همزمان با افزایش تنشها میان آمریکا و ایران و همچنین تقویت نیروها و تسلیحات ایالات متحده در منطقه، چین نیز یک ناو جنگی را به خلیج فارس اعزام کرد.
اعزام ناو چینی به بندری در امارات متحده عربی، شریک تجاری آمریکا، در آستانه سفر ترامپ به منطقه صورت میگیرد.
نشریه نیوزویک اعلام کرد که برای دریافت توضیح با کاخ سفید تماس گرفته و وزارت دفاع چین نیز هنوز پاسخی به درخواست کتبی این نشریه نداده است.
رسانههای چینی اعلام کردند که این ناوشکن از نسل جدید ناوهای جنگی مجهز به موشک هدایتشونده چین، روز یکشنبه در چارچوب ماموریت گروه ۴۷ اسکورت نیروی دریایی این کشور، برای یک دوره پنج روزه نگهداری وارد بندر ابوظبی شده است.
جیدی ونس، معاون رییسجمهوری آمریکا، در نشست امنیتی مونیخ در واشینگتن گفت ایالات متحده بهدنبال توافقی با جمهوری اسلامی است که نه تنها احتمال دستیابی تهران به سلاح هستهای را بهطور کامل از میان ببرد، بلکه بتواند زمینه بازگشت ایران را به اقتصاد جهانی نیز فراهم کند.
ونس چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت در «نشست رهبران مونیخ» که یکی از نشستهای ویژه و سطح بالای زیر نظر کنفرانس امنیتی مونیخ است و برخلاف نشست اصلی سالانه این کنفرانس که ماه فوریه در آلمان برگزار میشود، ممکن است در شهرها یا کشورهایی دیگر و در تاریخهای جداگانه برگزار شود، با اشاره به گفتوگوهای اخیر دولت دونالد ترامپ با جمهوری اسلامی گفت: «ما از برخی واکنشهای ایران بسیار راضی هستیم. مسیر درستی را طی میکنیم اما این مسیر باید به جایی ختم شود؛ ایران برنامه سلاح هستهایاش را بهکلی کنار میگذارد، یا ما به نتیجه نخواهیم رسید.»
معاون ترامپ خاطرنشان کرد که رییسجمهوری آمریکا بارها گفته است گزینه دستیابی ایران به سلاح هستهای «کاملا غیرقابل قبول» است و هیچ جای مذاکرهای در این خصوص وجود ندارد.
پیش از این و در ۱۵ اردیبهشت، شورای سردبیری روزنامه والاستریت ژورنال در سرمقالهای به مذاکرات تهران و واشینگتن پرداخت و نوشت که مذاکرات هستهای تاکنون به حکومت ایران فرصتهایی داده بود اما در مقابل، سیاست آمریکا گاه متزلزل به نظر میرسید تا این که ترامپ موضعی کاملا شفاف و قاطع در این زمینه اتخاذ کرد.
در این سرمقاله با اشاره به مصاحبه ترامپ که یکشنبه ۱۴ اردیبهشت از شبکه انبیسی پخش شد، آمده است رییسجمهوری آمریکا در پاسخ به این پرسش که «هدف مذاکرات، محدود کردن برنامه هستهای ایران است یا برچیده شدن کامل آن؟» گفت: «برچیده شدن کامل.»
خبرنگار دوباره پرسید: «این تنها چیزی است که میپذیرید؟» و ترامپ تاکید کرد: «بله، فقط همین.»
ونس چهارشنبه در همین زمینه گفت: «داشتن انرژی هستهای غیرنظامی ایرادی ندارد اما کشوری در جهان وجود ندارد که برنامه غنیسازی کامل داشته باشد و در عین حال سلاح هستهای نداشته باشد. بنابراین، خط قرمز ما همینجاست: غنیسازیای که توان ساخت سلاح هستهای ایجاد کند، پذیرفتنی نیست.»
او افزود: «ما باید فقط به ایران نگاه نکنیم. اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، این پرسش مطرح میشود که کشور بعدی کدام خواهد بود؟ این آغاز یک دومینوی خطرناک در خاورمیانه است که تهدیدی جدی برای امنیت جهانی خواهد بود.»
معاون ترامپ با اشاره به توافق پیشین موسوم به برجام، گفت این توافق با وجود امتیازاتی که داشت، در دو زمینه اساسی با مشکل روبهرو بود: «نخست، ضعف نظام بازرسی و نظارت؛ و دوم، حفظ برخی عناصر برنامه هستهای ایران.»
او تاکید کرد که برجام، «امکان باقیماندن ایران در مسیر دستیابی به سلاح هستهای را فراهم میکرد».
ساعاتی پیش از این اظهارات ونس، دو مقام آمریکایی که نخواستند نامشان فاش شود به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند رییسجمهوری ایالات متحده قصد دارد هفته آینده در جریان سفرش به عربستان سعودی اعلام کند آمریکا از این پس خلیج فارس را «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» خواهد نامید.
در حالی که ایران بر پیوندهای تاریخی خود با خلیج فارس تاکید دارد، کشورهای عربی مدتهاست برای تغییر نام این پهنه آبی در جنوب ایران تلاش میکنند.
کاخ سفید و شورای امنیت ملی آمریکا به درخواستهای آسوشیتدپرس برای اظهار نظر پاسخ ندادند.
آسوشیتدپرس در گزارش خود نوشته است که «خلیج فارس» از اعصار دور با این نام شناخته میشود؛ گرچه اصطلاحات «خلیج عربستان» و «خلیج عربی» نیز در برخی کشورهای خاورمیانه رایج است.
تحقیقات جدید حاکی از آن است که روند سالمندی در زنان ممکن است برای همیشه تغییر کند. پژوهشگران در حال بررسی پرسشی هستند که تا چند سال پیش بسیار عجیب به نظر میرسید، چه میشود اگر یائسگی دیرتر شروع شود یا اصلا رخ ندهد؟
این پرسش میتواند درهای جدیدی را به روی درک ما از سلامت زنان و فرایند سالمندی باز کند.
یائسگی چیست و چرا اهمیت دارد؟
یائسگی فرآیندی طبیعی در بدن زنان است که به طور میانگین در سن ۵۱ سالگی رخ میدهد. در این دوران، تخمدانها تولید استروژن را متوقف کرده و قاعدگی پس از حدود یک سال به طور کامل قطع میشود.
این دوره با کاهش هورمون استروژن با عوارضی مانند گرگرفتگی، تعریق شبانه، خشکی واژن و همچنین افزایش خطر بیماریهای قلبی-عروقی، پوکی استخوان و مقاومت به انسولین همراه است.
دکتر استفانی فابیون، مدیر مرکز سلامت زنان کلینیک مایو، معتقد است تغییرات هورمونی دوران یائسگی با افزایش فشار خون، کلسترول و مقاومت به انسولین ارتباط مستقیم دارد. او توضیح میدهد که در این دوره، تراکم استخوانها نیز به طور چشمگیری کاهش مییابد و همین امر خطر ابتلا به پوکی استخوان را در زنان بالا میبرد.
روشهای نوین به تاخیر انداختن یائسگی
تاکنون پزشکان از درمانهای هورمونی برای کاهش علائم یائسگی استفاده میکردند. اما رویکرد پژوهشهای نوین در این حوزه کاملا متفاوت است. محققان اکنون به دنبال راهکارهایی برای کند کردن فرایند پیری تخمدانها و به تعویق انداختن تغییرات هورمونی هستند.
در همین راستا، دکتر کوتلوک اکتای، جراح حوزه تولیدمثل و زیستشناس تخمدان در دانشگاه ییل، میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ پزشکی، ما توانایی بالقوه برای به تاخیر انداختن یا حتی حذف کامل یائسگی را داریم.»
روشهای مورد مطالعه دکتر اکتای، روی حفظ بافت تخمدان جوان تمرکز دارد. در این روش، بخشی از تخمدان برداشته، منجمد و در زمانی نزدیک به یائسگی دوباره پیوند زده میشود.
دکتر اکتای و تیمش دریافتهاند که این تکنیک در زنان زیر ۴۰ سال میتواند به طور قابل توجهی یائسگی را به تعویق بیندازد.
در روشی دیگر، دکتر زو ویلیامز، مدیر مرکز باروری دانشگاه کلمبیا، به بررسی اثرات داروی راپامایسین میپردازد. این دارو که عمدتا برای سرکوب سیستم ایمنی استفاده میشود، در دوزهای کمتر توانسته عملکرد تخمدان و باروری را در موشهای آزمایشگاهی بهبود بخشد. هماکنون آزمایشهای انسانی این دارو نیز در جریان است.
مزایا و چالشهای به تعویق انداختن یائسگی
حدود ۱۰ درصد زنان در سن ۵۵ سالگی یا بالاتر وارد یائسگی میشوند و طبق تحقیقات، طول عمر بیشتر و کمتر خطر پوکی استخوان و دیابت را تجربه میکنند. دکتر ویلیامز میگوید: «اگر روشی برای افزایش طول عمر تخمدان به شیوهای ایمن داشتهباشیم، میتوانیم فواید سلامتی آن را برای مدت طولانیتری فراهم کنیم.»
این روشها با چالشهایی نیز روبرو هستند. دکتر فابیون پرسش مهمی را مطرح میکند: «آیا دیرتر از کار افتادن تخمدانها باعث بهبود سلامت زنان میشود یا زنانی که سلامت عمومی بهتری دارند، یائسگی دیرتری را تجربه میکنند؟»
نکته نگرانکننده دیگر این است که قرار گرفتن طولانیمدت در معرض استروژن میتواند احتمال بروز سرطان پستان و تشکیل لختههای خونی در رگها را بالا ببرد.
آزادی پس از یائسگی
اشتون اپلوایت، کنشگر و نویسنده، نگاهی متفاوت به یائسگی دارد. او معتقد است این دوران میتواند سرشار از آزادی و رهایی باشد. اپلوایت میگوید: «یائسگی آزادیبخش است. دیگر نوسانات خلقی ناشی از هورمونها را تجربه نمیکنید و نگرانیهای مرتبط با بارداری ناخواسته هم از بین میرود.»
اپلوایت ضمن استقبال از افزایش آگاهی درباره یائسگی، نگرانیهایی نیز دارد. او هشدار میدهد که روشهایی مانند هورموندرمانی میتوانند مفید باشند، اما تبدیل یائسگی به یک بیماری نیازمند درمان، رویکرد نادرستی است. او معتقد است: «این دیدگاه نگرانکننده است که تغییرات طبیعی سالمندی به عنوان آسیبشناسی مطرح میشوند.»
از دیدگاه اپلوایت، نگاه جامعه به سالمندی زنان دوچندان منفی است. او توضیح میدهد: «در نظام مردسالار، ارزش زن به توانایی تولیدمثل او گره خوردهاست.» به همین دلیل است که تحقیقات اندکی درباره سلامت زنان مسن انجام میشود، زیرا «ما دیگر از نظر تولید مثلی مفید نیستیم.»
دنیس پاینز، بنیانگذار اجلاس یائسگی وایزپاز (WisePause)، نیز دیدگاه مشابهی دارد. او معتقد است علائم گاه دشوار یائسگی میتوانند در زندگی زنان «مفید» باشند.
پاینز میگوید: «در جایی که بیشتر زنان در طول زندگی خود را وقف خدمت به دیگران کردهاند، علائم یائسگی آنها را ناگزیر به خودمراقبتی سوق میدهد.» او این دوران را فرصتی ارزشمند برای بازتعریف هویت فردی میداند.
آینده تحقیقات کنترل پیامدهای یائسگی
با وجود چالشها، تحقیقات در زمینه به تاخیر انداختن یائسگی همچنان ادامه دارد. دانشمندان تاکید میکنند که هدف این پژوهشها فراتر از افزایش باروری است و بهبود سلامت قلبی-عروقی و ذهنی زنان را نیز در نظر دارد.
به گفته دکتر ویلیامز شناخت بهتر فرایند پیری تخمدان میتواند دیدگاههای منفی درباره یائسگی و سالمندی را کاهش دهد. او معتقد است وقتی دانش علمی جایگزین باورهای نادرست و تابوها میشود، نگاه منفی جامعه به این پدیده طبیعی نیز کمتر میشود.
آنچه زنان در حال حاضر نیاز دارند، محیطهای کاری حمایتی، پزشکانی با آموزش ویژه در زمینه یائسگی و نگرشی متفاوت به سالمندی است. پاینز میگوید: «وقتی این شرایط فراهم شود، جامعه به زنان سالمند نگاه متفاوتی خواهدداشت.»
هند بامداد چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت در قالب عملیاتی با نام رمز «سیندور» حملات موشکی گستردهای را به ۹ منطقه در خاک پاکستان، از جمله کشمیر، انجام داد. این عملیات در پاسخ به حملات دوم اردیبهشت، در کشمیر هند صورت گرفت که منجر به کشته شدن ۲۶ نفر که اغلب گردشگر بودند، شد.
مقامات دهلینو میگویند هدف از حملات اخیرش، مراکزی بوده که «زیرساختهای تروریستی» داشته و در حال طراحی حملاتی علیه این کشور بودهاند. سخنگوی ارتش هند گفت این مراکز کاملا نابود شدهاند.
پاکستان در واکنش به این حملات، اعلام کرد که هند شش منطقه در خاک پاکستان را هدف قرار دادهاست. به گفته مقامات اسلامآباد، این اهداف شامل سدها و پروژههای برقآبی بودهاند.
پاکستان این اقدام هند را «اقدام آشکار جنگی» توصیف کرده و تهدید کرده پاسخ قاطعی به این تجاوز خواهدداد.
سوم اردیبهشت ماه: در پی تیراندازی مظنونان به عضویت در گروههای شبهنظامی بهسوی گردشگران در منطقه جامو و کشمیر، ۲۶ نفر کشته و ۱۷ نفر زخمی شدهاند.
ریشههای تاریخی اختلافات
تنش میان هند و پاکستان ریشه در تقسیم شبهقاره هند در سال ۱۹۴۷ دارد. پس از پایان استعمار بریتانیا، منطقه براساس خطوط مذهبی به دو کشور تقسیم شد، پاکستان با اکثریت مسلمان و هند با جمعیت عمدتا هندو.
این تقسیمبندی حدود ۱۴ میلیون نفر را آواره کرد و خشونتهای فرقهای به مرگ نزدیک به یک میلیون نفر انجامید.
منطقه کشمیر با مناظر کوهستانی چشمنواز هیمالیا، محور اصلی مناقشه میان دو کشور است.
پس از استقلال دو کشور، حاکم هندوی کشمیر که بر منطقهای با جمعیت عمدتا مسلمان حکومت میکرد، در پیوستن به هند یا پاکستان تردید داشت. با ادعای هند مبنی بر الحاق کشمیر و دخالت نظامی پاکستان، نخستین جنگ میان دو کشور آغاز شد.
در حال حاضر، نیروهای دو کشور در طول خط ۷۴۰ کیلومتری موسوم به «خط کنترل» که یکی از نظامیترین مناطق جهان است، با یکدیگر رو در رو هستند. این منطقه همچنین شامل مناطقی است که تحت کنترل چین قرار دارد و مورد ادعای هند است.
چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه سه جنگنده در منطقه جامو و کشمیر هند سقوط کردهاند؛ این حادثه ساعاتی پس از آن رخ داد که هند اعلام کرد ۹ «زیرساخت تروریستی» متعلق به پاکستان را آنسوی مرز هدف قرار داده است.
تاریخچه درگیریهای نظامی
از زمان استقلال دو کشور در ۱۹۴۷، هند و پاکستان چندین درگیری نظامی عمده داشتهاند:
جنگ اول کشمیر (۱۹۴۷-۱۹۴۹): تنها چند ماه پس از استقلال، جنگ بر سر کنترل کشمیر آغاز شد که با مداخله سازمان ملل و ایجاد خط آتشبس پایان یافت.
جنگ دوم کشمیر (۱۹۶۵): نیروهای پاکستان برای تسلط بر کشمیر وارد بخش هندی این منطقه شدند و درگیریها به مناطق مرزی دیگر نیز گسترش یافت.
جنگ ۱۹۷۱: دو کشور بر سر بخش شرقی پاکستان جنگیدند که به استقلال بنگلادش منجر شد.
جنگ کارگل (۱۹۹۹): نخستین درگیری پس از دستیابی رسمی هر دو کشور به سلاح هستهای، که با فشار بینالمللی متوقف شد.
حمله اوری (۲۰۱۶): هند مدعی انجام «حملات دقیق نظامی» به پایگاههای شبهنظامی در پاکستان شد، اما اسلامآباد این ادعا را رد کرد.
حمله پولواما (۲۰۱۹): هند در پاسخ به یک حمله انتحاری در کشمیر، حملات هوایی به اردوگاه آموزشی شبهنظامیان در پاکستان انجام داد که به درگیری هوایی و اسارت یک خلبان هندی منجر شد.
در پی حمله دوم اردیبهشت، هند روابط دیپلماتیک با پاکستان را کاهش داد و پاکستان نیز حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای هندی بست و تجارت مرزی را متوقف کرد.
بسته شدن حریم هوایی پاکستان، شرکتهای هواپیمایی هند را مجبور به طی مسیرهای طولانیتر کردهاست.
اقدام نگرانکنندهتر، تعلیق پیمان تقسیم آب رودخانه سند توسط هند است که توزیع آب شش رودخانه جاری از هیمالیا را تنظیم میکند. پس از اعلام تعلیق این پیمان، جریان آب به پاکستان تقریبا ۹۰ درصد کمتر از حجم معمول شده که میتواند تاثیر جدی بر کشاورزی پاکستان بگذارد.
عکسی از مظفرآباد پایتخت کشمیر تحت کنترل پاکستان پس از حمله ۱۷ اردیبهشت ماه. هند میگوید به ۹ نقطه در این منطقه و پاکستان حمله کرده است
چشمانداز روابط دو کشور
تحلیلگران معتقدند با وجود تنشهای اخیر، احتمال وقوع جنگ تمامعیار میان دو قدرت هستهای اندک است. قدرتهای جهانی همواره در بزنگاههای حساس وارد عمل شده و از گسترش خصومتها جلوگیری کردهاند.
با این حال، آشتی اساسی میان دهلینو و اسلامآباد دور از انتظار است. موضع هند تحت رهبری نارندرا مودی، نخستوزیر ملیگرای هندو، سختگیرانهتر شده و دهلینو تاکید کرده تنها در صورتی مذاکرات صلح را آغاز خواهدکرد که پاکستان علیه گروههای شبهنظامی در خاک خود اقدام جدی انجام دهد.
روابط میان دو کشور همچنین تحت تاثیر رقابت استراتژیک میان آمریکا و چین قرار گرفته است. هند در سالهای اخیر به واشینگتن نزدیکتر شده، در حالی که پاکستان به سمت پکن گرایش پیدا کرده که میلیاردها دلار در زیرساختهای این کشور در قالب طرح «کمربند و جاده» سرمایهگذاری کرده است.
حوثیهای یمن اعلام کردند توافق آتشبس میان این گروه و ایالات متحده شامل اسرائیل نمیشود. این موضعگیری نشان میدهد حملات این گروه به کشتیرانی بینالمللی که در ماههای اخیر تجارت جهانی را مختل کرده و قدرتهای جهانی را به چالش کشیده بود، احتمالا بهطور کامل متوقف نخواهد شد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، ۱۶ اردیبهشت ماه اعلام کرد ایالات متحده بمباران مواضع حوثیهای مورد حمایت جمهوری اسلامی در یمن را متوقف میکند. به گفته او، این تصمیم در پی موافقت حوثیها با توقف حملات به کشتیهای آمریکایی گرفته شده است.
پس از اعلام این خبر از سوی ترامپ، دولت عمان نیز تایید کرد که نقش میانجیگری را در این توافق آتشبس ایفا کرده است.
با این حال، محمد عبدالسلام، مذاکرهکننده ارشد حوثی ۱۷ اردیبهشت، در گفتوگو با رویترز تاکید کرد: «این توافق به هیچ وجه شامل اسرائیل نمیشود؛ نه در محتوا و نه در شکل.»
او افزود: «تا زمانی که آنها (آمریکا) واقعا به توقف حملات پایبند باشند، ما نیز چون در موضع دفاعی بودیم، حملات خود را متوقف خواهیم کرد.»
هرچند تنشها میان آمریکا و حوثیها که سالها در برابر بمبارانهای سنگین ائتلاف به رهبری عربستان سعودی مقاومت کردهاند، کاهش یافته، این توافق مانعی برای ادامه حملات احتمالی علیه اهداف مرتبط با اسرائیل به شمار نمیرود.
ترامپ در دیدار با نخستوزیر کانادا در کاخ سفید درباره توافق با حوثیها گفت: «آنها گفتند لطفا دیگر ما را بمباران نکنید و ما هم کشتیهای شما را هدف قرار نمیدهیم. من هم حرفشان را پذیرفتم و بمباران مواضع حوثیها از همین حالا متوقف میشود.»
تشدید درگیریها
حوثیها از زمان آغاز عملیات نظامی اسرائیل علیه حماس در غزه –که پس از حمله مرگبار این گروه فلسطینی به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد– به سوی اسرائیل و همچنین کشتیهای عبوری از دریای سرخ شلیک کردهاند.
فرماندهی ارتش آمریکا اعلام کرده که از زمان آغاز عملیات علیه حوثیها در ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۳، بیش از هزار هدف را در یمن مورد حمله قرار داده است. به گفته این فرماندهی، این حملات باعث کشته شدن «صدها نیروی حوثی و شمار زیادی از فرماندهان آنها» شده است.
با شروع جنگ غزه، سطح تنش در منطقه بالا رفت و این تنشها در روزهای اخیر بهدلیل اصابت یک موشک حوثی در نزدیکی فرودگاه بنگوریون اسرائیل افزایش یافت؛ این اتفاق منجر به حمله هوایی ۱۵ اردیبهشت ماه اسرائیل به بندر الحدیده یمن در شد.
نیروی هوایی اسرائیل ۱۶ اردیبهشت ماه برای دومین روز پیاپی، فرودگاه اصلی صنعا، پایتخت یمن، را هدف قرار داد. این حملات در پی افزایش تنشها میان حوثیهای مورد حمایت ایران و اسرائیل صورت گرفت.
در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، آمریکا و بریتانیا با حملات هوایی به مواضع حوثیها تلاش کردند مسیر حیاتی تجارت جهانی از طریق دریای سرخ که حدود ۱۵ درصد تجارت جهانی از آن عبور میکند را باز نگه دارند.
اما از بهمن ماه ۱۴۰۳ و با آغاز ریاستجمهوری ترامپ، واشینگتن شدت حملات هوایی علیه حوثیها را به شکل قابلتوجهی افزایش داد.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که حوثیها اعلام کردند حملات خود به کشتیهای اسرائیلی در دریای سرخ، دریای عرب، تنگه بابالمندب و خلیج عدن را از سر خواهند گرفت.
یک روز پس از حمله هوایی شدید اسرائیل به مواضع حوثیها و فرودگاه پایتخت یمن، ارتش اسرائیل اعلام کرد یک پهپاد را در شرق این کشور که ظاهرا از یمن پرتاب شده بود، سرنگون کرده است. حوثیها میگویند حملاتشان به اسرائیل را متوقف نخواهند کرد.
همزمان محمد عبدالسلام، مذاکرهکننده ارشد حوثیهای مورد حمایت جمهوری اسلامی، هم گفت که توافق آتشبس بین این گروه و آمریکا، به هیچ وجه یا صورتی شامل توقف حمله علیه اسرائیل نمیشود. دونالد ترامپ سهشنبه گفت که حوثیها تسلیم شدهاند و به آمریکا اعلام کردهاند که دیگر به کشتیها حمله نخواهند کرد و آمریکا نیز از این پس حملات خود در یمن را متوقف خواهد کرد.