علیحسین قاضیزاده، تحلیلگر ایران اینترنشنال گفت: «جمهوری اسلامی اگر قصد واکنش نشان دادن به اسرائیل را داشت، به کشته شدن فرماندهان خود اشاره میکرد و از آن به عنوان یک حربه برای پاسخ به اسرائیل استفاده میکرد.»
او افزود: «وقتی پنهان میکنند و به صورت رسمی اعلام نمیکنند نشان میدهد تصمیم اصلی حکومت بر پاسخ ندادن است.»
احمد پورخاقان، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی کشته شدن عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه پاسداران، در حمله روز جمعه اسرائیل به بیروت را تایید کرد.
ولی هنوز سپاه پاسداران رسما این خبر را اعلام نکرده است.
مهرداد فرهمند تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: «حسن نصرالله قربانی سیاستهای غلط جمهوری اسلامی و حماس شد.»
او افزود: «حزبالله در شرایطی رهبر خود را از دست داده است که حتی حیثیتش هم از دست رفته است.»
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: «اگر حزبالله به تنهایی تصمیم گیرنده بود هیچگاه وارد جنگ اسرائیل و حماس نمیشد، اما این فشار جمهوری اسلامی بود که باعث وضعیت این روزهای حزبالله است.»
حسین آقایی، پژوهشگر امور استراتژیک و روابط بینالملل، در گفتوگو با ایران اینترنشنال میگوید: «کشتهشدن حسن نصرالله تیر خلاصی است به آنچه که جمهوری اسلامی آن را محور مقاومت میخواند.» به گفته او، «با مرگ نصرالله، توان نظامی حزبالله در حملات علیه اسرائیل بهطور چشمگیری تضعیف خواهد شد.»
آقایی اضافه کرد، «بهدلیل هممرزی لبنان با اسرائیل، حزبالله بهعنوان آخرین ابزار بازدارندگی جمهوری اسلامی و نیرویی برای جلوگیری از حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران محسوب میشود.»
این پژوهشگر امور استراتژیک باور دارد، «حزبالله همچنان قادر به انجام حملات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل است، اما هزینههای آن برای این گروه و جمهوری اسلامی بسیار سنگین خواهد بود.»
آقایی در انتها تاکید کرد، «در شرایط فعلی، حزبالله یا مجبور به تسلیم خواهد شد، یا اسرائیل با قدرت نظامی خود منطقه حائل را ایجاد خواهد کرد.»
علیحسین قاضیزاده از ایران اینترنشنال در پاسخ به این پرسش که آیا جمهوری اسلامی قصد دارد به حمله اسرائیل به مقر فرماندهی حزبالله پاسخ دهد، گفت: «جمهوری اسلامی به دنبال خروجی آبرومند از جنگ اسرائیل و حماس است.»
او افزود: «اما با دو چالش اساسی مواجه است؛ از یک سو، گروههایی که در منطقه میجنگند، فرمانبری مطلق از جمهوری اسلامی ندارند و از سوی دیگر، اسرائیل نه تنها هیچ راهی برای خروج آبرومندانه جمهوری اسلامی باقی نگذاشته، بلکه به نظر نمیرسد چنین فرصتی را در آینده هم فراهم کند.»
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: «هر واکنش جمهوری اسلامی با پاسخی شدید از سوی اسرائیل مواجه خواهد شد و این ممکن است دامنه جنگ را به تاسیسات نظامی و اقتصادی داخل ایران نیز بکشاند.»
شهرام خلدی، استاد روابط بینالملل و تاریخ خاورمیانه، به ایراناینترنشنال گفت: «بهنظر جمهوری اسلامی در شرایط بسیار سردرگمی قرار دارد، زیرا اگر بخواهد پاسخی مستقیم بدهد، به احتمال زیاد با توجه به حضور ناو هواپیمابر ایالات متحده در منطقه و دیگر سامانههای پدافندی که هم اسرائیل و هم دیگر متحدان ایالات متحده دارند، چنین پاسخی، مانند پاسخ قبلی جمهوری اسلامی به کشته شدن سردار زاهدی و دیگر فرماندهان سپاه در دمشق توسط اسرائیل، به جایی نخواهد رسید.»
او گفت: «کسانی که از محور مقاومت جمهوری اسلامی و شبکه نیابتی آن حمایت میکنند، میگویند که حزبالله حجم عظیمی از راکتها و موشکها، تخمین زده میشود تا 150 هزار، دارد و اگر این تسلیحات بهطور ناگهانی به سوی اسرائیل شلیک شوند، حتی اگر ایالات متحده دو ناو هواپیمابر در منطقه داشته باشد، بهسختی میتواند جلوی این حملات را بگیرد و برخی از این موشکها از سامانههای پدافندی عبور خواهند کرد.
خلدی افزود: «سوال مهمی که پیش میآید این است: چرا تا این لحظه حزبالله این کار را نکرده است؟ طبق گزارشها مقامات حزبالله اصرار داشتند که جمهوری اسلامی در جنگ مداخلهای انجام دهد. به نظر جمهوری اسلامی در تنگنای جنگافروزیهایی که از هشت اکتبر به این سو از طریق نیروهای نیابتی خود انجام داده، گرفتار شده است. این وضعیت هم از نظر مشروعیت داخلی و هم از نظر مشروعیت نزد نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، موقعیت جمهوری اسلامی را شکننده و بیاعتبار کرده است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که دیر یا زود جمهوری اسلامی مجبور به اقدامی شود. حال این اقدام ظرف هفتههای آینده انجام میشود یا به صورت عملیات ترور، معلوم نیست و باید دید چه پیش خواهد آمد.»
او گفت: «در صورت پیروزی ترامپ، دست اسرائیل برای اقدامات بیشتر باز خواهد شد و به همین دلیل تلاشهای دیپلماتیک شدت گرفته تا پیش از انتخابات آمریکا، به نوعی آتشبس در منطقه غزه و همچنین درگیری میان اسرائیل و حزبالله دست یابند. اما با توجه به پیچیدگیهایی که از سوی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایجاد شده، به نظر نمیرسد این تلاشها موفقیتآمیز باشند.»
کامیار بهرنگ، ایراناینترنشنال، گفت: «خلاء رهبری در حزبالله نه فقط بهدلیل کشته شدن احتمالی نصرالله شکل نگرفته، بلکه این خلاء در هفتهها و ماههای اخیر شکل گرفته است. حزبالله در یک سال گذشته بسیاری از فرماندهان ارشد خود را از دست داده است؛ در واقع، شصت و هفت فرمانده ارشد حزبالله لبنان طی این مدت کشته شدهاند.»
او افزود: «برای درک بهتر، باید به گذشته برگردیم؛ مثلا زمانی که عماد مغنیه، فرمانده برجسته حزبالله، ترور شد. مغنیه مسئولیت تمامی عملیاتهای تروریستی، ربایش هواپیماها، پولشویی، قاچاق مواد مخدر، و بسیاری اقدامات دیگر را بر عهده داشت.»
بهرنگ گفت: «پس از کشته شدن او، حسن نصرالله ساختار تشکیلاتی حزبالله را تغییر داد و شاخههای مختلفی ایجاد کرد و فرماندهان متعددی را منصوب کرد تا در صورت از دست رفتن یک نفر، رهبری گروه آسیب نبیند اما طی ماههای گذشته، اسرائیل بهطور هدفمند ساختار تشکیلاتی حزبالله را نابود کرده است. در حال حاضر، چیزی از فرماندهی حزبالله باقی نمانده که بتواند بهخوبی عمل کند.»