در کنسرتی کوچک در برلین، هانا کامکار با چشمانی بسته آواز میخواند؛ با صدایی که سالها در وطنش سرکوب شده است. جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته، آواز زنان را ممنوع کرد و آنها را با ابزارهای قضایی و امنیتی به سکوت واداشت، اما هانا و زنان دیگر این سد را شکستند.
با ابلاغ بخشنامه جدید سازمان امور مالیاتی، کلیه مزایا و فوقالعادههای دریافتی کارکنان دولتی و غیردولتی، از جمله کمکهزینه عائلهمندی، مسکن و پاداش تولید، تحت عنوان درآمد مشمول مالیات شناسایی و مسئولیت محاسبه آن به سازمان امور مالیاتی منتقل شد.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در نشست وزرای سازمان همکاری اسلامی گفت: «حمایت بیدریغ دولت و مردم جمهوری اسلامی از فلسطین تردیدناپذیر است.»
او اضافه کرد: «این تعهد همیشگی ما تحت هیچ شرایطی کم رنگ نخواهد شد.»
صمد پورشه، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی در دهدشت با انتشار ویدیویی در اینستاگرام که نشان میدهد او لبهایش را دوخته است، نوشت شنبه ۱۸ اسفند با لبهای دوخته در دادگاه انقلاب یاسوج حاضر خواهد شد.
او نوشت: «من جرمی انجام ندادم که بخواهم به شماها جواب پس بدم.»
طبق احضاریهای که به صمد پورشه ابلاغ شده است او باید شنبه در ارتباط با شکایتی علیه او مبنی بر «تبلیغ علیه نظام» در دادگاه حاضر شود.
ملانی جولی، وزیر خارجه کانادا، اعلام کرد سه فرد و چهار شرکت را در ارتباط با شبکههای تامین سلاح سپاه تحریم کرد که در نقض فاحش حقوق بشر داخل ایران و انجام فعالیتهای بیثباتکننده در خاورمیانه و جهان نقش داشتهاند و مطابق سیاستهای تهران صلح و امنیت بینالمللی را تضعیف کردهاند.
جولی، با اشاره به اینکه تحریمهای جدید را تحت مقررات ویژه اقدامات اقتصادی علیه افراد و نهادهای ایرانی اعمال کرده است، گفت «حکومت ایران همچنان به نادیده گرفتن آشکار حقوق بشر ادامه میدهد، مردم خود را بهطور سیستماتیک سرکوب میکند و بیثباتی را فراتر از مرزهایش گسترش میدهد.»
به گفته وزیر خارجه کانادا، مقامات جمهوری اسلامی با «سرکوب وحشیانه معترضان مسالمتآمیز و بازداشت و اعدام خودسرانه مخالفان، همچنان صداهای آزادی را با خشونت و ارعاب خاموش میکنند.»
او با تاکید بر ابعاد بینالمللی اقدامات حکومت ایران، گفت «این نقضهای فاحش حقوق بشر محدود به مردم داخل ایران نمیشود و حکومت ایران با حمایت از گروههای تروریستی، امنیت منطقهای و جهانی را نیز تهدید میکند.»
مشمولان تحریمهای جدید
افراد و نهادهای تحریمشده، کسانی هستند که در شبکههای تامین و تدارکات فناوریهای پیشرفته که تولید و فروش تسلیحات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پشتیبانی میکنند، نقش دارند. این تجهیزات شامل تسلیحاتی است که ایران برای استفاده در جنگ غیرقانونی روسیه علیه اوکراین تامین کرده است.
حسین هاتفی اردکانی، مهدی گوگردچیان، حسین پورفرزانه سه فرد تحریم شده و شرکت کاوان الکترونیک بهراد، شرکت بسامد الکترونیک پویا، شرکت مهندسی طیف تدبیر و دفتر طراحی سامانههای قوای محرکه فرزانگان، چهار نهاد تحریم شده از سوی کانادا هستند.
حسین هاتفی اردکانی، رییس یک شبکه تامین بینالمللی است که شرکتهای کاوان الکترونیک بهراد، بسامد الکترونیک پویا و تیف تدبیر آریا را شامل میشود.
مهدی گوگردچیان، مدیرعامل و عضو هیاتمدیره هسا، صنایع هواپیماسازی ایران است.
حسین پورفرزانه، مهندس ارشد دفتر طراحی پیشرانه فرزانگان است.
شرکتهای کاوان الکترونیک بهراد، مهندسی بسامد الکترونیک پویا و مهندسی تیف تدبیر آریا هم شرکتهای تامین تجهیزات هستند.
دفتر طراحی سامانههای پیشرانه فرزانگان هم یک شرکت فناوری است که با سپاه کار میکند.
نقش بیثباتکننده ایران در منطقه و جهان
بنا بر اعلام وزارت خاجه کانادا، این تحریمها همسو با اقدامات متحدان کانادا از جمله ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا، اتخاذ و اعلام شده است.
کانادا میگوید با وجود تلاشهای مستمر جامعه بینالمللی در طول دهههای گذشته برای مقابله با اقداماتی که تهدیدی جدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشوند، «حکومت ایران همچنان یک بازیگر بیثباتکننده در خاورمیانه باقی مانده و از طریق فعالیتهای نظامی خود و همچنین حمایت از شبکهای از شبهنظامیان غیردولتی و گروههای تروریستی همسو، به اقدامات مخرب خود ادامه میدهد.»
بنا بر اعلام وزارت خارجه کانادا، «ایران و گروههای نیابتی آن، خطر تشدید غیرقابلکنترل خشونت در منطقه را افزایش دادهاند و حملات مداوم آنها علیه کشورهای همسایه، اسرائیل، و نیروهای آمریکایی و متحدان در منطقه، تنشها را تشدید کرده است.»
در بیانیه وزارت خارجه کانادا برای تحریم، با اشاره به دو حمله ایران به اسرائیل در سال ۱۴۰۳، تاکید شده«حکومت ایران به توسعه شبکههای خود برای تامین و تبادل فناوری تسلیحاتی ادامه داده و هماهنگی عملیاتی میان گروههای نیابتی خود را افزایش داده است.»
موضع کانادا در برابر اقدامات ایران
وزارت خارجه کانادا با تاکید بر اینکه ایران چه از طریق نیروهای مسلح خود و چه از طریق حمایت از متحدان و نیروهای نیابتیاش، تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود، گفت «کانادا قاطعانه به اقدامات ایران پاسخ خواهد داد و در کنار کسانی خواهد ایستاد که شجاعانه در برابر سرکوب رژیم ایران مقاومت میکنند و برای حقوق بشر و عدالت مبارزه میکنند.»
ملانی جولی، وزیر خارجه کانادا، در اینباره گفت: «اقدامات حکومت ایران گویای همه چیز است. جهان سالهاست میبیند چگونه حکومت ایران دستورکار خود را بر اساس خشونت، ترس و تبلیغات دروغین پیش میبرد. کانادا علیه رژیمی که بیتوجهی کامل به صلح و امنیت منطقهای دارد و باعث تشدید تنشها و خشونت بیشتر میشود، اقدام میکند.»
سابقه تحریمهای کانادا علیه جمهوریاسلامی
با احتساب تحریمهای جدید، کانادا تاکنون ۲۰۸ فرد ایرانی و ۲۵۴ نهاد ایرانی را تحت تحریم قرار داده است.
در سال ۲۰۱۲، کانادا تحت قانون مصونیت دولتی، حکومت ایران را به عنوان یک «حامی دولتی تروریسم» معرفی کرد. این اقدام، به همراه قانون عدالت برای قربانیان تروریسم، به قربانیان اجازه میدهد علیه ایران به دلیل خسارات ناشی از اقدامات تروریستی مرتبط با این کشور، در دادگاههای کانادا اقامه دعوی کنند.
در نوامبر ۲۰۲۲، کانادا جمهوری اسلامی ایران را به عنوان حکومتی که در تروریسم و نقضهای فاحش و سیستماتیک حقوق بشر مشارکت داشته است، معرفی کرد. این اقدام موجب شد دهها هزار تن از مقامات ارشد حکومت ایران، از جمله بسیاری از اعضای سپاه پاسداران، برای همیشه از ورود به کانادا منع شوند.
در ژوئن ۲۰۲۴، کانادا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحت «قانون کیفری» به عنوان یک نهاد تروریستی معرفی کرد. این اقدام «در پاسخ به اقدامات تروریستی سپاه، چه بهطور مستقل و چه در همکاری آگاهانه با سایر گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس» انجام شد.
وزارت خارجه کانادا جمعه ۱۷ اسفند سه فرد و چهار شرکت را در ارتباط با شبکههای تامین سلاح سپاه تحریم کرد.
وزارت خارجه کانادا در بیانیه خود گفت افراد و نهادهای تحریم شده در نقض فاحش حقوق بشر علیه غیرنظامیان ایرانی و انجام فعالیتهای بیثباتکننده در خاورمیانه و جهان نقش داشتهاند و مطابق سیاستهای جمهوری اسلامی صلح، امنیت و ثبات بینالمللی را تضعیف کردهاند.
هانا کامکار، خواننده، نوازنده و بازیگر ۴۴ ساله که حالا مدتی است از ایران خارج شده و در آلمان ساکن است، به ایراناینترنشنال میگوید کنسرتی که پس از مهاجرت در آلمان داشت، برایش بیشتر شبیه به یک دورهمی بود: «قبلتر، شیرینی جسارت و همراهی عزیزانم در وطن، زیر زبانم رفته بود و در برلین، دیگر کاملا آرام بودم.»
این آرامش، ثمره مسیر دشواری است که او و بسیاری از زنان ایرانی برای به گوش رساندن صدایشان پیمودهاند.
ممنوعیت آواز زنان در ایران، سیاستی ریشهدار در ساختار جمهوری اسلامی است که از انقلاب ۵۷ آغاز شد و تا امروز، با شدت و اشکال مختلف، ادامه دارد.
چهار دهه سرکوب
پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی با استناد به تفاسیر فقهی، آوازخوانی زنان را در حضور مردان حرام اعلام کرد. این تصمیم، نقطه پایانی بود بر فعالیت رسمی خوانندگان زنی که پیش از انقلاب در عرصه موسیقی ایران حضور داشتند.
با این تحولات، آثار دهها خواننده زن از رسانههای رسمی حذف و صدایشان به حاشیه رانده شد.
هانا که در خانوادهای موسیقیدان بزرگ شده، از کودکی با این واقعیت تلخ آشنا شد: «در تماشای کنسرت زیرزمینی سیما بینا، اولین بار فهمیدم که زنان نمیتوانند به شکل عمومی تکخوانی کنند. پدرم برایم توضیح داد اما برای من این دلیل موجه نبود و دلم میخواست بخوانم.»
در دهه ۶۰، سرکوب به اوج خود رسید. خوانندگان زن یا مجبور به ترک حرفه خود شدند یا به خارج از ایران مهاجرت کردند.
در دهه ۷۰ و با گشایش نسبی فضا، برخی زنان توانستند بهصورت همخوان یا در گروههای کُر فعالیت کنند اما تکخوانی همچنان خط قرمز بود.
هانا این محدودیت را نپذیرفت.
او میگوید: «من هیچوقت زیر بار همخوانی نرفتم. اگر هم این کار را کرده بودم، نمایشی بود؛ در واقع تکخوانی میکردم اما خواننده مرد دیگری در کنارم لب میزد.»
این ترفند، یکی از راههای دور زدن ممنوعیتها بود که زنان خواننده خلاقانه در ایران به کار میگرفتند.
کنسرت هانا کامکار در فستیوال جهانی فرهنگ و هنر بابل، عراق، اردیبهشت ۱۴۰۲
تلاشها و مقاومتها، شکستن دیوار سکوت
زنان ایرانی در برابر سرکوب، هیچگاه تسلیم نشدند.
پرستو احمدی، ۲۱ آذر همراه گروهی از هنرمندان کنسرتی را در یک کاروانسرا در قم اجرا کرد. اجرایی که با نام «کنسرت فرضی» یا «کنسرت کاروانسرا» در یوتیوب به اشتراک گذاشت و احمدی در آن، بدون حجاب اجباری ظاهر شد و واکنشها و تحسینهای فراوان را هم به دنبال داشت.
کنسرت احمدی اگرچه نمایشی تمامعیار از یک اجرای کامل و شجاعانه بود اما او ادامهدهنده راهی شد که قبلتر، زنان خواننده دیگری، هموارش کرده بودند.
یکی از این زنان، هانا بود که از همان جوانی تصمیم گرفت راه خود را برود. او تکخوانی را سال ۱۳۸۰ با تئاتر نیمروز خوابآلود آغاز کرد؛ اگرچه اولین تجربه تلخش در مواجهه با سرکوبهای حکومت، سه سال قبل آن اتفاق افتاده بود: «در ۱۷-۱۸ سالگی، با تئاتر رویای شب نیمه تابستان و بهعنوان نوازنده دف روی صحنه رفتم. در یکی از شبهای اجرا، انصار حزبالله به سالن ریختند و خطاب به ما فریاد زدند: "بیا پایین، ساکت شو". تئاتر را به هم ریختند و فردایش نمایش متوقف شد.»
این اتفاق که هانا آن را «به شکلی وصفناشدنی غمانگیز» توصیف میکند، آغاز رویارویی او با محدودیتها و ممنوعیتهایی بود که بعدها بارها تکرار شد.
با این حال، مقاومت هانا تنها به تئاتر محدود نشد. او در سال ۲۰۱۰ میلادی در کنسرتی در هلند تکخوانی کرد و در ایران، به اجراهای زیرزمینی روی آورد. اوج این جسارت، کنسرت پنهانی خرداد ۱۴۰۳ در تهران بود؛ اجرایی زیرزمینی که بدون حجاب اجباری برگزار شد و در هر سانس آن ۱۵۰ نفر حضور داشتند.
هانا حس این کنسرت را «شیرین، مثل چای و عسل» وصف میکند.
این کنسرت، نمونهای از تلاش زنان برای بازپسگیری صدایشان در داخل کشور بود اما این مقاومت، بیهزینه نبود. هانا میگوید بعدها کنسرتش لو رفت ولی قبل از بازجوییها، پاسپورت المثنی گرفت و سریع از ایران خارج شد.
زنان دیگری مانند زارا اسماعیلی و هیوا سیفیزاده نیز راههای مشابهی را پیمودند. برخی در کنسرتهای زیرزمینی و اجراهای خیابانی خواندند، برخی ویدیوهای آواز خود را در فضای مجازی منتشر کردند و عدهای مهاجرت را برگزیدند.
هانا این طغیان جمعی را ستایش میکند و میگوید در سالهای اخیر، سدها و تابوهای زیادی در آوازخوانی زنان شکسته شده و حالا دخترها چه داخل ایران بمانند و چه مهاجرت کنند، کار خودشان را کردهاند.
این خواننده معتقد است این مبارزه مانند سیلی است که هر لحظه قویتر میشود، چون نسل تازه و خشمگینی در حال ظهور است که به هیچ شکلی زیر لوای «آقا بالاسر» نمیرود.
پس از شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، این مقاومت پررنگتر شد؛ زنانی که نه تنها حجاب اجباری از سر برداشتند، بلکه تصمیم گرفتند سکوت تحمیلی بر صدایشان را نیز بشکنند.
شعارنویسی در حمایت از اعتراضات ۱۴۰۱ و گرامیداشت هشت مارس، روز جهانی زن
برخوردهای قضایی، هزینه سنگین آواز
تلاش زنان برای خواندن در فضای عمومی یا انتشار صدایشان در رسانههای اجتماعی، اغلب با واکنش شدید نهادهای امنیتی و قضایی همراه بوده است.
جمهوری اسلامی با ابزارهای مختلف از جمله اعمال فشار از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما و نهادهای امنیتی، بر این ممنوعیت نظارت دارد.
هانا میگوید نخستین تجربه دادگاهی شدنش در آذر ۹۶ و پس از اجرای نمایش «ترانههای قدیمی: پیکان جوانان» بود. بعد از این برخورد قضایی، دردسرهایش بیشتر شد.
او تیر ۱۴۰۲ در مراسم تولد ۸۳ سالگی عباس کیارستمی بدون حجاب اجباری آواز خواند و نتیجهاش این بود که پروندهاش قطورتر و بازجوییهایش بیشتر شد. فشارهایی که در نهایت او را به مهاجرت واداشت.
موارد مشابه او اما کم نیست. در ماهها و سالهای گذشته خوانندگان زن زیادی مانند نگار معظم، بیتا رسولی و بیتا حاجیصادقیان به دلیل اجراهای غیررسمی یا انتشار ویدیو در فضای مجازی، احضار، تهدید و حتی بازداشت شدهاند.
نام و هویت بسیاری از این زنان هم نامشخص است. مانند چهار خواننده زن دیجی در شهرستان میناب که تیر ۱۴۰۱ و دو ماه قبل از شکلگیری خیزش انقلابی به جرم خواندن در عروسیها بازداشت شدند.
این برخوردها نشان میدهند ممنوعیت آواز زنان تنها یک قانون روی کاغذ نیست بلکه با ابزارهای قضایی و امنیتی به شدت اجرا میشود. سرکوبهایی که به گفته هانا، هدف آن «خفه کردن زنان ایرانی» است.
گستردگی آواز زنان، یک جهان ناپیدا
بیش از چهار دهه سرکوب، حضور زنان را تنها در عرصه عمومی موسیقی محدود نکرده، بلکه بر کیفیت و ابعاد هنری آوازشان نیز اثر گذاشته است.
به گفته هانا، زنان خواننده هنوز اعتمادبهنفس مردان را ندارند و هنوز در خواندنشان ترس وجود دارد و هنوز «گلویشان رها نشده».
اما او به نکته امیدوارکنندهای هم اشاره میکند: «با وجود این مشکلات، تنوع صدای زنان شگفتانگیز است و هر زنی که میخواند، جنس صدای خودش را دارد. اگر ممنوعیتها کنار برود، با دایره بزرگی از صداها روبهرو خواهیم شد که هیچوقت از شنیدنشان خسته نمیشویم.»
هانا، آواز سنتی مردان در ایران را به چند الگوی محدود خلاصه میداند: «یا صدای استاد شجریان است یا بنان. اما صدای زنان از نظر تنوع، گستردگی فراوانی دارد.»
این تنوع، ظرفیتی است که در سایه ممنوعیتها مهار شده اما هرگز از بین نرفته است.
مهاجرت، آزادی در تبعید
مهاجرت برای هانا، یک نقطه عطف است. او در توصیف لحظه خروجش میگوید تا وقتی از گیت سپاه پاسداران در فرودگاه رد نشده بود، باورش نمیشد که این اتفاق، شدنی است. در هواپیما هم تا توانست، زمین زیر پایش را تماشا کرد چون نمیدانست چه زمانی میتواند به خاکش برگردد.
با این حال، هانا میگوید که این آزادی برایش با دلتنگی همراه بود: «در استانبول، لحظاتی کشنده از دلتنگی برای ایران داشتم اما در اوج غم، نوری به قلبم تابیده بود که حالا میتوانم کارهایی را که دوست داشتهام، در آزادی انجام دهم.»
این تجربه مشترک بسیاری از خوانندگان زنی است که برای دنبال کردن رویاهایشان مجبور به ترک وطن شدند. کسانی چون سارا نائینی، سوگند و دریا دادور که راه قدیمیترهایی مانند هایده، مهستی، گوگوش و بسیاری دیگر را رفتند تا بتوانند در فضایی آزاد بخوانند.
هانا تاکید میکند مبارزه در داخل و خارج از ایران، هر دو ارزشمند است: «در هر دو صورت، ما به ناکام کردن سیستم در خفه کردن صدایمان ادامه میدهیم.»
فستیوال آواز زنان ایران، برلین، فروردین ۱۳۹۶
صدایی که خاموش نمیشود
ممنوعیت آواز زنان، همانند حجاب اجباری و دیگر اشکال سرکوب، بخشی از دیانای جمهوری اسلامی است.
حکومت ایران، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر منطقه، هرگونه تغییر در جایگاه زنان را تهدیدی برای بقای خود میداند. این ممنوعیت نهتنها ریشه در احکام شرعی و تفاسیر فقهی دارد بلکه به ابزاری سیاسی برای کنترل زنان تبدیل شده است.
اما مقاومت زنان، این ساختار را به چالش کشیده است.
هانا میگوید: «۲۰ سال پیش دوستی به من گفت "هانا، تو مثل ماشین کوکی هستی، حتی وقتی به دیوار میخوری، برمیگردی و راهت را ادامه میدهی". در تمام این سالها بارها به دیوار خوردم اما در جا نزدم.»
با وجود تمام این سرکوبها، زنان ایرانی همچنان به خواندن ادامه میدهند و صدای آنها در خانهها، در کنسرتهای زیرزمینی، در ویدیوهای آنلاین و در مهاجرت شنیده شده و حالا بیش از قبل، به شکلی شجاعانه به عرصه عمومی آمده است.
داستان هانا، پرستو، زارا، هیوا و بسیاری دیگر نشان میدهد که سرکوب، اگرچه میتواند حضور فیزیکی زنان را محدود کند اما قادر به خاموش کردن صدای آنها نیست.