اگر شما نیز همواره حوالی ساعت چهار صبح از خواب میپرید، تنها نیستید. تحقیقات نشان میدهد بیش از ۶۰ درصد بزرگسالان هر شب در این ساعت از خواب میپرند. متخصصان میگویند این پدیده که ریشه در عملکرد هورمونها و ریتم شبانهروزی بدن دارد، با راهکارهای ساده قابل مدیریت است.
به گزارش گت ساری، طبق تحقیقات موسسه بوپا، بیش از ۳۲ میلیون نفر در بریتانیا درست در ساعت چهار و پنج دقیقه صبح با نگرانی درباره سلامتی خود از خواب بیدار میشوند.
این پدیده که بیش از ۶۰ درصد بزرگسالان را درگیر کرده، ریشه در عملکرد پیچیده هورمونها و ریتم شبانهروزی بدن دارد.
هورمونها و چرخه طبیعی خواب
ریتم طبیعی بدن نقش مهمی در الگوی خواب ما ایفا میکند. لیزا آرتیس، معاون مدیرعامل موسسه خیریه خواب، گفت پس از گذشت چهار تا پنج ساعت از شروع خواب، عمق خواب بهطور طبیعی کاهش مییابد.
بدین ترتیب، اگر ساعت ۱۱ شب به رختخواب میرویم، احتمال بیدار شدن در ساعت چهار صبح افزایش پیدا میکند. این پدیده که با ساعت داخلی بدن یا همان ریتم شبانهروزی تنظیم میشود، تحت تاثیر دو هورمون کلیدی قرار دارد.
ملاتونین و کورتیزول، این دو هورمون اصلی، در یک چرخه ۲۴ ساعته با یکدیگر در تعامل هستند. ملاتونین وظیفه به خواب بردن را بر عهده دارد، در حالی که کورتیزول مسئول بیداری و هوشیاری است.
تاثیر تکنولوژی و تغذیه بر خواب
مریم اچ مالک، پزشک عمومی و محقق در مرکز پزشکی پال مال مدیکال، در مطالعات خود به تاثیر عمیق نور آبی دستگاههای الکترونیکی بر تولید ملاتونین پرداخته است.
به گفته او، نور آبی ساطع شده از دستگاههای الکترونیکی میتواند تولید ملاتونین را مختل کند. او توصیه میکند که حداقل دو ساعت پیش از خواب از این دستگاهها استفاده نکنیم یا از فیلترهای نور آبی بهره بگیریم.
همچنین مطالعات نشان داده است که رژیم غذایی نقش مهمی در کیفیت خواب ایفا میکند.
مصرف الکل و کافئین، وعدههای غذایی سنگین، رژیم غذایی سرشار از قند و کربوهیدراتهای تصفیه شده با ایجاد نوسان در قند خون میتوانند منجر به بیداریهای شبانه شوند. همچنین کمبود منیزیم یا ویتامینهای گروه ب میتواند خواب را مختل کند.
آرتیس خاطرنشان میکند در صورتی که میزان قند خون شما در طول شب پایین باشد، بعید است که احساس گرسنگی کنید.
به همین دلیل بهتر است غذاهای غنی از پروتئین و منیزیم مانند تخم مرغ آبپز، پنیر، تخم کدو، اسفناج، شکلات تلخ، بادام هندی، ران مرغ و بوقلمون را به جای کربوهیدرات یا میانوعدههای شیرین انتخاب کنید.
این مواد غذایی با تاثیر بر سطح قند خون و تولید هورمونهای خواب، نقش مهمی در کیفیت استراحت شبانه ایفا میکنند.
تغییرات سن و هورمونهای جنسی
تحقیقات گسترده در حوزه خواب و سالمندی حاکی از آن است که با افزایش سن، تغییرات چشمگیری در الگوی خواب رخ میدهد. کاهش تولید ملاتونین، تغییر در ریتم شبانهروزی و تاثیر داروهای مصرفی از عوامل اصلی اختلال خواب در سنین بالا هستند.
در زنان، دوران پیش از یائسگی با تغییرات هورمونی قابل توجهی همراه است. بر اساس پژوهشها، کاهش استروژن و پروژسترون که با هورمونهای خواب و آرامش (ملاتونین و سروتونین) در ارتباط هستند، میتوانند موجب اختلال در خواب شوند.
علائمی مانند گُرگرفتگی، تعریق شبانه و خشکی پوست از نشانههای این تغییرات هورمونی هستند.
آرتیس توصیه میکند که برای مقابله با این موضوع، در طول روز غذاهای سرشار از فیتواستروژن مانند عدس، لوبیا چشم بلبلی، نخود، توفو (پنیر سویا)، سویای سبز، اسفناج، گل کلم و کلم بروکلی را در برنامه غذایی خود بگنجانیم.
فیتواستروژنها از استروژنهای طبیعی موجود در بدن شما تقلید میکنند و میتوانند با اتصال به گیرندههای استروژن بدن، اثراتی مشابه ایجاد کنند.
مدیریت استرس و اضطراب شبانه
یافتههای علمی نشان میدهد که نوشتن افکار و نگرانیها قبل از خواب میتواند به کاهش اضطراب کمک کند. همچنین تمرینات ذهنآگاهی و تمرکز بر لحظه حال، با کاهش نگرانی درباره گذشته و آینده، میتواند در بهبود کیفیت خواب موثر باشد.
مالک پیشنهاد میکند که یک دفتر یادداشت کنار تختتان بگذارید و پیش از خواب، نگرانیهایتان را در آن بنویسید یا به تمرینات مدیتیشن و ذهنآگاهی بپردازید.
این اقدامات به تخلیه ذهنی شما کمک میکند تا با تمرکز بر زمان حال، از نگرانی درباره گذشته و آینده رها شوید.
در حالی که چین با بحران شدید جمعیتی روبرو است، پکن کارزار سراسری خود را برای ترغیب افراد مجرد به برقراری ارتباط، ازدواج و فرزندآوری گسترش دادهاست.
به گزارش فایننشال تایمز، دولتهای محلی چین در اقدامی هماهنگ، در تماسهای تبلیغاتی با زنان متاهل درباره برنامههای آنها برای فرزندآوری پرسوجو میکنند و با ارائه مشوقهای مالی، خانوادهها را به داشتن فرزند دوم و بیشتر ترغیب میکنند.
مقامهای محلی با تماسهای تبلیغاتی و پیشنهاد یارانه ۱۴ هزار دلاری، زنان جوان را به فرزندآوری ترغیب میکنند.
دانشگاهها هم موظف شدهاند دورههای موسوم به «عشق» را برای دانشجویان مجرد برگزار کنند، همزمان رسانههای دولتی به صورت مستمر مقالاتی درباره مزایای فرزندآوری منتشر میکنند.
تدوین طرح «جامعه دوستدار فرزندآوری»
کاهش نرخ رشد جمعیت چین و پیشی گرفتن نرخ مرگومیر از زاد و ولد، دولتهای محلی را با چالشی جدی در مدیریت وضعیت جمعیتی مواجه کردهاست.
به گفته رن زپینگ، اقتصاددان، جمعیت چین با سه چالش عمده پیری، کاهش زاد و ولد، و کاهش نرخ ازدواج روبرو است. سرعت و گستردگی پدیده سالمندی در این کشور بیسابقه است و تعداد کودکان در حال کاهش و شمار سالمندان رو به افزایش است.
در پاسخ به این بحران، دولت چین در ماه اکتبر از تدوین طرحی برای ایجاد «جامعه دوستدار فرزندآوری» خبر داد. این طرح بخشی از یک بسته محرک گستردهتر برای مقابله با مشکلات اقتصادی است، جزئیات این طرح همچنان در دست بررسی است.
تماسهای تبلیغاتی و مشوقهای مالی برای فرزندآوری
به گزارش فایننشال تایمز، زنان متاهل ۲۰ تا ۳۵ ساله در سراسر چین تماسهایی از مقامهای محلی دریافت میکنند که درباره برنامههای فرزندآوری آنها پرسوجو میکنند.
در برخی موارد، تماسگیرندگان از زنان میخواهند در معاینات پیش از زایمان شرکت کنند. برخی دیگر مستقیمتر عمل میکنند و به زنانی که یک فرزند دارند، برای فرزند دوم یارانه پیشنهاد میدهند. زوجها برای حفظ نرخ جایگزینی جمعیت باید بهطور میانگین ۲.۱ فرزند داشتهباشند.
میزان یارانههای فرزندآوری از سوی دولتهای محلی و بر اساس وضعیت مالیشان تعیین میشود. برای مثال، در استان ژجیانگ، مقامها به زنان محلی برای فرزند دوم، ۱۰۰ هزار یوان (معادل ۱۴ هزار دلار) یارانه پیشنهاد میکنند.
همکاری رسانهها با دولت
همزمان با این مشوقهای مالی، کارزار رسانهای گستردهای نیز در جریان است. روزنامههای دولتی مانند پیپلز دیلی و لایف تایمز، با انتشار نظرات دانشمندان، بر مزایای فرزندآوری برای سلامت مادران تاکید میکنند.
کمیسیون ملی بهداشت چین نیز در نشریهای در ماه اکتبر از دانشگاهها خواستهاست «دورههای آموزش ازدواج و عشق» را برای تشویق دانشجویان به ازدواج راهاندازی کنند.
این نشریه به نظرسنجیای اشاره میکند که در آن ۵۷ درصد دانشجویان گفتهاند به دلیل حجم کاری سنگین تمایلی به برقراری رابطه عاطفی ندارند.
مشوقهای دولتی چقدر موثر است؟
کارشناسان با توجه به نرخ بیکاری و رشد اقتصادی ضعیف نسبت به اثربخشی سیاستهای دولتی برای افزایش جمعیت تردید دارند.
وانگ فنگ، کارشناس جمعیتشناسی در دانشگاه کالیفرنیا ایروین، معتقد است استفاده از روشهای اداری مشابه دوران سیاست تکفرزندی است که از سال ۱۹۸۰ به مدت ۳۵ سال اجرا میشد.
به عقیده او، متقاعد کردن «تحصیلکردهترین نسل تاریخ چین» به فرزندآوری، چالشی جدی است.
شن یانگ، نویسنده فمینیست نیز معتقد است که مردم میتوانند «ورای تبلیغات سیاسی را ببینند» و اگر دولت میخواهد نرخ زاد و ولد را افزایش دهد، باید شرایط «مطلوبتری» برای والدین، بهویژه مادران مجرد ایجاد کند.
این در حالی است که زنان جوان نه تنها با هزینههای بالای زندگی مواجهند، بلکه در صورت ترک شغل برای فرزندآوری، با پیامدهای شغلی سنگینی نیز مواجه میشوند.
پس از دههها بحث، یکی از بزرگترین مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر ترتیب تولد بر شخصیت افراد، به یافتههای جدید و قابل توجهی دست یافتهاست. این پژوهش که توسط محققان کانادایی انجام شده، نشان میدهد ترتیب تولد میتواند تاثیر معناداری بر شخصیت افراد داشتهباشد.
بر اساس گزارش گاردین در این پژوهش گسترده، محققان با بررسی دادههای مربوط به ۷۰۰ هزار داوطلب انگلیسیزبان به نتایج قابل توجهی دست یافتند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که فرزندان میانی در مقایسه با دیگر فرزندان خانواده، در زمینه همکاری با دیگران عملکرد بهتری دارند. علاوه بر این، پژوهشگران دریافتند افرادی که در خانوادههای پرجمعیتتر بزرگ شدهاند، بیشتر به مشارکت و همکاری با دیگران تمایل نشان میدهند.
پیشینه تاریخی پژوهش
نقطه آغاز این پژوهشها به سال ۱۸۷۴ باز میگردد. فرانسیس گالتون که خود کوچکترین عضو خانوادهای با نه فرزند بود، مطالعهای روی گروهی از دانشمندان انگلیسی انجام داد. او در این پژوهش به کشف جالبی دست یافت، بیشتر این دانشمندان فرزند اول خانواده بودند. این یافته گالتون را به نتیجهگیری مهمی رساند. به نظر او، والدین معمولا توجه و رسیدگی بیشتری به فرزند نخست خود نشان میدهند و همین توجه ویژه، زمینهساز پیشرفتهای علمی و فکری بیشتر در فرزندان اول میشود.
دههها بعد، آلفرد آدلر، روانشناس اتریشی، این نظریه را مطرح کرد که فرزندان اول به طور معمول وظیفهشناستر و مسئولیتپذیرتر هستند، در حالی که فرزندان کوچکتر خانواده به دلیل تلاش برای متمایز شدن، تمایل به استقلال و خلاقیت بیشتری دارند. آدلر فرزندان میانی را صلحجو میدید، هرچند برخی دیگر آنها را «فرزندان فراموش شده» میدانستند.
یافتههای کلیدی پژوهش
مایکل اشتون و کیبوم لی، استادان روانشناسی دانشگاههای براک و کلگری کانادا، در این پژوهش گسترده به نتایج متنوع و جالبی دست یافتند. نخستین یافته آنها تایید نتایج مطالعات پیشین بود، فرزندان اول از نظر هوشی امتیاز بالاتری نسبت به فرزندان بعدی کسب کردند. اما پژوهش آنها ابعاد جدیدی را آشکار کرد.
آنها مشاهده کردند افرادی که با خواهر و برادران بیشتری بزرگ شدهاند، در دو ویژگی مهم شخصیتی، نخست، تمایل بیشتر به سازگاری و کنار آمدن با دیگران، و دوم، صداقت و فروتنی در رفتار امتیاز بالاتری کسب کردند. این محققان همچنین دریافتند که فرزندان میانی در مقایسه با فرزندان اول و آخر خانواده، در این ویژگیهای رفتاری عملکرد بهتری داشتند.
به عنوان مثال، آنها نشان دادند اگر یک تکفرزند و یک فرد از خانواده شش نفره به طور تصادفی انتخاب شوند، به احتمال ۶۰ درصد، فردی که در خانواده بزرگتر رشد کردهاست، در کنار آمدن با دیگران و ایجاد روابط مثبت موفقتر خواهدبود.
محققان معتقدند این نتایج میتواند دلایل منطقی داشته باشد. زندگی با خواهر و برادران بیشتر، به طور طبیعی نیاز به همکاری و سازگاری بیشتری دارد. همچنین، فرزندان میانی به دلیل موقعیت خاص خود در خانواده، ناگزیر به برقراری ارتباط موثر با خواهر و برادران بزرگتر و کوچکتر خود هستند که این امر میتواند به تقویت مهارتهای اجتماعی و همکاری در آنها منجر شود.
با این حال، اشتون و لی تاکید میکنند که اگرچه این تفاوتها در مقیاس بزرگ معنادار هستند، نمیتوان صرفا بر اساس ترتیب تولد یا اندازه خانواده درباره شخصیت یک فرد خاص قضاوت کرد.
این دو پژوهشگر در نشریه پروسیدینگز آو نشنال آکادمی آو ساینس مینویسند که تعداد فرزندان خانواده در مقایسه با ترتیب تولد، تاثیر بیشتری بر شکلگیری شخصیت دارد، البته هر دو عامل در کنار هم در رشد شخصیتی افراد نقش دارند.
این یافتهها میتواند به درک بهتر ما از چگونگی شکلگیری شخصیت در بافت خانواده کمک کند.
تحقیقات نشان میدهد بیماریهای روانی در محیط کار، سالانه میلیاردها دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد میکند. گروههای آسیبپذیری چون نیروی کار جوان و والدین شاغل بیشترین تاثیر را از این بحران گرفتهاند.
همهگیری کووید-۱۹ نیز نه تنها این وضعیت را وخیمتر کرده، بلکه نگرش عمومی جامعه نسبت به مشکلات روانی را منفیتر ساختهاست.
بر اساس گزارشهای اخیر فایننشال تایمز، بحران سلامت روان به یک چالش جهانی تبدیل شده که بهویژه نسل جوان را هدف قرار دادهاست. این بحران فراتر از یک مسئله انسانی، به معضلی اقتصادی تبدیل شده که هزینههای سنگینی را از طریق کاهش بهرهوری، هزینههای درمانی و مراقبتی به جوامع تحمیل میکند.
اگرچه تمایل بیشتر افراد به صحبت درباره بیماریهای روانی ممکن است بخشی از افزایش آمار را توضیح دهد، اما شواهد نشان میدهد که افسردگی و اضطراب به واقع در حال افزایش است. این روند صعودی به ویژه پس از همهگیری کووید-۱۹ شتاب بیشتری گرفتهاست.
ریشههای بحران و تاثیر آن بر محیطهای کاری
کارشناسان عوامل متعددی از فشارهای مالی گرفته تا سست شدن روابط خانوادگی و استفاده افراطی از شبکههای اجتماعی را در بروز این بحران دخیل میدانند. این عوامل در کنار یکدیگر، محیط کار را به یکی از اصلیترین کانونهای بروز مشکلات روانی تبدیل کردهاست.
در این میان، بخشهای مالی و حقوقی به دلیل ماهیت پراسترس خود، بیشترین میزان افسردگی و فرسودگی شغلی را تجربه میکنند. تحقیقات نشان میدهد که استرس مزمن در این بخشها نه تنها بر سلامت روان افراد تاثیر میگذارد، بلکه میتواند منجر به کاهش خلاقیت، نوآوری و در نهایت کارایی سازمانی شود.
گروههای آسیبپذیر
مطالعات مایند فوروارد، یک اتحادیه تجاری بینالمللی، نشان میدهد که ریسک ابتلا به بیماریهای روانی با افزایش سن کاهش مییابد، به این معنا که نیروی کار جوانتر در معرض خطر بیشتری قرار دارد. بهویژه نسلی که در اواسط دهه ۲۰۲۰ وارد بازار کار میشود، به دلیل تجربه همهگیری کووید در دوران تحصیل، آسیبپذیری بیشتری دارد.
گروه دیگری که نیازمند توجه ویژه است، والدین شاغل هستند. طبق گزارش دیلویت، تنها در بریتانیا، مشکلات روانی کودکان سالانه هشت میلیارد پوند برای کارفرمایان هزینه در بر دارد. این هزینهها شامل مرخصیهای استعلاجی، کاهش بهرهوری والدین و هزینههای جایگزینی نیروی کار میشود.
نقش کلیدی رهبران سازمانی
تجربه نشان داده که رهبران سازمانی میتوانند نقش مهمی در تغییر فرهنگ سازمانی و نگرش به سلامت روان ایفا کنند. نمونههای موفقی مانند آنتونیو هورتا اوسوریو در بانک لویدز و راب ژوپ در گروه برایت استار با به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود، در شکستن تابوهای مرتبط با بیماریهای روانی پیشگام بودهاند. این رویکرد شجاعانه نه تنها به کاهش انگ اجتماعی کمک کرده، بلکه راه را برای گفتگوی باز و صادقانه درباره سلامت روان در محیط کار هموار ساختهاست.
موانع موجود در مسیر بهبود سلامت روان
علیرغم پیشرفتهای اخیر، هنوز موانع جدی بر سر راه بهبود وضعیت سلامت روان در محیط کار وجود دارد. پژوهش موسسه روانپزشکی کینگز کالج لندن نشان میدهد که نگرش عمومی نسبت به سلامت روان پس از همهگیری کووید-۱۹ منفیتر شدهاست. این مسئله میتواند ناشی از افزایش قطبی شدن اجتماعی و این تصور نادرست باشد که برخی افراد از بیماریهای روانی به عنوان بهانهای برای عدم فعالیت استفاده میکنند. این چالش با محدودیت منابع مالی و انسانی برای ارائه خدمات سلامت روان در سازمانها پیچیدهتر نیز شدهاست.
راهکارهای پیشنهادی
برای مقابله با این بحران، همکاری مشترک دولتها و بخش خصوصی ضروری است. دولتها میتوانند با اولویت دادن به سلامت روان در خدمات بهداشت حرفهای عمومی و تضمین دسترسی به مراقبتهای اضطراری، از تلاشهای کارفرمایان حمایت کنند. همچنین شرکتها باید سرمایهگذاری در سلامت روان کارکنان را نه به عنوان یک هزینه، بلکه به عنوان سرمایهگذاری سودآور در نظر بگیرند که میتواند از طریق افزایش بهرهوری، حفظ نیروی کار و بهبود عملکرد مالی، منافع قابل توجهی برای سازمان به همراه داشتهباشد. علاوه بر این، ایجاد برنامههای آموزشی برای مدیران و کارکنان در زمینه شناسایی علائم اولیه مشکلات روانی و نحوه حمایت از همکاران، میتواند گام موثری در جهت پیشگیری و مداخله زودهنگام باشد.
هوندا و نیسان دوشنبه سوم دیماه از مذاکرات خود برای ادغام این دو شرکت خودروسازی ژاپنی تا سال ۲۰۲۶ خبر دادند.
خبرگزاری رویترز این رویداد احتمالی را «تحولی تاریخی» برای صنعت خودروسازی ژاپن توصیف کرد و نوشت مذاکرات هوندا و نیسان برای ادغام، نشاندهنده تهدیدی است که تولیدکنندگان خودروهای الکتریکی چینی برای خودروسازان باسابقه جهان به وجود آوردهاند.
ادغام احتمالی هوندا و نیسان منجر به تشکیل شرکتی جدید خواهد شد که از نظر میزان فروش خودرو، پس از تویوتا و فولکسواگن در رتبه سوم جهان قرار میگیرد.
ادغام هوندا و نیسان و به اشتراک گذاشتن منابع مشترک آنها منجر به افزایش ظرفیت تولید این دو شرکت میشود و زمینه را برای رقابت نزدیکتر با تسلا و رقبای چینی، نظیر شرکت بیوایدی، فراهم میآورد.
هوندا اکنون دومین و نیسان سومین خودروساز بزرگ ژاپن به شمار میروند و ادغام احتمالی آنها بزرگترین تحولی خواهد بود که صنعت خودروسازی جهان پس از ادغام گروه فیات کرایسلر و شرکت پژو در سال ۲۰۲۱ شاهد آن بوده است.
ادغام فیات و پژو در معاملهای ۵۲ میلیارد دلاری تشکیل شرکت استلانتیس را در پی داشت.
این احتمال نیز وجود دارد که شرکت میتسوبیشی موتورز نیز به فرآیند ادغام نیسان و هوندا بپیوندد. میتسوبیشی که نیسان بزرگترین سهامدار آن است، تصمیم نهایی را در این خصوص در اواخر ژانویه ۲۰۲۵ اتخاذ خواهد کرد.
مدیران عامل سه شرکت هوندا، نیسان و میتسوبیشی سوم دیماه در یک نشست خبری مشترک در توکیو، پایتخت ژاپن، شرکت کردند.
توشیهیرو میبه، مدیرعامل هوندا، در این نشست با اشاره به روندهای نوین الکتریکیسازی خودروها و رانندگی خودکار گفت: «ظهور خودروسازان چینی و بازیگران جدید، تغییرات زیادی در صنعت خودروسازی به وجود آورده است.»
او هشدار داد: «باید تا سال ۲۰۳۰ توانمندیهای لازم را برای رقابت با آنها ایجاد کنیم؛ در غیر این صورت، شکست خواهیم خورد.»
هوندا و نیسان میکوشند از طریق ادغام احتمالی، به فروش ترکیبی ۳۰ تریلیون یِن (۱۹۱ میلیارد دلار) و سود عملیاتی بیش از سه تریلیون یِن (حدود ۱۹ میلیارد دلار) دست یابند.
هوندا و نیسان قصد دارند مذاکرات خود را تا ژوئن ۲۰۲۵ به پایان برسانند و با راهاندازی یک شرکت هلدینگ تا آگوست ۲۰۲۶، زمانی که سهام هر دو شرکت از بورس خارج میشود، فرآیند ادغام را تکمیل کنند.
دانشمندان به موفقیت قابل توجهی در زمینه کاربرد هوش مصنوعی برای صنعت نوشیدنی دست یافتهاند. در یک پژوهش جدید، الگوریتمی هوشمند موفق شده است با دقتی بالاتر از متخصصان انسانی، رایحههای ویسکی را پیشبینی کند و محل تولید آن را در ایالات متحده یا اسکاتلند تشخیص دهد.
به گزارش روزنامه گاردین، این الگوریتم نه تنها در شناسایی محل تولید ویسکی موفق بوده، بلکه توانسته است پنج رایحه اصلی هر نوشیدنی را بهدقت شناسایی و طبقهبندی کند.
این موفقیت، قدمی مهم در ساخت سیستمهای خودکاری است که میتوانند تنها با تحلیل ترکیبات مولکولی، رایحههای پیچیده ویسکی را پیشبینی کنند.
این در حالی است که امروزه، تشخیص رایحههایی مانند چوب، دود، کره یا کارامل از سوی گروههای ارزیاب متخصص انجام میگیرد تا از یکسان بودن طعم و بوی محصولات یک برند اطمینان حاصل شود.
به گفته آندریاس گراسکمپ، سرپرست این پژوهش در موسسه مهندسی فرآیند و بستهبندی فراونهوفر در فرازینگ آلمان، مزیت اصلی هوش مصنوعی در این است که همواره نتایج یکسان و قابل اعتمادی ارائه میدهد.
البته این به معنای حذف متخصصان انسانی نیست. گراسکمپ افزود: «هدف ما جایگزینی حس بویایی انسان نیست، بلکه میخواهیم با بهرهگیری از دقت و ثبات هوش مصنوعی، تواناییهای متخصصان انسانی را تقویت کنیم.»
تجزیه و تحلیل عطر ویسکی کار پیچیدهای است. اکثر رایحههای قوی موجود در این نوشیدنی، از ترکیبات پیچیده شیمیایی تشکیل شدهاند که در بینی با یکدیگر «تعامل میکنند» و حتی همدیگر را میپوشانند تا رایحهای خاص را به وجود آورند.
این «تعاملات»، پیشبینی بوی ویسکی از طریق ویژگیهای شیمیایی آن را به کاری بسیار دشوار تبدیل میکند.
محققان در این پژوهش، به بررسی ترکیب شیمیایی ۱۶ نوع ویسکی معروف آمریکایی و اسکاتلندی از جمله جک دنیلز، میکرز مارک، لافرویگ و تالیسکر پرداختند.
برای تکمیل این مطالعه، یک گروه ۱۱ نفره از ارزیابان متخصص، رایحههای این نوشیدنیها را بهطور دقیق شناسایی کردند. سپس پژوهشگران از تمامی این دادهها برای آموزش الگوریتمهای هوش مصنوعی استفاده کردند.
نتایج این پژوهش که در نشریه «کامیونیکیشن کمیستری» منتشر شد، نشان میدهد الگوریتم طراحیشده با دقتی بیش از ۹۰ درصد میتواند ویسکیهای آمریکایی را از انواع اسکاتلندی آن تشخیص دهد.
به علاوه، این الگوریتم در شناسایی پنج رایحه اصلی هر ویسکی، عملکرد بهتر و پایدارتری نسبت به تمام افراد گروه ارزیاب متخصص داشته است.
محققان در عین حال اذعان کردند دقت این الگوریتم ممکن است هنگام آزمایش نمونههای جدید که در فرآیند آموزش از آنها استفاده نشده، کمی کاهش یابد.
تحلیلهای شیمیایی نشان داد ترکیبات منتول و سیترونلول در شناسایی ویسکیهای آمریکایی که معمولا دارای رایحههای کاراملی هستند، نقش مهمی داشتهاند.
از طرفی، متیل دکانوات و هپتانوییک اسید در تشخیص ویسکیهای اسکاتلندی که اغلب رایحهای دودی یا دارویی دارند، حایز اهمیت بودهاند.
محققان معتقدند کاربردهای این فنآوری میتواند از صنعت ویسکی نیز فراتر رود.
این کاربردها میتواند شامل تشخیص محصولات تقلبی از طریق تفاوت در بوی آنها و نیز یافتن بهترین روشها برای ترکیب پلاستیکهای بازیافتی قدیمی در محصولات جدید است به گونهای که بوی نامطبوع آنها محسوس نباشد.
ویلیام پیولر، مدرس ارشد شیمی در دانشگاه گلاسکو، با اشاره به یافتههای پژوهش اخیر گفت این روش هوش مصنوعی نسبت به ارزیابی انسانی، نتایج پایدارتری ارائه میدهد.
او افزود: «با استفاده از این روش میتوانیم بهسرعت مطمئن شویم که آیا ویسکیهای تولیدشده در دستههای مختلف یا با ترکیبات متفاوت، همچنان طعم و رایحه استاندارد برند را حفظ کردهاند یا خیر. این کار تنها با بررسی ترکیبات شیمیایی نوشیدنی انجام میشود و نیازی به چشیدن آن نیست.»
به گفته او، نکته مهم دیگر درباره ویسکی این است که درک طعم آن بهشدت تحت تاثیر محیط مصرف و سایر عوامل خارجی قرار دارد؛ بنابراین میتوان روی عوامل دیگری که بر درک و پیشبینی طعم در چنین محصولی تاثیر میگذارند، نیز کار کرد.