کامران متین، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ساسکس، میگوید:«اگر در ایران دولتی بر سر کار باشد که مانند جمهوری اسلامی دشمن اسرائیل باشد، حتی در صورت آسیب دیدن، تاسیسات هستهای میتوانند دوباره بازسازی شوند. از این رو، اسرائیل نسبت به تغییر رژیم در ایران بیمیل نیست. اما در برابر این مسئله، یک چالش مهم وجود دارد: اینکه چه کسی یا چه دولتی قرار است جایگزین جمهوری اسلامی شود.»
او اضافه میکند: «بههمین دلیل، اسرائیل احتمالاً از روی کار آمدن دولتی در ایران حمایت میکند که آنقدر ضعیف باشد که توانایی احیای برنامه هستهای را نداشته باشد؛ یا شرایط بهگونهای باشد که اسرائیل بتواند هر چند سال یکبار با حملاتی، مانع از بازسازی این تاسیسات شود.»
شاهد علوی، عضو تحریریه ایراناینترنشنال، با بررسی واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به کشتهشدن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، از جمله امیرعلی حاجیزاده و حسین سلامی، میگوید برای بخشی از جامعه، این اتفاق نوعی احساس عدالت و آرامش روانی ایجاد کرده است.
به گفته علوی، این فرماندهان برای بسیاری از ایرانیان، نماد سرکوبهای خونین سالهای اخیر، از اعتراضات آبان ۹۸ تا سرنگونی هواپیمای اوکراینی و تهدیدهای آشکار به مردم معترض بودهاند.
علوی تاکید میکند که در فضای مجازی، واکنشها عمدتاً به سه دسته تقسیم میشوند: نخست، وابستگان به جمهوری اسلامی که با خشم و اندوه از کشتهشدن این فرماندهان یاد میکنند؛ دوم، ملیگرایان یا مخالفان مداخله خارجی که با وجود مخالفت با نظام، حمله اسرائیل را نیز تقبیح میکنند؛ و سوم، بخش بزرگی از مردم آسیبدیده که تماشای حذف فیزیکی این چهرهها را نوعی رهایی از ظلم میدانند؛ هرچند که شاید با اصل عملیات نظامی همدل نباشند.
او میافزاید که برای این گروه سوم، موضوع صرفاً یک واکنش احساسی نیست، بلکه تجربه زیسته سرکوب، تبعیض و تحقیر باعث شده که تحقیر شدن و کشتهشدن عاملان آن سرکوب، معنایی فراتر از یک درگیری نظامی بیابد.
علوی همچنین اشاره میکند که این فرماندهان، چهرههای کلیدی در برنامه موشکی، امنیتی و سرکوب داخلی جمهوری اسلامی بودهاند و بسیاری از آنها در فهرست تحریمهای بینالمللی قرار داشتند.
به گفته او، اگرچه این احساس رضایت هنوز به یک حرکت سیاسی مشخص منجر نشده، اما بهنظر میرسد ضربه به رأس امنیتی جمهوری اسلامی، بر روحیه نیروهای امنیتی نیز اثر گذاشته و زمینهای برای شکلگیری امید اجتماعی در بخشی از جامعه فراهم کرده است.
مراد ویسی، تحلیلگر ایراناینترنشنال، با اشاره به حمله متقابل جمهوری اسلامی به اسرائیل گفت اکنون وارد مرحله «جنگ تمامعیار» شدهایم و اسرائیل اعلام کرده که در پاسخ، تنها به اهداف نظامی بسنده نخواهد کرد، بلکه مقامات سیاسی، زیرساختهای اقتصادی، فرماندهان سپاه، دانشمندان هستهای و دیگر چهرههای کلیدی نظام را هدف قرار خواهد داد.
به گفته او، «سوال مهم اکنون این است که آیا علی خامنهای نیز هدف قرار خواهد گرفت یا نه.»
او سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو را نقطه عطفی توصیف کرد و گفت برای نخستینبار، نخستوزیر اسرائیل بهطور مستقیم خطاب به مردم ایران، از حمایت از سرنگونی جمهوری اسلامی سخن گفته، موضعی بیسابقه که نشان میدهد اسرائیل بهسمت سیاست تغییر رژیم در ایران گام برمیدارد.
به گفته ویسی، اسرائیل در شش هفته جنگ با کشورهای عربی هیچگاه چنین رویکردی اتخاذ نکرد، اما جمهوری اسلامی را بهدلیل تهدید وجودی و دشمنی ایدئولوژیک، استثنا میداند. از منظر تاکتیکی نیز، اسرائیل جمهوری اسلامی را شکنندهتر از آنچه پیشتر تصور میشد ارزیابی میکند: پدافندش فروپاشیده، موشکهایش کماثر شده، و شبکه نیابتیاش بهشدت تضعیف شده است.
جمشید برزگر، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، میگوید: «مهدی کروبی بیانیهای صادر کرده که مواضع آن عملاً با مواضع علی خامنهای تفاوتی ندارد. در برابر اسرائیل، هیچ شکافی میان آنها دیده نمیشود. این در حالیست که برای اکثریت مردم، مشروعیت جمهوری اسلامی از بین رفته است.»
او تاکید میکند: «میان ایران و جمهوری اسلامی، یک خط ممیز روشن در ذهن مردم شکل گرفته است. بنابراین جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند با تحریک احساسات ملی یا بهرهبرداری از مفهوم وطندوستی، حمایت مردمی برای خود ایجاد کند یا پشتوانهای اجتماعی فراهم آورد.»
بهگفته برزگر، حمله اسرائیل و ضربات جدی به سلسله مراتب فرماندهی سپاه بهعنوان نیروی اصلی سرکوب، میتواند سرعت و قدرت ماشین سرکوب را بهشدت کاهش دهد و زمینه گسترده شدن اعتراضات جاری در ایران را فراهم آورد.
او میگوید: درست به همین دلیل است که حتی در میانه حملات اسرائیل، اولین و جدیترین تهدیدها و فشارها را مثل همیشه متوجه مردم ایران کردهاند.
برزگر میگوید اگر جمهوری اسلامی از این مهلکه جان سالم به در ببرد، همچون گذشته انتقام سخت خود را از ایرانیان خواهد گرفت.
امید معماریان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، با اشاره به روند تحولات اخیر گفت: پس از حمله ۷ اکتبر حماس، منطقه وارد یک نقطهعطف شد و اسرائیل از همان زمان مسیر برخورد مستقیم با جمهوری اسلامی را دنبال کرد.
به گفته او، مقامات اسرائیلی سالها برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای بقای خود میدانستند و حالا با تغییر موازنهها در منطقه، گزینه نظامی را در دستور کار قرار دادهاند.
معماریان تاکید کرد: در حالی که اسرائیل استراتژیاش را بهروزرسانی کرده، جمهوری اسلامی همچنان به واکنشهای کلاسیک و سیاستهای قدیمی خود متوسل میشود و این شکاف راهبردی، ایران را به نقطهای رسانده که بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر است.
شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی، به ایراناینترنشنال گفت: «اسرائیل اعلام کرده اگر موشکهای جمهوری اسلامی به مناطق مسکونی اصابت کند، سران سیاسی جمهوری اسلامی را هدف قرار خواهد داد. بهجز علی خامنهای، هیچیک از مقامات برای اسرائیل اهمیت استراتژیک ندارند. ایران و اسرائیل اکنون در وضعیت جنگی کامل قرار دارند.»
او افزود: «اسرائیل تاکنون حدود ۲۰ تن از مقامات نظامی ایران را، آنهم در منازل شخصیشان و بدون تلفات جانبی، ترور کرده است. با این حال، امیدوارم این درگیری تمامعیار به بهای جان مردم ایران تمام نشود و شهروندان قربانی بازیهای خطرناک قدرت نشوند.»