هوش مصنوعی و اقتصاد نیت؛ آیندهای که ماشینها تصمیمات انسانها را هدایت میکنند
پژوهشگران دانشگاه کمبریج در گزارشی تازه اعلام کردند که عصر جدیدی از حکمرانی هوش مصنوعی در راه است که در آن، نه تنها توجه ما، بلکه نیتها و تصمیمگیریهایمان نیز به کالایی برای خرید و فروش تبدیل خواهدشد
به گزارش گاردین این پژوهش که در مرکز لورهولم برای آینده هوش مصنوعی انجام شده، از ظهور پدیدهای به نام «اقتصاد نیت» خبر میدهد که میتواند از انتخاب یک فیلم ساده تا رای ما در انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد.
اقتصاد توجه، درک مفهوم و عملکرد فعلی
به گفته دکتر جانی پن، مورخ فناوری در مرکز لورهولم کمبریج، برای دههها، جلب توجه کاربران به عنوان سرمایه اصلی دنیای اینترنت بودهاست.
به گفته او، شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام با این سرمایه کار میکنند، آنها کاربران را ساعتها در پلتفرمهای خود نگه میدارند و در این زمان، تبلیغات مختلف را به آنها نشان میدهند. تبلیغکنندگان هم برای خرید این توجه دو راه دارند یا در مزایدههای آنی شرکت میکنند تا تبلیغشان همان لحظه نمایش دادهشود، یا مثل رزرو بیلبوردها، از قبل زمان نمایش تبلیغات خود را میخرند.
اقتصاد نیت، بازار نوظهورپیشبینی رفتار انسان
پژوهشگران مرکز لورهولم کمبریج میگویند «اقتصاد نیت» پدیدهای در حال ظهور است و بهزودی جایگزین اقتصاد توجه خواهدشد.
در این اقتصاد جدید، شرکتهای فناوری با استفاده از هوش مصنوعی، فراتر از جلب توجه ساده کاربران عمل میکنند. آنها با تحلیل رفتار کاربران، میتوانند انگیزهها و نیات آنها را شناسایی و پیشبینی کنند و این اطلاعات گرانبها را به بالاترین پیشنهاد دهنده بفروشند.
برای مثال، یک شرکت میتواند بفهمد که شما قصد رزرو هتل دارید، به کدام نامزد انتخاباتی علاقهمند هستید یا حتی چه برنامههای سفری در ذهن دارید.
این اطلاعات برای تبلیغکنندگان، کسبوکارها و سایر شرکتها بسیار ارزشمند است، چرا که میتوانند پیش از آنکه شما تصمیم نهایی خود را بگیرید، پیشنهادهای هدفمندی به شما ارائه دهند.
محققان از این اتفاق به عنوان دوره تازه «سودجویی» یاد میکنند. درست مثل دوران «تب طلا» که با هجوم به معادن طلا همراه شد، شرکتهای مختلف برای دستیابی به اطلاعات ارزشمند درباره نیتها و قصدهای مردم با یکدیگر رقابت خواهندکرد.
شرکتهایی که بتوانند نیات انسانی را شناسایی، هدایت و معامله کنند، سود سرشاری به دست خواهندآورد. برای نمونه، در آیندهای نه چندان دور، شرکتی مانند متا میتواند قصد شما برای رزرو رستوران، پرواز یا هتل را به مزایده بگذارد و به بالاترین پیشنهاد دهنده بفروشد.
اگرچه امروز هم صنعتی برای پیشبینی و مزایده رفتار انسان وجود دارد، اما مدلهای هوش مصنوعی این کار را با دقت، پویایی و شخصیسازی بیشتری انجام خواهندداد.
نقش مدلهای زبانی بزرگ در شکلگیری اقتصاد نیت
مدلهای زبانی بزرگ، که فناوری پایهای ابزارهایی مانند چتجیپیتی هستند، نقش کلیدی در شکلگیری اقتصاد نیت خواهندداشت. این مدلها به شیوههای مختلف با کاربران تعامل میکنند و از این راه، دادههای رفتاری و روانشناختی آنها را جمعآوری، تحلیل و پیشبینی میکنند.
برای مثال، یک مدل زبانی میتواند در گفتوگو با کاربر، به طور هوشمندانهای پرسشهایی هدفمند بپرسد. تصور کنید در حال گفتگو با یک دستیار هوش مصنوعی هستید و او میپرسد: «به دیدن فیلم مرد عنکبوتی فکر کردهاید؟» یا وقتی از خستگی و فشار کاری صحبت میکنید، پیشنهاد میدهد: «میخواهید برای آن فیلمی که قبلا دربارهاش صحبت کردیم، بلیت رزرو کنم؟»
نکته مهم این است که این پیشنهادها به صورت تصادفی مطرح نمیشوند. هر پیشنهاد بر اساس تحلیل دقیق رفتار شخصی کاربر و نمایه روانشناختی او تنظیم میشود. به عبارت دیگر، مدل زبانی میتواند با هزینه کم، از اطلاعات مختلفی مانند سلیقه موسیقایی، گرایشهای سیاسی، نوع واژگان مورد استفاده، سن، جنسیت و حتی میزان تمایل شما به تعریف و تمجید استفاده کند تا احتمال موفقیت در رسیدن به هدف مورد نظر را افزایش دهد.
پژوهشگران میگویند این مدلها حتی میتوانند مکالمات روزمره را طوری هدایت کنند که اطلاعات شخصی بیشتری از کاربر به دست آورند. سپس این اطلاعات را در اختیار تبلیغکنندگان، کسبوکارها و دیگر شرکتهای ثالث قرار دهند تا آنها بتوانند پیشنهادهای خود را با دقت بیشتری به مخاطبان هدف برسانند.
نظرات مدیران شرکتهای بزرگ فناوری نشان میدهد که اقتصاد نیت به سرعت در حال شکلگیری است. جنسن هوانگ، مدیرعامل شرکت انویدیا که بزرگترین تولیدکننده تراشههای هوش مصنوعی در جهان است، میگوید در آیندهای نزدیک، مدلهای هوش مصنوعی میتوانند نیت و خواسته شما را درک کنند و با توجه به شرایط و موقعیتی که در آن قرار دارید، بهترین اطلاعات را به شما ارائه دهند.
پیشرفتهای اخیر نشان میدهند این پیشبینی چندان دور از ذهن نیست. برای نمونه، شرکت متا مدل هوش مصنوعی به نام «سیسرو» ساخته که میتواند بازی پیچیده دیپلماسی را در سطح انسانی بازی کند.
اهمیت این دستاورد در این است که بازی دیپلماسی به درک عمیق از نیتها و انگیزههای طرف مقابل نیاز دارد و موفقیت سیسرو نشان میدهد هوش مصنوعی تا چه حد در فهم و پیشبینی رفتار انسان پیشرفت کردهاست.
نگرانیهای اخلاقی و اجتماعی
پژوهشگران دانشگاه کمبریج درباره پیامدهای گسترش اقتصاد نیت هشدار میدهند. آنها میگویند اگر این فناوری بدون نظارت و مقررات مناسب گسترش یابد، انگیزهها و نیتهای انسانی به کالایی برای خرید و فروش تبدیل خواهندشد.
دکتر جانی پن، از پژوهشگران این مطالعه، میگوید باید پیش از آنکه در دام پیامدهای ناخواسته این فناوری گرفتار شویم، تاثیرات احتمالی آن را بر ارزشهای بنیادین جامعه از جمله انتخابات آزاد و منصفانه، مطبوعات آزاد و رقابت عادلانه در بازار را بررسی کنیم. در غیر این صورت، ممکن است در آیندهای نه چندان دور، استقلال تصمیمگیری انسانها به طور جدی به چالش کشیدهشود.
در آستانه سال ۲۰۲۵، آلانا کِرک، مربی دوره میانسالی و نویسنده، با تحلیل تجربیات دوران مشاوره خود، به موضوع مهم احیای روابط زناشویی میپردازد. او معتقد است بسیاری از ازدواجها نه از بیعشقی، بلکه از «بیروح شدن» رنج میبرند و برای احیای آنها، راهکارهایی ساده اما موثر وجود دارد.
کرک در کتاب خود «میانسالیِ بازتعریف شده: بهتر، جسورتر، درخشانتر» این موضوع را بهطور دقیق مورد بررسی قرار داده است.
از «پنیر» تا کشف مشکل اصلی
کرک همچنین در مقالهای در وبسایت «آیریش ایندیپندنت»، با روایت داستان مراجعهکننده ۵۰ سالهاش، نشان میدهد چطور یک عادت به ظاهر ساده مانند خوردن مکرر پنیر میتواند نشانهای از یک مشکل عمیقتر باشد.
این زن که در تلاش برای کاهش وزن برای عروسی دخترش بود، عادت داشت هر بار که از کنار یخچال رد میشد، با قاشق چایخوری به سراغ پنیر برود.
کرک از او خواست تا احساساتش را هنگام مراجعه به یخچال یادداشت کند. نتیجه شگفتانگیز بود، مشکل اصلی نه گرسنگی، بلکه احساس تنهایی در یک زندگی مشترک ۳۰ ساله بود.
این زن که فرزندانش حالا بزرگ شده بودند، در کنار همسری که معمولا بعد از شام در اتاق کارش ناپدید میشد، احساس تنهایی، بیحوصلگی یا آشفتگی میکرد.
تفاوت ازدواج بیروح با سایر مشکلات زناشویی
به گفته کرک، ازدواج بیروح پدیدهای متفاوت از ازدواجهای بدون رابطه جنسی یا بیعشق است.
در ازدواجهای بدون رابطه جنسی، که به گفته او چندان هم غیرمعمول نیستند، معمولا شور و اشتیاق بهتدریج کمرنگ شده است.
در ازدواجهای بیعشق، زوجها صرفا بهخاطر بچهها یا راحتی و ترس از آیندهای نامعلوم با هم میمانند.
اما در ازدواجهای بیروح، که کرک در دوران مشاوره خود بسیار با آنها مواجه شده، عشق و حتی رابطه جنسی وجود دارد، اما انرژی و پویایی لازم در جریان نیست.
در این نوع ازدواجها، مشغلههای روزمره و اداره خانواده، که کرک آن را به یک کسب و کار تشبیه میکند، تمام انرژی رابطه را میگیرد. به عبارت دیگر، عشق مانند نبضی ضعیف تنها ازدواج را زنده نگه میدارد، اما برای سرزندگی کافی نیست.
راهکارهای عملی برای احیای رابطه
کرک با اشاره به تجربه موفق این مراجعهکننده میانسالش، در تلاش است تا نشان دهد چطور یک تغییر ساده میتواند تحولی اساسی در رابطه ایجاد کند.
مراجعهکننده او تصمیم گرفت هر بار که برای پر کردن خلا تنهایی به سراغ یخچال میرود، به جای خوردن پنیر، همسرش را در آغوش بگیرد. این تغییر ساده نتایج شگفتانگیزی داشت.
در ابتدا این اتفاق بیشتر عصرها رخ میداد، اما بهتدریج و با گذشت چند هفته، گاهی فراموش میشد. نقطه عطف زمانی بود که یک شب، این زن همسرش را دید که در انتظار آغوش او ایستاده است.
این آغوشها گاهی به صمیمیت ساده، گاهی به گفتوگو و گاهی به برنامهریزی برای گذراندن وقت با هم، رفتن به پیادهروی، تماشای فیلم یا زودتر رفتن به اتاق خواب منجر میشد.
نکته جالبتر این بود که با گذشت زمان، حتی وقتی احساس تنهایی این زن از بین رفت و گاهی آغوشهای روزانه را فراموش میکرد، همسرش پیشقدم میشد و این لحظات صمیمانه را طلب میکرد.
برای هر دوی آنها شگفتانگیز بود که تغییری به این سادگی توانست یادآوری کند که فراتر از یک زوج با ۳۰ سال زندگی مشترک و عادتهای عمیق، همچنان دو انسانی هستند که یکدیگر را دوست دارند و خواهان صمیمیت هستند.
اهمیت بررسی و تجدید رابطه
کرک تاکید میکند که روابط، درست مانند کسب و کارها، نیاز به بررسی و ارزیابی منظم دارند.
او معتقد است بسیاری از افراد از ارزیابیهای دورهای میترسند و آن را فرصتی برای انتقاد میدانند، در حالی که این بررسیها فرصتی است برای گفتوگو درباره آنچه در مسیر درست قرار دارد، آنچه جواب نمیدهد و آنچه نیاز به تغییر دارد.
به گفته کرک، شروع این بررسیها باید با تمرکز بر دستاوردها و موفقیتهای سال گذشته باشد. او پیشنهاد میکند زوجها در این گفتوگوها از زبان «من» استفاده کنند، برای مثال به جای گفتن «تو این کار را نکردی»، بگویند «وقتی این اتفاق میافتد، من احساس ناامیدی میکنم».
این گفتوگوها بهطور طبیعی به سمت مسائلی مهم، از جمله تغییرات خانواده و بازتعریف مسئولیتها، پیش میرود.
برای مثال، با بزرگتر شدن فرزندان و کمتر شدن نیاز به درگیری هر دو والد در امور روزمره، فرصتهای جدیدی برای پرداختن به علایق شخصی یا فعالیتهای مشترک زوجها ایجاد میشود.
هدفمندی و سرمایهگذاری مداوم
کرک در پایان یادآور میشود برخلاف افسانهها که «عشق» را نجاتدهنده ما از تنهایی میدانند، روابط نیازمند تلاش مداوم هستند.
او سه عامل اصلی رعایت انصاف، هدفمندی و سرمایهگذاری در حال تکامل را کلید داشتن رابطهای زنده و پویا معرفی میکند.
کرک خاطرنشان کرد: «شاهزاده جذاب میتواند بدخلق باشد، شاهزاده خانم گاهی میخواهد خودش را نجات دهد و جادوگر شرور فقط نیاز دارد احساس کند که دوستش دارند».
بر اساس ارزیابیها، صنعت هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ وارد مرحله جدیدی خواهد شد. در حالی که این فنآوری در سالهای اخیر، بهویژه با معرفی چتجیپیتی، پیشرفتهای چشمگیری را تجربه کرده است، انتظار میرود در سال ۲۰۲۵ روند توسعه آن آهستهتر شود.
فایننشال تایمز در گزارشی نوشت کاهش سرعت هوش مصنوعی میتواند فرصتی برای تمرکز بیشتر بر کاربردهای عملی و بلوغ این فنآوری فراهم کند.
پایان دوره رشد سریع هوش مصنوعی
بر اساس این گزارش، اگرچه سال ۲۰۲۵ با کاهش شتاب پیشرفتهای چشمگیر هوش مصنوعی همراه خواهد بود، اما توسعه سیستمهای هوشمندی مانند اوپنایآی ۰۳ که قابلیتهای استدلالی پیچیدهتری دارند، میتواند فصل تازهای را در این فنآوری آغاز کند.
متخصصان هوش مصنوعی معتقدند روشهای سنتی بهبود مدلها، نظیر افزایش حجم دادهها و توان محاسباتی، دیگر مانند گذشته کارآمد نیستند.
با این وجود، نوآوریهای اخیر در زمینه استدلال ماشینی، بهویژه سیستمهایی مانند ۰۳ که قادر به انجام مراحل متوالی برای رسیدن به پاسخ هستند، چشمانداز امیدوارکنندهای را برای آینده این فنآوری ترسیم میکنند.
چالش کاربردپذیری
با وجود گسترش چشمگیر هوش مصنوعی در زندگی روزمره، هنوز شاهد ظهور نرمافزاری که بتواند تحولی عمیق در زندگی روزمره ایجاد کند، نبودهایم.
در این میان، گوگل پس از دو سال تلاش برای رقابت با اوپنایآی در اواخر سال جاری موفق شد با ارائه راهکارهای نوآورانه، مسیر تازهای را در کاربردی کردن هوش مصنوعی مطرح کند.
این شرکت با معرفی قابلیتهای هوشمند جدید در محصولاتش، مانند پیگیری هوشمند فعالیتهای کاربر در مرورگر و تکمیل خودکار کارها، گامهای مهمی در عملی کردن ظرفیتهای این فنآوری برداشته است.
پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۵، نخستین نسل از نرمافزارهایی معرفی شوند که میتوانند نقش پررنگتری در زندگی کاربران ایفا کنند.
این نرمافزارها شامل سامانههای حافظه مجازی و دستیاران هوشمند پیشرفته خواهند بود. با این حال، نگرانیهای موجود درباره قابلیت اعتماد به این فنآوری، باعث میشود هم شرکتهای فنآوری و هم کاربران با احتیاط بیشتری با آن روبهرو شوند.
صنعت تراشه
با وجود تلاش شرکتهای بزرگ فنآوری در زمینه ساخت تراشههای تخصصی هوش مصنوعی، شرکت انویدیا همچنان پیشتاز این عرصه خواهد بود.
محصول نوآورانه این شرکت با نام بلکول (Blackwell) به همراه مجموعه نرمافزاری قدرتمندش، موقعیت برتر انویدیا را در بازار تثبیت خواهد کرد.
در عین حال، رقبای انویدیا نیز در حال پیشرفتهای قابل توجهی هستند. بر اساس برنامههای اعلام شده، سه شرکت بزرگ فنآوری قصد دارند تا سال ۲۰۲۷ ابررایانههایی با یک میلیون تراشه راهاندازی کنند.
چشمانداز بازار سرمایه
سال ۲۰۲۵ برای سرمایهگذاران در حوزه هوش مصنوعی سالی پرچالش خواهد بود. رقابت شدید شرکتهای بزرگ و تلاش سایر شرکتها برای بهرهگیری از این فنآوری، همچنان محرک اصلی سرمایهگذاری خواهد بود.
این شرکتها، حتی اگر هنوز راهکار مشخصی برای بهرهبرداری موثر از هوش مصنوعی نیافته باشند، ناگزیر به ادامه سرمایهگذاری هستند.
البته عواملی مانند سیاستهای دولت جدید آمریکا و تصمیمات بانک مرکزی این کشور میتواند باعث نوسانات قابل توجهی در بازار شود، اما جذابیت هوش مصنوعی برای وال استریت همچنان پابرجا خواهد ماند.
سال ۲۰۲۵ را میتوان سال بلوغ و واقعگرایی در صنعت هوش مصنوعی دانست. اگرچه دوران رشد انفجاری به پایان میرسد، اما پیشرفتهای تدریجی و معنادار، همراه با تمرکز بیشتر بر کاربردهای عملی، میتواند این فنآوری را وارد مرحله جدید و پایدارتری کند.
چالش اصلی صنعت، یافتن تعادل میان نوآوری و قابلیت اطمینان خواهد بود.
اگر شما نیز همواره حوالی ساعت چهار صبح از خواب میپرید، تنها نیستید. تحقیقات نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد بزرگسالان هر شب در این ساعت از خواب میپرند. متخصصان میگویند این پدیده که ریشه در عملکرد هورمونها و ریتم شبانهروزی بدن دارد، با راهکارهای ساده قابل مدیریت است.
به گزارش گت ساری، طبق تحقیقات موسسه بوپا، بیش از ۳۲ میلیون نفر در بریتانیا درست در ساعت چهار و پنج دقیقه صبح با نگرانی درباره سلامتی خود از خواب بیدار میشوند.
این پدیده که بیش از ۶۰ درصد بزرگسالان را درگیر کرده، ریشه در عملکرد پیچیده هورمونها و ریتم شبانهروزی بدن دارد.
هورمونها و چرخه طبیعی خواب
ریتم طبیعی بدن نقش مهمی در الگوی خواب ما ایفا میکند. لیزا آرتیس، معاون مدیرعامل موسسه خیریه خواب، گفت پس از گذشت چهار تا پنج ساعت از شروع خواب، عمق خواب بهطور طبیعی کاهش مییابد.
بدین ترتیب، اگر ساعت ۱۱ شب به رختخواب میرویم، احتمال بیدار شدن در ساعت چهار صبح افزایش پیدا میکند. این پدیده که با ساعت داخلی بدن یا همان ریتم شبانهروزی تنظیم میشود، تحت تاثیر دو هورمون کلیدی قرار دارد.
ملاتونین و کورتیزول، این دو هورمون اصلی، در یک چرخه ۲۴ ساعته با یکدیگر در تعامل هستند. ملاتونین وظیفه به خواب بردن را بر عهده دارد، در حالی که کورتیزول مسئول بیداری و هوشیاری است.
تاثیر تکنولوژی و تغذیه بر خواب
مریم اچ مالک، پزشک عمومی و محقق در مرکز پزشکی پال مال مدیکال، در مطالعات خود به تاثیر عمیق نور آبی دستگاههای الکترونیکی بر تولید ملاتونین پرداخته است.
به گفته او، نور آبی ساطع شده از دستگاههای الکترونیکی میتواند تولید ملاتونین را مختل کند. او توصیه میکند که حداقل دو ساعت پیش از خواب از این دستگاهها استفاده نکنیم یا از فیلترهای نور آبی بهره بگیریم.
همچنین مطالعات نشان داده است که رژیم غذایی نقش مهمی در کیفیت خواب ایفا میکند.
مصرف الکل و کافئین، وعدههای غذایی سنگین، رژیم غذایی سرشار از قند و کربوهیدراتهای تصفیه شده با ایجاد نوسان در قند خون میتوانند منجر به بیداریهای شبانه شوند. همچنین کمبود منیزیم یا ویتامینهای گروه ب میتواند خواب را مختل کند.
آرتیس خاطرنشان میکند در صورتی که میزان قند خون شما در طول شب پایین باشد، بعید است که احساس گرسنگی کنید.
به همین دلیل بهتر است غذاهای غنی از پروتئین و منیزیم مانند تخم مرغ آبپز، پنیر، تخم کدو، اسفناج، شکلات تلخ، بادام هندی، ران مرغ و بوقلمون را به جای کربوهیدرات یا میانوعدههای شیرین انتخاب کنید.
این مواد غذایی با تاثیر بر سطح قند خون و تولید هورمونهای خواب، نقش مهمی در کیفیت استراحت شبانه ایفا میکنند.
تغییرات سن و هورمونهای جنسی
تحقیقات گسترده در حوزه خواب و سالمندی حاکی از آن است که با افزایش سن، تغییرات چشمگیری در الگوی خواب رخ میدهد. کاهش تولید ملاتونین، تغییر در ریتم شبانهروزی و تاثیر داروهای مصرفی از عوامل اصلی اختلال خواب در سنین بالا هستند.
در زنان، دوران پیش از یائسگی با تغییرات هورمونی قابل توجهی همراه است. بر اساس پژوهشها، کاهش استروژن و پروژسترون که با هورمونهای خواب و آرامش (ملاتونین و سروتونین) در ارتباط هستند، میتوانند موجب اختلال در خواب شوند.
علائمی مانند گُرگرفتگی، تعریق شبانه و خشکی پوست از نشانههای این تغییرات هورمونی هستند.
آرتیس توصیه میکند که برای مقابله با این موضوع، در طول روز غذاهای سرشار از فیتواستروژن مانند عدس، لوبیا چشم بلبلی، نخود، توفو (پنیر سویا)، سویای سبز، اسفناج، گل کلم و کلم بروکلی را در برنامه غذایی خود بگنجانیم.
فیتواستروژنها از استروژنهای طبیعی موجود در بدن شما تقلید میکنند و میتوانند با اتصال به گیرندههای استروژن بدن، اثراتی مشابه ایجاد کنند.
مدیریت استرس و اضطراب شبانه
یافتههای علمی نشان میدهد که نوشتن افکار و نگرانیها قبل از خواب میتواند به کاهش اضطراب کمک کند. همچنین تمرینات ذهنآگاهی و تمرکز بر لحظه حال، با کاهش نگرانی درباره گذشته و آینده، میتواند در بهبود کیفیت خواب موثر باشد.
مالک پیشنهاد میکند که یک دفتر یادداشت کنار تختتان بگذارید و پیش از خواب، نگرانیهایتان را در آن بنویسید یا به تمرینات مدیتیشن و ذهنآگاهی بپردازید.
این اقدامات به تخلیه ذهنی شما کمک میکند تا با تمرکز بر زمان حال، از نگرانی درباره گذشته و آینده رها شوید.
در حالی که چین با بحران شدید جمعیتی روبرو است، پکن کارزار سراسری خود را برای ترغیب افراد مجرد به برقراری ارتباط، ازدواج و فرزندآوری گسترش دادهاست.
به گزارش فایننشال تایمز، دولتهای محلی چین در اقدامی هماهنگ، در تماسهای تبلیغاتی با زنان متاهل درباره برنامههای آنها برای فرزندآوری پرسوجو میکنند و با ارائه مشوقهای مالی، خانوادهها را به داشتن فرزند دوم و بیشتر ترغیب میکنند.
مقامهای محلی با تماسهای تبلیغاتی و پیشنهاد یارانه ۱۴ هزار دلاری، زنان جوان را به فرزندآوری ترغیب میکنند.
دانشگاهها هم موظف شدهاند دورههای موسوم به «عشق» را برای دانشجویان مجرد برگزار کنند، همزمان رسانههای دولتی به صورت مستمر مقالاتی درباره مزایای فرزندآوری منتشر میکنند.
تدوین طرح «جامعه دوستدار فرزندآوری»
کاهش نرخ رشد جمعیت چین و پیشی گرفتن نرخ مرگومیر از زاد و ولد، دولتهای محلی را با چالشی جدی در مدیریت وضعیت جمعیتی مواجه کردهاست.
به گفته رن زپینگ، اقتصاددان، جمعیت چین با سه چالش عمده پیری، کاهش زاد و ولد، و کاهش نرخ ازدواج روبرو است. سرعت و گستردگی پدیده سالمندی در این کشور بیسابقه است و تعداد کودکان در حال کاهش و شمار سالمندان رو به افزایش است.
در پاسخ به این بحران، دولت چین در ماه اکتبر از تدوین طرحی برای ایجاد «جامعه دوستدار فرزندآوری» خبر داد. این طرح بخشی از یک بسته محرک گستردهتر برای مقابله با مشکلات اقتصادی است، جزئیات این طرح همچنان در دست بررسی است.
تماسهای تبلیغاتی و مشوقهای مالی برای فرزندآوری
به گزارش فایننشال تایمز، زنان متاهل ۲۰ تا ۳۵ ساله در سراسر چین تماسهایی از مقامهای محلی دریافت میکنند که درباره برنامههای فرزندآوری آنها پرسوجو میکنند.
در برخی موارد، تماسگیرندگان از زنان میخواهند در معاینات پیش از زایمان شرکت کنند. برخی دیگر مستقیمتر عمل میکنند و به زنانی که یک فرزند دارند، برای فرزند دوم یارانه پیشنهاد میدهند. زوجها برای حفظ نرخ جایگزینی جمعیت باید بهطور میانگین ۲.۱ فرزند داشتهباشند.
میزان یارانههای فرزندآوری از سوی دولتهای محلی و بر اساس وضعیت مالیشان تعیین میشود. برای مثال، در استان ژجیانگ، مقامها به زنان محلی برای فرزند دوم، ۱۰۰ هزار یوان (معادل ۱۴ هزار دلار) یارانه پیشنهاد میکنند.
همکاری رسانهها با دولت
همزمان با این مشوقهای مالی، کارزار رسانهای گستردهای نیز در جریان است. روزنامههای دولتی مانند پیپلز دیلی و لایف تایمز، با انتشار نظرات دانشمندان، بر مزایای فرزندآوری برای سلامت مادران تاکید میکنند.
کمیسیون ملی بهداشت چین نیز در نشریهای در ماه اکتبر از دانشگاهها خواستهاست «دورههای آموزش ازدواج و عشق» را برای تشویق دانشجویان به ازدواج راهاندازی کنند.
این نشریه به نظرسنجیای اشاره میکند که در آن ۵۷ درصد دانشجویان گفتهاند به دلیل حجم کاری سنگین تمایلی به برقراری رابطه عاطفی ندارند.
مشوقهای دولتی چقدر موثر است؟
کارشناسان با توجه به نرخ بیکاری و رشد اقتصادی ضعیف نسبت به اثربخشی سیاستهای دولتی برای افزایش جمعیت تردید دارند.
وانگ فنگ، کارشناس جمعیتشناسی در دانشگاه کالیفرنیا ایروین، معتقد است استفاده از روشهای اداری مشابه دوران سیاست تکفرزندی است که از سال ۱۹۸۰ به مدت ۳۵ سال اجرا میشد.
به عقیده او، متقاعد کردن «تحصیلکردهترین نسل تاریخ چین» به فرزندآوری، چالشی جدی است.
شن یانگ، نویسنده فمینیست نیز معتقد است که مردم میتوانند «ورای تبلیغات سیاسی را ببینند» و اگر دولت میخواهد نرخ زاد و ولد را افزایش دهد، باید شرایط «مطلوبتری» برای والدین، بهویژه مادران مجرد ایجاد کند.
این در حالی است که زنان جوان نه تنها با هزینههای بالای زندگی مواجهند، بلکه در صورت ترک شغل برای فرزندآوری، با پیامدهای شغلی سنگینی نیز مواجه میشوند.
پس از دههها بحث، یکی از بزرگترین مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد، به یافتههای جدید و قابل توجهی دست یافتهاست. این پژوهش که توسط محققان کانادایی انجام شده، نشان میدهد ترتیب تولد میتواند تاثیر معناداری بر شخصیت افراد داشتهباشد.
بر اساس گزارش گاردین در این پژوهش گسترده، محققان با بررسی دادههای مربوط به ۷۰۰ هزار داوطلب انگلیسیزبان به نتایج قابل توجهی دست یافتند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که فرزندان میانی در مقایسه با دیگر فرزندان خانواده، در زمینه همکاری با دیگران عملکرد بهتری دارند. علاوه بر این، پژوهشگران دریافتند افرادی که در خانوادههای پرجمعیتتر بزرگ شدهاند، بیشتر به مشارکت و همکاری با دیگران تمایل نشان میدهند.
پیشینه تاریخی پژوهش
نقطه آغاز این پژوهشها به سال ۱۸۷۴ باز میگردد. فرانسیس گالتون که خود کوچکترین عضو خانوادهای با نه فرزند بود، مطالعهای روی گروهی از دانشمندان انگلیسی انجام داد. او در این پژوهش به کشف جالبی دست یافت، بیشتر این دانشمندان فرزند اول خانواده بودند. این یافته گالتون را به نتیجهگیری مهمی رساند. به نظر او، والدین معمولا توجه و رسیدگی بیشتری به فرزند نخست خود نشان میدهند و همین توجه ویژه، زمینهساز پیشرفتهای علمی و فکری بیشتر در فرزندان اول میشود.
دههها بعد، آلفرد آدلر، روانشناس اتریشی، این نظریه را مطرح کرد که فرزندان اول به طور معمول وظیفهشناستر و مسئولیتپذیرتر هستند، در حالی که فرزندان کوچکتر خانواده به دلیل تلاش برای متمایز شدن، تمایل به استقلال و خلاقیت بیشتری دارند. آدلر فرزندان میانی را صلحجو میدید، هرچند برخی دیگر آنها را «فرزندان فراموش شده» میدانستند.
یافتههای کلیدی پژوهش
مایکل اشتون و کیبوم لی، استادان روانشناسی دانشگاههای براک و کلگری کانادا، در این پژوهش گسترده به نتایج متنوع و جالبی دست یافتند. نخستین یافته آنها تایید نتایج مطالعات پیشین بود، فرزندان اول از نظر هوشی امتیاز بالاتری نسبت به فرزندان بعدی کسب کردند. اما پژوهش آنها ابعاد جدیدی را آشکار کرد.
آنها مشاهده کردند افرادی که با خواهر و برادران بیشتری بزرگ شدهاند، در دو ویژگی مهم شخصیتی، نخست، تمایل بیشتر به سازگاری و کنار آمدن با دیگران، و دوم، صداقت و فروتنی در رفتار امتیاز بالاتری کسب کردند. این محققان همچنین دریافتند که فرزندان میانی در مقایسه با فرزندان اول و آخر خانواده، در این ویژگیهای رفتاری عملکرد بهتری داشتند.
به عنوان مثال، آنها نشان دادند اگر یک تکفرزند و یک فرد از خانواده شش نفره به طور تصادفی انتخاب شوند، به احتمال ۶۰ درصد، فردی که در خانواده بزرگتر رشد کردهاست، در کنار آمدن با دیگران و ایجاد روابط مثبت موفقتر خواهدبود.
محققان معتقدند این نتایج میتواند دلایل منطقی داشته باشد. زندگی با خواهر و برادران بیشتر، به طور طبیعی نیاز به همکاری و سازگاری بیشتری دارد. همچنین، فرزندان میانی به دلیل موقعیت خاص خود در خانواده، ناگزیر به برقراری ارتباط موثر با خواهر و برادران بزرگتر و کوچکتر خود هستند که این امر میتواند به تقویت مهارتهای اجتماعی و همکاری در آنها منجر شود.
با این حال، اشتون و لی تاکید میکنند که اگرچه این تفاوتها در مقیاس بزرگ معنادار هستند، نمیتوان صرفا بر اساس ترتیب تولد یا اندازه خانواده درباره شخصیت یک فرد خاص قضاوت کرد.
این دو پژوهشگر در نشریه پروسیدینگز آو نشنال آکادمی آو ساینس مینویسند که تعداد فرزندان خانواده در مقایسه با ترتیب تولد، تاثیر بیشتری بر شکلگیری شخصیت دارد، البته هر دو عامل در کنار هم در رشد شخصیتی افراد نقش دارند.
این یافتهها میتواند به درک بهتر ما از چگونگی شکلگیری شخصیت در بافت خانواده کمک کند.