وزیر آموزش و پرورش: اغلب دانشآموزان یک مدرسه در لرستان میخواهند دانشمند هستهای شوند



عبدالکریم بهجتپور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: «اگر امر به معروف، مودبانه و موقرانه و دلسوزانه صورت بگیرد موجب شقاق اجتماعی نیست. اما اگر این را تبدیل کنیم به اینکه باز پلیس بیاید و بگیرد و زندانی کند و هزینه برای نظام داشته باشد، اصلا به صلاح نیست.»
او افزود: «امر به معروف و نهی از منکر به معنی برخورد نیست. یعنی برخوردی که باعث انشقاق اجتماعی باشد و یا گسل اجتماعی ایجاد کند. اشتباه بزرگ همین است.»

اندیشکده «شورای آتلانتیک» در تحلیلی درباره احتمال توافق آمریکا با جمهوری اسلامی، نوشت وقتی دونالد ترامپ شخصا وارد عمل میشود، هر ناممکنی میتواند ممکن شود.
شورای آتلانتیک سهشنبه ۲۹ مهر در تحلیلی نوشت جنگ ۱۲ روزه، آتشبس اخیر میان اسرائیل و حماس و بهویژه افزایش انزوای جمهوری اسلامی در صحنه جهانی، پرسشهای تازهای را درباره امکان دستیابی به توافقی جدید میان واشینگتن و تهران مطرح کرده است.
آتشبس در غزه نشان داد که وقتی رییسجمهوری آمریکا شخصا وارد عمل میشود و از تمام نفوذ و تاکتیکهای خلاقانه مذاکره بهره میگیرد، آنچه ناممکن به نظر میرسد میتواند ممکن شود. با این حال، اسرائیلیها، فلسطینیها، آمریکاییها و کل منطقه هنوز راهی طولانی در پیش دارند تا اطمینان یابند درگیری دوباره شعلهور نخواهد شد.
به گفته این اندیشکده، ترامپ و تیمش میتوانند بر شتابی که آتشبس غزه ساخت تکیه کنند و تمرکز خود را بر توافق منطقهای گستردهتری از جمله با تهران بگذارند.
برای رسیدن به این هدف، دو مسیر کلی پیش روست: نخست، یک توافق مذاکرهشده که بتواند به حلوفصل بلندمدت منجر شود و دوم، یک آتشبس شکننده که هر از گاهی با درگیری نقض میشود.
شورای آتلانتیک تاکید کرد که هر دو مسیر، هم خطر دارند و هم فرصت.
سناریو نخست: «توافقی بزرگ و زیبا»
چنین «توافق بزرگ و زیبایی» احتمالا مستلزم آن است که آمریکا برای جمهوری اسلامی مسیری فراهم کند که شامل رفع تحریمها، ادغام در فرصتهای توسعه اقتصادی منطقه و همچنین تضمین در برابر حملهای دیگر از سوی اسرائیل باشد.
در این سناریو، آمریکا باید پیشنهادی ارائه دهد که برای تهران بهوضوح بهتر از گزینههای دیگر باشد.
جمهوری اسلامی میلیاردها دلار در برنامه هستهای خود هزینه کرده و آن را هم عامل بازدارنده در برابر حملات خارجی و هم مایه غرور ملی میداند.
جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه میکوشد از موج ملیگرایی برای تقویت موقعیت خود بهره ببرد.
در شرایطی که حزبالله و حماس تضعیف شدهاند، متحد سوریه از میان رفته و توان نظامی جمهوری اسلامی کاهش یافته، برنامه هستهای به مهمترین اهرم چانهزنی تهران بدل شده است.
برای موفقیت توافق، آمریکا باید اعتماد از دسترفته را بازسازی کند، تعهد دهد از توافق خارج نمیشود مگر در صورت نقض مشخص، و سازوکاری برای جلوگیری از حملات مجدد اسرائیل طراحی کند؛ در ازای آن تهران باید به توقف تسلیح نیروهای نیابتی و کنار گذاشتن برنامه مخفی سلاح هستهای خود متعهد شود.
برای جلب رضایت اسرائیل نیز آمریکا باید از اهرمهای تشویقی و فشار همزمان از جمله توافقهای دفاعی جدید و میانجیگری برای آتشبس با حوثیها بهره بگیرد.
با این حال، پیچیدگی مسائل و بیاعتمادی عمیق، تحقق چنین توافقی را دشوار میسازد و خطر اقدام نظامی مجدد اسرائیل هر لحظه وجود دارد.
سناریو دوم: دوره تعادل سمی و شکننده
در سناریو دوم، وضعیت به شکلی خطرناک پایدار میماند و نگرانیهای امنیتی آمریکا درباره برنامه هستهای ایران بیپاسخ میماند.
مذاکرات ممکن است ادامه یابند اما پیشرفتی واقعی حاصل نمیشود.
در این شرایط و در صورت عبور از خطوط قرمزی مانند ازسرگیری غنیسازی یا محدودکردن دسترسی بازرسان آژانس، احتمال حملات مجدد اسرائیل به ایران افزایش مییابد.
یک درگیری دیگر میتواند زرادخانه پدافندی آمریکا و اسرائیل را تحلیل بیرد و هزینههای اقتصادی و اجتماعی سنگینی برای اسرائیل در پی داشته باشد.
از سوی دیگر، واکنش تندتر جمهوری اسلامی، شکلگیری دوباره «شورای دفاع ملی» و تهدیدهای مستقیم رهبرانش نشان میدهد تهران خود را در وضعیت «جنگ نهفته» میبیند.
درگیری مجدد میتواند خطر تغییر حکومت در ایران و تشدید بیثباتی منطقه را بالا ببرد.
استمرار این وضعیت همچنین منافع تجاری آمریکا و ثبات خلیج فارس از امنیت کشتیرانی گرفته تا قیمت انرژی را تهدید میکند.
در نتیجه، این سناریو تداوم بحرانی است که در آن هیچکدام از طرفها پیروز نمیشوند.
چشمانداز راهحلی خلاقانه و برد-برد
اندیشکده شورای آتلانتیک یادآوری کرد یک توافق جامع، بهترین نتیجه ممکن برای همه طرفها خواهد بود، اما دستیابی و حفظ آن دشوار است؛ زیرا چنین توافقی نیازمند تمرکز دقیق، بازسازی اعتماد از دسترفته و کنار گذاشتن مواضع حداکثری از سوی جمهوری اسلامی، اسرائیل و آمریکاست.
اگر روند کنونی ادامه یابد، شرایط به سمت نوعی «تعادل سمی و شکننده» پیش خواهد رفت؛ وضعیتی که هر از گاهی با فورانهای تازهای از درگیری میان طرفها شکسته میشود، زیرا هر یک میکوشند خطوط قرمز خود را تحمیل کنندو همین، خطر تشدید درگیری و پیامدهای گستردهتر را افزایش میدهد.
با این حال، هنوز امیدی وجود دارد که ترامپ و مشاوران نزدیکش، بهویژه استیو ویتکاف و جرد کوشنر، با تکیه بر تجربه تجاری و مهارتشان در توافقسازیکه پیشتر با برقراری آتشبس میان اسرائیل و حماس پس از دو سال جنگ به نمایش گذاشتند بتوانند زمینه مصالحه را فراهم کنند و به راهحلی خلاقانه و برد-برد برسند.
شورای آتلانتیک تاکید کرد این راهحل میتواند مسیر تقابل را به سوی آیندهای امنتر و باثباتتر برای منطقه تغییر دهد.

مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، اعلام کرد جمهوری اسلامی از مجموعهای از تاکتیکها برای سرکوب مخالفان و منتقدان در خارج از کشور استفاده میکند. به گفته او، این تاکتیکها شامل «تهدید به مرگ، تلاش برای دزدی اطلاعات، کارزارهای تخریب و حملات سایبری» است.
ساتو افزود که زنان روزنامهنگار ایرانی، بهویژه آنهایی که هدف سرکوب فراملی قرار گرفتهاند، با «آزارهای خشن و جنسیتزده» مواجه هستند.
او توضیح داد که اعضای خانواده این افراد در داخل ایران نیز با پیامدهایی همچون بازجویی، مسدود شدن داراییها، اخراج از کار و بازداشت روبهرو میشوند.
به گفته این مقام سازمان ملل، سرکوب فراملی از سوی جمهوری اسلامی نقضکننده آزادیهای بنیادین است و حقوقی مانند آزادی بیان، آزادی رسانه، آزادی حرکت و حریم خصوصی را تهدید میکند.
مای ساتو گفت به همراه گروهی از کارشناسان سازمان ملل، در مرداد ۱۴۰۴ دو مکاتبه رسمی در مورد سرکوب فراملی، با تمرکز بر بیبیسی فارسی و ایراناینترنشنال به جمهوری اسلامی ارسال کرد که تهران سهشنبه رسما به این مکاتبات پاسخ داد و این پاسخ در وبسایت سازمان ملل منتشر شده است.
او همچنین با اشاره به تجربهاش از مصاحبه با فعالان و روزنامهنگاران افزود: «متوجه شدم که بسیاری از آنها تجربه سرکوب فراملی را عادی سازی کردهاند. وقتی از آنها میپرسیدم آیا هدف سرکوب فراملی قرار گرفتهاند، برخی پاسخ میدادند نه، اما وقتی بیشتر پرسوجو میکردم، مشخص میشد که بهطور مرتب هدف تهدید آنلاین، تلاش برای فیشینگ و حملات سایبری قرار میگیرند.
ساتو اشاره کرد: «آنچه برایشان امن تلقی میشد، از روی ضرورت بازتعریف شده بود و به نظر میرسید، عادیسازی این تهدیدها بخشی از راهبرد بقا برای ادامه فعالیتهای مهمشان باشد.»
او تاکید کرد: «ما باید این واقعیتها را به رسمیت بشناسیم و از کسانی که حقیقت را در برابر قدرت بیان میکنند، محافظت کنیم.»
اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه ایراناینترنشنال
کارشناسان سازمان ملل در نامه ۳۰ مرداد با اشاره به اطلاعات دریافتی درباره اقدامات سیستماتیک سرکوبگرانه جمهوری اسلامی ایران علیه شبکه ایراناینترنشنال و کارکنان آن در سراسر جهان از تابستان سال جاری نوشته بودند: به طور خاص، نگران جان و امنیت ۴۵خبرنگار و کارمند ایراناینترنشنال و ۳۱۵ تن از اعضای خانواده آنها در هفت کشور از جمله بریتانیا، آلمان، کانادا، آمریکا و ترکیه هستند.
در این نامه اضافه شده بود که به برخی از روزنامهنگاران تا ۹مرداد مهلت داده شده بود تا کار خود در ایران اینترنشنال متوقف کنند، و در غیر اینصورت آنها و اعضای خانوادههایشان با اعدام روبرو خواهند شد.
کارشناسان سازمان ملل از این موضوع ابراز نگرانی کرده بودند که این تهدیدها هر لحظه ممکن است عملی شوند.
این کارشناسان تاکید کرده بودند: مرحله جدید سرکوب جمهوری اسلامی، خانوادههای خبرنگاران ایران اینترنشنال در ایران را هدف قرار داده است.
به گفته آنان، اعضای خانواده خبرنگاران ایراناینترنشنال تحت بازجویی و تهدید به بازداشت یا مرگ قرار گرفتهاند و از آنها خواسته شده است که بستگان خود را وادار به قطع همکاری با این شبکه کنند یا بهعنوان خبرچین عمل کنند.
این نامه پس از آن انتشار یافت که ایراناینترنشنال ۱۴ مرداد در بیانیهای اعلام کرد در واکنش به تهدیدات فزاینده جمهوری اسلامی علیه خبرنگاران این شبکه و خانوادههای آنها، با ارسال درخواستی فوری به کارشناسان سازمان ملل متحد، خواستار اقدام علیه حکومت ایران شده است.
در این بیانیه به نقل از محمود عنایت، مدیر شبکه ایراناینترنشنال نوشته شده بود: «خبرنگاران ایراناینترنشنال، خانوادههای آنها در ایران و بستگانشان در خارج از کشور در معرض تهدید و آزار بیسابقهای قرار گرفتهاند؛ کارزاری سازمانیافته و بیسابقه که با هدف وادار کردن آنها به توقف فعالیت رسانهای در جریان است. صدها نفر از بستگان کارکنان ما در ایران با تهدید مستمر بازداشت و پیگرد قضایی مواجهاند، و اکنون بسیاری دیگر نیز با تهدید به مرگ روبهرو هستند.»
کمیته حمایت از روزنامهنگاران هم در ۱۷ مرداد در واکنش به تهدیدات جمهوری اسلامی علیه خانوادههای روزنامهنگاران شاغل در ایراناینترنشنال، بیبیسی فارسی و رادیو فردا، این اقدام را «گروگانگیری عاطفی» خواند و از حکومت ایران خواست به این رفتار خود پایان دهد.
تهدیدات جمهوری اسلامی علیه ایراناینترنشنال از زمان تاسیس این شبکه در سال ۲۰۱۷ آغاز شد و طیفی از اقدامات از جمله تهدید به قتل و ربایش، حملات فیزیکی، آزار و اذیت سایبری و هک، تخریب رسانهای در تریبونهای حکومتی، توقیف داراییها و قرار دادن نام ایراناینترنشنال در فهرست «گروههای تروریستی» را در بر میگیرد.
ناصر کنعانی سخنگوی وقت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ۱۴ آذر سال ۱۴۰۱ گفت: «اقدام ایران علیه این شبکه کاملا حقوقی و قانونی است.»
در ادامه تهدیدها علیه ایران اینترنشنال و خبرنگاران و کارکنان آن، مقامهای جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲ روزه، خبرنگاران ایراناینترنشنال را به «جاسوسی برای اسرائیل» متهم کردهاند.
همچنین در تیرماه، مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کرد که دامنه جرم «جاسوسی» را به فعالیتهای رسانهای و ارتباط با رسانههای خارجی گسترش میدهد.

عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان گفت: «بسیاری از کسانی که کشف حجاب میکنند، نمیدانند چه کسانی پشت این جریان هستند. اگر بدانند، چنین اقدامی نمیکنند. این جریان از سوی دستگاههای جاسوسی دشمن برنامهریزی شده است.»
او افزود: «اینکه برخی دستگاهها میگویند به ما ربطی ندارد و به مسئله حجاب کاری نداریم، فرار از مسئولیت است. بهویژه نسبت به برنامههای ترویج فرهنگ برهنگی که دشمن طراحی کرده، دستگاهها باید وارد عمل شوند و از جامعه صیانت کنند.»

روزنامه دیلی صباح در گزارشی تحلیلی درباره جنگ ۱۲ روزه نوشت آتشبسی که به این جنگ میان حکومت ایران و اسرائیل پایان داد، نه تنها ساختار تنشهای منطقهای را تغییر نداد بلکه جمهوری اسلامی و اسرائیل در هفتههای بعد از آن، خود را برای رویارویی احتمالی بعدی آماده کردند.
دیلی صباح سهشنبه ۲۹ مهر در این گزارش به نقل از ایال زمیر، فرمانده ارتش اسرائیل، نوشت جنگ با جمهوری اسلامی تمام نشده و تهران ظرفیت تولید موشک و زیرساختهای پرتاب متحرک را گسترش داده است.
این روزنامه تاکید کرد اینکه احتمال واقعی وقوع جنگ دوم چقدر است و هر طرف در آن مرحله چه اهدافی را دنبال خواهد کرد یا تا چه آستانههایی پیش خواهد رفت، همچنان نامشخص است.
تحلیل اسرائیل از وضعیت اجتماعی ایران
دیلی صباح نوشت در داخل ایران، پس از جنگ با اسرائیل، تمایل و اراده برای حرکت بهسوی توانمندی هستهای آشکارا افزایش یافت.
به نوشته این روزنامه، جمهوری اسلامی با استناد به ضرورت وجود امنیت ملی توانست قوانین سختگیرانهای را «به آسانی تصویب، دهها هزار پناهنده را اخراج و تدابیر امنیت داخلی فراگیری» را اجرا کند.
با این حال، به نوشته دیلی صباح، از دید اسرائیل تهدید جمهوری اسلامی همچنان جدی است و هرچند توان هستهای ایران تا حدی کاهش یافته اما بازسازی توان موشکی آن همچنان باقدرت ادامه دارد و بنابراین احتمال جنگ دوم کم نیست.
اهداف اسرائیل در جنگ بعدی
دیلی صباح در گزارش خود همچنین اضافه کرد در صورت وقوع جنگ دوم، اهداف اسرائیل احتمالا شامل سامانههای موشکی متحرک و زیرساختهای مهم جمهوری اسلامی خواهد بود.
به نوشته این روزنامه، اسرائیل ممکن است به مراکز رهبری در ایران نیز حمله کند و زیرساختهای حیاتی مانند شبکه برق را هدف بگیرد، اما: «سقوط کامل جمهوری اسلامی و فروپاشی آن به نظر بعید میرسد.»
این روزنامه نتیجهگیری کرد که تنها «مداخله نظامی گسترده به رهبری آمریکا» ممکن است معادله را تغییر دهد.
بر اساس این تحلیل، چنین اقدامی با مخالفت قدرتهای منطقهای مانند ترکیه روبهرو میشود چرا که این درگیری و جنگ احتمالی، میتواند ثبات منطقه را به خطر بیندازد.