تهمینه دهبزرگی، حقوقدان و تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی آمریکا گفت: با کنارهگیری جو بایدن از رقابت در انتخابات، به نفع دموکراتهای آمریکایی است که در حال حاضر فقط از یک نامزد حمایت کنند.
دهبزرگی در گفتوگو با ایران اینترنشنال افزود: «زیرا این حزب تا حدی اعتبار خود را با دروغهایی که گفته شد زیر سوال بردهاند.»
رضا گوهرزاد، تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار گفت که شانس جایگزینی بایدن در انتخابات با کامالا هریس است.
او افزود که حزب دموکرات آمریکا هیچ گونه خطری نخواهد کرد و کامالا را کنار نخواهد گذاشت.
گوهرزاده همچنین به این موضوع اشاره میکند که پیروزی هریس مقابل دونالد ترامپ به چه عواملی بستگی دارد.
شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی، با اشاره به زمان اعلام کنارهگیری جو بایدن از رقابتهای انتخاباتی آمریکا گفت: «هر چقدر به همایش حزب دموکرات در ماه آگوست نزدیکتر میشدیم، این مساله بغرنجتر میشد، این بهترین کار بایدن برای احیای شانس دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری بود.»
این تحلیلگر سیاسی معنقد است ادعای ترامپ درباره اینکه شکست دادن هریس برای او از شکست دادن بایدن آسانتر است یک شانتاژ سیاسی است: «نظرسنجیها نشان میداد که ترامپ به راحتی میتواند بایدن را شکست دهد، حال با کنارهگیری بایدن تمام حساب و کتابها عوض شدند.»
امید معماریان، تحلیلگر سیاسی، با اشاره به اینکه مسند ریاستجمهوری جایگاهی نبود که بایدن بتواند چهارسال دیگر بر آن بنشیند، گفت او با کنارهگیری خود، مسیر را برای کامالا هریس باز کرد.
به گفته این تحلیلگر سیاسی، ادامه حضور بایدن در رقابتها نه تنها میتوانست به از دست رفتن ریاستجمهوری برای دموکراتها بینجامد، بلکه میتوانست شکست بزرگ دیگری را هم در سنا و هم در مجلس نمایندگان برای آنها رقم بزند.
به گفته امید معماریان، از نظر فنی کار بسیار دشواری است که فرد دیگری را جایگزین هریس کرد چون وقت کم است و از سوی دیگر کسانی که شانس بالایی دارند در این عرصه وارد نخواهند شد.

هنوز مراسم تحلیف مسعود پزشکیان انجام نشده و او بهعنوان رییسجمهور کار خود را آغاز نکرده است، اما رهبر جمهوری اسلامی تکلیف دولت جدید را هم در حوزه سیاست خارجی و هم در عرصه ترکیب وزیران تا حد زیادی مشخص کرد.
یک، برجام و قانون اقدام راهبردی
خامنهای در دیدار روز یکشنبه با نمایندگان مجلس شورای اسلامی با حمایت مجدد و قاطع از قانون اقدام راهبردی مجلس درباره برجام، دست پزشکیان را برای مذاکره پیرامون برجام و بهبود مناسبات تهران و اروپا بست.
او با حمله به منتقدان این قانون، تاکید کرد، «مطلقا این عیبجوییها درست نیست.»
این حمایت قاطع و مجدد خامنهای از قانون اقدام راهبردی درحالی مطرح شده است که حسن روحانی و محمدجواد ظریف در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری و حمایت از پزشکیان، به تندی از این قانون انتقاد کرده بودند.
ظریف گفته بود قانون اقدام راهبردی مانع مذاکره با غرب و احیای برجام شد. روحانی هم این قانون را بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی، موجب خسارت دستکم ۳۰۰ میلیارد دلاری به ایران و توطئه علیه دولت خود ارزیابی کرده بود.
شخص پزشکیان هم در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتیاش، برجام را کلید حل تحریمها و رفع دیگر چالشهای سیاست خارجی ایران دانسته بود. او پایانیافتن بحران اقتصادی را به خروج از بنبست برجام و عادیسازی روابط بینالمللی جمهوری اسلامی و سرمایهگذاری خارجی گره زده بود.
با این تاکید جدید خامنهای بر قانون اقدام راهبردی و البته اصرار پیشینی او بر ادامه سیاست نه جنگ و نه مذاکره با آمریکا، دستان پزشکیان بهشکل قابل پیشبینی بستهتر خواهد شد. موضوعی که از چشم بسیاری از مخالفان شرکت در انتخابات پنهان نبود. این طیف از مخالفان مشارکت، با تاکید بر نقش منحصربهفرد خامنهای در سیاست خارجی و بهویژه برنامههای اتمی نظامی و مذاکره با غرب و نیز تصویب قانون اقدام راهبردی، از پیش هم درباره کامیابی پزشکیان در حوزه مناسبات بینالملل و به تبع آن حل بحران اقتصادی ابراز تردید کرده بودند.

دو، ویژگیهای وزیران
خامنهای در سخنرانی خود برای نمایندگان مجلس، درباره ویژگیهای وزرا و کابینه پزشکیان هم تعیین تکلیف کرد. او خواستار گزینش افرادی برای دولت جدید شد که به تعبیر او تا بن دندان به جمهوری اسلامی معتقد و فاقد سابقه سوء باشند.
بعید است که مراد خامنهای از سابقه سوء، چیزی جز ابراز همدلی با «جنبش سبز» یا خیزش «زن، زندگی، آزادی» و ابراز مواضع انتقادی علیه نهادهای امنیتی و قضایی باشد. همچنانکه تکلیف تاکید او بر اعتقاد کامل به نظام هم مشخص است.
این شاخصهها مشخص کرد که چرا یک روز قبل از سخنرانی خامنهای، مهمترین روزنامههای متصل به هسته سخت قدرت، ازجمله «کیهان» و «جوان»، به روند گزینش وزرای کابینه پزشکیان حمله کردند.
ملاحظات خامنهای به گونهای قابل حدسی هنگام رای اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی پزشکیان خودنمایی خواهد کرد.
نباید از یاد برد که علاوه بر ویژگیها و فیلترهایی که خامنهای فهرست کرده است، او در دولتهای پیشین و در روندی عرفی شده، در انتخاب معاون اول رییسجمهور، و شماری از وزیران، مانند: وزرای اطلاعات، امور خارجه، کشور، دفاع و فرهنگ و ارشاد اسلامی به تمامی دخالت میکند.
افزون بر آنچه آمد، خامنهای در سخنرانیاش برای نمایندگان مجلس با حضور مسعود پزشکیان، خواستار همصدایی و صدای واحد دولت جدید و مجلس در مسائل مهم شد.
با اطمینان میتوان گفت، این همصدایی در مسائل مهم چیزی جز لزوم همسویی با موضع و نظر شخص اول نظام نیست. نه مجلس و نه دولت، در مسائل راهبردی تصمیمگیر اصلی و نهایی نیستند. تصویب برجام در ۲۰ دقیقه، تصویب قانون اقدام راهبردی، گرانشدن قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸، حجاب اجباری و حمله موشکی و پهپادی به اسراییل، برخی مسائل مهمی هستند که تکلیف آنها در راس هرم نظام سیاسی مشخص و نهایی شده است و نه در مجلس یا دولت.
خامنهای خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت با پزشکیان و دولت او تعیین تکلیف کرد. توپ در زمین پزشکیان و حامیان او، بهویژه جبهه اصلاحات، است که چگونه در این چهارچوب، مطالبات رایدهندگان را متحقق کنند. چارچوبی که با ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در جمهوری اسلامی پیوند خورده، و به همین دلیل، اصلاحات و سیاستورزی انتخاباتمحور را با پرسشهای بنیادین و جدی مواجه، و بلکه منتفی کرده است.

جواد اوجی، وزیر نفت ایران، از قراردادی با روسیه برای واردات گاز طبیعی خبر داد که آن را «شاهکار دیپلماسی انرژی» دولت ابراهیم رئیسی خواند، اما بررسی شرایط و پیامدهای آن نشان میدهد که این قرارداد زمینهای برای افزایش نقش و اثرگذاری انرژی در حوزه امنیت انرژی ایران فراهم خواهد کرد.
در سالهای اخیر، افزایش ناترازی در تولید و مصرف گاز طبیعی، بنزین و برق یکی از چالشهای اصلی دولتها در ایران بوده است.
بهرغم تلاش ظاهری دولتها فعلا مشکل ناترازی در بخش انرژی رفع نشده است. باید اشاره کرد که واردات و سوآپ گاز طبیعی یکی از برنامههای دولت رئیسی برای جبران بخشی از ناترازی در بخش گاز طبیعی بود.
تداوم وضعیت بحرانی صنعت انرژی ایران موجب شده تا نگرانیها در مورد چالشهای امنیتی بحران انرژی در سالهای آینده در بین کارشناسان انرژی و دستاندرکاران صنعت انرژی افزایش یابد.
بنا بر برخی محاسبات کارشناسان مستقل انرژی، در افق سال ۱۴۱۰ اگر روند فعلی مصرف انرژی مدیریت نشود، در بخشهای مختلف انرژی دامنه بحران یعنی کسری افزایش خواهد یافت. عبدالله باباخانی، از سرمایهگذاران این حوزه اشاره کرده که تا سال ۱۴۱۰ در بخش گاز طبیعی، ایران روزانه با حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب کسری روبهرو خواهد بود که این میران در پیک زمستان به ۸۰۰ میلیون متر مکعب هم خواهد رسید.
با همین ملاحظات، کسری بنزین روزانه به ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر و کسری برق هم به بین ۶۰ تا ۸۰ گیگاوات خواهد رسید. در بخش نفت نیز شرایط بحرانی خواهد بود، یعنی ایران با تداوم روند فعلی مجبور به واردات ۵۰۰ هزار بشکه در روز خواهد شد.
تابستان سال ۱۴۰۱ خبرگزاری فارس از تمایل جمهوری اسلامی برای واردات ۵۰ تا ۶۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی از روسیه خبر داد. این در حالی است که همان موقع تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه به امضا رسید تا گازپروم در پروژه های نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کند.
ایران و مرکزیت تجارت گاز روسیه
برای سالها، ایران به عنوان دومین دارنده بزرگ منابع گاز طبیعی، رویای تبدیل شدن به هاب تجارت گازی منطقه را دنبال کرده است. هر چند در سالهای اخیر این هدف با چالشهای متعددی مواجه بوده، اما خرداد ۱۴۰۲ با آغاز واردات گاز از ترکمنستان، برخی رسانههای دولتی ایرانمدعی شدند این رویا به تحقق نزدیکتر شده است.
باید اشاره کرد که با آغاز به کار دولت رئیسی، سوآپ گاز ترکمنستان در چارچوب قراردادی با جمهوری آذربایجان با حجم سالانه ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب شروع شد و حدود یک سال پیش با توافق طرفین، حجم سوآپ گاز تقریبا به دو برابر افزایش یافت.
از سویی، اسفند سال گذشته، پس از فقدان توافق آذربایجان و ترکمنستان در مورد قیمت گاز، پرونده سوآپ گاز ترکمنستان پس از دو ماه توقف بسته و مذاکرات دوجانبهای میان ایران و ترکمنستان برای واردات گاز آغاز شد.
روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه نیز جواد اوجی، وزیر نفت در گفتوگو با خبرنگاران گفت که امضای سند انتقال گاز طبیعی روسیه به ایران «شاهکار دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم» بوده و امضای این قرارداد می تواند موجب «انقلاب اقتصادی و تامین امنیت انرژی کشورهای همسایه از طریق ایران» شود.
به گفته اوجی، این قرارداد ۳۰ ساله است و چند وجه خواهد داشت. اولا، روسیه خط لوله مورد نیاز را در زیر دریا خواهد ساخت و هزینه ساخت این خط لوله را پرداخت خواهد کرد. دوما، از طریق این خط لوله روزانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز روسیه به ایران صادر خواهد شد و با این حجم واردات، پایداری گاز در شبکه گاز کشور تقویت خواهد شد و ظرفیت صادرات گاز ایران نیز افزایش خواهد یافت. سوما، در ضمن اجرایی شدن این قرارداد سالیانه ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار تبادلات مالی عاید ایران میشود.

بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، روسیه که مرز مشترکی با ایران ندارد، قصد دارد یک خط لوله از بستر دریای خزر احداث کند تا گاز طبیعی را به ایران منتقل کند.
با این حال، برخی کارشناسان انرژی بر این باورند که اگر روسیه قصد دارد این گاز را از طریق ایران به کشور دیگری مثل عراق یا ترکیه ترانزیت کند، باید خط لوله را تا مرز ایران با آن کشور سوم ادامه دهد. در غیر این صورت، اگر هدف تحویل گاز به ایران باشد، خط لوله باید به نقطهای در ساحل جنوبی دریای خزر متصل شود که به شبکه گاز ایران وصل باشد. از آنجا، ایران میتواند گاز را برداشت کند و بخشی از آن را از طریق شبکه خطوط لوله خود به کشورهای دیگر صادر کند.
این پروژه نیازمند ساخت یک خط لوله دریایی به طول حدود هزار کیلومتر است که صرفنظر از مسائل حقوقی دریای خزر، سرمایهگذاری عظیمی از سوی روسیه میطلبد. با توجه به سوابق، اینکه اجرای چنین سرمایهگذاری چهقدر قابل تحقق است، مورد سوال قرار میگیرد.
مساله تجارت گاز و دولت پزشکیان
تبدیل شدن ایران به مرکز تجارت گاز در منطقه در حالی مطرح میشود که هنوز دولت چهاردهم آغاز بهکار نکرده است. بهتر بود چنین قراردادی در دولت جدید به امضا میرسید. پس از حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای غرب، شرایط برای حضور روسیه در بازار انرژی اروپا سختتر شد و مسکو تصمیم گرفت بازار صادراتی گاز طبیعی خود را بر روی شرق آسیا و جنوب غرب آسیا متمرکز کند.
افزایش صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه نیز اولویت اول وزارت نفت در سالهای اخیر بود. هرچند تداوم تحریمها، افزایش میزان مصرف و استراتژی اشتباه جمهوری اسلامی در بخش گاز طبیعی موجب شد تا ایران هیچ وقت نتواند در بازار جهانی گاز نقش مهمی ایفا کند.
قرارداد ۳۰ ساله واردات گاز روسیه به بهانه تبدیل شدن ایران به مرکز تجارت گاز در تضاد با دینامیکهای بازار جهانی انرژی است. ایران شاید بتواند گاز طبیعی ترکمنستان و عراق را سواپ کند، اما واردات گاز طبیعی روسیه فقط برای جبران بخشی از کمبود گاز طبیعی صورت میگیرد.
از سویی، پیشبینی می شود که ایران سالیانه حدود ۲۷میلیارد دلار، به قیمت امروز ۲۵ سنت، باید به روسیه پرداخت کند. البته در تابستانها ایران میتواند با خط لوله صلح مقداری را به پاکستان و هند بفروشد.
باید یادآوری کرد که ساخت خط لوله به دست روسیه به معنای کنترل روسیه بر این خط لوله خواهد بود. همچنین این را نباید از یاد برد که تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری گازپروم با وزارت نفت عملیاتی نشد.
روسها در سالهای گذشته فقط در میادینی در ایران سرمایهگذاری کردند که تولید آن بازار صادراتی روسیه را تهدید نمیکرد، حال سوال اینجاست که چرا مسکو باید بخواهد به ایران اجازه دهد که گاز طبیعی وارداتی را به کشورهایی صادر کند که بازار هدف مسکو هستند.
در دوران بحران انرژی، اصولگرایان با شعار «زمستان سخت اروپا» مدعی بودند که گاز طبیعی ایران میتواند بحران انرژی اروپا را حل و فصل کند، اما امروز ایران به واردکننده گاز طبیعی روسیه تبدیل شده است. اگر این قرارداد اجرایی شود نفوذ روسیه در امنیت انرژی ایران افزایش خواهد یافت و ایران با دارا بودن دومین ذخیره گاز طبیعی به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد و باید شاهد از دست رفتن فرصتها در بازار منطقهای و جهانی گاز طبیعی باشد.