نازنین بنیادی: آرمیتا برای حجاب به کما رفته، اما جهان دارد به رژیم ایران مشروعیت میدهد



نامهای از توماج صالحی، رپر زندانی، در حساب اینستاگرامش منتشر شده که در آن رزا اعتماد انصاری، یکی از وکیلان خود را عزل کرده است. این خواننده معترض از زندان دستگرد اصفهان به شرح شکنجه شدنها و بازجوییهای طولانی خود پرداخته و اعلام کرده است «حتی یک روز اسارت» هم حق او نیست.
رزا اعتماد انصاری و امیر رئیسیان، دو وکیل مدافع توماج صالحی هستند که به گفته او از ۱۰ ماه پیش وکالتش را پذرفتند؛ با علم به قرار گرفتن در «مرکز توجه ارگانهای اطلاعاتی و ارتش سایبری» و سیبل شدن در پروندهسازیها و سناریوسازیهایی که حیثیت آنان را هدف قرار میدهند.
صالحی در این نامه که در تاریخ ۱۱ مهر منتشر شده است، به دلیل «از خود گذشتگی» این دو وکیل دادگستری از آنها تشکر کرده و در ادامه نوشته است عزل یکی از آنان «منشا شخصی» ندارد و تنها به دلیل «اختلاف نظر در برخورد رسانهای» است.
به نظر میرسد برخورد رسانهای مورد نظر مربوط به مصاحبه اخیر رزا اعتماد انصاری با روزنامه شرق در روز هشتم مهر باشد که در آن وضعیت سلامت این خواننده رپ زندانی را «پایدار» خوانده و گفته بود طبق نظر «متخصص ارتوپدی» عمل جراحی پای او «اورژانسی نیست» و اقدامات اداری و قضایی برای این عمل جریان دارد.
پیش از این اما گزارشهایی درباره عدم رسیدگی درمانی به صالحی و مشکل حاد دندانهایش منتشر شده بود.
این وکیل دادگستری همچنین گفت که موکلش بهطور مستمر با خانواده در تماس است و ملاقات هفتگی دارد.
اعتماد انصاری مدعی شد که با دستور رییس دادگاه و پیگیری مقامهای زندان، در فاصله برگزاری جلسات اول و دوم دادگاه، دندان توماج صالحی از سوی متخصص دندانپزشکی ویزیت و عصبکشی شده است.
یک روز بعد از این مصاحبه، توماج صالحی در تماسی تلفنی از زندان گفت که بعد از شش ماه اعلام درد دندانش به مسوولان زندان و «هفتهها بیخوابی و تب و لرز از درد»، در نهایت دندانش را با «سیم ماسک و نمک همراه با درد بیاندازه» عصبکشی کرده است و تنها سه روز پس از این ماجرا، مسوولان پزشکی برای پر کردن آن دندان مراجعه کردهاند.
این زندانی محبوس در زندان دستگرد اصفهان در نامه جدید خود نیز تاکید کرد: «زندان اگر بر فرض محال تمام خدمات یک هتلِ هفت ستاره را هم فراهم کند باز هم زندان است و من فکر نمیکنم حقم حتی یک روز اسارت باشد.»
صالحی در این نامه همچنین شرحی از حدود یک سال بازداشت خود منتشر کرد و گفت در دوران بازجوییهای «۱۲ ساعته» در سلولهایی نگهداری میشده که چراغ آنها بهصورت شبانهروزی روشن بوده است.
او در این بازجوییها به گفته خودش هر بار به صدور حکم «اعدام» تهدید و سپس به سلول انفرادی «هشت متریاش» بازگردانده میشده است.
صالحی در این نامه خطاب به وکیلهای خود گفت: «مطمئنم که با تمام توان خود جنگیدید.»
او با این حال اضافه کرد: «خط قرمز من هوادارانی هستند که فریب تهمتهای ارتش سایبری حکومت را نخوردند.»
این هنرمند همسو با خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی همچنین با اشاره به تلاشهای حکومت برای سرکوب تاکید کرد: «به مرگ گرفتند اما به تب راضی نخواهیم شد.»
حکم این رپر زندانی مبنی بر شش سال و سه ماه حبس به اتهام «افساد فی الارض»، اواسط تیر امسال اعلام شد.
توماج صالحی در حالی آبان سال گذشته و در میانه خیزش انقلابی بازداشت شد که با پیامهایش در شبکههای اجتماعی از اعتراضات مردمی حمایت قاطع کرد.
این خواننده معترض پیشتر و در شهریور ۱۴۰۰ نیز بعد از خواندن آهنگ «سوراخ موش بخر» در اصفهان بازداشت و بعد از مدتی آزاد شده بود.
او در آثار خود به موضوعاتی چون فساد در جمهوری اسلامی، اعتصابات کارگری، اعدام و زندانی کردن مخالفان جمهوری اسلامی پرداخته است.
علاوه بر توماج صالحی، مهدی یراحی، خواننده و آهنگساز معترض نیز از ششم شهریور بازداشت و به «تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و ساخت و انتشار فیلمهایی خلاف عفت عمومی» متهم شده است.
نخستین جلسه دادگاه او قرار است روز ۲۴ مهر در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شود.
سامان یاسین، دیگر رپر زندانی در جریان خیزش انقلابی نیز با گذشت یک سال از بازداشت موقت همچنان در شرایطی بلاتکلیف در زندان قزلحصار کرج است.
او مرداد امسال در نامهای از زندان گفت که ماموران برای گرفتن اعتراف اجباری، او را تحت شکنجه جسمی، روانی و دارویی قرار داده و در این مدت اعدام مصنوعی، اقامت در سردخانه و شکستگی بینی را تجربه کرده است.

یک سال پس از خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، بیبیسی جهانی با سه زن مسلمان گفتوگو کرده است که موفق به انتخاب آزادانه نوع پوشش خود شدهاند. این گزارش همچنین به بررسی تاثیر جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر این زنان و دیگر زنان مسلمان جهان پرداخته است.
بیبیسی در این گزارش خاطرنشان کرده است که برای برخی زنان مسلمان، انتخاب «استفاده نکردن از حجاب یا روسری» میتواند تصمیم دشواری باشد. آنها ممکن است با واکنش منفی از جانب خانواده خود مواجه یا حتی از سوی جامعه طرد شوند. در برخی کشورها اما قوانین نیز بر این فشارها میافزایند.
در ایران به تازگی مجلس شورای اسلامی اجرای آزمایشی لایحهای بحثبرانگیز را درباره حجاب اجباری تصویب کرده است که بهطور قابل توجهی مجازات زندان و جریمه را برای زنانی افزایش میدهد که قوانین پوشش سختگیرانه را زیر پا میگذارند.
این لایحه که برای تبدیل شدن به قانون نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، در پی اعتراضات گستردهای طرح شد که در آن زنان به خیابانها آمده و حجاب اجباری را از سر برداشتند.
جرقه این اعتراضات، یک سال پیش با قتل حکومتی مهسا ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد زده شد.
او شهریور سال گذشته به اتهام دیده شدن مقداری از موی سرش از زیر حجاب اجباری در تهران دستگیر شده بود.
شاید برای بسیاری از حدود یک میلیارد زن مسلمان در سراسر جهان، پوشیدن حجاب «انتخاب» باشد اما برای کسانی که میخواهند آزادانه پوشش خود را انتخاب کنند، ممکن است سالها طول بکشد تا بر فشارهای خانواده و جامعه غلبه کرده و این تصمیم را اجرایی کنند.
ریبل دختر ۲۳ ساله ایرانی؛ رویای حتی یک روز آزادی
«رِیبل» دختری جوان از ایران است که این نام را خودش بعدها بهجای اسم قبلیاش انتخاب کرده.
او به بیبیسی میگوید: «رویای من این بود که یک روز در هفته فقط زنان بتوانند به خیابانها بروند تا بتوانیم هر چه میخواهیم بپوشیم.»
او ۹ ساله بوده که خانوادهاش مجبورش میکنند به پوشیدن چادر. چادر محافظهکارانهترین نوع حجاب [در ایران] و «یک شنل سیاه رنگ و بلند» است که اغلب با روسری کوچکتری زیر آن پوشیده میشود.
والدین ریبل او را از شش سالگی برای پوشیدن این نوع از حجاب آماده کرده بودند.
او در مصاحبه با بیبیسی میگوید: «والدینم مدام به من میگفتند باید حجاب داشته باشم. این وظیفه من در برابر خداست و اگر امتناع کنم، بعد از مرگم گرفتار مجازات ابدی خواهم شد. ناگفته نماند که در صورت نافرمانی، پدر و مادرم را بدنام و ناراحت میکردم.»
با اینحال این دختر ۲۳ ساله در کودکی آرزوی پوشیدن شلوارک و تیشرت داشته است.
ریبل مدتی است تهران را ترک کرده و به ترکیه پناهنده شده است. او که با شغل «تتو» زندگی خود را اداره میکند، در ادامه میگوید: «من با احساس گناه دائمی زندگی میکردم. نمیدانستم این احساس از کجا میآمد اما همیشه همراه من بود.»
ریبل به یاد دارد که به دختران با حجاب کمتر حسادت میکرده است.
داشتن حجاب در اماکن عمومی در ایران برای دختران ۹ سال به بالا اجباری است اما در خانه و در مجالس خصوصی، بسیاری از زنان ترجیح میدهند سر خود را نپوشانند.
ریبل میگوید: «مادرم به من میگفت دستها یا پاهایم را حتی در مقابل برادرانم که نوجوان بودند نشان ندهم زیرا ممکن است باعث گناه آنها شود.»

وقتی ریبل ۱۷ ساله شد، والدینش او را در یک مدرسه دینی زنانه (حوزه علمیه) ثبتنام کردند.
او میگوید: «یا باید رفتن به این مدرسه را قبول میکردم یا ازدواج میکردم.»
در حالی که ریبل از حوزه علمیه متنفر بود، برنامههای درسی این مدرسه که با تبعیض علیه زنان طرحریزی شده بود به کلی اعتقاد او را به حجاب از بین برد.
روزی که او تصمیم گرفت مدرسه علمیه را ترک کند، کتی تا بالای زانو با یک شال آزاد پوشید که مقداری از موهای قرمز شعلهور تازه رنگ شدهاش را نشان میداد.
ریبل میگوید مدیر حوزه علمیه با پدر و مادرش تماس گرفته و به آنها گفته که اجازه ندهند دختران مانند یک فاحشه در خیابانها راه بروند.
مادربزرگ او هم به خانهشان زنگ زده و آرزو کرده که پدر و مادرش پاهای را بشکنند تا نتواند از خانه بیرون برود.
ریبل در ادامه میگوید مادرش به او گفته آرزو میکند خدا جان او را بگیرد تا خانوادهشان این همه رنج نکشد.
با ادامه آزار و اذیتها، ریبل سعی کرده است خودکشی کند اما پس از تلاشی ناموفق، در حالی که پدرش بالای تخت بیمارستان ایستاده بوده و بر سر او فریاد میزده، به هوش آمده است.
او در نهایت تصمیم گرفته ایران را ترک کند و به ترکیه برود؛ جایی که حجاب اجباری نیست و اکنون میتواند آزادانه زندگی کند.
ریبل به بیبیسی میگوید که دیگر با خانوادهاش ارتباط ندارد.
مونا الطحاوی مصری-آمریکایی؛ «زن، زندگی، آزادی» جنبشی ورای تغییرات سیاسی
بیبیسی در داستانی دیگر از تجربیات مونا الطحاوی بهعنوان یک زن مسلمان نوشته است.
مونا الطحاوی نویسندهای است که مطالب زیادی در مورد استقلال بدن زنان نوشته و اگرچه خانوادهاش به اندازه ریبل سختگیر نبودهاند اما همچنان برای او به عنوان یک فعال فمینیست مصری-آمریکایی، برداشتن حجاب دشوار بوده است.
او میگوید که پس از نقل مکان به عربستان سعودی در سن ۱۶ سالگی، به مدت ۹ سال حجاب داشته و «هشت سال تلاش کرده تا بتواند حجاب از سر بردارد».
مونا با خنده اضافه میکند: «بالاخره جرات پیدا کردم با نیمچه حجابی از خانه بیرون بروم.»
با این حال او برای مدتی طولانی، بدون حجاب احساس راحتی نمیکرده: «چند سال طول کشید تا بتوانم به مردم بگویم قبلا حجاب داشتم؛ چون از اینکه حجابم را برداشته بودم خجالت میکشیدم.»
مونا که کتابی درباره حق زنان بر بدن، نحوه پوشش و پرده بکارت (هایمن) نوشته، اعتراضات اخیر ایران را از نزدیک دنبال کرده است.
او میگوید زنان ایرانی را دیده که حجاب خود را درآوردند و در حالی که شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند، آن را سوزاندند یا در هوا تاب دادند.
مونا یادآور میشود آنچه اکنون در ایران رخ میدهد فراتر از یک فراخوان برای تغییرات سیاسی است: «درست است که دولت به زن و مرد ظلم میکند اما خیابان، دولت و خانه، همه با هم به زنان و الجیبیتیکیوپلاسها ظلم میکنند. مبارزه زنان ایرانی با حجاب اجباری، مبارزه با این سه گروه است».

بلا حسن، روزنامهنگار سومالیایی؛ تصمیم به برداشتن حجاب تحت تاثیر اعتراضات ایران
بیبیسی در ادامه گزارشش از بلا حسن، روزنامهنگار سومالیایی سرویس جهانی خود نوشته است که بیشتر عمرش را حجاب داشته اما پس از شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران تحت رهبری زنان، تصمیم به حذف آن گرفته است.
او که در موگادیشو، پایتخت سومالی به دنیا آمده و همانجا بزرگ شده از اعتراضات اخیر ایران الهام گرفته و در سال ۱۴۰۱، پس از یک سال اقامت در لندن، حجاب از سر برداشته است.
بلا میگوید: «من دوستان ایرانی زیادی دارم و آنها مرا از اتفاقات ایران آگاه کردند؛ اینکه چگونه زنان از حقوق خود دفاع میکنند تا آنطور که میخواهند زندگی کنند و این واقعا برای من الهامبخش بود.»
او در ادامه میگوید: «فکر کردم من دیگر در موگادیشو نیستم، من در لندنام. من این آزادی را دارم که آنچه میخواهم انجام دهم.»
خانواده بلا در موگادیشو از تصمیم او برای ترک حجاب راضی نبودهاند اما به انتخابش احترام گذاشتهاند.
بلا به عنوان روزنامهنگار بیبیسی، در سومالی چهرهای شناخته شده است و برای همین هم تصمیمش در برداشتن حجاب، واکنشهای شدیدی به همراه داشته است.
او توضیح میدهد: «احساس نمیکنم دیگر در جامعهام پذیرفته شوم. دیگر آنجا احساس امنیت نمیکنم.»
این روزنامهنگار یادآوری میکند که بعد از برداشتن حجابش، از سوی مردان به مرگ و تجاوز تهدید شده است.
بلا میگوید: «برای زنان بیحجاب [در سومالی] مجازات خاصی وجود ندارد. در قرآن آمده است که خداوند با آنها برخورد میکند اما مردان مسلمان کشور من تصمیم گرفتند به جای خدا خودشان با من برخورد کنند.»
به گفته او، حجاب در سومالی ریشههای بسیار عمیقی دارد و برای همین بسیاری از زنان که نمیخواهند حجاب اجباری داشته باشند، هرگز موفق به برداشتن آن نمیشوند.
بلا حسن میگوید: «امیدوارم روزی زنان کشور من به جای گوش دادن به خواستههای دیگران و به ویژه مردان، شهامت و اراده کافی برای انتخاب نوع پوشش و زندگی خود داشته باشند.»
بیبیسی یادآور شده است که علاوه بر این سه نفر، با تعداد دیگری از زنان در داخل ایران نیز صحبت کرده که از خانوادههای مذهبی و محافظهکار هستند. زنانی که میگویند پس از خیزش انقلابی اخیر، خانوادههایشان از انتخاب آنها برای برداشتن حجاب اجباری حمایت میکنند.

رصد بلوچستان خبر داد تعدادی مغازه «به خاطر اعتصابات موفق مردم در تاریخ هشتم مهر» از سوی حکومت پلمب شدهاند که در میان آنان ابوالفضل احمدزاده، سرپرست معاونت حقوق عامه دادستانی مرکز بلوچستان، تنها پلمب چند رستوران را تایید کرده و آن را به «مساله بهداشت» ربط داده.

صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل خانواده مهسا ژینا امینی، درباره دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامش مبنی بر «فعالیت تبلیغی علیه نظام» گفت که تکیه دادگاه روی مصاحبه او درباره نظریه پزشک قانونی در مورد دلایل مرگ مهسا امینی بوده است.
او روز دوشنبه ۱۰ مهرماه در مصاحبه با «دیدهبان ایران» گفت در دفاع از خود به دادگاه اعلام کرده «نظریه پزشک قانونی یک نظریه کارشناسی است و همانند هر نظریهای قطعیت ندارد و قابل اعتراض است».
نیکبخت تاکید کرد نظریه تنها یک راه برای کشف حقیقت است و به همین دلیل، به نظریه پزشکی قانونی در مورد مرگ مهسا امینی اعتراض کردهاند.
او همچنین افزود کارشناسان سازمان نظام پزشکی به عنوان تنها مرجع رسیدگی به جرایمی مانند ضرب و جرح و قتل، تاکنون «دلایل کافی» در مورد مرگ مهسا امینی ارائه ندادهاند.
پیش از این، شبکه حقوق بشر کردستان گزارش داده بود دومین جلسه دادگاه صالح نیکبخت روز دوشنبه ١٠ مهر در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی عموزاد برگزار میشود.
اولین جلسه دادگاه صالح نیکبخت در روز سهشنبه هفتم شهریور برگزار شده بود، که در آن وزارت اطلاعات اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» را به خاطر مصاحبههای او، از جمله مصاحبه درباره تشریح روند پیگیری قضایی پرونده مهسا ژینا امینی علیه این وکیل دادگستری تفهیم کرد.
به گفته علی رضایی، وکیل صالح نیکبخت، دادگاه به جلسهای دیگر موکول شد، چرا که قاضی اعلام کرد نظر کارشناس وزارت اطلاعات به عنوان شاکی پرونده هم باید شنیده شود.
در آن جلسه صالح نیکبخت اتهامهای مطرحشده را رد کرد و تشکیل این پرونده را بر خلاف قانون توصیف کرد.
این حقوقدان پیشتر با اعتراض به نظر پزشکی قانونی که علت مرگ مهسا امینی را «حمله قلبی» و «بیماری زمینهای» اعلام کرده بود، خواستار «رسیدگی مجدد و تشکیل هیاتی دیگر با حضور پزشکان برجسته و مورد اعتماد جامعه پزشکی کشور» شده بود.
علاوه بر آن، ٩ مصاحبه این وکیل دادگستری در طول سالهای ١٣٩٨ تا ١٤٠٢ نیز درباره موضوعاتی مانند کولبری، برخورد نیروی انتظامی با افغانستانیها و ... به عنوان «مصادیق و مستندات» اتهامی در پرونده او درج شدهاند.
این فعال حقوق بشر و عضو انجمن حمایت از زندانیان در ایران، ٧٢ سال سن دارد و در بیش از چهار دهه سابقه وکالت خود، پروندەهای سیاسی متعددی به عهده گرفته است، که از میان آنان میتوان به پروندههای جعفر پناهی،عبدالله رمضانزاده، محمدعلی ابطحی، بهزاد نبوی، مازیار بهاری و محسن صفایی فراهانی اشاره کرد.

سازمان حقوقبشری ههنگاو اعلام کرد در ماه سپتامبر سال جاری میلادی (از ۱۰ شهریور تا نهم مهر)، دستکم ۵۰ کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال و ۵۱ زن از سوی ماموران امنیتی در ایران بازداشت شدهاند، که در میان کودکان ۳۷ شهروند بلوچ و در میان زنان ۲۲ شهروند کرد وجود دارد.