تالاب بینالمللی میانکاله در آستانه نابودی قرار گرفته است
تالاب بینالمللی میانکاله، ذخیرهگاه زیستکره و یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان مهاجر در شمال ایران، در آستانه نابودی قرار گرفته است. خشکیدگی تدریجی، ورود آلایندهها، برداشت بیرویه آب و سوءمدیریت منابع، این تالاب ارزشمند را به بحران کشاندهاند.
ابوحسین الحمیداوی، دبیرکل کتائب حزبالله عراق، خواستار پشتیبانی و تقویت زرادخانه گروههای «مقاومت» با تسلیحات پیشرفته شد. این سخنان در حالی بیان میشود که دولتهای منطقه در ماههای اخیر، تلاش گستردهای را برای کاهش قدرت گروههای مسلح مورد حمایت تهران آغاز کردهاند.
حمیداوی شنبه ۲۵ مرداد در بیانیهای اعلام کرد تحولات اخیر خاورمیانه، از سقوط حکومت بشار اسد تا حمله آمریکا و اسرائیل به جمهوری اسلامی، تلاشی برای به زانو درآوردن «مقاومت» است.
او تاکید کرد پشتیبانی از زرادخانه «مقاومت» با تسلیحات پیشرفته، یک «ضرورت» به شمار میرود.
محور مقاومت عنوانی است که مقامها و رسانههای جمهوری اسلامی برای گروههای مسلح مورد حمایت تهران در منطقه، نظیر حماس، جهاد اسلامی، حزبالله، حشد شعبی و حوثیهای یمن، استفاده میکنند.
در روزهای اخیر، آینده گروههای نیابتی حکومت ایران در منطقه بهشدت مورد توجه قرار گرفته و موضوع خلع سلاح حزبالله لبنان بهطور خاص برجسته شده است.
نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، ۲۴ مرداد تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح این گروه را «بسیار اشتباه» توصیف کرد و هشدار داد مقابله با حزبالله میتواند به «جنگ داخلی» منجر شود.
گروه مسلح نجباء عراق تهدید به جنگ کرد
اکرم الکعبی، دبیرکل «جنبش مقاومت اسلامی نُجَباء» عراق، از دیگر گروههای مسلح مورد حمایت تهران، با انتشار بیانیهای مخالفتها با قانون حشد شعبی را «صدایی ناخوشایند» و «جرقهای از جنگ» خواند.
الکعبی در تازهترین بیانیه خود، آمریکا، بریتانیا و اسرائیل را به دخالت در امور داخلی عراق متهم کرد و گفت: «تاخیری که در تصویب قانون حشد شعبی پیش آمده، عجیب است».
دبیرکل نجباء کشورهای مخالف این قانون را تهدید به جنگ کرد و افزود: «مقاومت عراق در بالاترین سطح آمادگی است و هرگونه تجاوز آشکار، پاسخی سخت و گسترده بر ضد منافع و نیروهایشان خواهد داشت.»
۲۰ مرداد، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به بغداد سفر کرد. بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، یکی از اهداف اصلی این سفر، ترغیب جریانهای شیعی عراق به پیگیری «تصویب لایحه حشد شعبی» در پارلمان این کشور بود.
دولت محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، این لایحه را با هدف تثبیت جایگاه حشد شعبی در ساختار رسمی امنیتی کشور تدوین و به پارلمان عراق ارائه کرده است.
این لایحه هنوز در پارلمان عراق به تصویب نرسیده و بررسی آن بهدلیل مخالفت برخی جریانهای سیاسی و فشارهای خارجی، بهویژه آمریکا، به تعویق افتاده است.
منتقدان میگویند تبدیل این لایحه به قانون، نفوذ جمهوری اسلامی در عراق را تقویت کرده و توازن قدرت داخلی را به سود گروههای وابسته به تهران تغییر میدهد.
حشد شعبی یا بسیج مردمی عراق، به نیروهای شبهنظامی گفته میشود که از خرداد ۱۳۹۳ با هدف مبارزه علیه داعش در عراق سازماندهی شدند.
این نیرو از حدود ۴۰ گروه مختلف تشکیل شده که عمدتا گروههای مسلح شیعه هستند. در آذر ۱۳۹۵، حشد الشعبی با اکثریت آرای مجلس عراق بهعنوان یک نیروی نظامی مستقل از ارتش این کشور رسمیت پیدا کرد.
نخستوزیر عراق هفتم مرداد گفت برای جلوگیری از ورود گروههای نیابتی تهران در عراق به جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، از ترکیب فشار سیاسی و نظامی استفاده کرده است.
به گفته سودانی، نیروهای امنیتی عراق ۲۹ تلاش این گروهها برای شلیک راکت و پهپاد به اسرائیل و پایگاههای آمریکا را خنثی کردند.
امیر رئیسیان، وکیل شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، از قطعی شدن حکم اعدام موکلش خبر داد.
رئیسیان شنبه ۲۵ مرداد در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «با وجود اینکه هیچیک از ایراداتی که پیشتر شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور بر مبنای آنها حکم [محمدی] را نقض کرده بود، برطرف نشده است، این بار این شعبه حکم اعدام را تایید کرده است.»
او اضافه کرد: «رای شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت صرفا تکرار حکم قبلی شعبه اول است و بدون رفع ایرادات دیوان عالی کشور و صرفا بر پایه نظریه ضابط صادر شده است. بنابراین انتظار میرفت دیوان عالی کشور دوباره حکم را نقض کند، اما برخلاف انتظار چنین نشد.»
محمدی ۱۴ آذر ۱۴۰۲ بازداشت و ۱۴ تیر ۱۴۰۳ با حکم شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
قاضی برای انتساب این اتهام به او، به مخالفتهایش با اعدام در جمهوری اسلامی و گزارش وزارت اطلاعات مبنی بر عضویتش در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» استناد کرد.
این حکم مدتی بعد از سوی دیوان عالی کشور نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد در مرحله بدوی به شعبه همعرض ارجاع داده شد، اما در ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ با حکم شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، محمدی بار دیگر به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
روزنامه شرق در گزارش خود نوشت پس از اعاده دادرسی، شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور حکم این فعال کارگری را بهدلیل ایرادات متعدد، از جمله «عدم ارتباط او با عملیات مسلحانه، عدم اثبات عضویت در تشکیلات موضوع بغی یا گروه باغی و وجود اشکالات در نظریه ضابط»، نقض کرده و پرونده را به شعبه همعرض ارجاع داده بود.
به گزارش شرق، پرونده محمدی در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت مجددا بررسی شد، اما این شعبه «نظریه ضابط را حجت قرار داده» و مجددا حکم اعدام صادر کرد.
پس از صدور مجدد حکم، وکلای این فعال کارگری بار دیگر درخواست اعاده دادرسی دادند و پرونده دوباره به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع شد.
رئیسیان در ادامه اظهارات خود به شرق گفت: «همچنان پیگیر اعاده دادرسی خواهیم بود و تلاش میکنیم از طرق قانونی دیگر حکم اعدام این زندانی را نقض کنیم.»
او ابراز امیدواری کرد با توجه به ایرادات متعدد موجود در پرونده و روند رسیدگی، حکم اعدام محمدی نقض و اجرای آن متوقف شود.
در حال حاضر حدود ۷۰ زندانی در زندانهای سراسر ایران، از جمله وریشه مرادی و پخشان عزیزی، با اتهامات سیاسی در خطر تایید حکم اعدام یا اجرای آن قرار دارند.
میثم نیلی، برادر داماد ابراهیم رئیسی، او را «شهید ترور و مبارزه با اسرائیل» خواند و با اشاره به مراسم اربعین، نوشت: «امسال زیارت اربعین بسیاری از مردم به نیابت شهید مظلوم، رئیسی قدم برداشتند، شهیدی که فقط شهید خدمت نبود… شهید مبارزه با اسرائیل، شهید مقاومت و شهید ترور بود.»
این در حالی است که ستاد کل نیروهای مسلح هرگونه خرابکاری در ماجرای سقوط بالگرد رئیسی را تکذیب کرده است.
علیرضا صباحیفرد، فرمانده قرارگاه مشترک پدافند هوایی خاتمالانبیا با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: «مجموعه پدافند هوایی با شجاعت و با تمام توان، در خط مقدم دفاع از کیان جمهوری اسلامی قرار دارد.»
او همچنین بر «آمادگی کامل پدافند هوایی برابر دشمن» تاکید کرد.
از سوم تیر تا ۲۰ مرداد، دستکم ۵۰ انفجار و آتشسوزی بحثبرانگیز در ۱۹ استان کشور رخ داده است. وقوع این انفجارها پس از آتشبس با اسرائیل، احتمال مربوط بودن برخی از آنها با مرگ مشکوک چهرههای امنیتی و نظامی و تردیدها درباره علت واقعی بروز آنها را افزایش داده است.
مقامات و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، از سوم تیر تاکنون در تمام موضعگیریهای خود، ضمن اینکه وعده دادند «علت سانحه» پس از بررسیها مشخص خواهد شد، بر «عادی» بودن این انفجارها و آتشسوزیها از یکسو و رد ارتباط آنها با اسرائیل از سوی دیگر تاکید کردند.
انفجارها در میانه تابستان رخ دادند؛ فصلی که اصولا مصرف گاز در آن به حداقل میرسد. از سوی دیگر، نزدیکی مکان برخی از این آتشسوزیها به مراکز نظامی و همچنین اعلام خبر مرگ ناگهانی برخی چهرههای امنیتی نظیر علی طائب، تردیدها را درباره خبرهای رسمی افزایش داده است.
با بالا گرفتن این تردیدها، برخی مقامات نظیر حسن عباسنژاد، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران، آتشسوزیها را به «پسماندسوزاندن عناصر معاند» مرتبط کردند.
چه مکانهایی در کدام استانها منفجر شدند یا سوختند؟
از میان تمام اماکنی که در این مدت انفجار یا آتشسوزی در آنها مورد تردید قرار گرفته است، حدود ۳۰ درصد کاربری تجاری، ۲۴ درصد کاربری مسکونی، ۱۶ درصد کاربری صنعتی، ۱۴ درصد کاربری نظامی، ۱۰ درصد کاربریهای عمومی و شش درصد نیز کاربری نامعلوم داشتند.
۲۳ تیر با چهار آتشسوزی و انفجار، بالاترین تعداد وقایع از سوم تیر تا ۲۰ مرداد را داشته است.
استان تهران با ۱۵ مورد آتشسوزی بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است. پس از آن، هرمزگان با پنج مورد و خراسان رضوی با چهار مورد قرار دارند.
استانهای آذربایجان شرقی و البرز هر کدام با سه انفجار در رتبه بعدی قرار گرفتهاند و اصفهان، خوزستان، قم، کرمانشاه و گیلان هر کدام با دو مورد در رتبههای بعدی هستند.
در استانهای آذربایجانغربی، ایلام، فارس، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، مرکزی، همدان و یزد نیز دستکم یک مورد آتشسوزی یا انفجار ثبت شده است.
اولین مورد انفجار پس از آتشسوزی، مربوط به یک واحد مسکونی در شهرک کرناچی کرمانشاه در سوم تیر بود.
مقامات رسمی علت را انفجار گاز اعلام کردند. چهارم تیر، یک واحد مسکونی در جنتآباد تهران منفجر شد.
این مورد هم بهطور رسمی انفجار گاز در ساختمانی نیمهکاره اعلام شد.
همان روز، ساختمان دیگری در بلوار هدایت مشهد منفجر شد که علت این مورد هم انفجار گاز اعلام شد.
همزمان با تهران و مشهد، در دزفول، شهروندان صدای انفجارهای مهیبی را شنیدند. پس از انفجار، مقامات نظامی علت را انهدام و خنثیسازی مهمات فرسوده اعلام کردند.
پنجم تیر، زبانههای آتش از پنجره یک واحد مسکونی در برج آسمان فرمانیه تهران، توجه شهروندان را جلب کرد.
با توجه به تجربه هدف قرار دادن مقامات نظامی و امنیتی در جریان جنگ ۱۲ روزه در مناطق شمال شهر تهران، تردیدها درباره این آتشسوزی افزایش یافت.
علت این آتشسوزی بهطور روشن و قطعی اعلام نشد.
پنجم تیر از پالایشگاه تبریز، صدای انفجار و پس از آن آتشسوزی گزارش شد.
در اقدامی نامتعارف، سپاه «عاشورا» درباره این انفجار بیانیه صادر و اعلام کرد در هنگام تعویض مخزن ازت، انفجار رخ داده است.
در همان تیر ماه، حوالی فرودگاه ارومیه، انفجار و آتشسوزی گزارش شد. مقامات رسمی علت را نظیر دزفول، انهدام و خنثیسازی مهمات اعلام کردند.
همان زمان، شهروندان در شمال شرق تهران، حوالی شهرک محلاتی و در همدان، صدای انفجارهای مهیبی را گزارش کردند.
علت هر دوی این موارد، تست پدافند اعلام شد.
سیزدهم تیر، آتشسوزی بزرگی در مجتمع تجاری «نور» جزیره قشم رخ داد. دستکم ۲۰۰ واحد تجاری در آتش سوختند و شدت آتش به حدی بود که ۱۳۰ آتشنشان از بندرعباس، بندرخمیر و مناطق دیگر برای کمک به خاموش کردن آتش اعزام شدند.
چهاردهم تیر، انفجاری در نزدیکی کارخانه ایستک در شهر سنندج گزارش شد که منابع محلی علت را انفجار در یک انبار باتری اعلام کردند.
شانزدهم تیر، شهروندان در حاشیه غربی تهران، شنیدن صدای انفجارهای مکرر را گزارش دادند اما هیچ موضعگیری رسمیای درباره علت وقوع آن بیان نشد.
هجدهم تیر، در حاشیه تهران و منطقه مرتضیگرد در خلازیر که در آن صنایع کوچک چوب فعال هستند، آتشسوزی رخ داد و منشأ آتشسوزی یک کارگاه مبلسازی اعلام شد.
۱۹ تیر، یکی از واحدهای برج «پامچال ۹» در منطقه ۲۲ تهران منفجر شد. برخی شهروندان مشاهده پرتابهای از خارج ساختمان را گزارش دادند و بلافاصله پس از انفجار، نیروهای امنیتی و امدادی در محل حضور یافتند.
برخلاف سایر سوانح مشابه، خبرگزاریهای رسمی به سرعت تصاویری از یک واحد تخریبشده منتشر کردند و گفته شد که واحد سانحهدیده است. نبود اثاث خانه و آثار سوختگی، تردیدها را درباره علت این حادثه افزایش داد.
سانحه، انفجار گاز اعلام شد اما بعد مشخص شد این برج گازکشی نشده است و یک روز پس از آن، خبر مرگ طائب اعلام شد.
انفجار ۲۳ تیر در پردیسان قم
بیستویکم تیر، شهروندان در دماوند، شنیده شدن صدای انفجار و مشاهده اشیاء نورانی در آسمان را اعلام کردند.
در این مورد نیز مقامات رسمی علت را تست پدافند اعلام کردند.
بیستوسوم تیر، ستون دود بزرگی از تهران، محدوده پل روشندلان مشاهده شد.
آتشنشانی منشأ آتشسوزی را یک کارگاه کفش در طبقه همکف ساختمان اعلام کرد.
همزمان در کرج، در محدوده شهرک خاتمالانبیاء، آتشسوزی بزرگی گزارش شد.
در این مورد، آتشنشانی علت را آتش گرفتن یک کارگاه مبلسازی اعلام کرد.
در مشهد نیز شهروندان ستونهایی از دود در حوالی فرودگاه این شهر مشاهده کردند.
روابط عمومی فرودگاه علت را آتش زدن علفهای فرودگاه اعلام کرد.
در قم، انفجار در یک مجتمع مسکونی در شهرک پردیسان گزارش شد. شکل انفجار پردیسان قم در تصاویر، یادآور حمله اسرائیل به خانه مسکونی اشخاص کلیدی نظامی و هستهای جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه بود.
علت این انفجار بهطور رسمی نشت گاز اعلام و گفته شد انفجار هفت مصدوم به جا گذاشته، واحدهای اطراف تخریب شده و به خودروهایی آسیب وارد شده است.
بیستوچهارم تیر، «پاساژ قائم» در محله پر رفتوآمد مشهد دچار آتشسوزی شد.
علت قطعی این حادثه اعلام نشد اما مقامات محلی تلویحا فرسودگی این مجتمع تجاری را علت آتشسوزی اعلام کردند.
در شمالغرب کشور، همزمان با پاساژ قائم، برج زمرد در تبریز آتش گرفت که علت این آتشسوزی نیز اعلام نشد.
در تهران، در محله اصفهانک، یک مجتمع مسکونی پنج طبقه با ۶۰ واحد دچار آتشسوزی شد که آتشنشانی اعلام کرد کانون اولیه آن، آتش گرفتن خودروها در پارکینگ بوده است.
بیستوپنجم تیر، پارک «باغلارباغی» در تبریز دچار آتشسوزی شد. علت این آتشسوزی، آتش گرفتن دستگاه رنجر در شهربازی این پارک اعلام شد. بیستوششم تیر، ستون دود بزرگی از نزدیکی بیمارستان برکت در منطقه چیتگر تهران مشاهده شد.
مراجع رسمی این آتشسوزی را ناشی از آتش گرفتن دپوی زباله در یک سایت تفکیک زباله در نزدیکی بیمارستان اعلام کردند.
خبرگزاریهای رسمی علت را «نشتی یکی از پمپهای واحد ۷۰» اعلام و تاکید کردند هیچ خرابکاریای رخ نداده است.
همان روز در تهران، در شهرک خرازی، یک برج مسکونی ۳۰ طبقه دچار آتشسوزی شد. علت آتشسوزی «اتصالی کولر گازی» اعلام شد.
همزمان، در خیابان نوفللوشاتوی تهران در نزدیکی سفارت ایتالیا، ستون دودی دیده شد. علت این آتشسوزی آتش زدن «ضایعات» در یک حیاط متروکه اعلام شد.
بیستونهم تیر، شهرک صنعتی سنگ مهریز در یزد دچار آتشسوزی شد.
شب همان روز، در رشت و حوالی میدان توشیبا، یک ساختمان مسکونی و تجاری دچار آتشسوزی شد.
علت آتشسوزی رشت اعلام نشد اما دستکم ۱۸ مصدوم داشت و تمام ساختمان و خودروهای اطراف تخریب شدند.
سیام تیر، یک آتشسوزی بزرگ در شهرک صنعتی خوارزمی ماهدشت در استان البرز گزارش شد.
مقامات رسمی اعلام کردند آتشسوزی در محل یک کارخانه تولید الیاف رخ داده و به دلیل حجم بالای مواد پلیمری انبارشده در سوله این کارخانه، عملیات خاموش کردن آتش دشوار بوده است.
علت بروز آتشسوزی اعلام نشد.
همزمان در جاده اصفهان به زیار، انفجار و آتشسوزی بزرگی گزارش شد. یک واحد تولید فرآوردههای نفتی در جاده زیار دچار انفجار و آتشسوزی شد. وسعت آتشسوزی دستکم هزار و ۵۰۰ متر ارزیابی شد و علت این آتشسوزی هم روشن نشد.
سیویکم تیر، منطقه آزاد انزلی دچار آتشسوزی شد و مجتمع تجاری «ونوس» در این منطقه آتش گرفت. دستکم ۱۶ مصدوم در این آتشسوزی گزارش شد اما علت آن اعلام نشد.
همان روز، در جنوب کشور و جزیره قشم، مجتمع تجاری «دو دلفین» آتش گرفت.
علت وقوع این آتشسوزی اتصال سیم برق اعلام شد.
در قم، یک واحد مسکونی واقع در شهرک فاطمیه منفجر شد. انفجار مهیبی که آثار آن روی ساختمانهای اطراف نیز قابل مشاهده بود.
علت این انفجار، ترکیدن آبگرمکن اعلام شد.
اول مرداد، ویدیویی از آتشسوزی در محوطه شهرک علمیـتحقیقاتی اصفهان منتشر شد. علت آتشسوزی اعلام نشد اما گفته شد دو کارگاه یک شرکت دانشبنیان دچار آتشسوزی شدند.
جمهوری اسلامی بارها از شرکتهای دانشبنیان به عنوان پوشش در برنامههای مخفیانه خود استفاده کرده است.
سوم مرداد، بازار قدیم بندرعباس دچار آتشسوزی وسیعی شد. علت این آتشسوزی روشن نشد.
چهارم مرداد، فروشگاه بزرگ «هایپرمارکت مهدیس» در قائمشهر مازندران دچار آتشسوزی شد. علت این آتشسوزی نیز اعلام نشد.
ششم مرداد، بار دیگر یک آتشسوزی گسترده در جزیره قشم گزارش شد. این بار مجتمع تجاری «پرشین گلف-۲» دچار آتشسوزی شد و علت آن، آتشسوزی جوشکاری در مجتمع اعلام شد.
نهم مرداد، گزارشی از آتشسوزی در شهرک صنعتی نصیرآباد، واقع در رباطکریم منتشر شد.
مدیرعامل این شهرک صنعتی اعلام کرد به دلیل نوسان جریان برق، یک کارگاه مبلسازی در این شهرک دچار آتشسوزی شده است.
همزمان در کرمانشاه، شهروندان از وقوع یک آتشسوزی بزرگ در پالایشگاه نفت کرمانشاه خبر دادند.
منابع رسمی اعلام کردند محل آتشسوزی پالایشگاه نبوده بلکه محوطه ضایعات شرکت آبفای کرمانشاه دچار آتشسوزی شده است.
همان روز، در مشهد نیز ستون دود بزرگی از سمت بیمارستان قائم این شهر به هوا رفت. در این مورد اعلام شد علت آتشسوزی، آتش زدن درختان در محوطه بیمارستان قائم بوده است.
سیزدهم مرداد، یک خوابگاه واقع در خیابان انقلاب تهران دچار آتشسوزی شد.
منابع رسمی اعلام کردند منشأ آتشسوزی یک کارگاه چوببری در مجاورت خوابگاه بوده است.
چهاردهم مرداد، آتشسوزی گسترده در محدوده کوه دراک در شیراز مشاهده شد.
منابع رسمی سهلانگاری گردشگران و کوهنوردان را علت حادثه اعلام کردند. با این حال، نزدیکی این منطقه به مناطقی که در جریان جنگ ۱۲ روزه هدف قرار گرفتند، موجب تردید شهروندان شد. پانزدهم مرداد، یک منطقه صنعتی در نزدیکی علیآباد قاجار در استان تهران آتش گرفت. علت آتشسوزی اعلام نشد اما منابع رسمی گفتند منشأ آتشسوزی محل نگهداری مصنوعات چوبی بوده است.
هفدهم مرداد، محوطهای در نزدیکی پلیسراه در حاشیه گچساران دچار انفجار و آتشسوزی شد.
منابع محلی بدون ذکر علت، منشأ آتشسوزی را انبار ضایعات معرفی کردند.
هجدهم مرداد، بار دیگر منطقه آزاد انزلی و این بار مجتمع «کاسپین» آتش گرفت. مانند مورد قبلی، در این مورد نیز علت آتشسوزی اعلام نشد.
منابع رسمی بدون ذکر علت آتشسوزی اعلام کردند یک سوله نگهداری موتورسیکلت و سولههای دیگر که کاغذ و چوب انبار کرده بودند، در آتش سوختند.
شدت آتشسوزی به حدی بود که سازه برخی از سولهها بهطور کامل نشست کرد.
آتشسوزی انبار ساختمان شماره ۲ گمرک منطقه ویژه اقتصادی کاوه. سازه سولهها در اثر آتشسوزی فرو ریخت.
در مهران نیز انفجار در یک کیوسک یا اصطلاحا موکب مربوط به مراسم اربعین در مرز مهران رخ داد.
این انفجار در ۷۰۰ متری مرز، جایی که محل تجمع شرکتکنندگان در راهپیمایی اربعین بود، اتفاق افتاد و منابع رسمی علت را ترکیدن کپسول گاز اعلام کردند.
بیستم مرداد نیز صدای انفجار و پس از آن مشاهده آتشسوزی در کوههای منطقه هیو در ساوجبلاغ استان البرز گزارش شد.
در این مورد هم سهلانگاری گردشگران و کوهنوردان را علت حادثه اعلام کردند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، شنبه ۲۵ مرداد در گزارشی با عنوان «ارادهای برای نجات نیست»، نوشت بیش از ۱۵ هزار هکتار از سطح آبی میانکاله خشک شده و تنها حدود ۳۰ هزار هکتار آن باقی مانده است.
کاهش ورودی آب از رودخانههای نکا و تجن، برداشتهای کشاورزی، تغییرات اقلیمی، فرسایش منابع طبیعی، سوءمدیریت منابع آب و نبود یک سیاست یکپارچه محیطزیستی، از عوامل اصلی این بحران عنوان شدهاند.
کاهش شدید سطح آب، رسوبگذاری و ورود آلایندهها، پسابهای کشاورزی و فاضلابها نهتنها کیفیت آب را پایین آوردهاند، بلکه تعادل اکوسیستم تالاب را نیز برهم زدهاند.
بررسی دادههای میدانی و تصاویر ماهوارهای نشان میدهد طی پنج سال گذشته، سطح آبی تالاب بین ۳۰ تا ۳۵ درصد کاهش یافته و ورودی آب رودخانههای نکا و تجن تا ۴۰ درصد افت کرده است.
پیامدهای زیستمحیطی و معیشتی
میانکاله یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکُره ایران و یکی از تالابهای فهرست کنوانسیون رامسر است و نقشی حیاتی در تنظیم اقلیم منطقه، کنترل سیلابها و حفظ تنوع زیستی شمال ایران دارد.
این تالاب سالها بخشی جداییناپذیر از معیشت مردم محلی بوده است؛ از صید و کشاورزی گرفته تا گردشگری. با این حال، خشک شدن بخشهای وسیعی از آن، اقتصاد محلی و امنیت غذایی منطقه را تهدید میکند.
زهرا خلیلی، یکی از اهالی روستاهای اطراف تالاب، به تسنیم گفت: «آب تالاب کم شده و دیگر همان تعداد پرندهها را نمیبینیم. همه این تغییرات، دل ما را به درد میآورد... میترسیم آیندگان ما دیگر نتوانند این زیباییها و زندگی کنار تالاب را ببینند.»
قاسم، صیاد بازنشسته، نیز گفت: «کاهش سطح آب و خشکی تالاب نهتنها زندگی مردم محلی را تحت تاثیر قرار داده، بلکه باعث تغییرات در رفتار پرندگان و جانوران شده و تعادل طبیعی تالاب را بر هم زده است.»
نگاه کارشناسان و فعالان محیطزیست
یونس محمدی، فعال محیط زیست، در مصاحبه با تسنیم، بر نقش مردم بومی در طرحهای احیای تالاب میانکاله تاکید کرد و گفت: «مردم منطقه آماده همکاری هستند، فقط باید به آنها اعتماد شود. ما بهتر از هر کسی میدانیم تالاب چطور باید زنده بماند.»
او هشدار داد در صورت بیتوجهی، «ماهیها و پرندگان مهاجر باز نخواهند گشت و زندگی مردم نیز سختتر خواهد شد».
محمدرضا کنعانی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، هم تاکید کرد «تعیین و تثبیت محدوده قانونی پناهگاه حیات وحش و تالاب بینالمللی میانکاله» برای احیای آن ضروری است.
میانکاله که روزگاری زیستگاه هزاران پرنده مهاجر بود، امروز زیر سایه خشکسالی و سوءمدیریت به نمکزار و بیابانی خشک بدل شده است.
اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، نهتنها حیات این ذخیرهگاه زیستکره به پایان خواهد رسید، بلکه مرگ جنگلهای چند میلیون ساله هیرکانی و تغییر بنیادین اکوسیستم شمال ایران نیز در آیندهای نزدیک اجتنابناپذیر خواهد بود.