رییس کل دادگستری کرمان: فردی با ورود به منزل دادستان رفسنجان، او را با چاقو مضروب کرد



روزنامه هممیهن در گزارشی نوشت بر اساس بعضی تحقیقات، ۸۲.۸ درصد زنان باردار در ایران، در دوران بارداری حداقل یکی از انواع خشونتهای جسمی، روانی و مالی را تجربه کردهاند. طبق این گزارش در کمترین تخمینها ۵۲ درصد زنان باردار یعنی دستکم یک زن از هر دو زن مورد خشونت قرار گرفتهاند.
هممیهن در گزارش خود نوشت بر اساس این پژوهشها شایعترین شکل خشونت در دوران بارداری، خشونت روانی و در مرتبه بعدی، خشونت جنسی، اقتصادی و جسمی است.
طبق این گزارش، بسیاری از این رفتارها، مانند وادار کردن زن به رابطه جنسی، نه تنها بهعنوان خشونت شناخته نمیشوند بلکه در فضای خانواده، به دلیل انتظار برای تولد فرزند، نادیده گرفته میشوند یا پنهان میمانند.
روایتهایی از بارداری در سایه خشونت
در گزارش روزنامه هممیهن، پزشکان، فعالان اجتماعی و زنانی که تجربه خشونت داشتهاند، از وضعیت زنان باردار در ایران گفتهاند.
مسعود هاشمی، پزشک جوانی که در یک درمانگاه خصوصی کار میکند، در حساب ایکس خود از زنی باردار نوشت که همسرش با لگد به شکمش زده و او را غرق در خون به درمانگاه برده.
به گفته او، خشونت علیه زنان باردار آنقدر پرتکرار است که نمیتوان گفت «قبح فرهنگی» مانع آن شده است.
به نوشته هممیهن، زنان دیگری همچون ندا و پدیده نیز روایتهایی مشابه دارند: «ندا از کتکخوردنهای مکرر در دوران بارداری و هل داده شدن از پلهها میگوید. پدیده هم با اینکه شاغل و دارای تحصیلات عالی بوده است، از خشونت اقتصادی در دوران بارداریاش سخن میگوید. از اینکه همسرش حتی پول خوراکش را نمیداده و او را مجبور میکرده سریعتر به سر کار برگردد.»
خشونتهای پنهان، عادیسازیشده و بدون مداخله
زینب حسینی، رزیدنت تخصص زنان و زایمان در تهران، تاکید کرد که در سه سال اخیر دهها زن باردار خشونتدیده را دیده است: «نه فقط کتکخورده، بلکه زنانی که حتی از حداقل احترام و حمایت روانی هم محروم بودهاند.»
او گفت حتی مردان تحصیلکرده گاهی خشونت روانی را عادی جلوه میدهند و تاکید کرد که بسیاری از زنان، بهخاطر جنسیت جنین هم مورد خشونت واقع میشوند.
این پزشک از نبود دستورالعمل مشخص برای مواجهه با چنین زنان خشونتدیدهای گفت. از اینکه کمکهای او محدود به توصیههای شفاهی، نامهنویسی یا ارجاع به مشاور است و نه اقدام عملی یا حمایت حقوقی.
او از فشارهایی از جمله درخواست برای روابط جنسی حتی در صورت داشتن منع پزشکی گفت.
پزشکان: مسئولیت قانونی نداریم
پزشکان میگویند در غیاب هرگونه دستورالعمل قانونی، مداخله در پروندههای خشونت خانگی میتواند برای آنها پیامدهای حرفهای و شخصی بهدنبال داشته باشد.
هاشمی در این خصوص گفت: «تجربهام نشان داده در این مواقع مردها بسیار تهاجمیاند. کسی که به شکم زن باردارش لگد میزند، با من چه خواهد کرد؟»
او تاکید کرد در ایران بر خلاف بعضی کشورها که پلیس با گزارش پزشک بهسرعت وارد عمل میشود، هیچ قانونی برای حمایت از پزشک در مواجهه با چنین خشونتهایی وجود ندارد.
اعظمالسادات موسوی، رییس سابق انجمن متخصصان زنان و زایمان نیز تایید کرد که دستورالعملی برای برخورد با خشونت علیه زنان باردار وجود ندارد و اگر پزشکی اقدامی بکند، «تنها از سر وجدان شخصی» است.
او اضافه کرد در زمانهای که تاکید زیادی بر ازدیاد جمعیت میشود و افزایش تعداد بچهها اهمیت پیدا کرده، دستکم برای سلامت روانی و جسمی جنین هم که شده، باید قوانین حمایتی از زنان باردار در نظر گرفته شود.
زن باردار، هدف آسیبپذیرتر خشونت
هممیهن در بخش دیگری از گزارش خود با استناد به نتایج پژوهشها نوشت میان سابقه خشونت در خانواده و اعمال خشونت نسبت به زنان باردار، ارتباط معناداری وجود دارد و بیشتر از ۶۰ درصد زنانی که در دوران بارداری مورد خشونت قرار گرفتهاند قبلا سابقه مشاهده خشونت را داشتهاند.
زهرا افتخارزاده، بنیانگذار «خانه امن آتنا»، در گفتوگو با هممیهن با اشاره به اینکه ۶۵ تا ۷۰ درصد زنان خشونتدیده، تجربه خشونت را در دوران بارداری داشتهاند، گفت: «این خشونتها گاه بیپرواترین شکل خشونت خانگی است.»
او تاکید کرد زن باردار بهدلیل محدودیتهای جسمی و روانی و نیاز به حمایت، بیشتر از همیشه در موضع ضعف قرار دارد و مردان از این موقعیت سوءاستفاده میکنند.
گزارش هممیهن بار دیگر توجه را به نبود حمایتهای قانونی از یکی از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی جلب میکند.
روایت پزشکان، فعالان اجتماعی و خود زنان، همگی از چرخهای خبر میدهند که خشونت را عادیسازی، سکوت را تحمیل و بیپناهی را تثبیت میکند.
در حالی که سیاستگذاران جمهوری اسلامی بر فرزندآوری بیشتر پافشاری میکنند، سکوت در برابر خشونت علیه زنان باردار نشان میدهد در ایران حمایت از مادران همچنان اولویتی ندارد.

محمدحسین دادرس، جانشین فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی گفت: «در جنگ ۱۲ روزه پاسخ ما متناسب با عمل دشمن بود و در صورت حمله مجدد کاملا آمادهتر از گذشته هستیم.» او اضافه کرد: «همه این جنگ قوت بود. ما توانستیم در مقابل استکبار جهانی و دشمنان خونخوار مستحکم بایستیم.»

محمود نجفیعرب، رییس اتاق بازرگانی تهران با اشاره به کمبود انرژی گفت: «امروز بزرگترین مشکل صنایع، کمبود انرژی است.» او ادامه داد: «برق واحدهای صنعتی سه روز در هفته قطع است و با وجود داراییها، از جمله نیروی انسانی، اما نمیتوانیم بهرهوری لازم را از صنعت داشته باشیم.»

سیاوش آریا، کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی گفت که یک محوطه بسیار بزرگ و ارزشمند ساسانی در حاشیه دریاچه بختگان که به ثبت ملی نرسیده و ناشناخته مانده، مورد دست درازی و ساخت و ساز قرار گرفته و از مرغداری و شرکت تعاونی تا کارخانه فولاد، در حریم درجه یک آن در حال ساخت است.

نشریه فارینپالیسی در یک تحلیل تازه نوشته است که مداخله ناگهانی ایالات متحده در جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، نه تنها موازنه قدرت در خاورمیانه را بر هم زده، بلکه محاسبات امنیتی چین درباره حمله احتمالی به تایوان را نیز پیچیدهتر کرده است.
این مقاله «سکوت و انفعال پکن» در برابر حملات گسترده هوایی اسرائیل و حمایت نظامی سریع آمریکا از متحد خود را نشانهای از محدودیتهای واقعی چین در مدیریت بحرانهای نظامی و ضعف ساختاری این کشور در اتحادهای غیررسمیاش با کشورهایی نظیر ایران و روسیه میداند.
گرنت روملی، متخصص امور دفاعی اسرائیل و کرِگ سینگلتون، کارشناس استراتژی امنیتی و اقتصادی چین که نگاهی سختگیرانه نسبت به حکومتهای اقتدراگرا مانند چین، روسیه و جمهوری اسلامی دارند، معتقدند نحوه ورود «سریع و قاطع» ایالات متحده به جنگ ۱۲ روزه این پیام ضمنی را به چین داد که واشینگتن همچنان میتواند متحدانش را بهسرعت تقویت کند و معادلات امنیتی را تغییر دهد.
آنها نوشتهاند در حالی که چین در سالهای گذشته با میانجیگری دیپلماتیک میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران و ارائه چارچوبهایی مانند «ابتکار امنیت ملی» تلاش میکرد خود را بازیگری مسئول در برقراری امنیت منطقه معرفی کند، اما بحران اخیر نشان داد که ادعا در بزنگاههای راهبردی پشتوانه عملی ندارد.
نویسندگان با اشاره به امتناع چین از ارسال تجهیزات نظامی برای جمهوری اسلامی، تخصیص اعتبارات مالی یا حتی فرستادن قطعات جایگزین برای سامانههای آسیبدیده ایران حین جنگ ۱۲ روزه، این رفتار را با حمایت همهجانبه آمریکا از سوی دیگر درگیری مقایسه کردهاند.
آنها نتیجه گرفتهاند که این رفتار نهتنها نشاندهنده بیاعتمادی میان اعضای محور چین-روسیه-جمهوری اسلامی است، بلکه از شکافی عمیق میان شعارهای ضد آمریکایی این محور و توان عملیاتیاش در دنیای واقعی حکایت دارد.
خودمحوری و فرصتطلبی چین در جریان حمله حوثیها به کشتیها در دریای سرخ نقطه عطف دیگری در رابطه چین با کشورهای خلیج فارس عنوان شده است. نویسندگان با اشاره به اینکه چین در آن بحران فقط امنیت کشتیهای خود را تضمین و از کنار تهدیدهای مشترک با بیاعتنایی عبور کرده، استدلال میکنند که چین منافع ملی خود را بر همه چیز ترجیح میدهد، حتی به قیمت نقض ادعاهایش درباره «امنیت جمعی».
پیشبینی رفتار آمریکا در صورت حمله احتمالی چین به تایوان
این مقاله با کنار هم نهادن رفتارهای ایالات متحده و چین در قبال متحدانشان نتیجه گرفتهاند که در صورت حمله چین به تایوان، حتی رئیسجمهوری مانند ترامپ که به گمان چین «درگیر بحرانهای داخلی و از جنگ گریزان است»، احتمال دارد بهسرعت وارد میدان شود، بهویژه اگر منافع خودش یا متحدانش را در خطر ببیند و افکار عمومی آمریکا به نفع تایوان تحریک شود.
درسی که دیکتاتورها نمیگیرند
روملی و سینگلتون، نویسندگان این مقاله، بر این باورند که جنگ ۱۲ روزه باید پکن را به احتیاط وادارد، اما به نقل از آنها «تکبر معمولا اجازه شنیدن سیگنالهای ناخوشایند را نمیدهد.»
آنها نوشتهاند: «تجربههای جنگی اخیر نشان دادهاند که قدرتهای تجدیدنظرطلب اغلب خود را به ورطه جنگهایی میکشانند که توان پایاندادن به آنها را ندارند.»
به باور آنها حکومتهایی چون روسیه و جمهوری اسلامی که میکوشند نظم موجود را تغییر دهند و موازنه قدرت را به نفع خود عوض کنند، از مواجهه با واقعیت گریزانند، کاستیهای خود را موقتی و قابل مدیریت میدانند و بر نشانههای پوسیدگی عمیق چشم میبندند.
با اینحال همهشان از جمله چین الگوی روشنی پیش رو دارند: اعتمادبهنفس کاذب اغلب به محاسبات اشتباه میانجامد.
نویسندگان این مقاله تایوان را «میدان قمار بعدی یکی از حکومتهای اقتدارگرای جهان» میدانند و هشدار میدهند: «اقتدارگرایان، قماربازانی مطمئن به پیروزیاند اما خیلی دیر درمییابند که ورقها را اشتباه خواندهاند.»