نماینده خامنهای در مازندران: در میدان جنگ با اسرائیلیم، کنسرتها به ما کمکی نمیکند



محسن حاجیمیرزایی، رییس دفتر مسعود پزشکیان، حمله اسرائیل به جلسه شورای عالی امنیت ملی را طرحی «حسابشده» برای کشتن پزشکیان خواند و گفت در اثر برخورد موشک، شکافی در بتن ایجاد شد که از طریق همان، حاضران توانستند از محل انفجار خارج شوند.
حاجیمیرزایی به سایت جماران گفت برخلاف برخی روایتها که روزنهای در محل جلسه تعبیه شده بود، «روزنهای نبود»، بلکه موشک یک شکاف در بتن ایجاد کرد و آنها «با دست شکاف را باز کردند» تا یک نفر که کمی لاغرتر است بتواند از آن خارج شود.
رسانههای ایران چند هفته پس از پایان جنگ ۱۲ روزه گزارش دادند اسرائیل صبح ۲۶ خرداد محل نشست شورای امنیت ملی را در ساختمانی واقع در غرب تهران بمباران کرده بود.
رییس دفتر پزشکیان با اشاره به وقایع آن روز گفت پس از حمله، ناگهان نیروهای حفاظتی «با هیجان» وارد ساختمان شدند و گفتند «محل دکتر را زدند».
حاجیمیرزایی ادامه داد: «بیرون دویدم و دیدم پزشکیان روی پای خودش در حال رفتن است. البته کمی زخمی شده بود.»
با اینحال به گفته او، عبدالرحیم موسوی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح «کاملا سر و صورتش پر از خاک بود و لباسهایش پاره شده بود».
حاجیمیرزایی گفت: «اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت چهاردهم، را دیدم که به دلیل استنشاق خاک زیاد، گروه پزشکی تنفسش را کنترل کرد.»
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، ۲۱ تیر گزارش داده بود اسرائیل با شلیک شش موشک یا بمب، ورودیها و خروجیهای ساختمان را هدف قرار داد تا مسیرهای فرار را مسدود و جریان هوا را قطع کند.
به گفته فارس، در پی انفجارها، برق طبقه محل جلسه قطع شد اما مقامات حاضر با استفاده از یک دریچه اضطراری از ساختمان خارج شدند.

پیشتر گزارش شده بود برخی افراد از جمله پزشکیان حین خروج از محل نشست دچار جراحات سطحی در ناحیه پا شدند.
به گفته حاجیمیرزایی، پزشکیان همان روز حمله با پای زخمی «دوش گرفت» و به دیدار علی خامنهای رفت و فردایش به پزشک مراجعه کرد تا قسمتی از خونمردگی که در پایش متورم شده بود را تخلیه کند.
رییس دفتر پزشکیان گفت در طول جنگ ۱۲ روزه، ملاقاتهای حضوری او با خامنهای «کاملا برقرار بود» و افزود: «این ارتباط قطع نشده بود، نه زمان ملاقات کوتاهتر شد و نه فاصله زمانی تغییر کرد؛ همه جلسات طبق روال و زمانبندی قبلی انجام میشد.»
حاجیمیرزایی گفت اسرائیل برای کشتن پزشکیان «طرحی حسابشده» داشت، اما «خدا نخواست» او بمیرد.
پزشکیان اواسط تیر ماه در مصاحبهای با تاکر کارلسون، پادکستر محافظهکار آمریکایی، اسرائیل را به تلاش برای کشتن خود متهم کرده بود.
او چهار مرداد نیز گفت اگر این بمباران نتیجه موفقیتآمیزی داشت، مردم «بسیار ناامید» میشدند چرا که در آن جلسه، تمام سران قوا، فرماندهان ارشد و وزیر کشور و وزیر اطلاعات حضور داشتند.
پیشتر و در هشت تیر، علی لاریجانی، مشاور خامنهای اعلام کرد اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه قصد داشت بعد از هدف قرار دادن سران قوا، به سراغ رهبر جمهوریاسلامی برود.
ارتش اسرائیل ۲۲ تیر در پاسخ به پرسش ایراناینترنشنال درباره درستی موضوع تلاش برای کشتن سران قوای جمهوری اسلامی،اعلام کرد به این گزارشها واکنشی نشان نمیدهد.
خبرگزاری فارس در گزارش خود از احتمال وجود یک عامل نفوذی در داخل کشور خبر داده و نوشته بود بررسیها برای شناسایی منبع نشت اطلاعات همچنان ادامه دارد.

اظهار نظر یکی از مقامهای جمهوری اسلامی در مراسم روز خبرنگار درباره اولویت معیشت مردم بر حجاب، واکنشهای تند برخی نمایندگان مجلس را در پی داشت. پس از آنکه استاندار مازندران گفت تا وقتی مردم گرسنهاند، به حجاب اعتقادی ندارد، یک نماینده مجلس خطاب به او گفت «غلط کردی» استاندار شدی.
مهدی یونسی رستمی، استاندار مازندران، چهارشنبه ۲۲ مرداد در سخنرانی خود در مراسم روز خبرنگار در نوشهر، درباره اهمیت اولویتبندی تصمیمهای اجرایی کشور گفت: «تا وقتی مردم گرسنهاند، به عفاف و حجاب اعتقادی ندارم. ما مسئول معیشت و اقتصاد مردم هستیم.»
انتشار ویدیوی صحبتهای این مقام دولت مسعود پزشکیان با واکنش نمایندگان مجلس و رسانههای حکومتی مواجه شد.
مجتبی زارعی، نماینده تهران در مجلس، در واکنشی به صحبتهای استاندار مازندران، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «استاندار گستاخ مازندران گفته اصلا اعتقادی ندارد؛ حالا که با زور منصب حرف زدی، میگوییم غلط کردی استاندار استانی شدی که۱۴ هزار شهید دارد. اگر دربان استانداری بودم نمیگذاشتم وارد ساختمان استانداری شوی!»
کانال تلگرام «احزاب آنلاین» از واکنش زارعی با عنوان «واکنش بیادبانه زارعی، نماینده چهار درصدی مجلس به اظهارات استاندار مازندران» یاد کرد.
منان رئیسی، نماینده قم در مجلس، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «استاندار مازندران هستند که رسما در حال انکار حکم قطعی شرع هستند. باشد قبول، شما و سایر مسئولان دقیقا مثل حکومتهای سکولار، فقط مسئول معیشت مردم هستید! فقط بفرمایید که چرا عرضه همین یک کار را هم ندارید و چرا با معیشت مردم کاری کردهاید که در تمام سالهای بعد از انقلاب سابقه نداشته؟!»
به دنبال این واکنشها، استاندار مازندران در اظهار نظری تازه با بیان اینکه منظورش «لایحه عفاف و حجاب» بوده و نه خود موضوع حجاب، گفت: «مگر میشود در جامعه اسلامی به شئونات دینی بیتفاوت بود؟ واقعیت این است که مسئله اصلی امروز مردم که مطالبه عموم مردم نیز هست و نمود علنی هم دارد، مسئله معیشت و تورم است.»
پیش از این و در ۱۷ مرداد، بهروز ندایی، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، در بافق یزد در واکنش به انتقادهای برخی هواداران حکومت از سرپیچی بعضی گردشگران از رعایت حجاب اجباری، گفت: «گردشگر میآید، روسری ندارد؛ نداشته باشد! مگر در تهران کسی روسری دارد؟»
این اظهارات و واکنشها در حالی مطرح میشوند که در ماههای اخیر بحث حجاب اجباری یکی از محورهای اصلی مناقشات سیاسی در ایران بوده است.
همزمانی فشارهای اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی با طرحهای سختگیرانهتر در زمینه حجاب، شکاف میان رویکردهای مختلف در بدنه حکومت را آشکارتر کرده است.
از یک سو، برخی مقامها و نهادهای جمهوری اسلامی بر تشدید برخوردها با مخالفان حجاب اجباری تاکید دارند و از سوی دیگر، بعضی مسئولان با اشاره به بحران معیشت، اولویتگذاری متفاوتی را مطرح میکنند؛ اختلافی که در فضای پرتنش سیاسی و اجتماعی ایران، میتواند به چالشهای بیشتری برای دولت و حاکمیت منجر شود.
با وجود تشدید فشارهای حکومتی برای اعمال حجاب اجباری و افزایش شمار افرادی که جمهوری اسلامی آنها را «آمران به معروف» مینامد، مقاومت زنان در برابر این اجبار همچنان ادامه دارد.

مهدی خضری، امام جمعه قزوین گفت: «دشمن میگوید حالا خانمها روسری سر نکنند چه اشکالی پیش میآید؟ حالا اگر مقداری شلوارشان را بالا بزنند چه ایرادی دارد؟ اگر در کافه جمع شوند و قهوه بخورند چه ایرادی دارد؟ اما همین قهوه فردا به نجاسات تبدیل میشود.»
او اضافه کرد: «دشمن به همین شکل دین اسلام را گره گره از هم باز میکند.»

با گذشت هشت روز از انتقال بابک شهبازی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از زندان تهران بزرگ به زندان قزلحصار، هیچ اطلاعی از او در دست نیست و تماس و ملاقاتی با خانواده یا وکیل خود نداشته است. ادامه بیخبری از سرنوشت شهبازی، باعث نگرانی خانواده او شده است.
کیهان شهبازی، برادر این زندانی سیاسی محکوم به اعدام، خبر داد که یک هفته از آخرین بار که با برادرش صحبت کرده، گذشته است.
او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بر فرض محال، بر فرض محال محال که بابک گناهکار باشد. ما چه گناهی کردهایم؟ مادرم چه گناهی کرده که شب تا صبح گریه کند؟ بچههای معصوم بابک چه گناهی دارند؟ چرا اینقدر ناجوانمرد هستید؟ یک هفته قرنطینه؟ به چه دلیل؟ قصد تنبیه و آزار بابک را دارید؟ یا قصد اذیت کردن خانواده بیگناه؟»
این برادر دادخواه خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشت: «شرافت داشته باشید و اجازه دهید لااقل یک تماس برقرار شود تا ما از این همه نگرانی و استرس خارج شویم. شما دیگر چه موجوداتی هستید که آزار دیگران، حتی آنهایی که هموطن شما هستند، همدین شما هستند، هممذهب شما هستند، برایتان عادی شده؟»
ایراناینترنشنال ۱۷ مرداد در گزارشی با اشاره به بازگرداندن صدها تن از زندانیان سیاسی به زندان اوین، نوشت که ماموران، شماری از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام را با ضرب و جرح از دیگر زندانیان جدا کرده و به زندان قزلحصار کرج که بسیاری از احکام اعدام زندانیان با اتهامات مختلف در آن اجرا میشود، منتقل کردند.
بابک شهبازی، امید تباریمقدم، اکبر دانشورکار، بابک علیپور، محمد تقوی، پویا قبادی و وحید بنیعامریان، برخی از زندانیان منتقل شده به زندان قزلحصار هستند.
کیهان شهبازی، ۲۴ مرداد با انتشار ویدیویی از برادرش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «محل کار بابک شهبازی پشتبام ساختمانها و مراکزی بوده که اگر هم امنیتی بودهاند، قطعا او به عنوان یک کارگر پیمانکار همیشه تحت نظارت بوده. او آنقدر به فرزندانش وابسته بود که حتی حین کار هم برایشان فیلم ارسال میکرد. مرد خانواده با این حجم کاری، زمانی برای دوره دیدن هم داشته؟!»
شهبازی ۱۶ دی ۱۴۰۲ بازداشت و ماهها در سلولهای انفرادی در زندان اوین و در «خانههای امن» نهادهای امنیتی نگهداری شد.
او ۱۴ اردیبهشت از سوی ابوالقاسم صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «افساد فیالارض از طریق جاسوسی برای اسرائیل» به اعدام محکوم شد.
شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ۱۰ تیر این حکم را تایید کرد.
درخواست اعاده دادرسی این زندانی سیاسی محبوس نهایتا در ۱۱ مرداد به دیوان عالی کشور ارائه شد و سه روز بعد و در ۱۴ مرداد، از سوی قاسم مزینانی، رییس شعبه ۹ دیوان عالی کشور رد شد.
۱۵ مرداد، سازمان عفو بینالملل در بیانیهای از مقامات جمهوری اسلامی خواست فورا هرگونه برنامه برای اجرای حکم اعدام شهبازی را متوقف کنند.
این نهاد حقوق بشری تاکید کرد شهبازی ماهها پس از بازداشت از دسترسی به وکیل محروم بوده و در این مدت تحت انواع شکنجه از جمله نگهداری طولانیمدت در سلول انفرادی و تهدید به آسیب رساندن به اعضای خانوادهاش برای گرفتن اعترافات اجباری قرار گرفته است.

قطع برق و گرمای طاقتفرسا در شهرستان کوار استان فارس، منجر به مرگ دو جوان ۱۶ و ۱۸ ساله شد که برای فرار از گرما به داخل خودرو در پارکینگ خانه پناه برده بودند. همزمان گزارشها حاکی است ادامه بحران برق در ایران جان بیماران را در بیمارستانها و خانهها در معرض خطر جدی قرار داده است.
سایت خبری رکنا جمعه ۲۴ مرداد در گزارشی با عنوان «گرما و قطع برق جان دو جوان را گرفت»، نوشت قربانیان این حادثه، «تارا یونسی» ۱۶ ساله و «صادق خوشدل» ۱۸ ساله، پس از قطع برق و از کار افتادن وسایل سرمایشی منزل، برای خنک شدن به پارکینگ رفته و در خودروی روشن نشسته بودند تا از کولر خودرو استفاده کنند.
به گزارش رکنا، روشن بودن خودرو در فضای بسته موجب مکش دود اگزوز و انتشار گاز مونوکسید کربن در کابین شد و این دختر و پسر جوان بر اثر استنشاق این گاز دچار خفگی شدند.
رکنا با اشاره به اینکه نیروهای امدادی پس از اطلاع از حادثه به محل اعزام شدند، نوشت تلاشها برای نجات جان آنها بینتیجه ماند و مراسم خاکسپاری ایشان ۲۳ مرداد در شهرستان جهرم برگزار شد.
قطع مکرر و گسترده برق در هفتههای اخیر، زندگی مردم را در نقاط مختلف ایران مختل کرده است.

توقف جراحیها
روزنامه «پیام ما» گزارش داد قطع برق نه تنها زندگی روزمره مردم را مختل کرده، بلکه موجب اختلال در ارائه برخی خدمات درمانی شده و بسیاری از بیماران در بخشهای مختلف بیمارستانی و حتی افرادی که در خانه تحت درمان هستند، در مواردی بهدلیل قطع ناگهانی برق تا پای از دست دادن جانشان رفتهاند.
روایت کادر درمانی از لحظات بیبرقی، تصویر یک بحران واقعی در حوزه سلامت را ترسیم میکند؛ بحرانی که از آیسییو تا اتاق عمل و از خانههای بیماران وابسته به دستگاه، تا کارخانههای داروسازی و آزمایشگاهها امتداد دارد.
در یکی از بیمارستانهای پایتخت، قطع ناگهانی برق باعث خاموش شدن همزمان ونتیلاتورها، پرفیوزرها و پمپهای تختهای مواج شد.
یک پرستار آیسییو گفت در فاصله پنج تا ۳۰ ثانیهای که طول میکشد برق اضطراری وصل شود، بیمارانی با وضعیت ناپایدار بهطور دستی با آمبوبگ اکسیژنرسانی میشوند: «هر بار که برق میرود، اضطراب بیمار و پرستاران دوچندان میشود. برای بیماران در خانه که به ونتیلاتور و ساکشن وابستهاند، قطع برق به معنی توقف کامل دستگاهها و خطر خفگی است.»
پیام ما به نقل از یک پرستار اتاق عمل نوشت: «در مواردی حدود ۳۰ ثانیه طول میکشد تا برق بیمارستان وصل شود و در این فاصله که چراغ سیالیتیک خاموش میشود، همه پزشکان و تکنیسینها مجبورند با نور موبایل فرایند جراحی را ادامه دهند.»
این پرستار در ادامه گفت: «در برخی جراحیها مانند لاپاراسکوپی، بهمحض وصلشدن مجدد برق حداقل دو دقیقه طول میکشد تا دوباره دستگاه راهاندازی شود. همچنین، در برخی جراحیها مانند قلب و عروق، داخل شکم و پیوند کلیه که ثانیهها حساس هستند، قطع برق ممکن است مشکل ایجاد کند.»
وزیر بهداشت: گزارش رسمی نداریم
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در گفتوگو با پیام ما گفت: «تاکنون گزارشی از مرگ یا حادثه جدی ناشی از قطعی برق در بیمارستانها نداشتهایم.»
او تاکید کرد هزار میلیارد تومان برای خرید و تعمیر ژنراتورها به بیمارستانها کمک شده است اما کادر درمانی و نمایندگان مجلس، تصویر دیگری ارائه میدهند.
سلمان اسحاقی، سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، از نارضایتی پرسنل بخشهایی مانند دیالیز خبر داده و هشدار داد قطع برق میتواند دستگاهها را از کار بیندازد یا آسیب بزند.
او با تاکید بر اینکه بحران انرژی خسارتهایی را در حوزه تولید دارو و تجهیزات پزشکی وارد کرده است، گفت: «بر همین اساس، جلسات و مکاتباتی با وزارت نیرو انجام خواهد شد تا در بخش سلامت مشکلی وجود نداشته باشد.»
کاهش تولید و کمبود دارو
پیام ما با اشاره به اینکه گفتههای سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نشان از وضعیت نامناسب تولید دارو بهدلیل قطعیهای مکرر برق دارد، نوشت بررسیهایش نشان میدهد برخی کمبودهای دارویی از زمان قطع برق رو به افزایش نهاده است.
طبق این گزارش، برخی صنایع دارویی برای پیشگیری از توقف تولید، اقدام به خرید ژنراتور و تهیه گازوئیل کردهاند که این امر هزینههایی را برای آنها بهوجود آورده است.
به گفته یک فعال صنعت دارو، این روند ممکن است باعث کمبود دارو در ماههای آتی شود.
محمد عبدهزاده، رییس هیئتمدیره سندیکای صاحبان صنایع دارویی، در گفتوگو با پیام ما با انتقاد از قطعیهای مکرر برق، گفت: «در حال حاضر، بین دو تا سه روز در هفته، برق کارخانههای تولید دارو قطع میشود که این مسئله باعث کاهش ۴۰ درصدی ظرفیت تولید شده است.»
او اضافه کرد: «استفاده از ژنراتور در یک شیفت کاری هشتساعته حدود هزار و ۶۰۰ لیتر گازوئیل مصرف میکند که با قیمت فعلی، تنها هزینه سوخت یک روز به حدود ۴۰ میلیون تومان میرسد و تکرار این روند در سه روز قطعی برق، رقم را به ۱۲۰ میلیون تومان در هفته افزایش میدهد.»
عبدهزاده هشدار داد که با ادامه بحران انرژی و قطع مکرر برق و با در نظر گرفتن مشکلاتی مانند کمبود گاز در فصول سرد، کندی تخصیص ارز و روند نامطلوب پرداخت مطالبات، از شهریورماه آمار کمبود دارو در کشور بهطور محسوسی افزایش پیدا خواهد کرد.
پیام ما در پایان گزارش خود نوشت اگرچه بهگفته وزیر بهداشت یا سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، گزارشی از عوارض بیبرقی بر جان بیماران گزارش نشده اما بسیاری از افراد که در انتظار جراحی خود یا یکی از اعضای خانواده هستند، علاوه بر اضطراب موفقیت جراحی بیمارشان باید استرس قطع ناگهانی برق را هم تحمل کنند.
این روزنامه روایت شهروندی در شبکه ایکس را منعکس کرد که گفته است: «فردا قرار است پدر جراحی شود. میترسم برق بیمارستان در زمانی که پدرم در اتاق عمل است قطع شود. خدا کند فردا برق بیمارستان قطع نشود.»
در روزهای گذشته مخاطبان ایراناینترنشنال با ارسال ویدیوهایی از قطع مکرر برق و آب در مناطق مختلف کشور خبر دادند و از حکمرانی جمهوری اسلامی به دلیل این کمبودها انتقاد کردند.