شکریا برادوست، پژوهشگر امنیت بینالملل و سیاست خارجی، درباره احتمال دستیابی به توافق صلح در قاهره، گفت: «حماس حتی در صورت دستیابی به توافق، با شاخههای نظامی دیگری به فعالیت خود ادامه خواهد داد. اگر گروه تازهای شکل بگیرد، ماهیتی چریکی خواهد داشت و احتمالاً مرکز آن در تهران خواهد بود.»
او اضافه کرد: «با این حال، چنین گروهی بهدلیل نداشتن حمایت مالی و سیاسی از سوی کشوری مانند قطر، دوام چندانی نخواهد داشت و جایگاه قابلتوجهی هم در میان مردم غزه نخواهد یافت.»
روحالله رحیمپور، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «ترامپ لازم دارد که موفقیتش در سیاست خارجی را پیش از انتخابات میاندورهای پررنگتر کند، اما در عین حال لحن او نشاندهنده عزم جدی آمریکا برای ورود به مرحله نهایی توافق است.»
او افزود حضور هیاتهای عالیرتبه از مصر، قطر و شورای امنیت ملی آمریکا نشانهای از جدی بودن مذاکرات است و میتوان آن را «آخرین مرحله برای دستیابی به یک آتشبس واقعی و مدیریت بحران جدی» دانست.
رحیمپور گفت با وجود پیشرفت در گفتوگوها، چالشهایی همچنان باقی است، اما «از زمان مطرح شدن طرح ترامپ، حملات متقابل کاهش یافته، لحن اسرائیل محتاطتر شده و گفتوگوهای غیرمستقیم ادامه دارد».
او حضور فعال مصر و قطر را در این روند «بسیار مهم» دانست و تاکید کرد که «عدم حضور حزبالله و جمهوری اسلامی در این مذاکرات نیز اهمیت دارد، چون مرکز ثقل محور مقاومت از تهران به دوحه و قاهره منتقل شده است».
او در پاسخ به پرسشی درباره امکان صلح پایدار گفت: «این توافقهای اخیر بیشتر جنبه مدیریت بحران و آتشبس موقت دارد تا صلح پایدار. صلح واقعی نیازمند بازسازی غزه، بازتعریف نقش حماس و اصلاحات در حکومت خودگردان فلسطین است.»
به گفته او، اختلافهای داخلی در دولت اسرائیل، بحران مشروعیت سیاسی نتانیاهو و رقابت آمریکا و جمهوری اسلامی برای مدیریت دوران پس از جنگ، از موانع مهم دستیابی به صلح پایدار است.
رحیمپور در پایان گفت: «حتما آتشبس نزدیک است و اراده منطقهای برای متوقف کردن خشونت وجود دارد. طرح ترامپ یکی از جامعترین طرحها برای صلح خاورمیانه است، اما با وجود چالشهای جدی، هنوز صلح پایدار در دسترس نیست؛ هرچند همین آتشبس میتواند دروازه آن صلح پایدار باشد.»

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، گفته است که توافق قاهره دیگر نمیتواند پایه و اساس همکاری با آژانس باشد و باید راهکار دیگری برای ادامه تعاملات بین تهران و آژانس پیدا شود.
پیش از حصول توافق قاهره، جمهوری اسلامی میگفت شرایط منحصر به فرد است و باید چارچوب تازهای برای همکاری تعریف شود.
شرایط حقیقتا هم منحصر به فرد بود، جمهوری اسلامی همچنان حکومتی پایبند به معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) بود و بازرسان اجازه دسترسی، هرچند توام با محدودیت، به تاسیسات هستهای ایران را داشتند. سپس بخش عمدهای از تاسیسات هستهای مورد حمله کشوری دیگر قرار گرفت و برخی از تاسیساتی که روی کاغذ باید محل گزارش و بازرسی قرار میگرفتند یا دیگر وجود خارجی نداشتند یا آسیب جدی دیدند.
در نتیجه، هم بهخاطر امنیت بازرسان در اماکن تخریبشده و هم بنا به دلایل سیاسی و امنیتی، قابل درک بود که جمهوری اسلامی به دنبال چارچوبی تازه برای ادامه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد.
اما این بار، فعالشدن مکانیسم ماشه نمیتواند توجیهی قابل قبول برای یافتن چارچوب تازهی دیگری باشد، چرا که شرایط میدانی تغییری نکرده و جمهوری اسلامی با این کار تنها باعث افزایش تنش و دامنزدن به اختلافات با آژانس و سر باز زدن از انجام تعهدات پادمانی خود میشود.
عراقچی پس از این خط و نشان کشیدن تازه برای آژانس، از باز بودن در گفتوگو سخن گفته است؛ دری که واضح است هیچ طرفی در شرایط فعلی علاقهای به عبور از آن ندارد، مگر رافائل گروسی که او هم مطابق با شرح وظایف کاریاش در مقام رییس سازمانی غیر سیاسی باید عمل کند.
این شرایط پیچیده در صحبتهای تازه حمید بعیدینژاد، نامی آشنا در مذاکرات هستهای، بازتاب داشته. بعیدینژاد گفته است غنیسازی همواره محل بحث خواهد بود و یافتن توافقی بینالمللی برای آن بسیار دشوار و نیازمند مذاکراتی طاقتفرساست.
پر واضح است که آمریکا تمایلی به آغاز مذاکرات طاقتفرسا ندارد، شاید هیچکدام از طرفهای برجامِ سابق، دیگر حوصله پیمودن راهی را نداشته باشند که یک بار آن را تام و تمام رفتهاند.
در شرایط فعلی، تصور رویارویی مذاکراتی جمهوری اسلامی با طرف آمریکایی یا اروپایی بسیار دشوار است.
در این شرایط است که اقدامات عملیاتی جمهوری اسلامی زیر ذرهبین ماهوارههای جهانی ابعادی تازه، خطرناک و پر ریسک میگیرد. مسیر دیپلماسی تا اطلاع ثانوی تعطیل است، کشورهای غربی روبروی خود تاسیسات تخریبشده هستهای ایران را میبینند و سانتریفیوژی که فعلا نمیچرخد. این همان چیزی است که سالها دنبالش بودند و حال آن را بدون صرف ساعتهای زیاد مذاکره طاقتفرسا به دست آوردهاند، پس موضع آنها با سالهای پیش از برجام بسیار متفاوت است.
کشورهای غربی ترکیب تازهای را یافتهاند که برایشان کار کرده: جنگ و مذاکره توامان. دیگر این یک «دوگانه ناسازگار» نیست، دیگر با «شیر یا خط» یک سکه روبهرو نیستند و وضعیتی رخ داده که در پرتاب سکه هم شیر میآید و هم خط.
در این شرایط یگانه و منحصربهفرد که نتیجه طوفانالاقصی و حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳است.
جمهوری اسلامی چیزی برای عرضه ندارد و فعلا به کلنگهایی بسنده کرده که در کوههای کلنگ گزلا میزند تا شاید این بار به جای اورانیوم شصتدرصدی، با این تاسیسات عمیق هستهای باجگیری سیاسی کند.
کلنگگزلا ستاره نوظهور برنامه هستهای ایران، نامی است که این روزها تمامی ماهوارههای بینالمللی به دنبالشاند و تعداد کلنگهایش را میشمارند.
جمهوری اسلامی تا ابد نمیتواند بر کلنگگزلا کلنگ بزند. روزی خواهد رسید که «مکان در حال ساخت» بدل به «مکان آماده بهرهبرداری» شود و با آغاز بهرهبرداری و نصب تجهیزات هستهای، در غیاب مسیری روشن برای دیپلماسی، باز جمهوری اسلامی مقابل چشمانش نابودی تاسیساتاش را خواهد دید و بار دیگر آسمان ایران را با پرواز جتهای جنگی خارجی زخم خواهد کرد.
شایان سمیعی درباره تأثیر صلح احتمالی حماس با اسرائیل بر سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی گفت: «جمهوری اسلامی بازنده قطعی اتمام جنگ در غزه است و باید بداند پس از این، بررسی و رسیدگی به وجود یا عدم وجود جمهوری اسلامی در دستور کار کشورهای بزرگ قرار میگیرد.»
حماس در واکنش به طرح صلح ترامپ اعلام کرد تنها در صورتی آن را میپذیرد که خلع سلاح نشود و اداره غزه به یک هیات فلسطینی مستقل سپرده شود.
ارزیابی منشه امیر، کارشناس امور خاورمیانه

نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در بیانیهای که شنبهشب منتشر کرد، توافق پیشنهادی دونالد ترامپ برای پایان جنگ غزه را «دستاوردی تاریخی و شخصی» توصیف کرد و گفت اگر حماس از خلع سلاح خودداری کند، اسرائیل آماده است «از طریق نظامی» وارد عمل شود.
نشریه اسرائیلی واینت در تحلیلی نوشت که نتانیاهو در سخنانی با لحنی انتخاباتی، از «هماهنگی کامل» خود با رئیسجمهوری آمریکا سخن گفت و تاکید کرد که مذاکرات پیشِ رو در مصر تنها چند روز طول خواهد کشید تا حماس نتواند زمان را به سود خود از دست دهد. او افزود: «در مرحله دوم این طرح، اسرائیل خواستار خلع سلاح کامل حماس و غیرنظامی شدن غزه خواهد بود. اگر این هدف از مسیر دیپلماتیک حاصل نشود، اسرائیل از اقدام نظامی استفاده خواهد کرد.»
نخستوزیر اسرائیل همچنین ادعا کرد تغییر موضع حماس نتیجه فشارهای نظامی و دیپلماتیک تلآویو است و گفت «هیچگاه از گروگانها دست نکشیدهام». او بازگشت گروگانها را «تقریباً قطعی» دانست، هرچند مذاکرات در شرمالشیخ هنوز آغاز نشده و احتمالاً با موانع زیادی مواجه خواهد شد.
مقامهای اسرائیلی در گفتوگو با واینت گفتند که ترامپ در ارائه طرح صلح خود «نتانیاهو را غافلگیر نکرده» و دو طرف «پیش از بیانیه عمومی ترامپ درباره پاسخ حماس، در هماهنگی کامل» بودهاند. با این حال، منابع دیگر در اسرائیل گفتهاند که نتانیاهو از اقدام ناگهانی آمریکا بیاطلاع بوده و واکنش مقامات اسرائیلی در کاخ سفید «گویای سردرگمی اولیه آنها» بوده است.
به گزارش واینت، دونالد ترامپ مصمم است با پایان دادن به جنگ غزه، این اقدام را به عنوان موفقیتی شخصی و دیپلماتیک معرفی کند و حتی آن را فرصتی برای کسب جایزه نوبل صلح میبیند. اما او همزمان با دو چالش عمده روبهرو است: نتانیاهو که همچنان از «پیروزی کامل» سخن میگوید و حملات را ادامه میدهد، و حماس که از خلع سلاح و واگذاری کنترل غزه سر باز میزند.
در همین حال، منابع دولتی اسرائیل میگویند دولت آماده پذیرش طرح صلح است، زیرا بازگشت تمام گروگانها طی ۷۲ ساعت را «دستاوردی بیسابقه» میدانند. یکی از مقامات به واینت گفت: «اگر در پایان این روند گروگانها آزاد شوند، هیچ توافقی بد نیست.»
به نوشته این وبسایت اسرائیلی، تیم سیاسی نتانیاهو معتقد است بازگشت گروگانها میتواند موقعیت سیاسی او را حتی در صورت خروج متحدان راستگرایش، از جمله بنگویر و اسموتریچ، تقویت کند. همزمان، دولت ترامپ انتظار دارد اسرائیل در مذاکرات آینده انعطاف بیشتری نشان دهد، اما اورشلیم تاکید دارد که گفتوگوها تنها باید بر اساس «شرایط اسرائیل» پیش برود.