انتخاب سرنوشتساز ترامپ در جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل: دیپلماسی یا بمب سنگرشکن؟

در میانه جنگ میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در آستانه اتخاذ تصمیمی حیاتی و سرنوشتساز قرار دارد: ورود مستقیم به جنگ و حمله به تاسیسات هستهای در ایران یا حفظ فاصله و تلاش برای احیای توافق هستهای با تهران.
نیویورک تایمز سهشنبه ۲۷ خرداد در گزارشی تحلیلی نوشت که کاخ سفید بین مذاکره با تهران یا ورود نظامی به جنگ خاورمیانه بلاتکلیف است.
به گفته مقامات ایرانی، هرگونه مشارکت آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، آخرین فرصت برای احیای دیپلماسی را نابود خواهد کرد.
ترامپ هنوز میگوید که به دنبال توافقی تازه با ایران است. او در نشست گروه هفت در کانادا گفت: «فکر میکنم ایران اساسا پشت میز مذاکره است؛ آنها میخواهند توافق کنند.»
او در عین حال گفت: «زمانی که ایران فرصت مذاکره داشت، باید از آن استفاده میکرد.»
همزمان سیانان گزارش کرد که ترامپ قصد ندارد در درخواست برای کاهش تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی به سران گروه هفت بپیوندد.
از سوی دیگر، به گفته یک مقام آمریکایی، ترامپ از معاونش جیدی ونس و استیو ویتکاف، فرستاده ویژهاش در خاورمیانه، خواسته است پیشنهاد مذاکره مستقیم با تهران را مطرح کنند.
اگر این مذاکرات شکل بگیرد، طرف ایرانی احتمالا همچنان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی خواهد بود که از چهرههای کلیدی توافق سال ۲۰۱۵ (برجام) بود و بهخوبی با جزییات برنامه هستهای ایران آشناست.
عراقچی در بیانیهای گفته است: «اگر رییسجمهور آمریکا در دیپلماسی صادق است و خواهان پایان دادن به جنگ، قدمهای بعدی بسیار مهم خواهند بود.»
او تاکید کرد: «فقط یک تماس تلفنی از واشینگتن میتواند باعث توقف [بنیامین] نتانیاهو شود و این شاید مسیر بازگشت به مذاکرات را هموار کند.»

فردو؛ نقطه عطف استراتژیک
نیویورک تایمز در ادامه گزارش خود نوشت که در صورت شکست مسیر دیپلماتیک، ترامپ هنوز میتواند دستور حمله به تاسیسات هستهای ایران را صادر کند اما این حمله، با پیچیدگی فراوان همراه است.
تنها سلاح مناسب برای این هدف، جیبییو-۵۷ (GBU-57) یا «بمب سنگرشکن» (نفوذگر عظیم) است که فقط بهوسیله بمبافکنهای بی-۲ قابل حمل و پرتاب است و اسرائیل فاقد هر دوی این ابزارهاست.
برت مکگورک، مشاور چهار رییسجمهوری آمریکا، گفته است: «فردو همیشه نقطه کانونی بوده. اگر این جنگ پایان یابد و فردو هنوز فعال باشد، این یک شکست راهبردی خواهد بود.»
ارتش آمریکا در دو سال گذشته با نظارت کاخ سفید، تمرینهایی برای حمله به فردو انجام داده و به این نتیجه رسیده است که یک بمب کافی نیست؛ چند حمله پیدرپی با بمبهای مشابه از سوی آمریکاییها لازم است تا این مرکز غنیسازی از بین برود.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جمعه ۲۳ خرداد اعلام کرد که بهدلیل تهدید «قریبالوقوع» از سوی جمهوری اسلامی، دستور حمله پیشدستانه داده است.
او گفت اطلاعات جدید حاکی از آن است که تهران در آستانه تبدیل سوخت هستهای به سلاح اتمی قرار دارد، هرچند جزییاتی ارائه نکرد.

دودستگی در واشینگتن و حزب جمهوریخواه
سناتور لیندسی گراهام، از چهرههای تندروی جمهوریخواه، یکشنبه ۲۵ خرداد گفت: «اگر دیپلماسی به شکست انجامد، باید مطمئن شویم که پس از پایان عملیات، هیچ چیز از برنامه هستهای ایران باقی نمانده باشد. اگر باید بمب بدهیم، بمب بدهیم. اگر باید همراه اسرائیل پرواز کنیم، پرواز کنیم.»
به گزارش نیویورک تایمز، با وجود این اظهارات، در میان جمهوریخواهان شکاف عمیقی درباره ورود آمریکا به جنگ وجود دارد. جناح ضد مداخله به رهبری چهرههایی مانند تاکر کارلسن، مخالف هرگونه مشارکت است.
کارلسن در یادداشتی نوشت: «اگر اسرائیل میخواهد جنگ کند، حقش است اما نه با پشتیبانی آمریکا. ما باید اسرائیل را رها کنیم.»
در پنتاگون، نگرانیهایی از جنس دیگر وجود دارد. البرج کلبی، معاون سیاستگذاری وزیر دفاع، مدتهاست استدلال میکند که هر نوع سرمایهگذاری نظامی در خاورمیانه، تمرکز راهبردی آمریکا را بر مهار چین در اقیانوس آرام به خطر میاندازد.
نتانیاهو مدتهاست خواستار دریافت بمبهای سنگرشکن از آمریکاست اما تا امروز موفق نشده است. با این حال، این موضوع در ماههای اخیر بارها در گفتوگوهای خصوصی او و ترامپ مطرح شده است.

آخرین شانس دیپلماسی یا ورود رسمی به جنگ؟
در حال حاضر، ترامپ سعی دارد همزمان دو رویکرد را دنبال کند: با مطرح شدن گزینه حمله به فردو، خود را در برابر پایگاه هواداریاش در جناح محافظهکار همچنان صلحطلب جلوه دهد و همزمان، به تهران هشدار دهد که غنیسازی اورانیوم یا از طریق توافق متوقف خواهد شد یا با بمبی که کوه را در هم میشکند.
رافائل گروسی، رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اعلام کرده است که عملیات اسرائیل در نطنز ممکن است با قطع برق، باعث اختلال و نابودی سانتریفیوژها شده باشد. سناریویی مشابه برای فردو نیز قابل تصور است اما به هیچ وجه تضمینی نیست.
اکنون پرسش کلیدی در برابر ترامپ این است: آیا مسیر رسیدن به توافقی سخت را ادامه دهد یا تصمیم بگیرد که این جنگ، نه جنگ اسرائیل که جنگ آمریکا باشد؟