فاکس نیوز به نقل از نهاد اطلاعاتی اتریش: جمهوری اسلامی به دنبال سلاح هستهای است
فاکس نیوز به نقل از گزارش اداره فدرال نگهبانی از قانون اساسی و مبارزه با تروریسم اتریش نوشت: «جمهوری اسلامی ایران برای تحقق و تحکیم جاهطلبیهای خود در زمینه قدرت سیاسی منطقهای، در پی تسلیح مجدد گسترده، از جمله دستیابی به سلاح هستهای است.»
در این گزارش به نقل از سندی اطلاعاتی که به دست فاکس نیوز رسیده, آمده هدف از این اقدام این است که حکومت خود را «در برابر حمله مصون کند و سلطهاش را در خاورمیانه و فراتر از آن گسترش دهد، و تثبیت کند.»
یک مقام کاخ سفید در واکنش به گزارش نهاد اطلاعاتی اتریش به فاکسنیوز دیجیتال گفت: «رییسجمهور ترامپ مصمم است که ایران هرگز به سلاح هستهای یا توانایی ساخت آن دست پیدا نکند.»
مرکز لرزهنگاری اروپا-مدیترانه اعلام کرد زمینلرزهای به بزرگی ۵/۵ در جنوب ایران به وقوع پیوست. سازمان زمینشناسی آمریکا بزرگی زلزله را ۵/۲ و مکان آن را در فاصله ۱۲۴ کیلومتری جنوب شرقی کوه سفید در استان هرمزگان اعلام کرد.
رسانههای داخلی ایران نیز گزارش دادند این زمینلرزه به بزرگی ۵/۱ در عمق هشت کیلومتری زمین رخ داد، و حوالی منطقه فاریاب کرمان را لرزاند.
علیرضا بیات، رییس سازمان حج و زیارت اعلام کرد که ۹۰ هزار بطری «آب زمزم» از عربستان سعودی به ایران منتقل شده است. او گفت که قرار است این بطریها به زائران ایرانی در فرودگاههای ایران ارائه شود.
سازمان حج و زیارت پیشتر اعلام کرده بود که برای نخستینبار آب زمزم را به ایران منتقل میکند تا برای جلوگیری از مشکلات سالهای گذشته و ممنوعیت حمل آب در چمدانها، در کشور به زائران تحویل داده شود.
افزایش چشمگیر مصرف سیگار در میان دختران نوجوان ایرانی در تضاد با روند جهانی کاهش دخانیات است. در حالی که در کشورهای غربی جوانان به سوی سبک زندگی سالم میروند، در ایران این رفتار ناسالم به پرسشی جدی درباره جنسیت، بدن و اعتراض خاموش تبدیل شده است.
بر اساس دادههای رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مصرف سیگار در میان دختران ۱۳ تا ۱۵ ساله از ۰.۹ درصد در سال ۱۳۸۶ به ۲.۱ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است که نشاندهنده افزایش ۱۳۳ درصدی در این گروه سنی و در این بازه زمانی ۱۰ ساله است.
در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال، مصرف روزانه سیگار در زنان از ۰.۱ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۰.۲۹ درصد در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته است که به معنای رشد ۱۹۰ درصدی است.
این آمارها نشان میدهند نه تنها سن شروع مصرف دخانیات کاهش یافته، بلکه سهم دختران در میان مصرفکنندگان سیگار نیز رو به افزایش است.
آیا افزایش سیگار کشیدن در میان دختران صرفا ناشی از دسترسی آسانتر به دخانیات است یا بازتابی از فشارهای ساختاری، تبعیض جنسیتی و تلاش برای بازتعریف هویت زنانه در بستری محدودکنندهتر؟
برای پاسخ به این پرسش، باید این پدیده را در چارچوب نظریههای جامعهشناسی بدن، فشار اجتماعی و فمینیسم رادیکال و پساساختارگرا تحلیل کرد.
بدن زنانه و نظم پدرسالارانه؛ سیگار بهمثابه کنش اعتراضی
در بافت فرهنگی ایران، بدن زن همواره موضوعی سیاسی بوده است؛ از کنترل پوشش و حرکت گرفته تا تعیین حدود و هنجارهای رفتاری.
نظریهپردازانی چون میشل فوکو و پییر بوردیو نشان میدهند که بدن انسان محملی است برای اعمال قدرت، انضباط و در عین حال مقاومت. در چنین بستری، سیگار کشیدن - بهویژه در ملاءعام - برای دختران ایرانی معنایی فراتر از یک «عادت ناسالم» دارد.
در نگاه نخست، این رفتار ممکن است نشانهای از الگوگیری از فرهنگ جهانی یا رسانهای تلقی شود اما در سطحی عمیقتر، میتوان آن را کنشی نمادین در برابر نظم پدرسالارانه، چارچوبهای کنترلگرای اجتماعی و نابرابریهای جنسیتی دانست. کنشی که با وجود خطرات جسمی، حامل نوعی معنا و بیان است.
نظریه فشار اجتماعی؛ وقتی بدن میدان تخلیه اضطراب است
بر اساس نظریه فشار اجتماعی (Strain Theory) رابرت مرتن، «کنشهای منحرفانه» زمانی رخ میدهند که افراد تحت فشار قرار دارند اما امکان دستیابی مشروع به اهداف اجتماعی یا تخلیه روانی سالم ندارند.
در جامعهای که دختران جوان با محدودیتهای جنسیتی، تبعیض در فرصتها، فشارهای خانواده و مدرسه و کمبود فضاهای ابراز فردیت مواجه هستند، سیگار میتواند نوعی استراتژی فرار یا تخلیه اضطراب تلقی شود.
در گفتوگوهای میدانی با دختران جوان بارها چنین جملاتی شنیده میشود: «سیگار تنها چیزیه که انتخابش دست خودمه»، «باهاش آروم میگیرم؛ هیچکس نمیپرسه چرا ناراحتی، ولی اگه سیگار بکشی حداقل یکی نگاهت میکنه».
این جملات نشان میدهند که در غیاب فضای سالم گفتوگو و بیان احساس، حتی یک کنش ناسالم هم میتواند کارکردی روانی یا اجتماعی پیدا کند، به ویژه که سیگار کشیدن در چنین فرهنگی میتواند به معنای استقلال، تعلق به فرهنگ پیشرو و نشانهای از زنانگی مدرن باشد؛ هرچند جهان مدرن از آن عبور کرده است.
بازخوانی بدن زنانه در فمینیسم غربی؛ بدن بهمثابه سرمایه نه میدان تخریب
در نقطه مقابل، جنبشهای فمینیستی غربی طی دهههای اخیر تلاش کردهاند بدن زنانه را از کنترل مردانه رها کرده و به میدان انتخابهای آگاهانه، خودمراقبتی و کنشگری سالم تبدیل کنند. در نتیجه، زنان بسیاری در غرب امروز بدن خود را بهجای ابزاری برای جلب توجه یا اعتراض خاموش، به ابزاری برای توانمندسازی، سلامت و لذت سالم بدل کردهاند.
کاهش چشمگیر مصرف سیگار در میان دختران نوجوان در کشورهایی چون سوئد، آلمان، فرانسه و کانادا، نتیجه همین تغییر گفتمان است.
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، مصرف دخانیات در میان نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله در سوئد از حدود ۲۰ درصد در سال ۲۰۰۰ به کمتر از ۱۰ درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است.
علاوه بر سیاستگذاریهای سلامتمحور، کمپینهای اجتماعی بزرگی در این کشورها در حال فعالیتاند. برای مثال، کمپین "Smoke-Free Sweden 2025" تلاش میکند با مشارکت دولت، مدارس، باشگاهها و نهادهای مدنی، جامعهای بدون دخانیات در سوئد بسازد.
در بریتانیا نیز کمپین «Quit for Youth» با استفاده از رسانههای اجتماعی، آموزش تصویری و مشاوره رایگان، تلاش دارد عادت سیگار کشیدن در نوجوانان را به صفر برساند.
این جنبشها با ترویج سبک زندگی سالم، نقش مهمی در کاهش مصرف دخانیات در میان جوانان ایفا کردهاند.
مقایسه تطبیقی؛ دو جهان متفاوت، دو معنای متفاوت از سیگار
در ایران، زنان همچنان با فشارهای جنسیتی بالا، نابرابریهای حقوقی و عرفی و فضای اجتماعی بسته مواجهاند. در چنین فضایی، سیگار کشیدن میتواند نماد اعتراض، تخلیه فشار یا حتی ابراز هویت تلقی شود. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای غربی، زنان از حقوق برابر رسمی و فضای اجتماعی بازتری برخوردارند و امکان کنشگری مدنی برایشان فراهمتر است.
در ایران، گفتمان فمینیستی هنوز در حاشیه است و دسترسی آن به حوزه عمومی با محدودیت مواجه است. در مقابل، در کشورهای غربی، فمینیسم فراگیرتر است و توانسته بر سیاست سلامت، آموزش، رسانه و فرهنگ عمومی اثرگذار باشد. در نتیجه، بدن زن در ایران هنوز میدان سرکوب و واکنش است اما در غرب بیشتر عرصه توانمندسازی و خودمراقبتی بهشمار میرود.
همچنین در غرب، رویکرد رسانهای و آموزشی به دخانیات، گسترده، علمی و همراه با کارزارهای عمومی مستمر است اما در ایران، چنین آموزشهایی اغلب کلیشهای، محدود یا حتی سانسورشدهاند.
از این روست که افزایش مصرف سیگار در میان دختران ایرانی را باید جدی گرفت اما نه فقط بهعنوان یک بحران بهداشتی. این پدیده حامل نشانههایی از وضعیت اجتماعی-جنسیتی ایران است: بحران در گفتوگو، فقر فضاهای فردی و اجتماعی برای زنان، دسترسی نداشتن به روشهای سالم مدیریت اضطراب و فاصله زیاد بین نسلی.
در حالی که دختران جوان در غرب با ابزارهای نوین فمینیستی و فرهنگی بدن خود را توانمند میسازند، همتایانشان در ایران گاه با کنشهایی مانند سیگار کشیدن، در حال فریاد اعتراضاند. فریادی که اگر شنیده نشود، خود را به شکلهای دیگر و گاه پرخطرتر تکرار خواهد کرد.
وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که «سینا قلینژاد»، تبعه ۳۷ ساله ایرانی، به مشارکت در یک پرونده بینالمللی اخاذی و حمله سایبری با استفاده از باجافزار «رابینهود» اعتراف کرده است.
این وزارتخانه نوشت که قلینژاد به همراه همدستانش شبکههای رایانهای شهرها، شرکتها و نهادهای درمانی در آمریکا را هک کرده و با رمزگذاری فایلها، از قربانیان درخواست باج کردهاند.
بالتیمور و گرینویل از جمله شهرهایی هستند که هدف این حملات قرار گرفته و دهها میلیون دلار خسارت دیدهاند.
بر اساس اسناد دادگاه و بیانیه وزارت دادگستری ایالات متحده، قلینژاد و همدستانش از ژانویه ۲۰۱۹ تا مارس ۲۰۲۴ با استفاده از باجافزار «رابینهود»، به شبکههای رایانهای شهرها، شرکتها، مراکز درمانی و نهادهای عمومی در سراسر ایالات متحده نفوذ و اطلاعات سیستمها را رمزگذاری کردند.
آنها در قبال ارسال کلید رمزگشایی، درخواست باج به شکل رمزارز بیتکوین میکردند.
از دیگر اقدامات این گروه، استفاده از تکنیکهای پنهانسازی هویت و فعالیتهای مجرمانه بود. قلینژاد و همدستانش با بهرهگیری از شبکههای خصوصی مجازی (VPN)، سرورهای تحت کنترل، و استفاده از خدمات «میکسر» رمزارزها، تلاش کردند هویت خود را مخفی و پرداختهای دریافتی را پولشویی کنند.
این گروه همچنین از روشی موسوم به «chain-hopping» برای جابهجایی داراییها بین رمزارزهای مختلف استفاده کرد.
در شهر بالتیمور، این حمله باعث شد صدها رایانه از مدار خارج شود و خدمات حیاتی شهری مانند پرداخت مالیات املاک، قبوض آب، جریمههای پارکینگ و سایر عملکردهای درآمدزا برای چندین ماه متوقف شود. تنها در این شهر، بیش از ۱۹ میلیون دلار خسارت ثبت شد.
متیو آر. گالئوتی، رییس بخش کیفری وزارت دادگستری آمریکا، در بیانیهای گفت: «قلینژاد و همدستانش همگی در خارج از کشور مستقر بودند و محکومیت او نشاندهنده تعهد ما برای پیگرد قانونی مجرمان سایبری در هر نقطه جهان است.»
به گفته مقامهای قضایی، مهاجمان از خسارات واردشده به برخی شهرها برای تهدید قربانیان بعدی استفاده کردند.
جیمز سی. بارناکل جونیور، رییس موقت دفتر افبیآی در شارلوت نیز گفت: «این مهاجمان از خارج از کشور و با اعتماد به عدم شناسایی، با ابزارهای پیشرفته به قربانیان آسیب زدند. این پرونده اثباتکننده توانایی و اراده ما برای شناسایی و مجازات مجرمان سایبری، بدون توجه به محل اختفای آنها است.»
قلینژاد در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۵ در فرودگاه بینالمللی رالی-دورهام در ایالت کارولینای شمالی دستگیر شد.
او به یک فقره کلاهبرداری رایانهای و یک فقره تبانی برای ارتکاب کلاهبرداری اینترنتی اعتراف کرده و قرار است در ماه اوت در دادگاه فدرال محاکمه شود. در صورت محکومیت، او با حداکثر مجازات ۳۰ سال زندان روبهرو خواهد بود.
در ادامه اعتصاب سراسری کامیونداران، دو انجمن صنفی معلمان در استانهای کرمانشاه و فارس با انتشار بیانیههایی، حمایت خود را از مطالبات این قشر زحمتکش اعلام و برخوردهای امنیتی با رانندگان معترض را محکوم کردند.
انجمن صنفی فرهنگیان اسلامآباد غرب در بیانیهای نوشت که مشکلاتی چون گرانی، تورم، بیمه ناکارآمد و جادههای ناامن دلیل شکلگیری این اعتراضات است و تاکید کرد که حاکمیت بهجای حل مسئله، به سرکوب و تهدید معترضان پرداخته است.
این انجمن، اعتراض کامیونداران را بهحق دانسته و بر همبستگی اقشار مختلف برای مقابله با «ستم و اجحاف» تاکید کرده است.
همچنین انجمن صنفی معلمان فارس با اشاره به ریشههای ساختاری و معیشتی اعتراضات، از جمله نرخ پایین کرایهها، نبود امنیت شغلی و ضعف زیرساختهای جادهای، از حمایت کامل خود از کامیونداران خبر داد و نوشت که برخورد امنیتی با مطالبات صنفی «مغایر با حقوق شهروندی و قانون اساسی» است.
این انجمن خواستار آزادی فوری بازداشتشدگان و رسیدگی به خواستههای رانندگان شد.