روزنامه وابسته به سپاه: ترامپ بیادب گفته برخی حاضرند برای مذاکره باسن او را ببوسند
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، در مطلبی مذاکرات عمان را با مذاکره کشورهای دیگر با آمریکا درباره تعرفهها مقایسه کرد و نوشت: «رییسجمهور بیادب آمریکا روز پنجشنبه گذشته مدعی میشود که برخی حاضرند بر سر تعرفهها باسن او را ببوسند تا آمریکا با آنها مذاکره کند.»
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، روز شنبه در مطلبی درباره مذاکره جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان نوشت آنچه در نوع مواجهه با ایران «مد نظر تصمیمسازان و تصمیمگیران در نهادها و مراکز اندیشهورزی در کشورهای سلطه است، شکست استقلال و عزت و صلابت نظام اسلامی است.» این روزنامه نوشت که این «صلابت» مورد اشاره جمهوری اسلامی«در طی چهل و هفت سال گذشته متاثر از هدایتها و رهبریهای امامین انقلاب، هیبت و هژمونی قدرتهای سلطه را شکسته و ایران را به عنوان مستقلترین کشور به رخ جهانیان کشانده.» این رسانه وابسته به سپاه اشاره کرد «به همین دلیل است که ترامپ با ادعای تلاش برای مذاکره مستقیم با ایران بنا دارد خود را به عنوان اولین رییسجمهور آمریکا جا بیندازد که توانسته است مستقیما با ایران مذاکره کند.»
این مطلب موضوع مذاکرات جمهوری اسلامی را با مذاکره کشورهای دیگر با آمریکا درباره تعرفهها مقایسه کرده و نوشت: «رییسجمهور بیادب آمریکا روز پنجشنبه گذشته مدعی میشود که برخی حاضرند بر سر تعرفهها باسن او را ببوسند تا آمریکا با آنها مذاکره کند.»
تهران و واشینگتن در آستانه مذاکراتی پرمخاطره در عمان هستند؛ گفتوگوهایی که میتوانند تعیینکننده مسیر آینده باشند: دیپلماسی یا جنگ؟
نتیجه مذاکرات شنبه ۲۳ فروردین مسقط میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده نه فقط بر ثبات منطقه تاثیر میگذارد که ممکن است بقا یا سقوط حکومت ایران را نیز رقم بزند. حکومتی که بیش از چهار دهه بر ایران حکمرانی کرده است.
در قسمت جدید پادکست «آیفور ایران»، گروهی از کارشناسان درباره اهمیت واقعی این مذاکرات و اهداف هر طرف صحبت میکنند.
توافق برای بقا
آرش عزیزی، تحلیلگر مسائل ایران و نویسنده کتاب «ایرانیها چه میخواهند؟» بر این باور است که جمهوری اسلامی به شدت به معاملهگر بودن گرایش دارد و برای بقا بهدنبال توافق است.
او گفت: «شکست در این مذاکرات دیگر فقط به معنای افزایش تحریمها و فشار اقتصادی نیست بلکه میتواند به تشدید تنشی منجر شود که برای ایران بهعنوان یک ملت بسیار ویران کننده باشد.»
افزایش فشار نظامی
فشارها بر ایران رو به افزایش است. دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، علاوه بر هشدارهای لفظی، بمبافکنهای راهبردی بی-۲ به اقیانوس هند اعزام کرده و یک سامانه پدافند موشکی پاتریوت را از منطقه هند-پاسیفیک به خاورمیانه انتقال داده است.
طبق گزارش اکسیوس، این عملیات لجستیکی پیچیده شامل دستکم ۷۳ پرواز با هواپیمای باری سی-۱۷ بوده است.
ترامپ چهارشنبه اعلام کرد اگر مذاکرات هستهای شکست بخورد، ممکن است اسرائیل حملهای علیه ایران انجام دهد.
اظهار نظر ترامپ تنها دو روز پس از آن مطرح شد که او در کاخ سفید و در حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، خبر از مذاکرات مستقیم با تهران داد.
او در نشست خبری در دفتر بیضیشکل گفت: «اگر نیاز به اقدام نظامی باشد، اقدام نظامی خواهیم کرد.»
حرکت ایران بهسوی توانایی هستهای
در همین حال، ایران به دستیابی به توانایی ساخت سلاح هستهای نزدیکتر میشود. گرچه تهران تاکید دارد برنامه اتمیاش صلحآمیز است اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داده که ایران اکنون بهاندازه کافی اورانیوم غنیشده نزدیک به سطح تسلیحاتی در اختیار دارد که میتواند چند بمب اتمی تولید کند.
عزیزی با توجه به این شرایط گفت: «بهنظرم انگیزه شدیدی دارند؛ همانطور که مشاوران املاک میگویند، مشتاق به معامله هستند.»
سیاست فشار حداکثری یا انگیزه برای مذاکره؟
بهنام بنطالبلو، مدیر ارشد برنامه ایران در بنیاد دفاع از دموکراسیها گفت که گرچه حکومت ایران ایدئولوژیک است اما همچنان میتوان آن را تحت فشار قرار داد.
او گفت: «اگر رییسجمهور آمریکا میخواهد به دیپلماسی فرصت بدهد، باید کاری کند که گزینههای جایگزین برای ایران جذابتر از حضور بر سر میز مذاکره نباشند.»
جی سالومون از نشریه فریپرس نیز هشدار داد که ممکن است ایران از مذاکرات برای خریدن زمان استفاده کند.
او گفت: «موضوع گیجکننده این است که فرد مذاکرهکننده یعنی استیو ویتکاف مواضعی علنی درباره توافق دارد که بسیار متفاوت است از آنچه مایک والتز، مشاور امنیت ملی میگوید. والتز خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای ایران است.»
سالومون همچنین به شکافهای داخلی در اطراف ترامپ اشاره کرد و گفت: «ویتکاف اخیرا در برنامه تاکر کارلسون ظاهر شده و کارلسون تقریبا هر روز علنا با حمله نظامی به ایران مخالفت میکند. این تنشها میان جمهوریخواهان سنتی مانند والتز و جناح مگا (حامیان ایده عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم) در حزب جمهوریخواه مشهود است.»
آخرین فرصت؟
گابریل نورونیا، مشاور پیشین گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا، این مذاکرات را بیشتر یک «آزمون» دانسته تا یک «فرصت تاریخی».
او گفت: «این در واقع ترامپ است که میگوید ایران فقط یک راه ساده برای نجات خودش دارد ... یا باید مسیر آسان را انتخاب کند یا مسیر سخت را که همان حمله نظامی است.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، یک منبع آگاه گفته است که قرار است هیاتهای دو طرف در یک اتاق مشترک با هم دیدار کنند.
این لحظهای سرنوشتساز است؛ لحظهای که میتواند مسیر روابط ایران و آمریکا را دوباره تعریف کند. اینکه سرنوشت بهسمت توافق و دیپلماسی میرود یا جنگ، احتمالا پشت درهای بسته در عمان تعیین خواهد شد.
مرتضی محمودی، نماینده تهران در مجلس گفت: «آمریکا، جمهوری اسلامی را تهدید به انتخاب بین مذاکره یا جنگ کرده بود اما ایران امروز این تهدید را به آمریکا برگردانده و گفته مذاکرات غیرمستقیم و در عمان انجام شود.»
او ادامه داد: «ترامپ به همه خواستههای ما تن داده است.»
گزارشهای رسیده از مخاطبان به ایراناینترنشنال حاکی است در آستانه دیدار نماینده جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان برای مذاکرات، دسترسی به اینترنت و مشاهده کانالهای تلویزیونی ماهوارهای دچار اختلال شده است.
یکی از مخاطبان میگوید: «از الان شروع کردهاند به پایین آوردن سرعت اینترنت و زمان شروع مذاکرات اینترنت را قطع میکنند و روی شبکههای ماهوارهای پارازیت میاندازند تا کسی متوجه مذاکرات نشود.»
در روزهای اخیر مقامهای حکومت ایران بارها بر غیرمستقیم بودن مذاکرات تاکید کردند؛ این در حالی است که شهروندان در رسانههای اجتماعی به حضور جمهوری اسلامی در مذاکره با دولت ترامپ که قبلا آن را «قاتل قاسم سلیمانی» خوانده و بر «انتقام» تاکید کرده بود، واکنش نشان دادهاند.
مقامهای آمریکا گفتهاند که این مذاکرات به صورت مستقیم برگزار میشود.
ولیالله بیاتی، سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور در مجلس گفت: «آمریکا و اسرائیل ناجی کشور ما نیستند و قصد کمکی هم ندارند.»
او اضافه کرد: «باید به خاطر داشته باشیم که در مذاکرات ذرهای از اصول انقلاب یعنی پیشرفتهای هستهای و سلاحهای دوربرد و صدور انقلاب عقبنشینی نکنیم.»
روزنامه گاردین در مطلبی تحلیلی به ذکر پنج دلیل پرداخت که احتمال موفقیتآمیز بودن مذاکرات میان تهران و واشینگتن را کاهش داده است. یکی از این دلایل، اظهارات متناقض مقامهای جمهوری اسلامی و آمریکا درباره مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات است که میتواند نشانه اختلافات عمیقتر باشد.
گاردین شنبه ۲۳ فروردین در مطلبی نوشت این دیدارها در ادبیات تاریخی به «لحظات نیکسون در چین» معروفاند: ملاقاتهای دیپلماتیکی که در آن رهبران نظامهایی با دشمنیهای ریشهدار، بیاعتمادی را کنار میگذارند و به دستاوردهایی غیرمنتظره میرسند.
با این حال، کمتر دیداری را میتوان یافت که چشمانداز موفقیتی به اندازه سفر تاریخی ریچارد نیکسون به پکن در سال ۱۹۷۲ داشته باشد: «حتی دیداری که قرار است ۲۳ فروردین میان نمایندگان جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان برگزار شود نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ دیداری که اعلام آن از سوی ترامپ، جامعه بینالمللی و رسانهها را غافلگیر کرد.»
مانع اول: تهدید ترامپ به بمباران و حمله
در ظاهر، موضوع اصلی مذاکرات، برنامه هستهای ایران و نگرانیهای غرب از این است که جمهوری اسلامی بتواند این برنامه را به تولید سلاح هستهای تبدیل کند.
ترامپ بارها تهران را تهدید کرده است که در صورت عدم توافق، با خطر بمباران و حمله مواجه خواهد شد.
فضای دیپلماتیکی که با تهدید همراه بود، جمعه از سوی کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید نیز تکرار شد.
لویت گفت: «هدف نهایی این است که ایران هیچگاه به سلاح هستهای دست نیابد ... همه گزینهها روی میز است و ایران باید انتخاب کند؛ یا خواسته ترامپ را میپذیرد یا باید بهای سنگینی بپردازد.»
به گفته گاردین، این روش برای عبور از دو نسل بیاعتمادی میان دو کشور، از زمانی که جیمی کارتر در سال ۱۹۸۰ پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران به دست انقلابیون و گروگانگیری ۵۳ آمریکایی برای بیش از یک سال، روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد، چندان امیدوارکننده به نظر نمیرسد.
مانع دوم: اختلاف دو طرف بر سر شکل مذاکرات
مانع دیگر این است که دو طرف حتی بر سر شکل مذاکرات نیز اختلاف دارند.
در حالی که ترامپ گفته این مذاکرات «مستقیم» خواهد بود، ایران بر «غیرمستقیم» بودن آن تاکید کرده؛ به این معنا که ارتباطات از طریق میانجی انجام خواهد شد.
تحلیلگران و دیپلماتهای باسابقه میگویند این اختلاف، نشانهای از شکافهای عمیقتر است که میتواند اساسا احتمال موفقیت را از بین ببرد؛ چنانکه یکی از دیپلماتهای کهنهکار آمریکایی، شانس موفقیت را «از صفر تا هیچ» توصیف کرد.
دنیس جت، سفیر پیشین آمریکا و استاد روابط بینالملل که کتابی درباره توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران نوشته، گفت: «این نشان میدهد که افراد جدی مسئول این روند نیستند چون یکی از اولین گامها در هر مذاکرهای، توافق بر سر مسائلی مثل قالب مذاکرات و جزییات اجرایی آن است.»
مانع سوم: تهران و واشینگتن یکدیگر را نمیشناسند
گاردین نوشت ریاست هیات ایرانی را عباس عراقچی بر عهده دارد که نقشی کلیدی در مذاکرات منتهی به توافق ۲۰۱۵ موسوم به برجام ایفا کرده است اما در مقابل، هیات آمریکایی به رهبری استیون ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، وارد گفتوگو میشود.
این رسانه یادآور شد ویتکاف، یک سرمایهدار هتلساز اهل برانکس است که مورد اعتماد و گوش شنوا برای ترامپ محسوب میشود اما هیچ تجربهای در زمینه ایران یا فرهنگ پیچیده مذاکراتی این کشور ندارد.
این خلأ شناخت میتواند شکاف عمیق موجود میان دو کشور را باز هم بیشتر کند.
ری تکیه، کارشناس مسائل ایران در شورای روابط خارجی، گفت: «ما ایرانیها را نمیفهمیم و مطمئن نیستم که آنها چقدر نظام سیاسی آمریکا -بهویژه امروز- را میشناسند ... ما با یک رابطه بسیار پیچیده روبهرو هستیم، بیآنکه طرف مقابل را درک کنیم.»
به گفته تکیه، یکی از عواملی که این ناآگاهی متقابل را تقویت کرده، ۴۵ سال قطع رابطه دیپلماتیک میان دو کشور بوده است: «ما در آمریکا بهطور جمعی، رژیم ایران را نمیفهمیم. نمیدانیم این نظام چگونه کار میکند. با شخصیتها و انگیزههای بازیگران اصلی آشنا نیستیم. بهنظر من، ما از سازوکارهای درونی این رژیم بهشدت بیاطلاعیم.»
مانع چهارم: تضاد اهداف و خواستهها
تضاد اهداف دو طرف نیز بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. برای جمهوری اسلامی، هدف اصلی کاهش تحریمهای سنگین غرب است که اقتصاد ایران را به زانو درآورده است.
تهران در عین حال میخواهد برنامه هستهای خود که رهبرانش آن را «صرفا با اهداف صلحآمیز میدانند»، حفظ کند.
تکیه گفت: «مهمترین هدف ایران، محافظت از زیرساختهای هستهایاش در برابر حمله نظامی است و بهترین راه برای این کار، آغاز یک روند مذاکره است.»
اما به گفته گاردین، اهداف آمریکا به این اندازه مشخص نیستند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از واشینگتن خواسته تا بهدنبال «گزینهای مشابه لیبی» باشد؛ اصطلاحی که به توافق با معمر قذافی، دیکتاتور پیشین لیبی، اشاره دارد و به معنای برچیدن کامل توان غنیسازی اورانیوم است.
چنین هدفی برای جمهوری اسلامی تقریبا قطعا مردود است؛ بهویژه با توجه به سرنوشت نهایی قذافی که سرنگون و بهدست شورشیان کشته شد.
اهدافی که مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، مطرح کرد نیز به همان اندازه غیرقابلپذیرش به نظر میرسند.
والتز خواستار پایان حمایت جمهوری اسلامی از گروههای نیابتی منطقهای مانند حماس، حزبالله و حوثیها شده است.
با این حال به نظر میرسد والتز پس از ماجرای جنجالی «سیگنالگیت» که طی آن بهطور ناخواسته یک روزنامهنگار را به گروه گفتوگوی مقامات آمریکایی درباره حملات به حوثیها دعوت کرد، جایگاه خود را در کاخ سفید تا حد زیادی از دست داده است.
سینا طوسی، پژوهشگر ارشد مرکز سیاست بینالملل، گفت که در مقابل، استیون ویتکاف موضعی مصالحهجویانهتر در پیش گرفته است و «واقعا بهنظر میرسد فردی عملگرا باشد».
طوسی به مصاحبهای از ویتکاف اشاره کرد که در آن از احتمال توافق با ایران صحبت کرده و افزود: «او درباره توافقی صحبت کرد که محور آن را راستیآزمایی صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران تشکیل میدهد. بهنظر میرسد که ویتکاف با اقتدار از طرف ترامپ حرف میزند.»
او در ادامه گفت: «من فکر نمیکنم ایرانیها بدون آنکه از پیش به نوعی اطمینان رسیده باشند که این مذاکره قرار نیست کاملا یکطرفه باشد، با دیدار سطح بالا با ویتکاف در عمان موافقت کرده باشند.»
بر اساس گزارش گاردین، این اطمینان شامل این نکته هم میشود که طرف آمریکایی بهدنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی نیست؛ هدفی که در دولت پیشین ترامپ از سوی برخی از مشاوران ارشد سیاست خارجی او مطرح میشد اما خود ترامپ نشانههایی از کنار گذاشتن آن نشان داده است.
ویتکاف در مصاحبهای که در آستانه مذاکرات با وال استریت ژورنال داشت، به انعطافپذیری موضع آمریکا اشاره و «خط قرمز» واشینگتن را «تسلیحاتی شدن برنامه هستهای ایران» اعلام کرد.
او گفت: «فکر میکنم موضع ما از برچیدن کامل برنامه هستهای شما آغاز میشود؛ این موضع امروز ماست. البته این به آن معنا نیست که ممکن است در حاشیه مذاکرات راههایی برای مصالحه میان دو کشور پیدا نشود.»
مانع پنجم: ترس و عدماطمینان تهران نسبت به ترامپ
به گفته گاردین، اما در هسته تمایل ناگهانی ایرانیها به تعامل که در چهار سال ریاستجمهوری جو بایدن بهطور آشکاری غایب بود، با وجود تلاشهای مکرر، احساس ترس و عدماطمینان نسبت به خود ترامپ نقش دارد.
ترامپ در نخستین دوره ریاستجمهوری خود، دستور کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران را صادر کرد.
تکیه در همین زمینه گفت: «عامل ترس، جمهوری اسلامی را در مذاکرات به پیش میراند اما این مساله دو طرفه است.»
او توضیح داد که از یک طرف، ترس از اقداماتی که ترامپ ممکن است انجام دهد وجود دارد و از طرف دیگر، تهران نگران این است که آیا میتواند به ترامپ بهعنوان یک واسطه و میانجی قابل اعتماد برای رسیدن به توافق اعتماد کند یا خیر.
اما طوسی به گاردین گفت که خامنهای اکنون سیاست «هویج» را طرح کرده که ترامپ احتمالا با جهانبینی معروف خود که همواره مبتنی بر معامله است، آن را بپذیرد: امکان برقراری روابط تجاری میان آمریکا و ایران.
عراقچی به تازگی در مقالهای برای واشنگتنپست نوشت ایران با تحریمهای اقتصادی آمریکا و کاهش مستمر ارزش ریال، در وضعیت اقتصادی بحرانی قرار دارد و به شدت نیازمند سرمایهگذاری خارجی است تا زیرساختهای خود را بهروزرسانی کند.
او گفت ترامپ با هر توافق احتمالی، به نوعی، یک فرصت برای ایران ایجاد میکند.