سه کشور اروپایی: در صورت عدم پیشرفت مذاکرات هستهای تحریمهای سازمان ملل بازمیگردد
رویترز به نقل از یک منبع دیپلماتیک فرانسوی گزارش داد وزرای خارجه فرانسه، بریتانیا و آلمان به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به صورت تلفنی گفتوگو کردند.
بنا بر این گزارش سه کشور اروپایی از ایران خواستند فورا به مسیر دیپلماتیک بازگردد تا به توافقی قابل راستیآزمایی و پایدار دست یابند. به گزارش رویترز در این تماس تلفنی تاکید شده در صورتعدم پیشرفت مذاکرات هستهای تا پایان تابستان، تحریمهای سازمان ملل بازمیگردد.
پرونده کاترین پرز شکدم، زنی یهودیتبار و متولد فرانسه که سالها پیش با تظاهر به همسویی با ایدئولوژی حاکم بر ایران با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی دیدار کرد، بار دیگر در تهران زنده شده است. او در گفتوگو با ایراناینترنشنال اتهام رابطه جنسی با مقامات جمهوری اسلامی را تکذیب کرد.
نقصهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه به اسرائیل اجازه داد که چهرههای بلندپایه نظامی را هدف قرار دهد و خساراتی به پایگاهها و سایتهای هستهای وارد کند و ضربههای سنگینی خورده است.
در جریان این حملات ناگهانی که ماه گذشته رخ داد، غیرنظامیان نیز کشته شدند، اما جمهوری اسلامی آمار دقیق نظامیان و غیرنظامیان کشتهشده را به تفکیک اعلام نکرده است.
شدت این ضربه، مقامات حکومتی سردرگم را به جستوجوی علت واداشته و یکی از نمایندگان مجلس ایران، حضور شکدم را نمونهای از نفوذ اطلاعاتی دانسته است.
شکدم که خود را زنی مسلمان و شیعهمذهب معرفی و در نوشتههایش از اسراییل و ایالات متحده انتقاد میکرد، طی سالهای مختلف تا سال ۲۰۱۷ بهعنوان روزنامهنگار آزاد، با مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی مصاحبه کرد و در کنفرانسهای دولتی شرکت داشت.
مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس، هفته گذشته در مصاحبهای با تلویزیون دولتی ایران مدعی شد که شکدم جاسوس اسراییل بوده و با ۱۲۰ مقام ارشد رابطه جنسی داشته است، بیآنکه هیچ مدرکی ارائه دهد.
شکدم در گفتوگو با پاکدست آی فور ایران (Eyer for Iran) ایراناینترنشنال، با صراحت به سخنان او واکنش نشان داد و گفت: «درست نیست، ممکن نیست، بهکل غیرواقعی است.»
او افزود: «میخواهند شخصیت مرا نابود کنند. خبر دارم برایشان، ذرهای برایم مهم نیست. لطفا همین را هم نقل قول کنید.»
ادعای کواکبیان با واکنش شدید در فضای مجازی روبهرو شد؛ منتقدان آن را نمونهای از استدلال ضعیف دانستند، حتی مقامات قضایی جمهوری اسلامی که ظاهرا تمایل داشتند بحث شکستهای امنیتی کشور را هرچه سریعتر خاموش کنند، وارد عمل شدند.
دادستان تهران به اتهام «تشویش اذهان عمومی» علیه کواکبیان اعلام جرم کرده، اظهارات او را «بیاساس» خوانده و او را برای ارائه مدارک فراخوانده است.
خبرگزاری دولتی غرب آسیا، وانا، (WANA) اعلام کرده است که هیچ نشانهای از جاسوسی در پرونده شکدم یافت نشده است.
این خبرگزاری افزوده است: «نهادهای امنیتی و قضایی ایران بهصراحت اعلام کردهاند که هیچ سند یا گزارشی دال بر رفتار غیراخلاقی، ارتباطات مشکوک یا اقدامات غیرقانونی از سوی شکدم در دوران حضورش در ایران وجود ندارد.»
زندگی دوگانه
شکدم اکنون بهعنوان تحلیلگر سیاسی و سخنگوی یک نهاد حامی اسراییل با نام «ما به اسراییل ایمان داریم» فعالیت میکند.
او نخستین بار با انتشار مقالهای در روزنامه انگلیسیزبان در یمن به نام «یمنآبزِرور» در انتقاد از مداخله آمریکا در عراق، توجه مقامات جمهوری اسلامی را به خود جلب کرد.
شکدم سال ۱۳۸۸ پس از ازدواج با مردی یمنی به این کشور نقل مکان کرده بود. این زوج بعدها با دو فرزند از یکدیگر جدا شدند.
نوشتهها و دیدگاههای عمومی شکدم در نهایت باعث شد تا بهعنوان صدایی غربی که منتقد سیاست خارجی غرب، بهویژه آمریکاست، به صدا و سیما دعوت شود. این دعوتها برای شکدم دری به حلقههای درونی قدرت در ایران گشود؛ نظامی که او بعدها اینطور توصیفش کرد: «نظامی شیفته تبلیغات و گرفتار یهودستیزی ریشهدار».
شکدم در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «اگر میخواهید من را جاسوس حرفهای بنامید — باشد، جاسوسِ سازمان خودم! من با پای خودم رفتم. کسی از من نخواست کاری بکنم.»
او افزود رفتن به ایران ماموریتِ خودش به خودش بود، ماموریتی که هزینههای شخصی سنگینی برایش داشت: «ده سال کار سخت، ده سال وانمود کردن و نقش بازی کردن و ده سال تا مرز از دست دادن خودم. به نقطهای رسیدم که نمیدانستم کجا خودم شروع میشود و دروغ کجا تمام میشود.»
شکدم میگوید در دوران حضورش در ایران با چهرههایی چون ابراهیم رئیسی (پیش از آنکه رییسجمهوری شود و در سانحه سقوط بالگرد کشته شود)، قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه و حتی علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرد.
او با لحنی طنزآمیز یادآور شد: «یک گپ کوتاه با سلیمانی داشتم — البته قبل از اینکه بمیرد، چون من با روح حرف نمیزنم. رئیسی، خب معلومه … نادر طالبزاده رو هم چند بار دیدم. او هم مُرد. کار من نبود، خب؟! من نقشی در آن نداشتم.»
او به شوخی گفت: «اگر واقعا جاسوس بودم لقبم حتما باید «۰۰پشمالو» میشد، ترکیبی از مامور ۰۰۷ و علاقهام به گربهها.»
هشدارها
تحقیر ناشی از شکست نظامی جمهوری اسلامی، اکنون در قالب کشمکش دائمی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان در حال نمایان شدن است.
خبرگزاری وانا گزارش کرده است که چون حملههای اسراییل نتوانست آنطور که اصلاحطلبان متمایل به غرب انتظار داشتند ایران را به آشوب بکشاند، حالا با اظهارات تلویزیونی کواکبیان تلاش میکنند اصولگرایان را به بهانه راه دادن شکدم به حلقه خود تضعیف کنند.
کاترین شکدم در کنار زیبنت مغنیه و زینب سلیمانی. کربلا، عراق ۲۰۱۷
این رسانه نزدیک به حکومت مدعی شد: «فقدان حمایت عمومی از حمله اسراییل، حتی از سوی منتقدان نظام و امتناع مردم از اعتراض در خیابان، خلاف انتظارات اصلاحطلبان طرفدار غرب در داخل کشور بود.»
وانا در ادامه افزود: «شاید داستان ‘جاسوس موساد’ در ایران، نقطه بدی برای حمله به رقیب نباشد. اما نباید فراموش کرد که چه کسانی از هرگونه شکاف داخلی در نظام سود میبرند: آنهایی که در تلآویو نشستهاند.»
شکدم معتقد است که به دلیل دیدهشدن بیشتر و انتقادات صریحترش نسبت به ایران پس از جنگ ۱۲روزه مورد هدف قرار گرفته است.
او گفت که این حملات ریشه در جنسیتزدگی ساختاری جمهوری اسلامی دارد و تلاشی است برای ساکت کردن زنانی که صدایی بلند و رسا دارند.
شکدم، پس از یک دهه فریب و واکنشهای تند، میگوید: «اصلا پشیمان نیستم. فقط تصمیم گرفتم با زندگیام کاری بکنم. از آن وضعیت بیرون آمدم و به آن افتخار میکنم.»
مصطفی پورمحمدی، وزیر سابق کشور و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، گفت: «درست است که آسمان ما آسیب دیده و بهقول آنها راحت میتوانند تردد کنند اما ما هم راحت تا آسمان اسرائیل رفتیم و در آسمان و زمین آنها هر کاری خواستیم انجام دادیم.»
او افزود: «ما نقاط ضعف دشمن را شناسایی کردیم و اجازه ندادیم که آن را ترمیم کند و با این کار میتوانیم ضربات بیشتری به آنها وارد کنیم.»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، نقش جمهوری اسلامی در ربایش و ناپدید شدن رابرت لوینسون، مامور بازنشسته افبیآی در سال ۲۰۰۷ را رد کرد و گفت: «این اقدام کلیشهای آمریکا برای طفره رفتن از پاسخگویی به افکار عمومی این کشور در مورد واقعیتهای مرتبط با این پرونده است.»
اداره تحقیقات فدرال آمریکا، افبیآی، روز سهشنبه تصاویر سه افسر ارشد اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را منتشر کرد که به گفته مقامهای آمریکایی، در ربایش رابرت لوینسون نقش داشتهاند.
این تصاویر در قالب پوسترهای «در جستوجوی اطلاعات» منتشر شده و مربوط به رضا امیریمقدم، تقی دانشور و غلامحسین محمدنیا است.
بر اساس اعلام افبیآی، رضا امیریمقدم که در حال حاضر سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان است، پیشتر ریاست واحد عملیات وزارت اطلاعات در تهران را بر عهده داشته؛ نهادی که چندین عضو آن به سازماندهی ربایش لوینسون در سال ۲۰۰۷ از جزیره کیش متهم شدهاند.
رابرت لوینسون، مامور پیشین اداره مبارزه با مواد مخدر در افبیآی، در ۱۸ اسفند ۱۳۸۵ پس از پرواز از دبی به جزیره کیش ناپدید شد. خانواده او در سال ۱۳۹۹ اعلام کردند که او جان باخته است.
مدیرکل محیط زیست استان تهران با بیان اینکه «با پسماندسوزی عمدی برخورد قانونی میشود»، گفت: «در برخی مناطق افراد فرصت طلب با سواستفاده از شرایط پسا جنگ، اقدام به سوزاندن پسماند کردهاند که این اقدام موجب آلودگی شدید هوا، ایجاد دود در منطقه و سبب نگرانی شهروندان شده است.»
دهها نهاد و کنشگر مدنی، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل و مقامات ارشد حقوقبشری این سازمان، هشدار دادند که جمهوری اسلامی با سوءاستفاده از فضای جنگی، سرکوب داخلی را به شکلی بیسابقه تشدید کرده و بیتوجهی جامعه بینالملل به این هشدارها، راه را برای جنایتهای بیشتر هموار میکند.
در این نامه که پنجشنبه ۲۶ تیرماه منتشر شده، با اشاره به افزایش موج بازداشتها، اعدامهای فراقضایی، سرکوب اقلیتها و محدودیتهای بیسابقه آزادی بیان در ایران آمده است: «حاکمیت ایران با سوءاستفاده از فضای جنگی، سیاست سرکوب داخلی را به شکلی کمسابقه تشدید کرده و حقوق بنیادین مردم ایران را به طور گسترده نقض میکند.»
امضاکنندگان نامه خطاب به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، نزهت شمیم، دادستان دیوان کیفری بینالمللی، مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، سارا حسین، رییس کمیته حقیقتیاب سازمان ملل درباره ایران و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر، خواستار اقدام فوری و موثر جامعه جهانی برای توقف این روند شدهاند.
این نامه به ابتکار «شورای حقوقدانان برای ایران دموکراتیک» تنظیم شده و ۲۹ نهاد مدنی، و دهها شخصیت حقوقی و کنشگران مدنی، سیاسی و حقوقبشری آن را امضا کردهاند.
این نامه به هفت محور جدی نقض حقوق بشر در ایران پرداخته که شامل افزایش فشار روانی در پی فضای جنگی، تشدید سرکوب گروههای اتنیکی، مهاجران و اقلیتهای مذهبی، محدودسازی آزادی بیان، افزایش موارد اعدام، خطر صدور احکام سنگین از جمله اعدام برای بازداشتشدگان اخیر، نقض فاحش حق دسترسی به اخبار و تهدید فزاینده برای صلح و امنیت پایدار است.
امضاکنندگان از دبیرکل سازمان ملل خواستهاند با استناد به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل موضوع نقض حقوق بشر در ایران را به شورای امنیت گزارش دهد و هرگونه مذاکره با جمهوری اسلامی را مشروط به توقف سرکوب داخلی کند.
همچنین در این نامه از گزارشگر ویژه سازمان ملل درخواست شده گزارش اضطراری درباره وضعیت ایران پس از جنگ تهیه کند و کمیته حقیقتیاب نیز تحقیقات خود را گسترش دهد.
در پایان این نامه آمده است: «هرگونه تاخیر یا سکوت، نهتنها ناقض اصول بنیادین منشور ملل متحد و تعهدات بینالمللی دولتهاست، بلکه جان هزاران شهروند بیدفاع را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.»
شورای حقوقدانان برای ایران دموکراتیک، سازمان حقوق بشر ایران، مرکز اسناد حقوق بشر ایران، سازمان دادخواهان ایران، حسین رئیسی، مهرانگیز کار، سعید دهقان، معین خزائلی، امید شمس و نازنین افشینجم، از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.
طی یک ماه اخیر، همزمان با فضای امنیتی تشدیدشده در ایران، موج گستردهای از بازداشتها و سرکوب آزادیهای عمومی آغاز شده است.
این سرکوبها نهتنها فعالان سیاسی و مدنی بلکه کاربران فضای مجازی، اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان، بهائیان، مسیحیان و حتی اتباع خارجی را دربر گرفته و نگرانیها درباره افزایش سرکوب داخلی را شدت بخشیده است.
همزمان، گزارشهای متعدد از بیخبری خانوادهها نسبت به وضعیت بازداشتشدگان و پخش اعترافات اجباری منتشر شده که نشانهای از افزایش محاکمههای شتابزده و دادرسیهای ناعادلانه است.
بر پایه آمار رسانههای حقوقبشری، طی این مدت و پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، دستکم دو هزار نفر در نقاط مختلف ایران بازداشت شدهاند.
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح نیز پنجشنبه ۲۶ تیر با انتشار بیانیهای در باره خطر اعدام زندانیانی که به اتهام «همکاری با اسرائیل» بازداشت شدهاند، هشدار داد.
عبادی با اشاره به صحبتهای غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی که خواستار رسیدگی سریع به «پروندههای مربوط به اسرائیل» شده، نوشت، دستگاه قضایی به جای پاسخگویی، با سناریوسازی، شکنجه و اعترافات اجباری بهدنبال انتقام از مردم است.
برنده جایزه نوبل صلح در این بیانیه خواهان واکنش نهادهای حقوق بشری بینالمللی برای توقف سرکوب و اعدام شده است.