دختران کلاس شش؛۱۳ سالههایی که زخم طالبان بر دل دارند



وزارت اطلاعات در نامهای محرمانه که نسخهای از آن به ایراناینترنشنال رسیده، به وزارتخانهها و شرکتهای بزرگ هشدار داده است که پیامدهای فعالسازی مکانیسم ماشه موجب توقف فروش نفت ایران و وقوع بحرانهای بزرگ اقتصادی و امنیتی و رشد بیکاری و تشدید نارضایتی اجتماعی در کشور میشود.
وزارت اطلاعات در این نامه که دوشنبه ۲۰ مرداد ارسال شده، با اشاره به تحرکات اخیر آمریکا و سه کشور اروپایی، از نهادهای اقتصادی «حساس» خواسته است در برابر سناریوی فعالسازی این سازوکار، آمادگی کامل داشته باشند.
بریتانیا، فرانسه و آلمان، سه کشور اروپایی عضو برجام، اعلام کردهاند در صورتی که جمهوری اسلامی به تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای عمل نکند، آمادهاند مکانیسم ماشه را برای بازگشت خودکار تحریمها علیه تهران فعال کنند.
جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته بر این موضوع اصرار ورزیده بود که اجرای مکانیسم ماشه بیشتر جنبه روانی دارد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، اواسط مرداد اعلام کرد در مورد تبعات مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک، «بزرگنمایی» شده و بیشتر از چیزی که هست در چشم مردم جلوهاش دادهاند.
با این حال نامه محرمانه وزارت اطلاعات دولت مسعود پزشکیان نشان میدهد جمهوری اسلامی فراتر از این اظهارنظرهای رسمی و در پشت پرده، از «تهدیدات بالقوه» فعالسازی این مکانیسم واهمه دارد.
پیامدهای امنیتی و گسترش نارضایتی عمومی
در بخشی از نامه محرمانه وزارت اطلاعات، نسبت به «شکلگیری تهدیدات اجتماعی و روانی ناشی از بحران اقتصادی» هشدار داده شده است.
پیامدهای اجتماعی این وضعیت شامل نوسانات شدید ارزی، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش بیکاری، تعدیل نیروها و تشدید نارضایتی عمومی برشمرده شده است.
با شدت گرفتن بحرانهای ساختاری در جمهوری اسلامی در سالهای گذشته و حتی پیش از جنگ ۱۲ روزه، بارها هشدارهایی در داخل حکومت درباره قریبالوقوع بودن شکلگیری یک جنبش اعتراضی دیگر مانند سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ مطرح شده است.
در یک نمونه، در جلسه فوقالعادهای که بهمن سال گذشته با حضور سران سه قوه جمهوری اسلامی و بیش از ۶۰ مقام ارشد حکومتی برگزار شد، از نگرانیهایی جدی در مورد احتمال از سرگیری اعتراضات مردمی و «تهدیدهای امنیتی سخت برای نظام» سخن گفته شد.
مقامات ارشد جمهوری اسلامی هشدار دادند مشکلات اقتصادی شدید، بهویژه در شرایط کنونی، ممکن است به یک بحران بزرگ امنیتی تبدیل شود که در نهایت به سرنگونی حکومت بینجامد. بحران و آسیبپذیر بودن زیرساختهایی که وزارت اطلاعات نیز در نامه محرمانه خود به نهادهای حکومتی کمابیش به آن اذعان کرد.
در این نامه و در بخش غذا و دارو، به مساله کمبود مواد اولیه و تجهیزات پزشکی و نیز اختلال در واردات مواردی مانند انسولین یا داروهای افراد مبتلا به سرطان و دیگر بیماریهای خاص اشاره شده است.
در بخش محصولات کشاورزی، افزایش هزینه نهادههای وارداتی و افزایش ریسک امنیت غذایی برای اقشار آسیبپذیر پیشبینی شده است.
پیامدهای اقتصادی برای هلدینگها
بنا بر تاکید وزارت اطلاعات، فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند تحریمهای بینالمللی و سازمان ملل را بازگرداند و محدودیتهای گستردهای در صادرات و واردات کالا و خدمات ایجاد کند.
مسدود شدن داراییها و حسابهای ارزی در خارج از کشور، تحریم دوباره فعالان و صنایع نفت، پتروشیمی، بانک، کشتیرانی، بیمه و فناوریهای حساس و توقف فروش تسلیحات، از دیگر پیامدها عنوان شده است.
غرب و به ویژه آمریکا در ماههای گذشته تحریم اشخاص و نهادهای مرتبط با جمهوری اسلامی را افزایش دادهاند.
کمتر از دو هفته پس از آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، کارزار تازهای از سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی به راه افتاد.
آخرین نمونه در این زمینه مربوط به ۱۶ مرداد بود که آمریکا تحریمهایی علیه ۱۸ فرد و نهاد مرتبط با تهران را بهدلیل ایفای نقش محوری در تلاش برای کسب درآمد و دور زدن تحریمهای واشینگتن وضع کرد.
به گفته وزارت اطلاعات، بازگشت تحریمهای گسترده میتواند «اعتبار بینالمللی برندهای ایرانی» را تخریب کند و موجب خروج شرکای خارجی از همکاریهای فعلی و محدودیت در امضای قراردادهای جدید شود.
این نهاد امنیتی علاوه بر تحریمها، از تهدیدها در حوزه سرمایهگذاری، بیمه و امنیت سایبری سخن گفت و درباره احتمال افزایش حملات سایبری هدفمند به زیرساختهای اقتصادی هشدار داد.
در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی نیز با ممنوعیت خرید نفت ایران، شرکتهای بزرگ و زیرساختهای انتقال پالایش و صادرات، با توقف قراردادهای توسعهای تهدید میشوند.
با وجود تحریمها، تا پیش از آغاز دور دوم ریاستجمهوری ترامپ در بهمن ۱۴۰۳، برخی پالایشگاههای کوچک چینی (قوریها)، همچنان بهدلیل تخفیفهای بسیار بالای جمهوری اسلامی، نفت ایران را میخریدند اما پس از آغاز کار ترامپ، این روند رفته رفته مختل شد.
وبسایت «اویل پرایس» ۱۸ مرداد گزارش داد با وجود تخفیفهای وسوسهکننده، چینیها خریدار نفت ایران نیستند و این موضوع سبب شده بیش از ۳۰ میلیون بشکه نفت در نزدیکی مالزی معطل بمانند.
این بیشترین حجم ذخیرهسازی شناور نفت ایران در بیش از پنج سال گذشته است.
توصیه به گسترش روابط اقتصادی با چین، روسیه و عراق
وزارت اطلاعات در پایان این نامه، مجموعهای از اقدامات پیشگیرانه را پیشنهاد کرده است.
این اقدامات شامل بازبینی فوری قراردادهای بینالمللی، شناسایی نقاط آسیبپذیر شرکتها در برابر تحریم، پایش فعال تهدیدات سایبری، طبقهبندی اسناد حساس و استفاده از ابزارهای پوشش ریسک ارزی است.
این نهاد امنیتی خواهان متنوعسازی زنجیره تامین شد و تاکید کرد باید مسیرها و تامینکنندگان جایگزین در کشورهایی مانند چین، روسیه و عراق شناسایی شوند که «کمتر متاثر از تحریمها هستند».
به گفته وزارت اطلاعات، اجرای این اقدامات میتواند «تابآوری» هلدینگهای اقتصادی کشور را در برابر سناریوی فعالسازی مکانیسم ماشه افزایش دهد.

تحقیقات ایراناینترنشنال نشان میدهد که سازمان سپند، بازوی نظامیسازی برنامه هستهای جمهوری اسلامی، با پوشش مجموعهای از شرکتها در داخل و خارج کشور، به دنبال تجهیز برنامه هستهای جمهوری اسلامی است. این شبکه از ایران تا اتریش گسترده است.
یک منبع آگاه در گفتوگو با ایراناینترنشنال فاش کرد این شبکه تجهیزاتی با کاربری نظامی و غیرنظامی در حوزه نوترونیک و قطعات حساس دیگر را برای سازمان سپند خریداری می کند.
سپند با نام کامل «سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی» در سال ۱۳۸۹، به طور مخفی توسط محسن فخریزاده به عنوان زیرمجموعهای از وزارت دفاع جمهوریاسلامی بنیانگذاری شد، نهادی که به گفته نهادهای اطلاعاتی غربی، مسئول توسعه برنامه تسلیحات هستهای جمهوریاسلامی است.
نوترونیک در طراحی و تحلیل راکتورهای هستهای، محافظت در برابر تشعشعات، و کاربردهای نظامی مانند تسلیحات هستهای نقش کلیدی ایفا دارد. برای نمونه، در برنامههای هستهای، نوترونیک برای مدیریت واکنشهای زنجیرهای و تامین تجهیزات حساس مانند قطعات مورد نیاز برای تولید یا کنترل نوترونها استفاده میشود.
طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، این شبکه در سالهای اخیر، در زمینه واردات و تجهیز برنامه نظامی هستهای جمهوری اسلامی فعال بوده است. این شبکه میتواند به جمهوریاسلامی کمک کند تا تواناییهای هسته ای و نظامی را که در جریان جنگ با اسراییل آسیب دیدهاند، بازسازی کند.
شرکتی که در این پروژه به سپند کمک می کند یک شرکت از مجموعه «ایساتیس» است. دو نفر از اعضای سپند در این شرکت فعالند. ایران اینترنشنال همچنین دریافته است که پسر موسس مجموعه «ایساتیس» در چند شرکت پوششی در اتریش نقش مدیریتی دارد. این شرکت ها به گفته منابع ایران اینترنشنال بخشی از زنجیره تامین تجهیزات برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را تشکیل داده اند.

سپند و ایساتیس چه رابطهای دارند؟
اردیبهشت ۱۴۰۴، در جریان کشف تاسیسات هستهای مخفی جمهوری اسلامی در استان سمنان، با نام «رنگینکمان»، نام ابراهیم حاجیابراهیمی و هادی ذاکری خطیر برای اولین بار به عنوان کارکنان مجموعه سپند فاش شد.
ابراهیم حاجیابراهیمی با ابراهیم حاجابراهیمی که مشاور مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاست جمهوری متفاوت است.
ایران اینترنشنال در تحقیقات خود دریافته که ذاکری خطیر به عنوان نایب رییس هیات مدیره در شرکت «ایساتیس دانش تولید تجهیز» فعال است و حاجیابراهیمی در همان شرکت مهندس فنی است.
ذاکری خطیر، متولد ۱۳۶۰ در قائمشهر استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر، وابسته به وزارت دفاع است. او همچنین مقالاتی در نشریات دانشگاه «امام حسین» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر کرده است.
حاجیابراهیمی در مقطع کارشناسی ارشد، ورودی سال ۱۳۸۸ دانشگاه پلیتکنیک تهران (امیرکبیر) در رشته مهندسی هسته ای-گداخت هستهای است.
ایساتیس در وبسایت خود، خود را یک هلدینگ معرفی کرده، که در زمینه فروش و بازرگانی داخلی و خارجی فعال است.
بررسیهای ایران اینترنشنال نشان میدهد چنین هلدینگی به طور رسمی در ایران ثبت نشده است. در وبسایت هلدینگ ایساتیس، شرکتهای زیرمجموعه «ایساتیس فولاد تجهیز»، «ایساتیس سیمان تجهیز»، «ایساتیس پارس تجهیز» و «ایساتیس دانش تولید تجهیز» معرفی شده اند. هیچ نشانه ای از ثبت رسمی «ایساتیس فولاد تجهیز» و «ایساتیس سیمان تجهیز» نیز وجود ندارد.
هلدینگ ایساتیس به سوالهای ایران اینترنشنال پاسخی نداد.
ایساتیس چگونه شکل گرفت؟
شرکت مادر ایساتیس در ۱۳۸۲، ابتدا به نام «کشت و صنعت نخل مروارید سیاه» در تهران تاسیس شد. محمد جوادیان فرزانه، فهیمه بخشیموحد و سعید خوارزمی، موسسان این شرکت بودند. شرکت در آذر ۱۳۹۰ نام خود را به «ایساتیس پارس تجهیز» تغییر داد.
سند ثبت شرکت که مرجع صادرکننده آن دادگاه بازرگانی وین با شماره ثبت FN495783v است، نشان میدهد محمد امین خوارزمی از تاریخ ۱۶ مه ۲۰۱۹ بهعنوان مدیر در این شرکت فعالیت داشته است. اطلاعات وب سایت WKO اتریش نیز نشان میدهد محمدامین، پسر سعید خوارزمی، مدیر تجاری شرکت «بتر وی» (Better Way) در اتریش است؛ شرکتی که «ایساتیس دانش تولید تجهیز» در وبسایت خود، آن را به عنوان یکی از شرکای اروپایی خود معرفی کرده است.
محمدامین خوارزمی به ایران اینترنشنال گفت: «من بهطور قاطع هرگونه ارتباط یا فعالیت تجاری، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، با برنامه هستهای ایران را رد میکنم.» او گفت هرگز هیچ نقش حقوقی یا حقیقی در این نهادها نداشته است.
شرکت اتریشی «بتر وی» هیچ وبسایت، شماره تلفن و ایمیلی در اسناد خود ثبت نکرده است. در اسناد مالی «بتر وی»، حوزه فعالیت شرکت «خردهفروشی از طریق سفارش پستی یا از طریق اینترنت» ذکر شده است. طبق آخرین اعلام دارایی شرکت در پایان سال ۲۰۲۳ حدود ۴۲۰ هزار یورو بوده است.
طبق اطلاعات وبسایت اتاق بازرگانی اتریش، «بتر وی» در تاریخ دوم اوت سال ۲۰۱۸ در وین ثبت شد. دفتر شرکت در آدرس یک آپارتمان مسکونی در خیابان «اربایترگاسه» ثبت شده است.
این آدرس متعلق به یک شرکت دیگر به نام شرکت «پایونیر بایو اینسترومنت» (Pioneer Bio Instrument) نیز هست. این شرکت در زمینه تجهیزات پزشکی فعال است. چند مدیر ایرانی در این شرکت فعال هستند.
«پایونیر بایو اینسترومنت» به سوال های ایراناینترنشنال پاسخی نداد.
در همین آدرس یک شرکت دیگر هم به نام «پتروفوئنیکس بازرگانی» (Petrophoenixx Handels) ثبت شده که آن هم مدیران ایرانی دارد.
خوارزمی گفت بسیاری از شرکتهای ایرانی برای «بزرگنمایی موقعیت خود» یک آدرس نیز در خارج از کشور ثبت میکنند.
جایگاه سپند در برنامه هستهای جمهوری اسلامی چیست؟
در جریان جنگ ۱۲ روزه، چندین مرکز، از جمله دفتر مرکزی آن را هدف قرار داد. همچنین در جریان جنگ اخیر، و در قالب عملیات موسوم به نازنیا، موساد تعدادی از دانشمندان هستهای مسوول در سپند را ترور کرد. اکبر مطلبیزاده، رئیس پیشین گروه «شهید کریمی» سپند، سعید برجی، کارشناس مواد منفجره و فلزات در گروه «شهید کریمی»، اصغر هاشمیتبار، مدیر گروه «شهید چمران»، منصور عسگری، بخش تحقیقات و فناوری سپند، محمدرضا صادقی صابر، رئیس گروه «شهید کریمی» سپند از جمله این افراد بودند که همگی تحریم شده بودند.
ایراناینترنشنال مرداد ۱۴۰۳ در گزارشی اختصاصی فاش کرد که جمهوری اسلامی با اختصاص بودجه جداگانه و تبدیل سپند به سازمانی مستقل، برنامه ویژهای را برای ساخت سلاح هستهای پی گرفته است.
براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این سازمان که زیرمجموعه وزارت دفاع و پشتیبانی جمهوری اسلامی است، پس از آن تاسیس شد که نهادهای اطلاعاتی غربی به پروژه آماد پی بردند. آماد به مدیریت محسن فخریزاده پروژه مخفی جمهوری اسلامی برای ساخت کلاهک هستهای بود.
بنیامین نتانیاهو، در رونمایی از اسنادی که موساد بهمن ۱۳۹۶ از شورآباد تهران به سرقت برده بود، رسما ارتباط سپند با برنامه جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح هستهای را فاش کرد.
محسن فخریزاده در سوقصدی منتسب به اسرائیل در هفتم آذر سال ۱۳۹۹ در آبسرد دماوند تهران کشته شد. وزارت خارجه آمریکا شهریور ۱۳۹۳ سپند را به دلیل مشارکت در تولید سلاحهای کشتار جمعی تحریم کرد.
در سالهای اخیر هم وزارت خزانهداری آمریکا بیش از ۳۰ دانشمند هستهای را به دلیل عضویت در این سازمان تحریم کرده است.
ایالات متحده فروردین ۱۳۹۸، گروه «شهید کریمی»، گروه «شهید چمران»، گروه «شهید فخار مقدم»، گروه «شهید آوینی»، گروه «شهید موحد دانش» و گروه تحقیقی «حیدر کرار»، از زیرمجموعههای سپند را تحریم کرد.
سپند، پس از تحریم، با استفاده از پوشش شرکتها و مراکز دانشگاهی، از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و با واسطه انستیتوی فیزیک کاربردی، برای خرید اقلام ممنوعه اقدام میکرد.
آمریکا پیشتر تعدادی از شرکتهای ظاهرا خصوصی اما تحت کنترل سپند را به دلیل کمک به سازمان تحریم کرده، از جمله شرکت کیمیا پخش شرق که در سال ۱۳۹۸ تحریم شد.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال از بغداد، یکی از اهدف اساسی سفر علی لاریجانی به عراق «لزوم تصویب پروژه قانون حشدشعبی» از سوی جریانهای شیعی است.
به گفته منبع مطلع، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی در دیدار با رهبران جریانهای شیعی در رابطه با تسریع تصویب پروژه قانون حشد شعبی گفتوگو خواهد کرد.
این منبع مطلع از بغداد به ایران اینترنشنال گفت در مقابل در این دیدارها قرار است طرف عراقیها نگرانیهای خود را از عواقب تصویب این قانون و تحریمهایی که ممکن است آمریکا علیه عراق اجرا کند با لاریجانی در میان بگذارد.

اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت مسعود پزشکیان، کاهش مصرف نان در ایران بهدلیل اخراج گسترده افغانستانیها را یک دستاورد دولت خواند و گفت که طی مدت اخیر «بیش از یک میلیون و صد هزار اتباع افغانستان» از ایران اخراج شدند و این امر موجب شده که شش درصد تراکنش نان کاهش یابد.»
مومنی یکشنبه ۱۹ مرداد با تاکید بر این که این رقم، رقم کمی نیست، از آن به عنوان یک دستاورد مثبت یاد کرد.
وزیر کشور دولت پزشکیان تاکید کرد که «افغانها میزان به مراتب بیشتری نان مصرف میکردند.»
او گفت: «بر اساس آمار اعلامی در سال ۱۴۰۳، روزانه ۸.۵ میلیون تراکنش خرید نان ثبت میشد که شش درصد معادل بیش از ۵۵۰ هزار تراکنش است.
بازماندن از تحصیل افغانستانیها اخراج شده
پیش از این مقامات جمهوری اسلامی با دفاع از اخراج افغانستانیها از ایران، از این که بخشی از صندلیهای مدارس خالی شد، به عنوان یک دستاورد مثبت یاد کردند.
هشتم مرداد، عفو بینالملل با انتشار نامهای سرگشاده به وزیر کشور جمهوری اسلامی خواستار اقدام فوری برای بازگرداندن افغانستانیهای اخراجشده از خاک ایران شد.
بر اساس اعلام این سازمان، بیش از یک میلیون افغانستانی از جمله متولدان ایران، در ماههای اخیر بهطور اجباری به افغانستان بازگردانده شدند.
عفو بینالملل اعلام کرد در «کمپین اخراج غیرقانونی» افغانستانیها از ایران که مقامات جمهوری اسلامی به راه انداختهاند و پس از درگیریها بین اسرائیل و جمهوری اسلامی شدت گرفته، میلیونها نفر از جمله زنان و دخترانی که باید بهعنوان پناهنده شناخته شده و نباید به افغانستان بازگردانده شوند، در معرض خطر قرار دارند.
این نهاد حقوق بشری تاکید کرد افغانستان کنونی، کشوری است «که طالبان در آن مرتکب جنایت علیه بشریت از طریق آزار و اذیت جنسیتی علیه زنان و دختران میشود».
پیش از این در ۲۷ تیر، کارشناسان سازمان ملل خواستار توقف بازگرداندن اجباری پناهجویان از ایران و پاکستان شدند.
به گفته این کارشناسان، از آغاز سال ۲۰۲۵ تاکنون بیش از یک میلیون و ۹۰۰ هزار افغانستانی از این دو کشور (ایران و پاکستان) به افغانستان بازگشتهاند یا به اجبار بازگردانده شدهاند؛ از جمله بیش از ۴۱۰ هزار نفر که تنها از سوم تیر به بعد از ایران اخراج شدهاند.

بیش از ۴۰ روز پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و در حالی که دهها فرمانده ارشد سپاه پاسداران کشته شدند و هنوز جانشینان برخی از پستهای کلیدی معرفی نشدهاند، خلأ فرماندهی سپاه پرسشهای تازهای درباره ثبات و انسجام ساختار نظامی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است.
بررسیهای تیم راستی آزمایی ایراناینترنشنال نشان میدهد با گذشت بیش از ۴۰ روز از پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، هنوز تکلیف بسیاری از جایگاههای فرماندهی در ساختار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی روشن نشده است.
در روز ۲۳ خرداد، مجموعهای از حملات هدفمند اسرائیل ساختار نظامی ایران را در هم ریخت.
در نتیجه این حملات بیش از ۲۰ فرمانده ارشد سپاه از جمله محمد باقری (رییس ستاد کل نیروهای مسلح)، حسین سلامی (فرمانده کل سپاه پاسداران) و غلامعلی رشید (فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا) در یک بازه زمانی چند ساعته کشته شدند.
فرماندهانی که رفتند و جانشینی که نیامد
در جریان حمله اسرائیل، برخی از فرماندههای سپاه در منازل خود هدف گرفته شدند و شماری از آنها در جریان حضور در یک جلسه در یک پناهگاه کشته شدند. جلسهای که گفته شده تشکیل فوری آن نتیجه یک پیام جعلی بود که نیروهای سایبری اسرائیل به این فرماندهان ارشد فرستادند.
در واکنش، حکومت بهسرعت تلاش کرد نشان دهد وضعیت را در کنترل دارد و جایگزینهایی را برای افراد کشتهشده معرفی کرد: عبدالرحیم موسوی، رییس جدید ستاد کل نیروهای مسلح شد، محمد پاکپور جایگزین سلامی شد و فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم به علی شادمانی سپرده شد.
تنها پنج روز بعد، شادمانی هم در جریان آنچه دخترش در یک مصاحبه تعقیب و گریز با تیم ترور اسرائیل توصیف کرد، کشته شد. روزنامه کیهان گزارش داده فرماندهی دیگر برای جانشینی شادمانی معرفی شده اما به دلیل مسائل ویژه امنیتی نام او اعلام نمیشود. گزارشی که مقامات رسمی هنوز تائید یا رد نکردهاند.
اما بررسیهای ایراناینترنشنال نشان میدهد جایگاههای کلیدی متعددی در ساختار فرماندهی نیروهای نظامی جمهوریاسلامی همچنان خالی ماندهاند.
معاونت عملیات ستاد کل نیروهای مسلح (مهدی ربانی)، معاونت اطلاعات ستاد کل (غلامرضا محرابی)، معاونت اطلاعات نیروی هوافضای سپاه (خسرو حسنی) و در سطح منطقهای نیز فرماندهانی مانند محمدرضا زهیری (اداره اطلاعات جنوب غرب)، محسن موسوی (از مسئولان اطلاعات نیروی قدس) و رضا نجفی (فرمانده سپاه ایجرود زنجان) بدون جانشین باقی ماندهاند.
نگاهی به فهرست ۳۰ فرمانده ارشد کشتهشده شامل افرادی مانند بهنام شهریاری، مجتبی معینپور و رضا مظفرینیا نشان میدهد که برای بسیاری از این پستها نیز جایگزینی معرفی نشده است.
این خلأها میتواند هماهنگی عملیاتی و تصمیمگیری در نیروهای مسلح را با مشکل مواجه کند.
ضربه به نیروی برونمرزی
۳۱ خرداد نیروی قدس نیز از گزند حملات مصون نماند. محمدسعید ایزدی (فرمانده امور فلسطین در نیروی قدس) و محمدرضا نصیرباغبان (معاون اطلاعات نیروی قدس) در حملهای دیگر کشته شدند. تا این لحظه، هیچ جایگزینی برای این دو چهره مهم اعلام نشده است.
نکته قابل تامل اینکه حذف ایزدی در شرایطی رُخ داد که جمهوری اسلامی همزمان در تلاش برای بازسازی محور مقاومت و بازیابی چهره برتری در منطقه پس از جنگ بود. غیبت جانشین او میتواند بهنوعی نشانهای از ادامه سردرگمی راهبردی باشد.
البته این نکته قابل ذکر است که در گذشته نیز نام بسیاری از این افراد و جایگاه آنان از قبل به صورت عمومی اعلام نمیشد.
چهرههای در سایه
در کنار چهرههای حذفشده، فرماندهانی هستند که همچنان حضور رسانهای قابلتوجهی دارند و یا دستکم در مناسبتهایی جلوی دوربین دیده شدهاند.
حسین نجات، جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله، نهتنها غیبت نداشته بلکه بر میزان حضورش افزوده است و مجید خادمی نیز با وجود حفظ همزمان دو مسئولیت کلیدی اطلاعاتی، چندین مصاحبه رسمی داشته است.
محمد کرمی، فرمانده جدید نیروی زمینی سپاه و غلامرضا سلیمانی، رییس سازمان بسیج نیز چند بار در دو ماه اخیر در محافل رسمی حاضر شدهاند.
علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه، بر خلاف برخی شایعات در چند مراسم کلیدی مانند «چهلم شهدای اطلاعاتی» دیده شده و رمضان شریف، رییس مرکز اسناد و تحقیقات جنگ هم روند همیشگی اظهارنظرهای خود را حفظ کرده است.
چند فرمانده ارشد دیگر سپاه هم مانند مشروعیفر (فرمانده سپاه حفاظت ولیامر)، هادی ملانوری (فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی)، امینالله امامی طباطبایی (رئیس بنیاد تعاون سپاه) که پیش از جنگ هم حضور رسانهای چندانی نداشتهاند، در دو ماه اخیر هم جایی دیده نشدهاند.
نکته قابل توجه اینکه در فضای امنیتی جمهوری اسلامی غیبت لزوما بهمعنای حذف نیست، اما وقتی این غیبت با جنگ و کشتهشدن دیگر فرماندهها، ناپدیدشدنها و سکوت رسانهای مطلق همزمان میشود، سوالبرانگیز میشود.

بیخبری از تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه
اما جدای از فرماندههای ارشد کشته شده، عدم حضو رسانهای علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه آن هم بدون هیچ توضیح مشخصی، شائبهها درباره سرنوشت این مقام عالیرتبه سپاه را افزایش دادهاست.
تنگسیری که از اول فروردین تا اواسط خرداد در نزدیک به ۷۵ روز بیش از ۲۰ مصاحبه و سخنرانی رسمی حضور داشته و بارها با زبان تند آمریکا و اسرائیل را تهدید کرده بود، در نزدیک به دو ماه اخیر، از چند روز پیش از آغاز جنگ تاکنون، حضور عمومی یا رسانهای نداشته است.
با این وجود، بعد از ظهر جمعه ۱۷ مرداد، خبرگزای صداوسیما پیامی مکتوب منتسب به تنگسیری برای تبریک روز خبرنگار منتشر کرد. مشخص نیست این پیام را این فرمانده سپاه خود نوشته یا دفتر او آن را برای انتشار تنظیم کرده است.
تا پیش از این پیام مکتوب، تنها نقل قولی که در این دو ماه از او منتشر شده بود جملهای تهدیدآمیز درباره بستن تنگه هرمز است که بررسیها نشان میدهد در واقع بازنشر گفتهای قدیمی است که شبکه المسیره یمن هفتهها پیشتر منتشر کرده بود.
در همین مدت نه رسانههای حکومتی، نه خبرنگاران امنیتی نزدیک به سپاه و نه حتی چهرههای نظامی نیمهرسمی در فضای مجازی هیچکدام حاضر نشده بودند درباره وضعیت او و دلیل غیبتش چیزی بگویند.
این سکوت در حالی است که پیش از آن حضور تنگسیری در هر مناسبت و حتی مانور محلی بازتاب رسانهای داشت.
در نبود اطلاعات رسمی، گمانهزنیها درباره او طیف وسیعی از احتمالات از کشتهشدن تنگسیری در حملات اسرائیل تا مجروحیت، بازداشت یا انتصاب پنهان به سمتی حساس درباره او طرح شده است.
با این وجود، یک منبع مطلع که به شرط ناشناس ماندن با ایران اینترنشنال گفتوگو کرد، با اشاره به این غیبت طولانی گفت تنگسیری به بیماری سرطان مبتلا است و شدتگرفتن بیماری در ماههای اخیر باعث شده در محافل عمومی و فضای رسانهای غایب باشد.
در شرایط فعلی، غیبت معنادار این چهره نظامی، رسانهای و کلیدی سپاه و ادامه آن برای ساختار نیروهای مسلح هزینهزاست.
سردرگمی در ساختار اطلاعاتی
با کشته شدن ربانی (معاون عملیات ستاد کل)، محرابی (معاون اطلاعات ستاد کل) و حسنی (معاون اطلاعات نیروی هوافضای سپاه) و محمد کاظمی (رییس سازمان اطلاعات سپاه) و حسن محقق که جانشین او شد، به نظر میرسد تغییرات اجباری در نهادهای اطلاعات نظامی کشور به حداکثر خود رسیده است؛ تغییراتی که در شرایط عادی ممکن است در طی چندین سال رخ دهد.
تنها نامی که پس از این مجموعه ترورها بهعنوان جانشین اعلام شد، مجید خادمی، رییس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه بود که بدون آنکه از سمت قبلی خود کنار گذاشته شود بهعنوان سرپرست سازمان اطلاعات سپاه معرفی شد.
مشخص نیست چند مقام امنیتی دیگر در حال حاضر و به صورت همزمان تصدی نهادهای امنیتی کشور را بر عهده دارند، اما این ادغام مسئولیتها نشانهای آشکار از بحران منابع انسانی در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی است.
شورای دفاع؛ تلاشی برای بازسازی یا مدیریت بحران؟
در پاسخ به فروپاشی نسبی ساختار فرماندهی، جمهوری اسلامی اقدام به تشکیل «شورای دفاع» کرد که نمایندگانی از ارتش، سپاه، وزارت اطلاعات و ستاد کل نیروهای مسلح در آن عضو هستند.
رییسجمهور وقت، رییس این شورا است و علی شمخانی و علیاکبر احمدیان، دبیران پیشین شورای عالی امنیت ملی، نمایندگان علی خامنهای در آن خواهند بود.
اما نبود جانشین رسمی برای جایگاههایی مانند معاونت عملیات و اطلاعات ستاد کل، بخشهایی حساس از نیروی قدس و قرارگاه خاتمالانبیا در کنار غیبت تنگسیری، بهعنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه که نقشی کلیدی در تلاش جمهوری اسلامی برای عملیات در خلیج فارس و تنگه هرمز دارد، میتواند هماهنگی در این حوزه حساس را مختل کند.
تشکیل شورای دفاع و انتصابهای موقت، تلاشهایی برای مدیریت این بحران هستند، اما به نظر میرسد فقدان شفافیت و تداوم خلأهای فرماندهی، نشانههایی از مشکلات ساختاری در نیروهای نظامی جمهوری اسلامی است. مشکلاتی که میتواند توانایی حکومت برای پاسخ به تهدیدات آینده را محدود کند.