قائممقام دفتر خامنهای و چند مقام دیگر برای خروج از ایران با روسیه وارد مذاکره شدند
ایراناینترنشنال به اطلاعاتی دست یافته است که نشان میدهد علیاصغر حجازی، قائم مقام دفتر علی خامنهای، به همراه چند مقام ارشد دیگر، در حال مذاکره با مقامهای روسیه هستند تا در صورت لزوم، خود و خانوادهشان را از کشور خارج کنند.
این اطلاعات حاکی است یک مقام بلندپایه روسیه در تماس با حجازی به او اطمینان داده که در صورت وخامت اوضاع، او و خانوادهاش را از طریق یک کریدور امن از ایران خارج خواهند کرد.
بنا بر این گزارش، افراد دیگری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی هم تماسهایی مشابه دریافت کردهاند و برخی از آنها در حال نهایی کردن مسیرهای خروج خود هستند.
پیشتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفته بود که این کشور نشانههایی در دست دارد که حاکی است «رهبران ارشد رژیم ایران در حال بستن چمدانهای خود هستند.»
نتانیاهو شنبه در یک پیام ویدیویی به زبان انگلیسی گفت که رهبران جمهوری اسلامی «احساس کردهاند چه چیزی در راه است.»
او افزود: «به شما میگویم اگر ما اقدام نکرده بودیم، چه اتفاقی میافتاد. ما اطلاعاتی داشتیم که این رژیم قصد داشت سلاحهای هستهای را که توسعه میدهد به دست نیروهای تروریستی خود بسپارد. این تهدیدی برای کل جهان بود.»
نتانیاهو گفت که این عملیات با «حمایت روشن» دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، انجام شده است.
پس از اینکه اسرائیل با حملهای غافلگیرکننده، فرماندهی ارشد نظامی جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، برای نخستین بار صنعت نفت و گاز ایران را هم هدف گرفت و به طوری که رسانههای دولتی ایران شنبه شب و بامداد یکشنبه از آتشسوزی در یک میدان گازی در جنوب ایران و همچنین یک انبار نفت در تهران خبر دادند.
در تهران، مقامات ایرانی اعلام کردند حدود ۶۰ نفر از جمله ۲۹ کودک در حملهای به یک مجتمع مسکونی کشته شدند و گزارشهایی از حملات بیشتر در سراسر کشور منتشر شد.
اسرائیل هم اعلام کرد تا عصر شنبه به وقت ایران، بیش از ۱۵۰ هدف را مورد حمله قرار داده است.
در واکنش شامگاه شنبه هم، جمهوری اسلامی برای دومین شب پیاپی موشکهایی را به سمت اسرائیل پرتاب کرد.
ایراناینترنشنال به اطلاعاتی دست یافته است که نشان میدهد علیاصغر حجازی، قائم مقام دفتر علی خامنهای، به همراه چند مقام ارشد دیگر، در حال مذاکره با مقامهای روسیه هستند تا در صورت لزوم، خود و خانوادهشان را از کشور خارج کنند.
این اطلاعات حاکی است یک مقام بلندپایه روسیه در تماس با حجازی به او اطمینان داده که در صورت وخامت اوضاع، او و خانوادهاش را از طریق یک کریدور امن از ایران خارج خواهند کرد.
بنا بر این گزارش، افراد دیگری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی هم تماسهایی مشابه دریافت کردهاند و برخی از آنها در حال نهایی کردن مسیرهای خروج خود هستند.
ایراناینترنشنال به اطلاعاتی دست یافته است که نشان میدهد علیاصغر حجازی، قائم مقام دفتر علی خامنهای، به همراه چند مقام ارشد دیگر، در حال مذاکره با مقامهای روسیه هستند تا در صورت لزوم، خود و خانوادهشان از کشور خارج کنند.
این اطلاعات حاکی است یک مقام بلندپایه روسیه در تماس با علیاصغر حجازی به او اطمینان داده که در صورت وخامت اوضاع، او و خانواده اش را از طریق کریدور امن از کشور خارج خواهند کرد.
بنا بر این گزارش، افراد دیگری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی هم تماسهایی مشابه دریافت کردهاند و برخی از آنها در حال نهاییکردن مسیرهای خروج خود هستند.
سعید برجی، عضو ارشد سازمان سپند و متخصص چاشنیهای انفجاری، که طی دو دهه گذشته نقش کلیدی در توسعه فناوریهای مرتبط با انفجار در بمب اتمی ایفا کرده و یکی از مهمترین مهرههای پروژه نظامی تسلیحاتی جمهوری اسلامی محسوب میشود، یکی از کسانی است که در حمله اخیر اسرائیل به ایران کشته شد.
برجی با مدرک دکترای مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی مالک اشتر برای سالها از چهرههای ناشناخته اما کلیدی در برنامه هستهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بود.
همکاری او با سپاه پاسداران از دهه ۶۰ و در زمان جنگ ایران و عراق آغاز شد و در دهههای بعدی در پروژههای حساس مرتبط با ساخت سلاح هستهای مشارکت فعال داشت.
بر اساس اسناد هستهای به سرقت رفته از ایران، برجی یکی از اعضای اصلی پروژه مخفی «آماد» بود؛ برنامهای برای طراحی و ساخت سلاح هستهای که در اوایل دهه ۱۳۸۰ آغاز شد و طبق ادعای ایران در سال ۲۰۰۳ متوقف شد.
ایران اینترنشنال پیش از این در گزارشی که ۶ آگوست ۲۰۲۲۲ منتشر کرد، جزییاتی را درباره فعالیت های او منتشر کرده بود.
اما اطلاعات متعدد نشان میدهد که فعالیتهای برجی و همکارانش پس از آن تاریخ هم بهطور پنهانی در قالب ساختارهایی چون سازمان سپند ادامه یافته است.
تصویر تولیدشده با هوش مصنوعی
توسعه فناوریهای مربوط به چاشنیهای پیشرفته
او سالها ریاست مرکز تحقیقات فناوری انفجار و ضربه (متفاض) را بر عهده داشت که یکی از نهادهای زیرمجموعه سازمان سپند محسوب میشود. متفاض نقشی محوری در توسعه فناوریهای مربوط به چاشنیهای پیشرفته، نظیر چاشنیهای همزمان چندنقطهای (MPI) و چاشنیهای سیممنفجره (EBW) برای بمبهای نوع انفجار درونی (implosion-type) ایفا کرده است.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ساخت این چاشنیها بخش جداییناپذیری از یک دستگاه انفجاری اتمی است. عملکرد دقیق و همزمان آنها برای فشردهسازی پلوتونیوم یا اورانیوم به شکل تقارن کامل، گامی حیاتی در ساخت بمب اتمی بهشمار میآید.
برجی در همکاری با کارشناسان خارجی، از جمله ویچسلاو دانیلنکو، دانشمند اوکراینی و متخصص سابق برنامه اتمی شوروی، دورههای آموزشی طراحی محفظههای انفجار را گذرانده و در طراحی محفظههای بزرگ تست انفجار در سایت پارچین مشارکت داشته است. این محفظهها برای شبیهسازی انفجار داخلی بمب اتمی به کار رفتهاند.
بر اساس ارزیابیهای اطلاعاتی، سایت آباده در استان فارس نیز از مراکز مورد استفاده برجی برای آزمایشهای مربوط به چاشنیهای انفجاری بوده است.
در سال ۱۳۹۸ بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این سایت را به عنوان محل فعالیتهای مشکوک هستهای معرفی کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اعلام کرد در این محل آثار ذرات اورانیوم اعلامنشده کشف شده است.
در پی انتشار این اطلاعات در سال ۱۳۹۸، وزارت خزانهداری آمریکا سعید برجی را بهدلیل نقش محوریاش در تلاشهای تسلیحاتی ایران در فهرست تحریمهای خود قرار داد.
در بیانیهای که همراه با تحریم ۱۳ فرد دیگر و ۱۷ نهاد مرتبط با سازمان سپند منتشر شد، از برجی بهعنوان کارشناس مواد منفجره و فلزات برای گروه شهید کریمی یاد شد.
برجی علاوه بر فعالیتهای علمی، مدیریت شرکتهای پوششی مرتبط با پروژههای هستهای را نیز بر عهده داشت. او تا پیش از آنکه در جریان حمله هوایی اسرائیل کشته شود، ریاست هیاتمدیره شرکتهایی چون «آذر افروز سعید» و «آروین کیمیا ابزار» را در سالهای اخیر بر عهده داشت.
این شرکتها ظاهرا در حوزه نفت و پتروشیمی فعال بودند، اما بنا بر گزارشهای اطلاعاتی در واقع بهعنوان پوششی برای تحقیقات نظامی در زمینه چاشنیهای اتمی عمل میکردند.
انجام آزمایشهای انفجاری
اسناد افشا شده برنامه هستهای ایران نشان میدهد از دیگر فعالیتهای ثبتشده او میتوان به انتقال آزمایشهای انفجاری به سایتهای محافظتشده مانند «سنجریان» در شرق تهران و همکاری در پروژههای محرمانه در داخل طرح ۶ پارچین اشاره کرد؛ جایی که در اسناد امنیتی به عنوان محل انجام آزمایشهای بسیار حساس با طبقهبندی بالا یاد شده است.
نقش برجی در پروژههای پساآماد، بهویژه در حفظ و گسترش توانایی ایران برای از سرگیری سریع برنامه تسلیحات هستهای، اهمیت ویژهای دارد. او از معدود چهرههایی بود که توانست دانش فنی تولید چاشنی اتمی را از مرحله تئوری و توسعه به مرحله آزمایش و پیادهسازی برساند.
برجی به تعبیری «مرد چاشنیهای هستهای ایران» بود؛ کسی که از حلقه نخست پروژه آماد تا حلقههای پنهانی پس از آن، همواره نقش واسط میان نسل قدیم دانشمندان و ساختار فعلی تحقیقات نظامی اتمی را ایفا کرد.
بر پایه گزارشها، تکنولوژی تحت هدایت او، ظرفیت ساخت چاشنیهای انفجاری همزمان را در ایران بومیسازی کرده و به سطح عملیاتی رسانده است.
نیکی هیلی، سیاستمدار جمهوریخواه و سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل، بدون اشاره مستقیم به درگیری جمهوری اسلامی و اسرائیل، در ایکس نوشت: «کارشان را تمام کنید.» او پیشتر گفته بود اسرائیل با اقدامی قاطع برای پایان توانمندیهای اتمی جمهوری اسلامی، آمریکا و اسرائیل را امنتر کرده است.
جمهوریاسلامی که در سرود رسمی آن حتی یکبار نام ایران برده نشده و در قانون اساسیاش نام ایران زیر سایه اسلام است، اکنون زیر آتش اسرائیل، به مفاهیم ملی پناه برده است. حکومتی که روحالله خمینی، بنیانگذارش هم پیش و پس از ۱۳۵۷، صریحا مخالف ملیگرایی بود.
ایران ستیزی و ملیت ستیزی، که تا پیش از آغاز به کار رسمی جمهوری اسلامی، بیشتر شکلی نظری داشت، در حدود نیم قرن عمر جمهوری اسلامی، به طور رسمی و جدی چه نظری و چه عملی دنبال شده و در مقابل آن امتگرایی تقویت شد؛ اکنون زیر آتش اسرائیل، جریانی به دنبال ارتباط جمهوری اسلامی و ملیت است.
از زمان آغاز بهکار جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۷۱، سرود رسمی جمهوری اسلامی «پاینده بادا ایران» بود. در سه بخش از این سرود بلند، به نام ایران اشاره شده است. در دو بیت «از انقلاب ایران دگر/کاخ ستم گشته زیر و زبر» و «ایران فرستد با این سرود/رزمندگان وطن را درود» و همچنین در ترجیع بند سرود «در سایهی قرآن جاودان/پاینده بادا ایران» به نام ایران، هرچند در سایه «قرآن» و «انقلاب» اشاره شده بود.
سال ۱۳۷۱، با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷، در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و در اوایل رهبری علی خامنهای، سرود رسمی کشور به سرود فعلی «مهر خاوران» تغییر داده شد. در این سرود هیچ اشارهای به ایران نشده است و تنها اشاره آن، در پایان سرود و بیت «پاینده مانی و جاودان/ جمهوری اسلامی ایران» است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شرایط مشابهی دارد. در مقدمه و ۱۷۷ اصل این قانون، که شالوده تمام ساختار جمهوری اسلامی است، به طور کلی به جز داخل عبارت «جمهوری اسلامی ایران» ۶۷ بار نام ایران برده شده، در مقابل ۱۳۶ بار از اسلام، مسلمان و مسلمین یاد شده است.
«ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد، باید آرمهای اسلامی باشد.»/ روح الله خمینی ۱۰ اسفند ۱۳۵۷
دشمنی خمینی با ملیت و ایران
سرود رسمی جمهوری اسلامی، نمادی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی است. بنیانگذار این حکومت، روحالله خمینی به صراحت نظرات خود در دشمنی با ملیت را بیان کرده است.
در کتاب «ولایت فقیه» که خلاصه اظهارات او دوران اقامت او در نجف است و سال ۱۳۴۹ در بیروت چاپ شد، او با اشاره به سقوط حکومت عثمانی، صراحتا ملیگرایی را پروژه استعماری دانست که برای جدایی «امت اسلامی» طراحی شده است.
او در این کتاب گفته هدف اسلام تشکیل «امت واحده تحت رهبری ولی فقیه» است. او مرزهای ملی را مانعی برای تشکیل این «امت واحده» دانسته و خواستار حکومتی فراملی بود.
این مفهوم در اولین موضعگیری رسمی او درباره نشانهای جمهوری اسلامی مشهود است. او ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ گفت: «ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد، باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارتخانهها، از همه ادارات، باید این شیر و خورشید منحوس قطع بشود، علم اسلام باید باشد.»
او خرداد ۱۳۵۹ نیز ملیگرایی را خلاف اسلام دانست، مرداد همان، در پیامی به مناسبت «روز قدس» گفت: گفت «افراد ملی به درد ما نمیخورند، افراد مسلم به درد ما میخورند. اسلام با ملیت مخالف است.»
خمینی کمی بعد در مرداد ۱۳۵۹ دوباره در سخنرانی خطاب به اعضای «کنگره آزادی قدس» با بیان اینکه «من مکرر عرض میکنم که این ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است»
یوسف فروتن، روابط عمومی سپاه پاسداران در زمان تاسیس آن میگوید نمیخواستیم نام و نشانی از ایران در آرم سپاه باشد،
سپاهی که نام ایران ندارد
در اولین اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، در ابتدا هدف تاسیس این سازمان پاسداری از انقلاب اسلامی «در ایران» ذکر شده است. و در ادامه هدف بعدی گسترش «انقلاب اسلامی» مبتنی بر ایدئولوژی اسلام و اجرای خواست جمهوری اسلامی ذکر شده است. نکته اینکه بر خلاف سایر اسناد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حتی نام ایران را در اساسنامه خود در عبارت «جمهوری اسلامی» حذف کرده است.
علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اردیبهشت ۱۳۹۷، در گفتوگویی با خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، تاکید کرد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» هیچ کلمهای را در ادامه خود ندارد حتی ایران.»
این موضوع در آرم سپاه پاسداران نیز قابل مشاهده است، هیچ نام یا نشانهای از ایران در آرم سپاه پاسداران نیست. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اردیبهشت ۱۳۹۹، با یوسف فروتن، مسئول روابط عمومی سپاه در زمان تاسیس، درباره نحوه طراحی آرم سپاه گفتوگویی انجام داد.
در این گفتوگو فروتن تاکید کرد که سپاه اصرار داشت در آرم خود از نام و نشان ایران استفاده نکند و به جای آن از یک دایره استفاده کرد که به گفته او «نشانه کره زمین، نمادی از جهانی بودن و تاکیدی بر حضور بینالمللی سپاه در عرصههای مختلف جهانی است.»
علی فدوی: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» هیچ کلمهای را در ادامه خود ندارد حتی ایران.»
ماجرای دم اسب مجسمه آریوبرزن
اکنون در تهران، مجسمه آرش کمانگیر نصب شده است، اما تا چند سال پیش، ستیز با نمادهای ملی به طور مویرگی در کشور جریان داشت. این دشمنی دیرینه است.
سال ۱۳۸۱ احمد جنتی در نماز جمعه تهران، خواستار تخریب مجسمه کاوه آهنگر در اصفهان شد، چرا که او اعتقاد داشت این مجسمه به محلی نمادین برای تجمع «ضد انقلاب» تبدیل شده است.
تابستان سال ۱۳۹۰، یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد درگیر اخبار تخریب مجسمه آریوبرزن بود. سه سال بعد از آن، شورای اسلامی شهر سلماس دستور داد مجسمه فردوسی، شاعر حماسهسرا و سراینده شاهنامه از میدانی در این شهر حذف شود و در نهایت مجسمه از میدان برداشته شد.
فرمانده سپاه در یاسوج تلاش زیادی برای حذف مجسمه آریوبرزن به اتهام اینکه «دم اسب آریوبرزن» به سمت محل دفن «شهدا» است، کرد. مجسمه حذف نشد اما چندین بار شمشیر آن شکست و یا آتش گرفت.
سال ۱۳۸۹، شهرداری یاسوج، مجسمهای از آریو برزن، سردار ایرانی که مقابل تهاجم اسکندر ایستاده بود، در یکی از میدانهای یاسوج نصب کرد، نام میدان هم به نام او نامگذاری شد. دو سال بعد عوض شهابیفر، فرمانده وقت سپاه آن ناحیه، با این ادعا که «دم اسب» آریو برزن به سمت محل دفن «شهدا» است، درخواست تخریب مجسمه را داشت.
این موضوع مدتها در تابستان سال ۱۳۹۰ محل بحث بود. با اعتراضات مردمی، تخریب مجسمه منتفی شد. در پاییز سال ۱۳۹۷، مجسمه در میدان شهر آتش گرفت. بارها به این مجسمه در یاسوج حمله شده و شمشیر آن شکسته و یا به قسمتهای دیگر آن آسیب رسانده شده است.
همچنین در سال ۱۳۸۹، به طور گستردهای و مشکوکی، مجسمهها که بسیاری از آنان به نمادهای ملی مربوط بودند به سرقت رفتند. هرگز انگیزه و هویت سارقان مشخص نشد.
مهدی، برادر حسین طائب رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه و فرمانده قرارگاه «عماریون» در یک سخنرانی به صراحت گفت حفاظت از سوریه از خوزستان برای جمهوری اسلامی مهمتر است.
سوریه به جای خوزستان
در دهه ۹۰، زمانی که افکار عمومی ایران، درباره علت حضور ماموران جمهوری اسلامی در سوریه و عراق پرسشهایی مطرح کردند، جمهوری اسلامی با عبارت «مدافعان حرم» این حضور را توجیه کرد. این موضوع در سخنرانیهای چهرههای نزدیک به حکومت بهخوبی به چشم میخورد.
سال ۱۳۹۱، مهدی طائب، برادر حسین طائب فرمانده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، که رئیس تشکیلاتی به نام «قرارگاه عمار» بود، در یک سخنرانی به حضار گفت «دفاع از سوریه، بر خوزستان اولویت دارد.»
نقل قولهای فراوانی از این دست اظهارنظرها منسوب به فرماندهان نظامی و سخنرانان نزدیک به جمهوری اسلامی وجود دارد، که همگی موضوع اولویت «امت اسلامی» بر ایران را روایت میکنند.
بیستم خرداد، دو روز پیش از آغاز حملات اسرائیل، به طور ناگهانی و از پیش اعلام نشده، یک مجسمه از آرش کمانگیر در میدان ونک تهران نصب شد.
اکنون، زمانی که ایران در آستانه جنگی تمام عیار قرار گرفته است، مقامات جمهوریاسلامی و حامیان آنان، به طرزی شتاب زده پای مفاهیم ملی و میهنی را وسط کشیدند، مجسمه آرش کمانگیر، نماد اعتقاد به تمامیت مرزی را در میادین نصب میکنند.
در شرایطی که مفاهیم ایدئولوژیک مرتبط با جمهوری اسلامی دیگر در بین عموم مردم خریدار ندارد، جمهوری اسلامی دست به دامان مفاهیم ملی شده و قریب به این مضمون را در رسانهها تکرار میکند: «حتی اگر به نظام باور ندارید، به خاطر وطن…» وطنی که در سرود رسمی جمهوری اسلامی از آن نامی نیست، هنوز هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نه نامی از آن در نام خود دارد و نه نشانی از آن را در آرم خود درج میکند.