شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی، میگوید: «رفتار جمهوری اسلامی نشان میدهد علاقهای به سازش ندارد؛ از یکسو گروسی را تهدید به اعدام میکند و همکاری با آژانس را رد میکند، از سوی دیگر ادعا دارد در حال مذاکره بوده و این آمریکا و اسرائیل بودند که حمله کردند.»
بن سبطی، پژوهشگر مسائل ایران و اسرائیل، گفت: «اخبار درباره شروع دوباره جنگ در هفته آینده بیشتر حربه تبلیغاتی جمهوری اسلامی است. گاهی خود را بسیار قوی نشان میدهند و گاهی برعکس، ضعف را بزرگ میکنند تا فضای ترس بسازند و بگویند دوباره ممکن است حمله شود.»
هوشنگ حسنیاری، کارشناس مسائل نظامی، گفت: «جمهوری اسلامی با نگاه مطلقگرای "حق و باطل" خود را برتر میداند. این توهم از خمینی شروع شد و با وجود شکستها ادامه دارد. حتی میانهروها هم اسیر این بنبست فکریاند و فقط ارعاب میکنند تا وحشتشان از مردم را پنهان کنند.»
حسین رزاق، فعال و تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با ایراناینترنشنال، گفت: «سکان هدایت جمهوری اسلامی همچنان در دست علی خامنهای است؛ کسی که خود را نائب امام دوازدهم میداند. همانطور که امام در غیبت است، خامنهای هم میتواند مدتی در «غیبت صغری» بماند و همچنان حکومت را هدایت کند.»
نشریه دفنسوان در گزارش تحلیلی نوشت جنگ اسرائیل و ایران بهجای تضعیف حاکمیتهای تحت فشار در دو کشور، به تقویت موقعیت آنها منجر شده است.
به گفته جاش لدرمن، خبرنگار باسابقه مسائل خاورمیانه، بارها مشاهده شده که تهدید نظامی میتواند منازعات داخلی را تحتالشعاع قرار دهد و باعث همگرایی مردم با دولتها شود. پدیدهای که در تاریخ ایالات متحده نیز بهعنوان «اثر تجمع حول پرچم» شناخته میشود.
او با اشاره به این که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در ابتدای درگیری، در پیامی خطاب به مردم ایران، حملات اسرائیل را «مقدمهای برای آزادی شما» توصیف کرد و حتی از شعار «زن، زندگی، آزادی» استفاده کرد نوشت اما این تلاشها، برخلاف انتظار، به خیزش عمومی علیه حکومت ایران منجر نشد.
به گفته لدرمن تا پیش از درگیری اخیر، جایگاه سیاسی نتانیاهو در اسرائیل تضعیف شده بود. انتقادات به ضعف دموکراسی، شکست اطلاعاتی در حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و ناکامی در پایان دادن به جنگ غزه، اعتبار او را خدشهدار کرده بود.
اما با آغاز حملات به تاسیسات هستهای ایران و مشارکت ایالات متحده در این عملیات، جایگاه سیاسی او بهسرعت ترمیم شد.
حتی یائیر لاپید، رقیب اصلی او، از موفقیت وی در جلب حمایت آمریکا در بمباران برنامه هستهای ایران تمجید کرده است.
بر اساس این گزارش، اکنون که برنامه هستهای ایران آسیب دیده و متحدان منطقهای آن از جمله حزبالله و حوثیها تضعیف شدهاند، نتانیاهو این رویدادها را بهعنوان موفقیتی در راستای «خنثیسازی تهدید» معرفی میکند؛ وضعیتی که میتواند به تقویت جناح راست افراطی اسرائیل منجر شود؛ جناحی که با پایان جنگ غزه مخالف است.
میثم مهرانی، تحلیلگر سیاسی به ایران اینترنشنال گفت: «دانشمندانی که در حملات اخیر اسرائیل کشته شدند، افراد عادی نبودند؛ آنها توانایی ساخت سلاح از تئوری را داشتند.»
او افزود: «شناسایی دقیق این افراد و حذف هدفمند آنها با پهپادهای نقطهزن، پیامی روشن به جمهوری اسلامی ارسال میکند: ساختار اطلاعاتی ایران بسیار ضعیف است و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل از ساختار امنیتی جمهوری اسلامی قویتر است.»
مهرانی گفت: «این دانشمندان در لیست سیاه آمریکا قرار داشتند، و ناتوانی جمهوری اسلامی در حفاظت از آنها، نکتهای کلیدی است. اسرائیل تنها نفرات اول هرم را هدف قرار نمیدهد، بلکه با حذف لایههای بعدی، تاکتیکها و زنجیرههای تصمیمگیری را نیز از بین میبرد.»
این تحلیلگر افزود: «اسرائل تنها تاسیسات هستهای را هدف قرار نداده، بلکه دانشمندان هستهای نیز هدف قرار میگیرند تا پروژه بهطور کامل مختل شود. همچنین، حمله به ساختمانهای سپاه پاسداران نشان میدهد که برای اسرائیل، نهفقط فعالیتهای فنی، بلکه ساختار تصمیمگیری پروژه نیز اهمیت دارد.»
مهرانی گفت: «در همین حال، پرواز مداوم پهپادهای اسرائیلی بر فراز ایران و فعالشدن سامانههای پدافندی، نشان از تداوم عملیات دارد. شاید جمهوری اسلامی همچنان امکان غنیسازی داشته باشد، اما با از دست دادن این مهرههای کلیدی، رسیدن به بمب هستهای عملاً غیرممکن شده است.»