استاندار کرمانشاه: آمادهایم دو مجتمع درمانی برای زوار اربعین در عراق احداث کنیم
منوچهر حبیبی، استاندار کرمانشاه گفت که ظرفیتهای این استان آمادگی کامل دارد تا دو مجتمع بهداشتی و درمانی در ابتدای ورود به خاک عراق در شهرستان خانقین راهاندازی کند و این کار در حال انجام است.
پیرحسین کولیوند، رییس جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی نیز از آمادگی برای ساخت بیش از ۵۰۰ موکب درمانی در مسیرهای جادهای، شهری عراق خبر داد و با اشاره به آمادگی بالگردها و تجهیز ناوگان آمبولانس و خودروهای نجات ایران گفت: «افزایش هزار دستگاه خودرو در سال گذشته، همه در اختیار عملیات اربعین قرار خواهد گرفت.»
نهم مردادماه ۱۴۰۳ رییس ستاد مرکزی اربعین از بودجه ۱۲ هزار میلیارد تومانی برای تسهیل گری پیادهروی اربعین در آن سال خبر داده بود.
همزمان با ادامه آتشسوزیهای پیدرپی در نقاط مختلف ایران پس از توقف جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل، رسانه تسنیم وابسته به سپاه پاسداران نوشت: «انفجارهای اخیر در برخی مناطق کشور، ناشی از نشتی گاز بود و هیچکدام ماهیت امنیتی یا تروریستی نداشت.»
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران است نیز در مطلبی پس از آتشسوزیهای پیدرپی، وقوع آنها را طبیعی اعلام کرد و نوشت که «بررسی علمی و کارشناسی نشان میدهد چنین حوادثی در کشوری با ۹۰ میلیون جمعیت و ۳۰ میلیون مشترک گاز کاملاً طبیعی محسوب میشود.»
این در حالی است که مردم در شبکههای اجتماعی این آتشسوزیهای پیدرپی را غیرطبیعی میدانند و معتقدند مقامات جمهوری اسلامی در این باره سکوت و پنهانکاری میکنند.
بیش از ۱۳۰۰ پروفایل جعلی در شبکه اجتماعی ایکس که بهعنوان کاربران بریتانیایی از جدایی اسکاتلند حمایت میکردند، پس از ۱۶ روز خاموشی حین جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل به شبکههای اجتماعی بازگشتند و کارزاری هماهنگ در حمایت از جمهوری اسلامی و تمسخر رهبران غربی به راه انداختند.
سیابرا، یک شرکت تحلیل داده و مقابله با اطلاعات نادرست مستقر در اسراییل، با انتشارِ گزارشی از رصد شبکهای از پروفایلهای جعلیِ فعال در بحثهای استقلال اسکاتلند و برگزیت، اعلام کرده است که این شبکه پس از خاموشی ۱۶ روزه با ماهیتی جدید به شبکههای اجتماعی بازگشته است.
به نقل از این گزارش، روز ۲۳ خرداد پس از یکی از حملات اسراییل که شبکه برق را در بخشهایی از ایران از کار انداخت، شبکههای هماهنگشده رباتها ناگهان ساکت و بیش از دو هفته هیچ پستی منتشر نکردند. وقتی وضعیت به حالت سابق برگشت، همان شبکه جعلی با استفاده از همان شخصیتها و رفتارها، اما با یک ماموریت جدید دوباره فعال شد.
به نوشته این گزارش فعالیت تازه صدها اکانت جعلی بر «مقاومت ملت ایران در برابر هژمونی غرب، حمایت از جنبشهای آزادیبخش در منطقه، ریاکاری سیاست خارجی ایالات متحده در برابر شفافیت حکومت ایران و مشروعیت بخشیدن به حملات جمهوری اسلامی به اسراییل» متمرکز است.
تحلیلگران این شرکت میگویند که این خاموشیِ هماهنگ و به دنبال آن، بازگشت هماهنگ و تغییر ناگهانی پیامی که منتشر میکنند جای شکی باقی نمیگذارد که این عملیات تحت حمایت جمهوری اسلامی است.
هفتم تیر، درست چهار روز پس از پایان جنگ ایران و اسراییل رسانههای بریتانیایی گزارش دادند که فعالیت دهها حساب کاربری در شبکههای اجتماعی که جدایی اسکاتلند از بریتانیا را تبلیغ میکردند، بهطور همزمان در روز حمله اسراییل به زیرساختهای سایبری جمهوری اسلامی متوقف شد.
طبق این گزارشها حسابهای مورد نظر بیش از ۲۵۰ هزار پست در شبکههای مجازی در دفاع از استقلال اسکاتلند منتشر کرده بودند.
کارزار آنلاین ارتش سایبری جمهوری اسلامی چطور کار میکند؟
اکنون شرکت سیابرا میگوید که این شبکه را با تحلیل «خوشههای تعاملی، الگوهای زبانی و ناهنجاریهای رفتاری» شناسایی کرده و دریافته است که از پنجهزار و ۸۳ حساب که در بحثهای مربوط به استقلال اسکاتلند در شبکه ایکس شرکت داشتند، ۲۶ درصد جعلی بودند و در خاموشی ۱۶ روزه ایران کاملا ساکت شدند.
این گزارش درباره عملکرد شبکه رباتهای مورد حمایت جمهوری اسلامی نوشته است: «این پروفایلهای جعلی بهعنوان یک خوشه خودتقویتگر عمل میکردند. یعنی همه حسابها پستهای یکدیگر را بالا میبردند تا نوعی اجماع مردمی ساختگی ایجاد کنند. همچنین میکوشیدند پیامهای تفرقهافکن در گفتمان سیاسی بریتانیا را تشدید و ایران را بهعنوان الگوی اتحاد و مقاومت معرفی کنند.»
چندین نمونه از پستهایی که در این گزارش منتشر شده نشان میدهد که اکانتهای جعلی شناساییشده همچنان خود را کاربرانی اسکاتلندی جا میزنند، اما محتوای نوشتههایشان همسو با ایدئولوژی مورد نظر جمهوری اسلامی و مروج گفتمان مقاومت است.
یکی از این کاربران نوشته است: «ایران، تنها با اتحاد ملی آمریکا و اسراییل را وادار کرد که برای آتشبس التماس کنند. این درس خودمختاری است. آیا وقت آن نرسیده که ما هم همین مسیر را برای رهایی از سلطنت کهنه بریتانیا دنبال کنیم؟»
پستی دیگر، همین مفهوم را با استفاده از کلیدواژههای مشابه تکرار کرده است: «مردم ایران با اتحاد و مقاومت در برابر دو ابرقدرت هستهای پیروز شدند. چرا ما نباید از الگوی آنها برای کسب استقلال از سلطنت بریتانیا پیروی کنیم؟»
ایراناینترنشنال با بررسی تعدادی از اکانتهای معرفیشده در گزارش سیابرا تایید میکند که بسیاری از این حسابها حین روزهای ۲۳ خرداد تا سوم تیر ساکت بودند و محتوایی منتشر نکردند.
نکته دیگر درباره الگوی انتشار پستهای تازه است؛ بیشترِ آنها در روز بین سه تا پنج پست به فاصله چند دقیقه از یکدیگر منتشر میکنند یا به پستهای دیگر پاسخ میدهند و تا روز بعد فعالیت دیگری ندارند.
کاربری به نام آلیسا استوارت که خود را «با افتخار یک اسکاتلندی» و «در حال کشف زیبایی اسلام» معرفی کرده یکی از اکانتهای جعلی منتسب به ارتش سایبری جمهوری اسلامی است
روزنامه دیلیمیل، با انتشار گزارشی درباره فعالیتهای ارتش سایبری جمهوری اسلامی، کارزار «تفرقهپراکنی در بریتانیا» را از بزرگترین کمپینها در نوع خود میداند.
به گزارش سیابرا اکانتهای جعلی بیش از سههزار پُست درباره سیاست بریتانیا نوشتند و ۲۲۴ میلیون کاربر این پستها را دیدهاند.
کاربر دیگری به نام لوسی از شهر گلاسکو یکی دیگر از حسابهای جعلی معرفیشده در گزارش شرکت سیابراست
این فقط نوک کوه یخ است؟
دیلیمیل، به نقل از «فرماندهان نظامی» هشدار داده است که کارخانه رباتسازی ممکن است نشان از پروژه بزرگتری باشد که روسیه، بهعنوان «متخصص شناختهشده در تاکتیکهای انتشار اطلاعات جعلی» نیز در آن مشارکت دارد.
ژنرال فلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی بریتانیا در گفتوگو با این روزنامه «تهدید شناساییشده را بسیار بزرگ» ارزیابی کرده و گفته است: «معتقدم بخش زیادی از این پروژه را روسیه هماهنگ کرده است. این میتواند نشان دهد که روسیه بهطور گسترده در برنامهریزی ایران با حزبالله و حماس مشارکت داشته و حتی احتمال دارد در حمله حماس به اسرائیل هم دخیل بوده باشد.»
هامیش دِ برِتون-گوردون، فرمانده پیشین ارتش بریتانیا هم این کارزار را نمونهای کلاسیک از ترویج اطلاعات جعلی و نادرست روسها میداند، «چیزی که ما کاملا با آن آشنایی داریم».
سینتیا لامیس، سناتور آمریکایی در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی تهدیدی برای ایالات متحده بود و حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران با توجه به دشمنی آشکار تهران، کاملا موجه بوده است.
لامیس گفت: «برنامه هستهای ایران تهدیدی برای ایالات متحده بود، چون ایران شعار “مرگ بر آمریکا” و “مرگ بر اسرائیل” سر میدهد. این تهدیدی مستقیم علیه ما بود.»
این سناتور جمهوریخواه افزود: «کار درستی بود که بهطور هدفمند آن [برنامه] را از بین ببریم، و امیدوار باشیم مردم ایران، که دشمن ما نیستند، بتوانند حکومتشان را پس بگیرند و در اقتصادی جهانی که پویا و بهنفع مردم ایران است، مشارکت کنند.»
محمود نبویان، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی کشورهای اروپایی، گفت: «حتی اگر قطعنامههای قبلی برگردد، ضربه جبرانناپذیری به جمهوری اسلامی وارد نمیشود.»
او افزود: «ما همین الان هم تحریم هستیم و فعال شدن مکانیسم ماشه بیشتر اثر روانی دارد تا اقتصادی.»
دادگاه انقلاب اهواز، فرشاد اعتمادیفر، مسعود جامعی (باوی) و علیرضا مرداسی (حمیداوی)، سه زندانی سیاسی را بابت اتهامات «افساد فیالارض» و «عضویت در گروههای مخالف جمهوری اسلامی» به دو بار اعدام محکوم کرد. سامان حرمتنژاد و داوود حرمتنژاد نیز در این پرونده به احکام حبس محکوم شدند.
سازمان حقوق بشری کارون، دوشنبه ۲۳ خرداد گزارش داد که اعتمادیفرد، جامعی و مرداسی، هر کدام از سوی ادیبیمهر، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به دو بار اعدام محکوم شدند.
دادگاه علاوه بر اعدام برای هر کدام از آنها بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام»، حکم یک سال حبس نیز صادر کرده است.
طبق این گزارش، داوود حرمتنژاد نیز در این پرونده به ۱۵ سال حبس و سامان حرمتنژاد به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند.
سازمان حقوق بشری کارون به نقل از منابع مطلع نوشت: «روند دادرسی این افراد، با نقض اصول اساسی دادرسی عادلانه، از جمله عدم دسترسی موثر به وکیل، فشارهای امنیتی و اعترافات اخذشده تحت اجبار همراه بوده است.»
این سازمان حقوقبشری با بیان اینکه این حکم سنگین در شرایطی صادر شده که جامعی مبتلا به سرطان معده، بیماریهای کبدی و فشار خون بالا است، نوشت او در طول بیش از ۱۳ ماه بازداشت در زندان شیبان اهواز از دریافت درمان تخصصی محروم بوده و منابع نزدیک به خانوادهاش از وضعیت جسمانی وخیم او خبر دادهاند.
فرشاد اعتمادیفر، سامان حرمتنژاد و داوود حرمتنژاد
سایت حقوق بشری هرانا پیش از این در آذر ۱۴۰۳ گزارش داد که این پنج زندانی سیاسی بهصورت بلاتکلیف در زندان شیبان اهواز به سر میبرند.
در این گزارش با اشاره به اینکه این شهروندان با اتهاماتی از جمله «افساد فیالارض، محاربه، عضویت در گروههای مخالف نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و عضویت در گروه باغی» مواجه هستند، آمده بود که طرح این اتهامات میتواند به صدور احکام سنگین، مانند اعدام، برای متهمان منجر شود.
از میان این افراد، جامعی و مرداسی، شهروندان عرب اهل اهواز هستند که همزمان با اعتمادیفر و داوود و سامان حرمتنژاد، شهروندان ساکن روستای پیچاب از توابع شهرستان باشت استان کهگیلویه و بویراحمد، در سال ۱۴۰۲ به دست ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، سال ۱۴۰۲ با انتشار گزارشی این شهروندان را متهم کرد که به «شبکه منافقان» متصل بودند و قصد اقدام به «عملیات ایذایی» در استانهای خوزستان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد را داشتند.
مقامها و رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی از عباراتی همچون «منافق» یا «منافقان» برای اشاره به اعضا یا هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران که یکی از گروههای اپوزیسیون بهشمار میرود، استفاده میکنند.
سازمان حقوق بشری کارون در بخش دیگری از گزارش خود نوشت چهار عضو دیگر خانواده جامعی نیز در پی فشارهای امنیتی تحت پیگرد قرار گرفته و در دادگاه انقلاب شهرستان باوی محاکمه شدهاند.
این افراد زینب حزباپور، همسر جامعی و سه فرزند آنها به نامهای ناهید، ۲۲ ساله، دلال، ۲۰ ساله و رقیه، ۱۶ ساله هستند.
طبق این گزارش، اعضای این خانواده به اتهام «ارتباط با گروههای مخالف نظام» به دادگاه فراخوانده شده و مورد محاکمه قرار گرفتهاند.
طی ماههای گذشته روند صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی در ایران افزایش یافته است.
افزایش میزان صدور، تایید و اجرای احکام اعدام زندانیان در ایران در این مدت اعتراضهای فراوانی را در داخل و خارج کشور به دنبال داشته است.
پیش از این در ۲۱ تیرماه، ۱۵ سازمان حقوق بشری و نهاد مدنی در بیانیه مشترکی نگرانی عمیق خود را نسبت به انتقال علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم، سه زندانی عرب اهوازی به سلول انفرادی و خطر اجرای قریبالوقوع حکم اعدام آنها ابراز کردند و خواستار توقف حکم اعدام این سه زندانی شدند.