سپیده قلیان: کابوس واقعی جمهوری اسلامی، مردم ایران هستند



نرگس محمدی، زندانی سیاسی، در نامهای از زندان اوین که در لوموند منتشر شده نوشت جنبش زن، زندگی، آزادی به گذاری میرسد که در روند آن ایران روز به روز از جمهوری اسلامی فاصله گرفته و به سمت دموکراسی، برابری و آزادی حرکت خواهد کرد.

زینب جلالیان، زندانی سیاسی کرد تبعیدی در زندان یزد، در نامهای از زندان با اشاره به دوران شکنجه خود در زندانهای مختلف ایران گفت: درد من، نه در بند بودن، بلکه نبود آزادی و از دست دادن آنانی است که فریاد آزادیخواهیشان را نخواهیم شنید. تا زندهام میکوشم خونشان پایمال نشود.

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، در نامهای از زندان اوین که روزنامه لوموند آن را منتشر کرده خیابان را تنها مسیر منتهی به انقلاب و پایان دادن به استبداد و اقتدارگرایی خواند و گفت مردم ایران با شناخت ضعفها و تقویت نقاط قوت خود مصممتر از پیش، تا سرنگونی بنیاد ستم ایستادهاند.

رویا حکاکیان، نویسنده و روزنامهنگار، گفت دعوت اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا را برای نشستی در ماه آینده که ابراهیم رئیسی در آن حضور دارد، رد کرده و چنین نشستی را تطهیر سیاسی کسی دانسته که مرتکب جنایتهای بیشماری شده است.
حکاکیان گفت: تنها محل گفتوگو با ابراهیم رئیسی فقط باید دادگاه باشد. ارائه تریبونی مهم در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا به ابراهیم رئیسی تنها به او مشروعیت میبخشد و به منزله توهین به معترضانی است که برای دموکراسی جنگیده و هدف زندان، تجاوز و اعدام قرار گرفتهاند.

عسل جزیده، جوان ۱۸ ساله اهل لشتنشا در استان گیلان که در جریان خیزش انقلابی یک چشمش را از دست داده، ضمن انتشار تصاویری از خود در رسانههای اجتماعی، خبر داد که برای درمان چشم دیگرش ایران را ترک کرده است.
ماموران حکومتی در جریان تجمع اعتراضی مردم رشت در روز ۹ مهر ۱۴۰۱ مقابل دانشگاه علوم پایه این شهر، به چشمهای عسل جزیده شلیک کردند.
میترا طاهرنژاد، مادر عسل جزیده که خود او هم هدف اصابت گلولههای ساچمهای قرار گرفته، درباره این ماجرا در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «به سمت دخترم میرفتم که دیدم ساچمهها بهصورتش پاشید، دندان جلویش شکست و چشمان و صورت و سرش پر از ساچمه شد.»
بر اثر این شلیکها، چشم چپ این نوجوان که آن زمان دانشآموز مدرسهای بود، تخلیه میشود و چشم راست او نیز چند بار تحت عمل جراحی قرار میگیرد و یکی از گلولهها از جمجهاش خارج میشود.
عسل جزیده درباره وضعیت بینایی چشم راست خود در اینستاگرامش نوشت: «این اواخر بهخاطر آب مروارید و دو ساچمهای که به خاطر ریسک افزود جراحی هنوز در چشمم است، بیناییام کمتر شده.»
این معترض جوان همچنین گفت که چند روز پیش برای از دست ندادن کامل بیناییاش در نهایت از ایران خارج شده است.
عسل جزیده یادآور شد که در یک سال گذشته به دلیل جراحیهای متوالی و اوضاع سلامتی خود نتوانسته به صورت مرتب در کلاسهای مدرسه شرکت کند.
با وجود این مشکلات اما او در اینستاگرام خود نوشت: «عمل، درد، عمل... چون نمیتونستن تیرهای تو سر و صورتم رو در بیارن، قیافهام خیلی بد شده بود و روزی نبود و نیست که سمت چپ صورتم رو با موهام نپوشونم. اما پشیمون نیستم. به زن زندگی آزادی، مردم و این انقلاب ایمان دارم... به امید آزادی و پیروزی هرچه زودتر نور، بر تاریکی.»
روز ۱۴ شهریور نیز راحله امیری که در جریان خیزش انقلابی چشمش مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، در پاسخ به چند پرسش در اینستاگرام خود نوشت از شرکت در اعتراضات پشیمان نیست و اگر به عقب بازمیگشت، دوباره در تجمعها شرکت میکرد.
از سوی دیگر، روز ۱۵ شهریور مرکز مشاوره حقوقی دادبان گزارش داد که پارسا قبادی، از قربانیان شلیک عامدانه به هر دو چشم، روز دوشنبه در محل کار پدرش بازداشت شده است.
از آغاز خیزش انقلابی مردم در ایران، صدها معترض به دلیل اصابت ساچمههای فلزی و پلاستیکی به چشمهایشان، بینایی یک یا هر دو چشم خود را از دست دادهاند.
هر چند آمار دقیقی از تعداد این شهروندان آسیبدیده منتشر نشده، اما گزارشهای شاهدان عینی و مدارک پزشکی حاکی از آن است که در جریان اعتراضات سراسر ایران، صدها شهروند معترض با جراحاتی مانند پارگی شبکیه، صدمه شدید اعصاب چشم و عنبیه سوراخ شده به مراکز درمانی مراجعه کردهاند.
پاییز سال گذشته چندین روزنامه معتبر جهانی مانند گاردین و نیویورکتایمز گزارشهایی درباره شلیک عمدی ماموران به صورت و چشم معترضان از فاصله نزدیک منتشر کردند و سازمان حقوق بشر ایران، آن را امری «سیستماتیک» دانست.
بیش از ۴۰۰ چشمپزشک در ایران نیز همان زمان با امضای نامهای مشترک به محمود جباروند، رییس انجمن چشمپزشکی، درباره نابینا کردن عمدی معترضان هشدار داده بودند.