرده است که «مذاکره با آمریکا» بهدلیل «بیاعتمادی به این کشور» مد نظر نیست. از سوی دیگر، اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، حاوی پیامهایی متفاوت بوده است.
پزشکیان در گفتوگو با شبکه خبری انبیسی نیوز آمریکا از آمادگی تهران برای مذاکره با آمریکا خبر داده و تاکید کرده است که جمهوری اسلامی هرگز بهدنبال کشتن ترامپ نبوده و نخواهد بود.
این تناقضها پرسشهایی جدی درباره سیاستهای واقعی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. آیا این اختلافنظرها ناشی از یک تقسیم کار عمدی میان مقامات است؟ یا اینکه نشاندهنده بیبرنامگی و تناقضات ساختاری در تصمیمگیریهای کلان نظام است؟
سیاست دوگانه یا نمایش تقسیم کار؟
یکی از دلایل احتمالی این تناقضها میتواند به تقسیم کار عمدی میان مقامات جمهوری اسلامی بازگردد. بهنظر میرسد خامنهای تلاش میکند چهرهای تسلیمناپذیر از خود به نمایش بگذارد، در حالی که به دیپلماتها و مقامات دیگر نظیر پزشکیان، ظریف و عراقچی اجازه داده میشود درباره امکان مذاکره با آمریکا صحبت کنند.
این رویکرد به خامنهای اجازه میدهد در هر دو حالت دست بالا را داشته باشد:
۱-در صورت موفقیت مذاکرات، او میتواند بگوید که این توافق بهرغم عدم اعتماد او به آمریکا انجام شده و نشاندهنده انعطافپذیری دولت ایران است.
۲-در صورت شکست مذاکرات، خامنهای با تاکید بر موضع اولیه خود مبنی بر بیاعتمادی به آمریکا، شکست را گردن طرفهای مذاکرهکننده بیندازد.
به این ترتیب، خامنهای از مسئولیتپذیری در قبال هر نتیجهای شانه خالی میکند و همچنان وجهه خود را بهعنوان «رهبر مقاوم» حفظ میکند.
یکی دیگر از جنبههای این تناقضها، استراتژی جمهوری اسلامی برای خرید زمان در برابر فشارهای بینالمللی است.
با بازگشت ترامپ به قدرت و افزایش تهدیدهای اسرائیل، بهنظر میرسد جمهوری اسلامی تلاش دارد از طریق اظهارات متناقض و گاه متضاد، فشارها را کاهش دهد و در عین حال از اتخاذ تصمیمات قاطع خودداری کند.
خامنهای میداند که ترامپ و نتانیاهو تهدیدهایی جدی برای بقای جمهوری اسلامی هستند. بنابراین، بهنظر میرسد او در تلاش است با حفظ وجهه خود در میان طرفدارانش، ضمن حفظ موضع سرسختانه، راههایی برای مهار این تهدیدها بیابد.
رویکرد عدم توافق و عدم تحریک آمریکا: سناریو سوم، به این معنا که جمهوری اسلامی بدون ورود به مذاکره و توافق، از اقدامات تحریکآمیز در زمینه برنامههای هستهای و موشکی پرهیز کند. این رویکرد یعنی جمهوری اسلامی در نهایت با آمریکا توافق نکند اما ضمن تحمل فشارهای تحریمی آمریکا تلاش کند آمریکا و اسرائیل را برای جنگ علیه خود تحریک نکند.
علاوه بر این، شکافها و اختلافات درون حاکمیت نیز نمایان شدهاند. گروهی از مسئولان معتقدند که برای حفظ نظام نباید از مواضع خود در برابر مردم و در برابر آمریکا عقبنشینی کرد. در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که برای بقا و جلوگیری از قیام مردم، باید به سمت مذاکره و توافق با آمریکا رفت و از سختگیری بر مردم کاست.