واکنش مخاطبان ایراناینترنشنال به ابراز رضایت خامنهای از مذاکرات: از سر ترس و فریب است
مخاطبان ایراناینترنشنال، ابراز رضایت علی خامنهای، از دور اول مذاکرات را نشانه تلاش او برای حفظ قدرت، فریب و ناشی از ترس از سرنگونی ارزیابی کردند. اغلب مخاطبان بر وقتکشی جمهوری اسلامی، بیاعتمادی به حکومت و ادامه مشکلات اقتصادی پرداختهاند.
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، با نگارش نامهای از زندان اوین، تجربه زیسته خود با وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام را روایت کرد و نوشت او یکی از پیشمرگههایی است که با گیسهای بافته شده و دستمالی با گلهای رنگ و وارنگ بر سر، کودکان کوبانی را از حملههای مرگبار داعش نجات داد.
به نوشته ایرایی، مرادی هر روزش را با جمله «ای زندگی یا با تو نخواهم زیست یا تو را با آزادی خواهم آراست»، آغاز میکند و در خاطراتش از میدان جنگ با داعش برای زندانیان گفته است.
این زندانی سیاسی در خصوص مواجهه مرادی یا حکم اعدام نوشت: «با آرامشی عجیب در برابر حکم مرگی که گاه برای عوض شدن حالمان با آن هم شوخی میکند و با خندهای که چال روی لپش را عمیق تر میکند، میگوید این حکم برای اجراست.»
ایرایی در بخشی از نامهاش با اشاره به بازداشت خشونتآمیز و توام با ضربوشتم مرادی، یادآوری کرد که او پس از انتقال به زندان اوین، به یاد فرزاد کمانگر، فعال حقوق بشر و معلم اعدام شده افتاد و سعی کرد «مقاومت و هرگز سر خم نکردن را از او یاد بگیرد.»
او با توصیف زمان انتقال مرادی به بند زنان زندان اوین پس از تحمل پنج ماه حبس در سلول انفرادی، نوشت: «خیلی زود با همه صمیمی شد. ناخودآگاه با زینب جلالیان قیاسش میکردم. زینب که حالا هجدهمین بهار را در زندان سپری میکند و هر چه از او شنیده ایم مقاومت و ایستادگی است.»
وریشه مرادی و گلرخ ایرایی
وریشه مرادی (جوانا سنه) ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ همراه با ضرب و جرح شدید در حوالی سنندج بازداشت و ۲۰ آبان ۱۴۰۳ با حکم ابوالقاسم صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
ایراناینترنشنال پیش از این در ۱۲ فروردین در گزارشی نوشت مرادی با وجود وضعیت نامساعد جسمی و نیاز فوری به عمل جراحی، از رسیدگی پزشکی در زندان اوین و همچنین اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
صدور حکم اعدام برای مرادی و دیگر زندانیان سیاسی در ایران، در ماههای گذشته با اعتراضات گسترده داخلی و بینالمللی همراه شده است.
در یکی از این واکنشها در ۲۵ اسفند، ۲۴۰ فعال مدنی و سیاسی با صدور بیانیهای نسبت به خطر جدی اجرای حکم اعدام مرادی هشدار دادند.
آنها از مرادی بهعنوان فعال حقوق زنان و مبارز در جنگ علیه داعش نام بردند و تاکید کردند او پس از آزادی کوبانی، در توانمندسازی و آگاهیبخشی به زنان نقش داشته است.
مرادی در مرداد ۱۴۰۳ متن دفاعیه خود را همراه با نامهای خطاب به افکار عمومی نوشت و از مردم خواست او و فعالیتهایش را مطابق عدالت اجتماعی قضاوت کنند.
او در بخشی از این نامه با بیان اینکه «داعش سرمان را میبرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار میکشد»، نوشت: «هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده نوبل صلح، در نامهای به سازمان ملل خواستار بررسی ویژه اعدام، ترور، قتل و ناپدیدسازی مخالفان جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته شد و اضافه کرد که سرکوب فرامرزی رژیم جمهوری اسلامی حتی به خاک اروپا و آمریکا نیز رسیده است.
محمدی در این نامه، که سهشنبه ۲۶ فروردین منتشر شد، نوشت: «مستندسازی این ترورها و تلاشها برای قتل مخالفان، شرطی ضروری برای گذار دموکراتیک و مسالمتآمیز و پایان دادن به ۴۶ سال استبداد دینی و زنستیز در ایران است.»
برنده جایزه نوبل صلح اضافه کرد جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تاکنون، نهتنها هزاران زندانی سیاسی را اعدام کرده، بلکه جان بسیاری از معترضان را در داخل و خارج از کشور به خطر انداخته و یا گرفته است.
این فعال حقوق بشر با اشاره به تلاش جمهوری اسلامی برای ترور مسیح علینژاد در آمریکا، نوشت: «این سیاست به روشنی نشاندهنده سرکوب فرامرزی رژیم جمهوری اسلامی است که حتی به خاک اروپا و آمریکا نیز رسیده است.»
در آخرین دادگاه متهمان پرونده سوءقصد به مسیح علینژاد، دادگاه فدرال منهتن و اعضای هیئت منصفه، هر دو متهم را در پنج فقره قتل به صورت قراردادی، توطئه برای قتل، پولشویی بینالمللی و تامین مالی خارجی برای عملیات مجرم شناخت.
نرگس محمدی از ۱۴ آذر ۱۴۰۳ با تعلیق حکم ۱۳ سال و ۹ ماه زندان، بهدلایل پزشکی به مرخصی درمانی اعزام شد و با وجود تایید سازمان پزشکی قانونی برای تمدید تعلیق حکم، برای بازگشت به زندان اوینتحت فشار قرار گرفته است.
محمدی در بخش دیگری از نامه خود با اشاره به تصویب قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل و تمدید ماموریت گزارشگر ویژه و هیئت حقیقتیاب مستقل برای نقض حقوق بشر در ایران، نوشت این تصمیم، به دو جهت تاریخی و سرنوشتساز است.
این فعال حقوق بشر از این تصمیم بهعنوان پیامی مهم از سمت جامعه جهانی و نماد ایستادگی بر اصول حقوق بینالملل و حقوق بنیادین تمامی ملتها از جمله مردم ایران، نام برد.
او با تاکید بر اینکه گردآوری شواهد و شناسایی عاملان جنایاتهای جمهوری اسلامی، تنها راه ممکن برای پیگیری قضایی در دادگاههای بینالمللی و دیوان بینالمللی کیفری است، از این موضوع بهعنوان «همکاری تنگاتنگ با جامعه مدنی ایران که در تلاش برای پایان دادن به مصونیت آمران و عاملان سرکوب است، نام برد.
نرگس محمدی تا به امروز بیش از ۱۰ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده است. او از زمان آغاز فعالیتهای حقوق بشریاش از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به بیش از ۳۶ سال زندان و ۱۵۴ ضربه شلاق و مجازاتهای ناعادلانه دیگر محکوم شده و تجربه ۱۳۵ روز حبس در سلول انفرادی دارد.
این فعال مدنی در سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای حقوق بشری خود جوایز بینالمللی متعددی از جمله جایزه نوبل صلح، جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو/گییرمو کانو و جایزه شجاعت خبرنگاران بدون مرز را دریافت کرده است.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، گفت که جمهوری اسلامی با مذاکره با ترامپ «یکجورهایی در حال دادن تقاص گذشتههای خود است، تقاص رفتاری که با کارتر آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر کرد، رفتاری که با اوبامای متمدن و فرهیخته کرد، رفتاری که بایدن کرد که اهل یقهگیری و یقهکشی نبود.»
جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام همزمان با شصتوچهارمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که با اعتصاب غذای زندانیان عضو این کارزار در ۴۰ زندان کشور در جریان است، مقابل زندان اوین تجمع کردند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهند گروهی از اعضای خانواده زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، سهشنبه ۲۶ فروردین مقابل زندان اوین در تهران تجمع کردند.
حاضران در این تجمع عکسهایی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام و پلاکاردهایی با شعارهای «نه به اعدام» و «لغو فوری حکم اعدام» به دست گرفتند و شعارهایی از جمله «نه به اعدام» و «نه به احکام ظالمانه اعدام»، سردادند.
در هفتهها و ماههای گذشته نیز تجمعات مشابهی در مقابل زندان اوین در تهران و دیگر شهرهای ایران شکل گرفت.
همزمان با تجمع خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، شصتوچهارمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، با پیوستن بند زنان زندان زاهدان و زندان ازبرم لاهیجان به این کارزار، به ۴۰ زندان گسترش یافت.
اعضای این کارزار در بیانیه این هفته خود هشدار دادند: «حکومت درمانده ولایت فقیه که اکنون در باتلاق بحرانهای داخلی و بینالملی گرفتار شده برای جلوگیری از خیزشهای مردمی طبق روال همیشگی اعدامها را تشدید کرده است.»
این بیانیه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی در هفته گذشته پنج زندانی سیاسی را پس از تحمل ۱۰ سال حبس و شکنجه، در زندان وکیلآباد مشهد به دار آویخت، اعلام کردند که ۲۵ فروردین نیز یک زندانی بلوچ ۲۲ ساله به نام علی دهانی در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.
طبق این بیانیه، دهانی در آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت و بدون حق دادرسی عادلانه، به اتهام «قتل چهار تن از مأموران حکومتی در شهرستان بمپور»، به اعدام محکوم شده بود.
فرهاد شاکری، عبدالحکیم عظیم گرگیج، عبدالرحمن گرگیج، تاجمحمد خرمالی و مالکعلی فدایینسب، پنج زندانی سیاسی هستند که ۱۹ فروردین به اتهام «بغی از طریق عضویت در گروه سلفی حزبالفرقان و جبهه همبستگی ملی اهلسنت ایران» در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدند.
اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در پایان بیانیه خود با از «ابعاد گسترده نقض فاحش حقوق بشر در ایران» به عنوان هشداری جدی برای جامعه و فعالان حقوقبشری و نهادهای بینالمللی نام برد و نوشت: «هرگونه بیعملی و نادیدهانگاری با این حکومت مستبد باعث گرفتن جان مردم ستمدیده و زندانیان بیشتری میشود.»
این زندانیان از تمامی نهادها و سازمانهای حقوق بشری و سیاسی بینالمللی درخواست کردند که صدای مردم و زندانیان در ایران باشند: «زیرا دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و هزاران زندانی با جرایم عمومی زیر حکم اعدام هستند که از حداقل حق دادرسی منصفانه محروم بوده و هستند.»
اعتصاب غذای زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از نهم بهمن ۱۴۰۲ با شدت گرفتن موج اعدامها در ایران، با درخواست توقف صدور و اجرای این احکام، از سوی زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج آغاز شد.
در هفتههای بعد، زندانهای دیگری به این کارزار پیوستند و اکنون در شصتوچهارمین هفته، زندانیان محبوس در ۴۰ زندان سراسر ایران دست به اعتصاب غذا زدهاند.
زندانهای اراک، اردبیل، ارومیه، اسدآباد اصفهان، اوین، بانه، برازجان، بم، تبریز، تهران بزرگ، جوین، چوبیندر قزوین، حویق تالش، خرمآباد، خورین ورامین، خوی، دستگرد اصفهان، دیزلآباد کرمانشاه، رامهرمز، رشت، رودسر، زاهدان، سپیدار اهواز، سقز، سلماس، شیبان اهواز، طبس، عادلآباد شیراز، قائمشهر، قزلحصار کرج، کامیاران، کهنوج، گنبدکاووس، لاهیجان، مرکزی کرج، مریوان، مشهد، میاندوآب، نظام شیراز و نقده، زندانهایی هستند که به این کارزار پیوستهاند.
در ماههای اخیر، افزایش شمار اجرای احکام اعدام و همچنین صدور و تایید احکام اعدام برای زندانیان سیاسی در ایران، با موجی از اعتراضات در داخل و خارج از کشور روبهرو شده است.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت دونالد ترامپ گفته است که اهداف آمریکا در مذاکرات جاری با ایران، اندکی فراتر از مفاد توافق هستهای سال ۲۰۱۵ در دوران باراک اوباما (برجام) است اما این تفاوت بهمعنای چرخش کامل در سیاستها نیست.
برجام که با عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» نیز شناخته میشود، در سال ۲۰۱۸ از سوی دونالد ترامپ کنار گذاشته شد و آمریکا از آن خارج شد.
تمرکز بر راستیآزمایی در غنیسازی و تسلیحاتی شدن
ویتکاف در مصاحبهای با شان هَنیتی در شبکه فاکسنیوز گفت: «تمرکز اصلی ما بر راستیآزمایی در برنامه غنیسازی اورانیوم [ایران] است و در نهایت، راستیآزمایی درباره تسلیحاتی شدن آن. این شامل موشکها نیز میشود (نوع موشکهایی که ایران انبار کرده) و همچنین تلاش برای دستیابی به بمب [اتمی].»
او تاکید کرد که برنامه غنیسازی ایران بهطور کامل حذف نخواهد شد بلکه به سطح تعیینشده در برجام یعنی ۳/۶۷ درصد بازگردانده میشود: «ایران نیازی به غنیسازی بالاتر از ۳/۶۷ درصد ندارد.»
این خواسته خاص، با توجه به درخواستهای مکرر تهران برای بازگشت آمریکا به مفاد اولیه برجام، در دسترس بهنظر میرسد. هرچند اختلافاتی بر سر دامنه و میزان مداخله آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود دارد اما بهنظر نمیرسد این بخش از مذاکرات به گره اصلی تبدیل شود.
تفاوتهای کلیدی با برجام: دسترسی گستردهتر، تمرکز بر موشکها
اما موارد مورد نظر برای توافقی فراتر از برجام کدامها هستند؟
نخست آنکه دولت ترامپ نسبت به آنچه در برجام درج شده، به دنبال رژیم بازرسی گستردهتری است.
این نظارت میتواند شامل دسترسی -نه تنها به تاسیسات اعلامشده غنیسازی- بلکه به سایتهایی باشد که احتمال میرود در توسعه کلاهک هستهای نقش دارند.
ایران همواره با چنین دامنهای از بازرسی مخالفت کرده و این موضوع احتمالا یکی از نقاط اصلی اختلاف خواهد بود.
دوم آنکه ویتکاف بهطور صریح از برنامه موشکهای بالستیک ایران یاد کرد. حوزهای که تقریبا در توافق اولیه برجام نادیده گرفته شده بود. وارد کردن این برنامه در مذاکرات نیازمند دسترسی به زیرساختهای گسترده تحقیق و توسعه نظامی ایران است که تهران همواره آن را از نظارت خارجی دور نگه داشته است.
منطق گنجاندن برنامه موشکی روشن است: اگر ایران موفق به تولید کلاهک هستهای شود، موشکهای بالستیک اصلیترین وسیله پرتاب آن خواهند بود.
ایران تاکنون هزاران موشک تولید کرده؛ گرچه این موشکها ممکن است از نظر فنی خیلی پیشرفته نباشند اما در صورت تجهیز به کلاهک هستهای، تهدیدی جدی برای منطقه، از جمله اسرائیل، یونان و برخی نقاط جنوب و شرق اروپا محسوب میشوند.
اختلاف نظر در درون دولت ترامپ درباره هدف نهایی
ویتکاف پیشتر نیز در مصاحبهای با تاکر کارلسن در ماه مارس به اهداف محدود دولت از مذاکره احتمالی با ایران اشاره کرده بود اما برخی دیگر از مقامهای ارشد دولت از جمله وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی، بهطور علنی خواستار انحلال کامل برنامه هستهای ایران شدهاند.
در همین زمینه، یکی از مسائل اساسی، تعیین سرنوشت حدود ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با خلوص بالاست که تهران در حال حاضر در اختیار دارد.
طبق گزارش سهشنبه ۲۶ فروردین گاردین، ایالات متحده پیشنهاد داده است این مواد به کشور ثالثی مانند روسیه منتقل شود. پیشنهادی که تهران بهاحتمال زیاد با آن مخالفت خواهد کرد.
بهگفته منابع، این موضوع در مذاکرات اخیر میان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و ویتکاف در عمان مطرح شده اما ایران بر باقی ماندن این ذخایر تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سازمان ملل در داخل کشور تاکید کرده است.
تهدید دوباره ترامپ به اقدام سختگیرانه
در نهایت، پرسش کلیدی این است که ایران تا چه حد و با چه سرعتی آماده پیشروی بهسمت توافق است و اینکه آیا دولت ترامپ در جریان چانهزنیها از برخی خواستههای سختگیرانه خود عقبنشینی خواهد کرد یا نه؟
ترامپ ۲۵ فروردین گفت: «ایران باید از دنبال کردن سلاح هستهای دست بردارد. آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند.»
او افزود: «به نظرم دارند ما را سر میدوانند، چون عادت کردهاند با آدمهای احمق در این کشور طرف باشند.»
رییسجمهوری آمریکا در ادامه تاکید کرد: «باید سریع پیش بروند چون خیلی نزدیک شدهاند اما ما اجازه نمیدهیم سلاح هستهای داشته باشند. اگر مجبور شویم، اقدامی بسیار سختگیرانه انجام خواهیم داد و این کار را نه برای خودمان، بلکه برای جهان انجام میدهیم. آنها آدمهایی رادیکال هستند و نباید سلاح هستهای داشته باشند.»
در حالی که رهبر جمهوری اسلامی، حدود دو ماه قبل، پیش از این، ۱۹ بهمنماه ۱۴۰۳، گفته بود که مذاکره با آمریکا «عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه» نیست، سهشنبه ۲۶ فروردین در دیدار با هیئت رییسه و شماری از نماینده مجلس و برخی دیگر از مقامهای حکومت گفت: «گفتوگوهای عمان یکی از دهها کار وزارت خارجه است. …. کاری و حرکتی است که تصمیمگیری شده و در قدمهای اول هم خوب اجرا شده است.»
وحشت از فروپاشی نظام
در پاسخ به سوال ایراناینترنشنال، که از مخاطبان و کاربران خواسته بود نظرشان را درباره ابراز رضایت رهبر جمهوری اسلامی از دور اول مذاکرات بیان کنند، اکثر کاربران به ترس خامنهای از فروپاشی نظام اشاره کردند و گفتند واکنش و مجموعه اقدامات او برای جلوگیری از این امر بوده است.
گروهی معتقدند که ترس از تغییر نظام سیاسی و مذهبی، انگیزه اصلی مواضع جدید رهبر جمهوری اسلامی است. آنها پیشبینی میکنند که جامعه ایران در آینده شاهد تحولات عمیق سیاسی و فرهنگی خواهد بود.
کاربری در این باره نوشته است: «علت ابراز رضایت خامنهای ترس است؛ فقط ترس از سرنگونی، در ایران دو انقلاب رخ خواهد داد، انقلاب سیاسی گذار از رژیم مذهبی که منجر به سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد شد و انقلاب مذهبی گذار از اسلام و تشیع که به ورود به دوره ای نوین از تجددگرایی با بنیان اندیشه های ایران کهن منجر میشود»
برخی، اظهارات خامنهای را ناشی از نگرانیهای شخصی و تلاش برای حفظ قدرت میدانند، در حالی که معتقدند زمان تغییرات نزدیک است. به گفته یک کاربر: «این شیطان با ماورا قرارداد داره ….ولی دیگه تموم شد موقع رفتنشه»
برخی از مخاطبان نیز اظهارات خامنهای را تلاش برای خرید زمان میدانند و خواستار هوشیاری طرفهای مقابل هستند.
در این رابطه یکی از مخاطبان نوشته است: «ابراز رضایت خامنهای از سر ترس و خطر است. نه چیز دیگر؛ چون سرنوشتی مانند صدام، قذافی، حسنی مبارک، بن علی و بشار اسد در انتظار اوست ...»
عدهای هم با اشاره به شرایط اقتصادی، مواضع رهبر جمهوری اسلامی را نمایشی و با نیت فریب میدانند. همچنین برخی معتقدند که اقدامات خامنهای با هدف نجات موقعیت سران نظام انجام میشود و احتمال تغییرات اساسی را نزدیک میدانند.
یک مخاطب در این باره نوشته است: «به نظرم بهزودی رژیم سرنگون میشه. مذاکره بهخاطر اینه که بتونن خودشون و سران رو نجات بدن؛ همین»
بسیاری از کاربران نیز، خامنهای را به فریبکاری، حیله یا داشتن انگیزههای پنهان متهم میکنند و به او اعتماد ندارند.
آنها میگویند تجربه تاریخی نشان میدهد که اعتماد به برخی از چهرههای سیاسی-مذهبی دشوار است و ممکن است انگیزههای پنهانی در پس اظهارات رهبر جمهوری اسلامی وجود داشته باشد.
یکی از مخاطبان نوشته است: «خامنهای چوپان دروغگو است. ۴۶ سال تجربه می گوید به آخوند سیاسی نباید اعتماد کرد. حتما حیلهای در کار است. صرفنظر از اینکه گفته من دیپلمات نیستم، انقلابی هستم.»
برخی گمان میکنند که توافقات پشتپردهای در شکلگیری مواضع خامنهای دخیل بوده است.
گروهی معتقدند که خامنهای با این مواضع در پی حفظ قدرت و منافع خودش است و خواستار هوشیاری جامعه در برابر اقدامات فریبکارانه شدهاند.
یک کاربر نوشته است: « وقتی اینطوری حرف میزند، یعنی پشت حرفش حتما یک نیرنگ و حیلهای هست. اگر نه چیزی نشده که بخواد راضی باشه. اون داره برای خودش وقت میخره.»
نتیجه سیاستهای خامنهای: فقر و گرانی
دستهای دیگر از کاربران، نتیجه تصمیمات و مواضع خامنهای را افزایش فقر مردم دانستند. نظرات این دسته به مشکلات اقتصادی، گرانی، فقر و تاثیر کلی سیاستهای خامنهای بر زندگی مردم اشاره دارد.
مخاطبان ایراناینترنشنال، با ابراز تاسف از مشکلات اقتصادی، معتقدند که سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی به زیان مردم بوده است.
کاربری در این رابطه نوشته است: «فقط زندگی مردم ایران بود که نابود شد.ای امان از جاهلان و نادانان و نون به نرخ روز خورهای جامعه؛ امان از مغزهای زنگ زده و شستشو شده»
برخی نیز با ابراز ناامیدی از انفعال جامعه، خواستار اقدام جمعی برای تغییر شرایط هستند. کاربری نوشته است: «دیگه همه چی رو [خامنهای] باید قبول کنه. راهی نداره! ولی واقعا من موندم از این ملت که هی فیلم میگیرن این گران شده اون گران شده،، خب کی میخوان قیام کنند؟»
مخاطب دیگری نوشته است: «خرابی کشور برای خامنهای پشیزی ارزش ندارد فقط کافی است ببیند با مذاکره در قدرت میماند ولی کشور ویران و مردم فقیر میشوند راضی است»
تمجید از خامنهای
برخی از مخاطبان نیز به تمجید از رهبر جمهوری اسلامی پرداختند. حامیان حکومت مذاکره را منطقی، مثبت یا نشانه موفقیت میدانند یا به تاثیرات اقتصادی مثبت آن اشاره میکنند. آنها مذاکره را اقدامی منطقی و در راستای شناخت دیدگاههای طرف مقابل میدانند، نه تایید آنها. کاربری نوشته است: «مگر امام حسن با دشمنان خودش صلح نکرد؟ مذاکره به معنی تایید حرف طرف مقابل نیست بلکه شناخت نظرات طرف مقابل است.»
برخی هم با خوشبینی به مواضع رهبر جمهوری اسلامی، آن را نشانه موفقیت در برابر مخالفان میدانند. کاربری در این رابطه نوشته است: «رهبر،پوزه همه مخالفان نظام رو به خاک کشید. مخالفان نظام فکرشو نمیکردن که چنین خنجری از ترامپ بخورن.»