دیپلماتها و سیبزمینیهای مقدسِ تلآویو

در روزگاری که خاورمیانه هر روز میان آتشبس و آتشگشودن معلق است، یک رستوران کوچک در قلب تلآویو بدل شده به صحنهی تازه دیپلماسی آمریکایی؛ جایی که صلح و سیبزمینی سرخکرده کنار هم سرو میشوند.
در روزگاری که خاورمیانه هر روز میان آتشبس و آتشگشودن معلق است، یک رستوران کوچک در قلب تلآویو بدل شده به صحنهی تازه دیپلماسی آمریکایی؛ جایی که صلح و سیبزمینی سرخکرده کنار هم سرو میشوند.
رستوران «پِرِه» در خیابان نهالات بنیامین، که معمولاً پاتوق هنرمندان و توریستهاست، این روزها مهمانهایی دارد که نه از جنس سلفی و قهوه، بلکه از جنس قدرت و نفوذ سیاسیاند. از استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، گرفته تا جرد کوشنر، داماد همیشه درصحنه ترامپ، و تقریباً جی.دی ونس، معاون ترامپ، — اگر مأموران امنیتی گذاشته بودند.
هفته پیش درست همان لحظاتی که تلویزیونها در حال پخش بازگشت گروگانهای اسرائیلی بودند، ویتکاف و همسرش با چند دیپلمات دیگر وارد «پِرِه» شدند. آویاد فلد، صاحب رستوران، چند روز بعد با غرور این طور تعریف کرد: «یه چهره خیلی بلندپایه که همیشه میاد اینجا و از دوستان نزدیک ویتکافه، رستوران ما رو به او معرفی کرد که بسیار هم خوش به حال من شد. دفعه اول خودشون بودن با چندتا دوست نزدیک، ولی این بار با تیم دیپلماتیک اومدن. خیلی هیجانانگیز بود.»
طبق روایت او، هیأت آمریکایی کل «مِنو» را سفارش دادند و بعضی غذاها را دوبار. «بهخصوص بال مرغهای پُرشده رو خیلی دوست داشتن. بره هم زیاد خوردن. ولی اونچیزی که واقعاً عاشقش شدن، سیبزمینیهامون بود. گفتن هیچ جای دنیا مثلش نیست!»
بله، در منطقهای که همه دنبال بمب، پهپاد و صلحهای موقتاند، آمریکاییها دنبال سیبزمینی درجه یک میگردند. سیاست در خاورمیانه هم گاهی از میان روغن سرخکرده عبور میکند.
روز بعد، قرار بود صحنه داغتر هم بشود.
طبق برنامه، جی.دی. ونس، معاون ترامپ، قرار بود با هیأت آمریکایی برای صرف شام به «پِرِه» برود. ویتکاف خودش با صاحب رستوران تماس گرفته و گفته بود: «آویاد، امشب کل رستوران رو ببند، فقط برای ما.»
اما ناگهان سرویس مخفی آمریکا گفت: نه! نهالات بنیامین برای سرویس مخفی زیادی آزاد و پرجمعیت است و تامین امنیت در این محله کار بسیار سختی است. این شام مهم و تاریخی لغو شد و قربانی بزرگ امنیت ملی: یک بشقاب سیبزمینی طلایی!
فلد میگوید: «خیلی حیف شد. یه رابطهی خیلی دوستانه بین من و ویتکاف شکل گرفته بود. اون مرد واقعاً تأثیرگذاریه. میخواستیم شبی تاریخی بسازیم. ولی خب، هنوز فرصت هست.»
گاهی امور جدی، حتی به جدیت استقرار صلح در خاورمیانه جنگزده، شبیه فیلم میشوند. جایی بین یک رستوران کوچک با نور گرم و خودمانی و یک منطقه درگیر آتشبسی شکننده، دیپلماسی آمریکایی بدل میشود به نوعی توریسم سیاسی با طعم مدیترانهای. این آدمها میآیند تا بر روند آتشبس نظارت کنند، اما در نهایت درگیر آتش روغن داغ میشوند. کسی چه میداند شاید وقتی حال خوش ونس را در کنفرانس خبری دیدیم یا در گزارشها خواندیم «هیأت آمریکایی از اوضاع اسرائیل ابراز رضایت کرد»، منظور همان سیبزمینیها بوده باشد. همه میدانیم غذای خوب معجزه میکند. صلح در خاورمیانه هم نیازمند معجزه است، نیست؟
در جهانی که سیاستمدارها با نیشخند وارد جنگ میشوند و با شامهای پنجستاره دنبال صلح میگردند، شاید وقتش رسیده باشد که وزارت خارجه آمریکا اندکی به دیپلماسی غذائی فکر کند. اگر قرار باشد ویتکاف و کوشنر برای صلح در خاورمیانه با بال مرغ و سیبزمینی پیش بروند، شاید بشود به آینده امیدوار بود.
در نهایت، صاحب رستوران، آقای ف، با لبخند میگوید: «اونا عاشق ما شدن. عاشق خیابونهامون، عاشق مردممون، عاشق فضامون. فقط امیدواریم عاشق پنکیکمون هم شده باشن.»
* این متن با الهام از گزارش «لیران شبتی» برای کانال دوازده اسرائیل نوشته شده است.