واشینگتنپست: تغییر رویکرد ترامپ در قبال ایران ممکن است مهمترین تصمیم او باشد
فرید زکریا، روزنامهنگار آمریکایی، در یادداشتی به بررسی سیاست دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در قبال جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است کسی که توافق هستهای پیشین با حکومت ایران را از میان برد، اکنون تمام ابزارها را در اختیار دارد تا توافقی حتی قویتر را رقم بزند.
تامی پیگوت، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در نشست خبری خود مذاکرات هستهای میان آمریکا و جمهوری اسلامی را سازنده توصیف کرد.
پیگوت در پاسخ به پرسشی درباره اظهارات ترامپ درباره نزدیک بودن توافق هستهای با جمهوری اسلامی، گفت: «کسانی که در این گفتوگوها شرکت داشتهاند، این مذاکرات را توصیف کردهاند و رییسجمهوری آمریکا بهروشنی خواهان دیپلماسی و راهحلی دیپلماتیک در این زمینه است.»
او افزود: «ترامپ بهروشنی گفته است که ایران هرگز نباید سلاح هستهای داشته باشد.»
وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد مارکو روبیو، وزیر امور این کشور، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در شهر آنتالیا در ترکیه با اسعد الشیبانی، همتای سوری خود دیدار کرد. این نخستین ملاقات رسمی در سطح وزیران امور خارجه دو کشور در ۱۵ سال گذشته به شمار میرود.
در همین حال، آکسیوس بهنقل از یک منبع آگاه، گزارش داده است که دولت ترامپ پیشاپیش اسرائیل را از تصمیم برای دیدار با رییسجمهوری سوریه و لغو تحریمها مطلع نکرده بود.
دیدار وزیران امور خارجه آمریکا و سوریه در عین حال، جدیدترین گام در مسیر عادیسازی روابط میان واشینگتن و دمشق محسوب میشود. پیش از این، دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در اقدامی غیر منتظره با احمد الشرع، رییسجمهوری سوریه، دیدار و اعلام کرد که واشینگتن قصد دارد تحریمهای سنگین و فلجکننده علیه سوریه را لغو کند؛ تصمیمی که در فضای سیاسی و بینالمللی بازتاب گستردهای داشت.
آخرین دیدار در این سطح به سال ۲۰۱۰ بازمیگردد، زمانی که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، در نیویورک با ولید معلم، وزیر امور خارجه وقت سوریه دیدار کرد. از سال ۲۰۱۱ و همزمان با آغاز جنگ داخلی سوریه، روابط واشینگتن با دمشق قطع شد و آمریکا رژیم اسد را تحریم و طرد کرد.
روبیو در این سفر ابتدا بهصورت دوجانبه با الشیبانی گفتوگو کرد و سپس در نشستی سهجانبه با حضور هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه نیز حضور یافت.
تمی بروس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، اعلام کرد روبیو در این دیدار به همتای سوری خود اطلاع داد که دولت ترامپ فرآیند لغو تدریجی تحریمها را برای کمک به تثبیت وضعیت سوریه آغاز خواهد کرد.
وی افزود روبیو همچنین از «دعوت دولت سوریه به صلح با اسرائیل»، «تلاشها برای پایان دادن به نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه»، «تعهد برای روشنسازی وضعیت شهروندان آمریکایی مفقود یا کشتهشده در سوریه» و «حذف کامل تسلیحات شیمیایی» استقبال کرده است.
روبیو تاکید کرد دولت سوریه باید از حقوق بشر تمامی شهروندان خود، فارغ از قومیت یا مذهب آنها، صیانت کند.
وضعیت فعلی
وزارت خزانهداری ایالات متحده نیز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت اعلام کرد در هماهنگی با وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی، اجرای دستور ترامپ برای لغو تحریمها را آغاز کرده است.
در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا آمده است: «ما در حال آمادهسازی مجوزهای لازم برای تسهیل ورود سرمایهگذاریهای جدید به سوریه هستیم.»
روبیو روز پنجشنبه گفت ترامپ بهزودی دستورات اجرایی خاصی را صادر خواهد کرد که بخشی از تحریمها را لغو میکند. البته برخی دیگر از تحریمها برای لغو نیاز به مصوبه کنگره دارند؛ فرآیندی که احتمالا زمانبر خواهد بود.
پشت پرده تحولات
روبیو پیش از دیدار با الشیبانی در آنتالیا، تلفنی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تماس گرفت و او را از جزییات ملاقات ترامپ با احمد الشرع در عربستان سعودی مطلع کرد.
آکسیوس با استناد به گفتههای مقامات اسرائیلی، گزارش داده است که نتانیاهو در ملاقات ماه گذشته با ترامپ، بهصراحت از او خواسته بود تحریمها علیه سوریه لغو نشود. نتانیاهو همچنین نسبت به نقش ترکیه در سوریه که خواهان لغو این تحریمهاست، ابراز نگرانی کرده بود.
با این حال ترامپ نگرانیهای اسرائیل را نادیده گرفت. او سهشنبه ۲۳ اردیبهشت اعلام کرد تصمیمش برای لغو تحریمها نتیجه درخواست چندین رهبر جهانی از جمله محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه بوده است. علاوه بر محمد بن سلمان که در دیدار ترامپ و الشرع حضور داشت، اردوغان نیز بهصورت مجازی در این دیدار شرکت کرده بود.
در حالیکه هنوز یک ماه تا تابستان ۱۴۰۴ باقی مانده، بحران کمبود برق در کشور ابعاد تازهای یافته است. وزیر صمت، از وزیر نیرو بابت قطعی برق صنایع انتقاد کرده، وزیر نیرو از «علما» خواسته برای رفع خشکسالی و گرما دعا کنند و انجمن فولاد از رییسجمهوری خواسته شخصا به موضوع بپردازد.
حدود دو هفته پیش، تفاهمنامهای میان وزارتخانههای صمت و نیرو برای آنچه «جلوگیری از خسارات سالهای گذشته» امضا شده بود، اکنون نهادهای صنفی میگویند این تفاهمنامه نادیدهگرفته شده است. در همین رابطه ۲۵ اردیبهشت انجمن تولیدکنندگان فولاد خواستار ورود شخص رییسجمهوری به موضوع قطع برق صنایع شده است.
این درخواست پس از آن مطرح شد که محمد اتابک، وزیر صمت، بهصراحت از وزارت نیرو بابت تصمیم قطع برق صنایع انتقاد کرد. رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، نیز تصمیم وزارت کشور مبنی بر اعمال محدودیت ۹۰ درصدی برق بر صنایع فولاد و سیمان را غیرکارشناسی دانسته است.
عباس علیآبادی: «چرا باران نمیآید؟ آیا کسی درباره این پدیدهها فکر میکند؟ چرا علما برای این بحرانها راهحل یا فکری نمیکنند؟»/ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، دانشگاه علم و صنعت.
اظهارات متناقض وزارت نیرو
حدود ۱۰ روز قبل، ۱۶ اردیبهشت، همایون حائری، معاون وزیر نیرو، درباره رشد مصرف و بحران برق در تابستان هشدار داد. شخص وزیر نیز بارها نسبت به بروز بحران برق در تابستان ۱۴۰۴ هشدار داده است.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، ۲۷ فروردین، با اشاره به بحران برق و افزایش دمای هوا گفت امروز در «وضعیت فوقالعاده» قرار داریم. او همان زمان از شهروندان خواست خود را آماده کنند.
او با اشاره به اینکه ۱۲ هزار و ۵۰۰ مگاوات از نیروگاه های کشور برقآبی هستند، تصریح کرد با توجه به خشکسالی موجود، سال گذشته حدود پنج تا شش هزار مگاوات از این نیروگاهها در مدار بودند که اکنون کمتر از دو هزار مگاوات هم در دسترس نیست.
اکنون پس از انتقادات صریح صنایع به همراه اعتراضات شهروندان، علیآبادی که به همراه مسعود پزشکیان، رییس دولت در جمهوریاسلامی، به کرمانشاه سفر کرده است، با اشاره به بهبود شرایط زیرساختی در کشور گفت: «ایران جزو کشورهای پیشتاز در حوزه برق در منطقه است.»
او وعده داد «ناترازی انرژی» در آینده نزدیک حل خواهد شد. «ناترازی» اصطلاحی است که مقامات جمهوری اسلامی، از آن به جای کمبود و کسری استفاده میکنند.
تصویر نامهای که سال ۱۴۰۰ در رسانهها منتشر، اما بعد از سوی وزارت نیرو تکذیب شد
استراتژی دعا خواندن در وزارت نیرو
علیآبادی، سهشنبه، ۲۳ اردیبهشت، با ابراز نگرانی از وضعیت منابع آبی و افزایش بیسابقه مصرف برق، از «علما» خواست برای بحران گرما و کمبارشی کشور چارهاندیشی کنند. او با اشاره به خالی بودن سدها، خواهان ورود جدیتر «نخبگان دینی» به بحرانهای زیستمحیطی شد.
این دست اظهارات خاص علیآبادی نیست. تابستان سال ۱۴۰۰ نیز وزارت نیرو در دولت ابراهیم رئیسی در نامهای که در فضای مجازی منتشر شده بود، دستور داده بود نوع خاصی از دعا در نمازخانههای وزارت نیرو و ادارات آن خوانده شود. با وجود انتشار تصویر این نامه، در شهریور ۱۴۰۰، وزارت نیرو این دستور را تکذیب کرد.
مسعود پزشکیان: «در اتاقها مثلا تا دلت بخواهد از آن لامپها روشن است، هر کدام این ها را نصف کنیم، آن وقت ما اصلا مشکل برق پیدا نمیکنیم»/ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، کرمانشاه.
استراتژی پزشکیان: لامپها را خاموش کنیم
درحالیکه نهادهای صنفی، نظیر تولیدکنندگان فولاد، از تصمیمات وزارت نیرو، به رییس دولت متوسل شدند، مسعود پزشکیان، در سفر به کرمانشاه با اشاره به بحران انرژی و قطع برق خطاب به مسئولان این استان گفت: «شما را به خدا! شما را به پیر به پیغمبر موضوع برق را ول نکنید.»
او افزود: «با مردم با احترام و با محبت برخورد بکنید. بر اساس رضایت مردم به کارمندان و مدیران نمره دهید.»
پزشکیان تقصیر بحران برق در کشور را به گردن شهروندان انداخت و با بیان اینکه «شش برابر اروپا برق مصرف میکنیم»، گفت: «صبح آمده بودیم همه چراغها روشن بود، در اتاقها مثلا تا دلت بخواهد از آن لامپها روشن است، هر کدام اینها را نصف کنیم، آن وقت ما اصلا مشکل برق پیدا نمیکنیم.»
بارها اظهاراتی از قبیل شش برابر بودن مصرف انرژی شهروندان ایرانی در مقایسه با اروپا از نظر علمی رد شده است. از طرفی، در حالیکه به گواه آمارهای رسمی مجموع مصرف خانگی و عمومی - شامل لامپهایی که پزشکیان گفت- حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مجموع مصرف برق کشور است، این اظهارات پزشکیان گمراه کننده به نظر میرسد.
دیوان عالی ایالات متحده بررسی فرمان اجرایی رییسجمهوری آمریکا برای محدود کردن حق تابعیت از طریق تولد را آغاز کرد؛ اقدامی که میتواند بر سرنوشت هزاران نوزاد در هر سال تاثیر بگذارد، آن هم در شرایطی که دونالد ترامپ بهدنبال تغییری عمده در برداشت سنتی از قانون اساسی ایالات متحده است.
بهگزارش رویترز، قضات محافظهکار دیوان که در اکثریتی شش به سه در مقابل قضات دموکرات قرار دارند، تمایل نشان دادهاند که اختیارات دادگاههای پایینتر برای صدور احکام سراسری یا بهاصطلاح «دستورهای بازدارنده جهانی» را محدود کنند؛ احکامی که قضات فدرال در ایالتهای مریلند، واشینگتن و ماساچوست برای متوقف کردن فرمان ترامپ صادر کرده بودند.
با این حال، هیچکدام از قضات بهطور صریح از این فرمان حمایت نکردند و برخی از قضات لیبرال آن را ناقض قانون اساسی و سابقههای حقوقی دیوانعالی آمریکا دانستند.
قضات بیش از دو ساعت به استدلالها در پرونده درخواست اضطراری دولت برای محدود کردن این احکام بازدارنده گوش دادند. این فرمان بخشی کلیدی از سیاست مهاجرتی سختگیرانه ترامپ به شمار میرود. سه قاضی پیشتر حکم داده بودند که این فرمان بهاحتمال زیاد ناقض مفاد تابعیت در متمم چهاردهم قانون اساسی است.
ترامپ این فرمان را در ۲۰ ژانویه، در نخستین روز بازگشت خود به ریاستجمهوری، امضا کرد. طبق این فرمان، سازمانهای فدرال موظف شدند از بهرسمیتشناختن تابعیت کودکانی که در ایالات متحده به دنیا میآیند اما هیچیک از والدین آنها شهروند آمریکا یا دارنده اقامت دائم قانونی (گرینکارت) نیستند، خودداری کنند.
سونیا سوتومایور، قاضی لیبرال، گفت که این فرمان ترامپ با چندین سابقه حقوقی دیوانعالی درباره تابعیت در تضاد است.
او افزود: «اگر واقعاً نگران هزاران کودکی هستیم که بدون اوراق تابعیت متولد خواهند شد و ممکن است بیتابعیت شوند و از مزایای دولتی محروم بمانند، دیوانعالی باید قانونی بودن این فرمان را بررسی کند.»
شاکیان این پرونده شامل دادستانهای کل دموکرات از ۲۲ ایالت، مدافعان حقوق مهاجران و مهاجران باردار هستند که میگویند در صورت اجرایی شدن این فرمان، سالانه بیش از ۱۵۰ هزار نوزاد از دریافت تابعیت محروم خواهند شد.
بحث درباره حدود اختیارات قضات و مشروعیت احکام سراسری
رویترز در گزارش خود افزوده که این پرونده از جهاتی غیرمعمول است، چرا که دولت فدرال از آن برای طرح این استدلال استفاده کرده که قضات فدرال صلاحیت صدور احکام سراسری را ندارند. دولت از دیوان خواسته تا بدون بررسی محتوای حقوقی فرمان، این احکام را لغو و فرمان ترامپ را اجرا کند.
دی جان ساور، دادستان کل ایالات متحده که از سوی دولت در دیوان استدلال کرد، تمرکز خود را بر همین موضوع گذاشت و استفاده فزاینده قضات از احکام جهانی را یک «آسیب» خواند.
قضات محافظهکار دیوان، ضمن بررسی امکان محدودسازی این احکام، ایده الزام شاکیان برای طرح دعاوی جمعی (class action) را مطرح کردند؛ یعنی دعاویای که از سوی گروهی از افراد با آسیبهای حقوقی مشابه اقامه میشود.
با این حال، برخی از قضات محافظهکار و لیبرال در تصمیمگیری بدون بررسی دقیق محتوای حقوقی فرمان ترامپ مردد بودند و این امکان را مطرح کردند که ممکن است دیوان برای رسیدگی کامل، خواستار ارائه اسناد و استدلالهای بیشتر شود؛ اقدامی که میتواند روند تصمیمگیری را به تعویق اندازد.
ساموئل آلیتو، قاضی محافظهکار، از کلسی کورکران، وکیل شاکیان، پرسید: «آیا ما باید بدون رسیدگی دقیق، استدلال حقوقی و مباحثه، درباره اصل موضوع تابعیت از طریق تولد تصمیم بگیریم؟»
کورکران پاسخ داد که دیوان باید بر اساس محتوای خود فرمان تصمیمگیری کند و افزود: «دولت از دیوان میخواهد که اجازه دهد سوابق این دیوان نادیده گرفته شود و ۱۰۰ سال سنت اجرایی را زیر پا بگذارد.»
شاکیان استدلال کردند که فرمان ترامپ ناقض متمم چهاردهم است؛ متممی که مدتها بهعنوان ضامن اعطای تابعیت به تقریباً هر فرد متولد در خاک آمریکا تلقی شده است. این متمم در سال ۱۸۶۸، پس از جنگ داخلی و برای پایان دادن به بردهداری تصویب شد.
بند تابعیت در متمم چهاردهم تصریح میکند: «همه افرادی که در ایالات متحده متولد یا تابعیت یافتهاند و مشمول صلاحیت قضایی آن هستند، شهروند ایالات متحده و ایالتی هستند که در آن سکونت دارند.»
دولت استدلال میکند که این بند شامل مهاجرانی که بهطور غیرقانونی در آمریکا حضور دارند یا مهاجرانی که اقامت موقت دارند (مانند دانشجویان و دارندگان ویزای کاری) نمیشود.
پرسشهای عملی، سابقههای تاریخی
النا کیگان، قاضی لیبرال، گفت که در صورت عدم وجود حکم بازدارنده سراسری، ممکن است سالها طول بکشد تا دیوانعالی درباره مشروعیت این فرمان تصمیمگیری نهایی کند.
کیگان خطاب به ساور گفت: «همه جور سوءاستفادهای از احکام سراسری شده است، اما پرسش اصلی اینجاست که اگر کسی این فرمان را آشکارا غیرقانونی بداند، بر اساس قواعد پیشنهادی شما، چطور و در چه بازه زمانی میتواند جلو اجرای آن را بگیرد؟»
ساور پاسخ داد که پس از بررسی پرونده در دادگاههای پایینتر، دیوان میتواند درباره مشروعیت فرمان تصمیمگیری کند؛ پاسخی که باعث شد امی کُنی بَرِت، قاضی محافظهکار، با شک و تردید واکنش نشان دهد و بپرسد: «واقعا میخواهید بگویید هیچ راهی برای تصمیمگیری سریعتر وجود ندارد؟»
سوتومایور فرمان ترامپ را با اقدامی فرضی مقایسه کرد که طی آن رییسجمهوری، بدون مبنای قانونی، اسلحه را از تمام آمریکاییهایی که مالک آن هستند، بگیرد؛ با وجود اینکه قانون اساسی حق مالکیت اسلحه را به رسمیت شناخته است.
ساور در دفاع گفت از زمان بازگشت ترامپ به ریاستجمهوری، قضات فدرال ۴۰ حکم بازدارنده سراسری علیه سیاستهای دولت او صادر کردهاند: «این مشکلی دوحزبی است که پنج دولت اخیر آمریکا با آن روبهرو بودهاند.»
تفاوتهای ایالتی و مسئله تبعیض
دولت میکوشد تا دامنه احکام بازدارنده را فقط به شاکیان فردی و ۲۲ ایالتی که شکایت کردهاند، محدود کند. در صورت پذیرش این درخواست از سوی دیوان، فرمان ترامپ میتواند در ۲۸ ایالت دیگر اجرایی شود، مگر برای شاکیان ساکن در آن ایالتها.
جرمی فایگنباوم، وکیل ایالتها، در دفاع گفت: «در صورت اجرای فرمان و اعمال تابعیت به شکل تکهتکه، ایالتها با چالشهای پرهزینهای در توزیع مزایای دولتی روبهرو خواهند شد، ضمن اینکه دعاوی جمعی برای ایالتها در دسترس نیست.»
او افزود که مسئله حقوقی مرتبط با این فرمان، ۱۲۷ سال پیش توسط دیوان عالی حلوفصل شده است.
رأی سال ۱۸۹۸ دیوان در پرونده ایالات متحده علیه وانگ کیم آرک بهطور گسترده اینگونه تفسیر شده که کودکان متولد در آمریکا از والدین غیرشهروند، مستحق تابعیت آمریکایی هستند. دولت اما میگوید این رای فقط شامل کودکانی میشود که والدینشان اقامت دائم و محل سکونت در آمریکا داشتهاند.
متمم چهاردهم قانون اساسی در واقع جایگزین رای سال ۱۸۵۷ در پرونده درد اسکات علیه سندفورد شد؛ رایی که حق تابعیت را از سیاهپوستان آزاد و بردگان سلب کرد و یکی از جرقههای آغاز جنگ داخلی آمریکا بود.
ساور در دفاع از فرمان ترامپ گفت:«این فرمان بازتاب معنای اصیل متمم چهاردهم است که تابعیت را برای فرزندان بردگان سابق تضمین کرد، نه مهاجران غیرقانونی یا بازدیدکنندگان موقت.»
برت کاوانا، قاضی محافظهکار، پرسشی کاربردی مطرح کرد و از ساور پرسید: «فردای روزی که این فرمان اجرا شود، بیمارستانها با نوزادان چه میکنند؟ ایالتها با نوزادان چه خواهند کرد؟»
این نخستین پرونده مرتبط با سیاستهای ترامپ است که از زمان بازگشت او به ریاستجمهوری در دیوانعالی آمریکا مطرح میشود؛ هرچند قضات پیشتر بهصورت اضطراری درباره برخی چالشها نسبت به سیاستهای او تصمیمگیری کردهاند. سه تن از قضات فعلی دیوانعالی در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ و از سوی او منصوب شدهاند.
در پی حمله دوباره موشک بالستیک حوثیهای یمن به سمت اسرائیل و به صدا در آمدن آژیر در مناطقی از این کشور، مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل، در شبکه ایکس نوشت: «هر موشکی هدیهای است از طرف ایران. آنها از اسرائیل نفرت دارند — و فراموش نکنید که از آمریکا هم نفرت دارند.»
سفیر آمریکا در اسرائیل، در شبکه ایکس، نوشت: «همین الآن از پناهگاه بیرون آمدیم؛ آژیر خطر ما را به پناهگاه فرستاد به خاطر یک موشک بالستیک از سوی حوثیها.»
او افزود: «هر موشکی هدیهای است از طرف ایران. آنها از اسرائیل نفرت دارند — و فراموش نکنید که از آمریکا هم نفرت دارند.»
ارتش اسرائیل که در هفتههای اخیر طی امواجی از حملات هوایی، مواضع حوثیهای یمن را بمباران کرده، اعلام کرد که موشک شلیکشده در روز پنجشنبه را نیز ساقط کرد و کسی مجروح نشد.
اسرائیل هشدار داده به حوثیها و ارباب ایرانی آنها پاسخ میدهد.
در این یادداشت که شامگاه پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در روزنامه واشینگتنپست منتشر شد، آمده است: «دونالد ترامپ که به تصمیمگیریهای آنی و تمایل به شکستن قواعد شناخته میشود، بار دیگر با رفتاری غیرمنتظره، جهان را غافلگیر کرد. این هفته، در عربستان سعودی، ترامپ با رهبر جدید سوریه، که پیشتر از چهرههای جهادی بوده، دیدار و اعلام کرد که تمامی تحریمهای آمریکا علیه سوریه را لغو خواهد کرد. اما شاید مهمتر از همه، اشارات مکرر او به آمادگی دولتش برای توافقی جدید با حکومت ایران باشد؛ توافقی که میتواند گامی بزرگ در جهت برقراری ثبات و صلح در خاورمیانه تلقی شود.»
بهنوشته فرید زکریا، «این چرخش ناگهانی در مواضع ترامپ نسبت به ایران، اگر نگوییم عجیب، دستکم به شدت طعنهآمیز است. او همان کسی بود که ایالات متحده را از توافق هستهای ۲۰۱۵ خارج کرد، توافقی که طبق ارزیابی اغلب نهادهای اطلاعاتی آمریکا، ایران به تعهداتش در آن پایبند مانده بود. اکنون اما، ترامپ بار دیگر به صحنه بازگشته، مسئلهای را که خود ایجاد کرده بود حل کرده و آن را با افتخار بهعنوان دستاوردی شخصی معرفی میکند.»
ایران ضعیف، عربستان قدرتمند
با اینحال، بهگفته نویسنده، شرایط امروز با گذشته تفاوتهایی بنیادینی دارد که میتواند زمینهساز توافقی بهتر از پیش شود. دو تحول کلیدی در این میان نقشآفریناند: ضعف ایران و اقتدار فزاینده عربستان سعودی.
براساس یادداشت منتشرشده در روزنامه واشینگتنپست، «جمهوری اسلامی امروز در ضعیفترین وضعیت خود طی چهار دهه اخیر قرار دارد. اقتصاد نابسامان ناشی از مدیریت مزمن ناکارآمد، فساد فراگیر و استبداد سیاسی موجب نارضایتی شدید مردم شده است. حملات موثر اسرائیل علیه مواضع حزبالله و سامانههای پدافندی ایران نیز بر این ضعف افزوده است. از سوی دیگر، دولت بشار اسد متحد اصلی حکومت ایران در منطقه، سقوط کرده و مخالفان دیرینهاش اکنون قدرت را در دمشق در دست دارند. در مجموع، ایران از زمان تهاجم صدام حسین در سال ۱۳۵۹ تاکنون، هیچگاه تا این اندازه آسیبپذیر نبوده است.»
بهنوشته زکریا، «در سوی دیگر، عربستان سعودی با هدایت ولیعهد محمد بن سلمان، روندی معکوس را طی کرده است. این کشور توانسته است با حوثیها به یک آتشبس نانوشته برسد، روابط خود را با قطر بهبود بخشد و مناسباتش با کشورهایی چون لبنان و عراق را تقویت کند. بنسلمان دریافته است که تحقق رویای مدرنسازی عربستان، نیازمند ثبات منطقهای است. نشانه برجسته این رویکرد، نزدیکی بیسابقه به حکومت ایران است؛ دیدارهای مکرر مقامات دو کشور اکنون به امری عادی بدل شده است. سعودیها بهطور آشکار از مذاکرات برای توافقی جدید با جمهوری اسلامی حمایت میکنند.»
مانع همیشگی: بنیامین نتانیاهو
نویسنده سپس افزوده است: «با وجود این فضای مساعد، مانعی دیرپا همچنان پابرجاست: بنیامین نتانیاهو. نخستوزیر اسرائیل سالهاست که مخالف هرگونه توافق با ایران است و بهطور مداوم هشدار داده که ایران در آستانه دستیابی به بمب اتمی قرار دارد؛ ادعایی که بیش از دو دهه است تکرار میشود. او در کتابی که در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد، ادعا کرده بود ایران در مسیر حتمی تولید بمب هستهای قرار دارد. نتانیاهو حتی ایران را «فرقهای آخرالزمانی» توصیف کرده که مذاکره با آن را بیمعنا میداند.»
زکریا اما در مخالفت با موضع نتانیاهو نوشته است: «واقعیت زمینی چیز دیگری است. ایران نه با آرمانگرایان آخرالزمانی، بلکه با مجموعهای از آخوندهای خشن و فرماندهان نظامی فاسد اداره میشود که بیشتر در پی انباشت ثروتاند تا شهادت. آنان دریافتهاند که «همواره چند ماه تا ساخت بمب فاصله داشتن» سود بیشتری دارد تا عبور از آن خط قرمز. آنها خواهان رفع تحریماند، نه نبردی آخرالزمانی.»
توازن جدید در کاخ سفید
در ادامه این یادداشت، نویسنده از اختلافها و شکافهای درون دولت ترامپ بهعنوان یک چالش دیگر برای رییسجمهوری آمریکا یاد کرده و نوشته است: « در یکسو، اردوگاه واقعگرایان به رهبری شخص ترامپ و مذاکرهکننده ارشد استیو ویتکاف قرار دارد. در سوی دیگر، جریان نئومحافظهکار، با چهرههایی چون مارکو روبیو و شماری از جمهوریخواهان کنگره. این اختلاف داخلی موجب شده است که مواضع دولت ترامپ درباره ایران بهطور مکرر تغییر کند و لحن آن متزلزل به نظر برسد.»
فرصت تاریخی برای ثبات
بهنوشته زکریا، «اکنون فرصتی تاریخی پیش روی ترامپ قرار دارد: مذاکره با جمهوری اسلامی نه برای دوستی، بلکه برای کاستن از تهدید رقابت هستهای و آوردن ثبات به منطقهای که نسلهاست از جنگ و ترور زخم خورده است.»
او افزوده است: «ترامپ بهگونهای یگانه توانایی آن را دارد که برخلاف خواستههای نتانیاهو عمل کند، از صفبندیهای سنتی واشینگتن عبور کند و این فرصت بیسابقه را از آن خود سازد.»