اسنادی از پزشکی قانونی که گروه هکری عدالت علی در اختیار ایران اینترنشنال قرار داده بیانگر جنبههای تاکنون بیان نشده از جراحات منجر به مرگ تعدادی از جانباختگان اعتراضهای سراسری پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی است.
حسن نوروزی، نماینده مجلس، مشکلات اقتصادی و بهويژه نداشتن خانه را «بهانه» جوانان برای ازدواج نکردن خواند و افزود: «حتما که همه نباید در بالای تهران ساکن باشند. جوانان میتوانند در روستاهای اطراف تهران با رهن و اجاره پایین زندگی کنند و صبح با اتوبوس و مترو به کارشان بیایند.»
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که از روند اجرای مفاد توافق اسفندماه سال گذشته میان آژانس و جمهوری اسلامی رضایت ندارد.
گروسی روز دوشنبه سوم مهرماه در شصت و هفتمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، پایتخت اتریش گفت که پیشرفت مورد انتظار او در زمینه اجرای توافق چند ماه گذشته میان آژانس و تهران حاصل نشده است.
او تاکید کرد پس از سالها همچنان مسائل مهمی در رابطه با تعهدات پادمانی جمهوری اسلامی در چارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) حلنشده باقی ماندهاند.
خبرگزاری دولتی ایرنا اظهارات گروسی را «ادعاهای سیاسی» خواند و آنها را رد کرد.
اشاره گروسی به توافقی است که اسفندماه سال گذشته و در پی سفر مدیرکل آژآنس بینالمللی انرژی اتمی به تهران، به دست آمد.
او در بازگشت از سفر به تهران، از وعده جمهوری اسلامی برای راهاندازی مجدد دوربینهای نظارتی خبر داده بود.
گروسی روز ۲۰ شهریور نیز از اجرا نشدن توافق سال گذشته آژانس با جمهوری اسلامی از سوی تهران انتقاد و ابراز تاسف کرده بود.
همزمان محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در سخنرانی خود در کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت تهران قصد دارد به منظور «افزایش سطح رضایت اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی مردم» به برنامه هستهای خود ادامه دهد.
او همچنین اعلام کرد آژانس بینالمللی «پرحجمترین و بیشترین بازرسیها» را از مراکز هستهای جمهوری اسلامی انجام داده است.
اسلامی گفت که «همکاریهای مستمر و عمیق» تهران با آژانس نباید نادیده گرفته شود.
رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی همچنین بر «رعایت بیطرفی» و «رفتار حرفهای» در تهیه گزارشهای آژانس بینالمللی تاکید کرد و گفت این گزارشها باید از ارائه آنچه او «جزییات غیرضرور» خواند، پرهیز کنند.
او با ابراز نگرانی تهران از برنامه هستهای اسرائیل گفت تلآویو ثبات و امنیت منطقه و اعتبار آژانس بینالمللی انرژِی اتمی را خدشهدار کرده است.
این سخنان در حالی بیان میشوند که جمهوری اسلامی روز ۲۶ شهریورماه مجوز فعالیت هشت بازرس آژانس را با تابعیت فرانسوی و آلمانی در ایران لغو کرد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی با دفاع از اخراج این بازرسان گفت کشورهای غربی «با زیادهخواهی»، از ساز و کارهای آژانس برای «مقاصد سیاسی خود» استفاده میکنند.
گروسی این اقدام تهران را «غیرسازنده» و «بیسابقه» خواند و آن را محکوم کرد.
رمضان شریف، مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران: باید با تقویت فعالیتهای رسانهای در مقابل فعالیتهای رسانهای دشمن کار کنیم و بلکه تهاجم نیز نسبت به آنها داشته باشیم
همزمان با تایید فوت فرامرز جاویدزاد، شهروند یهودی در زندان اوین از سو سازمان زندانها، وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به ایران اینترنشنال اعلام کرد که از مرگ او اطلاع دارد و به دنبال اطلاعات تکمیلی است.گزارشهایی درباره تابعیت آمریکایی جاویدزاد منتشر شده اما هنوز تایید نشده است.
وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به ایران اینترنشنال درباره مرگ جاویدزاد در زندان اوین گفت: «از گزارشها مبنی بر مرگ شخصی در یکی از زندانهای ایران مطلع و به دنبال اطلاعات تکمیلی هستیم»
این وزارتخانه در ادامه به دلیل «ملاحظات حریم خصوصی» از اظهار نظر درباره مرگ این زندانی خودداری کرد.
اداره کل زندانهای استان تهران فوت جاویدزاد در زندان اوین را تایید و ارائه نشدن خدمات پزشکی به او را تکذیب کرد.
اداره کل زندانهای استان تهران اعلام کرد که او روز اول مهرماه و پس از وخامت حال «بلافاصله به بهداری منتقل شده و با وجود تلاشهای صورت گرفته» فوت کرده است.
سایت هرانا خبر داده بود که جاویدزاد، شهروند یهودی و «زندانی دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی»، تا پیش از بازداشت در زمینه املاک در ایران فعالیت میکرد و در اسفند ۱۴۰۰ با شکایت «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، جاویدزاد دچار بیماریهایی از جمله خونریزی معده بوده و در پی تشدید علائم بیماری، شامگاه۳۱ شهریور به بهداری زندان منتقل و پس از مدتی کوتاه بدون رسیدگی پزشکی مناسب به بند عمومی زندان بازگردانده شد.
این سایت خبر داده بود که مسئولان زندان با وجود موافقت قاضی پرونده خبر از اعزام این زندانی ۶۳ ساله به بیمارستان ممانعت کرده بودند.
با این حال سازمان زندانها اعلام کرد که او طی مدت حضور در زندان به دلیل سابقه بیماری در دستگاه گوارش پنج نوبت به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام شده است.
در سال های مختلف زندانیان زیادی بر اثر نبود رسیدگی پزشکی در زندان جان باختهاند. پس از خیزش انقلابی مردم نیز مواردی از مرگ مشکوک معترضان بازداشت شده رخ داده است.
رسانههای وابسته به سپاه در گزارشهای مختلف تلاش کردهاند جان باختن این زندانی معترض را مرگ طبیعی جلوه دهند.
طبق اطلاعات عفو بینالملل، ماموران سپاه بارها با تفنگ سر جواد روحی را نشانه گرفته و او را تهدید کرده بودند اگر اعتراف نکند، به او شلیک میکنند.
به گفته عفو بینالملل، جواد روحی در اثر شکنجه دچار عدم کنترل ادرار، آسیب مفصل شانه، اختلال حرکت و اختلال گفتار شده بود و با وجود این، مسئولان زندان از ارائه خدمات درمانی کافی به او جلوگیری میکردند.
عفو بینالملل خاطرنشان کرده بود که از ژانویه ۲۰۱۰ میلادی موارد متعددی را مستندسازی کرده که نشان میدهند مسئولان جمهوری اسلامی از انجام تحقیق و تفحص مناسب درباره دهها مرگ مشکوک زندانیانی که طبق گزارشهای معتبر، تحت شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته بودند، خودداری کرده است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در پایان سفرش به نیویورک با اشاره به احتمال ازسرگیری مذاکرات اتمی با آمریکا گفت: «ما همواره پیامهای مثبتی از آمریکاییها دریافت میکنیم اما در جلساتم تاکید کردم که ما بر مبنای رفتار عملی آمریکا قضاوت خواهیم کرد.»
اسناد پزشکی قانونی نشان میدهد ماموران امنیتی علاوه بر استفاده از گلولههای جنگی در برخی موارد به اندازهای با گلولههای ساچمهای یک معترض را هدف قرار دادهاند که باعث مرگ او شدهاند. همچنین این اسناد نشان دهنده خشونت بی حد و حصر و شکنجههایی است که علیه برخی معترضان به کار رفته است.
نهادهای امنیتی طی یکسال گذشته در بسیاری از موارد خانوادههای جانباختگان را تحت فشار گذاشتند تا روایت جعلی حکومت درباره دلایل کشته شدن عزیزان خود را بازگو کنند و در مواردی از آنها اعتراف اجباریهم گرفتند. با این حال اسناد پزشکی قانونی افشا کننده دلایل واقعی مرگ برخی جانباختگان اعتراضهای خیزش انقلابی و تضاد آن با روایتهای رسمی حکومتی است.
گروه عدالت علی که اسناد پزشکی قانونی را در اختیار ایران اینترنشنال قرار داده در طی دو سال گذشته اسناد محرمانه متعدی از نهادهای امنیتی، قضایی و سایر نهادهای جمهوری اسلامی را افشا کرده و در دو مورد دوربینهای مداربسته زندان اوین را هک کرده است.
شکنجههایی که جان مهرشاد را گرفت
آماری که سازمان حقوق بشر ایران در ۲۴ شهریور از تعداد کشتهشدگان خیزش انقلابی در یک سال گذشته ارائه کرده حاکی است از شهریور ماه سال قبل تاکنون، دستکم ۵۵۱ شهروند معترض کشته شده و حداقل ۲۲ تن از معترضان نیز با مرگی مشکوک جان باختهاند.
هنوز پرونده بسیاری از جانباختگان اعتراضهای سال گذشته که به دلیل شدت شکنجه جان باختند افشا نشده است اما پرونده پزشکی قانونی مهرشاد شهیدی که در اسناد هک شده به دست ایران اینترنشنال رسیده سندی بر شکنجههای منجر به مرگ است.
در این نامه جزییاتی بیان شده که به وضوح نشان میدهد این جوان ۱۹ ساله پیش از مرگ در تاریخ هفتم آبان سال ۱۴۰۱ به شدت شکنجه شده است. در بخشی از نامه پزشکی قانونی آمده که «ساییدگی همراه با کمبودی سمت چپ بینی، شکستگی و تغییر شکل استخوان بینی، شکستگی کامل دنده چهارم، آثار پیچش جسم نواری قابل انعطاف (شبیه نوار یا طناب باریک) در نواحی هر دو دست در معاینه او مشهود بوده است.»
مهرشاد شهیدی در اعتراضهای روز پنجم آبان به دست ماموران امنیتی بازداشت شد و بر اساس گزارشها بر اثر شدت ضربات باتوم جان در تاریخ ششم آبان درست یک روز پیش از سالروز تولد ۲۰ سالگیش جان باخت. سال گذشته نزدیکان او در گفتوگو با ایران اینترنشنال گفتند که خانواده مهرشاد را تحت فشار گذاشته بودند تا بگویند او پس از بازداشت به دلیل ترس سکته کرده است.
گلولههای ساچمهای به مثابه ابزار کشتار
مقامهای حکومتی برای انکار کشتار وسیع معترضان در جریان خیزش انقلابی اغلب این ادعا را مطرح کردهاند که ماموران به سلاح جنگی مجهز نبوده و عمدتا سلاحهای ساچمهای در اختیار داشتهاند. چنین ادعایی هر چند با واقعیت همخوانی ندارد و بسیاری از معترضان با سلاحهای جنگی کشته شدهاند اما شواهد حاکی است که همین سلاحهای ساچمهای هم عامل مرگ برخی از معترضان بوده است. ماموران نه فقط با این سلاحها چشمان معترضان را نشانه رفتهاند بلکه برخی افراد را با دهها گلوله ساچمهای هدف گرفتهاند.
پرونده پزشکی قانونی مهراک سماک مقدم جوان ۲۷ سالهای که به دلیل بوق زدن در خودرو و شادی از باخت تیم فوتبال ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال در هشتم آذرماه با شلیک ماموران امنیتی کشته شده از جمله نمونههایی است که برملا کننده مرگ بر اثر سلاحهای ساچمهای است.
در پرونده پزشک قانونی آمده که «در سر و صورت سه عدد سوراخ شدگی سمت راست بینی و سوراخشدگی زیر قرنیه سمت چپ به همراه جسم خارجی فلزی (ساچمه) و تعداد حداقل ۱۱۲ عدد سوراخ ورودی سمت چپ صورت همگی به قطر تقریبی ۴-۵ میلیمتر مشاهده است.»
مهران سماک در آخرین استوری صفحه شخصی خود در اینستاگرام از مردم خواسته بود کنار هم باشند و فقط بر اعتراضهای خیابانی و اعتصابات تمرکز کنند. مراسم خاکسپاری او در بندرانزلی با حضور گسترده مردم و شعارهای ضدحکومتی همراه بود.
پس از رسانهای شدن خبر کشته شدن مهران سماک، دادستان رشت کشته شدن او بر اثر اصابت گلوله ساچمهای را تایید کرد و جعفر جوانمردی، فرمانده انتظامی بندر انزلی به اتهام «عدم رعایت قانون نحوه بهکارگیری سلاح منجر به قتل عمد» بازداشت شد اما پروندهاش به دادگاه نظامی ارجاع شد. خانواده مهران سماک با اعتراض به این رای، پرونده را به دیوان عالی بردهاند.
پرونده پزشکی قانونی محسن قیصری جوان ۳۲ ساله اهل ایلام در جریان اعتراضهای روز ۳۰ شهریورماه سال ۱۴۰۱ در نزدیکی پارک کودک این شهر به دست ماموران امنیتی هم نمونه دیگری از مرگ به دلیل اصابت گلولههای ساچمهای است.
طبق گزارشها او با شلیک دو گلوله به سینه و سرش کشته شده است. در گزارش مدیرکل پزشکی قانونی که تاریخ ۱۱ مهرماه خطاب به رییس دادگستری ایلام نوشته شده هم آمده که علت فوت محسن قیصری «خونریزی داخلی متعاقب اصابت ساچمههای متعدد به قفسه سینه و شکم» بوده است.
درباره زندگی این جوان معترض اطلاعات زیادی در دست نیست اما مراسم خاکسپاری او در یکم مهرماه به محلی برای تجمع گسترد مردم و سردادن شعارهای ضدحکومتی بدل شد و ماموران در آن مراسم هم به سمت مردم تیراندازی کردند.
یک سند دیگر از مرگ به دلیل اصابت گلولههای ساچمهای مربوط به فریدون محمودی جوان ۳۲ ساله اهل سقز است که در اعتراضهای روز ۲۸ شهریور سال ۱۴۰۱ در نخستین روزهای خیزش علیه جمهوری اسلامی کشته شد.
پرونده پزشکی قانونی که عدالت علی افشا کرده نشان میدهد که مرگ او به دلیل اصابت گلولههای متعدد ساچمهای بوده است. در این گزارش آمده که دو عدد ساچمه در سمت چپ چانه و سمت راست بینی مشهود بوده است و تقریبا در اکثر نواحی قفسه سینه و شکم هم آثار برخورد ساچمه وجود داشته است.
گزارش پزشکی قانونی نشان میدهد ماموران هر دو دست و پای این معترض جوان را هم هدف گلولههای ساچمهای قرار داده بودند. مراسم خاکسپاری او در سقز به دلیل فشار ماموران امنیتی به صورت بسیار محدود برگزار شد اما چهلم او در ششم آبان ماه صحنه اعتراض و خشم همشهریانش علیه جمهوری اسلامی بود که با شعارهایی چون «شهید نمیمیرد» یاد فریدون را گرامی داشتد.
گزارش پزشکی قانونی کمال فقهی معترض اهل بوکان هم به وضوح نشان میدهد که او بر اثر شلیک گلولههای متعدد ساچمهای به بدنش جان باخته است.
در این پرونده که تاریخ ۲۱ مهرماه بر آن درج شده است، زمان فوت کمال فقهی روز ۲۰ مهرماه عنوان شده و آمده که یک عدد ساچمه «در فک فوقانی راست و یک عدد در فک فوقانی چپ اصابت کرده که موجب خونریزی و پارکی چشم چپ شده است. همچنین یک عدد در ابروی چپ، یک عدد در وسط پیشانی، سه عدد در آهیانه سمت چپ، سه عدد در آهیانه راست شلیک شده است.»
آژانس خبری کردپا روز ۲۱ مهرماه نوشته بود که ماموران امنیتی، کمال فقهی را در پشت بام منزلش در حین برگزاری تجمعات اعتراضی در منطقه «حسار» بوکان هدف شلیک مستقیم قرار دادهاند. او کارمند نیروگاه حرارتی بناب بود و بنا بر گزارش کردپا در شب کشته شدنش دستکم ۱۰ معترض دیگر به دست ماموران مجروح شدند.
استفاده از سلاحهای جنگی مقابل معترضان بیدفاع
در برخی اسناد پزشکی قانونی از گلولههای جنگی به عنوان عامل کشتن برخی از معترضان یاد شده است. بر اساس این اسناد، شیرین علیزاده در متل قو، اسماعیل حیدری در تنکابن، محمدحسین کمندلو در مشیریه تهران و پدرام آذرنوش در دهدشت همچون بسیاری دیگر از معترضان در سراسر ایران با شلیک گلولههای جنگی جان باختهاند.
صحنه کشته شدن شیرین علیزاده یکی از صحنههای نمادین خیزش انقلابی بود. صحنهای که یک شهروند درست هنگام ثبت اعتراضهای خیابانی مرگ خود را ثبت کرد و روایتی از سرکوب عریان را برجای گذاشت.
شیرین روز ۳۱ شهریور ماه در نزدیکی «متل قو» در خودرو در حال فیلمبرداری از درگیری ماموران با معترضان بود و در همین حین یک مامور با شلیک گلوله به او جانش را گرفت. پسر هفته ساله او هم در خودرو همراهش بود و این واقعه را به چشم دید.
گزارش پزشکی قانونی درباره شیرین علیزاده تاییدی بر واقعیت مرگ او به دست ماموران است.
در این گزارش علت مرگ «از کار افتادن مراکز حیاتی به دلیل خردشدگی استخوانهای صورت و آسیب و شکستگی مهرههای گردنی و آسیب نخاع به دنبال اصابت جسم فلزی شتابدار» عنوان شده است. مراسم تدفین او در اصفهان در میان تدابیر شدید امنیتی و پس از تعهد از خانوادهاش برای برگزار نکردن مراسم انجام شد و ماموران امنیتی و لباس شخصیها برای خاکسپاری حاضر شده بودند تا جلوی حضور مردم را بگیرند. در مراسم چهلم او در «باغ رضوان» اصفهان هم نیروهای امنیتی حضوری گسترده داشتند و برای پراکنده کردن جمعیت از باتوم، گاز اشک آور، شوکر ، بمب صوتی و تفنگ ساچمهای استفاده کردند.
خواهر شیرین علیزاده روز ۲۴ فروردین امسال با انتشار تصویری از جواز دفن خواهرش نوشته بود «علت فوت برای بیزاری از دین و آیین شما کافیست. عاقبت حکومت ظلمتان در دریای خون عزیزانمان غرق میشود.»
در جواز فوت علت فوت «خردشدگی استخوانهای صورت و آسیب نخاع، اصابت جسم فلزی شتابدار» نوشته شده است.
پروننده پزشکی اسماعیل حیدری جوان ۱۹ ساله اهل مشکینشهر که روز ۳۱ شهریور سال گذشته در تنکابن کشته شد هم نشان میدهد که علت مرگ او شلیک گلوله بوده است. نهادهای امنیتی برای سرپوش گذاشتن بر این اتفاق جناره او را ۲۰ روز بعد از کشتهشدنش در اختیار خانواده قرار دادند و آنها را تحت فشار گذاشته بودند که بگویند علت مرگ سانحه تصادف بوده است. وبسایت ایران وایر روز ۱۵ آبان نوشته بود که برادر اسماعیل حیدری که در تنکابن همراه او بوده، تاکید کرده که ماموران با سلاح جنگی به او شلیک کردهاند، نه ساچمهای.
در گزارش پزشکی قانونی هم علت مرگ او خونریزی وسیع و اصابت جسسم فلزی شتابدار (گلوله) عنوان شده و آمده که «بر اثر این اتفاق یک عدد سوراخ مدور در لوب تحتانی ریه راست مشهود بوده که پس از عبور از ریه وارد قفسه سینه شده است.»
در این گزارش علت مرگ او «شوک ناشی از خونریزی متعاقب آسیب شدید قلب و ریهها به دنبال اصابت اجسام پرتابهای پرشتاب» عنوان شده است است. عبارت «اجسام پرتابهای پرشتاب» در متنهای پزشک قانونی عموما برای اشاره شلیک گلوله بهکار میرود. پیکر این نوجوان پنج روز پس از کشته شدنش در میان تدابیر شدید امنیتی به خاک سپرده شد.
پدرام آذرنوش جوان ۱۸ ساله اهل دهدشت به گفته نزدیکانش در جریان اعتراضهای روز ۳۱ شهریورماه برای کمک به نجات یک دختر که ماموران امنیتی او را محاصره کرده بودند وارد صحنه درگیری شده بود. طبق گزارشها، ماموران ابتدا او را ضرب و جرح کرده و سپس با گلولههای ساچمهای هدف قرار داده بودند اما به همین بسنده نکردند.
پایگاه خبری دادبان در روایتی از چگونگی کشته شدن پدرام مینویسد که «یکباره از بالای پشت بام خانهای ماموری تک تیرانداز قلب و سینه پدرام را نشانه میگیرد و تمام.» یکی از نزدیکان این جوان ۱۸ ساله به دادبان گفته بود «پیکر او را در بیمارستان یک جایی مانند انباری انداخته بودند. داییها و عموهای پدرام در بیمارستان را شکاندند و از آنجا بیرون آوردند. روی دستهای آنها بود که پدرش رسید و همانجا سکته کرد و به آیسییو منتقل شد.»
گزارش پزشکی قانونی که اکنون گروه هکری عدالت علی منتشر کرده نشان میدهد مرگ او هم با شلیک مستقیم گلوله اتقاق افتاده است.