خاتمی، امام جمعه تهران: تعطیلی شنبه به فضل خدا تصویب نخواهد شد



شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح، با اشاره به «تصمیم برگزاری یادبود برای ابراهیم رئیسی در سازمان ملل»، او را «قصاب تهران» خواند و نوشت: «پرونده جمهوری اسلامی سیاهتر و ننگینتر از آن است که بتوان از آن در جایی که ردی از وجدان وجود داشته باشد، برای مسئولانش یادبود برپا کرد.»

با وجود انتقادها از پیامهای تسلیت مقامهای برخی کشورها برای مرگ ابراهیم رئیسی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد میخواهد روز ۱۰ خرداد مجلس یادبودی برای او برگزار کند. شیرین عبادی، حقوقدان و برنده نوبل صلح از سازمان ملل خواست این جلسه را لغو کند و نهادهای زیردست خود را به مسخره نگیرد.
بر اساس جدول اعلام شده برنامه جلسات مجمع عمومی سازمان ملل، قرار است در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی این سازمان، مجلس یادبودی برای رئیسی در روز ۱۰ خرداد برگزار شود.
عبادی در اینستاگرام خود به این خبر واکنش نشان داد و در مطلبی با عنوان «برگزاری یادبود برای قصاب تهران در سازمان ملل متحد؟!» نوشت برگزاری این مراسم در حالی است که هیات حقیقتیاب سازمان ملل اخیرا خشونتهای اعمال شده به دست جمهوری اسلامی را در سطح «جنایت علیه بشریت» برشمرده و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل سالهاست در مورد نقض گسترده حقوق بشر در ایران اطلاعرسانی میکند.
این حقوقدان از رئیسی به عنوان «جنایتکار علیه بشریت» نام برد و نوشت که ادعای احتمالی سازمان ملل متحد مبنی بر برگزاری این مراسم بر اساس پروتکل، نادرست است.
عبادی با بیان اینکه یکی از پروتکلها، برگزاری مراسم یادبود برای عالیترین مقام هر کشور است تاکید کرد که رئیسی، عالیترین مقام سیاسی در ایران نیست.
او در ادامه نوشت: «علی خامنهای عالیترین مقام سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی است. هر وقت ایشان مردند، سازمان ملل متحد میتواند به برگزاری مراسم یادبود چهارگانه همراه با صدام حسین، معمر قذافی و هیتلر برای ایشان اقدام کند.»
ارسال پیامهای تسلیت از سوی رهبران برخی کشورهای غربی به مناسبت کشته شدن رئیسی و امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت او، از همان ابتدا با واکنشهایی منفی و انتقادهایی تند مواجه شد.
روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد برای مرگ رئیسی و همراهانش در ایران یک دقیقه سکوت اعلام شد و پرچم سازمان ملل در مقر آن واقع در نیویورک، نیمهافراشته شد.
گیلاد اردان، سفیر اسرائیل در سازمان ملل متحد، این رخداد را منزجرکننده خواند و گفت: «اقدام بعدی چیست؟ یک دقیقه سکوت برای هیتلر اختصاص خواهند داد؟»
تد کروز، سناتور جمهوریخواه آمریکا هم در اعتراض به پیام تسلیت دولت جو بایدن برای مرگ رئیسی و نیمهافراشته شدن پرچم سازمان ملل در نیویورک، در جریان نشستی در کنگره به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اعتراض شدیدی کرد و گفت این نیمهافراشته کردن پرچم شرمآور است.
عبادی در بخش دیگری از واکنش خود به تصمیم سازمان ملل برای برگزاری مراسم یادبود رئیسی نوشت: «پرونده جمهوری اسلامی بسیار سیاهتر و ننگینتر از آن است که بتوان از آن در جایی که ردی از عدل و انصاف و وجدان وجود داشته باشد، برای مسئولانش یادبود و بزرگداشت برپا کرد.»
این برنده جایزه نوبل صلح در پایان از دبیرکل و رییس مجمع عمومی سازمان ملل خواست ابراهیم رئیسی را آنطور که مردم ایران پس از مرگش «جلاد ایران» و «قصاب تهران» خطاب کردند به رسمیت بشناسند و نهادها و کمیتههای زیر دست خود از جمله کمیته حقیقتیاب را به مسخره نگیرند.
پیش از این و به دنبال انتشار خبر سقوط بالگرد حامل رئیسی و کشته شدن او، بسیاری از ایرانیان در داخل و خارج از کشور از این اتفاق ابراز خوشحالی کردند و آن را پیامد سرکوبهای شدید در دوران مسئولیتهای او در چهار دهه اخیر دانستند.
نگاهی به عملکرد رئیسی نشان میدهد او از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی تا لحظه مرگش در ارتفاعات شمال غرب ایران، به شیوههای گوناگون حقوق مردم را نقض کرده و بهعنوان یکی از مهمترین ناقضان حقوق بشر در ایران شناخته میشود.
«آیتالله اعدام»، «آیتالله قتلعام»، «قصاب تهران» «جلاد ۶۷»، «قاضی مرگ» و «عضو هیات مرگ»، برخی از القابی هستند که مردم به خاطر عملکرد رئیسی به او دادهاند.

آژانس خبری کردپا خبر داد که بهراد علیکناری، رپر جوان اهوازی، که در ارتباط با مراسم چهلم حدیث نجفی، از جانباختگان خیزش انقلابی در کرج بازداشت و به حبس محکوم شده بود، در روزهای گذشته مجددا بازداشت شده و از سرنوشت و مکان بازداشت او اطلاعی در دست نیست.

مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «رئیسی از میان ما رفت و با اخلاق خداییاش صندوقی از اسرار نظام را با خود برد تا آبروی کسانی که اراده اصلاح خود کردهاند، نرود و بتوانند در این فرصت باقیمانده از عمر خود، برای اعتلای کشور مفید واقع شوند.»

کاظم فرجاللهی، فعال کارگری، با اشاره به ناکارآمدی شورای عالی کار که «شورایی حکومتی» است گفت عملکرد این شورا در دهههای گذشته در بهبود وضعیت مزدبگیران موثر نبوده و باعث فقیرترسازی کارگران شده است. یک فعال صنفی بازنشستگان کارگری نیز از پرداخت مبالغ سنگین برای درمان انتقاد کرد.
فرجاللهی روز جمعه چهارم خرداد در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا عملکرد شورای عالی کار را غیرقابل قبول توصیف کرد و گفت که قدرت خرید یکسال مزد یک کارگر حداقل بگیر در سال ۱۳۶۰ معادل ۹/۵ سکه طلا بود که پس از فراز و فرودها در طول بیش از دو دهه، در سال ۱۳۸۳ به حدود ۱۴/۸ سکه طلا رسید، در سال ۱۳۹۳ به حدود هفت سکه کاهش یافت و امروز به ۲/۴ سکه نزول پیدا کرده است.
این فعال کارگری، سرکوب دستمزد غیرحداقل بگیران را از دیگر نتایج تصمیمات مزدی شورای عالی کار دانست و گفت این شورا بدون در نظر گرفتن عدد یا درصد افزایش حداقل مزدِ هر سال، از اسفند سال ۱۳۵۸ تا امروز همواره یک شیوه آرام و خزنده اما بسیار موثر در سرکوب بیشتر مزد کارگرانی داشته و تلاش کرده است تا جایی که امکان دارد، این گروه از کارگران به حداقلبگیری نزدیک شوند.
نمایندگان دولت و کارفرمایان در شورای عالی کار، روز ۲۹ اسفند گذشته بر افزایش ۳۵ درصدی حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ توافق کردند و حداقل دستمزد کارگران برای یک خانوار چهار نفره، ۱۲ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان تعیین شد.
این در حالی است که مجید رحمتی، رییس کمیته مزد کانون هماهنگی شوراهای کار استان تهران، روز ۲۰ اسفند در گفتوگو با ایلنا نرخ سبد معیشت با کالری سه هزار، برای یک خانوار چهار نفره در تهران را ۳۲ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت این نرخ را برای سطح کشور ۲۶ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان محاسبه کردهاند.
نتایج بررسیها میان میزان دستمزد تعیینشده از سوی شواری عالی کار برای کارگران در سال ۱۴۰۳ و نرخ سبد معیشت اعلامشده از سوی رییس کمیته مزد کانون شوراهای کار استان تهران برای یک خانوار ۴ نفره، از شکاف ۱۵ میلیون تومانی دستمزد و هزینههای زندگی خبر میدهد.
فرجاللهی در گفتوگوی چهارم خرداد خود با ایلنا با یادآوری بخشنامههای حقوق از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۴۰۳ گفت: «کارگران باتجربه و متخصص همیشه با یک شیب منفی و ملایم به سمت حداقل بگیران نزدیک شدهاند و نتیجه این سیاست مزدی چیزی جز تقسیم و گسترش فقر در میان کارگران نیست.»
این فعال کارگری در ادامه با نقد سیاستهای دولتها در دورههای مختلف گفت وزرای کار در جایگاه رییس شورای عالی کار در توجیه رفتار جانبدارانه خود مبنی بر پیشگیری از افزایش واقعی مزد و تامین نیروی کار ارزان برای سرمایهدارانِ داخلی و خارجی، دست به ابداع استدلالات نادرست و بیمبنا زدهاند.
در سالهای گذشته برخی فعالان کارگری، حکومت را متهم کردند که با اعمال تغییرات در اقلام اساسی و مقدار مصرف آن، تلاش کرده است نرخ سبد معیشت کارگران را پایین بیاورد.
طی این سالها کارگران سراسر ایران بارها در اعتراض به وضعیت معیشتی و حقوقی خود تجمع کردهاند اما مطالبات آنان هنوز محقق نشده است.
انتقاد بازنشستگان از هزینههای بالای درمان
خبرگزاری ایلنا روز جمعه در گزارشی از نارضایتی بازنشستگان از هزینههای بالای درمان در کشور خبر داد.
فریدون نیکوفرد، فعال صنفی بازنشستگان کارگری شوش، با بیان اینکه ماده ۵۴ قانون تامین اجتماعی بر ارائه خدمات درمانی رایگان به بیمهشدگان تاکید دارد، گفت: «یکی از خواستههای اصلی بازنشستگان اجرای این ماده است و باید صفر تا ۱۰۰ خدمات درمانی بازنشستگان رایگان ارائه شود و نیازی به بیمه تکمیلی نباشد.»
او تاکید کرد که اگر تامین اجتماعی مدعی عمل به قانون است باید ماده ۵۴ قانون تامین اجتماعی را بیکم و کاست اجرا کند.
نیکوفرد با بیان اینکه مشخص نیست ۳۰ سال هزینهپردازی برای درمان کجا صرف میشود، گفت که نه تنها خدمات درمانی بازنشستگان پولی است بلکه در زمینه مراکز ملکی تامین اجتماعی نیز کمبود وجود دارد.
این فعال صنفی با اشاره به وجود تنها یک درمانگاه تامین اجتماعی در شهرستان شوش، گفت: «مدتهاست درخواست کردهایم این درمانگاه را به پلیکلینیک تبدیل کنند اما هیچ پاسخی به درخواستمان ندادهاند.»

شورای بازنشستگان ایران روز ۲۱ اردیبهشت امسال در بیانیهای کانونهای بازنشستگی را «تشکلهای زرد و بیخاصیت» در اختیار حاکمیت نامید و اعلام کرد که تنها راه برآورده شدن مطالبات بازنشستگان خیابان است.
بررسی اخبار اعتراضات بازنشستگان در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد در سال گذشته روی هم رفته حدود ۵۶۰ تجمع اعتراضی از سوی بازنشستگان در ۸۱ روز از سال ۱۴۰۲ در سراسر کشور شکل گرفته است.
۱۵۰ مورد از این تجمعات در آبان و آذر سال گذشته رخ داده و بیشترین اعتراضات از سوی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی انجام شده است.