کاخ سفید به دنبال حفظ بلندمدت مارکو روبیو در نقش دوگانه وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی است
نشریه پولیتیکو نوشت که کاخ سفید قصد دارد مارکو روبیو، رقیب سابق دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، در انتخابات مقدماتی ۲۰۱۶، را بهطور بلندمدت در دو سمت قدرتمند وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی حفظ کند؛ تصمیمی که به گفته سه مقام ارشد کاخ سفید، فراتر از یک راهحل موقتی است.
سه مقام آمریکایی و یک منبع آگاه در گفتوگو با رویترز از آماده شدن مجموعه تحریمهای تازهای علیه روسیه خبر دادهاند تا فشارها بر مسکو برای پایان دادن به جنگ با اوکراین و پذیرش پیشنهادهای آمریکا در این زمینه افزایش یابد. هنوز مشخص نیست ترامپ این تحریمها را امضا خواهد کرد یا نه.
به گفته این منابع که به شرط ناشناس ماندن مصاحبه کردهاند، این تحریمها شرکت دولتی گازپروم، بزرگترین شرکت گازی روسیه و نهادهای اصلی فعال در منابع طبیعی و سیستم بانکی این کشور را هدف گرفتهاند.
یک منبع آگاه در این باره گفت: «شورای امنیت ملی آمریکا در تلاش است تا مجموعه اقدامات تنبیهی شدیدتری علیه روسیه آماده کند. اجرایی شدن این پیشنهادها هم نیازمند موافقت و امضای ترامپ است.»
هرچند ترامپ در آغاز مذاکراتش با طرفین جنگ اوکراین توجه بیشتری به روسیه نشان میداد، اما رد درخواستها و پیشنهادهای آمریکا برای برقراری آتشبس میان دو کشور از سوی روسیه این همدلی را به سرخوردگی تبدیل کرده است.
جیمز هیوت، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، بار دیگر بر تعهد ترامپ برای دستیابی به یک آتشبس کامل و فراگیر تاکید کرد اما گفت که درباره جزییات مذاکرات جاری اظهار نظر نمیکند.
روز چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت یک توافقنامه مواد معدنی میان آمریکا و اوکراین امضا شد و ترامپ آن را بخشی مهم از تلاشهای خود برای صلح میان روسیه و اوکراین اعلام کرد.
به این ترتیب، تایید این بسته تحریمی تازه از سوی ترامپ را میتوان نشانهای از سختتر شدن موضع او در قبال کرملین قلمداد کرد.
کورت وُلکر، که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ نماینده آمریکا در ناتو و نماینده ویژه این کشور در مذاکرات مربوط به اوکراین بود، این گمانهزنی را تایید میکند: «ترامپ هر کاری میتوانست انجام داد تا پوتین را به نقطه پذیرش آتشبس و پایان دادن به جنگ برساند اما پوتین همواره درخواستهای او را رد کرده است. حالا، این بسته تحریمی تازه مرحله بعدی افزایش فشار بر روسیه است.»
پس از حمله گسترده روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ آمریکا و متحدانش بهطور مداوم انواع تحریمها را علیه این کشور وضع کردهاند. هرچند این تحریمها به اقتصاد روسیه ضربههایی وارد کرده، اما مسکو همواره راههایی برای دور زدن تحریمها و تامین منابع مالی برای ادامه جنگ یافته است.
وُلکر با تاکید بر اینکه پوتین همواره در حال تشدید دشمنیها بوده است، افزود: «ترامپ توانست آمریکا و اوکراین را در مسیری هماهنگ و مشترک برای تحقق یک آتشبس فوری و جامع قرار دهد، اما حالا این پوتین است که مخالفت میکند.»
به نظر میرسد ترامپ پس از آغاز دور دوم ریاستجمهوریاش با در پیش گرفتن سلسله اقداماتی نظیر انحلال گروه ویژه وزارت دادگستری که مسئول اجرای تحریمها و محدود کردن الیگارشهای نزدیک به کرملین، قصد داشت نظر روسیه برای موافقت با طرح صلح خود را جلب کند.
افزون بر این اقدامات، برخی اظهار نظرهای او نظیر دیکتاتور خواندنِ ولودیمیر زلنسکی یا تاکید بر این ادعا که زلنسکی جنگ را آغاز کرده است، همسو با مواضع مسکو بود.
در راهبرد پیشنهادی استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ برای حل مناقشه اوکراین چهار منطقه از خاک اوکراین به روسیه واگذار میشود. با این حال، وزرات امور خارجه روسیه سه روز پس از آخرین دیدار ویتکاف با پوتین بار دیگر بر مواضع حداکثری مسکو برای پایان جنگ تاکید کرد و به دنبال آن نیروهای روسیه حملات خود به مناطق غیرنظامی را شدت بخشیدند.
آلیستر برت، معاون پیشین امور خاورمیانه وزارت امور خارجه بریتانیا، در یادداشتی در وبسایت آی پیپر (The iPaper)، به بررسی سیاست دولت دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی و برنامه هستهای آن پرداخته و نوشته است که آمریکا هنوز پاسخی به این پرسش که با ایران چه باید کرد، نداده است.
الیستر برت، عضو حزب محافظهکار و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ معاون وزیر امور خارجه بریتانیا در امور خاورمیانه و شمال آفریقا بود. او ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ به تهران سفر و با عباس عراقچی، معاون وقت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی دیدار کرد.
آلیستر برت، در ابتدای یادداشت خود که جمعه ۱۲ اردیبهشت منتشر شده، تاکید کرده است که همگام شدن با سیاست خارجی آمریکا در دوران دونالد ترامپ، به چابکی یک گیمر نیاز دارد.
او نوشته است: «فکر میکردیم رییسجمهوری با زلنسکی به مشکل خورده، اما گفتوگویی در واتیکان میان آنها به یک توافق اقتصادی انجامید. تصور میکردیم تیم ترامپ نسبت به دوره اول ریاستجمهوریاش باثباتتر است، اما ناگهان مشاور امنیت ملیاش پس از ۱۰۰ روز برکنار شد. انتظار داشتیم بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ترامپ را به بهرهبرداری از تضعیف موقعیت امنیتی جمهوری اسلامی پس از نابودی رهبری حزبالله در لبنان و سقوط بشار اسد در سوریه ترغیب کند و شاهد حمله به تاسیسات هستهای ایران باشیم، اما این اتفاق نیفتاد.»
به نوشته برت، «اکنون، گفتوگوهای غیرمنتظره میان آمریکا و حکومت ایران درباره توانمندیهای هستهای تهران، که فضایی مثبت پیرامون آن شکل گرفته بود، ممکن است با اظهارات تند پیت هگسث، وزیر دفاع آمریکا، که بهطور علنی جمهوری اسلامی را بهدلیل حمایت از حوثیها در یمن تهدید کرد به انحراف کشیده شده باشد.
هگست، چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «پیامی برای ایران: حمایت مرگبارتان از حوثیها را میبینیم. دقیقا میدانیم چه میکنید. شما بهخوبی میدانید ارتش آمریکا چه تواناییهایی دارد. به شما هشدار داده شده است. تاوان آن را در زمان و مکانی که ما تعیین میکنیم خواهید داد.»
آلیستر برت، با اشاره به این نکته که بلافاصله پس از انتشار این پست، عمان بهعنوان میانجی اعلام کرد که دور بعدی مذاکرات تهران و واشینگتن که قرار بود شنبه در رم برگزار شود، به دلیل «دلایل لجستیکی» به تعویق افتاده، این سوال را مطرح کرده است که «پس امروز چگونه میتوان دیپلماسی هستهای میان آمریکا و ایران را امروز تفسیر کرد؟»
پیمودن مسیری طولانی
معاون پیشین امور خاورمیانه وزارت امور خارجه بریتانیا، در ادامه یادداشت خود و در پاسخ به این سوال نوشته است: «نباید این نکته را دستکم گرفت که دو طرف چه مسیری را پیمودهاند تا بتوانند باب گفتوگو با یکدیگر را باز کنند. من در وزارت امور خارجه بریتانیا زود آموختم که در مواجهه با دشمنان، درک دیدگاه طرف مقابل حیاتی است. این درک به معنای پذیرش یا توجیه آن دیدگاه نیست.»
به نوشته برت، «رسانههای غربی، بهحق، بر حکومت داخلی ایران، فعالیتهای بیثباتکننده آن و حمایت تهران از گروههای شبهنظامی در منطقه تمرکز دارند، اما از نگاه ایران، آمریکا و اروپا دشمنانی هستند که در دهه ۸۰ میلادی، عمدتا از صدام حسین در جنگی حمایت کردند که جان بیش از یک میلیون ایرانی را گرفت و درحالی که عراق از سلاح شیمیایی استفاده میکرد، هیچکس در غرب ابرو بالا نبرد.»
او در ادامه یادداشت خود نوشته است: «زمانی که حکومت ایران توافق هستهای برجام را در ۲۰۱۵ امضا کرد، تندروهای داخلی به مذاکرهکنندگان گفتند که فریب خوردهاند و تاریخ نشان داده که نباید به آمریکا اعتماد کرد، چرا که حتی اگر تهران به تعهداتش پایبند باشد، آمریکا روزی از توافق خارج خواهد شد و ایران آسیبپذیر میماند. ترامپ دقیقاً همین کار را کرد و به دلایل دیگر، سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفت.»
مجادله ظریف و تیلرسون
آلیستر برت سپس برخی از جلسات مرتبط با پرونده هستهای ایران در دورانی که در وزارت امور خارجه بریتانیا حضور داشت، به یاد آورده است: «در سال ۲۰۱۷، در جلسهای خصوصی در سازمان ملل حاضر بودم که با دعوت فدریکا موگرینی از وزیران امور خارجه گروه ۱+۵ و برای متقاعد کردن آمریکا به خارج نشدن از برجام برگزار شده بود. در آنجا شاهد اولین دیدار رودرروی رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی بودم.»
بهنوشته برت، «در جمعی که شاید بیش از ۱۲ نفر در آن حضور نداشت، آن دو بهصورت محاورهای جدل میکردند. تیلرسون به ظریف گفت که ایران آمریکاییها را کشته و او حاضر نیست اجازه دهد که آمریکا دوباره درباره ایران ریسک کند. مثلا اگر ایران قصدی جز تهاجم یا دستیابی به سلاح هستهای ندارد، چرا باید موشکهای بالستیک با دقت استثنایی آزمایش کند؟ ظریف پاسخ داد که اگر قصد داشتن سلاح هستهای داشتند، نیازی به آزمایش موشکهای دقیق نداشتند. ایران به دفاع از خود نیاز دارد چون آمریکا دشمنانش را به ۴۰۰ میلیارد دلار تسلیحات مجهز کرده است. و سرآخر هم پرسید: انتظار دارید ایران چه کند؟»
برایان هوک و تاکید صرف بر فشار حداکثری
آلیستر برت در ادامه افزوده است: «بهیاد دارم که در کنفرانسی در رم، گفتوگویی کلیدی با برایان هوک، فرستاده ترامپ در امور ایران، داشتم. از او پرسیدم: اگر فشار حداکثری جواب ندهد چه؟ گفت: «فشار حداکثری.» گفتم: بله، میدانم، ولی اگر باز هم جواب ندهد چه؟ باز گفت: «فشار حداکثری.» هیچ طرح جایگزینی وجود نداشت.»
بهنوشته او، «رسیدن از این عمق بیاعتمادی و وقایعی مثل کشتن قاسم سلیمانی بهدستور ترامپ در سال ۲۰۲۰، تا گفتوگوهای اخیر، نشان میدهد که تغییرات مهمی رخ داده است. انتخاب غیرمنتظره مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری و ارتقای دیپلماتی کارکشته چون عباس عراقچی به وزارت امور خارجه مهم است، اما عوامل جدید مهمتر در خود منطقه نهفته است.»
معاون پیشین بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه بریتانیا نوشته است: «کشورهای حاشیه خلیج فارس ثروتمندتر، مسلحتر و با اعتمادبهنفستر شدهاند و دیگر حاضر نیستند میدان جنگی احتمالی میان اسرائیل، آمریکا و ایران باشند؛ جنگی که برای منطقهای که موفقیت اقتصادیاش به ثبات وابسته است، فاجعهبار خواهد بود. همانطور که برخی از آنها در «توافق ابراهیم» به اسرائیل نزدیک شدند و برای آیندهای شامل اسرائیل در خاورمیانه استدلال کردند، همزمان بهطور دیپلماتیک به ایران نزدیک شدند تا نشان دهند که سیاست خود را مستقل تعیین خواهند کرد. تنها دو هفته پیش، وزیر دفاع عربستان، برادر محمد بن سلمان، رهبر واقعی این کشور، به تهران سفر کرد.»
آلیستر برت سپس این پرسش را مطرح کرده که «آیا ما رابطه اسرائیل و ترامپ را بدیهی فرض کردهایم؟» و در پاسخ به این سوال نوشته است: «روند جنگ علیه حماس در غزه روابط اسرائیل را با دوستان سنتیاش در جهان به آستانه تحمل رسانده است. با وجود وقایع فاجعهبار هفت اکتبر ۲۰۲۳، بمباران بیوقفه غزه از سوی نتانیاهو – در حالیکه خانوادههای گروگانها احساس کنار گذاشتهشدن دارند و تظاهرات گسترده علیه تداوم جنگ بهعنوان ابزاری برای حفظ ائتلاف دولت اسرائیل با راستگرایان تندرو برگزار میشود، اسرائیل را دچار شکاف کرده است.»
او همچنین پرسیده است: «آیا ترامپ هم مثل بسیاری دیگر از کشتار در غزه منزجر شده بود؟ شوکه شدن نتانیاهو هنگام اعلام شروع گفتوگوهای آمریکا و جمهوری اسلامی در حضور او در ۱۲ آوریل، شاید این را نشان دهد. آیا این مذاکرات نشانهای است که دولت ترامپ، و منافع تجاریاش، این بار به صدای عربها درباره ایران گوش میدهد و نه صرفا اسرائیل؟»
بهنوشته برت، «تا پیش از تهدید توییتری هگست، در تحلیلهای متعارف او یک انزواگرا یا ضد مداخلهگر پنداشته میشود، در مقابل افرادی چون مایک والتز که رویکردی مشابه نتانیاهو داشت و باور داشت آسیبپذیری امنیتی جمهوری اسلامی فرصتی برای نابودی برنامه هستهایاش از طریق حملهای نظامی است؛ اقدامی که موازنه قدرت منطقه را مشابه مداخلات آمریکا در دهههای اخیر تغییر میدهد.»
پرسش بیپاسخ
او سپس افزوده است: «شکی نیست که منطقه نمیخواهد ایران هستهای شود، نه فقط برای خودش بلکه بهخاطر پیامدهای اجتنابناپذیر گسترش سلاحهای هستهای. اما حمله به ایران، درصورتیکه جایگزینی روشن وجود داشته باشد، بدترین گزینه است. ایران شاید به هر میزان که بتواند تلافی کند. در عرصه افکار عمومی و در شبکههای اجتماعی هم نباید تعجب کرد اگر اقدامات آمریکا نه بهعنوان حمایت از جهانی آزاد و امن، بلکه بهعنوان بازوی اسرائیل و تکرار اشتباهات گذشته آمریکا توصیف شود. شاید این پیام خوب جا نیفتد.»
به نوشته برت، «اکنون مفید خواهد بود که آمریکا موضع خود را روشن کند. هرچند شرایط مربوط به حوثیها در یمن و دریای سرخ دشوار است، اما آیا باید مذاکرات خود با حکومت ایران را بر هم زند؟ آیا آمریکا خواهان پایان کامل فعالیت هستهای ایران است، یا فقط افزایش غنیسازی پس از خروج از توافق قبلی را میخواهد متوقف کند؟ چه شروطی میتواند فعالیتهای بیثباتکننده جمهوری اسلامی را مهار کند و همسایگان عرب را راضی کند که همیشه از حذفشدن خود از توافق پیشین آزرده بودند؟ چگونه میتوان به نگرانیهای مشروع اسرائیل پاسخ داد تا توافقی که حاصل میشود، همچون ۲۰۱۵ از سوی اسرائیل تخریب نشود؟»
او در پایان یادداشت خود تاکید کرده است که با وجود تهدیدهای لفظی پیت هگست، دولت ترامپ هنوز پاسخی روشن و قانعکننده به پرسش «با ایران چه باید کرد؟» ارائه نکرده است.
تمی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا،گفت که این کشور در حال تغییر روش میانجیگری خود برای صلح در اوکراین است.او افزود دیگر مقامات آمریکا به یک چشم بر هم زدن به سراسر جهان پرواز نخواهد کرد، تا میانجیگری کنند.
مایک لاولر، نماینده جمهوریخواه نیویورک در کنگره آمریکا، در گفتوگو با ایراناینترنشنال تاکید کرد که شرط هر توافق هستهای قابلقبول با تهران، توقف کامل غنیسازی اورانیوم است. او هشدار داد که در صورت عدم پایبندی جمهوری اسلامی به این امر، گزینه اقدام نظامی روی میز خواهد بود.
لاولر در گفتوگویی با آی فور ایران (Eye For Iran)، پادکست بخش انگلیسی ایراناینترنشنال، گفت: «حکومت ایران این بازی را نخواهد برد. هرچه زودتر این واقعیت را بپذیرد، نتیجه بهتری برای همه رقم خواهد خورد.»
او افزود: «اگر حکومت ایران پایبند نباشد، مجبور خواهیم شد دست به اقدام بزنیم.»
مایک لاولر، با وجود موضع سختگیرانهاش، دیپلماسی را به جنگ ترجیح میدهد. او در گفتوگو با ایراناینترنشنال تصریح کرد: «احمقانه است که ابتدا شانس دیپلماسی را امتحان نکنیم.»
لاولر با الهام از رویکرد «اعتماد کن، ولی راستیآزمایی کن» رونالد ریگان، مذاکرات را ابزاری برای جلوگیری از جنگ دانست، نه نشانهای از ضعف.
به گفته او، مذاکرات باید بهعنوان بخشی از تاکتیک فشار در نظر گرفته شوند، نه یک امتیاز.
تحریم نفت؛ نقطه فشار اصلی
لاولر، که به یکی از چهرههای کلیدی کنگره در اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی بدل شده، بهتازگی از لایحهای دوحزبی هم حمایت کرده که خرید نفت خام ایران از سوی چین را هدف قرار میدهد. این لایحه بخشی از بسته قانونگذاری در واکنش به حمله بیسابقه ایران به اسرائیل است.
لاولر تجارت نفتی ایران، بهویژه با چین، را شریان اصلی مالی جمهوری اسلامی میداند. او درباره «قانون تقویت تحریمهای ایران ۲۰۲۵» توضیح داد که این قانون خرید نفت خام ایران از سوی چین را هدف میگیرد، بانکها و بیمهگرانی که این تجارت را تسهیل میکنند، مجازات میکند و فشار تحریمهای دوران ترامپ را بازمیگرداند.
لاولر گفت: «جمهوری اسلامی بزرگترین حامی تروریسم در سراسر جهان بوده است. بخش عمدهای از جریان مالی آنها از صنعت نفت و تجارت غیرقانونی نفت با چین تامین میشود. چین بخش اعظم نفت ایران را میخرد و درآمد حکومت ایرانی که تحت نظارت جو بایدن ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش یافته است.»
او از راهبرد کنونی ترامپ تمجید کرد و تفاوت آن را با سیاست جو بایدن، رییسجمهوری پیشین آمریکا «از زمین تا آسمان» دانست.
در همین حال، دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت اعلام کرد که همه خریدهای نفت و محصولات پتروشیمی ایران باید متوقف شود. او هشدار داد که هر کشوری که نفت و محصولات پتروشیمی ایران را بخرد مشمول تحریمهای ثانویه خواهد شد و حق تجارت با آمریکا را نخواهد داشت. ترامپ در شبکه اجتماعی خود، تروث سوشیال نوشت: «به هیچ شکلی، در هیچ شرایطی، اجازه نخواهند داشت با ایالات متحده آمریکا تجارت کنند.»
زمان مذاکرات توجیهپذیر است
لاولر همچنین انتقادها مبنی بر اینکه دولت ترامپ زودتر از موعد دست به مذاکره زده و به این ترتیب اهرم فشارش را از دست میدهد، رد کرد. او با اشاره به پیشرفتهای هستهای ایران گفت این فوریت در مذاکرات کاملا ضروری است.
لاولر گفت: «ما در دنیای متفاوتی هستیم. ایران امروز بسیار جلوتر از چهار یا هشت سال پیش است. نمیدانم تا چه زمانی میشود منتظر ماند.»
با این حال، این «مذاکره فوری و ضروری» اکنون با مانعی جدید روبهرو شده است. به گفته بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، دور چهارم مذاکرات هستهای ایران و آمریکا که قرار بود شنبه ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود، به دلایل لجستیکی به تعویق افتاده است. مقامهای جمهوری اسلامی نیز اعلام کردهاند زمانبندی جدید مذاکرات به رویکرد آتی آمریکا بستگی دارد.
لاولر که نماینده حوزهای با جمعیت قابل توجه ایرانی-آمریکایی در نیویورک است، گفت بسیاری از ایرانیآمریکاییهایی که با آنها صحبت کرده، از اتخاذ مواضع سختتر از سوی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی حمایت میکنند.
شبکه الحدث گزارش داد ارتش لبنان ۸۰۰ راکت را در اردوگاه پناهجویان فلسطینی البدوی در شمال لبنان توقیف کرده است. بنا بر این گزارش، ارتش لبنان همچنین وارد برخی پایگاههای حزبالله در شمال کشور شده؛ هنوز تأیید رسمی از سوی لبنان اعلام نشده است.
این وضعیت ارتقای چشمگیری برای کسی است که در رقابتهای مقدماتی ریاستجمهوری ۲۰۱۶، بر سر آینده حزب جمهوریخواه، حملات شخصی متقابلی به یکدیگر انجام دادند.
پلیتیکوبه نقل از سه مقام ارشد کاخ سفید نوشت که انتظار میرود مارکو روبیو دستکم برای شش ماه بهطور همزمان بهعنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی خدمت کند. این در حالی است که شماری از مشاوران ارشد ترامپ خواهان دائمی شدن این وضعیت هستند.
یکی از این مقامات گفت که این نقش دوگانه فراتر از یک راهحل موقتی تلقی میشود.
به گفته این مقامات، روبیو خود بهدنبال این سمت نبود، اما ترامپ و رییس دفترش، سوزی وایلس، از او خواستند تا قدم پیش گذارد و «کنترل کاملتری» بر ساختار کلی سیاست خارجی دولت داشته باشد.
این مقامات به شرط ناشناس ماندن درباره این جابجاییها صحبت کردند.
یکی از این مقامات گفت: «او نمونه کامل یک بازیکن تیمی است که آماده است هر ماموریتی را که برای موفقیت رییسجمهوری لازم باشد، حتی ماموریتهای دشوار یا پرخطر را بپذیرد.»
ماموریت روبیو، به گفته مقام دیگری، ایجاد ثبات و چینش دوباره شورای امنیت ملی است تا اطمینان یابد آنچه از شورا بیرون میآید، «کاملا منعکسکننده دیدگاه رییسجمهوری» است.
این مقام افزود: «روبیو فردی استثنایی برای این نقش است، چون هم فرآیندها را میشناسد، هم به سیاست خارجی مسلط است، و هم تعامل خوبی با تیم دارد که نکته بسیار مهمی است.»
مقامات کاخ سفید تاکید کردند که وفاداری روبیو یکی از بزرگترین سرمایههای اوست. روبیو از زمان پیوستن به دولت بهعنوان دیپلمات ارشد ترامپ، بسیاری از مواضع پیشین خود، از جمله حمایت تندش از اوکراین، را کنار گذاشته است. او با وجود آنکه والدینش از کوبا به آمریکا مهاجرت کردهاند، به مدافع سرسخت سیاستهای جنجالی ترامپ در زمینه اخراج مهاجران نیز تبدیل شده است. این تغییر مواضع انتقاداتی را از سوی جمهوریخواهان سنتی و کارشناسان سیاست خارجی که پیشتر او را متحد خود میدانستند، برانگیخته است.
با این حال یک مقام ارشد کاخ سفید گفت: «شما به یک بازیکن در تیم نیاز دارید که با رییسجمهوری و تیم ارشد او کاملا صادق باشد؛ نه کسی که بخواهد امپراتوری خود را بسازد، یا از پشت خنجر بزند، یا دستورکار شخصی خودش را پیش ببرد. روبیو کاملا متمرکز بر تحقق دستورکار رییسجمهوری است.»
در این میان نگرانیهایی درباره حجم و گستره مسئولیتهای همزمان بهعنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی وجود دارد. تنها هنری کیسینجر، در دولتهای نیکسون و فورد، این دو سمت را همزمان در اختیار داشت. او بهدلیل استفاده از این موقعیت دوگانه برای اعمال نفوذ شخصی و تبدیلشدن به یکی از قدرتمندترین مشاوران ریاستجمهوری در تاریخ شناخته میشود.
اما به گفته مقامات ارشد ترامپ، پس از بررسیهای اخیر، آنها به این نتیجه رسیدند که همافزایی این دو نقش یک مزیت است:
یک مقام دیگر کاخ سفید نیز در این مورد گفت: «یکی نقش هماهنگکننده، جمعآورنده اطلاعات و بیانکننده سیاستها را دارد. دیگری نقش پیشبرنده دیپلماسی را. این دو ممکن است بیش از آنچه فکر میکنیم مکمل یکدیگر باشند.»
این مقام درباره دیگر افرادی که همچنان به دنبال سمت مشاور امنیت ملی هستند، افزود: «همه باید از این کار دست بکشند. ما یک فرد فوقالعاده داریم که حاضر است این کار را انجام دهد.»