معاون سیاسی سپاه: اقدام نظامی دشمن، صنعت هستهای ما را وارد مرحله جدیدی میکند



فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، گفت: «احتمال دارد که دولت مقرراتی را تعیین کند که اعضای کابینه، در صورت سفرهای شخصی به خارج از کشور، اطلاعرسانی انجام دهند تا مشکلی ایجاد نشود.»

در حالی که حکومت تلاش میکند آیینهای ملی چون سیزدهبهدر را با تغییر نام و محدودسازی شادی عمومی از معنا تهی کند، ایرانیان بار دیگر با حضور گسترده در طبیعت، موسیقی، رقص و دورهمیهای خانوادگی نشان دادند که هویت فرهنگی و حق شاد زیستن را واگذار نخواهند کرد.
به این ترتیب، سیزدهبهدر ۱۴۰۴ برای ایرانیان نهتنها روز طبیعت، بلکه روز مقاومت مدنی در برابر حذف نمادهای ملی بود.
این مقابله حکومت با مناسبتهای ملی و بهانههای مردم برای شادی و زندگی، از همان آغاز نوروز شروع شد. در لحظهای که میلیونها ایرانی به رسم هزاران ساله، کنار سفرههای هفتسین گرد آمده بودند تا تحویل سال نو را جشن بگیرند، رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیاش نه تبریکی گفت، نه نامی از «نوروز» برد و نه نشانی از شعف و شادمانی ملی بروز داد.
این سکوت معنادار در نوروز ۱۴۰۴، نه فقط یک حذف تصادفی یا بیحوصلگی سیاسی، بلکه ادامه سیاست فرهنگیای است که علی خامنهای طی دو دهه گذشته آن را با دقت، گزینش و مداومت پی گرفته: اسلامیزهکردن گزینشی سنتها و حذف یا خنثیسازی آن دسته از آیینهای ملی که با روایت دینی او همخوانی ندارند.
خامنهای از دهه ۸۰ به این سو، بارها و بارها مخالفت ضمنی و صریح خود با برجستهسازی نمادهای ملی را بیان کرده است. او حتی در سالهایی که به اجبار عرف یا فشار اجتماعی، واژه نوروز را در سخنان خود گنجانده، تلاش کرده با چاشنی مذهبی آن را از محتوای ملی تهی کند.
در این پروژه، عناصر «بیخطر» یا قابل دینیسازی، مانند صبر و تقوا و دعا در سال نو برجسته شدهاند، در حالی که عناصر نمادین و سکولار جشنها، مثل آیینهای شادیآور، آتش، رقص، موسیقی و پیوندهای قومی و اسطورهای یا با سکوت گذرانده شده یا صراحتا «خرافه» و «ضداسلامی» قلمداد شدهاند.
این سیاست فرهنگی، تنها مختص نوروز نیست. آیینهایی چون چهارشنبهسوری، شب یلدا و جشن سده نیز همواره در تیررس حملات فکری و امنیتی بودهاند. اما نوروز به دلیل گستره جغرافیایی و عمق فرهنگیاش، میدان رویارویی اصلی میان دو دیدگاه بوده: از یکسو دیدگاه رسمی که هویت ملی را تهدیدی برای ایدئولوژی دینی میداند و در دیگر سو، دیدگاه مردم که نوروز را نه صرفا یک جشن که نماد پیوستگی با تاریخ، هویت و شادی مشروع میدانند.
نوروز ۱۴۰۴ نقطه عطفی در این تقابل بود؛ چرا که برای نخستینبار پس از انقلاب، تحویل سال با شبهای قدر مقارن شد؛ وضعیتی که حکومت کوشید آن را به فرصتی برای غلبه نمادهای مذهبی بر نمادهای ملی بدل کند.
در روزهای منتهی به نوروز، فرماندهان سپاه هشدار دادند که مردم باید شان ماه رمضان و شبهای قدر را رعایت کنند. وزارت ارشاد و صداوسیما با تاکید بر حرمت شبهای احیا، از پخش برنامههای شاد یا موسیقیمحور در ایام نوروز پرهیز کردند. در سطح شهرها، رنگ مشکی تبلیغات ماه رمضان بر سر در معابر، عملا نوروز را به حاشیه برد.
اما در نقطه مقابل این تلاش برای انکار، مردم رفتار دیگری نشان دادند. حضور در مکانهای فرهنگی، پارکها، موزهها و مقاصد تاریخی در سراسر کشور، حتی در شبهای احیا، در بالاترین سطح خود طی سالهای اخیر بود.

برخلاف سالهای گذشته، خانوادههای بیشتری ترجیح دادند به جای حضور در مراسم دعا و مناجات یا اقامت در حرمهای مذهبی، لحظه سال تحویل را در جمعهای خانوادگی، سفر، طبیعت و فضای شهری سپری کنند.
از روز اول فروردین تا ۱۳ به در، در تهران، شیراز، اصفهان و بسیاری از شهرها، تصاویر رقص و آواز و شادی کودکان در میادین عمومی و فضای مجازی منتشر شد که پیام روشنی برای حکومت داشت: هویت ملی ما سرکوبشدنی نیست.
میتوان گفت که جمهوری اسلامی در نوروز ۱۴۰۴ شکست فرهنگی بزرگی را تجربه کرد. سالها حذف و سانسور و تحقیر آیینهای ملی، نهتنها باعث فراموشی آنها نشده، بلکه حتی واکنشی معکوس در مردم ایجاد کرده است.
جامعهای که روزگاری تا حدی با مناسک مذهبی پیوند خورده بود، امروز بهتدریج در حال کاهش جنبههای مذهبی آیینها و تقویت وجه ملی، فرهنگی و شادیآور آن است. آنچه خامنهای و نظامش «خرافه» میخوانند، از نگاه مردم نخ تسبیح فرهنگ و حافظه تاریخیشان است.
از سوی دیگر، مردمی که به خوبی دریافتهاند قدرت سیاسی در تلاش است آیینها را یا مصادره کند یا از بین ببرد، به مقاومتی هوشمندانه روی آوردهاند. این مقاومت، شکلی پنهان، غیرسیاسی و بیخشونت دارد، اما تأثیر آن درازمدت و ژرف است. در زمانی که حکومت تلاش میکند حتی نام ۱۳ به در را در تقویم تغییر دهد و آن را «روز طبیعت» بنامد، مردم با برگزاری این مراسم به شکل سنتی، عملا این تصمیمات را بیاثر میکنند.
باید تاکید کرد که این نبرد تنها یک مناقشه فرهنگی نیست. در بطن آن، مساله مشروعیت نمادین حکومت نهفته است. خامنهای و دستگاه فرهنگی زیر نظر او از آن واهمه دارند که آیینهای ملی میتوانند به پیوندی غیرمذهبی، فرامذهبی و حتی غیردولتی میان ایرانیان بدل شوند.

آنگونه که دین سیاسی شیعه، رابطه عمودی امت و امام را برجسته میکند، آیینهای ملی رابطه افقی ملت و تاریخ را تقویت میکنند. از همینروست که حکومت احساس میکند حتی یک جشن خانوادگی یا مراسم آتشبازی میتواند به فضای نافرمانی مدنی بدل شود، چنانکه در چهارشنبهسوریهای اخیر شاهد آن بودیم.
بر این اساس، رفتار علی خامنهای در نوروز ۱۴۰۴ نه یک اتفاق بلکه نتیجه سالها سیاستگذاری فرهنگی، فقهی و امنیتی است. او که در سالهای گذشته کوشیده با تعبیرات مبهم مانند «بهار معنوی» و «نوروز اسلامی» جشن ملی ایرانیان را خنثی کند، اینک حتی دیگر نیاز نمیبیند چنین واژگانی را به زبان آورد. سکوت او در مقابل شادی عمومی، دقیقا بهمثابه اعتراض به شادی مردم است.
در مقابل این سکوت و حذف، مردم با صدا، تصویر، موسیقی، حضور و بازسازی آیینها در فضای شخصی و مجازی، پاسخ دادهاند. آنها با پافشاری بر نمادهای نوروزی، با سفرهای گسترده، با پخش موسیقی سنتی و شاد، با شادیکردن در میادین و پارکها نشان دادند که این نبرد را جدی گرفتهاند و چنین بود که نوروز امسال بیش از هر زمان دیگری، به میدان دفاع از هویت بدل شد.

وزارت خارجه جمهوری اسلامی از گفتگوی تلفنی عباس عراقچی و وزیر خارجه هلند درباره روابط دوجانبه و تحولات منطقهای خبر داد

ژان-نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه به پارلمان این کشور گفت اگر توافقی با ایران حاصل نشود، رویارویی نظامی تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد. او این صحبتها را پس از پایان جلسه کابینه دفاعی فرانسه بیان کرد که برای بررسی تنشهای فزاینده میان جمهوری اسلامی با آمریکا برگزار شد.
ژان-نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، در صحبتهایی در پارلمان این کشور، با اشاره به اینکه تنها چند ماه تا پایان اعتبار این توافق [برجام] باقی مانده است، گفت فرصت برای دستیابی به توافقی جدید با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران بسیار محدود است و اگر چنین توافقی حاصل نشود، رویارویی نظامی «تقریبا اجتنابناپذیر» به نظر میرسد.
او با تاکید بر پیامدهای سنگین جنگ و درگیری نظامی گفت «هزینه چنین گزینهای بسیار بالا خواهد بود و برای مدت طولانی منطقه را بیثبات خواهد کرد؛ چیزی که ما تلاش داریم از آن جلوگیری کنیم. این همان مسیری است که در ده سال گذشته دنبال کردهایم.»
بارو همچنین خاطرنشان کرد که تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، مرتبط با بازداشت شهروندان خارجی در جمهوری اسلامی، نیز طی هفتههای آینده تصویب خواهد شد.
پیشتر رویترز به نقل از سه منبع دیپلماتیک گزارش داده بود که جلسه فوقالعاده کابینه دفاعی فرانسه در واکنش به نگرانی فزاینده پاریس و دیگر متحدان اروپایی آمریکا نسبت به احتمال حمله هوایی آمریکا یا اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، در صورت عدم حصول توافق سریع، برگزار شده است.
به گزارش رویترز، برگزاری چنین نشستی با تمرکز اختصاصی بر یک موضوع، در دولت فرانسه کمسابقه است و نشان از عمق نگرانی اروپا از مسیر پرشتاب تنشها دارد.
بر اساس اعلام پنتاگون با دستور پیت هگزث، وزیر دفاع آمریکا، این کشور با افزایش استقرار جنگندهها در خاورمیانه، توان نظامی خود را در منطقه تقویت کرده است، اقدامی که گفته شده در چارچوب کارزار بمباران مواضع حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن انجام میشود.
یکی از مقامات ارشد اروپایی به رویترز گفت استراتژیستهای اروپایی این پرسش را مطرح کردهاند که آیا این عملیات نظامی ممکن است مقدمهای برای حمله آمریکا به ایران در ماههای آینده باشد.
ترامپ، رییسجمهور آمریکا، که از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خواسته فورا وارد مذاکرات شود، روز یکشنبه ایران را تهدید کرد که اگر بر سر برنامه هستهایاش به توافق نرسد، با «بمباران و اعمال تحریمهای ثانویه» مواجه خواهد شد.
از سوی دیگر روزنامه دیلی اکسپرس به نقل از منابع نزدیک به دولت دونالد ترامپ نوشت در صورتی که جمهوری اسلامی با توافق هستهای موافقت و شروع به برچیدن برنامه اتمی خود نکند، این حکومت تا ماه سپتامبر (اواسط شهریور) از بین خواهد رفت.

تلاش اروپا برای حل بحران هستهای ایران
منابع دیپلماتیک میگویند وزرای خارجه فرانسه، بریتانیا و آلمان امیدوارند در نشست آتی وزرای ناتو در بروکسل، با وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو، درباره پرونده ایران گفتوگو کنند.
ترامپ پیشتر در دوران ریاستجمهوریاش، ایالات متحده را از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران و قدرتهای جهانی خارج کرد و سپس تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کرد.
از آن زمان، ایران از محدودیتهای تعیینشده در توافق فراتر رفته و ذخایری از اورانیوم با غنای بالا تولید کرده است. غنایی که از دید کشورهای غربی، فراتر از نیازهای یک برنامه انرژی صلحآمیز است و به آستانه مواد لازم برای ساخت کلاهک هستهای نزدیک شده است.
فرانسه، بریتانیا و آلمان در ماههای اخیر تلاش کردهاند با افزایش فشار بر ایران، آن را به بازگشت به گفتوگو درباره برنامه هستهایاش ترغیب کنند.
آنها تاکنون چندین دور مذاکره با ایران، از جمله در سطح فنی طی هفته گذشته، برگزار کردهاند تا زمینه توافقی احتمالی را فراهم کنند.
با این حال، دولت ترامپ در مرحله اول بر کارزار «فشار حداکثری» تمرکز کرده است و به گفته دیپلماتها، هماهنگی میان اروپا و آمریکا در این شرایط پیچیده و دشوار شده است.
قدرتهای اروپایی امیدوار بودند که ایران را متقاعد کنند تا با هدف رسیدن به توافقی تا حداکثر اوائل شهریور، مذاکراتی درباره محدودیتهای جدید بر فعالیتهای هستهای خود را آغاز کند.
همزمان سایت اکسیوس به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت دونالد ترامپ، پاسخ جمهوری اسلامی به نامه خود را دریافت کرده است.
اکسیوس به نقل از منابع آمریکایی نوشت که کاخ سفید همزمان با تقویت چشمگیر حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه، بهطور جدی در حال بررسی پیشنهاد تهران برای مذاکرات غیرمستقیم است.
این رسانه نوشت در نامه ترامپ، پیشنهاد مذاکرات مستقیم هستهای مطرح شده بود اما جمهوری اسلامی فقط با «مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری عمان» موافقت کرده است.
سهشنبه هم کانال ۱۴ اسرائیل گزارش داد اگر اتفاقی خاصی رخ ندهد، «حملهای گسترده به خاک ایران انجام خواهد شد» و این عملیات ممکن است «بسیار نزدیک» باشد.
در این گزارش آمده است: «ایران ضربه سختی خواهد خورد که بعید است از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون یک کشور چنین ضربهای خورده باشد. پروژه هستهای که دههها روی آن کار کرده است، ضربه مهلکی خواهد خورد و بازوی نظامی آن، سپاه پاسداران نیز ضربه سختی خواهد خورد که ممکن است حتی منجر به تغییر رژیم در ایران شود.»

روزنامه هاآرتص با اشاره به اعزام تجهیزات و اسکادرانهای هوایی آمریکا به نزدیکی ایران و یمن، نوشت که ایالات متحده در هفتههای اخیر بزرگترین اعزام نیرو و تسلیحات خود در خاورمیانه را از زمان آغاز جنگ اسرائیل با حماس در اکتبر ۲۰۲۳ انجام داده است.
طبق این گزارش، در بحبوحه کارزار حملات به حوثیهای یمن و همزمان با اولتیماتوم دونالد ترامپ به جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهای، آمریکا اسکادرانهای جنگنده، بمبافکنهای رادارگریز و محمولههای بزرگ تسلیحاتی به منطقه اعزام کرده است.
بر اساس این گزارش، پروازهای باری ایالات متحده در ماه مارس ۵۰ درصد بیشتر از بالاترین رکورد قبلی از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس بوده است.
تنها در ماه مارس، دستکم ۱۴۰ هواپیمای ترابری سنگین آمریکایی در کشورهای قطر، بحرین، امارات، عربستان سعودی، کویت و اردن فرود آمدهاند.
هاآرتص نوشت بیشتر این پروازها از پایگاههای کلیدی نظامی آمریکا انجام شده و حاوی تجهیزات نظامی بودهاند.

از جنگندههای رادارگریز تا سیستمهای پدافندی
بر اساس این گزارش، هواپیماهای ترابری و سوخترسان، که از طریق پلتفرمهای ردیابی پرواز و ارتباطات ترافیک هوایی در دسترس همگان، ردیابی شدهاند، همراه با جنگندههایی از پایگاههای آمریکا و اروپا وارد منطقه شدهاند.
از جمله این جنگندهها، یک اسکادران تهاجمی ای-۱۰ است که در اردن فرود آمدهاند و جنگندههای رادارگریز اف-۳۵ که به عربستان سعودی فرستاده شدهاند.
بیش از ۲۰ هواپیمای ترابری نیروی هوایی آمریکا که از ژاپن و پایگاه فورت سیل در اوکلاهما به منطقه اعزام شدند، احتمالا حامل سامانههای پدافندی پاتریوت و تاد برای تقویت نیروهای آمریکا در خلیج فارس در برابر تهدیدهای احتمالی ایران هستند.
یک سامانه تاد آمریکا از اکتبر گذشته در اسرائیل مستقر است و به سامانه دفاعی پیکان اسرائیل افزوده شده و تاکنون دستکم هفت موشک بالستیک شلیکشده از یمن را رهگیری کرده است.
هواپیماهای ترابری بیشتری هم در جیبوتی و یک فرودگاه در ساحل دریای سرخ عربستان فرود آمدهاند، جایی که ناو گروه هواپیمابر یواساس ترومن در ماههای اخیر فعال بوده است.
جنگندههای این ناو بهطور منظم مواضعی در یمن را هدف قرار دادهاند. بر اساس گزارشهای آمریکایی، گروه رزمی دیگری به رهبری ناو یواساس کارل وینسون که هماکنون در اقیانوس آرام قرار دارد نیز در حال اعزام به خلیج فارس است.

انتقال یک سوم از مجموع بمبافکنهای بی۲ آمریکا به منطقه
تصاویر ماهوارهای از پایگاه آمریکا در دیهگو گارسیا، جزیرهای دورافتاده در اقیانوس هند، نشان میدهند که دستکم شش بمبافکن رادارگریز بی۲ هم در آنجا مستقر شدهاند.
بمبافکنهای بیشتری هم در مسیر این پایگاه شناسایی شدهاند و ممکن است برخی در آشیانههایی مخفی از دید ماهوارهها نگهداری شوند.
به گزارش هاآرتص، این استقرار تقریبا معادل یکسوم کل ناوگان بی۲ نیروی هوایی آمریکاست.
از دیهگو گارسیا که نزدیک به چهار هزار کیلومتر با ایران فاصله دارد، پیشتر بهعنوان نقطه آغاز عملیاتهای بمباران در افغانستان و عراق استفاده شده بود.
بنا بر این گزارش، این فاصلهای است که برای پشتیبانی از حملات وسیع به هر دو کشور مناسب است و در عین حال از دسترس پهپادها و موشکهای بالستیک آنها خارج است.
در اکتبر سال گذشته میلادی، بمبافکنهای بی۲ در حملاتی علیه انبارهای زیرزمینی سلاح در یمن شرکت داشتند.

هماهنگیهای نظامی با اسرائیل
بر اساس این گزارش، از زمان آغاز درگیریهای اسرائیل با حماس و حزبالله، آمریکا نهتنها نیروهای خود را به منطقه اعزام کرده، بلکه در هفتههای نخست جنگ و همزمان با دو حمله موشکی ایران در آوریل و اکتبر، پل هوایی تسلیحاتی به اسرائیل راهاندازی کرده است.
دادههای هوانوردی هم نشاندهنده افزایش اندک پروازهای نظامی آمریکا به اسرائیل در ماه مارس است. در کنار آن، پروازهایی از سوی اسرائیل برای انتقال مهمات از پایگاههای آمریکا و اروپا نیز ثبت شده است.
سهشنبه، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام)، برای دیدار با مقامهای نظامی ارشد اسرائیل وارد این کشور شد.
کوریلا که بازدیدهای ماهانه منظمی از اسرائیل دارد، این بار در بحبوحه افزایش شدید استقرارهای منطقهای و تهدیدهای فزاینده علنی بین ترامپ و ایران وارد شده است.
ترامپ در آخر هفته گفت: «اگر توافقی حاصل نشود، ایران بمباران خواهد شد، بمبارانی که مشابهش را هرگز ندیدهاند.»
ایران در پاسخ اعلام کرد که «تحت فشار مذاکره نخواهد کرد و میداند چگونه به هرگونه حملهای پاسخ دهد.»
با وجود این لفاظیها، به نظر میرسد یک کانال دیپلماتیک پنهان نیز در جریان است، کانالی که ممکن است در نهایت به گفتوگو منتهی شود.