دونالد ترامپ: باید آژانس یا آمریکا از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی بازرسی کنند
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، گفت که جمهوری اسلامی خواستار برگزاری ملاقات است.
ترامپ همچنین خواستار بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران شد. او گفت این بازدید میتواند از سوی یک نهاد یا فرد مورد وثوق آمریکا از جمله خود ایالات متحده انجام شود.
رییسجمهور آمریکا اضافه کرد: «من ۲۵ سال است میگویم نباید اجازه داد ایران به سلاح اتمی دست یابد.»
این در حالی است که عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در آخرین اظهاراتش در شبکه ایکس نوشت که اصرار برای بازدید از تاسیسات اتمی مورد حمله در ایران بیمعناست.
دونالد ترامپ در بخشی دیگر از سخنانش گفت که معتقد است جمهوری اسلامی دیگر به سمت تسلیحات اتمی نمیرود.
سه روز پس از اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، اعلام کرد که به ارتش این کشور دستور داده تا یک «طرح اجرایی» جامع علیه برنامه هستهای، موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی تهیه کند و همزمان برتری هوایی این کشور در خاک ایران را تداوم ببخشد.
کاتز جمعه در بیانیهای که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد، نوشت این طرح علاوه بر موارد بالا واکنش به حمایت جمهوری اسلامی از فعالیتهای تروریستی علیه اسرائیل را هم شامل میشود.
وزیر دفاع اسرائیل در نوشته خود تاکید کرده است: «ما بهطور دائم برای خنثیسازی تهدیدهای مشابه عمل خواهیم کرد.»
او با طعنه به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داد: «به سر مار بیدندان در تهران پیشنهاد میکنم که بفهمد و محتاط باشد: عملیات طلوع شیرانفقط پیشدرآمدی بود بر سیاست جدید اسرائیل پس از ۷ اکتبر؛ دوران مصونیت به پایان رسیده است.»
تاکید وزیر دفاع اسرائیل به تداوم هشیاری اسرائیل در مقابل تهدیدهای جمهوری اسلامی یک روز پس از پیام علی خامنهای و بیانیه سپاه پاسداران است که هر دو بار دیگر بر «نابودی» اسرائیل تاکید کردند.
اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه مواضع نظامی جمهوری اسلامی، شامل پدافندهایی هوایی، تاسیسات موشکی و تاسیسات اتمی را هدف گرفت.
کاتز درباره این حملات نوشت: «در حالی که سامانههای دفاع هوایی را نابود کردیم زیرساختهای هستهای ایران را خنثی کردیم، سامانههای تولید موشک را نابود کردیم و به پرتابگرها آسیب جدی وارد کردیم.»
او همچنین به از بین بردن برخی از فرماندهان ارشد نظامی و امنیتی و عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی اشاره کرد و افزود: «برنامهای را که خامنهای و عواملش طی دههها برای نابودی اسرائیل ساخته بودند، نابود کردیم.»
وزیر دفاع اسرائیل پنجشنبه اعلام کرده بود که اگر امکانش وجود داشت، اسرائیل در جریان جنگ علیه جمهوری اسلامی، علی خامنهای را هدف میگرفت.
او در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی دولتی کان اسرائیل گفت: «برآورد من این است که اگر خامنهای در تیررس ما قرار میگرفت، او را از میان برمیداشتیم.»
وزیر دفاع اسرائیل افزود: «اما خامنهای این موضوع را درک کرد، به اعماق بسیار زیادی زیر زمین رفت و ارتباطش را با فرماندهانی که جای فرماندهان کشتهشده را گرفته بودند قطع کرد، بنابراین در نهایت این کار واقعگرایانه نبود.»
بر اساس گزارشهای منتشر شده رهبر جمهوری اسلامی از آغاز جنگ با اسرائیل به یک پناهگاه زیرزمینی منتقل شده و با وجود برقراری آتشبس میان دو طرف، همچنان این مخفیگاه را ترک نکرده است.
نیویورکتایمز نیز ۳۱ خرداد نوشت در پی حملات شدید اسرائیل به تهران، خامنهای از پناهگاه خود سه روحانی ارشد را بهعنوان جانشینان احتمالیاش معرفی کرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و دونالد ترامپ رییسجمهور ایالات متحده هر دو در طول جنگ علیه جمهوری اسلامی از احتمال «تغییر رژیم» در پی این جنگ خبر داده بودند.
جنگ میان اسرائیل و جمهوری اسلامی پس از ۱۲ روز، با میانجیگری آمریکا و توافق آتشبس پایان یافت.
وزیر دفاع اسرائیل به ارتش دستور داد تا پس از جنگ ۱۲ روزه، طرحی برای مقابله با جمهوری اسلامی تهیه کند.
یسرائیل کاتز گفت که این طرح شامل مواردی چون حفظ برتری هوایی اسرائیل و جلوگیری از پیشرفت هستهای و تولید موشک ایران است.
منابعی از شهرهای مختلف کشور به ایراناینترنشنال خبر دادهاند به دنبال آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائيل پس از جنگ ۱۲ روزه، نیروهای انتظامی در ایران روند ضبط تلفن همراه مهاجران افغان را آغاز کردهاند.
به گفته این منابع، نیروهای انتظامی تلفن همراه مهاجران افغان را به ظن «ارتباط با اسرائيل» ضبط میکنند.
چند منبع از تهران و شهرهای دیگر در روزهای اخیر به ایراناینترنشنال خبر دادهاند که نیروهای امنیتی در ایران با لباسهای شخصی و رسمی، هم در مکانهای عمومی تلفنهای مهاجران را ضبط میکنند و هم به محل کار آنان یورش میبرند.
به گفته این منابع، آنان پس از ضبط تلفن همراه مهاجران، به ایشان یک رسید میدهند و میگویند که بعد از چند هفته، تلفنهایشان را از پاسگاه پلیس مربوطه دریافت کنند.
یک مهاجر از استان البرز به شرط فاش نشدن هویتش، جمعه ششم تیر به ایراناینترنشنال گفت در روزهای اخیر هم اخراج مهاجران افغان شدت گرفته و هم تلفنهای همراه آنان را ضبط میکنند.
این منبع گفت: «[نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی] تلفنهای ساده و هوشمند افغانهایی را که مدرک اقامت قانونی دارند یا ندارند، ضبط کرده و به آنها میگویند که پس از یک ماه میتوانند تلفنهایشان را پس بگیرند.»
به گفته این مهاجر افغان، پلیس تنها به اتاقهای کارگران که بهصورت مجردی زندگی میکنند یورش میبرد و تاکنون به خانوادهها کاری نداشته است.
همزمان، رسانهها در ایران اعلام کردند بر اساس سیاستهای ابلاغ شده به فرمانده انتظامی کشور (فراجا)، همه اتباع غیرمجاز باید ایران را ترک کنند.
احمدعلی گودرزی، فرمانده مرزبانی فراجا، جمعه در این باره گفت: «ساماندهی اتباع غیرمجاز خواست عمومی مردم است. ضمنا طبق دستور، هر گونه منزل و ملکی که به افغانها اجاره داده شود، قولنامه آن باطل است و ملک مزبور نیز پلمب و مهر و موم و مصادره میشود.»
محمد صادق معتمدیان، فرماندار استان تهران نیز اعلام کرد روند دستگیری و اخراج مهاجران افغان سه تا چهار برابر شده است.
مقامهای محلی حکومت طالبان در هرات اعلام کردهاند در روزهای اخیر دهها هزار مهاجر افغان از ایران بازگشتهاند.
احمدالله متقی، ریيس اداره اطلاعات و فرهنگ طالبان در هرات، اعلام کرد چهارشنبه چهارم تیر، بیش از ۳۰ هزار مهاجر افغان از ایران به هرات برگشتهاند.
مقامهای طالبان درباره احتمال شکلگیری یک بحران انسانی در هرات هشدار دادهاند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، از سفیر جمهوری اسلامی در کابل خواست تا مهاجران افغان بهصورت تدریجی اخراج شوند.
ضبط میکنند و نمیگویند چرا
منابع مطلع در ایران درباره گرفتن گوشیهای تلفن همراه مهاجران گفتهاند که نیروهای امنیتی هنگام ضبط موبایل به آنها چیزی نمیگویند اما این مهاجران باور دارند جمهوری اسلامی این کار را برای «ردیابی جاسوسان اسرائيل» انجام میدهد.
یک منبع دیگر جمعه ششم تیر به ایراناینترنشنال گفت: «پس از ختم جنگ ایران و اسرائيل، ایستهای بازرسی در هر شهر و هر منطقه به شدت افزایش یافته است.»
به گفته او، در هر ایست بازرسی فقط افغانها را - چه مدارک داشته باشند چه نداشته باشند - بازداشت میکنند.
این منبع تاکید کرد که به دلیل افزایش ایستهای بازرسی و شدت دستگیریها، مهاجران حتی نمیتوانند سر کارشان بروند.
او گفت: «مسئول وضعیت کنونی (حمله اسرائيل) افغانها نیستند اما چون پرسشگری نیست، وضعیت را بر افغانها بد ساخته و تحمیل کردهاند.»
میگیرند و رسید میدهند
یک منبع که نخواست هویتش فاش شود، پنجشنبه پنجم تیر به ایراناینترنشنال گفت نیروهای امنیتی در متروی تهران، موبایلهای مهاجران را ضبط میکنند و به آنان رسید میدهند.
یک منبع دیگر هم از تهران به شرط افشا نشدن هویتش به ایراناینترنشنال گفت نیروهای امنیتی ایران با لباس شخصی و لباس رسمی پلیس، شبانه به اتاقهایشان و روزانه به محل کارشان یورش برده و تلفنهایشان را ضبط میکنند.
این منبع گفت که نیروهای انتظامی هنگام ضبط تلفنها به مهاجران یک رسید میدهند.
یک مهاجر دیگر گفت که پنجشنبه شب یک نوزاد دختر در خانوادهشان به دنیا آمده است اما این خانواده به دلیل ترس از دستگیری، نتوانستهاند قبل از تولد کودک، مادر را به زایشگاه منتقل کنند: «متاسفانه این روزها مهاجران افغان هیچگونه حق و حقوقی در کشور همسایه، همزبان و همدین ندارند و هیچکسی هم نیست که به داد آنان برسد.»
رعبآفرینی برای افغانها در ایران
به گفته این افراد، این وضعیت، رعب و وحشت جدی برای مهاجران خلق کرده است چون از یک سو حریم خصوصی آنها نقض میشود و از سوی دیگر، مشخص نیست که بتوانند دوباره موبایلهایشان را به دست بیاورند.
در زمانی که اخراج مهاجران افغان از ایران بیشتر از هر زمان دیگری شدت گرفته است، بازپسگیری تلفن همراه از سوی اکثر مهاجران بعید به نظر میرسد.
ضبط تلفنهای مهاجران افغان در حالی شدت گرفته است که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، عملیات گستردهای را برای «شناسایی جاسوسهای اسرائيل» آغاز کردهاند و تاکنون صدها نفر در همین ارتباط بازداشت شدهاند.
چند تن نیز در روزهای گذشته به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» به دست قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعدام شدند.
در این میان، گزارشهایی هم از دستگیر شدن شماری از مهاجران افغان به اتهام «همکاری با اسرائیل» منتشر شده است.
صداوسیمای جمهوری اسلامی به تازگی فیلمی منتشر کرد که در آن چند نفر به همکاری با اسرائيل اعتراف میکنند. در میان این افراد، دو نفر میگویند که از بدخشان افغانستان هستند.
مشخص نیست که این اعترافات تحت چه شرایطی گرفته شده اما جمهوری اسلامی سابقهای طولانی در اخذ اعترافهای اجباری در مقابل دوربین تلویزیون دارد.
با گذشت چهار روز از حمله اسرائیل به زندان اوین و تخریب بخشهایی از بندهای مختلف و ساختمانهای اداری این زندان، اطلاعی از وضعیت سلامتی و محل انتقال و نگهداری زندانیان سیاسی محبوس در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه پاسداران و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه وجود ندارد.
گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال حاکی از آن است که مسئولان نهادهای امنیتی، سازمان زندانها و قوه قضاییه جمهوری اسلامی، به خانوادههایی که برای پیگیری وضعیت نزدیکانشان مراجعه کردهاند، هیچ پاسخ مشخصی ندادهاند و تنها گفتهاند باید منتظر بمانند.
خواهر یکی از زندانیان سیاسی محبوس در بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین با اشاره به تصاویر منتشر شده از تخریب بخشهایی از ساختمان بند ۲۰۹ زندان، به ایراناینترنشنال گفت هیچ خبری از سرنوشت برادرش که از یک هفته پیش در این مکان در بازداشت بوده، ندارد.
فرزند یکی دیگر از زندانیان نیز با بیان اینکه پدرش ماههاست در بازداشتگاه این نهاد امنیتی تحت بازجویی بوده و هر هفته یک بار تماسهای کوتاهی با خانواده خود داشته، در گفتوگو با ایراناینترنشنال تاکید کرد پدرش پس از حمله اسرائیل هیچ تماسی نداشته و خانواده نگران وضعیت سلامتی او هستند.
مادر یکی دیگر از زندانیان با تاکید بر «بیخبری مطلق» از فرزندش به ایراناینترنشنال گفت: «از همان اول گفتم پسرم بیگناه است و آزادش کنید. گفتم شرایط جنگی است و مرخصی بدهید ولی ندادند. حالا هم هیچ خبری به ما نمیدهند. نمیگویند چه بر سر پسرم آمده. او اسیر اطلاعاتیها بود و با حمله اسرائیل نمیدانیم چه سرنوشتی برایش رقم زدهاند.»
بستگان دو زندانی دیگر نیز که از بیماری اماس و آسم رنج میبرند، نسبت به وضعیت عزیزان ابراز نگرانی کردند و خواستار آزادی بیقید و شرط آنان یا اعطای مرخصی فوری و پاسخدهی مسئولان جمهوری اسلامی درباره شرایط شدند.
از سوی دیگر، خانوادههای شماری از زندانیان سیاسی در پیامهایی به ایراناینترنشنال، حمله اسرائیل به زندان اوین را «اشتباه محض» خواندند.
آنها با بیان اینکه زندانیان با دستبند و پابند به زندانهای تهران بزرگ و قرچک منتقل شدهاند و از دسترسی به دارو و وسایل شخصی خود محروماند، گفتند برخی زنان هنگام ورود به زندان قرچک بهشکل تحقیرآمیزی و بهصورت «کاملا برهنه» بازرسی بدنی شدهاند.
رضا اکوانیان، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت: «جمهوری اسلامی وقتی از کسی ضربهای میخورد و نمیتواند پاسخ دهد، انتقامش را از آدمهای بیگناه منتقد میگیرد. جان هزاران زندانی سیاسی در خطر است. باید نسبت به خطر اعدامهای دستهجمعی روزانه هشدار بدهیم.»
علیرضا بختیار، فرزند محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی، در حساب ایکس خود نوشت پس از حمله اسرائیل به اوین، پدرش، ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده و دیگر زندانیان سیاسی، با دستبند و پابند و با اعمال خشونت، به زندان تهران بزرگ منتقل شدند.
بختیار این انتقال را «وحشیانه» دانست و شرایط زندانیان و وضعیت بهداشتی زندان تهران بزرگ را «بسیار وخیم و اسفبار» توصیف کرد.
او اضافه کرد: «انفجار و آسیب به زندان و زندانیان بسیار بیش از آنچه گزارش شده، بوده است. موج انفجار به حدی بوده است که بعضی از زندانیان بند چهار، بند زندانیان سیاسی، پرتاب شدهاند.»
او در پایان این مطلب که با عنوان «وقتی حیا در کار نیست! افشای تزویر حاکمیت و پزشکیان در تشکر از زندانیان سیاسی» منتشر شده، نوشت: «بر پاهایی که روزی پوتین دفاع از وطن را به خود دیدهاند، امروزه باید هم پابند و زنجیر بزنند! از سرداران جنگندیده حکومتی که در همین چند روز اثبات شد یکی در میان جاسوس موساد هستند، غیر از این نیز انتظار نمیرود.»
کیوان مهتدی، همسر آنیشا اسداللهی، زندانی سیاسی، از تماس او از زندان قرچک ورامین خبر داد و شرایط این زندان را «غیرانسانی» توصیف کرد.
مهتدی با اشاره به شرایط دشوار زندانیان پس از انتقال از اوین، گفت آنها بدون آشپزخانه، سرویس بهداشتی مناسب و تخت نگهداری میشوند و شمار زندانیان در قرچک بسیار فراتر از ظرفیت مجاز این زندان است.
او بهویژه وضعیت سخت زندانیان سالمندی چون راحله راحمیپور و کبری بیگی را یادآور شد و با انتقاد از رفتار حکومت پرسید: «این چه پیروزی است که با شکنجه معلم، کارگر و منتقد همراه باشد؟»
مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی که از اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شده، خبر داد بیشتر از ۲۴ ساعت است که تلفنهای بند قطع شده و مشخص نیست تلفنها چه زمانی وصل خواهند شد.
او هشدار داد اگر تلفنهای زندان تا شنبه وصل نشود، زندانیان دست به اقدامات اعتراضی خواهند زد.
همچنین دهها تن از زندانیان سیاسی سابق و فعالان مدنی با انتشار بیانیهای، حمله اسرائیل به زندان اوین را محکوم کردند، آن را اقدامی «تجاوزگرانه» خواندند و خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی شدند.
امضاکنندگان این بیانیه گفتند تصور نادرست نظامیان اسرائیلی از ساختار اوین، به این حمله منجر شده است.
در این بیانیه آمده جمهوری اسلامی بهجای آزادی زندانیان، از این فرصت برای اجرای طرح قدیمی خود جهت تعطیلی اوین و انتقال زندانیان بهره برده است.
الهه امیرانتظام، تقی رحمانی، مریم سطوت، منصوره شجاعی، حسن یوسفی اشکوری و مهدی ممکن از امضاکنندگان این بیانیه هستند.
شماری از فعالان مدنی و سیاسی نیز با انتشار مطالبی در فضای مجازی نسبت به بیخبری از زندانیان محبوس در بندهای امنیتی زندان اوین پس از حمله اسرائیل ابراز نگرانی کردند.
نرگس محمدی: زندانیان بندهای امنیتی کجا هستند؟
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، با اشاره به حمله اسرائیل به زندان اوین، اعلام کرد هیچ اطلاعی از محل انتقال و نگهداری زندانیان بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ وزارت اطلاعات، بند ۲-الف سپاه پاسداران و بند ۲۴۱ حفاظت اطلاعات قوه قضاییه وجود ندارد.
محمدی با انتشار تصاویری از بازداشتگاه وزارت اطلاعات پس از حمله اسرائیل و طرح این پرسش که محبوسان در آن به کجا منتقل شده و تحت چه شرایطی نگهداری میشوند، نوشت: «در چنین شرایطی بیم آن میرود که متهمان محبوس در سلولهای انفرادی بندهای امنیت زندان اوین به مکانهای غیرقانونی و ناشناخته منتقل شوند.»
حسین رزاق، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق نیز با استناد به فیلمی که رسانههای حکومتی از تخریب بهداری زندان اوین منتشر کردهاند، نوشت: «مشخص است بند امنیتی ۲۰۹ هم تخریب شده.»
او با اظهار بیخبری از وضعیت زندانیانی که در این بند نگهداری میشدند، افزود: «تا امروز هیچ خبری از آنها نیست. جمهوری اسلامی باید سریع شفافسازی کند عزیزان ما کجا هستند.»
ارتش اسرائیل، دوم تیرماه در حملهای هوایی زندان اوین را هدف قرار داد و در جریان این حمله شماری از کارکنان زندان، مقامهای قضایی، نیروهای گارد ویژه، ماموران نظامی و شماری از خانوادههای زندانیان کشته یا مجروح شدند.
این حمله در شرایطی صورت گرفت که پیش از آن و در پی شدت گرفتن درگیریها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، خانوادههای زندانیان سیاسی بارها خواستار آزادی آنان شده بودند.
از سوی دیگر، گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال حاکی است که زنان و مردان زندانی در بندهای چهار، هشت و زنان اوین که در روزهای گذشته و پس از حمله اسرائیل، به زندانهای قرچک ورامین و تهران بزرگ منتقل شدهاند، در شرایط نامناسبی نگهداری میشوند و از داشتن حداقل امکانات محروماند.
تراکم بالای جمعیت، کف زمین خوابیدن زندانیان به دلیل نبود تخت، کمبود یا نبود آب آشامیدنی سالم، نبود امکانات بهداشتی،، دسترسی نداشتن به داروهای شخصی و محرومیت از حق تماس تلفنی و ملاقات، از جمله محرومیتهایی هستند که زنان و مردان زندانی با آن مواجه شدهاند.
طبق اطلاعات رسیده، بیش از ۷۰ زن زندانی سیاسی پس از انتقال به زندان قرچک ورامین در سالن باشگاه ورزشی این زندان نگهداری میشوند و هنوز نام آنها در سیستم زندان ثبت نشده. آنها از تماس تلفنی و ملاقات با خانوادههایشان محروم هستند و به داروهای شخصی و رسیدگی پزشکی دسترسی ندارند.
منابع ایراناینترنشنال گزارش دادهاند زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان تهران بزرگ، بدون آب، غذای کافی، امکانات پختوپز، دارو، یخچال و خدمات درمانی مناسب رها شدهاند و خطر گسترش بیماریها در هوای گرم وجود دارد.
فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان، فعال مدنی زندانی، در گفتوگو با سایت امتداد درباره وضعیت فرزندش پس از انتقال به زندان تهران بزرگ، گفت: «شرایط بهداشت و نگهداری در این زندان بهشدت نامناسب است. چندین زندانی را در یک فضای کوچک و محدود جا دادهاند، سرویسهای بهداشتی وضعیت خوبی ندارند و امکانات اولیه هم فراهم نیست.»
مهوش (سایه) صیدال، زندانی سیاسی، در پیامی صوتی که در صفحه اینستاگرامش منتشر شد، با اشاره به شرایط فاجعهبار زندانیان زن پس از انتقال از اوین به زندان قرچک ورامین، گفت: «جمهوری اسلامی ما را آورد به جایی که عملا به کشتن بدهد.»
صیدال با اشاره به اینکه «بمباران آمریکا و اسرائیل ما را نکشت»، شرایط تحمیل شده از سوی حکومت در زندان را معادل «مرگ تدریجی» خواند.
مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، چهارم تیرماه با انتشار مطلبی در شبکه ایکس نوشت: «گزارشهای نگرانکنندهای درباره انتقال زندانیان از زندان اوین در جریان حملات اسرائیل دریافت کردهام.»
او وضعیت علی یونسی، دانشجوی زندانی را بسیار نگرانکننده خواند و نوشت: «او در ۲۹ خرداد به اجبار از بند چهار زندان اوین منتقل شده و از آن زمان خانوادهاش هیچ اطلاعی از محل نگهداری او ندارند.»
خانوادههای شماری از زندانیان دوتابعیتی و خارجی از جمله سسیل کوهلر و ژاک پاریس، زوج فرانسوی زندانی در ایران نیز نسبت به سرنوشت عزیزان زندانی خود در بازداشتگاههای امنیتی جمهوری اسلامی، پس از حمله اسرائیل، ابراز نگرانی کردهاند.
رضا اکوانیان، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، پیشتر در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت در پی حمله اسرائیل، شماری از خانوادههای زندانیان برای آگاهی از سرنوشت عزیزان خود به زندان اوین مراجعه کردهاند اما هیچ مسئولی پاسخگوی آنها نبوده است.
خلبانها سالها آموزش دیدند و سازمانهای اطلاعاتی شبکههایی را در ایران شکل دادند تا عملیات چندلایه اسرائیل علیه تهران ممکن شود. عملیاتی که بخشی از آن «عروسی خونین» و بخشی دیگر «نارنیا» نام گرفت.
والاستریت ژورنال در گزارشی به جزییات مجموعه عملیات اسرائیل در ایران پرداخت.
بر اساس این گزارش، بامداد ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد)، فرماندهان ارتش اسرائیل در پناهگاه زیرزمینی ستاد نیروی هوایی این کشور گرد آمدند تا در لحظهای تاریخی، شاهد آغاز حملهای باشند که آن را «عروسی خونین» نام نهاده بودند.
ساعاتی بعد، در فاصلهای بیش از هزار مایل دورتر، چند تن از بلندپایهترین فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی کشته شدند. در حملهای هماهنگ که از منظر اسرائیلیها، یادآور صحنه مشهور سریال «بازی تاجوتخت» بود.
اما این تنها ضربه پیشبینیناپذیر عملیات ۱۲ روزه اسرائیل نبود. همزمان، در حملهای که درون ارتش اسرائیل آنقدر بلندپروازانه تلقی شده بود که به طعنه «عملیات نارنیا» نام گرفت، ۹ نفر از دستاندرکاران ارشد برنامه هستهای جمهوری اسلامی بهطور تقریبا همزمان در خانههای خود در تهران کشته شدند.
یک مقام ارشد اسرائیلی پیشتر به کانال ۱۲ تلویزیون این کشور گفت این متخصصان هستهای گمان میکردند در خانههای خود از خطر ترور در امان هستند چون تا پیش از این، کارشناسان ارشد هستهای ایران عمدتا در مسیر خانه تا محل کار هدف حمله قرار میگرفتند.
این حملات پیچیده با اتکا به فریبکاریهای چندلایه طراحی شده بودند و تنها دقایقی پیش از اجرا، در آستانه فروپاشی کامل قرار داشتند.
والاستریت ژورنال نوشت که با این حال، موفقیت اولیه اسرائیل موقعیت نظامی این کشور را در منطقه تثبیت کرد و بهباور مقامهای اسرائیلی و آمریکایی، زمینه را برای اتحادهای جدید در خاورمیانه فراهم آورد.
آنها میگویند اسرائیل در ادامه این روند ممکن است توافقنامههای صلح تازهای در قالب پیمان ابراهیم امضا کند.
اما همچنان این پرسش باقی است که آیا اسرائیل که در ادامه از حملات سنگین هوایی آمریکا به تأسیسات هستهای در ایران نیز بهره برد، توانسته به اهداف جنگی خود برسد یا نه؟
گزارشها درباره شدت آسیب به سایتهای هستهای متناقض است و هنوز مشخص نیست اسرائیل و آمریکا بتوانند مانع از بازسازی سریع این زیرساختها بهوسیله حکومت ایران شوند.
از سوی دیگر، برخی مقامهای اسرائیلی نیز از میزان موفقیت شگفتزده شدند.
ژنرال اودد باسیوک، رییس ستاد عملیات ارتش اسرائیل و معمار اصلی عملیات، تاکید کرد: «وقتی طراحی عملیاتی را شروع کردیم، هیچ نمیدانستیم که اصلا امکانپذیر باشد.»
نقشهای ۳۰ ساله برای حمله هوایی به ایران
گزارش والاستریت ژورنال بر پایه مصاحبه با ۱۸ مقام امنیتی فعلی و پیشین از اسرائیل و ایالات متحده تنظیم شده است.
بر اساس این گزارش، ریشههای عملیات اسرائیل به میانه دهه ۹۰ میلادی بازمیگردد؛ زمانی که موساد فعالیتهای هستهای در ایران را بهعنوان تهدیدی نوظهور شناسایی کرد.
شبکههای اطلاعاتی اسرائیل با گذشت زمان در داخل ایران گسترش یافتند و خرابکاریهایی از جمله دو انفجار در سایتهای غنیسازی و چندین ترور عوامل برنامه هستهای را رقم زدند اما مقامهای امنیتی اسرائیل به این نتیجه رسیدند که این اقدامات بازدارندگی کافی ندارند و باید بهصورت گسترده، هم زیرساخت و هم بدنه علمی برنامه هستهای جمهوری اسلامی را با حملهای هوایی منهدم کنند.
این ماموریت بسیار دشوار بود: اهداف اصلی بیش از هزار مایل از اسرائیل فاصله داشتند.
خلبانان باید نحوه پرواز گروهی شش تا ۱۰ جنگنده حول یک هواپیمای سوخترسان را میآموختند و چندین بار در مسیر سوختگیری میکردند؛ در حالی که باید بمبهای خود را با فاصله زمانی ۱۵ تا ۲۰ ثانیه بر اهداف میریختند.
در سال ۲۰۰۸، در تمرینی موسوم به «اسپارتان باشکوه»، بیش از ۱۰۰ فروند اف-۱۵ و اف-۱۶ اسرائیلی به یونان پرواز کردند تا توان رسیدن به عمق خاک ایران را بیازمایند. تمرینهایی از این دست با گذشت زمان گستردهتر شد.
با وجود این، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر (وقت) اسرائیل، چندین بار با مخالفت وزرا و مقامهای ارشد امنیتی مواجه شد که بیم آن داشتند جنگی تمامعیار با جمهوری اسلامی آغاز شود یا روابط با آمریکا آسیب ببیند.
ارتش اسرائیل اما در همه این سالها، طرحهای جنگی را بهروز میکرد؛ ازجمله سناریوهای جنگ همزمان با گروههای نیابتی جمهوری اسلامی یعنی حماس و حزبالله لبنان.
پس از حمله هفتم اکتبر حماس، اسرائیل طی نزدیک به دو سال این گروه را تضعیف کرد و همزمان توان نظامی حزبالله را نیز درهم شکست. سپس با سقوط حکومت سوریه و روی کار آمدن دولتی ضد جمهوری اسلامی در دمشق، مسیر هوایی برای عبور امن جنگندههای اسرائیلی از آسمان سوریه باز شد.
شبکههای جاسوسی اسرائیل در داخل ایران حالا آنقدر گسترده شده بودند که حرکت فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی را ردیابی کنند و حتی پایگاههایی برای پرتاب پهپاد در خاک ایران ساخته شده بود.
سال گذشته نیز اسرائیل در حمله به شورشیان حوثی در یمن، قابلیتهای پرواز دوربرد خود را آزمایش کرد و در دو حمله، سامانههای پدافند پیشرفته روسی (اس-۳۰۰) ایران را نابود کرد.
حملههای موشکی متقابل با جمهوری اسلامی در این مدت به اسرائیل اطمینان داد که توان رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی را دارد.
با کامل شدن پازل نظامی، تصمیم نهایی برای حمله گرفته شد.
نارنیا و عروسی خونین؛ کشتن همزمان فرماندهان و متخصصان
اسرائیلیها بیم آن داشتند که ایران غنیسازی اورانیوم را به حدی رسانده باشد که تنها چند ماه با ساخت بمب اتم فاصله داشته باشد. از این رو، عملیات نارنیا طراحی شد: کشتن همزمان دانشمندانی که حتی در صورت تخریب سایتها، میتوانستند تهران را دوباره به آستانه هستهای برسانند.
والاستریت ژورنال نوشت که در نوامبر ۲۰۲۴، ارتش اسرائیل جلسهای با حضور ۱۲۰ افسر اطلاعاتی و نیروی هوایی برگزار کرد تا اهداف حمله را مشخص کند. فهرستی شامل بیش از ۲۵۰ هدف تهیه شد؛ از جمله متخصصان، سایتهای هستهای، پرتابگرهای موشکی و فرماندهان نظامی.
اولویت دیگر، دستیابی سریع به برتری هوایی بر ایران بود. هزاران منبع اطلاعاتی بررسی شد تا سامانههای پدافند هوایی ایران شناسایی شوند. موساد صدها پهپاد انتحاری کوچک را از طریق چمدان، کانتینر و کامیون به ایران قاچاق کرد تا تیمهای مسلح در مجاورت پدافندها، آنها را در لحظه حمله فعال کنند. همزمان، پهپادهای دوربرد نیز از خاک اسرائیل پرتاب شدند که بعضی، شب پیش از حمله، برای نخستین بار آزمایش عملی شدند.
نتانیاهو تصمیم نهایی برای آغاز حمله را روز ۹ ژوئن (۱۹ خرداد) گرفت.
برای فریب تهران، دفتر نخستوزیری اعلام کرد او به مرخصی میرود و قصد دارد دوشنبه ۱۶ ژوئن در مراسم عروسی پسرش شرکت کند. حتی خانواده نخستوزیر از تعویق مخفیانه مراسم بیخبر بودند.
همزمان، مقامهای اسرائیلی خبرهایی جعلی به رسانهها درز دادند: اختلاف نتانیاهو و دونالد ترامپ درباره حمله، گفتوگوی تلفنی چهارجانبه میان آنها و بحث تعویق تصمیمگیری تا پایان دور ششم مذاکرات هستهای با تهران در روز یکشنبه (بعد از حمله).
ترامپ نیز در روز حمله در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: «ما همچنان به راهحل دیپلماتیک برای مساله هستهای ایران متعهد هستیم.»
به گفته یک مقام امنیتی اسرائیل، این عملیات فریب باعث شد تهران اطمینان یابد اسرائیل بدون مشارکت آمریکا حملهای انجام نمیدهد و این، عنصر غافلگیری را حفظ کرد.
فرماندهان در دام افتادند؛ عملیات آغاز شد
بخش کلیدی دیگر عملیات، کشتن فرماندهان عالیرتبه نظامی بهصورت همزمان بود. حرکتی که «عروسی خونین» نام گرفت تا فرماندهی و توان پاسخگویی ایران را فلج کند.
اما درست در لحظه نزدیک شدن جنگندههای اسرائیلی، گزارشی رسید که فرماندهان نیروی هوایی جمهوری اسلامی در حال جابهجاییاند.
مقامات اسرائیلی در پناهگاه نگران شدند که تهران عملیات را کشف کرده است ولی برخلاف انتظار، فرماندهان نظامی بهجای پراکنده شدن، همگی در یک مکان جمع شدند. و این نقطه پایان آنها بود: موشکها شلیک شدند.
خانههای متخصصان برنامه هستهای نیز با فاصلهای چند ثانیهای هدف قرار گرفت. پهپادها و موشکها همزمان ایستگاههای راداری، ضد هواییها و موشکهای زمینبهزمین ایران را زدند و ظرف حدود چهار ساعت، مرحله اول عملیات اسرائیل به پایان رسید.
گزارشهای اطلاعاتی تایید کردند که تقریبا همه اهداف انسانی شناساییشده مورد نظر، کشته شدند.
در روزهای بعد، اسرائیل سایتهای تولید موشکهای بالستیک و هستهای در ایران را بمباران کرد و همزمان در جستوجوی متخصصان و فرماندهان باقیمانده بود تا اینکه سهشنبه، آتشبس اعلام شد.
از سوی دیگر، در اثنای این جنگ روزنامه واشینگتنپست با انتشار یک فایل صوتی از کارزار مخفیانه و گسترده اسرائیل با هدف ارعاب فرماندهان نظامی و ایجاد شکاف و سردرگمی در میان مقامهای عالیرتبه جمهوری اسلامی خبر داد.
این فایل صوتی و اطلاعات دیگری درباره این کارزار از سه منبع آگاه که نامشان در این گزارش ذکر نشده، به دست آمده است.
بنابر گفتههای این منابع، در بخشی از این کارزار ماموران سرویسهای امنیتی اسرائیل با تلفن شماری از مقامهای ارشد در ایران تماس میگیرند و به زبان فارسی به آنها هشدار میدهند تنها در صورتی زنده میمانند که از جمهوری اسلامی و علی خامنهای اعلام برائت کنند.