یکسال پس از اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دیگر فرماندهان نظامی که آمریکا را تهدید میکردند زنده نیستند، مکانیسم ماشه فعال شده و علی خامنهای هم به مذاکرهای تن داد که آن را «غیر شرافتمندانه» میخواند. هنوز ۳ سال از ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده است.
مجتبی زارعی، نماینده تهران در مجلس، در واکنش به پیروزی زهران ممدانی بهعنوان شهردار نیویورک، در حساب ایکس خود نوشت: «زنده باد زهران ممدانی و مرگ بر نتانیاهو». او افزود: «با شهردار شدن زهران ممدانی، جهان یکقدم به دستگیری شریک جنایتکار ترامپ، نتانیاهو، نزدیک شده است.»
ایالات متحده موشک بالستیک قارهپیمای «مینتمن-۳» را در چارچوب برنامهای آزمایشی پرتاب کرد. این اقدام در پی دستور دونالد ترامپ برای ازسرگیری آزمایش تسلیحات هستهای آمریکا انجام شد.
نشریه نیویورکپست چهارشنبه ۱۴ آبان گزارش داد نیروی هوایی آمریکا این موشک را از پایگاه واندنبرگ در ایالت کالیفرنیا پرتاب کرد و این آزمایش بدون هیچ مشکلی انجام شد.
این موشک غیرمسلح در نزدیکی سایت آزمایش دفاع موشکی بالستیک رونالد ریگان در جزایر مارشال در اقیانوس آرام، با فاصلهای در حدود ۶ هزار و ۸۰۰ کیلومتر، فرود آمد.
این آزمایش که از چند ماه پیش برنامهریزی شده بود، پس از آن مورد توجه قرار گرفت که ترامپ هفته گذشته به ارتش آمریکا دستور داد نخستین آزمایش تسلیحات هستهای این کشور در بیش از سه دهه اخیر انجام شود.
نیویورک پست در ادامه گزارش خود نوشت موشک مینتمن-۳ از جمله سلاحهای بازدارنده هستهای ایالات متحده است و تنها در پاسخ به حمله هستهای از سوی یک کشور متخاصم شلیک میشود.
نشریه نیوزویک نیز به نقل از مقامات ارتش ایالات متحده گزارش داد آزمایش موشک مینتمن-۳ که میتواند تا سه کلاهک هستهای را حمل کند، «اطمینان، آمادگی و دقت» ناوگان موشکهای بالستیک قارهپیمای این کشور را تایید کرد.
این آزمایش در شرایطی انجام شد که آمریکا روند نوسازی زرادخانه موشکهای بالستیک قارهپیمای خود را آغاز کرده است.
قرار است موشک جدید «سِنتینل» جایگزین سامانه قدیمی مینتمن-۳ شود که از سال ۱۹۷۰ تاکنون بخشی از توان هستهای ایالات متحده بوده است.
در حال حاضر، ۴۰۰ موشک بالستیک قارهپیمای مینتمن-۳ مجهز به کلاهک هستهای در سیلوهای مستقر در ایالتهای کلرادو، مونتانا، نبراسکا، داکوتای شمالی و وایومینگ نگهداری میشوند
مینتمن-۳ میتواند با سرعتی حدود ۲۴ هزار کیلومتر در ساعت، مسافتی معادل ۹ هزار و ۶۶۰ کیلومتر را طی کند.
ارتش ایالات متحده مردادماه ۱۴۰۱ نیز یک موشک مینتمن-۳ با قابلیت حمل کلاهک هستهای را آزمایش کرده بود.
همزمان با آزمایش موشک مینتمن-۳، ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، به مقامهای ارشد این کشور دستور داد طرحهایی را در پاسخ به اقدام احتمالی آمریکا برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای تهیه کنند.
پوتین ۱۴ آبان در دیدار با مقامهای ارشد روسیه تاکید کرد کرملین همواره به تعهدات خود در چارچوب پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای پایبند بوده است، اما در صورتی که آمریکا یا هر کشور دارای سلاح هستهای آزمایشی انجام دهد، مسکو نیز دست به اقدام متقابل خواهد زد.
روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تاکنون آزمایش هستهای انجام نداده است. آخرین آزمایش هستهای شوروی در سال ۱۹۹۰، ایالات متحده در سال ۱۹۹۲ و چین در سال ۱۹۹۶ صورت گرفت.
ترامپ هشتم آبان به وزارت جنگ ایالات متحده دستور داد پس از ۳۳ سال وقفه، «بلافاصله» آزمایشهای هستهای را از سر بگیرد.
او در پیامی در شبکه اجتماعی تروث سوشال، دلیل این تصمیم را «آزمایش سایر کشورها» عنوان کرد.
تصمیم ترامپ واکنشهای متفاوتی را در عرصه سیاسی ایالات متحده برانگیخته است؛ جمهوریخواهان آن را نمادی از «اقتدار آمریکا» میدانند، در حالی که دموکراتها آن را اقدامی «پرهزینه و خطرناک» توصیف میکنند.
نیوزویک در گزارشی با اشاره به افزایش تنش میان کاراکاس و واشینگتن نوشت پهپادهایی که ونزوئلا از جمهوری اسلامی درخواست کرده است میتوانند چند پایگاه نظامی آمریکا در منطقه کارائیب را در تیررس حمله ونزوئلا قرار دهند.
روزنامه واشینگتنپست پیشتر گزارش داده بود که رامون سلستینو ولاسکز، وزیر حملونقل ونزوئلا، به یکی از مقامهای جمهوری اسلامی گفته است که کاراکاس به پهپادهایی با برد هزار کیلومتر و تجهیزاتی همچون سامانه جنگ الکترونیک و «تجهیزات شناسایی غیرفعال» نیاز دارد. این اطلاعات از اسناد داخلی دولت آمریکا استخراج شده است.
در گزارشها اشاره نشده که ونزوئلا چه نوع پهپادی درخواست کرده است. کارشناسان احتمال میدهند کاراکاس بهدنبال پهپادهای شناسایی دوربرد یا پهپادهای انتحاری یکطرفه باشد.
فابیان هینتس، کارشناس پهپادهای ایرانی در اندیشکده موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، گفت: «ایران مجموعهای غنی از سیستمها دارد که میتواند به ونزوئلا عرضه کند.»
بهسختی میتوان گفت زرادخانه پهپادهای ونزوئلا تا چه حد شامل تجهیزات ایرانی است، اما گفته میشود این کشور نسخهای اولیه از پهپاد شناسایی مهاجر-۲ را در اختیار دارد. احتمال دارد کاراکاس همچنین مدل پیشرفتهتر مهاجر-۶ را نیز تهیه کرده باشد که مشابه «بیرقدار تیبی۲» است.
هینتس افزود ونزوئلا ممکن است چند نوع پهپاد دیگر با قطعات ایرانی نیز در زرادخانه خود داشته باشد. به گفته او، برخی از مدلهای پهپاد شاهد ایران از جمله شاهد-۱۳۱، بردی بیش از ۶۰۰ مایل دارند و روسیه از آنها در جنگ اوکراین استفاده کرده است.
نیوزویک اشاره کرد که پایگاههای نظامی آمریکا در فاصله ۶۰۰ مایلی ساحل ونزوئلا قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در تیررس پهپادها هستند.
در منطقه کارائیب، نیروهای آمریکا چند پایگاه در پورتوریکو دارند؛ از جمله پایگاه ارتش فورت بوکانان، مرکز آموزش مشترک کمپ سانتیاگو و پایگاه هوایی مونیز که به فرودگاه بینالمللی لوئیس مونوز مارین متصل است. در اواسط سپتامبر، جنگندههای «اف۳۵» در ایستگاه نیروی دریایی روزولت رودز، در شرق پورتوریکو، فرود آمدند.
بهگزارش رویترز، آمریکا در حال گسترش تاسیسات نظامی خود در منطقه است و توان فرود و برخاست در پایگاه روزولت رودز و دو فرودگاه دیگر در پورتوریکو و جزیره سنتکروی را ارتقا میدهد. هر دو این نقاط در حدود ۵۰۰ مایل از ونزوئلا فاصله دارند.
پایگاه دریایی گوانتانامو در جنوب کوبا و فرودگاههای آروبا و کوراسائو نیز در برد احتمالی پهپادهای ونزوئلا قرار دارند.
تحلیلگران میگویند ونزوئلا از حضور گسترده نیروهای نظامی آمریکا در جنوب کارائیب و حملات واشینگتن به قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در نزدیکی سواحلش نگران است. با این حال، ارتش ونزوئلا که بر تجهیزات روسی، چینی و ایرانی تکیه دارد، عمدتا بر دفاع از حاکمیت ملی متمرکز است و برای عملیات برونمرزی مناسب نیست.
پیشتر روزنامه آمریکایی میامی هرالد گزارش داده بود که افزایش تنش نظامی میان ونزوئلا و ایالات متحده، ابعاد همکاری کاراکاس و تهران را پررنگتر کرده و ونزوئلا با همکاری جمهوری اسلامی، زرادخانهای متنوع از پهپادها ساخته است.
به نوشته میامی هرالد، ونزوئلا نخستین کشور در آمریکای جنوبی است که از پهپادهای مسلح استفاده میکند؛ تحول مهمی که نتیجه نزدیک به دو دهه همکاری مستمر با تهران است.
بر اساس این گزارش، ونزوئلا طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵ از کشوری بدون توان پهپادی به کشوری دارای زرادخانهای متنوع از پهپادها برای شناسایی، دیدهبانی و رزم تبدیل شده است.
این جهش حاصل برنامهای محرمانه بوده است که از زمان هوگو چاوز، رییسجمهوری سابق و از دنیا رفته این کشور آغاز شد و با قراردادی ۲۸ میلیون دلاری و ارسال کیتهای مونتاژ «مهاجر-۲» از ایران، کلید خورد.
ونزوئلا چه پهپادهایی دارد؟
ونزوئلا در دو دهه گذشته زرادخانهای متنوع از پهپادها ساخته است.
بر اساس گزارش میامی هرالد، «آرپیا-۱» بر پایه مهاجر-۲ ایرانی طراحی و در داخل مونتاژ شده است.
این پهپاد برای گشتزنی مرزی و پایش زیرساختها بهکار میرود.
«آنتونیو خوزه دِ سوکره-۱۰۰» با حمایت ایران مدرنسازی شده و قابلیت شناسایی آنی و حملات دقیق با مهمات هدایتشونده روسی دارد.
مدل پیشرفتهتر آن، «سوکره-۲۰۰»، رادارگریز و چندمنظوره است و هنوز در مرحله آزمایشی قرار دارد.
«مهاجر-۶» ایرانی از سال ۲۰۲۰ وارد خدمت شده و برای شناسایی و حمله با موشکهای قائم استفاده میشود.
«اورلان-۱۰» روسی نیز از همان سال در اختیار ونزوئلا قرار گرفته و برای شناسایی تاکتیکی و تصحیح آتش توپخانه به کار میرود.
به نوشته میامی هرالد، ونزوئلا همچنین پروژه آزمایشی «گاویلان» را برای شناسایی سبک و آموزش، اجرا کرده است.
آخرین نمونه، «زامورا وی-۱» است؛ پهپادی انتحاری بر پایه شاهد-۱۳۶ ایران که پس از یافتن هدف به آن برخورد میکند و منفجر میشود.
شرکت امنیت سایبری «پروفپوینت» در گزارشی جدید اعلام کرد که یک عملیات جاسوسی سایبری مرتبط با جمهوری اسلامی، همزمان با افزایش تنشها میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، بین ماههای ژوئن و اوت ۲۰۲۵، دانشگاهیان و کارشناسان سیاست خارجی متمرکز بر ایران را هدف قرار داده بود.
بر اساس این گزارش، این گروه سایبری مرتبط با جمهوری اسلامی که با نام «مار لکهدار ناشناخته» شناسایی شده، یک کارزار «پیشرفته و بیسابقه» است که در آن مهاجمان از روشهای فریب اجتماعی و حملات فیشینگ برای دسترسی به اطلاعات ورود پژوهشگران فعال در حوزه ایران و فعالیتهای منطقهای آن استفاده کردهاند.
به گفته ساهر نعمان، پژوهشگر امنیتی پروفپوینت، مهاجمان از طعمههایی با موضوعات سیاسی داخلی ایران، از جمله تغییرات اجتماعی و بررسی روند نظامیسازی سپاه پاسداران، برای فریب قربانیان استفاده کردهاند.
کارشناسان گفتند مهاجمان از پیامهای ایمیلی حاوی پیوندهای مخرب استفاده کردهاند تا قربانیان را به دانلود فایل نصبکنندهای ترغیب کنند که در ظاهر برنامه «مایکروسافت تیمز» بوده اما در واقع نرمافزار نظارت از راه دور «پیدیکیو کانکترا» نصب میکرده است.
پروفپوینت افزود که در برخی موارد، هکرها با جعل هویت چهرههای شناختهشده سیاست خارجی آمریکا و اندیشکدههایی مانند موسسه بروکینگز و موسسه واشینگتن، تلاش کردهاند پیامهای خود را معتبرتر جلوه دهند و احتمال موفقیت حملات را افزایش دهند.
در پی جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، موسسه گمان (گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان) با انتشار نتایج نظرسنجی تازهای، تصویری کمسابقه از دیدگاههای شهروندان ایرانی درباره این درگیری، ابعاد نظامی آن، مواضع داخلی و خارجی و آینده جمهوری اسلامی ارائه کرد.
گزارش موسسه گمان از نظرسنجی اخیر خود که با مشارکت بیش از ۳۰ هزار نفر انجام شد، نشان میدهد اکثریت قاطع مردم ایران با سیاستها و عملکرد جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل مخالف هستند.
این نظرسنجی آنلاین در بازه زمانی دوم تا ششم مهر ۱۴۰۴ انجام شد.
اقبال به ایراناینترنشنال
بر اساس دادههای این نظرسنجی، شبکههای اجتماعی (مانند تلگرام، اینستاگرام و ایکس) منبع اصلی مردم برای اطلاع از اخبار در زمان جنگ بود و بیش از نیمی از جامعه (۵۱ درصد) از این طریق اخبار جنگ را دریافت کردند.
همچنین ۴۳ درصد جامعه از شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال برای کسب اخبار جنگ استفاده کردند. این در حالی است که حدود ۲۷ درصد اخبار جنگ را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و حدود ۹ درصد هم از شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی پیگیری کردند.
پیروز جنگ که بود؟
بیش از نیمی از جامعه هدف (۵۱ درصد) بر این باورند که اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه به اهداف خود رسید.
در مقابل، ۱۶ درصد مشارکتکنندگان جمهوری اسلامی را موفقتر ارزیابی کردند و ۱۹ درصد هر دو طرف را ناکام دانستند.
مذاکره مستقیم با آمریکا
حدود ۶۲ درصد جامعه موافق این امر هستند که «حکومت ایران باید برای حل اختلافات، بهطور مستقیم با آمریکا مذاکره کند»، در حالی که ۲۲ درصد با مذاکره مستقیم میان تهران و واشینگتن مخالفند.
عملکرد رهبر جمهوری اسلامی
بر اساس این نظرسنجی، ۲۷ درصد جامعه عملکرد عملکرد رهبر جمهوری اسلامی در این جنگ را مثبت و ۵۸ درصد عملکرد او را منفی ارزیابی کردند.
این یافتهها نشان میدهد تصویر ارائهشده از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی از جامعه ایران در خصوص حمایت از سیاستهای علی خامنهای با واقعیت افکار عمومی همخوانی ندارد.
مداخله ترامپ در پایان جنگ
بر اساس این نظرسنجی، ۶۲ درصد جامعه معتقدند «مداخله ترامپ نقش اصلی را در پایان جنگ ۱۲ روزه و برقراری آتش بس داشت»، در حالی که ۲۲ درصد با این گزاره مخالف هستند.
مقصر شروع جنگ
حدود ۴۴ درصد جامعه جمهوری اسلامی را مسئول شروع جنگ خواندند، در حالی که ۳۳ درصد اسرائیل را مسئول آغاز جنگ معرفی کردند و ۱۶ درصد هر دو طرف را به یک اندازه مقصر دانستند.
چشمپوشی از شعار نابودی اسرائیل
دادهها حاکی از آن است که اکثریت قاطع جامعه (۶۹ درصد) بر این باورند که «جمهوری اسلامی باید از شعار نابودی اسرائیل دست بردارد» و ۲۰ درصد با این خواسته مخالفند.
نگرش مردم به آمریکا و اسرائیل
بر اساس این نظرسنجی، در پیوند با نگرش مثبت و منفی ایرانیان به دیگر کشورها، مردم ایران بیشترین نگرش مثبت (۵۳ درصد) و کمترین نگرش منفی (۳۷ درصد) را به آمریکا دارند.
اسرائیل هم با ۳۹ درصد نظر مثبت و ۴۸ درصد نظر منفی در جایگاه دوم محبوبیت در میان مردم ایران قرار دارد. در میان هشت کشوری که در این نظرسنجی درباره آنها پرسیده شده، بیشترین نگرش منفی ایرانیان به ترتیب به روسیه با ۶۸ درصد و انگلیس با ۶۵ درصد بوده است.
جنگ مردم ایران یا جنگ جمهوری اسلامی؟
نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که ۶۳ درصد از پاسخدهندگان جنگ ۱۲ روزه را «درگیری میان اسرائیل و حکومت ایران، نه مردم ایران» توصیف کردند، در حالی که ۳۰ درصد با این دیدگاه مخالفت داشتند.
همچنین یکسوم از شرکتکنندگان (۳۳ درصد) این جنگ را «ملی و میهنی» دانستند، اما بیش از نیمی از جامعه (۵۲ درصد) با چنین تفسیری مخالف بودند.
برنامه هستهای جمهوری اسلامی
حدود نیمی از پاسخدهندگان (۴۷ درصد) معتقدند برای جلوگیری از وقوع جنگی دیگر، حکومت ایران باید برنامه غنیسازی اورانیوم را متوقف کند؛ در حالی که ۳۶ درصد با توقف غنیسازی مخالف هستند.
همچنین در موضوع دستیابی به سلاح اتمی، ۴۹ درصد از شرکتکنندگان با ساخت سلاح هستهای از سوی حکومت ایران مخالفت کردهاند، در مقابل ۳۶ درصد خواهان تولید آن هستند و ۱۵ درصد نیز در این زمینه نظر مشخصی ابراز نکردهاند.
وقوع مجدد جنگ
در پاسخ به پرسشی درباره احتمال وقوع رویارویی مشابه جنگ ۱۲ روزه، ۳۴ درصد از شرکتکنندگان احتمال آغاز چنین نبردی را «بسیار زیاد» و ۲۶ درصد آن را «تا حدی زیاد» ارزیابی کردند.
در مقابل، ۱۴ درصد احتمال بروز جنگی دیگر را «کم» و ۸ درصد آن را «بسیار کم» دانستند.
بحران تامین آب و برق و تحریمهای بینالمللی
اکثریت قاطع جامعه یعنی ۷۵ درصد مردم، «ناکارآمدی و ضعف مدیریت حکومت» را علت اصلی مشکل کم آبی و بیبرقی میدانند و در مقابل ۱۴ درصد «عوامل طبیعی» و تنها ۴ درصد «تحریمهای بینالمللی» را عامل این وضعیت تلقی می کنند.
در واکنش به بازگشت تحریمهای بینالمللی در نتیجه فعالسازی مکانیسم ماشه هم ۵۶ درصد جامعه «خیلی نگران» و ۱۹ درصد «تا حدی نگران» تاثیر این تحریمها بر اقتصاد خانواده خود هستند. در مقابل ۲۱ درصد باقیمانده اعلام کردهاند «چندان نگران» یا «اصلا نگران» تاثیر این مساله بر وضعیت اقتصادی حانوادهاشان نیستند.
براندازی جمهوری اسلامی
طبق دادههای این پیمایش، میزان گرایش به «براندازی نظام جمهوری اسلامی» نسبت به سال گذشته ۶ درصد افزایش یافته است. در مقابل، سهم گرایش به «تحولات ساختاری و گذار» ۳ درصد کاهش داشته است.
میزان حمایت از گرایشهای موسوم به «اصلاحطلبی» و «اصولگرایی» نسبت به سال گذشته تغییر قابل توجهی نداشته است.
این نظرسنجی با حضور ۳۰٬۳۷۲ پاسخدهنده ایرانی «باسواد ۱۵ ساله و بالاتر ساکن ایران» انجام شد.
۱۴ آبان، برابر پنجم ماه میلادی نوامبر، سالروز پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۴ ایالات متحده است. وقتی او سال ۱۴۰۳ به کاخ سفید بازگشت، مقامهای رسمی در جمهوری اسلامی واکنشهای محتاطانهای نشان دادند. خامنهای که در دور پیشین ریاست جمهوری ترامپ، به فاصلهای کوتاه به پیروزی او واکنش نشان داد، این بار سکوت کرد.
مسعود پزشکیان، رییس تازه دولت در جمهوری اسلامی، ۱۷ آبان ۱۴۰۳، در گردهمایی مسئولان «ستاد امید» گفت: «برای ما هرگز تفاوتی ندارد که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده است.»
با اینحال او با احتیاط افزود: «ما در توسعه روابط خود با دیگر کشورها به هیچ عنوان نگاه بسته و محدودی نخواهیم داشت.»
اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه و فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت جمهوری اسلامی، نیز مواضع مشابهی اتخاذ کردند.
حسین سلامی، فرمانده کل کشته شده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عدم موفقیت دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا را نتیجه حمایت آنها از اسرائیل دانست و گفت: «دموکراتها همان کسانی بودند که جنگ فلسطین را با همه توان مورد حمایت قرار دادند و مردم آمریکا به آنها رای ندادند.»
او گفت: «مقاومت غزه حتی میتواند دولت جنگافروز آمریکا را تغییر دهد.»
نمایندگان مجلس شورای اسلامی و امامان جمعه نیز در مصاحبهها و خطبههای خود تاکید داشتند پیروزی ترامپ تغییر چندانی در روابط خارجی ایجاد نخواهد کرد و بازگشت او به کاخ سفید، در ایران تاثیر خاصی نخواهد گذاشت.
اولین ضربه: فرمان بازگشت فشار حداکثری
۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در حالی که جمهوری اسلامی خود را برای جشن حکومتی ۲۲ بهمن آماده میکرد، دونالد ترامپ در یکی از اولین فرمانهای اجرایی خود، دستور داد کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی دوباره فعال شود.
قیمت دلار بلافاصله پس از صدور فرمان اجرایی ترامپ کمی در بازار ایران افزایش یافت، این افزایش ادامه داشت تا آنکه، ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، کمی پیش از اعلام خبر ارسال نامه او به رهبر جمهوری اسلامی، قیمت دلار تا ۸۸ هزار تومان افزایش یافت. اکنون یک سال پس از پیروزی او، قیمت دلار در بازار آزاد ایران حدود ۴۰ هزار تومان افزایش داشته است.
پس از فرمان اجرایی ترامپ، خامنهای ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ با اشاره به تجربه برجام، گفت: «همین شخصی که الان سر کار است [ترامپ] معاهده را پاره کرد.»
خامنهای در همین سخنرانی گفت: «با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد، مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.»
دومین ضربه: ارسال نامه
حدود یک ماه پس از سخنرانی خامنهای، در حالی که دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در ایران بر سر مواجهه با رییسجمهوری جدید ایالات متحده بحث میکردند، ترامپ در یک گفتوگوی تلویزیونی که جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ بخشهایی از آن منتشر شد، اعلام کرد نامهای به خامنهای ارسال کرده و در آن پیشنهاد مذاکره داده است.
ترامپ همان زمان تاکید کرد میتوان توافقی انجام داد که «به همان اندازه خوب باشد که گویی شما از نظر نظامی پیروز شدهاید.»
در آن زمان مقامات جمهوری اسلامی دریافت نامه را تکذیب کردند و خبرگزاریهای رسمی اعلام خبر ارسال نامه و احتمال جنگ را «جنگ روانی» ترامپ توصیف کردند.
سومین ضربه: پذیرش مذاکره «غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه»
در حالی که خامنهای صراحتا گفته بود مذاکره با دولتی که ترامپ در راس آن است، «هوشمندانه و شرافتمندانه» نیست، پس از اعلام خبر ارسال نامه و تهدید او به وقوع جنگ، جمهوری اسلامی خبر داد با آمریکا مذاکره خواهد کرد، هرچند مقامات جمهوری اسلامی تاکید داشتند مذاکره مستقیم انجام نمیدهند.
شهریور ۱۴۰۴ روشن شد که طرح حمله آمریکا به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، از همان زمان ارسال نامه ترامپ ریخته شده بود. ۲۶ شهریور، فرمانده عملیات نظامی آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲ روزه، در گفتوگو با فاکسنیوز تاکید کرد زمانی که دونالد ترامپ خط قرمزی با مهلت ۶۰ روزه برای روشن شدن وضعیت برنامه هستهای تهران ترسیم کرد، بمبافکنهای آمریکایی بلافاصله آماده اجرای نقشه شدند.
پذیرش مذاکره با آمریکا تصویر «انقلابی» رهبر جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار داد، مذاکراتی که در نهایت نیز به نتیجه نرسید.
چهارمین ضربه: شبیخون جمعه شب
در حالی که مقامات جمهوری اسلامی آماده دور جدیدی از مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا بودند، بامداد جمعه ۲۳ خرداد، تهران آماج حملات هوایی شد. حملاتی که آخرین بار در جریان جنگ ۸ ساله ایران و عراق مشابه آن دیده شده بود.
اینبار سایت های نظامی دور افتاده هدف قرار نگرفتند، حملات چیزی شبیه خرابکاری در سایتهای نظامی نبود. به طور علنی جنگندههای اسرائیلی وارد آسمان ایران شدند و با موشک، خانه فرماندهان بلندپایه نظامی جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند.
جنگی که ۱۲ روز به طول انجامید و طی آن، تمامی زنجیره فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی از هم پاشید. تقریبا تمامی پایگاههای موشکی اصلی جمهوری اسلامی در حملات هدف قرار گرفت و علاوه بر آن، اسرائیل با هدف قرار دادن سایتهای حیاتی نظیر سایت شاهرود و گرمسار، زنجیره تولید موشکهای سپاه پاسداران را فلج کرد.
ترامپ قاطعانه از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی حمایت کرد. نه تنها از اسرائیل حمایت کرد، بلکه با صدور فرمان حمله به سایتهای اتمی به خصوص فردو که اسرائیل تجهیزات مورد نیاز آن را نداشت، عملا وارد عملیات نظامی نیز شد. عملیاتی که اکنون میدانیم برنامه آن از زمان ارسال نامه به رهبر جمهوری اسلامی چیده شده بود. بعدها ترامپ درباره آن حمله گفت با نابودی برنامه هستهای، «گردنکلفتی» جمهوری اسلامی در خاورمیانه به پایان رسید.
تمسخر چهره خامنهای در پناهگاه/ ششم تیر ۱۴۰۴
پنجمین ضربه: تمسخر خامنهای
ششم تیر، زمانی که خامنهای مدتی پس از آتشبس از مکانی نامعلوم در پیامی ویدئویی، خود را پیروز جنگ ۱۲ روزه خواند، ترامپ در اقدامی بیسابقه، در یک رویداد رسمی، با تقلید حالت چهره خامنهای که نسبت به قبل از جنگ دچار تغییر شده، گفت: «باید حقیقت را بگویی. بهشدت شکست خوردی.» او اضافه کرد: «من دقیقا میدانستم که او کجا پناه گرفته است و نگذاشتم اسرائیل یا نیروهای مسلح ایالات متحده به زندگی او پایان دهند. من او را از یک مرگ بسیار زشت و ننگین نجات دادم و او مجبور نیست بگوید: متشکرم، رییسجمهوری ترامپ!»
روسای جمهوری نظیر باراک اوباما در آمریکا، اگرچه در جریان مذاکرات، علیه جمهوری اسلامی و رهبر آن سخن گفته بودند، اما همواره نسبت به جایگاه «مذهبی» او با نوعی احترام برخورد میکردند. صدور «فتوای» منع تولید سلاح هستهای در مصاحبههای مقامات دولتی اوباما، به عنوان یکی از دلایل توجیه توافق با جمهوری اسلامی مطرح میشد.
ششمین ضربه: مکانیسم ماشه
با حمایت ایالات متحده، ششم شهریور، تنها کمی پیش از اتمام مهلت فعال کردن مکانیسم ماشه، فرانسه، آلمان و بریتانیا، سه کشور اروپایی در نامهای به شورای امنیت روند ۳۰ روزه سازوکار مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل را فعال کردند.
جمهوری اسلامی ۱۰ سال قبل، با پذیرش برجام و از بین بردن بخش بزرگی از برنامه هستهای خود، امیدوار بود پس از ۱۰ سال که موعد آن در مهر ماه ۱۴۰۴ فرا میرسید، برای همیشه از تحریمهای بینالمللی رها شود. اما دقیقا یک ماه پیش از آن، تمام آن ۱۰ سال بدون هیچ دستاوردی از بین رفت و تمام تحریمها بازگشتند.
هفتمین ضربه: تحقیر در نیویورک
از ابتدای شهریور، موضوع سفر هیات سیاسی جمهوری اسلامی به نیویورک برای شرکت در مجمع سالانه سازمان ملل متحد مطرح شد. در سالهای قبل، حضور هیات پرشمار جمهوری اسلامی در نیویورک همواره مورد توجه منتقدان قرار میگرفت. گردش همراهان مقامات سیاسی در نیویورک و خرید آنها در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در شبکههای اجتماعی مورد توجه بود. کار بهجایی کشید که اعضای این هیات در نیویورک به خبرنگاران به صورت فیزیکی حمله کردند.
اما سفر سال ۱۴۰۴ متفاوت بود. ۱۳ شهریور، آسوشیتدپرس گزارش داد وزارت امور خارجه ایالات متحده در حال بررسی محدودیتهای ویژهای برای سفر هیات جمهوری اسلامی به سازمان ملل است. این محدودیتها امکان تردد مقامهای جمهوری اسلامی به خارج از نیویورک و خرید از فروشگاههای عمدهفروشی را شامل میشد.
در حالی که اخباری منتشر شد که نشان میداد آمریکا تعداد زیادی از درخواستهای ویزای هیات همراه رئیس جمهور ایران را رد کرده است، ۳۱ شهریور وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار یک بیانیه مطبوعاتی با تاییداعمال محدودیت هیات اعزامی جمهوری اسلامی، نوشت: «در حالی که مردم ایران در فقر به سر میبرند و با کمبود شدید آب و برق و زیرساختهای در حال فروپاشی مواجهند، ما اجازه نخواهیم داد که حکومت ایران به کارگزاران خود امکان دهد در نیویورک خرید و ولخرجی کنند.»
انتشار چنین بیانیهای از سوی وزارت امورخارجه آمریکا بیسابقه بود.
هنوز ۳ سال باقی مانده است
اگرچه هنوز یکسال نشده که ترامپ رسما ریاست جمهوری آمریکا را به عهده گرفته است، اما دیگر برنامه اتمی جمهوری اسلامی به شکلی که تا پیش از ۲۳ خرداد وجود داشت، وجود ندارد. جایگاه خامنهای با تن دادن به مذاکره با دولتی که ریاست آن را ترامپ به عهده دارد، شخصی که رسانههای حامی خامنهای او را «قاتل قاسم سلیمانی» مینامیدند، تا حدی بین هواداران او تضعیف شده است. خامنهای، شخصی که روزگاری «فتوای» ممنوعیت ساخت سلاح هستهای او، به عنوان «مرجع دینی» در گفتوگوهای دولتمردان آمریکایی مورد استناد قرار میگرفت، از سوی رییسجمهوری ایالات متحده به تمسخر گرفته شد. آمریکا به طور رسمی، نه نیابتی، یا خرابکارانه، به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمله کرد و فرماندهان و مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی، هنوز سایه سنگین جنگ را بر سر خود احساس میکنند.
و اینهمه در حالی است که هنوز ۳ سال دیگر از ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده است.