ارد کیتری، آندره آ استریکر، و بهنام بن طالبلو، نویسندگان این گزارش که جمعه ۲۴ اسفند منتشر شد، استدلال کردهاند که هرگونه توافق با جمهوری اسلامی باید از سطح خلع سلاح فراتر رود و به صورت قابل راستیآزمایی بر برچیدن کامل تواناییهای تهران در غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم و برنامه موشکی آن متمرکز شود.
در این گزارش با اشاره به اینکه خطر ناشی از برنامه هستهای تهران از «ایدئولوژی انقلابی» جمهوری اسلامی و «سیاست خارجی بیثباتکننده» آن جداییناپذیر است، گفته شده است: «برنامه موشکی جمهوری اسلامی، سابقه تهران در صدور تروریسم و تلاش آن برای جلوگیری از صلح در منطقه، ضرورت رسیدن به توافقی را ایجاد میکند که این تهدیدات درهم تنیده را مورد توجه قرار میدهد.»
تاریخچه برنامه هستهای ایران؛ از همکاریهای اولیه تا بحران بینالمللی
بر اساس گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها، برنامه هستهای ایران ریشه در همکاریهای اولیه این کشور با آمریکا در چارچوب پروژه "اتم برای صلح" در دهه ۱۹۵۰ دارد. اما پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، این برنامه دستخوش تغییرات گستردهای شد و ماهیت آن با ابهامات بسیاری همراه شد.
در سالهای بعد، تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم، تنشهای گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخت. در دهه ۲۰۰۰، گزارشهای اطلاعاتی و بررسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) نشان داد که حکومت ایران بهطور مخفیانه در حال توسعه برنامه هستهای خود است. این موضوع به وضع تحریمهای شدید اقتصادی و دیپلماتیک علیه این کشور منجر شد.
در سال ۲۰۱۵، توافق هستهای موسوم به برجام میان جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی منعقد شد که طی آن حکومت ایران در ازای رفع بخشی از تحریمها، محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود پذیرفت. اما در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ آمریکا را از این توافق خارج و تحریمهای شدیدی علیه حکومت ایران اعمال کرد. در پاسخ، جمهوری اسلامی نیز تعهدات خود را بهتدریج کاهش داد و سطح غنیسازی اورانیوم را افزایش داد.
وضعیت کنونی؛ ایران در آستانه توانمندی هستهای؟
در گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیها تاکید شده است که جمهوری اسلامی در حال حاضر در موقعیتی قرار گرفته که بهعنوان یک کشور «آستانهای» شناخته میشود؛ به این معنا که این کشور دانش و مواد لازم برای تولید سلاح هستهای را در اختیار دارد، اما هنوز تصمیم سیاسی برای انجام این کار را اتخاذ نکرده است.