ایرانیان مقیم کشورهای مختلف روز شنبه ۳۰ اردیبهشت دست به برگزاری تجمعهای اعتراضی علیه جمهوری اسلامی زدند. این تجمعها در پاسخ به فراخوانهای از پیش منتشر شده و در اعتراض به گسترده شدن موج اعدامها در ایران برگزار شد.
از جمله آخرین موارد اعدامها در ایران، به دار آویختن مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی، سه نفر از متهمان پرونده موسوم به «خانه اصفهان» در سحرگاه روز جمعه ۲۹ اردیبهشت بود.
پس از انتشار خبر اعدام کاظمی، میرهاشمی و یعقوبی، سه معترض زندانی در زندان دستگرد اصفهان، مردم شهرهای مختلف ایران به خیابانها آمده و با شعاردهی، آتش زدن نمادهای حکومت و سایر شیوههای اعتراضی، بر عزم خود برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی تاکید کردند و علیه مجازات اعدام شعار دادند.
گرچه مردم علیه اعدام معترضان شعار میدهند اما وبسایت «هیومن رایتز کرییرز» سراغ پاسخ این سوال رفته که چرا مجازات اعدام اساسا نباید وجود داشته باشد؟
گسترش لغو اعدام
بیش از ۷۰ درصد کشورهای جهان مجازات اعدام را لغو کردهاند اما مجازات مرگ هنوز در ایران، چین، ژاپن، عربستان سعودی، آمریکا و ... وجود دارد.
در آمریکا، بر سر این که آیا مجازات اعدام باید وجود داشته باشد یا نه اختلافنظراتی وجود دارد و نظرات متفاوتی درباره این که آیا اعدام باید بماند، لغو شود یا با صدور مهلت قانونی، به تعویق انداخته شود، مطرح است.
از سال ۲۰۱۹ بدین سو، ایالتهای نیوهمپشر، کلرادو و ویرجینیا در ایالات متحده به مجازات اعدام پایان دادهاند.
اما در کل آمریکاییها درباره مجازات اعدام چه فکر میکنند؟
طبق نظرسنجی موسسه گالوپ در سال ۲۰۲۱، ۵۴ درصد آمریکاییها با مجازات مرگ موافق و تنها ۴۱ درصد جوانان ۱۸ تا ۳۴ سال موافق لغو مجازات اعدام بودهاند.
اما چرا کشورها باید به چنین مجازاتی پایان دهند؟
نگاهی بیندازیم به پنج دلیل که چرا مجازات اعدام از اساس اشتباه است:
۱. مجازات اعدام غیرانسانی است
شیوههای اعدام در جهان شامل تیرباران، اعدام با طناب دار و صندلی الکتریکی یا تزریق ماده کشنده است.
آیا این راهها بیرحمانه و غیرمعمول نیستند؟ مخالفان اعدام در استدلالهایشان برای لغو این مجازات به مفاد کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازاتهای بیرحمانه استناد میکنند که توافقنامهای بینالمللی است و هدف از آن جلوگیری از اعمالی است که غیرانسانی انگاشته میشوند.
گرچه در این کنوانسیون موضعی در برابر اعدام اتخاذ نشده اما بسیاری از مخالفان اعدام بر این باورند که اعدام هم باید در جرگه مجازاتهایی قرار بگیرد که در این کنوانسیون آمده است.
برخی ادعا میکنند اعدام میتواند «انسانی» انجام شود اما همچنان مشکل جان کندن برخی زندانیان تا زمان مردن آنان را در نظر نمیگیرند.
طبق تحقیقات، سه درصد اعدامها بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۲۰۲۰ در آمریکا آنچنان که باید پیش نرفتند. و این به چه معناست؟
این یعنی برای کشتن یک زندانی زجر فراوانی به او تحمیل میشود.
اعدام با تزریق کشنده بالاترین نرخ اشتباه در فرآیند اعدام را دارد و هر چقدر هم که گزینه معمولی در اجرای حکم اعدام باشد، وقتی تزریق درست پیش نرود، میتواند مدت زیادی طول بکشد تا زندانی بمیرد و نمونههای آن هم کم نبوده است.
۲. سهم برخی از اعدام، بیش از بعضی دیگر است
مجازات اعدام نمونه خوبی از اجرای بیچون و چرای عدالت نیست چون طبق آمار سازمان ملل، سهم فقرا از مجازات اعدام در جهان بیشتر است و برای آن چند دلیل وجود دارد: یک این که افراد فقیر بیشتر از سوی پلیس هدف قرار داده میشوند. دو این که توانایی مالی پرداختن حقالزحمه یک وکیل خوب را ندارند و اغلب تا بتوانند از کمک قانونی مجانی در برگزاری دادگاه عادلانه استفاده کنند، کار از کار گذشته است.
در ایالات متحده، مساله نژاد بزرگترین نگرانی برای مخالفان اعدام است. طبق پژوهشها، ۳۵ درصد افرادی که طی ۴۰ سال گذشته در ایالات متحده اعدام شدهاند سیاهپوست بودهاند در حالی که آمریکاییان سیاهپوست تنها ۱۳ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. پس چنین آماری چطور با عقل جور درمیآید؟
نتیجه موشکافی بیشتر محققان در پاسخ به این سوال نشان میدهد در چنین آماری، رد پای تبعیض نژادی پیداست و انبوهی پژوهش حاکی از سوگیری نژادی در صدور و اجرای احکام اعدام در آمریکاست.
۳. مجازات اعدام گاه ابزار سلطه است نه عدالت
مجازات مرگ قرار است تنها مجازات جدیترین جرایم همچون قتل باشد اما در عمل در سراسر جهان، حکومتها مجازات اعدام را در پاسخ به جرایمی که در آن کشتاری در کار نبوده به کار بستهاند. طبق آمار سازمان عفو بینالملل، سال ۲۰۲۲ سال وحشتناکی در مجازات اعدام بوده؛ در این سال کشورها مجازات اعدام را به عنوان سلاحی در مقابل معترضان، اقلیتها و دیگر دشمنان سیاسیشان به کار گرفتهاند.
اعدامهای گسترده به دست جمهوری اسلامی در ایران از زمان انقلاب سال ۵۷ آغاز شد و سال ۲۰۲۱ پس از چند سال روند کاهشی، بار دیگر شمار اعدامها افزایش یافت.
مجازات اعدام در ایران برای جرایمی مثل قاچاق مواد مخدر، جرایم مالی، سرقت مسلحانه، روابط همجنسگرایانه و خارج ازدواج و «افساد فیالارض» در نظر گرفته شده است.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۲ هم دستکم ۵۷۶ نفر را اعدام کرده است
در سال ۲۰۲۱، ۳۳۳ نفر در ایران اعدام شدند که شمار آنانی که «به دلیل ارتکاب جرایم مرتبط با موادمخدر» اعدام شدند تا پنج برابر بیشتر از سال ۲۰۲۰ بود.
در میانمار، هنگامی که ارتش قدرت را در دست گرفت، دادگاههایی بدون حق درخواست تجدیدنظر برگزار کرد که در آنها ۹۰ نفر محکوم به مرگ شدند که بسیاری از آنها معترض و خبرنگار بودند.
روشن است که بسیاری حکومتها به اجرای عدالت علاقهای ندارند بلکه از اعدام به عنوان ابزار سرکوب و کنترل استفاده میکنند تا با اعدامهای خودسرانه تعریف خودشان را از آنچه در جامعه قابل قبول است یا نیست، ارائه دهند که این امر شهروندان چنین کشورهایی را در رعب و ترس نگه میدارد و حقوق انسانی آنان را نقض میکند.
این است که وجود اعدام به عنوان نوعی مجازات، به حکومتهای فاسد اجازه میدهد چنین مجازاتی را در راستای اهداف خودشان به کار بگیرند.
۴. «که نتوان سر کشته پیوند کرد»؛ در صورت اعدام ناعادلانه، نمیتوان مرده را زنده کرد
چیزی که مجازات اعدام را از مجازات حبس ابد متمایز میکند این است که حتی اگر پس از اعدام فرد، اطلاعاتی دال بر بیگناهی او پیدا شود، فرد اعدام شده را نمیتوان به زندگی برگرداند.
نتیجه تحقیقات یک پژوهشگر حوزه حقوق در آمریکا در سال ۲۰۰۰ نشان داد که نرخ اشتباه در صدور حکم اعدام در آمریکا بسیار بالاست. نرخ چنین اشتباهی در ۹۰ درصد ایالتهای آمریکا که مجازات اعدام در آنها قانونی است بیش از ۵۲ درصد و در ۸۵ درصد ایالات هم نرخ اشتباه بالاتر از ۶۰ درصد بوده است.
تحقیقات جدیدتر در سال ۲۰۱۴ و با استناد به دادههای جمع شده بین سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۴ نشان داد که یک نفر از هر ۲۵ نفر در آمریکا، احتمالا اشتباها اعدام شده است.
طبق دیگر مستندات معتبر نیز سیستم قضایی با ارتکاب اشتباهات متعدد، بسیار مشکلدار است و سیستمی نیست که بتوان به آن برای اجرای مجازاتی مثل مجازات اعدام اعتماد کرد.
۵.اعدام دردی از کاهش آمار جرم و جنایت دوا نمیکند
بعضی افراد قبول دارند که مجازات مرگ مجازات درستی نیست اما معتقدند «اگر» از وقوع جرم و جنایت جلوگیری میکند، چرا نه؟
اما چنین اظهارنظری یک «اگر» بزرگ در خود دارد.
خوشبختانه در این زمینه هم پژوهشهایی انجام شده که نشان میدهد مجازات اعدام تاثیری در کم شدن جرم و جنایت ندارد.
طبق آمار«مرکز اطلاعات مجازات اعدام»، در آن ایالتهای آمریکا که مجازات مرگ در آنها وجود ندارد، نرخ قتل پایینتر است.
اما چرا اعدام از بروز جرم و جنایت پیشگیری نمیکند؟
پاسخ شاید در روان انسانی نهفته باشد که مرتکب جرم و جنایت میشود.
طبق یک مقاله منتشر شده روی وبسایت «روانشناسی امروز»، بیشتر مجرمانی که مرتکب جرم میشوند در حین ارتکاب جرم و جنایت، رفتار معقولی از خود نشان نمیدهند: سلامت روان، سوءمصرف مواد و تروما از دلایل اصلی ارتکاب جرم و جنایت هستند.
۴۳ درصد زندانیان در ایالات متحده مشکل سلامت روان و ۶۵ درصد هم مشکل سوءمصرف مواد دارند. در برخی موارد هم عامل ارتکاب جرم، خشم، افسردگی، مصرف مواد یا الکل است که در آن فرد مجرم به تبعات جرم خود آگاه نیست. گاهی هم تروما و فقر با بروز جرم مرتبط است که مجازات، جواب این گونه جرایم نیست.
با در نظر گرفتن حتی همین پنج مورد، مجازات اعدام غیرانسانی، تبعیضآمیز، خودسرانه و بیفایده است. پس چرا باید اصلا وجود داشته باشد؟
این مجازات در حال محو شدن از روی کره زمین است و بهتر است کشورهایی که هنوز به آن دلبستگی و وابستگی دارند هم مجازات مرگ را هر چه زودتر لغو کنند.
نتایج پژوهشی جدید از یک تیم بینالمللی متخصصان علوم اعصاب، روانشناسان و متخصصان حوزه سلامت، نشان میدهند «تبعیض مبتنی بر جنسیت» طی سالهای شکلگیری شخصیت کودک (در این مورد کودکان دختر)، بخشهایی از مغز آنان را کوچکتر میکند.
محققان دادههای جمعآوریشده از ۲۹ کشور جهان را برای بررسی اثرات احتمالی تبعیضهای روا شده در کودکی بر مغز زنان مورد پژوهش قرار دادند.
پیش از انتشار این پژوهش، تحقیقاتی در حوزههای مشابه به منظور بررسی احتمال تاثیر تبعیض جنسیتی بر عملکرد مغز انجام شده بود که نشان میداد اینگونه تبعیض به مشکلات سلامت روان و موفقیتهای کمتر تحصیلی منجر میشود.
برای بررسی بیشتر اما محققان دادههایی را از امآرآی مغزی هفت هزار و ۸۷۶ نفر در ۲۹ کشور جهان جمعآوری کردند.
علاوه بر در نظر گرفتن «موقعیت اجتماعی و سطح تحصیلات»، محققان بهعنوان بخشی از پژوهش، شاخصهای نابرابری را هم محاسبه کردند تا میزان تبعیض جنسیتی مرتبط با هر کشور را بررسی کنند.
نتایج این پژوهش در ژورنال «پیشرفت آکادمی ملی علوم» منتشر شد و الگویی را نشان داد مبنی بر این که سه بخش مغز زنان در کشورهایی با شاخص نابرابری بالاتر، کوچکتر از همان سه بخش مغز در زنانی است که در کشورهایی با «نابرابری جنسیتی کمتر» بزرگ شدهاند.
همچنین یافتهها نشان دادند هر چه عدد شاخص نابرابری در کشوری «بالاتر» باشد، آن سه بخش مغز زنان در آن کشورها «کوچکتر» است.
هر سه بخشِ متاثر از تبعیض جنسیتی، در نیمکره راست مغز واقع شده و قسمتی از قشر حدقهای پیشپیشانی، بخشی از قشر پسسری و بخشی از سینگولیت مغز را تشکیل میدهند.
این سه بخش مغز در کودکان دختر و پسر در اثر «شرایط ناگوار در کودکی» نیز تغییر میکنند.
بر اساس گزارش پژوهشگران تحقیق مذکور، اگر رهبران کشورها باور داشته باشند زنان هوش کمتری از مردان دارند، قانون و مناسبات اجتماعی حاکم بر آن جوامع میتواند به تبعیض جنسیتی بینجامد که به مغز زنان در هنگام رشد لطمه میزند و طی چنین فرآیندی، بر هوش آنان هم واقعا تاثیر خواهد گذاشت.
طبق پیشنهاد محققان این پژوهش، برای جلوگیری از بروز چنین آسیبی به مغز زنان، سران کشورها باید با رد کلیشههای جنسیتی، این چرخه معیوب را در هم بشکنند.
آسوشیتدپرس در گزارشی از مبارزه زنان در ایران، با برداشتن «حجاب اجباری» از سر نوشته است که ترجمهای از آن را در ادامه میخوانید.
طبق بیلبوردهایی که در خیابانهای تهران بزرگ نصب شدهاند، زنان باید برای احترام به مادرانشان «حجاب اجباری» بر سر بگذارند اما احتمالا برای نخستین بار پس از روزهای پرآشوب انقلاب ۵۷ است که بیشتر زنان -از جوان و مسن- انتخاب کردهاند روسری سر نکنند.
چنین حریف طلبیدن آشکار حکومت از سوی زنان، ماهها پس از شروع اعتراضات در ایران است و با آن که به نظر میرسد اعتراضات خوابیده اما انتخاب زنان برای برداشتن حجاب از سر، چالش جدیدی برای حکومت مذهبی است.
جمهوری اسلامی در واکنش به تهدید روی آورده و بعضی کسبوکارها را که به زنان بدون حجاب اجباری خدمات ارائه کردهاند، تخته کرده است.
اما بنا بر نظر تحلیلگران در ایران، اگر حکومت پا روی دم شهروندان بگذارد، میتواند آتش اعتراضات را بار دیگر شعلهور کند.
زنان در ایران میگویند جانشان به لبشان رسیده و فارغ از عواقب برداشتن حجاب، برای آزادی خود و آیندهای بهتر برای دخترانشان میجنگند.
بعضی معتقدند هر چه زنان بیشتری به جمع زنان بدون روسری بپیوندند، مهار بیحجابی برای حکومت دشوارتر خواهد شد.
شروین، دانشجوی ۲۳ ساله ساکن تهران میگوید: «میخواهند همه کسبوکارها را تعطیل کنند؟»
او میگوید اگر زنی بدون حجاب به پاسگاه پلیس برود، پاسگاه را هم میبندند؟
ویدای ۲۹ ساله هم میگوید که تصمیم او و دوستانش برای روسری سر نکردن در خیابان فراتر از روسری است و پیامی برای حکومت است مبنی بر این که :«دست از سر ما بردار!»
ایران و کشور همسایهاش افغانستان، تنها کشورهایی هستند که حجاب در همه فضاهای عمومی آن اجباری است.
پیش از آغاز خیزش انقلابی ایرانیان، زنان بدون روسری در کوچه و خیابان دیده نمیشدند؛ گرچه روسری برخی گاهی روی شانههایشان میافتاد. حالا اما دیدن زنان بدون روسری در مناطقی از تهران منظرهای عادی است.
۴۰ سال پس از انقلاب ۵۷، بسیاری از زنان در تهران بدون روسری دیده میشوند و حکومت که در ابتدای خیزش انقلابی سعی داشت از برخورد مستقیم با آنان خودداری کند، حالا چند هفتهای است که حلقه سرکوب رابه گرد زنان تنگتر کرده است.
چندین هفته پیش، مرکز خرید ۲۳ طبقهای اپال در شمال تهران هم به بهانه «بیحجابی زنان» تعطیل شد.
کسری، فروشنده ۳۲ ساله لباس در مرکز خرید اپال میگوید که چنین برخوردی تنبیه دستهجمعی است.
او اظهار تعجب میکند که مرکز خریدی با صدها کاسب سر چندین تار موی مشتریان بسته شده است.
یک تحلیگر سیاسی اما هشدار میدهد کاسبانی که در زمان اعتراضات پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی ساکت مانده بودند، ممکن است این بار (در مقابل تعطیل کردن کسبوکارها) سکوت نکنند.
به نظر میرسد سرکوب زنان از سوی حکومت در آینده شدت خواهد گرفت.
از سوی دیگر دیپلماسی جهانی با جمهوری اسلامی هم به ایستایی دچار شده و به همین دلیل باز ممکن است اعتراضات شدت بیابد.
ثریای ۳۳ ساله میگوید که او همین حالا هم با برداشتن حجاب برای هدفی بزرگتر میجنگد.
او در راه رساندن دختر هفت سالهاش به مدرسه به آسوشیتدپرس میگوید که نمیخواهد دخترش تحت همان فشار ایدئولوژیکی باشد که او و همنسلانش متحمل شدهاند.
او تاکید میکند که این انتخاب به منظور رساندن دخترش به آیندهای بهتر است.
دریای مدیترانه در سالهای اخیر با تصاویر زیبایی شناخته شده است که شرکتهای گردشگری آنها را ارائه کردهاند. در چشم مردمانی که ناگزیر به ترک خانه و کاشانه شدهاند و قصدشان عبور از مدیترانه است اما این دریا احتمالا چندان زیبا به نظر نمیرسد بلکه بیشتر گذرگاهی مرگبار است.
همان اندازه که این دریا بیمناک است برای مردمانی که به امید داشتن زندگی بهتر تن به عبور از امواج غیرقابل پیشبینی آن میدهند تا خود را به سواحل کشورهای اروپایی برسانند، برای دولتهای اروپایی هم تبدیل به چالشی بزرگ شده است.
سواحل جنوبی ایتالیا با نزدیکترین فاصله از سواحل شرقی دریای مدیترانه، مقصد شمار زیادی از مهاجران غیرقانونی در سالهای گذشته شده که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
یورونیوز برای بررسی واکنش اروپا به این موضوع با آنتونیو ویتورینو، مدیرکل سازمان بینالمللی مهاجرت سازمان ملل متحد گفتوگویی داشته که گزارشی از این گفتوگو در پی میآید.
آیا دست دولتهای اروپایی به خون آلوده است؟
به گفته ویتورینو، از سال ۲۰۱۵ دریای مدیترانه مسیر رو به رشد مهاجرت غیرقانونی به سوی اروپا بوده؛ به طوری که ارقام مرتبط با این موضوع در سه ماهه اول سال ۲۰۲۳ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن، «چهار برابر» شده است.
طبق گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، تاخیر در امدادرسانی به پناهجویان از سوی دولتهای اروپایی باعث بروز حوادثی مرگبار در مسیر مدیترانه مرکزی است.
در سال جاری و در جریان شش حادثه غرق شدن کشتی، دستکم ۱۲۷ نفر جان خود را از دست دادند و بیپاسخ ماندن درخواست کمک در مورد هفتم نیز منجر به مرگ حداقل ۷۳ نفر شد.
ویتورینو با ابراز تاسف از این موضوع گفت: «زمان آن است که دولتهای اروپایی سه موضوع اصلی را به صورت جدی بررسی کنند: یکی این که باید از سفرهای خطرناک مردم جلوگیری شود که در این زمینه نیاز به همکاری با کشورهای مبدا داریم.»
او موارد دوم و سوم را به این ترتیب بیان کرد: «با ابتکار عمل دولتهای اروپایی باید جلوی مرگ مردم را در دریای مدیترانه را بگیریم چون نمیتوانیم از سازمانهای غیردولتی انتظار جلوگیری از این فجایع را داشته باشیم. همچنین باید بتوانیم مقاصد قایقهای مهاجران را پیشبینی کرده و با راهاندازی سیستم جابهجایی سریع، جلوی فشار مضاعف بر کشورهای در دسترستر را بگیریم.»
بررسی آنچه در عمل رخ میدهد
در عمل اما کشورهای اروپایی از هماهنگی لازم برای ساماندهی به موضوع پناهجویان برخوردار نیستند.
ویتورینو به یورونیوز گفت: «هر یک از دولتهای اتحادیه اروپا در موضوع پناهندگی بر اساس قوانین خود عمل میکند. باید توجه داشته باشیم هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی با چنین چالشی مقابله کند. اتحادیه اروپا نیاز به یک رویکرد مشترک در میان تمام کشورهای عضو دارد.»
خطر سوءاستفاده از مهاجران
ویتورو گفت: «سال گذشته بحرانی جدی در مرز بلاروس با لهستان داشتیم. من به وضوح گفتهام اتحادیه اروپا اجازه استفاده ابزاری از مساله پناهجویان را برای مقاصد سیاسی نمیدهد.»
او سوءاستفاده از مردم ناامید، با وعده «دسترسی آسانتر به سایر کشورهای اروپایی» را «نقض آشکار حقوق اساسی مهاجران و پناهجویان» خواند و گفت آنچه سال گذشته رخ داد «نمیتواند دوباره تکرار شود».
ملیت پناهجویان و سرنوشت آنها
فعالان حقوق بشر اروپا با اشاره به برنامه منسجم کشورهای اروپایی در امر اسکان پناهندگان اوکراینی پس از تجاوز نظامی از سوی روسیه، این پرسش را مطرح میکنند که آیا اروپا در موضوع پناهجویان استانداردی دوگانه دارد؟ آیا وقتی پناهجویان شبیه ما یا همدین ما هستند، از آنها استقبال میشود؟
ویتورینو بدون دادن پاسخ روشنی به این نگرانی گفت: «دستورالعمل حفاظت موقت مصوب سال ۲۰۲۰ میلادی ابزار بسیار موثری برای همبستگی و حمایت از مردم جنگزده اوکراین بود.»
او ادامه داد: «وقتی با افرادی روبهرو هستید که از جنگ آسیب دیدهاند و در معرض سوءاستفاده و استثمار قرار دارند -به ویژه زنان و کودکان- باید منابع لازم را برای اقامت طولانیمدت آنان و تامین امنیتشان در کشورهای میزبان بیابید که وضعیتی چالشبرانگیز به وجود میآید.»
به گفته ویتورینو با گذشت بیش از یک سال از آغاز جنگ اوکراین، این چالش پابرجاست است و چشماندازی از بازگشت جنگزدگان اوکراین به این کشور -به این زودیها- دیده نمیشود.
تغییرات آبوهوایی و مهاجرت
در حال حاضر تغییرات آبوهوایی جدیترین بحران موجود در سراسر جهان است.
سالانه حدود ۲۰ میلیون نفر در اثر این پدیدهها آواره میشوند که اکنون عمدتا آوارههای داخلی هستند اما دیر یا زود مجبور به عبور از مرزهای بینالملی میشوند.
آیا دولتها این چالش را جدی میگیرند؟ آیا اقداماتی صورت میگیرد برای اسکان مردمی که از خانههایشان میگریزند و آواره میشوند؟
ویتورینو در توضیح این موضوع گفت: «تعداد افرادی که به علت تغییرات آب و هوایی مجبور به جابهجایی هستند در حال افزایش است. بنابراین دو عنصر آبوهوا و درگیریها با هم تعامل دارند و محرک مهاجرتها هستند.»
به گفته او در بیستوهفتمین کنفرانس تغییرات آبوهوایی در شرمالشیخ، تاثیر این تغییرات بر مهاجرت اجباری بررسی و این مساله مطرح شد که اتحادیه اروپا باید به این کشورها در «یافتن راهحلهای پایدار برای آینده» کمک کند.
بر اساس گزارش یورونیوز، تاکید بر وجود این مشکلات و صحبت در مورد آنها، اولین گام برای بهبود شرایط است.
آنچه در درجه نخست اهمیت قرار دارد، ارائه راهکارهای عملی از سوی دولتها و همکاری همهجانبه آنان برای جلوگیری از وقوع فجایع زیستمحیطی است که ادامه حیات تمام گونههای روی کره زمین را تهدید میکنند.
تابستان کمکم از راه میرسد. فصل گرما با پشههایی همراه است که بدشان نمیآید هر از گاهی روی پوستمان فرود بیایند تا تشنگیشان را با خون انسان فرو بنشانند. البته خارش و سوزش کلافهکننده را هم باید اضافه کرد که تا چند روز پس از نیش خوردن هم دست از سر ما بر نخواهد داشت.
گاردین در مقالهای به یافتههای یک پژوهش جدید در دانشگاه ایالتی و موسسه پلیتکنیک ویرجینیا درباره پشهها و نیششان پرداخت که در ژورنال علمی «آیساینس» منتشر شده است.
شاید به گوشتان خورده باشد که شستن پوست با صابون، راهی برای فرار از نیش پشه است؛ با این منطق که اگر پشه نتواند پوست شما را بو بکشد، نمیتواند نیشتان هم بزند.
اما طبق یک پژوهش جدید، بوی صابون به جای این که شما را از رادار پشه دور نگه دارد، ممکن است شما را به طعمه لذیذتری برای این حشره تبدیل کند.
در این تحقیق، پشهها بوی پوست و بدن داوطلبانی که خودشان را با سه صابون (از چهار صابون محبوب مشتریان در بازار) شسته بودند، ترجیح دادند.
طبق یافتههای تیم تحقیق، ممکن است پشهها پوست صابونزده را بیشتر دوست داشته باشند چون زمانی که از خون بقیه تغذیه نمیکنند، شکر مورد نیاز بدنشان را از شیره گیاهان تامین میکنند.
کِلِمان وینوژه، سرپرست تیم تحقیق مذکور در در دانشگاه ایالتی و موسسه پلیتکنیک ویرجینیا گفت حس پشهها وقتی به پوستی میرسند که به خاطر صابون بوی گل و گیاه و میوه میدهد، مثل بیدار شدن از خواب با بوی قهوه و مافین است که «خیلی میچسبد» و در حقیقت افراد در آن صورت، در آن واحد هم بوی آدم و هم بوی گل میدهند.
این پژوهش همچنین نشان داد تاثیر صابونی که به تن افراد خورده هم در جذب پشهها متفاوت عمل کرده و این به دلیل ترکیب رایحه صابون با بوی خاص بدن هر فرد است.
وینوژه گفت موضوع جالب دیگر این است که اگر فردی پوستش را نشسته بود و باب دل پشهها بود، پس از شستوشو با صابون برای آنان دلخواهتر هم میشد اما اگر همین فرد خودش را با صابون مارک دیگری میشست، پشهها از او فراری میشدند.
نتیجه این پژوهش جدید نشان میدهد انتخاب صابونی خاص موجب میشود برخی افراد خوراک پشهها باشند و بعضی پشهها حتی سمتشان هم نروند.
داوطلبان شرکتکننده در این پژوهش، نمونه پارچهای از لباسی فرستاده بودند که با بدن نشسته و شسته (با صابون) به تن کرده بودند. برند صابونهایی که داوطلبان از آنها استفاده کردند دایِل، داو، نِیتیو و سیمپِل تروث بود.
طی تحقیق مشاهده شد پشههای ماده -و البته فقط پشههای مادهاند که از خون تغدیه میکنند- بر روی این نمونه پارچهها مینشستند که این نشاندهنده تمایل این حشرات به بویی خاص (صابون و بوی پوست فرد یا آمیزهای از هر دو) بود.
در این مطالعات، پوست افرادی که خودشان را با صابون داو، دایل و سیمپل تروث نشسته بودند برای پشهها جذابیت بیشتری داشت اما این درباره داوطلبانی که خودشان را با صابون نیتیو شسته بودند صادق نبود که این ممکن است به دلیل بوی نارگیل این صابون باشد.
طبق تحقیقات پیشین، نمونههایی در دست است که نشان میدهند روغن نارگیل به صورت طبیعی پشهها را فراری میدهد.
ترکیه پلی میان آسیا و اروپا، منطقهای استراتژیک که خیال داشتنش آرزوی هر فاتحی در طول تاریخ بوده، با عبور از فراز و نشیبهای فراوان همچنان پابرجاست. اما آیا این سرزمین و مردمانش از خیال تصاحب از سوی فاتحی دیگر در امان خواهند ماند و فردای انتخابات زندگی مردم آن مثل قبل خواهد بود؟
ترکیه نوین پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به کمک اندیشههای کمال مصطفی آتاتورک بنا نهاده شد. کشوری با اکثریت مسلمان که بر اساس قانون، دارای نظام جمهوری است و به صورت سکولار اداره میشود.
سکولاریسم یکی از اصول پایهای و تغییرناپذیر در ساختار حکومتی ترکیه به شمار میرود. اصولی که پایبندی به آنها، جامعه ترکیه را به مثالی موفق از زیست مسالمتآمیز اقوام و مذاهب گوناگون تبدیل کرده است.
این موفقیت برای تداوم ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ترکیه ضروری به نظر میرسد، هر چند در سالهای اخیر با قدرت گرفتن اسلامگرایان و تضعیف آزادی بیان و رسانه از سوی دولت حاکم، این دو اصل اساسی و حیاتی به شدت در حال ضعیف شدن هستند.
آیا در این شرایط با آماده شدن ترکیه برای رایگیری در انتخابات ریاستجمهوری، ائتلاف اپوزسیون به رهبری کمال قلیچداراوغلو میتواند نقطه پایان دو دهه قدرت رجب طیب اردوغان باشد؟
آیا فردای انتخابات، زندگی مردم در ترکیه مثل روز پیش از آن خواهد بود؟ آیا این سرزمین و مردمانش از خیال تصاحب از سوی فاتحی دیگر در امان خواهند ماند؟
در فاصله دو روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری ترکیه، روزنامه گاردین در گزارشی به توصیف فضای این کشور و شرایط کاندیداها پرداخته است.
ساز و کار انتخابات در ترکیه
انتخابات ریاستجمهوری در ترکیه هر پنج سال یکبار برگزار میشود و نامزدی که بتواند در دور اول بیش از ۵۰ درصد آرا را کسب کند، به عنوان رییسجمهوری انتخاب میشود. در غیر این صورت، انتخابات به فاصله دو هفته، در دور دوم بین دو نامزد با بالاترین آرا برگزار میشود.
انتخابات پارلمانی نیز همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و تعداد کرسیهایی که یک حزب در پارلمان ۶۰۰ نفری ترکیه به دست میآورد، مستقیما با تعداد آرایی که دریافت میکند، متناسب است؛ مشروط بر این که به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک ائتلاف، حداقل هفت درصد از آرا را کسب کند.
شعبههای رایگیری در ترکیه روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت از ساعت هشت صبح به وقت محلی روی ۶۱ میلیون رای دهنده واجد شرایط باز میشود و رایگیری تا ساعت پنج بعدازظهر ادامه خواهد داشت.
انتظار میرود نتایج انتخابات تا عصر همان روز اعلام شود.
کاندیداهای ریاست جمهوری چه کسانی هستند؟
کاندیدای اصلی انتخابات ۲۰۲۳ ترکیه، رجب طیب اردوغان ۶۹ ساله است. کسی که قدرتمندترین رهبر این کشور پس از آتاتورک تاکنون به شمار میرود.
اردوغان با لغو سیستم پارلمانی در سال ۲۰۱۸ میلادی، ترکیه را از سکولاریسم دور و قدرت را در نهاد ریاست جمهوری متمرکز کرد.
او از کاخ هزار اتاقی خود در حومه آنکارا، سیاستهای دولت را دیکته میکند.
به گفته منتقدان، اردوغان دموکراسی را از بین برده، مخالفان را سرکوب کرده و رسانهها و قضات را تحت سیطره خود قرار داده است، به طوری که از سال ۲۰۱۰ میلادی، آزادی مطبوعات در این کشور به وضوح محدود شده است.
حامیان اردوغان اما او را ناجی کشور از تهدیدات امنیتی جدی مانند کودتای سال ۲۰۱۶ میلادی میدانند.
از سوی دیگر کمال قلیچداراوغلو، ملقب به «کمال بای»، نامزد ائتلاف ششگانه ملی (میز شش) در این رقابتها است.
کمال بای ۷۴ ساله، حسابدار بازنشسته و کارمند قدیمی، بیش از یک دهه رهبر اصلی اپوزیسیون ترکیه و حزب جمهوریخواه خلق بوده است و اکنون متعهد شده بسیاری از سیاستهای اردوغان را تغییر دهد.
این ائتلاف هدف خود را تلاش برای رسیدن به عدالت، مبارزه با فساد، بهبود آموزش، بازگرداندن استقلال بانک مرکزی، کاهش تورم، برچیده شدن ریاست اجرایی، بازگرداندن اختیارات پارلمان، بازگرداندن پناهندگان سوری و بهبود روابط با غرب میداند.
قلیچداراوغلو از حمایت حزب دموکراتیک خلق یعنی طرفداری کُردها برخوردار است؛ حزبی که در انتخابات سال ۲۰۱۸ میلادی سوم شد و ممکن است به دلیل ادعای وجود ارتباط بین برخی از اعضای آن با شبهنظامیان مسلح کُرد، با حکم دادگاه بسته شود.
منتقدان قلیچداراوغلو، او را به دلیل مخالفت با پیوستن سیاستمداران برجسته -مانند شهردار استانبول و آنکارا- به میز شش و کاهش شانس پیروزی ائتلاف در انتخابات، مورد انتقاد قرار میدهند.
در آخر سینان اوغان راستگرا بهعنوان کاندیدای مستقل، دیگر نامزد حاضر در انتخابات است.
محرم اینجه نیز یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری ترکیه بود که انصراف داد. به گفته تحلیلگران، آرای او به سبد رقیب اصلی رجب طیب اردوغان، یعنی کمال قلیچداروغلو روانه میشود.
اینجه، سیاستمدار ناسیونالیست چپ میانه و رهبر حزب «مملکت» روز پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت در یک کنفرانس مطبوعاتی انصراف خود را از نامزدی انتخابات ریاستجمهوری ترکیه اعلام کرد.
ترکیه در سایه دو دهه ریاست جمهوری اردوغان
در میان کشورهای اروپایی، تنها روسیه نرخ زندانی بالاتری نسبت به ترکیه دارد.
با توجه به سیاستهای سرکوبگر اردوغان و دولت تحت رهبری او، در دهه گذشته میزان زندانی شدن افراد در ترکیه تقریبا دو برابر شده است.
طبق آمار سالانه شورای اروپا، در سال ۲۰۲۱ میلادی، روسیه با ۳۲۸/۱ زندانی در هر ۱۰۰ هزار نفر و ترکیه با ۳۲۵/۴ زندانی در هر ۱۰۰ هزار نفر، بالاترین میزان زندانی در میان کشورهای اروپا را دارند.
منتقدان، سیاستهای اردوغان را دلیل اصلی بحران اقتصادی کشور، افزایش تورم به میزان ۸۵ درصد در سال گذشته و کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا طی پنج سال گذشته میدانند.
از طرف دیگر اپوزیسیون، دولت را به سوءمدیریت در عملیات امدادرسانی در زمینلرزه بهمن ماه و پیامدهای ناشی از آن متهم میکند و دلیل اصلی این فاجعه را ضعف دولت اردوغان در نظارت بر اجرای قوانین ساختمانی میداند.
چرا انتخابات ترکیه، فراتر از ترکیه مهم است؟
در زمان اردوغان، ترکیه قدرت نظامی خود را در خاورمیانه بسط داده، بارها به شبهنظامیان کُرد در داخل خاک عراق حمله کرده و فراتر از آن، حملاتی را در سوریه ترتیب داده و تصمیم به حمایت نظامی از لیبی و آذربایجان گرفته است.
این کشور همچنین از نظر دیپلماتیک با عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی و اسرائیل مشکلاتی دارد و با یونان و قبرس نیز بر سر مرز دریایی در شرق مدیترانه درگیر بوده. پس از خرید سیستم دفاع هوایی از روسیه نیز تحت تحریمهای صنعت تسلیحات ایالات متحده قرار گرفته است.
همچنین نزدیکی اردوغان به رییسجمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین و عدم تمایل اخیر آنکارا در تایید درخواست سوئد و فنلاند برای عضویت در ناتو، تعهد ترکیه را نسبت به دیگر اعضای این سازمان زیر سوال برده است.
چه کسی برنده خواهد شد؟
جدیدترین نظرسنجی نشان میدهد که قلیچداراوغلو با اختلاف حدود دو درصدی، از اردوغان پیشی گرفته اما بعید است اکثریت مطلق آرا را به دست آورد.
برخی از مفسران هشدار دادهاند اگر اردوغان با اختلاف کمی شکست بخورد، ممکن است از کنارهگیری خودداری کند؛ همانطور که وقتی حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداریها کنترل آنکارا و استانبول را به رقیب واگذار کرد، اردوغان رایگیری را به نوبت دوم کشاند.
طبق نظرسنجیها، حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی پیشتاز است اما برای به دست آوردن اکثریت کرسیهای مجلس با سد بزرگ ائتلاف ملی روبهروست.
در نهایت مسلم این است که نتیجه این انتخابات نه تنها برای مردم ترکیه سرنوشتساز است بلکه تاثیر بهسزایی در شرایط منطقه نیز خواهد داشت.