گزارشهای مردمی از بحران کمبود آب و برق در ایران: «ما زندگی نمیکنیم و فقط زندهایم»
در پی تداوم بحران کمبود آب و برق در مناطق مختلف ایران، شهروندان با ارسال پیامهایی به ایراناینترنشنال از مختل شدن زندگی عادی خود خبر دادند. یکی از شهروندان گفت: «ما زندگی نمیکنیم و فقط زندهایم.»
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی زندانی، در متنی به وضعیت بحرانی ایران اشاره کرد و نوشت: «تورم افسارگسیخته، گرانی کمرشکن، رکود نفسگیر و بیکاری روبهرشد تداوم وضع را حتی برای حامیان نظام نیز تحملناپذیر کرده است.»
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی زندانی، در متنی با اشاره به غلط از آب در آمدن پیشبینی علی خامنهای درباره اینکه «نه جنگ میشود، نه مذاکره میکنیم»، به وضعیت بحرانی ایران اشاره کرد و نوشت: «کارنامه حاکمیت در تحقق توسعه همهجانبه، عادلانه و پایدار میهن و تامین رفاه مردم در مجموع منفی و در ۸ سال گذشته فاجعهبار بوده است.»
تاجزاده اضافه کرد: «تورم افسارگسیخته، گرانی کمرشکن، رکود نفسگیر و بیکاری روبهرشد تداوم وضع را حتی برای حامیان نظام نیز تحملناپذیر کرده است.»
او افزود: «وعده بنیانگذار نظام، آب و برق مجانی بود. اینک بسیاری حتی با پرداخت هزینه نیز قادر به تامین آب و برق مورد نیاز خود نیستند.
این فعال اصلاحطلب با اشارهبه جنگ ۱۲ روزه اضافه کرد نفوذ عوامل موساد در ارکان لشکری و کشوری نظام در سالیان گذشته «بیش از انتظار و در حد غافلگیری» و «نشانگر دست بالای اسرائیل در نبرد اطلاعاتی و عملیاتی» بود.
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در واکنش به هشدار ترامپ درباره امکان حمله دوباره به جمهوری اسلامی گفت: «حرفهایی زده و تهدیدهایی را مطرح کرده است که ارزشی ندارد. البته ما باید کار خودمان را بکنیم.»
کوثری گفت این هشدار ترامپ «بلوف سیاسی» است.
کوثری اضافه کرد: «تهدیدات اخیر ترامپ نوعی بلوف سیاسی است که همیشه در صحبتهای خود درباره مسائل گوناگون از آن بهره میبرد.»
او تهدید کرد: «اگر اسرائیل حمله کند، قویتر و محکمتر علیه خودش و متحدانش اقدام می کنیم.»
این نماینده مجلس نامه هشدار سه کشور اروپایی درباره فعالسازی مکانیسم ماشه را هم بدون «هیچ ارزشی» خواند.
شهرداری تهران اعلام کرد مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه ۶۰ را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
داود گودرزی، معاون علیرضا زاکانی، شهردار تهران، سهشنبه ۲۸ مرداد با اعلام این خبر گفت: «قطعه ۴۱ همینطوری مانده بود و ما برای قطعه ۴۲ نیاز به پارکینگ داشتیم، از مسئولان مجوز گرفتیم و آن را تبدیل به پارکینگ کردیم.»
او با بیان اینکه در این قطعه مزار جانباختگان و اعدامشدگان سازمان مجاهدین خلق قرار داشت، گفت مجوز لازم برای آمادهسازی این فضا برای تبدیل به پارکینگ گرفته شد و کارها به شکل «درست و هوشمندانه» در حال انجام است.
داود گودرزی، معاون علیرضا زاکانی، شهردار تهران
قطعه ۴۱ بهشت زهرا یکی از شناختهشدهترین محلهای دفن مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی است؛ جایی که بسیاری از زندانیان سیاسی اعدامشده در دهههای گذشته، بهویژه اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، به خاک سپرده شدهاند.
از این قطعه با نام «قطعه اعدامیها» یاد میکنند و گفته میشود در آن علاوه بر اعضای مجاهدین خلق، تعدادی از افراد مرتبط با کودتای نوژه و نیز شماری از سرمایهدارانی که در سالهای نخست پس از انقلاب اعدام شدند، به خاک سپرده شدهاند.
این قطعه از نخستین سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ همواره با تخریب، بیاحترامی و محدودیتهای شدید برای خانوادهها و بازماندگان روبهرو بوده است.
تلاش برای پاککردن آثار جنایت
در هفتههای گذشته شماری از خانوادههای افراد اعدام شده با انتشار پستهایی در شبکههای اجتماعی از تخریب قطعه ۴۱ بهشت زهرا خبر داده و از آن به عنوان تلاش جمهوری اسلامی برای پاکسازی آثار جنایتهای خود نام برده بودند.
در سالهای گذشته بارهای گزارشهای مختلفی از تلاش جمهوری اسلامی برای تخریب قبرهای اعدامشدگان دهه ۶۰ منتشر شده که نگرانیها را درباره محو تدریجی آثار قربانیان افزایش داده است.
سایت حقوقبشری هرانا، سال ۱۳۹۶ با انتشار تصاویری از این قطعه ۴۱ بهشت زهرا، نوشته بود: «این قطعه برخلاف قطعات آباد و سرسبز بهشت زهرا، تعمدا خشک نگه داشته شده است، آشغالهای آن جمعآوری و نظافت نمیشود، قبرهای آن عمدتا بدون نشان یا با سنگ قبرهای خرد شده هستند و حتی کسانی که به این قطعات برای دیدن مزار عزیزان خود تردد میکنند سنگینی یک فضای امنیتی را تجربه میکنند.»
خانوادههای قربانیان نیز در دهههای گذشت بارها خواستار پاسخگویی مقامهای جمهوری اسلامی درباره اعدام عزیزانشان، تحویل وصیتنامه و مشخص شدن مکان دقیق دفن آنان شدهاند.
اعدامهای دهه ۶۰
در تابستان سال ۱۳۶۷ و در پی پایان جنگ ایران و عراق و صدور فتوا و فرمان روحالله خمینی، چند هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای مختلف کشور از جمله اوین و گوهردشت به شکل مخفیانه اعدام و در گورهای جمعی و بینام و نشان دفن شدند.
آمار دقیقی از تعداد اعدامشدهها در این اقدام که به «کشتار ۶۷» شهرت یافته است، وجود ندارد اما برخی تعداد قربانیان را بین سه تا پنج هزار نفر و برخی بیش از این تخمین میزنند.
بسیاری از این زندانیان پیشتر محاکمه و حتی در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند.
گزارشگر سازمان ملل: مرور زمان نباید باعث مصونیت عاملان شود
جاوید رحمان، گزارشگر سابق سازمان ملل برای حقوق بشر در ایران، اول مرداد ۱۴۰۳ با انتشار گزارشی درباره اعدامهای دهه ۶۰ گفت که ناقضان حقوق بشر نباید به خاطر مرور زمان، مشمول مصونیت شوند.
رحمان در آن گزارش با بیان اینکه جمهوری اسلامی و رهبرانش نباید از مسئولیت «جنایت علیه بشریت و نسلکشی» مصون بمانند، به مستنداتی درباره جنایت علیه بشریت در ایران و نسلکشی از جمله در جریان سرکوب و حذف بهائیان، زندانیان سیاسی و شهروندان کرد اشاره کرد.
گزارشگر ویژه سازمان ملل خرداد ۱۴۰۳ نیز در گزارشی در حاشیه پنجاهوششمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد گفت که هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰ به ویژه در سال ۱۳۶۰ و تابستان ۱۳۶۷ به بهانه حمایت یا عضویت در سازمانهایی مانند سازمان مجاهدین خلق ایران و دیگر احزاب عمدتا چپ با فتوا و تایید خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و از طریق یک هیات مرگ اعدام شدند.
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی زندانی، در یادداشتی با عنوان «بیدولتی؛ سایهای سنگین بر سر ایران» از زندان اوین نوشت که جمهوری اسلامی در نتیجه «ناکارآمدی، فساد و شکاف دولت-ملت»، به سمت «بیدولتی و هرجومرج» حرکت میکند.
تاجزاده در این نامه که از زندان اوین منتشر شده، اعلام کرد: «جامعه بهسمت وضعیت بیدولتی حرکت میکند. نهادها موجودند اما قادر به اداره کشور نیستند. این مقدمه هرجومرجی است که از هر استبدادی زیانبارتر است.»
او یادآور شد که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، با وجود شعار «نه جنگ، نه مذاکره» هم وارد جنگ شد و هم به مذاکره تن داد و با وجود تاکید بر «نه جنگ تحمیلی و نه آتشبس تحمیلی»، ناچار به پذیرش هر دو شد.
تاجزاده این تصمیمها را در اصل درست، اما دیرهنگام خواند.
این فعال سیاسی زندانی، عملکرد حاکمیت در هشت سال گذشته را «فاجعهبار» توصیف کرد و گفت: «تورم افسارگسیخته، بیکاری، فساد سیستماتیک، قطعی آب و برق و افزایش نابرابریها حتی حامیان نظام را نیز خسته کرده است.»
جبهه اصلاحات یکشنبه ۲۶ مرداد در بیانیهای با اشاره به اینکه امروز، روان جمعی ایرانیان زخمی است و سایه ناامیدی و اضطراب، همچنان بر زندگی روزمره مردم سنگینی میکند، بر ضرورت اقداماتی نظیر تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم و گشودگی نسبی در فضای سیاسی و اقتصادی کشور تاکید کرد.
این جبهه در بیانیه خود از جمله خواستار اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها شد و این اقدام را «تلاش برای آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با آمریکا و عادیسازی روابط با این کشور» خواند.
تاجزاده در ادامه نامه خود، شکستهای استراتژیک در سوریه، لبنان و عراق و نیز نفوذ موساد در ساختارهای امنیتی جمهوری اسلامی را عامل اصلی موفقیت اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه دانست و نوشت: «سازمان اطلاعات سپاه، بزرگترین قربانی نفوذ اسرائیل شد.»
احمد وحیدی، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران، سوم مرداد گفت که نباید درباره نفوذ بزرگنمایی کرد: «افراد خطاکار و جاسوس همیشه هستند اما دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ما برخوردهای قوی با اینها داشتند.»
وحیدی افزود: «بسیاری از جاسوسها تار و مار شدند. دشمنان برنامههای زیادی داشتند اما با قدرت نیروهای امنیتی و اطلاعاتیمان به هیچ کدام نرسیدند.»
تاجزاده با تاکید بر بحران مشروعیت نظام پس از اعتراضات دی ۹۶، آبان ۹۸ و جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هشدار داد: «حتی اگر جنگ هم رخ ندهد، جمهوری اسلامی با بحران وجودی ماندن یا رفتن مواجه است.»
این زندانیسیاسی، خواستار تغییرات اساسی در قانون اساسی، حذف ولایت فقیه، تمرکز بر رفاه مردم و بازگشت حاکمیت به ملت شد و گفت: «تنها راه جلوگیری از فروپاشی، اصلاحات فوری، ساختاری و گسترده است.»
لن خودورکوفسکی، مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا، ۲۰ مرداد در گفتوگو با ایراناینترنشنال تاکید کرد تغییرات در شورای عالی امنیت ملی ایران نشاندهنده یک نظام حاکم در حال افول و «یک نمایش محض» است که به «جابهجا کردن صندلیها روی عرشه تایتانیک» میماند.
نوریزاد: هموطنانم، گول اصلاحطلبان را نخورید
همزمان با نامه تاجزاده، محمد نوریزاد، فعال سیاسی و فیلمساز منتقد حکومت، در پیامی از بند هفت زندان اوین، بار دیگر نسبت به نقش «اصلاحطلبان و روحانیون» در تداوم بحرانهای ایران هشدار داد و گفت: «هموطنانم! گول اصلاحطلبان را نخورید.»
او تاکید کرد: «ما یک بار برای همیشه باید از شر مولایانی که سرطان جامعه ما هستند خلاصی یابیم. هم مولا و هم سرداران.»
نوریزاد با یادآوری نقش تاریخی برخی روحانیون در تحریک جنگهای قاجار با روسیه و نتایج فاجعهبار آن، تاکید کرد که روحانیون «هیچگاه پاسخگوی فجایع و جنایاتی که رقم زدهاند نبودهاند» و چون «از خدای نادیده فرمان میگیرند، هرگز در چارچوب قوانین یک جامعه جا نمیگیرند».
یک خرس قهوهای در کوههای سبلان به دلیل تغذیه دستی از سوی کوهنوردان به حضور در مسیرهای پرتردد عادت کرده و هر روز برای گرفتن غذا مقابل آنها ظاهر میشود؛ موضوعی که میتواند امنیت گردشگران و حیات خرس را به خطر بیندازد.
یوسف محمدی، رییس اداره حفاظت محیط زیست مشگین شهر ۲۷ مرداد گفت: «با هدف کاهش تعارضات با خرس قهوهای، آموزش چهره به چهره از سوی محیطبانان مستقر در پاسگاه محیطبانی شابیل برای کوهنوردان و گردشگران در منطقه اثر طبیعی ملی سبلان انجام میشود.»
در روزهای گذشته ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی از مواجه کوهنوردان و گردشگران در منطقه سبلان با خرس قهوهای منتشر شده و واکنشهای بسیاری در شبکههای اجتماعی به همراه داشته است.
خرس قهوهای در شرایط طبیعی از منابع طبیعی مثل میوهها، گیاهان، ریشهها، حشرات و شکارهای کوچک تغذیه میکند.
گزارشها حاکی است خرسی که در محدوده قله سبلان زندگی میکند به مرور یاد گرفته که به جای جستوجوی منابع طبیعی، غذای خود را از کوهنوردان دریافت کند.
چنین رفتاری نمونهای از «شرطیسازی غذایی» است که در آن حیوان به انسان وابسته میشود و به تدریج ترس طبیعی خود را از دست میدهد.
در نتیجه، احتمال نزدیک شدن و حتی حمله خرس به کمپها در صورت ندادن غذا افزایش مییابد.
تغذیه دستی حیوانات نه تنها امنیت گردشگران را تهدید میکند، بلکه آینده خود خرس را هم به خطر میاندازد.
تجربههای مشابه در دیگر کشورها نشان داده که خرسهای عادتکرده به غذای انسان، در نهایت به دلیل خطرناک شدن برای جامعه محلی مجبور به انتقال اجباری یا حتی حذف میشوند.
آیا راهی برای نجات خرس سبلان وجود دارد؟
به گفته کارشناسان، ایجاد «منطقه گذر امن» برای خرس، تعیین مسیرهای مشخص عبور و مرور، استفاده از بازدارندههایی همچون اسپری فلفل، ترقههای ایمن و یا حصارهای الکتریکی سبک برای دور کردن خرس از کمپها میتواند مفید باشد.
همچنین با پایش و ردیابی حیوان با استفاده از قلادههای مجهز به جیپیاس میتوان رفتار و تحرکات خرسهای سبلان را برای مدیریت بهتر برسی کرد.
کارشناسان محیط زیست میگویند جلوگیری از غذا دادن به حیات وحش، مدیریت زبالههای غذایی، آموزش مستقیم کوهنوردان و نظارت محیطبانان از اقدامات فوری برای کاهش خطر هستند.
یکی از شهروندان در پردیس سهشنبه ۲۸ مردادماه با ارسال پیامی به ایران اینترنشنال گفت: «الان در پردیس قطعی آب خیلی کم شده اما قطع برق به ۴ساعت در روز رسیده که در گرما و تاریکی کلافه میشویم.»
یکی دیگر از شهروندان از استان لرستان گفت: «در استان لرستان آب زیاده اما انقدر چاههای زیادی حفرکردن که آبهای سطحی کاملاخشک شده و تمام موجودات زنده همه مردند.»
در استان چهارمحال و بختیاری، یک شهروند با ارسال ویدیویی به ایراناینترنشنال، تالاب خشکشده گندمان را در این استان نشان میدهد.
گندمان از تالابهای مهم ایران و زیستگاهی ارزشمند برای پرندگان بود که حالا کاملا خشک شده است.
یک شهروند دیگر نیز با اشاره به قطعی آب و برق در تابستان و قطعی گاز در زمستان گفت: «بحران و کمبود آب روحیه نشاط را از همه ما گرفته.»
یک راننده خودروهای سنگین نیز گفت: «ما باید آب ذخیره داشته باشیم برای اینکه تو جاده هستیم. الان مدتی است مغازهها نمیگذارند آب ذخیره برداریم الان این مسئله کم آبی برای ما قشر راننده شده یک معضل سخت. خدا لعنت کنه این رژیم پلید را.»
یکی از شهروندان با ارسال ویدیویی به ایراناینترنشنال گفت برق بازار جوانرود سه بار در یک روز قطع شده و کاسبی را مختل کرده است.
به خطر افتاد سلامت مردم
همچنین یک شهروند دیگر از به خطر افتادن سلامت مردم در پی قطعیهای مکرر آب و برق خبر داده است: «به دلیل کمبود آب با افت فشار آب مواجه هستیم و به همین دلیل آب گرمکنها از کار افتاده در نتیجه از استحمام خبری نیست و بهداشت و نظافت مردم به خطر افتاده».
یک شهروند دیگر نیز گفت که این بحران «كلا نظم زندگی رو مختل كرده. شما مجبورید كارهای روزمره را با فشردگی و با عجله انجام بدهید تا به قطعی آب نخورید، و اگر هم به قطعی خوردی تمام كارهایت لنگ میشود و بلاتكلیف باید منتظر بنشینی.»
یک شهروند از استان سیستان و بلوچستان گفت: «به خاطر حکومت احمقها هیچ امیدی نیست. فقط نیمهشب ۲ تا ۴ صبح آب است هر شب آب را با پمپ آب در تانکر برداشت میکنیم. در هوای بیابانی بلوچستان گرمای تابستان هر روز ۲ تا ۴ ساعت برق میرود. من ۵ فرزند دارم یکی یک نوزاد ۱ساله است. در رنج و فقر و نداری عمدی گرفتار و فرزندانم چون پول ندارم و زندانی شدم ترک تحصیل کردند.»
او افزود: «چون بلوچ هستم تمام زندگی و زحمات ثمره ۲۵ سال ایام جوانی در بازار روز زاهدان یک مغازه صوتی و تصویری بود که همه نابود و مصادره شد.»
این شهروند افزود که در پی «اعتراض به باج خواهی نیروی انتظامی کلانتری ۱۴ بازار زاهدان» از سوی دادگاه به زندان محکوم شد و «حالا در سن ۴۴ سالگی به چند عمل جراحی نیاز دارم اما پول عملها را ندارم و چون بلوچ هستم هیچ ارگان دولتی و غیر دولتی نه وام نه کمک و...هیچ حمایتی ندارم.»
تجمعهای مردمی ادامه دارد
ویدیوی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد که سهشنبه، گروهی از اهالی لامرد استان فارس در اعتراض به قطع مکرر برق، مقابل اداره برق شهرستان لامرد تجمع کردند.