شناسایی پنج عاملی که باعث بهبود سلامت مغز و کاهش خطر زوال عقل میشوند

تحقیقات جدید نشان می دهند که در روند افزایش سن رعایت برخی عادات سالم با حفظ سلامت فعالیت های مغزی مرتبطند و این عوامل میتوانند در حفظ سلامت مغز مفیدتر از مصرف داروها باشند.

تحقیقات جدید نشان می دهند که در روند افزایش سن رعایت برخی عادات سالم با حفظ سلامت فعالیت های مغزی مرتبطند و این عوامل میتوانند در حفظ سلامت مغز مفیدتر از مصرف داروها باشند.
بر اساس گزارش وب سایت پرونشن، در این مطالعه شرکت کنندگان به مدت بیش از دو دهه مورد مطالعه قرار گرفتند.
این مطالعه که در جاما نورولوژی منتشر شد، ۵۸۶ مورد کالبد شکافی که به طور متوسط تا ۹۱ سال زندگی کردند را مورد بررسی قرار داد.
در این مطالعه شرکت کنندگان در پروژه «راش مموری اند ایجینگ پروجکت» شرکت کردند که شامل انجام آزمایشات ذهنی و جسمی منظم همراه با پرسشنامه سالانه سبک زندگی برای مدت زمان بیش از ۲۰ سال بود.
در این مطالعه محققان ارتباط مستقیمی میان رعایت عادات سالم و کاهش خطر زوال عقل در روند افزایش سن را مشخص کردند. این یافته حتی در مورد افرادی که علائم بارز ابتلا به بیماری آلزایمر یا زوال عقل را داشتند نیز صادق بود.
دکتر کلودیان دانا، استادیار درمان بیماری های سالمندان و تسکین درمانی از موسسه راش، گفت که هدف این مطالعه بررسی تاثیر عادات سبک زندگی بر میزان احتمال ابتلای فرد به زوال عقل بود.
دانا که نویسنده اصلی این مطالعه است به پرونشن گفت: «با افزایش سن، شاهد تجمع تدریجی بافت های مرتبط با بیماری های زوال عقل در مغز هستیم. هرچند این تغییرات در مغز همه افراد منجر به بروز زوال عقل نمی شوند.»
عوامل بهبود سلامت مغز
در این مطالعه مشخص شد شرکت کنندگانی که موارد زیر، سبک زندگی کم خطر یا سالم، را رعایت کردند، از سلامت مغزی بالاتری برخوردار بودند.

سیگار کشیدن ممنوع
حداقل ۱۵۰ دقیقه ورزش متوسط تا شدید در هفته
کاهش مصرف الکل به یک نوشیدنی در روز برای زنان و دو نوشیدنی در روز برای مردان
شرکت در فعالیت های محرک مغز، مانند مطالعه، بازی کردن و بازدید از موزه ها
تنوعی از رژیم غذایی MIND را دنبال کنید.
محققان دریافتند که به ازای افزایش هر یک امتیاز در نمره سبک زندگی سالم، میزان پلاک های بتا آمیلوئید کمتر می شود در نتیجه امتیاز این افراد در تست های شناختی که عواملی مانند حافظه و دقت در توجه را بررسی می کنند، بالاتر می رود.
پلاکهای بتا آمیلوئید بر اساس وب سایت انستیتوی ملی افزایش سن، مولکولهاییاند که با قرار گرفتن میان نورون ها عملکرد مغز را مختل می کنند.
چرا این عادات برای مغز مفید است؟

دکتر آمیت ساچدف، مدیر بخش نورولوژی در دانشگاه ایالتی میشیگان گفت: «پیروی از یک سبک زندگی سالم برای سلامت مغز مفید است.»
رژیم غذایی «مایند» یکی از انواع رژیم های غذایی گیاهی است که با داشتن مغز سالم تر ارتباط مستقیم دارد، این رژیم غذایی شامل مصرف مقدار زیادی میوه، سبزیجات، آجیل، لوبیا، روغن زیتون و غلات کامل است.
کوردینگ گفت: «مطالعات قبلی روی الگوهای رژیم غذایی مشابه نشان داده اند که این سبک غذایی غنی از پلی فنول ها، ترکیبات گیاهی قدرتمند است، که دارای خواص محافظتی عصبی هستند.»
کوردینگ افزود که این رژیم غذایی میتواند به کاهش التهاب بدن و ارتقای سلامت روده و قلب کمک کند.
او گفت: «آنچه برای قلب و رگ های خونی مفید است، عموما برای مغز نیز مفید است، زیرا در مغز هزاران رگ خونی وجود دارد.»
کلیفورد سگیل، متخصص مغز و اعصاب در مرکز درمانی پراویدنس کالیفرنیا، نیز گفت: «پیروی از سبک زندگی سالم، سلامت قلب و سلامت مغز را افزایش میدهد. یک قلب سالم میتواند به سلامت مغز شما کمک کند.»
تحقیقات همچنین نشان داده اند که انجام فعالیتهای تحریک کننده ذهنی با کاهش خطر ابتلا به زوال عقل مرتبطند.
دکتر سگیل گفت: «چیزی که من اغلب به بیماران برای سلامت مغزشان توصیه می کنم، تمرینات شناختی ساختار یافته است. این تمرینات می توانند مانند شرکت در کلاس های کالج در سن جوانی تاثیرگذار باشند.»
دکتر سگیل با تاکید بر اهمیت عادات سبک زندگی سالم برای سلامت مغز خاطر نشان کرد که اصلاح شیوه زندگی برای کاهش خطر زوال شناختی بهتر از مصرف برخی داروها عمل می کند.

میلیونها نفر در سراسر جهان برای آغاز سال نو و یکی از بزرگترین جشنوارههای سالانه آماده شدهاند. سال نوی چینی و کشورهای شرق آسیا بر اساس تقویم قمری است که امسال در روز شنبه ۱۰ فوریه برابر با ۲۱ بهمن آغاز میشود. جشنهای آغاز سال نو ۱۵ روز ادامه دارد.
روز اول سال نو چینی هر سال تغییر میکند اما بازه زمانی آن همیشه بین ۲۱ ژانویه تا ۲۰ فوریه است. هر چند این رویداد با نام سال نوی چینی شناخته میشود اما علاوه بر چین، مردم بسیاری از کشورهای آسیایی مانند ویتنام، برونئی، کامبوج، اندونزی، مالزی، میانمار، فیلیپین، سنگاپور و تایلند هم آن را جشن میگیرند.
سال نوی چینی با قصهها و افسانههای زیادی گره خورده و جشنهایش نیز با آیین و رسوم خاصی همراه است.
سیانان در گزارشی به سال نوی چینی، ویژگیهایش و برخی از سنتهای رایج مرتبط با آن پرداخت.
چرا اژدها؟
تقویم زودیاک چینی اگرچه بسیار پیچیده است اما بهترین چرخه ۱۲ ساله را با نمادی از ۱۲ حیوان مختلف نمایش میدهد که به این ترتیب تکرار میشوند: موش، گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، بز، میمون، خروس، سگ و خوک.
علامت حیوان زودیاک شخصی شما بر اساس سال تولدتان تعیین میشود. بنابراین سال ۲۰۲۴ تعداد زیادی بچه اژدها به دنیا خواهند آمد و متولدان سال ۲۰۲۵ مار خواهند بود.
پیروان این آیین باور دارند شانس هر علامت زودیاک چینی تا حد زیادی به موقعیت تای سویی بستگی دارد.
تای سویی نامی برای خدایان ستارهای است که تصور میشود به شکل موازی و در جهت مخالف مشتری میچرخند.
چرا باید ترقه روشن کرد و قرمز پوشید؟
داستانهای عامیانه زیادی در رابطه با سال نو قمری وجود دارد که یکی از محبوبترین آنها اسطوره «نیان» است.
افسانهها میگویند نیان یک جانور وحشی با دندانها و شاخهای تیز بود که هر شب سال نو، از آب بیرون میآمد تا اهالی دهکدههای مجاور را به وحشت بیندازد. یک سال، وقتی روستاییان با وحشت در حال فرار و مخفی شدن بودند، پیرمردی مرموز به روستا آمد و کمک کرد تا آنها بر تهدیدهای نیان غلبه کنند. در کمال تعجب، پیرمرد و روستاییان کاملا سالم ماندند.
پیرمرد گفت که نیان را با نصب بنرهای قرمز رنگ روی درها، روشن کردن ترقه و آتشافشانی و پوشیدن لباسهای قرمز ترسانده است. به همین دلیل است که مردم هنوز هم در سال نو چینی قرمز میپوشند، بنرهای قرمز آویزان میکنند و ترقهبازی یا آتشبازی راه میاندازند.

آمادهسازی
جدای از سرگرمیهایش، آماده شدن برای جشن فرا رسیدن سال نو چینی میتواند کار زیادی داشته باشد. این جشنها یک هفته قبل از شروع سال جدید شروع میشوند و معمولا ۱۵ روز و گاهی بیشتر طول میکشند.
کیکهای و پودینگهای جشن در بیست و چهارمین روز از آخرین ماه سال درست میشوند.
کلمههای کیک و پودینگ در ماندارین و کانتونی، دو زبان رایج چینیها و کشورهای آسیای شرقی با کلمه «بلند» یکسان است و در نتیجه مردم اعتقاد دارند خوردن این خوراکیها منجر به بهبود شرایط و رشد در سال آینده میشود.
علاوه بر اینها نیان را هم نباید فراموش کرد، چون هیچ آمادهسازی سال نویی بدون آویزان کردن بنرهای قرمز رنگ حاوی عبارات و اصطلاحات فرخنده در خانه کامل نمیشود.
این بنرها جلوی درهای خانهها نصب میشوند تا نیان را دور نگه دارند و برای اهالی خانه خوششانسی و خوشبختی بیاورند.
اما همه کارهای آمادهسازی جشن اینقدر هم سرگرمکننده نیستند.
طبق سنت، در بیستوهشتمین روز از آخرین ماه سال که امسال مصادف با هفتم فوریه (۱۸ بهمن) بود، باید یک پاکسازی بزرگ در خانهها انجام شود.
هدف این است که خانهها از شر هر بدشانسیای که در سال گذشته انباشته شده بوده خلاص شوند و دیگر هیچ چیزی تا روز ۱۲ فوریه نیازمند تمیز شدن نباشد. در غیر این صورت تمام اقبالهای خوبی که در آغاز سال جدید وارد شدهاند از بین میروند.
برخی هم اعتقاد دارند در روز اول سال نو نباید موهای خود را بشویند یا کوتاه کنند چون با این کار ثروت را خواهند شست و از بین خواهند برد.
همچنین در کل این ماه باید از خرید کفش نو خودداری کرد؛ اگر نه اموال از دست خواهند رفت.
جشن بزرگ شب سال نو
شام بزرگ گردهمایی خانوادگی معمولا در شب سال نو برگزار میشود که امسال مصادف با ۹ فوریه (۲۰ بهمن) بود.
منوی غذای این شام با دقت انتخاب میشود تا شامل غذاهایی مرتبط با شانس و اقبال باشد. از جمله ماهی، پودینگ و کوفتهها که نماد پیشرفت یا شبیه شمشهای طلا هستند.
در چین، غذاهایی که در این شامهای کلاسیک سرو میشوند، از شمال تا جنوب متفاوتند. به عنوان مثال، چینیهای ساکن شمال دوست دارند کوفته و رشته فرنگی بخورند اما جنوبیها بدون برنج بخارپز نمیتوانند زندگی کنند.
مهم نیست کدام غذاها را برای شام شب سال نو ترجیح میدهند چون همه خوراکیهای این فهرست، جشن بازی با کلمات محسوب میشوند.

آیینهای روز اول سال نو
چند روز اول سال نو و به ویژه دو روز نخست آن، اغلب آزمایشی برای استقامت، اشتها و مهارتهای اجتماعی فرد محسوب میشوند زیرا بسیاری از افراد مجبورند در این روزها به مسافرت بروند و از خانواده نزدیک، سایر اقوام و دوستان خود دیدن کنند.
در این دیدارها، میزبان و مهمان کیسههایی شامل هدایا و میوه به یکدیگر میدهند.
متاهلها باید بستههای قرمز رنگی را به کسانی که هنوز ازدواج نکردهاند - شامل کودکان و جوانان - هدیه بدهند.
اعتقاد بر این است که این پاکتها میتوانند با دفع ارواحی شیطانی به نام sui از کودکان محافظت کنند.
روز سوم: بازدید از معبد
روز سوم سال نوی چینی که امسال برابر با ۱۲ فوریه (۲۳ بهمن) است، دهان قرمز نامیده میشود.
اعتقاد بر این است که مشاجره در این روز بیشتر رخ میدهد. بنابراین مردم از تعامل اجتماعی اجتناب میکنند و در عوض به معابد میروند.
برخی از این فرصت به منظور ارائه پیشنهاداتی برای جبران بدشانسیهای احتمالی استفاده میکنند چون بسیاری از مردم معتقدند سال نو فرصتی برای مشورت با ستارههاست تا بفهمند در ماههای آینده چه چیزی در پیش است.
هر سال برخی از نشانههای زودیاک چینی با ستارگان برخورد منفی میکنند. بنابراین بازدید از معبد راهی مناسب برای حل این درگیریها و ایجاد صلح در ماههای آینده در نظر گرفته میشود.
روز هفتم: روز تولد بشریت
هفتمین روز سال نوی چینی امسال برابر با ۱۶ فوریه (۲۷ بهمن) است.
این روز زمانی است که نووا، الهه مادر چینی، بشریت را آفرید. بنابراین به آن روز تولد بشریت میگویند.
کشورها و مناطق گوناگون آسیا در این روز غذاهای مختلفی سرو میکنند. به عنوان مثال در مالزی غذایی متشکل از ماهی خام و سبزیجات خرد شده استفاده میشود.
مردم کانتونی هم در این روز توپهای برنج شیرین میخورند.
روز پانزدهم: جشنواره فانوس
مهمترین رویداد کل جشن بهار و سال نوی چینی، جشنواره فانوس است که در پانزدهمین و آخرین روز آن برگزار میشود.
در جشنواره فانوس، نخستین ماه کامل سال جشن گرفته میشود و نشانه خروج زمستان و آغاز بهار است.
در این روز، مردم فانوسهایی را روشن میکنند تا نمادی از بیرون راندن تاریکی و آوردن امید به سال جدید باشد.
در چین باستان، این تنها روزی بود که دختران جوان اجازه داشتند برای تحسین فانوسها و ملاقات با پسران بیرون بروند. در نتیجه، از آن با عنوان روز ولنتاین چینی نیز یاد میشود.
امروزه شهرهای بسیاری در سراسر جهان در روز پایانی جشنواره سال نوی چینی، فانوسها و نمایشگاههایی عظیم برپا میکنند.
برخی شهرهای چین مانند چنگدو، میزبان رقصهای دراماتیک اژدهای آتش هستند.

تجربه کووید-۱۹ باعث شد دانشمندان به دنبال راههایی برای شناسایی دیگر بیماریهای همهگیر احتمالی در آینده باشند. به همین دلیل فرودگاههای بزرگ سراسر جهان در حال رهگیری، تجزیه و تحلیل فاضلاب و زبالههای هواپیماها برای شناسایی امکان شیوع بیماریهای خطرناک جدید هستند.
نشریه بریتانیایی تلگراف در گزارشی نوشت دانشمندان در تلاش برای جلوگیری از بروز یک بیماری همهگیر دیگر، فاضلاب جمعآوری شده در طول پروازهای برونمرزی را آزمایش میکنند.
ویروس کرونا تنها یکی از عوامل بیماریزا شبیه به فلج اطفال، ابولا و تب زرد است که از بدن عبور میکنند و دانشمندان میتوانند وجود آنها را در فاضلابهای خطوط هوایی شناسایی کنند.
تایلند از اولین کشورهایی است که آزمایش روی فاضلاب هواپیماها را آغاز کرده است.
این کشور که فقط سه ساعت و نیم از ووهان فاصله دارد، اولین مورد کووید-۱۹ را روز ۱۳ ژانویه ۲۰۲۰ در خارج از چین شناسایی کرد.
در آن زمان مقامهای بهداشت عمومی تایلند تنها از سیستم کنترل دمای بدن مسافران در فرودگاههای خود استفاده میکردند اما اکنون برنامه نظارتی جدید مورد استفاده به آنها امکان بررسی فاضلاب مسافری را داده است.
دکتر روم بواتونگ، مدیر کنترل بیماریهای واگیر بینالمللی و واحد قرنطینه وزارت بهداشت تایلند در اینباره به تلگراف گفت: «ما این ایده را از مراکز قرنطینه و هتلها در طول همهگیری کرونا گرفتیم.»
اعضای تیم او هر روز پس از پوشیدن لباسهای ایزوله، با دقت نمونههایی از صدها پرواز طولانیمدت ورودی به فرودگاه شلوغ سووارنابومی بانکوک را جمعآوری میکنند. نمونهها در یک آزمایشگاه کوچک در داخل فرودگاه برای شناسایی ویروسهای ناقل بیماریهای کووید، تب زرد، ویروس نیل غربی و اخیرا فلج اطفال مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند.
قدمت سیستم هشدار
در دهه ۱۹۴۰ دانشمندانی در ایالات متحده برای اولین بار ردیابی ویروس فلج اطفال در فاضلاب شهری را پیشنهاد کردند. روشی که در سالهای بعدی به یک ابزار نظارتی ضروری تبدیل شد.
بسیاری از ویروسها و باکتریها نه تنها برای روزها بلکه حتی پس از مرگ نیز در فضولات انسانی زنده میمانند و ردی از خود به جای میگذارند.
ویروس کووید یکی از پاتوژنهای قابل تشخیص در فاضلاب است. به همین دلیل در طول همهگیری، برخی از کشورها از بریتانیا گرفته تا هند برنامههایی نظارتی را برای تشخیص وجود این ویروس راهاندازی کردند اما طرح آزمایش فاضلاب بینالمللی به دست آمده از توالتهای هواپیماها به تازگی راهاندازی شده است.
به گفته کارشناسان، این سیستم، پتانسیل یک سیستم هشدار اولیه را برای همهگیریهای آینده دارد.
پروفسور کوین توماس از دانشگاه کویینزلند، سال گذشته خواستار تشکیل یک شبکه نظارت جهانی برای ردیابی تهدید گونههای جدید سارس و خطرات آینده سلامت جهانی شد.
این برنامه شامل یک شبکه جهانی از فرودگاههای بینالمللی استراتژیک در پنج قاره است. دادههای جمعآوری شده از فاضلاب هواپیماها با دادههای تاریخچه سفرهای هوایی ترکیب میشوند تا حرکت جهانی ویروسها را در زمان واقعی ردیابی و مدلسازی کنند.
فرودگاه بینالمللی سانفرانسیسکو در آمریکا اولین فرودگاهی است که در ماه میگذشته از این روش نظارتی استفاده کرد.
تایلند در ژوییه ۲۰۲۲، وقتی قوانین قرنطینه و انجام آزمایش کووید را برای مسافرانی که وارد این کشور میشدند لغو کرد، یک برنامه آزمایشی را برای بررسی فاضلاب هواپیمایی راهاندازی کرد.
هدف این برنامه، شناسایی انواع جدید ویروس به محض رسیدن آنها به مقصد بود تا در سریعترین زمان ممکن هشدارهای لازم به مقامات داده شود.
دکتر بواتونگ گفت: «در این رویکرد، سریع عمل کردن یک دستاورد فوقالعاده مهم است.»
او افزود: «از آنجایی که این تیم تنها قادر به جمعآوری نمونههایی از پنج تا ۱۰ پرواز در روز است، فاضلاب پروازهای کشورهایی را مورد بررسی قرار میدهند که گونههای خطرناک در آنها در حال گسترشاند.»
مرحله آزمایشی این روش نظارتی در تایلند با موفقیت انجام شد. در نتیجه در اواخر سال ۲۰۲۲، این واحد تصمیم گرفت طیف وسیعتری از ویروسها از جمله فلج اطفال را نیز مورد بررسی قرار دهد.
بواتونگ گفت: «با این روش میتوانیم از وجود ناقلان بدون علامت فلج اطفال مطلع شویم و در صورت شناسایی آنان، نظارت را در داخل کشور افزایش خواهیم داد.»
او اضافه کرد که این تیم، کشورهای مختلف را بسته به رویدادهای خارجی هدف قرار میدهد. به عنوان مثال، در طول سفر حج در تابستان گذشته، بر جستوجوی مرس و کووید در میان پروازهایی از مبدا عربستان سعودی تمرکز کرد.
به گفته بواتونگ، اکنون اگر ناقل یک بیماری همهگیر در پروازی وجود داشته باشد، خیلی سریع متوجه آن میشوند
او خبر داد که اکنون نگرانیهایی در مورد شیوع تب زرد وجود دارد: «این ویروس در حال حاضر در آسیای جنوب شرقی دیده نشده اما پشهای که عامل انتشارش است در این مناطق وجود دارد.»
محدودیتهای برنامه
محدودیتهایی برای این برنامههای کنترل فاضلاب هواپیماها وجود دارد. مهمترین مورد اینکه وقتی مسافران از توالت هواپیما استفاده میکنند باید حتما مدفوع کرده باشند تا بتوان نمونهها را آزمایش کرد. بنابراین این روش عمدتا برای پروازهای طولانیمدت کاربردی است.
از سوی دیگر تشخیص اینکه کدام فرد ناقل است و نیز تجزیه و تحلیل نمونهها، میتواند روندی پرهزینه باشد.
با وجود این، نظارت بر فاضلاب هواپیماها با هدف شناسایی ویروسهای خطرناک ابزار مهمی است زیرا کشورها برای درک بهتر چگونگی انتقال بیماری از مرزها، در حال رقابت با هم هستند.
پروفسور توماس گفت: «جمعآوری نمونهها از فاضلاب راحتتر از جمعآوری نمونه مسافران به صورت جداگانه است.»
به گفته او، این روش یک ابزار جدید است که به تایلند در شناسایی تهدیدهای بالقوه همهگیری کمک فراوانی میکند.

آگاهی از تاثیر پیامهایی که در دوران کودکی دریافت میکنیم به ما در رها شدن از بند عادات و افکار مضر کمک میکند. خوب است بدانیم این پیامهای دستوری شامل چه چیزهایی میشوند و چه اثری بر رفتارهای ما در بزرگسالی دارند.
رابرت و مری گولدینگ، دو رواندرمانگری بودند که در دهه ۱۹۷۰ متوجه الگوی ۱۲ ممنوعیت معمول شدند که افراد در دوران کودکی از والدین خود دریافت میکنند. ممنوعیتهایی که به نظر میرسد تاثیراتشان تا بزرگسالی ادامه مییابد.
دکتر رابرت گولدینگ یکی از برجستهترین متخصصان تحلیل رفتار متقابل (تحلیل تبادلی) است.
او همراه همسرش مری گولدینگ، رویکردی به نام «درمان تصمیمگیری مجدد» را پایهگذاری کرد.
درمان تصمیمگیری مجدد بر این فرض استوار است که افراد در بزرگسالی بر اساس پیامهایی تصمیم میگیرند که در دوران کودکی از والدین و سرپرستان خود دریافت کردهاند.
این ممنوعیتها از رنجها، ناراحتیها، اضطرابها، ناامیدیها، عصبانیتها و امیال پنهانی خود والدین صادر میشوند.
وبسایت سایکولوژی تودی با برشمردن این پیامها در گزارشی نوشت کودکانی که به طور مداوم تحت تاثیر این دستورات قرار میگیرند، ممکن است به بزرگسالانی تبدیل شوند که مواجهه با مسایل گوناگون برایشان بسیار مشکل باشد.
۱- وجود نداشته باش
این دستور یکی از مضرترین پیامهای دستوری است که از سوی والدین به فرزندان ارسال میشود.
در این مورد ممکن است والدین اصلا تصمیمی برای بچهدار شدن نگرفته باشند یا شاید آنها احساس میکنند نیازهای فرزندشان بیش از حد توان آنهاست و قادر به تامینش نیستند.
چنین والدینی به طرز زیرکانهای با کودک خود ارتباط برقرار کرده و در واقع پیام بسیار دردناکی را به او ارسال میکنند: «وجود نداشته باش چون ما و بقیه دنیا به وجود تو نیاز نداریم.»
کودکانی که با چنین پیامی بزرگ میشوند ممکن است در بزرگسالی از خودشان متنفر باشند و در نتیجه رفتار مخربی نسبت به خود داشته باشند.
این پیام یک دستور شگفتآور و در عین حال رایج از سوی والدین است. این دستور هنگامی که والدین یا سرپرست کودک او را به صورت ذهنی یا جسمی مورد آزار و اذیت قرار میدهد، به وضوح بیان میشود زیرا آزار راهی برای انکار وجود شخص یا پاک کردن نمادین او از جهان اطرافش است.
۲- خودت نباش
این پیام منفی از سوی والدینی ارسال میشود که نتوانستهاند به خواستههای خود در زندگی جامه عمل بپوشاندند و از زندگی خود رضایت ندارند.
در این مورد ممکن است والدین فرزندشان را ابزاری برای دستیابی به آرزوهای خود بدانند.
کسانی که دستور «خودت نباش» را در کودکی دریافت کردهاند ممکن است در بزرگسالی زندگی سوت و کوری داشته باشند و در برخی موارد شدیدتر، برای برآورده ساختن نیازهایشان و کشف اینکه واقعا چه کسی هستند، از روبهرو شدن با کوچکترین خطری اجتناب کنند.
۳- کودک نباش
والدینی که این پیام را ارسال میکنند میخواهند فرزندشان سریعتر بزرگ شود. ممکن است این دستور به خصوص در مواردی که والدین هنوز جوانند، به فرزند اول داده شود تا مانند یک بزرگسال رفتار و بیشتر در کارهای خانه مشارکت کند.
فرزندانی که با این دستور بزرگ میشوند معمولا سعی میکنند کودک نباشند. در نتیجه، زمانی که به بزرگسالی میرسند لذت بردن از زندگی برای آنها دشوار میشود و در صورتی که نتوانند طبق استانداردهای والدین خود عمل کنند، احساس گناه زیادی را تجربه میکنند.
۴- بزرگ نشو
این پیام معمولا به کوچکترین فرزند خانواده یا کودکی که تنها دلیل تداوم پیوند میان والدین است ارسال میشود زیرا والدین میدانند زمانی که کودکشان بزرگ شود، هیچ ارتباطی میان آنها باقی نخواهد ماند.
چنین والدینی برای رسیدن به این منظور ممکن است به فرزندشان چنین القا کنند که دنیا جای خیلی خطرناکی است و مانع از استقلال او برای خروج از خانه شوند.
پیامدهای تحمیل این دستور در بزرگسالی، چالش در کسب استقلال فردی و مشکل در سازگاری با جهان اطراف است.
۵- موفق نشو
این پیام معمولا از طرف والدین حسود و برای جلوگیری از رسیدن به موفقیت فرزند صادر میشود.
ممکن است در یک خانواده، دستیابی به موفقیت تجربهای خطرناک باشد و فرد در گذشته به خاطر آن تنبیه شده باشد.
در چنین محیطهایی، کودک به الگوهای رفتاری خودتخریبی متوسل میشود. دریافت چنین پیامی ممکن است باعث شود فرد در بزرگسالی احساس کند فقط لایق شکست است و از جاهطلبی و داشتن اهداف بلندمدت خودداری کند.
۶- هیچ کاری نکن
«ندو!»، «بلند نشو!»، «لباسهایت را کثیف نکن!»؛ والدینی که چنین پیامهایی ارسال میکنند تمایل دارند همه کارها را خودشان به جای کودک انجام دهند و باعث انفعال او میشوند.
این دستور از سوی والدینی که بیش از حد نگران امنیت فرزند خود هستند یا به تواناییهای فرزندشان حسادت میکنند، ارسال میشود.
چنین کودکانی در بزرگسالی ممکن است بهصورت ناخودآگاه با سهلانگاری، از پیام «هیچ کاری را به سرانجام نرسان» اطاعت کنند.
۷- احساسات خود را بروز نده
برخی از خانوادهها تمایلی به بروز احساسات خود ندارند؛ بنابراین وقتی فرزندشان حس واقعیاش را نشان میدهد ناراحت، خجالتزده یا عصبانی میشوند.
آنها برای دور کردن کودک از احساساتش از جملاتی مانند «پسرها گریه نمیکنند» یا «دخترهای خوب عصبانی نمیشوند» استفاده میکنند.
ممکن است این کودکان در بزرگسالی برای پنهان کردن غم و اندوه بسیار عصبانی به نظر برسند.
وقتی کودکی با چنین دستوری بزرگ میشود، برای درک و بیان احساس خود در مقاطع مختلف زندگی با مشکل روبهرو خواهد شد.
۸- فکر نکن
برخی والدین هنگامی که کودک شروع به کنجکاوی در مورد اطراف خود میکند و سوالات متعددی میپرسد، عصبانی میشوند.
آنها سعی میکنند کودک را از کاوش در مورد مسایل پیرامونش باز دارند.
این والدین بهعنوان تنها کسی/کسانی که قادر به ارائه راهحل هستند خود را میان کودک و مشکل قرار میدهند و با این کار، اعتماد به نفس فرزندشان را در مورد توانایی برای رسیدگی به مشکلات تضعیف میکنند.
در نتیجه ممکن است چنین کودکانی بسیار محافظهکار باشند و شیوههای سنتی تفکر والدین خود را بپذیرند.
۹- احساس تعلق نداشته باش
برخی والدین ممکن است کودک خود را از ملاقات با دوستانش منع کنند چون خانواده رازهایی دارد که نباید افشا شود.
چنین پدر و مادرهایی فرزندانشان را از داشتن ارتباط با افراد و دنیای خارج محروم میکنند.
این والدین تمایل زیادی به جابهجایی دارند و از احتمال استقرار و تعلق یافتن به مکان یا گروه، به صورت دائمی جلوگیری میکنند.
در خانوادههای اینچنینی پیام ارسال شده این است: «اگر با ما نیستی، علیه ما هستی.»
کودکان در چنین خانوادههایی ممکن است در بزرگسالی نسبت به افراد دیگر دچار سوءظن شوند.
۱۰- به کسی نزدیک نشو
والدینی این دستور را میدهند که احساس صمیمیت برایشان خوشایند نیست.
فرزندانی که این پیام را دریافت میکنند اغلب رفتار سرد والدین خود را بهعنوان مانعی فیزیکی و عاطفی و نشانهای از تمایل به جدایی تعبیر میکنند. بنابراین کودک بالغ تصمیم میگیرد برای جلوگیری از اضطراب آشنای ناشی از احساس طرد شدن، به دیگران نزدیک نشود.
۱۱- تو مهم نیستی
این دستور در خانوادههایی داده و ارسال میشود که زندگی خود را بر اساس نیازهای برخی اعضای خانواده تنظیم میکنند. برای مثال ممکن است در این خانوادهها یک کودک بیمار، وابسته یا یک فرد سالخورده وجود داشته باشد که تمام توجهها حول نیازهای او سازماندهی شود.
در چنین خانوادههایی صدای کودک را خاموش میکنند و نیازهای او نادیده گرفته میشود و اهمیت وجودی او در مقایسه با نیازهای یک یا چند عضو دیگر کاهش مییابد.
این کودکان ممکن است در بزرگسالی احساس کند وجودشان برای دیگران اهمیت ندارد و برای ارتباط با بدن خود و نیازهایشان با مشکل روبهرو شوند.
۱۲- توانا نباش
این پیام از سوی والدینی ارسال میشود که فقط در مواقع اضطراری، به ویژه در مواقعی که فرزندان بیمار یا در خطرند، به آنها توجه میکنند.
بهدست آوردن محبت و توجه چنین والدینی تقریبا با سالم یا توانا بودن در تضاد است.
در نتیجه کودکان در تلاش برای دوست داشته شدن یا مرتب بیمار میشوند یا خود را در موقعیتهای ناامن و خطرناک قرار میدهند.
آنها در بزرگسالی نیز معتقدند تنها راه جلب محبت و توجه، رنج کشیدن است.
کدام یک از این پیامها برای شما آشناست؟
افراد در کودکی از دستورات متعددی پیروی میکنند که از سوی والدین تحمیل میشوند. این پیامها در بزرگسالی نقش بسیار محدود کنندهای در شخصیت افراد ایجاد میکنند.
در نتیجه درک این موضوع که این پیامها به صورت ناخودآگاه بر شیوه رفتار و آزادی انتخاب ما تاثیرگذارند، در بهبود شخصیتمان کمک کننده خواهد بود.
شناسایی این پیامها طوری که بتوانیم خودمان را از آنها جدا کنیم، زندگی ما را رضایتبخشتر خواهد کرد.
این همان چیزی است که «روان درمانی تصمیمگیری مجدد» درصدد انجام آن است.

نشریه بریتانیایی تلگراف در یادداشتی به تفسیر سیاست خارجی بریتانیا در خصوص بحران خاورمیانه و بازتاب آن در داخل کشور پرداخت و نوشت نمایندگان پارلمان این کشور باید سرانجام درباره خطر اسلامگرایان بیدار شوند.
تلگراف با اشاره به تاثیر مهم سیاست خارجی بر امنیت داخلی نوشت حمایت از اسرائیل، مجازات به همراه دارد.
بر اساس گزارش این نشریه، مایک فریر، نماینده حزب کارگر، در انتخابات بعدی پارلمان بریتانیا از سمت نمایندگی فینچلی و گلدرز گرین کنارهگیری خواهد کرد.
او در گفتوگو با تلگراف تاکید کرد که فشاری زیادی بر همسر و خانوادهاش وارد میشود.
فریر سالهاست اذیت و آزار در رسانههای اجتماعی، تهدید به مرگ، گرافیتیهای خصمانه، تلاش برای باز کردن پنجره دفتر حوزه انتخابیهاش و یادداشتهای گستاخانهای را که به شیشه جلوی ماشینش چسبانده میشوند تحمل کرده است.
او بعضی اوقات ملاقاتهای مردمی خود را در یک مسجد انجام میداد.
یک روز، گروه خودخوانده «مسلمانان علیه جنگهای صلیبی» به زور وارد مسجد شدند و او را «خوک همجنسباز یهودی» خطاب کردند.
اخیرا معلوم شد که علی حربی علی، اسلامگرای افراطی چندین بار به جلسات فریر رفته و در نهایت یک روز مسلح وارد دفتر او شده اما خوشبختانه آن روز این نماینده برای رایگیری به پارلمان فراخوانده شده بوده.
شب کریسمس سال گذشته، دفتر حوزه انتخابیه فریر شکسته و به آتش کشیده شد.
پلیس دو نفر را در ارتباط با این حمله دستگیر کرد که در حال حاضر در انتظار محاکمه خود هستند.
اگرچه فریر از پلیس محلی در فینچلی تمجید میکند، اما اعتقاد دارد سطح تهدیدها در حال بدتر شدن است و به همین دلیل فکر میکند زمان بازنشستگیاش فرا رسیده است.
بیبیسی در گزارشهای مربوط به تصمیم فریر از ذکر این نکته که چه گروه یا افرادی با یهودیستیزی دست به تهدید او زدهاند، خودداری کرده است.
با اینحال فریر در این مورد بدون پردهپوشی اعلام کرد تمام تهدیدی که با آن روبهرو شده از جانب اسلامگرایان بوده است.
تلگراف در ادامه به نقل از او نوشت: «اگر نتوانیم علت را بگوییم، نمیتوانیم مشکل را هم حل کنیم.»
بر اساس این گزارش، موضوع فقط این نیست که بپرسیم پس از آقای فریر چه کسی نماینده فینچلی و گلدرز گرین خواهد بود و آیا این شخص جرات خواهد داشت به همان شدت فریر موضع طرفداری از اسرائیل اتخاذ کند؟
این واقعیت که اسلامگرایی در این اقدامات و تهدیدها نقش محوری دارد نشان میدهد این گرایش مناطق وسیعی از بریتانیا را فرا گرفته است.
علی حربی در ادامه نقشه خود یک نماینده دیگر را به نام سر دیوید ایمس در آوریل سال ۲۰۲۲ به قتل رساند و در همان صحنه قتل دستگیر شد.
علی، نماینده حزب محافظهکار را هدف قرار داد اما معمولا نمایندگان حزب کارگر بیشتر از محافظهکاران تحت فشار اسلامگرایان قرار دارند زیرا اغلب از حوزههایی میآیند که تعداد زیادی رایدهنده مسلمان در آن مناطق حضور دارند.
گرچه اکثر مسلمانان، اسلامگرایان افراطی نیستند اما جای تعجب ندارد که گروههای افراطی در مناطق مسلماننشین، شانس بالاتری برای ترغیب و جذب نیرو دارند. بنابراین آن دسته از نمایندگان حزب کارگر که به شدت در برابر اسلامگرایی مقاومت دارند، بیشترین میزان فشار را از جانب این گروه تحمل میکنند.
تلگراف در ادامه نوشت این یکی از دلایلی است که واکنش قاطع سر کییر استارمر، رهبر حزب کارگر بریتانیا به قتلعام حماس در هفتم اکتبر و حمایتش را از حق اسرائیل برای دفاع از خود، دارای اهمیت میکند.
اگر استارمر راه دیگری در پیش گرفته بود، حزب کارگر در دام اسلامگرایان گرفتار میشد.
تلگراف افزود صلح و امنیت داخلی باید بدون توجه به نظرات متفاوت یا بروز احساسات شدید در مورد سیاست خارجی، به ویژه در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین حفظ شود.
به گفته فریر، با توجه به میزان ترس ناشی از قتلعام حماس و حامیان آن، پلیس باید کسانی را که در تظاهرات حمایت از این گروه شبهنظامی شرکت دارند، دستگیر کند.
تلگراف تاکید کرد برای یهودیها یا غیر یهودیها و برای دموکراسی پارلمانی تاسفبار است که طرفداری از اسرائیل به یک خطر شغلی حتی مهلک تبدیل شده و دفاتر نمایندگان به قلعههای محافظت شده تبدیل شوند: «به تغییر تدریجی سیاست در سطوح بالاتر نگاه کنید. به نظر میرسد تمرکز بر صلح در سیاست، اغلب واقعیت خشن جنگ را نادیده میگیرد.»
دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا گفت این مسوولیت بریتانیا است که چشمانداز تشکیل کشور مستقل فلسطین را ترسیم و درباره به رسمیت شناختن آن فکر کند.
اظهارات او صرفا تکرار سیاست سنتی بریتانیا مبنی بر راهحل دو دولتی است اما کامرون دو نکته را به موضوع اضافه کرد: اول اینکه قتلعام حماس باید تشکیل دولت جدید مستقل را تسریع کند. مورد دیگر اشاره به این بود که به رسمیت شناختن چنین دولتی میتواند آیندهنگرانه باشد.
دولت جو بایدن نیز نظری مشابه دارد؛ حتی اگر در ظاهر و به صراحت کامرون این موضع را عنوان نکند. با این حال تلاش آمریکاییها نیز حمایت از راهحل دو کشوری است.
راهحل دو کشوری ممکن است در تئوری خوب به نظر برسد اما به چندین مورد بستگی دارد. یکی از موانع اصلی فقدان یک نهاد فلسطینی قابل اعتماد است که اسرائیل بتواند برای اطمینان از آسیب نرساندن به شهروندانش یا تصرف سرزمینش به آن تکیه کند.
به نظر میرسد کامرون که زمانی موضع سختی در مورد ارتباط بین تروریسم و سیاست خاورمیانه داشت، اکنون در حال ایدهآلسازی صلح است.
او حتی ممکن است قصد تقلید از آرتور بالفور، نخستوزیر سابق بریتانیا را داشته باشد که بعدها وزیر امور خارجه شد.
اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۷ حمایت خود را از ایجاد یک خانه ملی یهودی در فلسطین و در عین حال حمایت از حقوق جوامع غیریهودی ابراز کرد.
تلگراف در انتهای گزارش خود نوشت آیا کامرون خود را بهعنوان بالفور امروزی برای فلسطینیان تصور میکند؟ اگر چنین است، او باید به خاطر داشته باشد که بر خلاف مورد بالفور، دولتی که کامرون خواستار تشکیل آن است، مسوول آینده فلسطین نیست.
بیانیه کامرون، نه صلح، بلکه مماشات را به همراه خواهد داشت.

حدود چهار سال از آغاز همهگیری کووید-۱۹ میگذرد و در این مدت پژوهشهای متعددی به بررسی عوارض این بیماری پرداختهاند. نتایج یک مطالعه اخیر نشان میدهد ابتلای طولانیمدت به ویروس کرونا، میتواند خطر آسیب به اندامهای داخلی بدن را در پی داشته باشد.
نتایج تحقیقی که در ژورنال انجمن سلطنتی پزشکی منتشر شد نشان میدهد ۵۹ درصد از بیماران مبتلا به کووید طولانیمدت با گذشت یک سال پس از بروز علایم اولیه، دچار اختلال یکعضوی و ۲۹ درصدشان دچار اختلال چندعضوی شدهاند.
نویسنده ارشد این مطالعه، پروفسور آمیتاوا بنرجی از موسسه انفورماتیک سلامت دانشگاه کالج لندن (UCL) است.
نشریه میرور به نقل از او نوشت که تاثیر ابتلا به کووید-۱۹ روی کیفیت زندگی و مرخصیهای مورد نیاز نیروی کار، به ویژه در کارکنان بخش مراقبتهای بهداشتی و درمانی، نگرانی جدی برای افراد، سیستمهای بهداشتی و اقتصاد محسوب میشود.
پروفسور بنرجی افزود بسیاری از کارکنان سیستم خدمات بهداشتی و درمانی که در این مطالعه شرکت کردند هیچ نوع بیماری قبلیای نداشتند.
با این حال از ۱۷۲ شرکتکننده ۱۹ نفرشان همچنان در معاینات مجدد دارای علایم بیماری بودهاند که در مجموع به صورت میانگین ۱۸۰ روز مرخصی درخواست کرده بودند.
به گفته او، تحقیقات آینده نیاز به بررسی ارتباط بین علایم کووید و آسیب به اندامهای مختلف و نحوه عملکرد آنها در گروههای بزرگتری از افراد دارد.
با وجود اینکه موارد ابتلا به کووید کاهش زیادی داشته است اما دادههای اخیر نشان میدهند هنوز مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.
مطالعه اخیر نشان داد کووید میتواند باعث آسیب خاموش به اندامها شود و این نگرانی را ایجاد کند که ویروس هنوز در حال تکامل است.
دکتر دانکن از بیمارستانهای نیوکاسل هشدار داد: «هر چه تعداد دفعات ابتلا به ویروس کرونا در فرد افزایش یابد، خطرات آسیبهای قلبی-عروقی، عصبی و غدد درونریز هم بیشتر میشود.»
دانکن افزود: «برخی از افراد ممکن است دچار آسیب اندامی خاموش شده باشند که هیچ علامت آشکاری نشان ندهد؛ به این معنی که آنها متوجه نمیشوند این اتفاق در حال رخ دادن است.»
او بررسی این موضوع را نیازمند تحقیقات بیشتری دانست و آن را بسیار نگران کننده توصیف کرد.
دادههای اخیر نشان میدهند تا دهم ژانویه ۲۰۲۴ (۲۰ دی ماه سال جاری) حدود ۲/۳ درصد از مردم انگلیس و اسکاتلند برابر با حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به کووید مبتلا شدند.
این اطلاعات از نظرسنجی زمستانی صورت گرفته در مورد ابتلا به کووید که از سوی دفتر ملی آمار (ONS) و آژانس امنیت بهداشت بریتانیا انجام شده است بهدست آمده و اطلاعات مهمی در مورد نحوه انتشار ویروس ارائه میدهد.
کارشناسان هشدار میدهند با وجود کاهش تعداد مبتلایان نسبت به سالهای گذشته، ممکن است در آینده شاهد موجهای بیشتری از موارد ابتلا به کووید باشیم.
پروفسور استفن گریفین از دانشگاه لیدز در این خصوص به میرور گفت: «ما هنوز در هر سال شاهد موجهای متعدد کووید هستیم زیرا این ویروس هنوز با سرعتی باورنکردنی در حال تکامل است.»
او اشاره کرد که با توجه به ظاهر شدن سویههای جدید ویروس در نتیجه کاهش مصونیت واکسن، بریتانیا در مقابل همهگیری بهطور کامل مصون نیست. به این معنی که بریتانیا همچنان شاهد امواج جدیدی از کووید خواهد بود.
با وجود افزایش موارد ابتلا اما رشد مشابهی در پذیرش بیمارستانها وجود ندارد که عمدتا به لطف موفقیت برنامه واکسیناسیون است.
پویش واکسیناسیون بریتانیا در کاهش مرگ و میر ناشی از کووید بسیار تاثیرگذار بوده است؛ با اینکه برخی افراد هنوز در مورد دریافت واکسن مردد هستند.
دریافت واکسن به خصوص در گروههای خاص در پیشگیری از بیماریهای جدی و کاهش مرگ و میر بسیار موثر است.
میرور در پایان نوشت مبارزه با دیدگاههای ضد واکسن و حصول اطمینان از اینکه تعداد افراد بیشتری از واکسن استفاده کنند، از وظایف مقامات بهداشتی است.